ناباوران

اسلام آمیزه‌ای است از جنایت، تجاوز و خرافه؛ آنچه که سوداگران دینی آن را معجزه ای الهی می‌ خوانند، خرافاتی بیش نیست. در این دین زن وسیله ای است جنسی در اختیار مرد، مجوز تصاحب زنان کفار نیز در همین راستاست. تاریخ جانیان زیادی را به خود دیده، اما محمد تنها جنایتکاری است که پیروانش طبق سنت او همچنان جنایت و قتل می کنند. در این دین تنها مسلمانان انسان شمرده می‌شوند و دیگران جانور؛ پس با مشعل روشنگری، سایه سنگین، سیاه و تاریک مذهب را که همان اندیشه‌ی ضحاکین مار به دوش است را از میهنمان بر خواهیم چید.

جستجو کردن موضوعات خاص (لطفا کلمات مربوطه را وارد نمائید)

100 مورد از تناقضات و اشتباهات ساختاری قرآن

 بزرگترین تناقض ادیان در این است که اگر خدایشان پدید آورده تمام جهان است، پس آیا منطقی است که خدا به زمینی بسیار کوچک، تا این اندازه ا...

۱۳۸۸ اسفند ۱۵, شنبه

الگوبرداری اسلام از زرتشتیان در داستان آفرینش زمین و آسمان

     برای بررسی ادیان ایرانی، مدارک قابل توجهی در دست نیست؛ زیرا هنگامیکه اعراب مسلمان به ایران حمله و تصرف کردند، کوشش نمودند که تمام مظاهر ادیانی غیر از اسلام، را از بین ببرند؛ شاید نابودی کتابخانه‌ی جندی شاپور از مهمترین این مدارک باشد؛ با این حال بررسی کتاب بُندَهِش و برخی منابع دیگر، ما را به این نتیجه می‌رساند که مذهبهای(زیرا دارای فرقه‌های زیادی شده بود) زرتشتی در زمان ساسانیان، بر اعتقاداتی استوار بوده‌ است.
     در اینجا به برخی از این اعتقادات که اسلام اقتباسی از آنها داشته(لااقل با مسلمانان اشتراک دارد) است را مورد بررسی قرار می‌دهم:
1- در آغاز تنها زُروان وجود داشت که همه‌ی هستی را در خود داشت او آفریننده‌ی هرمزد و اهریمن است.
2- هرمزد، نخست امشاسپندان را می‌آفریند؛ این امشاسپندان شش‌گانه‌اند:
بهمن، اردیبهشت، شهریور، اسفندارمذ، خرداد و امرداد و سپس ایزدان مینوئی و مادی را می‌آفریند که نگهبانان این دو جهان هستند؛ سپس آسمان، زمین، گیاه، جانورا و انسان را می‌آفریند.
         زمین مانند زرده‌ی تخم مرغ در میان آسمان قرار دارد، نیمه‌ی زیرین آن در آب است.
     در اینجا هیچ‌گونه اشاره‌ای به آفرینش آب نشده است و فقط بیان گردیده که هرمزد زمین را بر روی آب آفرید؛ همین موضوع را در داستان پیدایش زمین از دید الله نیز می‌توان یافت:
     وَهُوَ الَّذِي خَلَق السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاء لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَلَئِن قُلْتَ إِنَّكُم مَّبْعُوثُونَ مِن بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ (هود/7) و اوست كسى كه آسمانها و زمين را در شش هنگام آفريد و عرش او بر آب بود تا شما را بيازمايد كه كدام‏يك نيكوكارتريد و اگر بگويى شما پس از مرگ برانگيخته خواهيد شد قطعا كسانى كه كافر شده‏اند خواهند گفت اين جز جادوئی آشكار نيست.
     در اینجا هم هیچ‌گونه اشاره‌ای به زمان پیدایش آب نگردیده است؛ زیرا عرش الله(به همراه خودش) بر آب قرار داشت.
     در داستان پیدایش زمین از دید زرتشتیت، پس از پیدایش زمین بود که هرمزد اقدام به پیدایش گیاهان و جانوران و سپس انسان نمود.
      از دید الله، ابتدا زمین آفریده شده است، سپس الله به آفرینش آسمان پرداخت و دوباره به سراغ زمین آمد و آنرا اینگونه مهیا نمود:
     و الارض بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَانازعات/30) و زمين را بعد از آن گسترش داد.
     أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءهَا وَمَرْعَاهَا ( نازعات/31) آبش و چراگاهش را از آن بيرون آورد.
     پس از آن(آفرینش آسمان) است که اقدام آماده سازی زمین و رویانیدن چراگاهها نمود؛ هنگامیکه سخن از چراگاه به میان می‌آید، بدان معناست که نخست گیاه پدید آمده و سپس جانوران را و در آخر هم انسان را زیرا:
     هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (بقره/29) او خدائي است كه همه آنچه (از نعمتها) در زمين وجود دارد، براي شما آفريده سپس به آسمان پرداخت، و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود و او به هر چيز آگاه است.
     همانگونه که بیان شده است الله، پیش از مرتب کردن طبقات آسمان هر چیزی که برای انسان لازم بود را آفرید؛ زیرا در ابتدا 7 طبقه‌ی آسمان را بر زمین خلق نموده بود و آنها را بالا برده بود، اما این طبقات آسمان نامرتب بودند که آنها را مرتب نمود.
   در ادیان ایرانی نیز همین موضوع آمده است و هر آسمان مربوط به یک ستارگان مقدس بودند و هر کدام روزهای هفته نیز نام یکی از آنها را بر خود داشتند:
1-  کیوان شید (شنبه)  و از نام سیاره کیوان یا زحل با پسوند شید به معنی روشنائی گرفته شده است.
2- مهر شید (یکشنبه) گرفته شده از مهر به معنی خورشید. 
3- مهشید (دوشنبه)   گرفته شده از ماه است.
4- بهرام شید (سه شنبه)  گرفته شده از سیاره بهرام یا مریخ است.
5- تیرشید (چهارشنبه) گرفته شده از نام سیاره تیر یا عطارد است.
6- اورمزد شید (پنجشنبه)  به نام روشنائی خداوند است و  از نام اورمزد یکی از نامهای اهورا مزدا گرفته شده، روز منتهی به شب آدینه (جمعه) که روز ارتباط با اورمزد بود.
7- ناهید شید (آدینه)  گرفته شده از سیاره ناهید یا زهره که همان آناهیتاست.
   هر کدام از این نامها نام یکی از طبقات آسمان نیز بود، همانگونه که مشاهده می‌گردد طبقه خودشید و ماه در میان این طبقات قرار داشت، قرآن نیز معتقد است که ماه و خورشید در میان طبقات آسمان قرار دارند و سایر ستارگان در طبقه‌ی اول  (برای دیدن سرح مفصل این موضوع اینجا را کلیک کنید)
      آسمان دارای برج‌های 12گانه است.
     زرتشتیان آسمان را دارای برج‌های دوازده‌گانه می‌دانستند(در زمان ساسانیان).
     زیرا در این زمان بود که دانش ستاره شناسی پیشرفت چشمگیری کرده بود.
     اسلام نیز وجود برجها را در آسمان کاملا می‌پذیرد:
     وَالسَّمَاء ذَاتِ الْبُرُوجِ (بروج/1) سوگند به آسمانى كه داراى برجهاست‏.
     وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاء بُرُوجًا وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ (حج/16) ما در آسمان برجهائي قرار داديم، و آنرا براي بينندگان تزيين كرديم.
     تَبَارَكَ الَّذِي جَعَلَ فِي السَّمَاء بُرُوجًا وَجَعَلَ فِيهَا سِرَاجًا وَقَمَرًا مُّنِيرًا (فرقان/61) جاودان و پر بركت است آن خدائي كه در آسمانها برجهائي قرار داد، و در ميان آن چراغ روشن و ماه نور بخشي آفريد.
  اهریمن از زیر جهان تاریکی بر می‌خیزد تا به جهان روشنی حمله کند که با سقف آسمان برخورد می‌نماید.
   همین داستان را در قالبی دیگر در قرآن مشاهده می‌نمائیم:
   برای دیدن این داستان، اینجا را کلیک کنید.
   (البته در زرتشتیت، اهریمن آسمان را می‌شکافد و به درون آن راه پیدا می‌کند.)
   برای بررسی الگوبرداری اسلام از نماز زرتشتیت، اینجا را کلیک کنید.
     اگر هم در زمینه‌ی شناخت ابراهیم مطالعاتی دارید؛ می توانید نظر خویش را در اینجا بیان نمائید:
البته این را هم اضافه کنم که: 




۷ نظر:

Unknown گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
ناشناس گفت...

در ابتدای تاریخ تمام قاره ها به هم متصل شده بوده اند و پس از جدا شدن بدلیل حرکات تکتونیک، فقط آسیا و اروپا و آفریقا به هم متصل باقی مانده اند.(فعلا!)
اما ظاهرا خداپس از جدا شدن قاره های آمریکا و استرالیا به فکر زمینان افتاده و پیامبران را فقط برای قاره های متصل و عمدتا در هلال حاصل خیز فرستاده!!! که تنها جایی در آن زمان بوده که به دلیل فراغت نسبی انسان از مایحتاج و نیازهای اولیه فرصت پرداختن به مذهب و خدا داشته است. و در اینجا بوده که آداب تقریبا تمام مذاهب از روی هم کپی شده است و کمی قبلتر بطور کامل این تقلید ها هم از روی مذاهب قبلی قابل دسترس از طریق راه زمینی یعنی شبه قاره هند و چین که دورترین نقطه دنیا توسط خدا دانسته شده بوده است! کپی شده است!!!! آنجا که گفته میشود "اطلب العلم ولو بالصین" از آن روست که پایان جهان و دور ترین نقطه قابل تصور توسط مجرب ترین و مطلع ترین فرستاده که شاید نشاندهنده اطلاعات فرستنده نیز!!!! باشد، چین فرض شده و نه مثلا آمریکا ، استرالیا یا ماه و مریخ. چون چه بسا فرستنده! یا فرستاده! هم مانند آمریکو وسپوس و تمام مردم آن زمان و حتی بسیاری دیگر تا زمان کشف آمریکا توسط کلمب از وجود قاره های دیگر آگاه نبوده اند و به همین دلیل هم بوده که فرستنده! از بین 124 هزار فرستاده حتی یکی را برای بومیان استرالیا که حیات در آنجا قدمتی معادل آفریقا و آسیا داشته،نفرستاده است!!!

ناشناس گفت...

salaam
raastesh kheili webloget to kam khoondam .amma hamin ye zarre ke khoondam ehsaas kardam ke kheili naa'aadelaane ghezaavat mikone. behtare ke avaze tohin kardan be adiaan, sai konid ke be soorate aadelaane oonha ro naghd konid. in komak mikone ke edde'ie bishtari bekhoonan va bahse elmi'tari sar begire. dar hali ke age hamin juri benevesid tanhaa kasaani ke shomaa ro ta'eed mikonan nazar midan o be nazare man hich bahse manteghi'ii sar nemigire.

ناشناس گفت...

در اعجاز علمی قران فرموده بودید که بروج یعنی راهها!!!!! اما حالا چیز دیگری میگویید!!!!!!!!!!!!!!

ناشناس گفت...

لطفا رفرانس نامگذاری روزهای هفته را نبم ببرید. تا انجا که من میدانستم هر 30 روز ماه نام خاص خود را داشت وچیزی بعنوان هفته در منابع تاریخ نگاری باستان ندیدهام

ناشناس گفت...

در داستان افرینش جهان از دید قران یک نکته مسلم ومسجل است وان اینکه تمام ستارگان عالم در محدوده اسمان اول قرار دارند وبه گفته قران سما الدنیا یعنی نزدیکترین اسمان به شما هرگز در قران وجود ستارگان وبروج که اشاره به مجموعه ای از ستارگان است به سماوات اشاره نشده بلکه در تمام مواردی که به کواکب وبروج اشاره شده از واژه مفرد سما استفاده شده از طرفی تاکنون بشر هنوز به نقظه ای نرسیده که با قاظعیت اعلام کند که پایان قلمرو جهان وگستردگی ان کجاست وهنوز بشر نمیداند وسعت جهان هستی به کجا ختم میشود بی تردید اسمانهای دوم وسوم ماهیتی کاملا دگرگون از ستاره وفلک وچرخش دارند چون در قران اشاره شده در هر اسمان امری جداگانه منظور شده وشاید بشر تا پایان جهان هم درک درست وواقعی از هفت اسمان پیدا نکند چرا که تصور جهان هستی به میزانی که تاکنون شناخته شده هم برای بشر بسیار مشکل است تصور اینکه فاصله دو کهکشان نزدیک به دو میلیون سال نوری است وجهان شناخته شده حاوی چند میایارد کهکشان است براستی برای هیچ انسانی قابل تصور نیست اگر مقایسه کنیم که از تولد عیسی تاکنون تنها دو هزار سال گدشته است واین همه اتفاقات تاریخی از انزمان تاکنون روی داده است واگر تصور کنیم که نور با ان سرعت فوق العاده از زمان تولد عیسی تاکنون چه مسافت عظیمی را طی کرده وباید دو میلیون سال دیگر مسافتها را بپیماید تا فاصله بین دو کهکشان را طی کند انگاه متوجه خواهید شد که براستی تصور این فاصله توسط بشر غیر ممکن است

ناشناس گفت...

از چی حرف میزنید عمل کنید و ایران عزیز را از دست مزدوران رژیم دیکتاتوری مرده پرست و خرافاتی نجات بدهید

Translate

بايگانی وبلاگ