قبلا* برخی از صفات و ویژگیهای جهنم و جهنمیان بیان شد، اکنون برخی دیگر از صفات قیامت و نعمتها و شکنجههائی که برای انسانها در نظر گرفته بیان میشود.
همان گونه که بیشتر شرح داده شد، پس از شل شدن آسمان و تاریک شدن آن، نوری در آن نمایان میشود، این نور الله است که او را 8 فرشته در حالی که بر تختی است (عرش) آورده میشود. (شرح)*
پس از این، الله شروع به سخن گفتن و سرکوفت دادن کفار میکند:
مَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ (قلم/36) شما را چه شده؟ چگونه داوری میکنید.
و یا:
قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَى وَقَدْ كُنتُ بَصِيرًا (طه/125) میگوید: پروردگارم، چرا مرا کور نمودی در صورتی که من بینا بودم؟
قَالَ كَذَلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَكَذَلِكَ الْيَوْمَ تُنسَى (طه/126) (الله) میگويد همان گونه كه نشانههاى ما بر تو آمد و آن را به فراموشى سپردی، امروز همان گونه فراموش میشوى.
این در حالی است که در یکی دیگر از آیات قرآن، بیان کرده که ما با کفار سخن نمیگوئیم:
إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلَ اللّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلاَ يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ (بقره174) بدون شک كسانى كه آنچه را الله از كتاب نازل كرده پنهان کتمان میکنند و با بهای ناچیزی به دست میآوردند، آنان تنها آتش را در شکمهایشان میخوردند و اللها روز قيامت با ايشان سخن نخواهد گفت و پاكشان نخواهد كرد و شکنجهی دردناک خواهند داشت.
آیه بالا شامل تمامی انکار کنندگان قرآن میشود و یا:
إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلًا أُوْلَئِكَ لاَ خَلاَقَ لَهُمْ فِي الآخِرَةِ وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلاَ يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ (آل عمران/77) كسانی كه پيمان با الله و سوگندهایشان را به بهای ناچیزی میفروشند، آنها بهرهای در آخرت نخواهند داشت و الله با ایشان سخن نمیگويد و به آنان در قیامت نگاه نمیکند و آنها را پاک نمینماید و برای ایشان شکنجهای دردناک است.
ممکن است گفته شود که منظور در اینجا عامه کفار نیست، بلکه کسانی است که نخست مسلمان شده پیمان بستند، سپس کافر شدند؛ در پاسخ باید گفت که از دید قرآن، الله پیش از پیدایش تمامی انسانها، از تک تک آنها پیمان گرفته؛ پیمانی که به نظر میرسد از اسپرمها گرفته است. شرح
الله در حالی که آسمان در پنجهی راست اوست، میآید، در این حالت تمامی انسانها نظارهگر هیبت او هستند، او بر تخت پادشاهی قرار دارد، وی در این هنگام از آن پائین میآید و ساق یکی از پاهایش نمایان میگردد، با کشف عورت از آن، همه دوست دارند که سجده کنند و برای این کار فرا خوانده میشوند، اما کفار توانائی بر این کار را ندارند، البته در احادیثی که در پائین بیان شده آمده که الله شخصا لنگش را کنار میزند تا ساقش نمایان گردد:
يَوْمَ يُكْشَفُ عَن سَاقٍ وَيُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ (قلم/42) روزی که یک ساق نمایان میشود و برای سجده کردن صدا زده میشوند و (کافران) نمیتوانند (سجده کنند).
شاید گفته شود که منظو از کشف ساق چیز دیگری باشد، خوب به این آیه توجه فرمائید که چگونه بلقیس با مشاهدهی کف کاخ سلیمان گمان کرد که آنجا استخری است و شلوارش را بالا میزند، در این حالت ساقش نمایان میشود:
قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَكَشَفَتْ عَن سَاقَيْهَا قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُّمَرَّدٌ مِّن قَوَارِيرَ قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (نمل/44) به او گفته شد وارد ساحت كاخ شو، پس هنگامی که آن را دید گمان برد که برکهای است و دو ساقش را نمايان كرد، (سلیمان) گفت اين كاخی مفروش از آبگينه است، گفت پروردگارا، من به خود ستم كردم و با سليمان در برابر الله پروردگار جهانيان تسليم شدم. شرح داستان سلیمان
اما باز ممکن است برخی از مسلمین به اصطلاح روشنفکر موضوع پا داشتن الله را نپذیرند، به این حدیث که علامه طباطبائی در تفسیر قلم/42 از قول امام صادق در تفسیر المیزان نوشته توجه فرمائید:
امام صادق در تفسیر "يوم يكشف عن ساق" فرمود: کنار رفتن لنگ از ساق الله است و گفت " سبحان ربي الاعلى" (تفسیر المیزان/جلد 19 / صفحه 389) (1)
و:
ابی عبدالله در مورد یوم یکشف عن ساق گفت: خجسته است آن جبار (الله)، سپس (برای توجیه) به ساقش اشاره کرد و لنگش را از آن کنار زد.(توحید شیخ صدوق / صفحه 154) (2)
از امام صادق در مورد تفسیر "یکشف عن ساق" پرسیده شد، فرمود: (الله) لنگش را از ساق (پایش) کنار میزند و (در حالی که) دست دیگرش بر سرش قرار دارد، پس میگوید: سبحان ربی الاعلی (توحید شیخ صدوق صفحه 155) (3)
ابن کثیر در تفسیر همین آیه از قول بخاری مینویسد "ابو سعید خدری میگوید: شنیدم رسول الله (ص) گفت پروردگارمان ساقش را نمایان میکند، پس همه مؤمنان زن و مرد سجده میکنند و کسی که در دنیا با ریا سجده کرده بود، باز میماند". (تفسیر ابن کثیر / تفسیر سوره ن / تفسیر یوم یکشف عن ساق...) (4)
برخی از مسلمین برای توجیه این آیه، ترجمه را تحریف و چنین القا میکنند که منظور از نمایان شدن ساق پا، ساق پای انسانهاست، اگر چنین باشد از آنجائی که طبق احادیث صحیح هر دو مذهب، انسانها در روز قیامت عریان هستند کشف ساق پا معنا نمیدهد.
باز عدهای دیگر میگوید که انسانها این کار را برای این منظور انجام میدهند تا شلوارشان با عرقی که در پائینشان است تر نشود! در صورتی که طبق احادیث صحیح هر دو مذهب در روز قیامت انسانها تا نزدک گوششان غرق در عرق هستند.(5)
همچنین برای سجده کردن نیازی به کشف عورت از ساق پا نیست.
========================================
(1) عن عبيد بن زرار عن ابی عبد الله عليه السلام قال سالته عن قول الله عز وجل يوم يكشف عن ساق قال كشف ازاره عن ساقه فقال سبحان ربی الاعلى.
(2) عن ابی عبد الله عليه السلام فی قوله عز وجل: (يوم يكشف عن ساق) قال: تبارک الجبار ثم اشار الى ساقه، فكشف عنها الازار.
(3) عن ابی عبد الله عليه السلام قال: سالته عن قول الله عز و جل: (يوم يكشف عن ساق) قال: كشف ازاره عن ساقه و يده الاخرى على راسه، فقال: سبحان ربي الاعلى.
(4) ابی سعيد الخدری قال: سمعت النبی (ص) يقول:
يكشف ربنا عن ساقه فيسجد له كل مؤمن و مؤمنه و يبقى من كان يسجد فی الدنيا رياء و سمعه فيذهب ليسجد فيعود ظهره طبقا واحدا .
(5) انهم يقومون فی رشحهم الى انصاف آذانهم (تفسیر الصافی فیض کاشانی / جلد 7 / صفحه 424 و مجمع البیان شیخ طبرس / جلد 10 / صفحه 291)
ان رسول الله (ص) قال: يعرق الناس يوم القيامه حتى يذهب عرقهم في الارض سبعين ذراعا و يلجمهم حتى يبلغ اذانهم.(صحیح بخاری/ کتاب الرقاق/ باب قول الله تعالى الا يظن اولئک انهم مبعوثون ليوم عظيم يوم يقوم الناس لرب العالمين)