همانگونه که میدانیم، خوردن مشروبات الکلی و در حالت کلی، تمام مسکرات (مست کنندهها ) در اسلام مطلقا حرام است، اکنون به این آیه از قرآن توجه فرمائید:
وَمِن ثَمَرَاتِ النَّخِيلِ وَالأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ (نحل/67) و از ميوههای درختان خرما، درختان انگور که از آنها شرابی مست کننده و روزی نیکوئی میگیرید؛ همانا در آن نشانهای است براى گروه اندیشمند.
ممکن است مسلمین بگویند که این سوره قبل از تحریم شراب نازل شده و اکنون نسخ گردیده است، به متن آیه توجه فرمائید:
تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا ... از آنها شرابی مست کننده و روزی (رزق) نیکوئی میگیرید.
قاعده کلی در اسلام وجود دارد که هر چیز نیکوئی حلال است، یعنی الله تمام خوردنیهای نیکوئی که آفریده است و از آنان با عنوان طیبات یاد کرده، را حلال اعلام نموده است:
... يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَآئِثَ ... (اعراف/157)
و قرآن باز میگوید که تمام طیبات بر شما حلال است:
يَسْأَلُونَكَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ... (مائده/ 4) از تو (ای محمد) میپرسند که چه چيزى براى ایشان حلال شده است؟ بگو چیزهای طیب (پاک) بر شما حلال شده است...
پرسش: آیا رزقا حسنا جزئی از الطیبات است یا نه؟
ضمنا در آیهی پیش از این آیه، قرآن به یکی دیگر از رزق حسن که همان شیر باشد اشاره دارد؛ آن هم با گفتن اینکه شیر از شکم دامها و از میان سرگین و خون بیرون میآید. شرح
قرآن در جائی دیگر، میگوید:
وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَيَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقًا حَسَنًا وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ (حج/58) و آنان كه در راه الله هجرت نمودند سپس كشته شده يا مردند، بدون شک الله به ایشان روزی نیکو رزق و روزی میبخشد و بدون شک تنها الله بهترين روزی دهندگان است.
در هیچ جای قرآن بیان نشده که رزق حسن شامل مرور زمان میگردد؛ اگر خلاف آن باشد، نقض الله را میرساند که همان رزقا حسنا را 180 درجه تغییر ماهیت داده و به خبائث تبدیل میکند؛ بنابراین تحسین رزق، دلیلی است بر تأیید آن.
در آیه بالا، الله به جان محمد سوگند میخورد که کفار در مستی خود سرگردانند، درست مانند عوام که به جان یکدیگر سوگند میخورند.
حتی در زبان عربی، برای چشم بندی هم سکرت ابصار به معنی تحت الفظی مست شدن چشم، استفاده میشود که استعاره است؛ در اصل به معنی چشم بندی با جادوست است، همانگونه که برای فریب خوردن از دست جادوگران در فارسی هم از اصطلاح چشم بندی استفاده میکنیم که در عربی از مست شدن و یا مست کردن چشم استفاده میشود:
...سُكِّرَتْ أَبْصَارُنَا... (حجر/11)
و البته سَکرَت الموت، به معنی بیقراری ناخواستنه هنگام مرگ، هم در همین راستاست:
وَجَاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ... (ق/11)
مسلمین هیچ چارهای جز گفتن اینکه آیه منسوخ است را ندارند؛ اگر هم منسوخ شده باشد و نسخ که قبول تغییر نظر الله در گذر زمان و تکامل علم الله است را بپذیریم؛ چرا به رغم منسوخ بودن آیه، محمد آن را از قرآن بر نداشت؟!
===============================================
===============================================
(1)
فکان هذا قبل ان ینزل تحریم الخمر.... السکر: هو كل ما كان حلالا شربه؛ كالنبیذ الحلال و الخل و الرطب
(2)
وروى العوفی عن ابن عباس ان السکر، هو الخل ... و قال بعضهم السکر، النبیذ المسکر.
(3)
کان ینبذ له فیشربه ذلک الیوم، فاذا کان من الیوم الثانی او الثالث، سقاه الخادم اذا تغیر.
(4)
وَمِن ثَمَرَاتِ النَّخِيلِ وَالأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ (نحل/67) و از ميوههای درختان خرما، درختان انگور که از آنها شرابی مست کننده و روزی نیکوئی میگیرید؛ همانا در آن نشانهای است براى گروه اندیشمند.
ممکن است مسلمین بگویند که این سوره قبل از تحریم شراب نازل شده و اکنون نسخ گردیده است، به متن آیه توجه فرمائید:
تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا ... از آنها شرابی مست کننده و روزی (رزق) نیکوئی میگیرید.
قاعده کلی در اسلام وجود دارد که هر چیز نیکوئی حلال است، یعنی الله تمام خوردنیهای نیکوئی که آفریده است و از آنان با عنوان طیبات یاد کرده، را حلال اعلام نموده است:
... يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَآئِثَ ... (اعراف/157)
و قرآن باز میگوید که تمام طیبات بر شما حلال است:
يَسْأَلُونَكَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ... (مائده/ 4) از تو (ای محمد) میپرسند که چه چيزى براى ایشان حلال شده است؟ بگو چیزهای طیب (پاک) بر شما حلال شده است...
پرسش: آیا رزقا حسنا جزئی از الطیبات است یا نه؟
ضمنا در آیهی پیش از این آیه، قرآن به یکی دیگر از رزق حسن که همان شیر باشد اشاره دارد؛ آن هم با گفتن اینکه شیر از شکم دامها و از میان سرگین و خون بیرون میآید. شرح
قرآن در جائی دیگر، میگوید:
وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَيَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقًا حَسَنًا وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ (حج/58) و آنان كه در راه الله هجرت نمودند سپس كشته شده يا مردند، بدون شک الله به ایشان روزی نیکو رزق و روزی میبخشد و بدون شک تنها الله بهترين روزی دهندگان است.
در هیچ جای قرآن بیان نشده که رزق حسن شامل مرور زمان میگردد؛ اگر خلاف آن باشد، نقض الله را میرساند که همان رزقا حسنا را 180 درجه تغییر ماهیت داده و به خبائث تبدیل میکند؛ بنابراین تحسین رزق، دلیلی است بر تأیید آن.
اکنون میپرسیم: چرا محمد در این آیه، باده را نه تنها حلال اعلام نموده، بلکه جزء رزقا حسنا قرار داده است؟
اگر همین آیه را با دقت بخوانیم، متوجه میشویم که محمد از شراب انگو و خرما سخن گفته است، در زبان عربی، به چنین بادهای، نبیذ گفته میشود؛ همانگونه که پیشتر هم شرح داده شده است، بنابه آنچه که در صحیحترین منابع اسلامی بیان شده، محمد همیشه نبیذ را میخورده است؛ بنابراین سه فرضیه در اینجا مطرح میگردد:
1- محمد نبیذ را حلال و مست کنندگی آن را نیز جایزمیدانسته.
2- از آنجائی که قرآن در زمان محمد هرگز به صورت کتابی مدون نوشته نشده بوده، محمد هنگامی که باده را از خبائث (پلیدیها) نامیده بود، فراموش کرده بود که زمانی از آن با نام رزقا حسنا یاد کرده است.
3- اصولا این آیه منسوخ شده است.
1- محمد نبیذ را حلال و مست کنندگی آن را نیز جایزمیدانسته.
2- از آنجائی که قرآن در زمان محمد هرگز به صورت کتابی مدون نوشته نشده بوده، محمد هنگامی که باده را از خبائث (پلیدیها) نامیده بود، فراموش کرده بود که زمانی از آن با نام رزقا حسنا یاد کرده است.
3- اصولا این آیه منسوخ شده است.
طبربی در تفسیرش، مانند سایر مفسرین، برای توجیه این اشتباه محمد که در تناقض آشکار با آیات صریحی که در تحریم شراب در کتابش، قرآن بیان شده میباشد؛ گفته است که "مراد از نبیذ در اینجا سرکه است" و البته بیان نموده است که بنابه قولی این آیه پیش از تحریم باده بیان شده است. (1)
بغوی در قولی میگوید که "سکر در اینجا سرکه است" و در قول دیگر "به نبیذ مست کننده" اشاره دارد. (2)
میدانیم مشروبات الکی دو نوع هستند، تقطیری و تخمیری، اگر انگور یا شیرهی خرما را در محفظهای دربسته در تاریکی نگه داشته شوند، طوری که در معرض اکسیژن قرار نگیرند و به آن مخمر افزوده شود، تخمیر شده و به باده تبدیل میشوند؛ اگر همین باده در معرض هوا گذاشته شود، الکل موجود در آن پس از برخورد با اکسیژن، به مرور تغییر ماهیت میدهد و به اسید استیک تبدیل میشود؛ برخورد محمد نیز دقیقا در همین راستا بود، او متوجه شده بود که اگر نبیذ مدتی در معرض هوا گذاشته شود، تغییر ماهیت میدهد؛ این بود که محمد همیشه نبیذ تازه را دوست داشت:
قرطبی در تفسیر همین آیه میگوید: (رسول الله) نبیذ را در همان روز میخورد، اگر دو یا سه روز از آن میگذشت، به خادمش میداد یا دور میریخت. (3) یادمان باشد که اگر انگور یا مخلوط شیره خرما و آب را مدتی در ظرف بسته در محیط تخمیر نگه داشته شود به آن نبیذ میگویند.
مفسر شیعی، طباطبائی، صاحب تفسیر المیزان هم معتقد است که منظور در اینجا همان باده است و در ادامه گفته است که به دلیل رزق حسن خواندن آن، هیچ سرزنشی بر خوردن آن نیست؛ وی برای توجیه این تناقض میگوید که مخاطب این آیه مشرکین مکه هستند. (تفسیر المیزان/ جلد 12/ صفحه 290) (4)
در بحار الانوار از قول جعفر صادق گفته شده که نبیذ حلال است مگر خمر و در ادامه از قول محمد باقر گفته شده "کسی که نبیذ را نخورد او اهل بدعت است". (بحار الانوار/ جلد 47/ صفحه 355 - الاثنا عشریه/ حر علمی/ صفحه 174 - اعیان الشیعه/ محسن الامین/ جلد 7/ صفحه 265 ) (5)
اینکه گفته شود "منظور قرآن، سرکه (اسید استیک) است"، قطعا چنین نیست؛ زیرا سرکه مست کننده نیست؛ قرآن گفته است که النَّخِيلِ وَالأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا از درختان خرما و انگور که بادهای مست کننده میگیرید؛ ممکن است گفته شود که سکر به معنی مست کننده نیست، به این آیات توجه فرمائید:
بغوی در قولی میگوید که "سکر در اینجا سرکه است" و در قول دیگر "به نبیذ مست کننده" اشاره دارد. (2)
میدانیم مشروبات الکی دو نوع هستند، تقطیری و تخمیری، اگر انگور یا شیرهی خرما را در محفظهای دربسته در تاریکی نگه داشته شوند، طوری که در معرض اکسیژن قرار نگیرند و به آن مخمر افزوده شود، تخمیر شده و به باده تبدیل میشوند؛ اگر همین باده در معرض هوا گذاشته شود، الکل موجود در آن پس از برخورد با اکسیژن، به مرور تغییر ماهیت میدهد و به اسید استیک تبدیل میشود؛ برخورد محمد نیز دقیقا در همین راستا بود، او متوجه شده بود که اگر نبیذ مدتی در معرض هوا گذاشته شود، تغییر ماهیت میدهد؛ این بود که محمد همیشه نبیذ تازه را دوست داشت:
قرطبی در تفسیر همین آیه میگوید: (رسول الله) نبیذ را در همان روز میخورد، اگر دو یا سه روز از آن میگذشت، به خادمش میداد یا دور میریخت. (3) یادمان باشد که اگر انگور یا مخلوط شیره خرما و آب را مدتی در ظرف بسته در محیط تخمیر نگه داشته شود به آن نبیذ میگویند.
مفسر شیعی، طباطبائی، صاحب تفسیر المیزان هم معتقد است که منظور در اینجا همان باده است و در ادامه گفته است که به دلیل رزق حسن خواندن آن، هیچ سرزنشی بر خوردن آن نیست؛ وی برای توجیه این تناقض میگوید که مخاطب این آیه مشرکین مکه هستند. (تفسیر المیزان/ جلد 12/ صفحه 290) (4)
در بحار الانوار از قول جعفر صادق گفته شده که نبیذ حلال است مگر خمر و در ادامه از قول محمد باقر گفته شده "کسی که نبیذ را نخورد او اهل بدعت است". (بحار الانوار/ جلد 47/ صفحه 355 - الاثنا عشریه/ حر علمی/ صفحه 174 - اعیان الشیعه/ محسن الامین/ جلد 7/ صفحه 265 ) (5)
اینکه گفته شود "منظور قرآن، سرکه (اسید استیک) است"، قطعا چنین نیست؛ زیرا سرکه مست کننده نیست؛ قرآن گفته است که النَّخِيلِ وَالأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا از درختان خرما و انگور که بادهای مست کننده میگیرید؛ ممکن است گفته شود که سکر به معنی مست کننده نیست، به این آیات توجه فرمائید:
... وَتَرَى النَّاسَ سُكَارَى وَمَا هُم بِسُكَارَى وَلَكِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِيدٌ (حج/2) ... و (روز قیامت) مردم را میبینی که مست هستند در حالی كه مست نيستند، ولى شکنجه الله خیلی سخت است.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلاَةَ وَأَنتُمْ سُكَارَى... (نساء/43) ای کسانی که ایمان آوردهاید، شما در حالت مستی به نماز نزدیک نشوید....
قَالَ هَؤُلاء بَنَاتِي إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ (حجر/71) (لوط) گفت" اینان دختران من هستند اگر شما کننده(ی آنان) هستید. شرح
لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ (حجر/72) به جان تو سوگند، كه آنان در مستى خود سرگردان بودند.در آیه بالا، الله به جان محمد سوگند میخورد که کفار در مستی خود سرگردانند، درست مانند عوام که به جان یکدیگر سوگند میخورند.
حتی در زبان عربی، برای چشم بندی هم سکرت ابصار به معنی تحت الفظی مست شدن چشم، استفاده میشود که استعاره است؛ در اصل به معنی چشم بندی با جادوست است، همانگونه که برای فریب خوردن از دست جادوگران در فارسی هم از اصطلاح چشم بندی استفاده میکنیم که در عربی از مست شدن و یا مست کردن چشم استفاده میشود:
...سُكِّرَتْ أَبْصَارُنَا... (حجر/11)
و البته سَکرَت الموت، به معنی بیقراری ناخواستنه هنگام مرگ، هم در همین راستاست:
مسلمین هیچ چارهای جز گفتن اینکه آیه منسوخ است را ندارند؛ اگر هم منسوخ شده باشد و نسخ که قبول تغییر نظر الله در گذر زمان و تکامل علم الله است را بپذیریم؛ چرا به رغم منسوخ بودن آیه، محمد آن را از قرآن بر نداشت؟!
===============================================
===============================================
(1)
فکان هذا قبل ان ینزل تحریم الخمر.... السکر: هو كل ما كان حلالا شربه؛ كالنبیذ الحلال و الخل و الرطب
(2)
وروى العوفی عن ابن عباس ان السکر، هو الخل ... و قال بعضهم السکر، النبیذ المسکر.
(3)
کان ینبذ له فیشربه ذلک الیوم، فاذا کان من الیوم الثانی او الثالث، سقاه الخادم اذا تغیر.
(4)
هو مسكر کالخمر بانواعها و رزقا حسنا كالتمر و الزبیب والدبس وغیر ذلک مما یقنات به.... لم تدل على نوع من تقبیحه من جهه مقابلته بالرزق الحسن و انما الایه تعد ما ینتفعون به من ثمرات النخيل والاعناب و هى مکیه تخاطب المشركین و تدعوهم الى التوحید.
(5)
عن جعفر بن محمد (ع) قال "النبیذ کله حلال الا الخمر سفیان عمن حدثه عن محمد بن علی (ع) انه قال... و من لم یشرب النبیذ فهو مبتدع.