سلمان آموزگار محمد در کیفیت نماز
در زبان اوستائی یعنی زبانی که اوستا بدان نوشته شده است به مکانی که در آن پیروان زرتشت به نیایش میپرداختند مزگت گفته میشد، از آنجائیکه بسیاری از تعالیم اسلام ریشه در آموزههای زرتشتی دارد این واژه نیز وارد فرهنگ اعراب و پس از آن رنگ بوی اسلامی به خود گرفت، این واژه دارای حرف "گ" است و میدانیم هرگاه چنین واژگانی از فارسی یا هر زبان دیگری وارد عربی گردد "گ" به "ج" تبدیل میگردد مانند "گرگان" که اعراب آن را "جرجان" خواندند، بنابراین اعراب هم به مکانی که نیایش میکردند مزجد و سپس و با توجه به تشابه آن با واژهی عربی "مسجد" آن را مسجد نامیدند، میدانیم که در مسجد تنها مکان سجده کردن نیست و بهترین واژه برای آن در زبان عربی مصلی (مکان صلات) است، آثاری از این واژه هم هنوز در منطقهی شمال ایران میتوان یافت، مانند اسپیه مزگت (مسجد سفید) (1) که در نزدیکی تالش قرار دارد، آنگونه که گفته میشود ابتدا پرستشگاه زرتشتیان بوده که پس از اسلام به پرستشگاه مسلمان تغییر پبدا کرد و مردم محلی هنوز هم به آن اسپیه مزگت میگویند، یا دزگا مرگت که در منطقهی رامسر قرار دارد. همچنین واژهی نماز از کلمهی پهلوی نماک گرفته شده است؛ از آنجائیکه ایرانیان با این نوع از عبادت آشنائی داشتند؛ بجای کلمهی عربی صلاه(ت)، از همان کلمهای استفاده کردند که در فرهنگ دینی خودشان وجود داشت؛ اما همین نماز در اسلام شباهتهای عجیبی به نماز زرتشتیان دارد؛ محمد ابن عبدالله دین زرتشتیت را به رسمیت نمیشناسد، پیروان این دین را مجوسیان مینامد و همچنین بیان مینماید که نماز هدیهای است از سوی الله برای مسلمانان؛ پس این تشابه نماز دو دین، نمیتواند بیدلیل باشد؛ بیگمان یکی از این دو از دیگری اقتباس نموده است؛ این اقتباس از جانب دین قدیمیتر نیست؛ آنچه مسلم است، ادیان مهر پرستی که زرتشتیت نیز امتداد همین دینهاست؛ دارای قدمتی بسیار بیشتر از سایر ادیان سامی(یهودیت و مسیحیت) است؛ پس با قاطعیت میتوان گفت که اسلام از این دین اقتباس نموده است؛ اما چه کسی میتواند آموزگار محمد ابن عبدالله در این زمینه باشد؟
در زبان اوستائی یعنی زبانی که اوستا بدان نوشته شده است به مکانی که در آن پیروان زرتشت به نیایش میپرداختند مزگت گفته میشد، از آنجائیکه بسیاری از تعالیم اسلام ریشه در آموزههای زرتشتی دارد این واژه نیز وارد فرهنگ اعراب و پس از آن رنگ بوی اسلامی به خود گرفت، این واژه دارای حرف "گ" است و میدانیم هرگاه چنین واژگانی از فارسی یا هر زبان دیگری وارد عربی گردد "گ" به "ج" تبدیل میگردد مانند "گرگان" که اعراب آن را "جرجان" خواندند، بنابراین اعراب هم به مکانی که نیایش میکردند مزجد و سپس و با توجه به تشابه آن با واژهی عربی "مسجد" آن را مسجد نامیدند، میدانیم که در مسجد تنها مکان سجده کردن نیست و بهترین واژه برای آن در زبان عربی مصلی (مکان صلات) است، آثاری از این واژه هم هنوز در منطقهی شمال ایران میتوان یافت، مانند اسپیه مزگت (مسجد سفید) (1) که در نزدیکی تالش قرار دارد، آنگونه که گفته میشود ابتدا پرستشگاه زرتشتیان بوده که پس از اسلام به پرستشگاه مسلمان تغییر پبدا کرد و مردم محلی هنوز هم به آن اسپیه مزگت میگویند، یا دزگا مرگت که در منطقهی رامسر قرار دارد. همچنین واژهی نماز از کلمهی پهلوی نماک گرفته شده است؛ از آنجائیکه ایرانیان با این نوع از عبادت آشنائی داشتند؛ بجای کلمهی عربی صلاه(ت)، از همان کلمهای استفاده کردند که در فرهنگ دینی خودشان وجود داشت؛ اما همین نماز در اسلام شباهتهای عجیبی به نماز زرتشتیان دارد؛ محمد ابن عبدالله دین زرتشتیت را به رسمیت نمیشناسد، پیروان این دین را مجوسیان مینامد و همچنین بیان مینماید که نماز هدیهای است از سوی الله برای مسلمانان؛ پس این تشابه نماز دو دین، نمیتواند بیدلیل باشد؛ بیگمان یکی از این دو از دیگری اقتباس نموده است؛ این اقتباس از جانب دین قدیمیتر نیست؛ آنچه مسلم است، ادیان مهر پرستی که زرتشتیت نیز امتداد همین دینهاست؛ دارای قدمتی بسیار بیشتر از سایر ادیان سامی(یهودیت و مسیحیت) است؛ پس با قاطعیت میتوان گفت که اسلام از این دین اقتباس نموده است؛ اما چه کسی میتواند آموزگار محمد ابن عبدالله در این زمینه باشد؟
با نگاهی به یاران محمد در ابتدای اسلام، نامی که برای همگان خیلی آشناست، سلمان فارسی میباشد؛ اینکه سلمان در چه سالی وارد حجاز شد، هنوز با قاطعیت نمیتوان نظر داد؛ اما آنچه که مسلم است این موضوع میباشد که مردم مکه در آن زمان محمد را متهم میکردند که از یک شخصیت عجم الهام میپذیرد، میدانیم که اعراب صدر اسلام و تا قرنها واژهی عجم را خاص برای ایرانیان به کار میبردند، پس این شخص عجمی کسی است که او را متهم میکردند آموزگار محمد است:
وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِّسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ مُّبِينٌ (نحل/103) و نيك مىدانيم كه آنان مىگويند جز اين نيست كه بشرى به او مىآموزد [نه چنين نيست زيرا] زبان كسى كه [اين] نسبت را به او مىدهند غير عربى است و اين [قرآن] به زبان عربى روشن است.
یکی از این گزینهها سلمان فارسی است، آیا منابعنی در این زمینه وجود دارد؟ میدانیم که سلمان با توجه به خلق و خویش و اعتقاد خاصی که داشت با ادیان مختلفی سر و کار داشت.
یکی از این گزینهها سلمان فارسی است، آیا منابعنی در این زمینه وجود دارد؟ میدانیم که سلمان با توجه به خلق و خویش و اعتقاد خاصی که داشت با ادیان مختلفی سر و کار داشت.
طبری در تفسیرش بیان مینماید که برخی معتقدند این شخصیت سلمان فارسی است، (نقل مستقیم از تفسیر طبری):
وقال آخرون : بل كان ذلك سلمان الفارسي .
ذكر من قال ذلك : حدثت عن الحسين ، قال : سمعت أبا معاذ يقول : أخبرنا عبيد بن سليمان ، قال : سمعت الضحاك يقول في قوله " ( آیه نوشته شده در بالا) كانوا يقولون : إنما يعلمه سلمان الفارسي .
ذكر من قال ذلك : حدثت عن الحسين ، قال : سمعت أبا معاذ يقول : أخبرنا عبيد بن سليمان ، قال : سمعت الضحاك يقول في قوله " ( آیه نوشته شده در بالا) كانوا يقولون : إنما يعلمه سلمان الفارسي .
سلمان در مدینه مسلمان شد، اما ممکن است محمد پیش از اسلام آوردنش با او ارتباط داشته است، زیرا به یقین او کسی نبود که به راحتی مسلمان شود، وی دنبال دینی میگشت که در کتب دین سابقش به آن اشاره شده بود و میبایست دین جدید با افکارش سازگار باشد، او این سازگاری در در دین مسیحیت ندیده بود، همچنین دین یهود مخصوص قوم خاصی است؛ او شخصیتی عارفگونه بود و بسیار مورد احترام محمد ابن عبدالله قرار داشت؛ بارها پیامبر اسلام از دین سابق او از وی میپرسد. پس به احتمال فراوان، رهبر اسلام با شناختی که از آداب ادیان ایرانی داشته است؛ نماز را جالب میبیند، تا اینکه روزی بیان مینماید که من دیشب با سوار شدن بر براق(خر بالدار) به آسمانها، نزد الله رفتم و در ملاقاتی که با او داشتم؛ الله نماز را بر مسلمانان واجب نمود؛ او بیان مینماید که الله در ابتدا بر شما پنجاه بار نماز خواندن را در شبانهروز واجب نمود که با تذکر موسی بسوی او بازگشتم و از او درخواست کمتر شدن دفعات این نماز را نمودم.
برخیها میگویند که نماز در شب معراج بر محمد واجب شد، در پاسخ باید گفت که در این شب اگر هم نمازی واجب شده با این کیفیت نبوده و لذا فرض واجب شدن چنین نمازی در مکه دور از ذهن است، زیرا آن نماز 50 بار بوده و هر نماز شامل 10 نماز(شاید هم رکعت) بود:
فَأَوحى اللَّهُ إلي ما أوْحى فَفَرض عَلي خَمْسِين صلاة في كلّ يَوْمٍ و لَيْلَةٍ ، فنَزلْت إلى موسى صلَّى اللَّه عَلَيْهِ وَسلَّمَ فقَالَ : ما فَرضَ رَبّكَ عَلى أُمّتِكَ ؟ قُلت خَمسِينَ صَلاةً . قَال ارْجِع إِلى رَبّكَ فاسْأَلهُ التَّخفِيفَ ... يَا محمَّدُ إِنّهنّ خَمس صَلَواتٍ كلَّ يَومٍ و لَيْلَةٍ ، لِكلّ صلاةٍ عَشرٌ، فَذَلِكَ خَمْسُونَ صَلاةً (صحیح بخاری کتاب الصلاب/ باب کیف فرض الصلاه فی السراء حدیث شماره 349)
همین حدیث در مسلم ئنیز آمده است.
برخیها میگویند که نماز در شب معراج بر محمد واجب شد، در پاسخ باید گفت که در این شب اگر هم نمازی واجب شده با این کیفیت نبوده و لذا فرض واجب شدن چنین نمازی در مکه دور از ذهن است، زیرا آن نماز 50 بار بوده و هر نماز شامل 10 نماز(شاید هم رکعت) بود:
فَأَوحى اللَّهُ إلي ما أوْحى فَفَرض عَلي خَمْسِين صلاة في كلّ يَوْمٍ و لَيْلَةٍ ، فنَزلْت إلى موسى صلَّى اللَّه عَلَيْهِ وَسلَّمَ فقَالَ : ما فَرضَ رَبّكَ عَلى أُمّتِكَ ؟ قُلت خَمسِينَ صَلاةً . قَال ارْجِع إِلى رَبّكَ فاسْأَلهُ التَّخفِيفَ ... يَا محمَّدُ إِنّهنّ خَمس صَلَواتٍ كلَّ يَومٍ و لَيْلَةٍ ، لِكلّ صلاةٍ عَشرٌ، فَذَلِكَ خَمْسُونَ صَلاةً (صحیح بخاری کتاب الصلاب/ باب کیف فرض الصلاه فی السراء حدیث شماره 349)
همین حدیث در مسلم ئنیز آمده است.
فلما كان ليله الإسراء قبل الهجرة بسنة و نصف، فرض الله على رسوله صلى الله عليه و سلم الصلوات الخمس و فصل شروطها و أركانها وما يتعلق بها بعد ذلك، شيئا فشيئا.
بنابراین و با توجه به تشابه زیاد نماز اسلام با زرتشتیت جای شکی باقی نمیماند که محمد نماز را از زرتشتی آموخته و با توجه به دلایل حدیثی این شخصیت کسی جز سلمان نیست.
کیفیت نماز زرتشتیان
زرتشتیان نماز را در پنج وقت می خوانند:
وقت اول را هاونگاه مینامند که از بر آمدن خورشد تا نیمروز است.
وقت دوم را ریپت وینگاه مینامند که تا حدودا قرار گرفتن خورشید در زاویه ی 45 درجه است.
وقت سوم را اوزرینگاه مینامند که تا پیدا شدن ستاره است .
وقت چهارم را آیویسروتریمگاه مینامند که تا نیمه شب است.
وقت پنجم را اوشهینگاه مینامند که تا پیش از طلوع آفتاب است .
پایان وقت هر نماز ابتدای نماز بعدیست.
شرایط نماز نیز تاحدودی مانند اسلام است؛ پاک بودن تن از هرگونه پلیدی, پوشیدن لباس سفید و پاک بودن مکان نماز؛ همچنین سن واجب شدن نماز پانزده سال میباشد. طریقهی وضو نیز تاحدودی مانند مسلمانان است و شامل شستن دست تا مچ و صورت را تا بناگوش و شستن پا میباشد؛ اگر هم آب نباشد، سه بار دستها را به خاک پاک میزنند و به صورت و پشت دست میکشند؛ مانند تیمم در اسلام است؛ اما تفاوتشان با مسلمانان این است که برای نماز خواندن، جهت خاصی را در نظر نمیگیرند و به طرفی که روشنائی بیشتری باشد، نماز میخوانند. بنابراین؛ همانگونه که ملاحظه میشود، نماز زرتشتیان بطور باورنکردنی مانند اسلام است.
وقت دوم را ریپت وینگاه مینامند که تا حدودا قرار گرفتن خورشید در زاویه ی 45 درجه است.
وقت سوم را اوزرینگاه مینامند که تا پیدا شدن ستاره است .
وقت چهارم را آیویسروتریمگاه مینامند که تا نیمه شب است.
وقت پنجم را اوشهینگاه مینامند که تا پیش از طلوع آفتاب است .
پایان وقت هر نماز ابتدای نماز بعدیست.
شرایط نماز نیز تاحدودی مانند اسلام است؛ پاک بودن تن از هرگونه پلیدی, پوشیدن لباس سفید و پاک بودن مکان نماز؛ همچنین سن واجب شدن نماز پانزده سال میباشد. طریقهی وضو نیز تاحدودی مانند مسلمانان است و شامل شستن دست تا مچ و صورت را تا بناگوش و شستن پا میباشد؛ اگر هم آب نباشد، سه بار دستها را به خاک پاک میزنند و به صورت و پشت دست میکشند؛ مانند تیمم در اسلام است؛ اما تفاوتشان با مسلمانان این است که برای نماز خواندن، جهت خاصی را در نظر نمیگیرند و به طرفی که روشنائی بیشتری باشد، نماز میخوانند. بنابراین؛ همانگونه که ملاحظه میشود، نماز زرتشتیان بطور باورنکردنی مانند اسلام است.
برخی از مسلمانان برای رد تقلید اسلام از نماز زرتشتیت، اینگونه استدلال میکنند که اعراب، پیش از اسلام هم با نماز آشنا بودند:
وَمَا كَانَ صَلاَتُهُمْ عِندَ الْبَيْتِ إِلاَّ مُكَاء وَتَصْدِيَةً فَذُوقُواْ الْعَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ(انفال/35) و نمازشان در خانه (ی الله) جز سوت كشيدن و كف زدن نبود پس به سزاى آنكه كفر مىورزيديد اين عذاب را بچشيد.
وَمَا كَانَ صَلاَتُهُمْ عِندَ الْبَيْتِ إِلاَّ مُكَاء وَتَصْدِيَةً فَذُوقُواْ الْعَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ(انفال/35) و نمازشان در خانه (ی الله) جز سوت كشيدن و كف زدن نبود پس به سزاى آنكه كفر مىورزيديد اين عذاب را بچشيد.
از دید قرآن همهی موجودات روی زمین دارای نماز بودند؛ ضمنا با توجه به اینکه احتمالا در ساختن خانهی کعبه اقوامی با تأثیرپذیری از ادیان ایرانی دست داشته اند زیاد است. برای دیدن دلایل این امر اینجا را کلیک نمائید.
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّيْرُ صَافَّاتٍ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِيحَهُ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ (نور/41) آيا ندیدهای (ندانستهاى) كه هر كه آن کس در آسمانها و زمين است براى الله تسبيح میگویند و پرندگان [نيز] در حالى كه در آسمان پر گشودهاند همه نماز و تسبیح خود را میدانند و الله به آنچه میکنند داناست.
اگر منظور از نماز در اینجا همان نماز کلاسیکی است که مسلمانان میخوانند، آیا از دید قرآن پرندگان هم مانند ایشان نماز میخوانند؟
ضمنا هر جا قرآن سخن از صلاه میکند؛ لزوما منظورش نماز نیست؛ در ضمن منظور از نماز در اینجا با توجه به نماز پرندگان نیایش هم میتواند باشد، زیرا در قرآن از این کلمه بعنوان درود فرستادن(صلوات) هم استفاده شده است.
از آنجائیکه که یهودیان نمازشان در 3 وقت و به سوی اورشلیم است، محمد هم در ابتدا قبله را اورشلیم انتخاب نمود و دستور داد که در سه وقت نماز بخوانند:
أَقِمِ الصَّلاَةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا (اسراء/78) نماز را از زوال آفتاب تا نهايت تاريكى شب برپادار، و نماز صبح را؛ زيرا نماز صبح همواره حضور (فرشتگان) است.
ولی پس از اینکه متوجه شد یهودیان به او ایمان نمیآورند و برای اینکه چیزی جدید را آورده باشد، مانند زرتشتیان نماز را پنجگانه در 17 رکعت با وضوئی تقریبا شبیه به آنان نمود و قبله را هم از مکان مقدس یهودیان به سوی کعبه تغییر داد. شرح مفصل تناقضات قرآن درباره نماز
ضمنا هر جا قرآن سخن از صلاه میکند؛ لزوما منظورش نماز نیست؛ در ضمن منظور از نماز در اینجا با توجه به نماز پرندگان نیایش هم میتواند باشد، زیرا در قرآن از این کلمه بعنوان درود فرستادن(صلوات) هم استفاده شده است.
از آنجائیکه که یهودیان نمازشان در 3 وقت و به سوی اورشلیم است، محمد هم در ابتدا قبله را اورشلیم انتخاب نمود و دستور داد که در سه وقت نماز بخوانند:
أَقِمِ الصَّلاَةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا (اسراء/78) نماز را از زوال آفتاب تا نهايت تاريكى شب برپادار، و نماز صبح را؛ زيرا نماز صبح همواره حضور (فرشتگان) است.
ولی پس از اینکه متوجه شد یهودیان به او ایمان نمیآورند و برای اینکه چیزی جدید را آورده باشد، مانند زرتشتیان نماز را پنجگانه در 17 رکعت با وضوئی تقریبا شبیه به آنان نمود و قبله را هم از مکان مقدس یهودیان به سوی کعبه تغییر داد. شرح مفصل تناقضات قرآن درباره نماز
برای آگاهی از سایر اقتباسات اسلام از ادیان ایران باستان اینجا را کلیک کنید.
---------------------------------------
(1)
---------------------------------------
(1)
۴۸ نظر:
ای کاش مقداری در مورد متن نماز زرتشتیان هم توضیح میدادید. خیلی دوست دارم بدانم.
ببینید، اینکه اسلام آداب وضو و نمازش و یا هر رسوم دیگری از سایر ادیان جون زرتشت نشات گرفته یا الگوبرداری شده، به معنی تقلید نیست. این بدان معناست که اسلام دین متعصبی نبوده و از هر رسم زیبایی از هر دینی میتواند اقتباس کند. و قطعا به این دلیل است که اسلام کاملترین و بروزترین دین جهان است. بویژه اینکه در هر زمانی امکان بروز کردن احکام ان بسته به شرایط زمانی وجود داشته و دین جمودی نیست.
دوست عزیز با احترام به تحقیقات شما این نکته را به اطلاع می رسانم صرف اینکه دینی قدیمی تر باشد و مناسک مشابه با دین جدید داشته باشد دلیل بر اقتباس نمی شود! زیرا معقول با آمدن یک دین کامل که مثلا یکتا پرست و ضد شرک است همچنین مناسک فراوانی دارد و پیروان بسیاری جذب می کند روحانیان دین قدیمی سعی کنند با مشابه سازی بقای دین خود را تضمین نمایند نمونه این مطلب را اکنون در سیستان می بینید که برادران اهل سنت با اقتباس از شیعیان مجالس روضه برای خلفای راشدین ترتیب می دهند زیرا تاثیر گذاری عاشورا و روضه امام حسین را دیده اند و از آن اقتباس کردهاند در حالی که اهل سنت خود را مقدم بر شیعه می دانند. این مثال ها دم دستی بود خودتان مطالعه بفرمایید به نتایج جالبی می رسید. به عنوان مثال بنا به تحقیقات معتبر برخی از دانشمندان همین دین زرتشت با برخی اقتباسات از اسلام سعی می کند تا پیروان خود را برای بقا بر دین سابق مجاب نماید. مثلا مطابق ترجمه های اروپایی از اوستا (ترجمه اتو آلمانی) چند خدایی از اصول زرتشت است ولی این در ترجمه مرحوم پورداود به یک خدایی و سایر خدایان به فرشته ترجمه شده اند. که ناشی از تفسیر و قرائت پارسیان هند از اوستا بوده است.
همچنین آیا می دانید اساسا اوستای موجود در زمان اسکندر مقدونی نابود شده است و در عصر اشکانیان بر اساس نسخ پراکنده بازنگاری شده است؟ بنده این مطالب را در کتاب مرحوم دکتر موسی جوان خواندهام سالها می گذرد و نام کتاب در خاطرم نیست ولی شما که در این زمینه تحقیق می کنید می توانید این کتاب را به دست آورید. موفق و همیشه در پی حقیقت باشید!
برای درج نظرات حتی الامکان از گزینه ی ناشناس استفاده نکنید.
نظرات ناشناس زیاد است.
در پاسخ به لاله ی گرامی باید بگم که پیامبر اسلام بیان مینماید که نماز سوغاتی است از سوی الله، مخصوص امت او.
ضمنا اسلام دین زرتشتی را به رسمیت نمی شناسد.
پیروز باشید!
سامان
سلام مقاله قشنگی بود اما می خواستم یکنکته را متذکر بشم و اون اینکه دین زردشت (یا زرتشت) در دوران هخامنشیان به وجود اومده در صورتی که دین یهود 500 سال قبل از هخامنشیان وجود داشته و نشانه غیر قابل انکار این واقعییت نجات یهودیان از بابل و بنای معبد مقدس دوم به وسیله کورش کبیر است ( در متن آمدهاست که دین زرتشت قدمتی بیش از یهود دارد
ممنون
در پاسخ به لاله خانم عرض میکنم که آش اینقدر شور شده که حتی آقای دکتر عبدالکریم سروش که در مدرسه علوی درس خوانده و از نزدیکان خمینی و جزء انقلاب فرهنگی بود که دانشگاه را بست هم گفته که قرآن کلام خدا نیست و همچنین آقای اکبر گنجی نیز همان را در بی بی سی گفت که قرآن کلام خدا نیست.
و اگر شما خودتان قرآن را به زبان فارسی ترجمه آقای مهدی الی قمشه ای را به خوانید کاملآ متوجه میشوید که این سخنان نمیتواند کلام خدا باشد. بطور نمونه من یک آیه رو نویسی میکنم.
سوره بقره آیه 189 :« ای پیغمبر از تو سؤال کنند که سبب بدر و هلال ماه چیست جواب ده که در آن تعیین اوقات عبادت حج و معاملات مردم است ....» البته خداوند میداند که سبب بدر و هلال ماه چیست و این سخن که در قرآن آمده تمیتواند کلام خدا باشد. صد ها اینگونه حرفها هست که خواننده را به خنده وامیدارد. موفق وپیروز باشید.
قرآن کلام خدا نیست چون خدا میداند که آسمان مانند سقف خانه نیست که به زمین بافتد. سوره حج آیه 65 : ندیدی که هر چه در زمین است خدا مسخر شما گردانید و کشتی به فرمان او در دریا سیر میکند و آسمان را او نگهداشته که بر زمین نیفتد ...: بخوانید و بدانید و سواری به کسی ندهید.
لاله گرامي
تمام اديان كامل هستند و روند تكاملي در اديان وجود ندارد اگر معتقد به سير تكاملي اديان باشيد مانند اين است كه نعوذبالله بگوييد خداوند از ابتدا كامل نبوده و با فرستادن اديان گوناگون تجربه به دست آورده و آنها را كامل كرده.اين طرفداران اديان هستند كه براي به دست اوردن قدرت دين خود را كاملترين و بقيه اديان را ناقص مي دانند.
موسی میگوید من پیغمبرم از طرف خدا.
میگوید باید ختنه کنید و شنبه ها کار نکنید. یکی شنبه کار میکند و سنگسار میشود
500 سال بعد عیسی میگوید من پیغمبرم از طرف خدا.
نمیخواهد ختنه کنید و شنبه ها هم کار کنید اشکالی ندارد. شراب هم خوردید مهم نیست .
600 سال بعد, محمد میگوید من پیغمبرم از طرف خدا.
ختنه کنید و لی شراب نخورید و شنبه هم کار کنید مهم نیست.
یک سؤال از خدا دارم تکلیف آنکه شنبه کار کرد و سگسار شد چی میشود؟ یا اینکه هزاران نفر در ایران به خاطر خوردن مشروب الکلی شلاق خوردند گناهش به گردن کی هست ؟ اینجا یا خدا هر چند مدت حرفهایش را عوض میکند و یا اینکه این افراد خود را به دروغ به خدا وصل کرده اند. اگر ما به خوانیم و بدانیم نه آخوند و نه کشیش و نه خاخام و نه هیچ مفت خوری نمیتواند بر ما سوار شود و از ما کولی بگیرد و مفت بخورد و به ریش ما بخندد.
جناب ناشناس!
منظور اینجانب از تکامل ادیان نعوذبالله تکامل نظر الهی نبوده، بلکه منظور بنده این است که خداوند متعال به تنناسب تکامل اجتماعی بشر، دین خود را بتدریج از طریق پیامبران نازل کرده وبا نزول دین مبین اسلام کاملترین نسخه دین رابه بشر عرضه نموده.
و جناب پژوهشهای اسلامی گرامی!
معلوم است که نماز هدیه ای است الهی جهت ارامش انسانهاو سخن گفتن انسانها باخدا. ولی باید این را بدانیم که اسلام کاملترین دین هاست و کسانی که ادعایی جز این دارند، باید متذکر این آیه شریفه باشیم که: "ان هدینه السبیل اما شاکرا اما کفورا" ما راه را به انسان نموديم يا سپاس گزارد يا ناسپاس باشد .
خداوند متعال همه مان را به راست هدایت نماید
خدمته آقا سامان گل عزیزبگویم که، ساله ظهور زرتشت را تاریخشناسان به سده ۱۶ یا ۱۸ نسبت دادند و دین زرتشت سالها قبل از به قدرت رسیدن هخامنشیان وجود داشته اما با بقدرت رسیدن آنها بعنوان دین رسمی و اصلی امپراطوری شناخته شد. تا قبل از این دین میترا که باید بگم مادر تمامه ادیانه تک خدای امروزه بشمار میرود دین اصلی ایرانیان بوده.
ضمن عرض ادب و احترام خدمت شما و دیگر عزیزانی که مرحمت فرموده و نکاتی را درباره دین اسلام فرموده اند بایید عرض کنم که اولا آیین زرتشتی آیین مهرپرستی نیست و نبوده و اگر امروز مهرپرست هستند تقصیر خودشان است که مواظب دینشان نبوده اند(اگر به سنگنبشته های پارسه دقت کنید میفهمید که چی میگم) پس الله در دین اسلام همان اورمزد در سنگنبشته های هخامنشی کاملا واضح است.پس دو دین در این مورد اختلافی ندارند اما آیا این که قرآن کلام خداوند هست یا نه این هم کاملا واضح است خداوند در قرآن می فرماید:((وان کنتم فی ریب مما نزلنا علی عبدنا فاتوا بسوره مثله وادعوا شهداءکم من دون الله ان کنتم صادقین))
یعنی : و اگر شما را شکی در قرآن که بر بنده خود(محمد (ص) ) فرستادیم پس بیاورید یک سوره مثل آن و گواهان خود را بخوانید به جز خدا اگر راست میگویید. پس واضحه که اگه این کلام کلام خدا نیست پس شما ها هم میتوانید سوره ای مثل آن بیاورید و قال قضیه را بکنید البته در ادامه سوره یعنی آیه بعد آمده:((فان لم تفعلوا ولن تفعلوا فاتقوا النار التی و قودها الناس و الحجاره اعدت للکافرین)) یعنی : و اگر این کار را نکردید و هرگز نتوانید کرد پس بپرهیزید از آتشی که هیزم آن مردم بدکار و سنگهای خارا است که برای کافران مهیا شده است. نکته بعدی اینکه اگر کلا در وجود الله یا همان اورمزد در شک هستید یا اصلا اعتقادی ندارید باید به شما عرض کنم که جای تاسف است که چنین کوته فکر هستید و چگونه میتوانید چنین تصوری داشته باشید چون وجود موجود آگاهی مثل خداوند غیر قابل انکار است اگر کمی به پیرامون خود و حتی در خودتان نگاهی بکنید( کمی درباره پیچیدگیهای وجود انسان مطالعه کنید میفهمید) و نکته آخر خطاب به دوست عزیزم بابک خان که معجزه خود قرآن است نه ترجمه آن اگر شما در قرآن مطلبی خنده دار خواندی مشکل خودت است که به جای اصل قرآن ترجمه را میخوانی( پس تا سواد خواندن قرآن پیدا نکردی لطف کن و در این مورد اظهار نظر نکن چون توهی به خودت است) در ضمن معنی آزادی بیان توهین به اعتقادات دیگران ( که دیگران اکثریت مردم ایران هستند) نیست اگر مخالف هستی باید در این باره بحث کنی نه اینکه همین طوری اعتقاد اکثر مردم رو زیر سوال ببری.
با درود بر تمام دوستان
خطاب به ناشناس آخر که میگوید در قرآن آمده که یک کلمه(آیه) مثل و بیاورند و من نیز یک سوال دارم از این دوستمون که اگه اسلام یا هر کس دیگری میتواتند یک آیه مثل آیات گاتاها اشوزرتشت بیاورند که قدمت این دین 2500 سال قدیمی تر از اسلامی که سلمان فارسی(لعنت خدا بر او) بوسیله محمد آورده است و در ضمن بگویم که از 3748 سال پیش که زرتشت به پیامبری رسید گفت خدا یکی است و از همان زمان تا الان خدای یکتا رو پرستش میکنن و به زور شمشیر دین اسلامو به مردم ایران تحمیل کردن.
در ضمن دین اسلام جز شهوت،جنگ و نابرابری زن مرد(سوره نسا-آیه34)چیزه دیگه ای نگفته.
پاینده باشید
ای کاش مقداری در مورد متن نماز زرتشتیان هم توضیح میدادید. خیلی دوست دارم بدانم.
چشم؛ حتما در رابطه با کیفیت نماز زرتشتیان نیز مطلب خواهم نوشت(البته پس از حل شدن مشکل فیلترینگ).
پیروز باشید!
یه نکته ی دیگه:هفت آیه ی سوره ی حمد از هفت امشاسپند اقتباس شده و معنی هر آیه دقیقا با ویژگی های امشاسپند مربوطه به ترتیب از اولی تا هفتمی هما هنگ است . برسی کنید تا متعجب بشید.
من فکر میکنم ما بدجوری بازیچه ساخته دست خودمون هستیم و هنور نتونستیم ازش رها بشیم. انسان برای چوشوندن نقاط ضعفش همیشه دنبال راحت ترین راهه و یکی از بزرگرین نقاط ضعفش قدرت محدودش بود. انسانها همیشه بدنبال رسیدن به یه قدر بی انتها هستند و همیشه برای اشباهاتی که میکنند دنبال راه فرار یا وجیه میگردند.و اینجور بود که تونستند تو اختراع بزرگ خودشونو ثبت منند دو احتراع که مثل لوازم الکبرونیکی هر روز تغییر میکرد. خدا و شیطان و این دو اختراع همیشه تغییر کرده من با اون خانم موافقم که اگه مذاهب ساخت خدایی که ما میشناسیم باشه نباید تغییر کنه و باید متذکر بشم این مذاهب نبودن که تغییر میکردند خداها بودند.
شما معتقدید خدا قادر مطلق است و نیاز به هیچ چیزی ندارد نیاز ندارد انسانی را بیافریند که بزرگتری چالش هستی باشد و برای تادیبش از تمام ارکان قدرتش استفاده کند. خدا نیازی به کار نداشت. اما انسان به علت ضعف بزرگش به دنبال پناهی می گشت تا یاریش کند و این یاری دهنده باید قدرت بالایی میداشت و به همین دلیل شروع به یافتن خدا کرد و از ماه و خورشید گرفته تا موجودات عحیب و غریب را به خدایی برگزید و در این گذر برخی انسانها هم بی نصیب نماندند. و بسته به پیشرفتش خدایش هم تغییر کرد تا جایی موجودی را آفرید که نتوان هیچ تصوری از نهایتش نمیتوان کرد و برای معدوم نشدن این ساخته حتی اندیشیدن به چگونگی این اختراع را هم ممنوع کرد.
ما به تعداد انشانها خدا داریم و هر چند تلاش شده است ا در مذاهب گوناگون خدای واحدی تعریف شود اما باز هم خدای هرکس با دیگری تفوتهای عمده ای دارد.
بیایید کمی فکر کنیم
اصلاح شده متن قبلی
من فکر میکنم ما بدجوری بازیچه ساخته دست خودمون هستیم و هنور نتونستیم ازش رها بشیم. انسان برای پوشوندن نقاط ضعفش همیشه دنبال راحت ترین راهه و یکی از بزرگرین نقاط ضعفش قدرت محدودش بود. انسانها همیشه بدنبال رسیدن به یه قدرتی بی انتها هستند و همیشه برای اشباهاتی که میکنند دنبال راه فرار یا توجیه میگردند.و اینگونه بود که تونستند اختراع بزرگ خودشونو ثبت کنند دو اختراع که مثل لوازم الکترونیکی هر روز تغییر میکرد. خدا و شیطان
و این دو اختراع همیشه تغییر کردند و هر روز ورژن جدیدی از اونا رو شاهد بودیم.
من با اون خانم موافقم که اگه مذاهب ساخت خدایی که ما میشناسیم باشه نباید تغییر کنه و باید متذکر بشم این مذاهب نبودن که تغییر میکردند خداها بودند.
تا حالا به علت آفرینش انسان یا خدا فکر کردید؟
شما معتقدید خدا قادر مطلق است و نیاز به هیچ چیزی ندارد نیاز ندارد انسانی را بیافریند که بزرگترین چالش هستی باشد و مجبور شود برای تادیبش از تمام ارکان قدرتش استفاده کند. خدا نیازی به این کار یعنی آفرینش انسان نداشت.
اما انسان به علت ضعف بزرگش به دنبال پناهی می گشت تا یاریش کند و این یاری دهنده باید قدرت بالایی میداشت و به همین دلیل شروع به ساختن خدا کرد و از ماه و خورشید گرفته تا موجودات عحیب و غریبی که با گل و چوب ... می ساخت را به خدایی برگزید و در این گذر برخی انسانها هم بی نصیب نماندند و چند صباحی خدا شدند.
انسان بسته به پیشرفتش خدایش هم تغییر کرد چرا که هر خدایی که ساخته بود قابل نقد بود پس خدا در تغییر بود تا جایی موجودی را آفرید که نتوان هیچ تصوری از نهایتش کرد و برای معدوم نشدن این ساخته حتی اندیشیدن به چگونگی آن را هم ممنوع کرد.
ما به تعداد انسانها خدا داریم و هر چند تلاش شده است در مذاهب گوناگون خدای واحدی تعریف شود اما باز هم خدای هرکس با دیگری تفاوتهای عمده ای دارد.
بیایید کمی فکر کنیم
لاله خانم حرف شما درست. اما اگر قبول کنیم اسلام نماز رو از آیین مهرپرستی اقتباس کرده همزمان باید قبولم کنیم که پیامبر اسلام یک دروغگوی تمام عیار بوده چون ادعا کرده نماز رو تو معراج از خدا یاد گرفته...
مسلمانان در مكه هم نماز به جای می آوردند (به سمت بیت المقدس) حال آنكه سلمان پس از هجرت در مدینه به پیامبر اسلام پیوست. این حرف شما كه می گویید:
"پس به احتمال فراوان، رهبر اسلام با شناختی که از آداب دین سابق او بدست آورده است(داشته است)؛ نماز را جالب میبیند، تا اینکه روزی بیان مینماید که من دیشب با سوار شدن بر براق(خر بالدار) به آسمانها، نزد الله رفتم و در ملاقاتی که با او داشتم؛ الله نماز را بر مسلمانان واجب نمود."
نادرست می نماید.
در جواب به كامنت لاله گفته اید: "ضمنا اسلام دین زرتشتی را به رسمیت نمی شناسد"
من در رساله مرجع تقلیدم خلاف این را پیدا كردم.
اسلام به یقین دین زرتشتیت را به رسمیت نمیشناسد، او تنها دو دین یهود و مسیح با به رسمیت میشناسد، اینکه مارجع شما این را گفتهاند که دلیل نشد، شما سندی از خود محمد در این زمینه بیان بفرمائید.
مرجع تقلید من آقای سیستانی مرجع تراز اول شیعه است. ولی اگر جدای آن دلیل هم می خواهید شما را به حدیث حضرت علی(ع) رجوع می دهم كه در مورد مجوسیان و پیامبرشان سخن گفتند.
اولا علی جزء دین نیست. ثانیا مرجع ادعایتان؟
مرجع خواسته بودید:
«اشعث بن قيس كندي، از امام علي ـ عليه السّلام ـ سؤال كرد: چرا با «مجوس» مانند اهل كتاب معامله ميكنيد و از آنها جزيه ميگيري و حال آن كه نه براي آنها كتابي نازل شده و نه پيغمبري براي آنها مبعوث شده است؟ امام علي ـ عليه السّلام ـ فرمود: آنها كتابي داشتهاند، خداوند پيامبري در ميان آنها مبعوث فرمود و...»[15]
[15] . حر عاملي، وسائلالشيعه، كتاب الجهاد، باب 49، حديث 7؛ توحيد صدوق، چاپ مكتبية الصدوق، ص 306.
این سخن با خود قرآن در تضاد است، زیرا از دید قرآن غیر از آدم و نوح، بقیه پیامبران یا یهودی هستند(از نسل اسحق) و یا عرب(از نسل اسماعیل) البته به آلعمران هم اشاره شده است که منظور عیسی است.
شما پاسخ بده زرتشت از نسل کدام یک از آینها بود؟
این فرضی است كه شما از قرآن نموده اید كه "غیر از آدم و نوح، بقیه پیامبران یا یهودی هستند(از نسل اسحق) و یا عرب(از نسل اسماعیل)" . وگرنه ادریس هم در قرآن آمده كه می گویند در این جرگه قرار نمی گیرد. در مجموع سنت قرآن بر این است كه در مورد پیامبران پیش از طوفان نوح-یا پیامبرانی كه تاریخ مكتوب از آنها نمانده-خیلی صحبت نمی كند.
اینكه شما اسلام را نقد می كنید ولی به حرف ائمه -وقتی مخالف رای شماست- وقعی نمی نهید جای تعجب دارد چون مثلا حضرت علی (ع) امام اول شیعیان و خلیفه چهارم اهل سنت است. خلیفه های قبل از او هم به آرای او احترام می گذاشتند و با او مشورت می كردند.
آقای عزیز یهودیان هم نمازمیخونن،مسیحی هاهم نمازداشتن.این چه دلیلی هست برای اثبات این حرف؟اگه محمدنماز رومیخواست تقلیدکنه ازیهودیای اطراف مدینه تقلیدوالگوبرداری میکرد؟نه اززرتشتیهاکه2000کیلومترازاونادوربوده.واین تعصب ونژادپرستی شمارونشون میده وهیچ چیزدیگری روثابت نمیکنه.تازه سلمان فارسی که تومدینه چندین سال پس ازهجرت مسلمان شد درصورتی که محمدواصحابش تومکه نمازمیخوندن.خوب اینقدرنوشتی میرفتی تاریخ اسلام آوردن سلمان فارسی روهم نگاه میکردی.چی ازت کم میشد.
پاسخ جناب ولی الله در لینک گذاشته شده.
هردم از این باغ بری میرسد
خیلی ممنون از این مطلب رو شنگرتون من تحقیق خاصی در این زمینه ندارم ولی تجربیاتی که در گفت و گو با افراد مذهبی ادیان دیگر داشته ام به این نتیجه رسیده بودم که اسلام ملغمه ایست از دینهایی که محمد بنا بر شغل بازرگانیش و رفت و آمد به مکانهای مختلف در معرض آنها قرار گرفته است برای نمونه احکام سر بریدن گوسفند به شیوه خاص یا روزه گرفتن و یا سه بار فرو بردن چیز نجس در آب برای پاک شدن که همگی از یهودیت تقلید شده اندو بی جهت نیست که معتقدین به اسلام از جمله این خانم لاله در هر جمله خویش ادعا میکنند که اسلام کامل ترین دینهاست من هم اگر امروز دین جدیدی اختراع کنم که علاوه بر تعالیم اسلام و مسیحیت و یهودیت، از دینهایی مانند بودیسم و حتی بهاییت و ساینتولوژی که محمد دسترسی به منابعشان نداشته به آن اضافه کرده باشم یقینا میتوانم ادعا کنم که دین کاملتری عرضه کرده ام. از بخت بد امثال خانم لاله محمد گذرش به چین نیفتاد تا دین کاملتری تحویل ایشان بدهد
سلمان فارسی بعدازجنگ احد وقبل ازاحزاب به مدینه آمدند واسلام آوردند
چطورممکن است که سلمان درمکه به محمدنمازرایادداده باشد واین حقیقتی تاریخی وقابل انکاراست.طبری می گوید«وقال آخرون»این آخرون کیه چنین روایتی کرده؟این روایت باحقایق تاریخی کاملادرتضاداست چطورشماباحدس وگمانتان چنین استدلالی ازاین روایت میگیرین.
درجواب هونام:عزیزمن محمد2باربیشتربه شام برای تجارت نرفته یکی درکودکی ودیگری در25سالگی.چه طورممکن است دراین 2سفرتمام تعالیم ادیان دیگررافراگرفته باشد؟آیاممکن است دینی بااین قوانین ریزکه برای کوچک ترین موضوع زندگی انسان هم برنامه دارد در2سفر فراگرفته باشد؟آیاباعقل درست درمی آید؟
ترجمه کتاب مقدس ویاتورات به عربی برای اولین بار1قرن بعدازظهوراسلام نوشته شد وهمچنین محمد خواندن ونوشتن به عربی را اصلایادنداشت واین راکسی نمی تواندانکاربکند واگریادمی داشت برقومش پوشیده نمی بودپس چطورممکن است ازدیگرکتب اقتباس کرده باشد.محمد قبل ازاین که دعوت به سوی اسلام راشروع بکند حتی یک شعرهم نسروده بود درحالی که قرآن به سبک شعراست.
اگه دلیل دارین برگفته خودتون خوب دلیل بیارین.مگه میشه فقط باحدس وگمان حرف بزنین؟
مسجد اسم مکان است خاک توسر!
چه ربطی به مزگت داره
بلکه پیامبر اسلام کل زمین را مسجد قرار داده همانطور که میگه جعلت الرض کلها لی مسجدا و طهورا
زبانشناسان می گویند واژه مزگت از عربی گرفته شده
همانند بسیاری دیگر از کلمات عربی که در فارسی وجود دارد
احمق مگه نمی دونی که مزگت در فارسی هیچ معنایی نداره اما در عربی به معنای مکان سجدست
پس فارسیان از عرب ها تقلید کردن
نظریه دیگری هم هست و آن این است:
یک خدای واحدی وجود دارد که پیامبرانی را برای اقوام مختلف فرستاده . مثلا جاماسب را فرستاده و جاماسب هم در کتابش به پیامبر بر حق که آخرین پیامبر است اشاره کرده که از میان کوه های مکه است و ...
بنابراین دین محمد دین حق است
والسلام
در آيه 17 از سوره حج ضمن اسامي اديان ديگر با افزودن نام مجوس چنين ذكر شده است: «انَّ الّذين امنوا و الذين هادوا و الصائبين و النصاري و المجوس و الذين اشركوا ان الله يفصل بينهم يوم القيامه انَّ الله علي كل شيء شهيد»؛وفکر می کنم اگر کمی در مورد واو عطف وحالت تساوی آن بدانید همین کافیست که این ادیان الهی هر کدام قسمتی از هم را به ارث برده اند.
لاله خانوم فرمودند خداوند به تنناسب تکامل اجتماعی بشر دین بفرستاده اند,(قرآن را به عربی فرستادیم تا در آن بیاندیشید) داره خطاب به عربها میگه !! ما که عادت به زنده به گور کردن دخترانمون نداشتیم !
ولی سخت است آزاد کردن کسی که زنجیرشو میپرسته
اسلام ممکن کاملترین دین ها باشد ،اسلام ممکن است از طرف خدا باشد ولی طبق ایات خود قران نمی تواند برای همه امت ها باشد .به طور مثال ،ایه دوم سوره یوسف میگوید «ما قران را به زبان عربی نازل کردیم تا در ان تفکر کنید »من ایرانی هرگز نمی توانم به زبان عربی تفکر کنم وعربی نازل شدن قران باعث تفکرکردن من درایات قران نمی شود ،.چون هرکس به زبان مادری خود تفکر می کند ومن هم به زبان فارسی !نتیجه اینکه قران برای عرب زبان ها نازل شده .
نصف بیشتر مردم ایران نمی توانند ،قران را به عربی بخوانند .پس نتیجه می گیریم نمی توانند مسلمان باشند .چون من به همین ترجمه ها وتفسیر ها اکتفا می کنم وحالا فهمیدم ایراد کارم کجاست .حق با شماست منی که از روی ترجمه یک کتاب به ان ایمان اوردم ،یا بهتر بگم منی که عربی بلد نیستم ومسلمان به دنیا امدم وچاره ای جز مسلمانی ندارم ،باید یک فکری به حالم بشه !
با دعوا وتوهین مشکلی حل نمی شود ، بلکه با احترام به عقاید دیگران ،به حرمت می رسیم .مشکل ما مذهبی ها این است که قبل از اینکه به ما یاد بدهند خودمون باشیم وقبل از اینکه ،اجازه بدهند خودمون را بشناسیم ،ما را وادار کردند خدایشان را پرستش کنیم ،در حالی که خودشناسی مقدمه خداشناسی است .به نظر من همانطوری که رابطه جنسی مال بعد از بلوغ جسمی است ،رابطه فکری یا همان باور وععقیده ،مال بعد از بلوغ فکری است .اری به فکر همه ما بچه مذهبی ها تجاوز شده وفکرهامان در جهت بهره کشی سیاسی ،توسط عزیزترین کسانمان یعنی خانواده مان اخته شده است .
مشهدی مسلم ،سعی کن بیشتر به عقلت رجوع کنی وکمتر به این مستندات تاریخی .چون هیچ بعید نیست که فردا بیاند وبگویند همه این مستندات را یک بابایی برای اخازی از حکومت وقت نوشته ویا اینکه همین اواخر به تاریخ اضافه شده .!
خوش به حالتون که دردهاتون با این حرف ها درمان می شود .!بهتون حسودیم شد !چون این حرف ها وحدیث ها هیچ کدوم از مشکلات من را حل نمی کند . مثلا یکی از دردهای من اینه که به کدامین گناه ،قبل از ان که خودم باشم خدا پرستم کردند؟
می خواهم بدانم به کدام مرجع باید شکایت کنم واز دست چه کسی شکایت کنم ؟به راستی با چه مجوزی به محض به دنیا امدنم ،به حق انتخاب من به عنوان انسان متفاوت صاحب تفکر تجاوز کردند وعقاید خود را با من تحمیل کردند ،قبل از انکه بدانم عقیده چیست ؟
اسلام رو قبول نداری؟نداشته باش.کسی مجبورت نکرده...
حتما میخای بگی که اگه اسلام رو قبول نداشته باشم منو میکشن و این یعنی بزور تحمیل کردن دین.در جواب بهت میگم که ایمان به اسلام در دل انسان هست و یک امر درونی هست...همینکه بخودت بگی اسلام رو قبول ندارم خودبخود از اسلام خارج شدی و نیازی نیست علنی بکنی...اما اگر بخای علنی بکنی با تو برخورد میشه چون اسلام برای خودش قوانینی داره همونطور که کشورها دارن...اگه مردی برو جلو رهبر یک کشور و بهش بگو که من تو رو قبول ندارم و از تو بدم میاد و به قوانینت احترام نمیذارم و هرکاری دلم میخاد تو کشورت میکنم چون من آزادم!!!
زمان اسلام آوردن سلمان در تاریخ ثابت هست چرا الکی واسه خودت میگی ثابت نیست؟
شمایی که خدا رو قبول ندارید پس باید از مرگ حراسی نداشته باشید.آیا واقعا اینطور هست؟!!!
خب من دین اسلام رو ول کنم بچسپم به دینی که میگه ازدواج با محارم اشکالی ندارد؟!!!
کدوم یکی از شما مخالفین حاضرید با مادرتون ازدواج کنید؟
خداییش زبون عربی سختره یا زبون اوستا؟
آیا اوستا نیازی به تفسیر نداره؟
یعنی شماها معنی قل هوالله احد،بلد نیستید؟
یعنی شما معنی ایاک نعبد و ایاک نستعین بلد نیستید؟
انتظار دارید من دین زرتشتی رو قبول کنم که میگه اگر زن فرزند مرده ای رو بدنیا آورد باید با شاش گاو غسل بکنه!!!آخه کدوم عقلی قبول میکنه؟چرا شما تعصب الکی نسبت به گذشته ایران دارید؟
در حال حاضر از دین زرتشت چی باقی مونده؟
آیا دین زرتشتی که امروزه وجود داره همون دینه چندین هزار ساله قبله؟آیا اوستا سند صحیحی داره؟حداقل سند درستی از نظر خوده زرتشتیان که باید داشته...ما که میگیم اسلام کانله واسه تک تک برنامهاش سند صحیح داریم...آیا از نظر خودتون اوستا سند صحیح داره؟
خیلی باحالید...میگه خدا انسان رو نیافریده بلکه انسان خدا رو آفریده؟!!!
ببخشید انسان تازه تونسته به کره ماه پا بذاره اونوقت میخای باور کنیم که کره ماه رو انسان ساخته؟!!حتما کهشان راه شیری رو آمریکاییها ساختن!!!فک کنم خورشید رو ایرانیا ساختن!!!
خجالت نمیکشید این اراجیف رو میگید؟!!!
بی شک با پیشرفت بشر و کشفیات صد ساله اخیر بشر پایه تمام ادیان در حال کنده شدن از زمین هست و هر چه بشر پیشرفته تر می شه نقش خدا هم کم رنگ تر میشه و با قطعیت خیلی زیاد می توان خدا را ساخته ذهن بشر دانست!
اما در انتخاب دین ما باید دینی را انتخاب کنیم که خارج از خرافه پرستی واوهام سعی در حفظ اخلاق انسانی داشته باشه و حق همه انسانها رادر داشتن دین دلخواه محترم بشمارد و بی تردید دین زرتشت و دین مسیح را می توان بهترین پیام بشارت دهنده های بشر نامید چون در طول حیاتشان برای ترویج ایده شان خشونت به خرج نداده اند .
محسن هستم کارشناس ارشد رشته فیزیک
درود بر دوستان عزیز، قربون همه دوستان بشم. همه مطالب این صفحه رو کم و بیش خوندم. البته من صاحب نظر نیستم تا جایی که از خودم خبر دارم همه چیز رو با منطق یاد گرفتم چون علمی رو دنبال کردم که با طبیعت سروکار داشته و خیلی دوسش دارم.
چرا انسان باید برای خودش خدا داشته باشد؟
چرا باید مرجع انتخاب کن؟
چرا باید دین داشته باشد؟
چرا باید چارچوب قوانینش دین باشد؟
درست زندگی کردن در چارچوب قوانین که نیازی به دین ندارد، بلکه قوانین میتونه ساخت دست بشر باشه مثل کشورهایی که قانون درست و حسابی دارن برای مثال سویس، آلمان، دانمارک و ...
برای کمال و شعور انسانی مگه به چیز بیشتری نیازه؟ احترام به حقوق دیگران و ...
قوانینی که تعیین کننده زندگی روزمره هستند به زندگی چارچوب میده نیازی به دین نبوده که
پس چرا زندگی رو برای خودمون سخت کنیم و دم از بهشت و جهنم بزنیم که هیچ شاهدی بر دال وجودش نیست...
چیزی رو که درک نمیکنی چرا باید قبولش کنی چیزی رو که نمیبینی چرا باید قبول کنی
مثلا برای دور ریختن آشغال توی سویس و سوید باید پول پرداخت کنی که از جلوی خونت برش دارن، پس صرفه جویی میاره تمیزی میارو و خیلی چیزای دیگه
چرا برای اینکه خدا رو قبول داشته باشی یا نداشته باشی باید دولا راست بشی به سمت عربا و بر یک خونه سنگی سجده کنی
چرا وقتی میری مکه باید لخت بشی سرتو کچل کنی و خودتو تحقیر کنی مثل برده ها اینا رو کی گفته؟
اینها برای چین برای اینکه بگیم خدا هست؟ خب نباشه مگه چی میشه فکر کنید... من خودم نماز میخوندم قرآن رو کامل هم عربی و هم فارسی خوندم بازم پاش بیفته وقت کنم میخونمشو ضدو نقیضهاشو در میارم ....
ما نیاکانمون قانون داشتن زندگی متمدن داشتن کارمند زن و اداره و حقوق برابر داشتن مرخصی برای زن حامله داشتن بایگانی داشتن احترام داشتن همه چی داشتن (منبع کتیبه های به دست اومده از پرسپولیس نوشته های پروفسور هاید ماری کوخ) نیازی به کسی نداشتیم که بیاد الگوی متمدن بودن برای ما باشه .... من آزادم آزاد باشید دوستان آزاد فکر کنید در بند توهمات و خرافات نباشید به قول کسروی هرکی از نیاکانش خبر نداشته باشه یا از تاریخش چیزی ندونه به نادانی مرده هر بلایی سرش بیاد مستحقشه ...
باز پوزش میخوام که نوشته هام پراکنده بود
ارسال یک نظر