زکریا بن یحیی بن نعمان صیرفی گوید شنیدم که علی ابن جعفر برای حسن بن حسین بن علی بن حسین باز میگفت: "به خدا! خداوند ابوالحسن الرضا را یاری کرد، حسن به او گفت: آری بخدا قربانت، برادرانش بر او شوریدند و ستم کردند؛
علی ابن جعفر فرمود:
آری بخدا! ما عموهای او(امام تقی) هم به او ستم کردیم، حسن به او گفت: قربانت شما چه کردید؟
برادرانش به او گفتند و ما هم به او گفتیم که هرگز میان ما امامی سیاه چرده نبوده است!
امام رضا اصرار داشت که این پسر خودش است و برادرانش به او گفتند که تو هم مانند رسول الله که بر طبق گفتهی قیافهشناس حکم صادر کرده است، در مورد فرزندت حکم صادر کن؛ او هم پذیرفت و گفت که قیافهشناس را بخوانید، ولی به آنها نگوئید که برای چه آنها را خواندهاید و همه در خانهی خود باشید و چون آمدند ما همه در باغ نشستیم و عموها و برادرها و خواهرها در صف شدند و به امام رضا جبهی پشمی پوشانیدند و کلاه پشمی بر سر او نهادند و یک بیل سر شانهی او گذاردند و به او گفتند: "برو در باغ و مانند یک کارگر باغ باش"، سپس ابی جعفر را آوردند و به آن قیافه شناسها گفتند که این پسر را به پدرش منسوب سازید، (قیافه شناس گفت:
"پدرش در باغ نیست، ولی این عموی اوست، این هم عموی اوست و این هم عموی اوست و این هم عمهی اوست و اگر پدر او همین جا باشد باید همین کارگر باغ باشد؛ زیرا هر دو پای این بچه و هر دو پای او یکی است و چون امام رضا نزد آنها برگشت گفتند همین پدر اوست".
پس از این واقعه بود که امام رضا(از شدت خوشحالی) گریست..... .(اصول کافی/ کتاب الحجه/ باب الاشاره و النص علی ابی جعفر الثانی)
عجب امامی که از غیب میداند، اما در اینکه آیا این پسر سیاه(امام تقی) پسر واقعی اوست یا زنش به او خیانت کرده است شک داشت.
او چرا راضی شد که قیافه شناس را بیاورد؟
البته در برخی از روایات آمده است که امام رضا این پسر را از کنیزی گرفته بود.
۳ نظر:
ای كاش متنی را كه پست كردی خوب بخوانی. نوشته ای كه گروهی از فامیل های امام رضا به او تهمت زدند كه امام جواد (ع) -نعوذ باالله- فرزند ایشان نیست و حرف امام رضا را هم قبول نكردند و از او خواستند قیافه شناس بیاورد. امام رضا باید چكار می كرد وقتی خودشان می گویند فقط به حرف قیافه شناس راضی می شوند؟!
خوشحالی امام رضا از این بود كه قیافه شناس هم حرف او را زد.
از همینجا معلوم میگردد اینها به اسرار علم الهی و ... متصل نبودند چرا که اگر میبودند خداوندشان علم ژنتیک و تست DNA را در اختیارشان میگذاشت نخواهند متوسل قیافه شناس بگردند!
اینها متوهمان دروغگوی مغرضی بودند که از جهل بشریت استفاده کرده و خود را به عنوان دانای کل به بشریت آن زمان غالب نمودند! اما 1400 سال گذشت و درهای علم واقعی به روی بشریت امروز گشوده شد و این مشکلات برطرف گردید
فقط اندکی شبه انسان باقی مانده اند که ژنهایشان هنوز به مراحل تکاملی بالاتر انسانی نرسیده است و همچنان گول این دروغگویان 1400 ساله را میخورند!
از همینجا معلوم میگردد اینها به اسرار علم الهی و ... متصل نبودند چرا که اگر میبودند خداوندشان علم ژنتیک و تست DNA را در اختیارشان میگذاشت نخواهند متوسل قیافه شناس بگردند!
اینها متوهمان دروغگوی مغرضی بودند که از جهل بشریت استفاده کرده و خود را به عنوان دانای کل به بشریت آن زمان غالب نمودند! اما 1400 سال گذشت و درهای علم واقعی به روی بشریت امروز گشوده شد و این مشکلات برطرف گردید
فقط اندکی شبه انسان باقی مانده اند که ژنهایشان هنوز به مراحل تکاملی بالاتر انسانی نرسیده است و همچنان گول این دروغگویان 1400 ساله را میخورند!
ارسال یک نظر