ادامهی داستان
الله(البته در اینجا همان یهوه، خدای یهودیان) هنگامیکه مشاهده نمود، فرعون قوم برگزیدهاش(بنی اسرائیل) را رها نمیکند؛ به موسی الهام نمود که مخفیانه این قوم را از دریا عبور نماید:
فَأَسْرِ بِعِبَادِي لَيْلًا إِنَّكُم مُّتَّبَعُونَ(دخان/23)(الله گفت) بندگانم را شبانه ببر زيرا شما مورد تعقيب واقع خواهيد شد.
وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِي إِنَّكُم مُّتَّبَعُونَ (شعراء/52) ما به موسي وحي فرستاديم كه بندگان مرا شبانه از مصر كوچ ده، و آنها شما را تعقيب خواهند كرد.
وَلَقَدْ أَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِي فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِيقًا فِي الْبَحْرِ يَبَسًا لَّا تَخَافُ دَرَكًا وَلَا تَخْشَى (طه/77) ما به موسي وحي فرستاديم كه بندگانم را شبانه (از مصر) با خود ببر، و براي آنها راهي خشك در دريا بگشا كه نه از تعقيب (فرعونيان) خواهي ترسيد، و نه از غرق شدن در دريا!
ملت برگزیده نیز همراه فرستادهی الله (یهوَه) با هماهنگی که از قبل به عمل آوردند؛ شب هنگام و با استفاده از تاریکی، از مصر خارج شدند.
فرعون متوجه قضیه شد:
فَأَرْسَلَ فِرْعَوْنُ فِي الْمَدَائِنِ حَاشِرِينَ (شعراء53) فرعون (از اين ماجرا آگاه شد و) ماموران به شهرها فرستاد تا نيرو جمع كند.
إِنَّ هَؤُلَاء لَشِرْذِمَةٌ قَلِيلُونَ (شعراء/54)(و گفت) اينها گروهي اندكند.
وَإِنَّهُمْ لَنَا لَغَائِظُونَ (شعرا/55) و اينها ما را به خشم آوردهاند.
وَإِنَّا لَجَمِيعٌ حَاذِرُونَ (شعراء/56) و[لى] ما همگى به حال آماده باش درآمدهايم.
و به تعقیب آنان پرداختند.
الله اراده کرده بود که تمام مصریان را از هر جائی که بودند را خارج و به دنبال موسی روانه گرداند:
فَأَخْرَجْنَاهُم مِّن جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ(شعراء/57) ولي ما آنها (فرعونيان) را از باغها و چشمهها بيرون كرديم.
وَكُنُوزٍ وَمَقَامٍ كَرِيمٍ (شعراء/58) و از گنجها و جايگاه نيكو.
كَذَلِكَ وَأَوْرَثْنَاهَا بَنِي إِسْرَائِيلَ(شعراء/59) و بدینسان آنها را به بنیاسرائيل به ميراث داديم.
فَأَتْبَعُوهُم مُّشْرِقِينَ (شعراء/60) پس هنگام برآمدن آفتاب آنها را تعقيب كردند.
یاران موسی با دیدن فرعونیان، دچار اضطراب شدیدی شدند:
فَلَمَّا تَرَاءى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَكُونَ (شعراء/61) پس هنگامی که دو گروه همديگر را ديدند ياران موسى گفتند ما قطعا گرفتار خواهيم شد.
موسی به آنان گفت که نه، چنین نیست و الله به من الهام نموده است که او ما را راهنمائی خواهد نمود:
قَالَ كَلَّا إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ(شعرائ/62) گفت چنين نيست زيرا پروردگارم با من است و به زودى مرا راهنمايى خواهد كرد.
در اینجا نیز الله دچار فراموشی گردیده است؛ زیرا قبلا به موسی گفته بود (راهنمائی) که تو هنگام خروج از مصر به دریا برخورد خواهی نمود، در آن هنگام است که باید عصایت را به دریا بزنی (این ایه در بالا نوشته شده است):
وَلَقَدْ أَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِي فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِيقًا فِي الْبَحْرِ يَبَسًا لَّا تَخَافُ دَرَكًا وَلَا تَخْشَى (طه/77) ما به موسي وحي فرستاديم كه بندگانم را شبانه (از مصر) با خود ببر، و براي آنها راهي خشك در دريا بگشا كه نه از تعقيب (فرعونيان) خواهي ترسيد، و نه از غرق شدن در دريا!
الله (یهوَه) هم به موسی وحی کرد که عصایش را به دریا بزند، موسی نیز چنین کرد؛ در میان دریا راهی گشوده شد، موسی همراه قوم همراهش از دریا خارج شدند:
فَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنِ اضْرِب بِّعَصَاكَ الْبَحْرَ فَانفَلَقَ فَكَانَ كُلُّ فِرْقٍ كَالطَّوْدِ الْعَظِيمِ (شعراء/63) پس به موسى وحى كرديم با عصاى خود بر اين دريا بزن تا از هم شكافت و هر پارهاى همچون كوهى سترگ بود.
وَأَزْلَفْنَا ثَمَّ الْآخَرِينَ (شعراء/64) و ديگران را بدانجا نزديك گردانيديم.
وَأَنجَيْنَا مُوسَى وَمَن مَّعَهُ أَجْمَعِينَ(شعرائ/64) موسي و تمام كساني را كه با او بودند نجات داديم.
ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ (شعراء/65) سپس ديگران را غرق كرديم.
فرعونیان نیز اقدام به ورود به دریا کردند؛ در این هنگام بود که با خروج تمام قوم برگزیدهی الله (یهوَه)، دریا به هم آمد و فرعون همراه مصریان مرگ را به چشم خویش دیدند.
فرعون با مشاهدهی این صحنه، اقدام به توبه کردن نمود:
وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْيًا وَعَدْوًا حَتَّى إِذَا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنتُ أَنَّهُ لا إِلِهَ إِلاَّ الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِيلَ وَأَنَاْ مِنَ الْمُسْلِمِينَ (یونس/92) و بنی اسرائيل را از دريا گذرانديم پس فرعون و سپاهيانش از روى ستم و تجاوز آنان را دنبال كردند تا وقتى كه در شرف غرق شدن قرار گرفت گفت ايمان آوردم كه هيچ معبودى جز آنكه فرزندان اسرائيل به او گرويدهاید نيست و من از تسليم شدگانم.
الله هم در پاسخ به فرعون، بیان مینماید که:
آلآنَ وَقَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَكُنتَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ ( یونس/91) اكنون در حالى كه پيش از اين نافرمانى میکردى و از تباهكاران بودى.
فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ عَنْ آيَاتِنَا لَغَافِلُونَ(یونس/92) پس امروز بدنت را نجات میدهيم تا عبرتي براي آيندگان باشي، و بسياري از مردم از آيات ما غافلند.
البته در اینجا معلوم نیست که الله با خودش سخن میگوید یا با فرعون!
آیهی 92 سورهی یونس، قابل بررسی و بحث است:
میدانیم که پادشاعهان مصر باستان، خیلی علاقهمند به مومیائی کردن جسد خویش بودند؛ محمد ابن عبدالله (یا نویسندهی تورات) با آگاهی از این امر که جسد پادشاهان مصر تا ان زمان سالم (البته نه کاملا) مانده است؛ خواستند راز این سالم بودن جسد را به نوعی به خدای خویش نسبت دهند.
فرض میکنیم یکی از اجسادی که بصورت مومیائی در مصر وجود دارد، همان فرعونی است که در دریای سرخ غرق شد؛ اگر چنین است پس:
چگونه و توسط چه کسی او مومیائی شد؟
قرآن خود را بین غرق شدن فرعون (که صد البته معلوم نیست کدامیک از فرعونها مد نظر قرآن است) و سالم بودن جسدش سردرگم حس میبیند، لذا چنین القا مینماید که الله (یا هر کسی دیگری) جسد او را از دریا گرفت و برای اندرز آیندگان، این جسد را سالم نگه داشت.
الله نمیداند که دلیل سالم بودن جسد فرعونهای مصر، مومیائی است.
مگر چنین نبود که الله تمام یاران فرعون را غرق نمود؟:
فَلَمَّا آسَفُونَا انتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ أَجْمَعِينَ (زخرف/55) اما هنگامی كه ما را به خشم آوردند از آنها انتقام گرفتيم و همه را غرق كرديم.
چه کسی جسد او را از دریا در آورد و آنرا در اهرام قرار داد؟
این داستان و فرضیه، دقیقا مغالطهکاری است از نوع مصادره به مطلوب.
حقیقتی وجود دارد، اسلام کوشش در مصادرهی این پدیده دارد و با آن قدرت خدای خویش (الله) را توجیه مینماید و این همان مغالطهی مصادره به مطلوب است.
فَجَعَلْنَاهُمْ سَلَفًا وَمَثَلًا لِلْآخِرِينَ(زخرف/56) و آنها را پيشگامان (در عذاب) و عبرتي براي ديگران قرار داديم.
ادامه دارد............
۹ نظر:
در ادامه:
مصادره به مطلوب مهم است.
همسانی مجازات فرعون و مجازات خدا مهم است و همچنین اینکه یکدفعه میان گفتن قال (االله) یکدفعه قال (فرعون) به سخن میآید، عجیب است. خود قرآن با پراکنده گویی مریدانش را گیج کرده است. شاید عمدی است که جلو نظم تفکر و تعقل در میان افراد کم حوصله و عامی گرفته شود.
در مورد آموزش حکمت به موسا که آیا در دربار فرعون بوده یا پیش از پیامبری، تا حد زیادی حرف شما میتواند درست باشد. ولی به بررسی متن عربی نیاز است که من نمیدانم. چرا که ممکن است بخشی از حکمت در دوران دربار فرعون و بخشی دیگر در زمانی دیگر به موسا آموزش داده شده باشد. یعنی شاید دو آیه پادش نداشته باشند.
در مورد آیههای تکراری موضوع زیاد مهم نیست و دال بر فراموشکاری الله (البته در این مورد) نیست. این چون زمانی است که ما در شعر یا حتی کتابها برای پافشاری چیزی را پشت سر هم و یا در دو جای مختلف کتاب باز میآوریم.
سپاس.
توصیه می كنم این ویدیو را ببینید. سخنران اصلی آقای yusuf estes یك كشیش مسیحی بوده كه مسلمون شده و من ایشون رو در دانشگاه موقعی كه دانشجو بودم دیدم.
http://wn.com/Pharaoh_Preserved
خلاصه مطلب اینكه مومیایی مذكور مورد مطالعه قرار گرفت توسط آقای دكتر maurice bucaille. ایشون گفتند كه این مومیایی در اثر خفگی در آب مرده. بعد از مدتی این آقای دكتر كتابی نوشتند به نام:The Bible, The Qur'an and Science
در این كتاب ایشون مدعی شدند كه:(نقل از ویكیپدیا مدخلی به نام آقای دكتر)
In 1976, he published his book, The Bible, The Qur'an and Science which argued that the Qur'an contains no statements contradicting established scientific fact.[4] In 1991, another book by Bucaille, Mummies of the Pharaos: Modern Medical Investigations, was published in English.
In his book, The Bible, The Qur’an and Science, Bucaille aims to prove the Qur’an is in agreement with scientific facts, while the Bible is not. He claims that in Islam, science and religion have always been “twin sisters” (vii). According to Bucaille, there are monumental errors of science in the Bible and not a single error in the Qur'an (120), whose descriptions of natural phenomena make it compatible with modern science. Bucaille concludes that the Qur’an is the reliable word of God.
Bucaille argues that the Old Testament should have been distorted because of numerous translations and corrections as it was transmitted orally. He highlights, in his words, “numerous disagreements and repetitions”, in the Old Testament (12) and the Gospels (85, 95). In his analysis, Bucaille claims he makes use of many propositions of Biblical criticism, such as the documentary hypothesis.
With regard to the Qu’ran, Bucaille however followed the Islamic tradition that the Qur'anic scrolls are said to be collected during Muhammad’s lifetime and were deemed accurate by the archangel Gabriel himself (132). Some references claimed that he is not a Muslim[5][6]. However, according an interview at the Islamic Bulletin Website, he declared "Qur'an was the Word of God revealed to his Last Prophet Mohammed". He said that he did devote himself to discuss all problems from purely academic angle, to be treated by the world as an academician rather than a theologian
جهت اطلاع شما جسد یكی از فراعنه مومیایی شده توسط یك دكتر فرانسوی به نام Maurice Bucaille مورد بررسی قرار گرفت. ایشان اعلام كردند كه این فرعون در اثر خفگی مرده چون در ریه هایش اثر آب هست. اتفاقا كتابی هم منتشر كردند. جهت اطلاع بیشتر می توانید نامشان را در گوگل جستجو كنید. البته لینك ویكیپدیا هم هست:
http://en.wikipedia.org/wiki/Maurice_Bucaille
اگر جناب وبلاگ نویس كامنت ما را چاپ كند
عجب ادعائی؟ چه ربطی دارد؟
شما دارید علم را با خرافه یکی مینمائید، اگر فرض کنیم که ادعای شما درست باشد(البته در هیچ مؤسسهی معتبری چنین ادعای تأیید نشده و در حد ادعای باقی مانده است) قرآن میگوید که من جسدش را حفظ کردم پس مومیائی چکاره است؟ ثانیا اگر شما ادعا دارید کعه الله بوسیلهی مومیائی که مصریان میکردند جسد فرعون را حفظ نمود پس باز طبق قران تمام مصریان غرق شدند، چه کسی این مومیائی را انجام داد؟ خود الله؟
حرف شما قبول كه نمی توان به راحتی این مساله را پذیرفت. ولی حداقل توجه كنید كه آدمهای آكادمیك غربی غیر مسلمان پیدا می شوند كه مثل شما تعصب به خرج نمی دهند.
خودتان كلاهتان را قاضی كنید: شما ایراد می گیرید كه اگر سپاهیان فرعون غرق شدند دیگر هیچ كس نمی ماند كه فرعون را مومیایی كند! ولی اگر به شما بگویند كورش كبیر در نبرد ماساژت ها شكست خورد و حتی سرش را از بدن جدا كردند، شما تعجب نمی كنید كه در پاسارگاد دفن است!
معجزه بودن قضیه در این می تواند باشد (فرضا) كه جسد فرعون بعد از غرق شدن به ساحل رسید، مصریان آن را پیدا كردند و بعد مومیایی نمودند. حال آنكه می توانست با زره و كلاهخودی كه در تن داشت به اعماق آب برود و دور از دسترس باشد.
پ.ن. از حرفهای شما این طور برداشت می كنم كه شما خدای مسلمانان را مادی فرض می كنید یا حداقل در مورد فعل خدا تفكر مادی دارید . اگر در مورد آفریدگار خود هم این گونه فكر می كنید كه من با شما دیگر بحثی ندارم(چون خیلی با هم فرق داریم) ولی اگر آفریدگاری كه مد نظر شماست مادی نیست، دلم می خواهد بدانم آیا او كاری انجام می دهد؟ و اگر می دهد چگونه است؟
این که در ریه های فرعون آب بوده دلیل این نمی شود که در اثر غرق شدن مرده باشد. بسیاری از بیماری ها هستند که در آن ها آب در ریه ها جمع می شود (مثل بیماری که مادر من بهش دچار بود) و پزشکان آن را در مراحلی از درمان با سرنگ خارج می کنند. در ثانی مصریان همچون آشوریان سال نگار وقایع داشتند و نام تمام پادشاهان سلسله های مختلف و رخدادهای مهم را ثبت کرده اند اما هیج نامی از موسی و این افسانه های مربوط به او در هیچ جا نه در الواح مصری و نه در تاریخنگار همسایگان آشوری و یونانی ثبت و مشاهده نشده (نه اینکه بخشی از لوحه ها مفقود باشد در عین کامل بودن لوحه ها در شرح ادوار مورد نظر هیچ اثری از این وقایع نیست) لذا موسی از نظر محققین علم تاریخ و باستانشناسی حقیقت تاریخی ندارد در حالی که وقایع بزرگتر و بدتری که برای مصر پیش آمده (مثل حمله ی هیکسوس ها و تسخیر مصر توسط آن ها یا حمله ی پارسیان و تسخیر مصر) را بی هیج جانبداری و تعصبی ثبت کرده اند
اون دوستمون که مثال از کشته شدن کوروش آوردن حتما میدونن که:(یارانش هم با اون کشته نشدند و اتفاقا شخصی که در ابتدا دشمن کوروش بوده و با تاثیری که از بزرگواری اون میگیره به وفادارترین یارانش تبدیل میشه جسدش رو از میدان جنگ برمیداره و منتقل میکنه به محلی فعلی)اما گویا برای فرعون کسی باقی نمانده بود که اینکارو بکنه و ظاهرا برای اون دوستمون صرف نداشت تا این رو بگه.
ظاهراً محمد فکر میکرده "فرعون" اسم یک نفر هست. محمد شنیده بوده که بدن فرعون محفوظ مانده و این با داستان تورات در مورد غرق شدن فرعون تناقض داره. بنابراین محمد در داستان تغییری ایجاد کرده که این تناقض رو رفع کنه. به همین خاطر گفته که چون فرعون در آخرین لحظه به خدا ایمان آورد، خدا هم بدن او رو حفظ کرد (مصادره به مطلوب). هرچند معلوم نیست که خدا با حفظ کردن جسد فرعون جه لطفی به او کرده. آیا بهتر نبود یک فرعون باایمان رو زنده نگه میداشت تا تمام مصریها رو باایمان کنه؟
البته اگر محمد میدونست که فرعونهای متعددی وجود دارند مجبور به این توجیهات نمیشد، چرا که میتوان در نظر گرفت که این فرعون خاص، در دریا غرق شده و اثری ازش به جا نمونده.
سلام
دوستانی که به قضیه پیدا شدن جسد یک فرعون با علایم وجود خفگی اشاره کردند یادشان رفت بگویند که بدن انسان در نمک از بین نمیرود (نمونه اش مرد نمکی سمنان) بدن فرعون مذکور هم به علت قرارگیری در نمک زیاد ظاهرا سالم مانده و مومیایی نشده و از روی نشان لباس ها و... تشخیص به فرعون بودنش داده اند.
با وجودی که به تناقضات مطرح شده فکر میکنم، ولی یادمان نرود از حق هم نگذریم، بنده موضوعی که گفتم را خوانده ام قبلا و در اینجا مطرح کردم
و طالبان حق میتوانند با یک سرچ مختصر به نتیجه فوق برسند/.
ارسال یک نظر