ناباوران

اسلام آمیزه‌ای است از جنایت، تجاوز و خرافه؛ آنچه که سوداگران دینی آن را معجزه ای الهی می‌ خوانند، خرافاتی بیش نیست. در این دین زن وسیله ای است جنسی در اختیار مرد، مجوز تصاحب زنان کفار نیز در همین راستاست. تاریخ جانیان زیادی را به خود دیده، اما محمد تنها جنایتکاری است که پیروانش طبق سنت او همچنان جنایت و قتل می کنند. در این دین تنها مسلمانان انسان شمرده می‌شوند و دیگران جانور؛ پس با مشعل روشنگری، سایه سنگین، سیاه و تاریک مذهب را که همان اندیشه‌ی ضحاکین مار به دوش است را از میهنمان بر خواهیم چید.

جستجو کردن موضوعات خاص (لطفا کلمات مربوطه را وارد نمائید)

100 مورد از تناقضات و اشتباهات ساختاری قرآن

 بزرگترین تناقض ادیان در این است که اگر خدایشان پدید آورده تمام جهان است، پس آیا منطقی است که خدا به زمینی بسیار کوچک، تا این اندازه ا...

۱۳۸۸ اسفند ۱۵, شنبه

تندروی نه، عقلانیت آری! ایران، قرقیزستان نیست.

چرا صدا و سیما را تسخیر نکردیم؟

چرا مجلس را به اشغال خود در نیاوردیم؟

چرا، چرا و دهها چرای دیگر؟

این پرسشها، نمونهای از دهها پرسشی است که اخیرا در برخی از سایتها و وبلاگ‌های سیاسی اجتماعی بیان می‌گردد.

برای پاسخ دادن به این پرسش، نخست باید فرق جامعه‌ی ایران با قرقیزستان را شناخت.

قرقیزستان تا همین چند سال پیش، بخشی بود از اتحاد شوروی، این کشور یکی از عقب‌مانده‌ترین کشورهائی است که از اتحاد جماهیر شوری استقلال یافته است. و در واقع دارای یک شبه حکومت می‌باشد؛ نظام سیاسی این کشور، اگرچه بسیار ناکارآمد است، اما ایدئولوژیک نیست.

آن چیزی که مردم با آن مخالف هستند، روش مدیریت کشور از سوی رهبرانشان است؛ در این نوع از مخالفت، با رفتن سران، مخالفت نیز آرام می‌گیرد، البته ممکن است چند سال دیگر هم برای رهبران مخالف، همین امر تکرار گردد.

اما در کشور ما:

بدنه‌ی نظام سیاسی ایران بر مبنای ایدئولوژی اکثریت شیعه بر جامعه است؛ اعتقادات دینی ریشه‌ی بسیار قوی در فرهنگ جامعه‌ی ما دارد؛ حکومت همواره می‌تواند با القای اینکه رهبران جنبش مخالف دین، خدا و پیغمبر هستند؛ توده‌ی پائین جامعه(اقتصادی و فرهنگی) که کاملا این نظام را ناکارآمد می‌دانند به سکوت وادار نماید؛ زیرا این قشر از جامعه، خود را بین اعتقادات دینی و ظاهر سیاسی سردرگم می‌بینند و در نتیجه نه با حکومت خواهند بود و نه با مخالفان.

بزرگترین دشمن هر نظام ایدئولوژیک، آگاهی و بیداری مردم از واقعیتهاست، این همان چیزی است که حکومتگران کاملا، آنرا درک می‌کنند و تا آنجائیکه توان دارند، اجازه‌ی رسیدن به مرحله ی آگاهی را به بدنه‌ی جامعه نخواهند داد.

هر دو سوی قضیه(جنبش سبز و حاکمیت)، منتظر ارتکاب کوچکترین اشتباهی از سوی مقابل هستند که این برگ اشتباه را گرفته و با ویرایش، آن را در کفه‌ی تراوزی خویش قرار دهند.

بزرگترین ابزار حکومت، صدا و سیماست، که به هیچ عنوان اجازه‌ی تعرض به آن را نخواهد داد‌ حتی اگر به کشتن هزاران نفر منجر گردد.

بنابراین، هدف جنبش سبز در حال حاضر باید:

1- جذب توده‌ی ناآگاه جامعه باشد؛ توده‌ای که حاکمیت عمدا آنها را از واقعیتها دور نگه داشته است.

2- گرم نگه داشتن مخالفتهای خیابانی.

اما هیچکدام از این اهداف بدست نمی‌آید، مگر اینکه در سخنان رهبران جنبش صراحت و شجاعت را مشاهده نمائیم.


۵ نظر:

Unknown گفت...

عقبمونده ماييم كه زنان و دخترانمان با توسري و حجاب ميان خيابون. فرهنگمون عزاداري و سينه زني است. كجا تو ايران يك زن ميتونه وزير امور خارجه بعد رهبر اپوزيسيون و حالا نخست وزير بشه. پيشرفته بودن به داشتن آسمان خراش و پول بادآورده نفت نيست. اگه اينجوريه عربستان هم با اون قانونهاي سنگسار و قطع دست جزء كشوراي پيشرفته است.

arsh irani گفت...

نیمای گرامی!
چرا تند میری؟
قرقیزستان در قیاس با سایر جمهوریهای شوروی سابق، از عقب مانده ترینهاست.
من کاری به عربستان و ایران ندارم و اصلا قیاسی هم در این زمینه صورت ندادم.
پیروز باشید!

Unknown گفت...

درود و صد درود . من نمی دونم که شما اطلاعاتتون در مورد قرقیزستان چقدره . ولی اینو می تونم بگم که تاجیکستان و ترکمنستان از عقب مونده ترین کشورها در میان جمهوری های استقلال یافته هستند . قرقیزستان پنج سال پیش با انقلاب لاله مواجه شد و اپوزیسیون این کشور 5 ساله که داره تلاش می کنه که این انقلابو برهم بزنه . من با نظر شما در مورد جنبش سبز موافقم ولی متسفانه به نظر من چون آقایان موسوی و کروبی خود از بدنه جمهوری اسلامی و انقلاب سال 57 هستند نمی تونستند که همان فردای روز انتخابات بیانیه تسخیر صدا و سیما رو بدن.شما فراموش نکنید که چندین میلیون نفر ایرانی در خیابان های تهران دست به تظاهرات زدند شما فکر نمی کنید که اگه آقای موسوی بیانیه داده بود که صدا و سیما رو بگیرین ، مردم نمی تونستن بگیرد.صد در صد می تونستن و نظام هم در شوکی بود که زیاد توان پاسخ گویی نداشت . تا زمانی که اپوزوسیون ما در ارتباط با انقلاب سال 57 بوده و روشنفکران دینی در کشور تشکیل دهندگان اپوزوسیون باشند همین وضعیت خواهد بود . به امید آزادی.

ناشناس گفت...

بسیار نظر منطقی بود.تا توده مذهبی در این جامعه اکثریت رو حتی اگه مخالف حکومت باشن تشکیل بدن حرکت های رادیکال فقط و فقط کار رو خرابتر میکنه چون این آگاهیه که اول باید تغییر کنه.عالی بود
من در بالاترین اکانت ندارم میخواستم اونجا براتون پیغام بذارم
یا هو

رضا گفت...

زنده باد. اگر من هم میخواستم چیزی در این مورد بنویسم همین محتوای شما را داشت.
از دید من در این مورد هم باز افراط و تفریط (رفتار عادی ما ایرانیان) رواج دارد، یعنی تمام کارها را یا خشونت آمیز میدانیم و یا خیلی نرم و بیهوده و بدنبال راههای میانه نمیرویم. در حالی که برخی راهها شدید و سخت است ولی نمیتوان نام خشونت آمیز بر آن گذاشت.

Translate

بايگانی وبلاگ