اسلام تا زمانیکه در ضعف بسر می‌برد، صحبت از مدار و تسامح و تساهل می‌نمود. تمام آیات اینچنینی قرآن، همه در مکه خوانده شده‌اند؛ زیرا در آن زمان اسلام زیر فشار بقول خودشان کفار(دگراندیشان) قرار داشت.
اما پس از ورود محمد ابن عبدالله به پثرب(مدینه النبی)، آیات الهی نیز تغییر فاحشی نمود، در این آیات همواره سخن از کشتن دگراندیشان است. اسلام سختگیری را تا جائی بالا می‌برد که دستور می‌دهد هر کجا کفار را یافتید گردن‌هایشان را بزنید و اسیرانشان را محکم در بند کشید تا به شما جزیه بدهند:
فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ(محمد/4) پس چون با كسانى كه كفر ورزيدهاند برخورد کردید گردنها را بزنيد تا هنگامیکه آنان را از پاى درآورديد پس (اسیران) را محکم در بند كشيد سپس يا منت نهيد و يا فديه (بگیرید) تا در جنگ اسلحه بر زمين گذاشته شود(تسلیم و مسلمان شوند) اين است (امر الله) و اگر الله مىخواست از ايشان انتقام مىكشيد ولى تا برخى از شما را به وسيله برخى بيازمايد و كسانى كه در راه الله كشته شده‌اند هرگز كارهايشان را ضايع نمىكند.
آیا این است همان دین عادل؟
شرمتان باد که مردم را از حقیقت این دین آگاه نمی‌کنید!
اگر گفته شود در این آیه، الله به صراحت دستور به کشتن مخالف عقیدتی(کفار) را می‌دهد؛ با بازی با کلمات، سعی در رنگ و لعاب دادن به این دستور غیر انسانی خواهند نمود!
این چه خدائی است که به پیروانش دستور می‌دهد هر کجا کفار را یافتید، گردنشان را بزنید؛ مگر این که به شما جزیه(پول) بدهند.
آیا غیر انسانی تر از این دستور دیده‌اید؛ البته مواردی مانند چنگیزخان مغول و یا آلمان نازی وجود دارند که شاید به نظر برسد رفتارشان از اسلام وحشیانه تر بود، اما آنها ادعای ارتباط با خدا را نداشتند.
اگر قدرت نظامی یعنی معجزه، پس معجزه‌ی چنگیزخان بسیار بیشتر از اسلام بود؛ زیرا او هم مانند اسلام، قبایل وحشی مغولستان را با هم متحد نمود، قبایلی به همواره با هم در نبرد بروند درست اعراب!
اسلام هر کجا که به تصرف خود در آورده است، ساکنان آنجا را مخیر به سه گزینه نموده است:
1- پذیرش اسلام.
2- جزیه دادن.
3- جنگ و کشته شدن.
آیا غیر انسانی تر از این دستور خدائی را در قاموسی یافته‌اید؟
این چه دینی است که به پیروانش دستور می‌دهد که بجنگید تا فتنه‌ای(کفر) در دنیا نباشد و همه‌ی ادیان مخصوص الله باشند:
و قاتلوهمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلّهِ فَإِنِ انتَهَواْ فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِينَ "(بقره/193) و بجنگید (با)آنان تا ديگر فتنهاى نباشد و دين مخصوص الله گردد پس اگر دست برداشتند(از کفر) تجاوز جز بر ظالمان روا نيست.
ابن چه خدائی است که در راهش باید آدمکشی نمود:
وَقَاتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ بقره/244) در راه الله بجنگید(کشتار کنید) و بدانيد كه الله شنواى داناست.
من از آخوندها گله‌ای نارم، زیرا با نام این دین است که جیب‌هایشان را پر می‌کنند؛ اما از آخوندهای کرواتی متعجم!
اینان کسانی هستند که سعی در توجیه امروزی قرآن را دارند و با مغلطه و بازی با کلمات معجزاتی را بیرون می‌آورند که به نظرم خودشان هم به چنین چیزی باور ندارند!
من بارها اعلام کرده‌انم و باز اعلام می‌کنم: اگر کسی توانست یکی و تنها یکی از این به اصطلاح معجزات علمی قرآن را بیان نماید، با صدای رسا اعلام خواهم نمود که من اشتباه می‌کردم؛ چرا از اجابت این درخواست عاجزند؟
البته پاسخش را میدانم، اجابت این درخواست یعنی رسوائی بیش از پیش این دین.
پستها
۸ نظر:
خرافه ستیزی و روشنگری شما بسیار ستودنیست.
به امید روزی که اسلام را نتوان حتا در گور تاریخ پیدا کرد.
پایدار باشید
Besiar kare arzeshmandi mikonid
eikash baziha mitavanestand pardeye taasob ro kenar gozashte ta betavanand be haghighat negah konand.
ba doorood,mitavanid ba moarefiye ketabhai az newisandegane digar baraye pishborde khorafe zodai wa pardehgereftan az eslame haghighi,bahregiri kard.baraye nemoone mitawan az ketabhaye bozorg marde pazgooheshgar aghaye Mirfetros ,aghaye Shafa wa digaran bahre gereft.ma harche dar shenakhte eslam pishraft konim,ba badbakhti,mosibat,gham,andooh,tirehroozi wa mokafat doori mijooim wa be pishraft wa tamadon nazdik mishawim.zendeh wa payandeh bad iran wa irani
فلسفه جهاد در اسلام، چند مورداست.ازجمله براى دفاع از خود ياديگر مظلومان/ به جهت برانداختن فساد و فتنه.
اين آيه مربوط به ميدان نبرد است، اين حكم مربوط به ميدان نبرد است زيرا ((لقيتم )) از ماده ((لقاء)) به معنى ((جنگ )).
افرادى كه به منظور تبليغات ضد اسلامى آيه را طورى معنى كرده اند كه اسلام مى گويد: ((با هر كافرى روبرو شدى گردنش را بزن ))! چيزى جز اعمال غرض و سوء نيت نيست.
همچنین لازم است به مواردزیرکه مربوط این آيه است
نیز توجه کنید!
+پس از پايان جنگ، در قبال گرفتن عوض يا بدون آن، اسيران را آزاد كنيد". لذا برخى كه گمان كردهاند آيه مىگويد: هر كافرى را هركجا يافتيد بكشيد، به واژه «حرب» به معناى جنگ و مسئله اسارت كه در جنگ پيش مىآيد، توجّهى نكردهاند. اين آيه، به آزاد كردن اسيران در پايان جنگ، با گرفتن غرامت يا بدون آن فرمان مىدهد. امّا اينكه اسيران را به صورت برده در آورند، الزامى نيست.
+هدف از جهاد، جلوگيرى از ظلم و يا از بين بردن ظلم و ستم است و لذا عفو و بخشش اسيران از سفارشهاى اسلام است. «فاِمّا منّاً بعد و اِمّا فداءً»
+ در جهاد اسلامى هم قدرت لازم است، «فضرب الرقاب» و هم عطوفت و مهربانى. «فاِمّا منّاً بعد و اِمّا فداء»
+آزاد كردن اسيران، بدون گرفتن عوض، بر آزاد كردن با عوض مقدّم است. «فاِمّا منّا بعد و اِمّا فداء»
+- جهاد در اسلام، براى حفظ دين خداست، نه كشورگشايى، استعمار، تهديد، رقابت، انتقام، حسادت و... . «فى سبيل اللّه»
سوره محمد قبل از جنگ بنی مصطلق نازل شده و سربازان سپاه رو به مبارزه دعوت میکنه
در ضمن احکام مربوط به اسارت و آزادی اسرا در اون بیان شده
دوست گرامی
بهتره شما که قصد پژوهش دارید به جای کپی کردن حرف سایت های دیگه خودتون شأن نزول و یا تفسیر آیه یا حداقل قواعد ترجمه رو بدونین تا دچار معنی های تحت اللفظی نشین
برای ظاهر گرایی و جبهه گیری های نابخردانتون متاسفم
سالار گرامی!
من با شما وارد جدل نمی شم.
اینکه من بیسواد و نابخردم را جزئی از منطق مسلمانها میدانم که بجای نقد، شخصیت طرف را زیر سؤال میبرند.
ثانیا؛ بازی با کلمات رو هم در نقد هام دوست ندارم.
ایه ی گردن زدن کفار حکمی است عمومی.
مگر نمی گوئید که قران برای زمان و مکان خاصی نیست؟
پس چرا اینجا احکامش را خاص گردانیدید؟
سوم اینکه بگو من از کجا کپی زدم؟
امیدوارم که همگی ما از شر تعصب دور باشیم.
پیروز باشید!
من البته با لحن حرفهای سالار موافق نیستم ولی شما چه جوری حرفشو توجیه می كنید؟ چون از خود آیه معلومه كه داره در مورد جنگ حرف می زنه(شمشیر، جنگ، اسیر...) و در جنگ گروه مقابل (كفار) اصلا برای ریشه كن كردن مسلمانان اومده بودند، به نظر شما چه توصیه ای باید به مسلمانان می شد؟
باحرف های siminوسالار وسیدموافقم.دلتون میخواد الله بگه بایستید ونگاهشون کنیدیامثلابگه لالایی بخونین.آخه تومیدون جنگ کی به دیگری رحم کرده که مسلمونا رحم کنن.واسه چی بهش میگن میدون جنگ.منطق نخوندین.
درجواب بعضیها که فکرمیکنن اسلام به زورشمشیرگسترش یافت:
شبه وارد می شود که اسلام بازور شمشیر گسترش یافت.پاسخ:این حرف کاملا مخالف عقیده اسلامی است؛چراکه اسلام برای دفع شر دشمنانش به جنگ باآنان برخواست.ازقوانین جنگ اسلامیست که دراول دشمن رابه اسلام دعوت می دهد و درمرحله بعدی آن ها را به صلح با حکومت اسلامی و پرداخت جزیه«تقریبا مالیات امروزی»دعوت می دهد وبالاخره در مرحله سوم باآن هابه جنگ می پردازد.جزیه جای زکاتی است که از مسلمانان گرفته می شود وآن هم شرایطی دارد که از زنان و بچه هاوپیرمردانی که سن بالایی دارند،گرفته نمی شود.حقوق غیرمسلمانان«ذمی»کاملامحفوظ است و آن هابامسلمانان درهمه چیزبرابرند .پیامبر اسلام می فرماید«کسی که یک ذمی را بکشد بوی بهشت به آنان نمیرسد»و«کسی که یک ذمی راآزار دهد گویا مرا آزار داده است».اگر اسلام باشمشیر گسترش می یافت پس چرا کلیساها وبیعه های یهود و معابد دیگر ادیان محفوظ بودند و کسی حق تعرض یا تخریب آنان را نداشت.چرامسیحیان شام دروازه های شهرها را برهراکلیوس پادشاه روم بستند ومسلمانان را گفتند که ما زیر پرچم شما می آییم.خداوند در قرآن می فرماید «لا اکراه فی الدین»:تفسیر:«کسی ازمسلمانان حق ندارد غیرمسلمانی را بر اسلام اجبارکند»کسانیکه براین ادعاهستند دلیل بیاورند یاکه عقل خود را معیارقرار دهند تا این شبهه های بی اساس را برما ثابت کنند.
ارسال یک نظر