ناباوران

اسلام آمیزه‌ای است از جنایت، تجاوز و خرافه؛ آنچه که سوداگران دینی آن را معجزه ای الهی می‌ خوانند، خرافاتی بیش نیست. در این دین زن وسیله ای است جنسی در اختیار مرد، مجوز تصاحب زنان کفار نیز در همین راستاست. تاریخ جانیان زیادی را به خود دیده، اما محمد تنها جنایتکاری است که پیروانش طبق سنت او همچنان جنایت و قتل می کنند. در این دین تنها مسلمانان انسان شمرده می‌شوند و دیگران جانور؛ پس با مشعل روشنگری، سایه سنگین، سیاه و تاریک مذهب را که همان اندیشه‌ی ضحاکین مار به دوش است را از میهنمان بر خواهیم چید.

جستجو کردن موضوعات خاص (لطفا کلمات مربوطه را وارد نمائید)

100 مورد از تناقضات و اشتباهات ساختاری قرآن

 بزرگترین تناقض ادیان در این است که اگر خدایشان پدید آورده تمام جهان است، پس آیا منطقی است که خدا به زمینی بسیار کوچک، تا این اندازه ا...

۱۳۸۸ اسفند ۱۵, شنبه

دوستان! از توهین به باورهای هم‌میهنان مسلمان خود خودداری نمائیم.


این کاریکاتور مصداق توهین است.(عایشه و محمد)
--------------------------------------------------------------------------------------------------
--------------------------------------------------------------------------------------------------

برخی از دوستان غیر مذهبی، با فرستادن کارهای توهین‌آمیز در رابطه با محمد ابن عبدالله و زنش عایشه، آنها را به تمسخر می‌گیرند، تمسخری که نه بر اساس واقعیت که بر اساس توهین بنا نهاده شده است. این کار موجب آزردگی خاطر هم‌میهنان مسلمان ما می‌گردد؛ بجا و شایسته می‌باشد در شرایط حساس کنونی که این رژیم نه به مذهبیان دگراندیش رحم می‌کند و نه به غیر مذهبیان(البته ستم بر غیر مذهبیان بسیار بیشتر است) از فرستادن چنین لینک‌هائی خودداری نمائیم. اگر ما نیر منطق خویش را نه بر اساس دلیل که بر اساس توهسن بنا بگذاریم پس فرق ما با اسلامیونی مانند خامنه ای و مصباح و بن لادن و .... چیست؟
آیا ما هم باید به راه آنها گام برداریم؟ من معتقدم ما حتی در نقدها هم باید اصول فرزانگی را رعایت نمایم، زیرا هدف ما روشنگری ملت است نه توهین و ایجاد جو کینه میان همی میهنان!
شاید در این سایت، اینجانب یکی از منتقدان صریح دین باشم و بیشن از 95% لینک‌هایم در موضوع نقد دین است و در این راه هیچ تابوئی را قبول ندارم، اما همواره سعی نموده‌ام در نقد دین رعایت انصاف را داشته باشم و هیچگاه چیزی که معتقد بودم دروغ و یا توهین‌آمیز می‌باشد، را در این سایت مهم اجتماعی ایرانیان لینک نکردم.
از چند روز پیش نیز تصمیم گرفته‌ام که نقد دین را تا آخر این ماه کنار بگذارم و منتظر عکس‌العمل رژیم خون‌آشام حاکم بر کشورم بمانم که با هم‌میهنانم چه برخوردی خواهد کرد، هر برخوردی که نمود برای من برد است؛ اگر به خواسته‌های مردم توجه نمود و به اصطلاح از خر شیطان پیاده شد؛ نقد دین را بصورت خاص(نه برای توده ی مردم ) ادامه خواهم داد، اما اگر باز با نام دین به جان و مال مردم افتاد، همانگونه که بیشتر گفتم، دینش را بیش از پیش و با انرژی مضاعف رسوا خواهم نمود، آنها مطمئن باشند که پتانسیل این کار را دارم.
از دوستان آتئیست خود درخواست دارم که حتی‌الامکان از نقد دین در این مدت خودداری نمایند، تا انرژی‌ها به سمت رژیم سرریز گردد و اگر هم مایل به این کار باشند، از توهین جدا خودداری نمایند.

۲۹ نظر:

پدرام گفت...

دوست عزیز
من باورهای خاص و شخصی خود را دارم و این حق من است. نه به شما و نه هیچ شخص دیگری هم این حق را نمی دهم که به باور های من اهانت کنند.
این رژیم آنقدر موارد مختلف جهت بحث دارد که آقایان کینه های کور خود را از اعتقادات جمعیتی نه اندک بگیرند و به واقعیت های روز جامعه بپردازند.

ناشناس گفت...

از همه چیز میشه انتقاد کرد جز دین که ریشه تمام این نکبت و بدبختیه؟ چرا باید به نظر کسانی احترام گذاشت که برای نظر کسی جز خود احترامی قایل نیستند؟ اگر به دنبال آزادی هستید، آزادی بدون آزادی بیان ممکن نیست و وقتشه که ملت مسلمان این نکته را دریابند.

ناشناس گفت...

سلام

من با این نوشته شما موافقم. به عنوان کسی که تا نوجوانی مذهبی بودم و در خانواده مذهبی رشد کردم باید بگم که اساسا تلاش برای تغییر دین مردم کار ناپسندی هست. اکثر مردم ایران با اینکه خود را مسلمان میدانند عملا تنها به بخش های مثبت دین اعتقاد قلبی دارند. مسلمان های معمولی اصلا و ابدا مسیحی ها و بی دین ها رو نجس نمیدونن حتا اگه در کتاب ها ای اونها نوشته باشه.

من به عنوان یک غیر مذهبی هیچ علاقه یه ندارم پدر و مادرم رو بی دین کنم همون طور که دوست ندارم کسی به من آموزش دین بده. پدر و مادر و فامیل های مذهبی من مهربان دست و دلباز خوش قلب و با صفا هستند و دین به اونها آرامش و حس نا میر ا بودن میده. به اونها انرژی میده که در مقابله فشار ها و سختی های زندگی مقاوم باشند و مرگ و بیماری و فقر رو تحمل کنن.

برای من دانستن حقیقت اصلا مهم نیست که شادی و آرامش و سلامت دوستان مسلمانم مهم هست. بی دینی هیچ ارمغانی برای دوستان و بستگان مسلمانم ندارد. فقط و فقط اونها خسته و در گیر میکند و نهایتن امید به زندگی رو از اونها میگیرد.

آزادی بیان هیچ تقدسی برای من ندارد. آزادی بیان رو دوست دارم اگرموجب دوستی و شادی انسان ها بشود. چه بخواهیم چه نخواهیم دین در بسیاری از جاها برای مردم جزو هویت آنهاست و مثل نژاد هاست برای آنها. ما حق ندارین دین مردم رو به شوخی و طعنه و مسخره بگیریم همون طور که حق ندارین کسی رو بخاطر رنگ پوست یا چهره اش مسخره کنیم.

ناشناس گفت...

من با شما دوصفر موافقم به چند دلیل
1. متأسفانه بعضی دوستان در این حکومت به قدری حالا ضربه خوردن که از اون طرف بوم افتادن .... حاکمان مذهبی با دین فرق بسیاری دارند نمی شه این دو رو باهم یکی دید
2. بحث وحدت را پیش نمی کشم آیا انتظار دارند دوستان عزیز که یک جوجه مذهبی که یک بار چشاشو باز کرده با حرف توهین آمیز از اعتقادادش باز گردد؟ چی رو می خواین ثابت کنید
3. متأسفانه بیشتر دوستان نه سواد دارند نه کاری کردن دایه این حرفارو داشته باشند. شعور فهمیدن احترام گذاشتن این دوستان به آن سوی سکه مذهبی خشک تبدیل شده است به همان نفهیمی و بی شعوری ما باید یاد بگیریم به عقاید هم احترام بگذاریم
و هیچ حقی در هدایت و تصمیم گیری جزء خودمان نداریم

ناشناس گفت...

هم میهنان عزیز مسلمان ۳۰ سال است که خودشون رو تنها آدمهائی در این دنیا می‌دونن که اجازه دارن به همه بگن چه کاری درست است و چه کاری نادرست . همش حرفای خودشونو حق می‌دونن و حرفای بقیه را ناحق ، ۳۰ ساله به پشتیبانی‌ نظام جمهوری اسلامی به همه توهین می‌کنن ، آزاد بودن و آزادی داشتن فقط برای اونا صدق می‌کنه ، به محض اینکه یه چیزی دیگران بگن که خلاف میل مسلمونای عزیز باشه فورا گفت می‌شه لطفا توهین نکنین هر کس حق داره که عقیدهٔ خودشو داشته باشه و دیگران هم باید به عقیدش احترام بزارن ، چطوره که مسلمونا خودشونو مؤظف نمیدونن که به عقاید دیگران احترام بگذارند؟

ناشناس گفت...

چه کسی می گوید دینداران حاضر به پذیرفتن انتفاد نیستند؟ مطمئن باشید تنها با احترام به تمام سلایق دموکراسی محقق می شود.

ناشناس گفت...

البته معذرت می‌خوام اشتباه کردم ۱۴۰۰ سال است که هدیت جهان را به عهد گرفته اند ۳۰ سال است که با پشتیبانی بیدریغ جمهوری اسلامی از هیچ گونه توهین و تجاوز به حقوق دیگران دریغ نکرده‌اند ، من نه از این ور بوم افتادم نه ازون وره بوم . صادقانه بگم من یه مسلمان خوب تا حالا ندیدم باینک به ظاهر بین مسلمونای مثلا واقعی رشد کردم ، این موضوع ربطی‌ به جمهوری اسلامی هم نداره ، که از این ور بیفتم یا از اون ور ، به نظر من اصلش اشکال داره.

ناشناس گفت...

معذرت می‌خوام منظورتون دموکراسی اسلامی است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ناشناس گفت...

ببین عزیز من، الان به اسم این دین و ابزاری که اسلام در اختیار این حکومت قرار داده، به مردم ظلم می شود. این قابل قیاس با شرایطی که تنها یک اعتقاد قلبی برای مردم باشد نیست. یعنی دادگاه به همین به قول شما باور شخصی استناد می کند و مردم بی گناه را مجازات می کند. آنجه مورد انتقاد است اعتقاد مردم نیست، سوءاستفاده از آن است. و من هم فکر می کنم جز با نقد صریح موارد غیرعقلانی این باور ها نمی توانیم از آنها رهایی یابیم.  

ناشناس گفت...

توهین گاهی از خشم است. یعنی شما را سالها و به واقع سده‌ها خفه، سرکوب کرده و کشته‌اند و این طب شما را بالا برده، عصبی کرده، وادار به توهین میکند. ولی آدم خردمند باید جلو خود را بگیرد. چونکه استدلال، منطق و سند و مدرک قوی چون پتکی است که باورهای خرافی و نادرست مذهبیون را ویران میکند. در مقابل توهین چون خراشی کوچک است که زود درمان میشود و حتا ممکن است باعث افراطی‌گری بیشتر در مذهبیون گردد. استدلال برخی توهین کنندگان خردمندتر البته این است که میخواهند تابوها شکسته شود. ولی این نحوه شکستن تابو ضرر هم دارد. در حالی که شکستن تابوها از راه بیان سند و استدلال هم کم زیان‌تر و هم موثر‌تر است.

مورد دیگر نبود نسبی گرایی در میان بسیاری از انسانهاست. این عیب بویژه در میان ما ایرانیان هم فراوان دیده میشود. مثلا با همسایه‌ی خود بگو مگویی کرده‌ایم و عیبی در او یافته‌ایم. از اینجاست که او برای ما سراسر عیب میشود و چیزهایی دیگری هم به او میچسبانیم که ربطی به موضوع ندارد اصلا در او ندیده‌ایم. مثلا اسلام ناحق و قرآن غیر الهی، قبول! ولی آیا کسی میتواند منکر این شود که همین قرآن آیه‌های نیکویی هم دارد. مثلا ارشاد به دروغ نگفتن و غیره. آیا نقش اسلام در بهبود وضع عرب آنزمان قابل رد است. گرچه مذهبیون در این مورد افراط میکنند ولی بهر حال این را نمیتوان منکر شد. دنیای ما نسبی است. لازم نیست اگر بخشی از چیزی را بد میدانیم، با دروغ شروع به انهدام تمام آن کنیم. همین امامان سخنان حکمت آمیز و درست و پرمایه‌ی زیادی دارند. به قول معروف از بدیش گفتی، از خوبیش نیز بگو. یعنی وقتی مثلا به کلیت باطل بودن دینی پی بردیم لازم نیست، البته باید آنرا کنار گذاشت ولی این نباید باعث چسباندن دهها وصله‌ی نداشته به آن دین شود. بیان مقصود خود را با این روایت از مسیح پایان میبرم. مسیح ممکن است اصلا پیامبر خدا نبوده ولی در اینجا حرف خوبی میزند. یعنی مسیحیت باطل ولی این حرف مسیح خردمندانه است.

مسیح و دوستانش از جایی میرفتند که لاشه‌ی سگی همه را از بوی بد خود ناراحت کرده بود. هر کدام از دوستان مسیح عیبی از لاشه را بیان میکردند و انزجار خود را بیان مینمودند. در مقابل مسیح گقت: چه دندانهای سالم و خوبی داشته است!

کسی که تنها توهین را ابزار کار خود میکند، نسبی گرایی را از دست میدهد و به خطا میرود. اسلام هم خوب دارد و هم بد. همه را بگو و بویژه هیچگاه دست به دروغ و چسباندن چیزی به آن که وجود نداشته نبر.

ناشناس گفت...

هیچ وقت دین را با کارهایی که مسلمانان یا پیروان ان دین انجام میدهند مقایسه نکنید دین در مرکز یک دایره است و پیروانش در حول مرکز کسی که خارج از دایره ایستاده ان امت و رفتارشون را می بیند نه حالا برای ما مثلا اسلام واقعی را دارودسته این رژیم اصلا به دین کاری ندارند حتی کسانی را هم که برداشت واقعی و درست دین را پیدا کرده اند را هم دستگیر و تهدید میکنند من ادم معتقد به دین هستم ولی اصلا مذهبی نیستم چون مذاهب دین را تکه تکه و سخت میکندهیچ کدام از حرفایی که این اخوندا میگن با اون چیزی که من از دی ن میدونم فرق داره چون انها برای دکان خودشان حرف میزنند

ناشناس گفت...

ببینید اعتقادات مذهبی‌ و قلبی هر کس برای خودش است و برای دیگران هم قابل احترام . اما اجازه نداره این عقایدو به دیگران تحمیل کنه ، کاری که همهٔ مسلمانها به نام امر به معروف و نهی از منکر میکنند ، و این رو حق مسلمه خودشون می‌دونن که مردمو به راه راست هدایت کنن ، حالا اگه طرف نخواد هدایت بشه می‌شه کافر و مرتد و مجازات اسلامی داره به نظر شما این دموکراسی است ، با مسلمان بودن دموکراسی محقق نمی‌شه؟؟؟/

پارسا (همان بالایی) گفت...

در ادامه‌ی پیام بالا از خودم، مثلا به این جمله از یکی توجه کنید: «محمد خودش از کثیف ترین افراد بود». به وضوح از خشم راه به افراط برده است. محمد ممکن است کثیف بوده است ولی کسی که کمی تاریخ خوانده باشد میداند که کثیف‌ تر خیلی در تاریخ دیده میشود. این نمونه‌ی دیگری از سیاه و سپید دیدن همه چیزهاست. ملت ما ملت صفر و یکی است و حد وسط نمیشناسد و نسبی گرایی را نمیفهمد. جمهوری اسلامی هم برود این ضعف هنوز چون هیولایی بر سر ماست و تا خود را اصلاح نکنیم به جایی نمیرسیم، یعنی از چاله به چاه میافتیم. مثلا فردا که از دست استبداد مذهبی خلاص شدیم، دچار استبداد نامذهبی خواهیم شد. و باز روز از نو روزی از نو. سپید و سیاه دیدن همه چیز یکی از بزرگترین عاملهای بدبختی مردم ایران است.

ناشناس گفت...

مگر ما سالها به باور هموطنان مسیحی خود که مسیح را فرزند خدا میدانستند توهین نکرده ایم یا آنرا با استدلال هایی مردود ندانسته ایم؟ چرا آن موقع نگران ناراحتی میلیونها کاتولیک در جهان نشده ایم؟

ناشناس گفت...

-حالا فرض کنیم که عایشه در زمان ازدواج ۹ ساله نبوده و بقول شما ۱۳ ساله بوده، خوب که چی؟ یک نوجوان ۱۳ ساله هنوز کوچکتر از ان است که سکس داشته باشد و نزدیکی به او یعنی تجاوز.
۲- ان چیزی که حرمت دارد و بهیچ عنوان نباید مورد هجوم قرار بگیرد، مال، جان، سلامتی روحی و جسمی انسانها است وگر نه عقیده را میشود انتقاد کرد، حتی به ان توهین کرد و بطور خلاصه آزادی بیان محدودیتی ندارد. امروز میخواندم که چند تا از این مسلمانان به یکی از کاریکاتوریستهای دانمارکی حمله کردند و میخواستند خانه اش را به آتش بکشند. این کاریکاتوریست، یکی از آنهایی بود که کاریکاتور محمد را کشیده بود. این مسلمانان غیور لابد احساس وظیفه دینی شان خیلی قلمبه شده بود و خیلی احساس وظیفه میکردند که کاریکاتوریست نگونبخت را از روی زمین بردارند تا به حور و پری و بهشت موعود برسند. من نمیدانم فرق شما با ان برادران غیور مسلمان چیست؟

ناشناس گفت...

سلام به همه
به احتمال زیاد صاحب این وبلاگ دارای تحصیلات دانشگاهی است و شهرستانی یا کسی که اجازه نداشته از خونه برود بیرون و مجبور بوده که در کنکور قبول شود و البته ومذهبی و پس از قبول شدن در دانشگاه چشمش به دنیای جدید باز شده دیده که خیلی چیزها وجود داشته و نمی دانسته. مدتی سرگردان بوده بین 2 راهی تعلیمات مذهبی ودنیای جدید ولی تحت تاثیر دوستان جدید و عقب نماندن از قافله فهمیده که مشکل دین و تعالیمش است و نباید به دنیا نه گفت و به خاطر هوش زیاد و رهایی از تعلیمات دینی و عذاب وجدان شروع به استخراج اشکالات دینی (به زعم خودش)می کند تا آزادانه بتواند لذت ببرد و الان به خاطر تمام کشفیاتش انتظار مدال دارد و هیچ حسی از هم دین ندارد و فردی است نواندیش و عقلگرا و معتقد به آزادی بیان و راحت میتواند از کشفیاتش بگوید و به خاطر آزادی کلام که اعتقاد دارد به اعتقادات دیگران توحید می کند ولی خودش مثل تلویزیون ایران می گوید:" کلیه نظرات باید توسط نویسنده وبلاگ تأیید شوند." یعنی سانسور و چاپ نکردن چیزهایی که خودش نمی پسندد.یعنی آزادی بیان را فقط برای خودش می خواهد.
البته این حرف اصلی من این است که اگر میخواهی مشروب بخوری یا اگر گوشت خوک بخوری یا بری بار مست کنی و شب را با یکی از دخترهای بار بگذرانی یا نمیخواهی بگویی خدایا شکر و نماز بخوانی یا روزه بگیری و... برو و با خیال راحت هر کاری دلت می خواهد انجام بده و با این شعر نوشتن دنبال گول زدن خودت نباش و خیالت تخت که عقل کلی و می فهمی و اشتباه هم ابدا نمی کنی و این ما هستیم که اشتباه می کنیم و نمی فهمیم. راستی شاید ماموریت داری که انسانیت را از دست دین نجات بدی!؟
ولی بدان دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره و سرکت بد جوری به سنگ خواهد خورد هنوز داغی و نمی فهمی.
ببینم آزادی کلامت چی میگه!! و ایا نظرم چاپ خواهد شد یا خیر.
راستی باید اضافه منم که من ایران زندگی نمی کنم و هرگز برای هیچ شرکت دولتی هم کار نکرده ام و نخواهم کرد (البته با این رژیم) و کاملا مستقل هستم و اینجا هم با تمام وجود همه چیز نمازم را هم می خوانم و بار هم نمی روم گوشت خوک هم نمی خورم و روزه هم می گیرم.

mirmohsen گفت...

. ازدواج عایشه با پیامبر نه با خواست آن حضرت بلکه با وساطت دیگران و پافشاری پدر عایشه بوده است. بدون شک زندگی عایشه در کنار پیامبر و اینکه بسیاری از احادیث را او از پیامبر نقل کرده است و همچنین سخنان او در مورد پیامبر که اینجا مجالی برای بیانشان نیست؛ نشان میدهد که خود او نیز به این وصلت راضی بوده است.

2.عایشه تا سال دوم هجری با وجود اینکه در عقد پیامبر بود، در خانۀ پدر ماند و در نهایت هم با اصرار پدرش که از زخم زبان مردم در مورد دخترش که دیگر به سن بلوغ رسیده بود، میترسید، به خانۀ پیامبر آمد. پس بدون شک در زمان عروسی و زفاف عایشه بالغ بوده است.

3.در مورد سن عایشه اختلاف نظر وجود دارد و اصرار اسلامستیزان برای اینکه سنی که او را کوچکتر نشان دهد را به ما بقبولانند شگفت آور است! همانطور که گفته شد طبق برخی اسناد عایشه هجدهمین کسی است که اسلام را پذیرفت آنهم در ابتدای بعثت و لذا در سال دوم هجرت که با پیامبر عروسی کرد بالغ بر 15 سال از مسلمان شدنش میگذشته است که با فرض اینکه در سال بعثت فقط 12 سال داشته بوده باشد(البته سن دوازده برای عایشه که معصوم هم نبود سن بسیار پایینی برای مسلمان شدن است) حدود 27 سال سن داشته است. باز از نوشتجات کتاب طبقات الکبری، ج 8،ص79 برمیاید که او در زمان عروسی پانزده یا شانزده سال داشته بوده باشد ولی این با مسلمانیش در ابتدای اسلام منافات دارد زیرا با این حساب در آن سن نوزادی بیش نبوده است ولی با این حساب هم در هنگام عقد ده سال داشته نه هفت سال. بد نیست بدانید همان کسانی (ابن اسحاق و ابن هشام) که عایشه را در زمان عقد با پیامبر 7 ساله میدانند او را از نخستین مسلمین هم معرفی میکنند!! در حالی که اگر عایشه در زمان عقد هفت سال میداشت در زمان بعثت نوزاد بوده است!

mirmohsen گفت...

. ازدواج عایشه با پیامبر نه با خواست آن حضرت بلکه با وساطت دیگران و پافشاری پدر عایشه بوده است. بدون شک زندگی عایشه در کنار پیامبر و اینکه بسیاری از احادیث را او از پیامبر نقل کرده است و همچنین سخنان او در مورد پیامبر که اینجا مجالی برای بیانشان نیست؛ نشان میدهد که خود او نیز به این وصلت راضی بوده است.

2.عایشه تا سال دوم هجری با وجود اینکه در عقد پیامبر بود، در خانۀ پدر ماند و در نهایت هم با اصرار پدرش که از زخم زبان مردم در مورد دخترش که دیگر به سن بلوغ رسیده بود، میترسید، به خانۀ پیامبر آمد. پس بدون شک در زمان عروسی و زفاف عایشه بالغ بوده است.

3.در مورد سن عایشه اختلاف نظر وجود دارد و اصرار اسلامستیزان برای اینکه سنی که او را کوچکتر نشان دهد را به ما بقبولانند شگفت آور است! همانطور که گفته شد طبق برخی اسناد عایشه هجدهمین کسی است که اسلام را پذیرفت آنهم در ابتدای بعثت و لذا در سال دوم هجرت که با پیامبر عروسی کرد بالغ بر 15 سال از مسلمان شدنش میگذشته است که با فرض اینکه در سال بعثت فقط 12 سال داشته بوده باشد(البته سن دوازده برای عایشه که معصوم هم نبود سن بسیار پایینی برای مسلمان شدن است) حدود 27 سال سن داشته است. باز از نوشتجات کتاب طبقات الکبری، ج 8،ص79 برمیاید که او در زمان عروسی پانزده یا شانزده سال داشته بوده باشد ولی این با مسلمانیش در ابتدای اسلام منافات دارد زیرا با این حساب در آن سن نوزادی بیش نبوده است ولی با این حساب هم در هنگام عقد ده سال داشته نه هفت سال. بد نیست بدانید همان کسانی (ابن اسحاق و ابن هشام) که عایشه را در زمان عقد با پیامبر 7 ساله میدانند او را از نخستین مسلمین هم معرفی میکنند!! در حالی که اگر عایشه در زمان عقد هفت سال میداشت در زمان بعثت نوزاد بوده است!

ناشناس گفت...

ولمون کن آقا! هرچی کشیدیم تا بحال از همین خزولات بوده! بس کنید آقا بذارید هر کی هر چی خواست بگه! این اساس دموکراسی و آزادی بیان است! اینو بفهمید! شما نظر خودتو راجع به دین و سیاست و تئوری اقتصادیت داشته باش بذار هرکی هرچی دلش خواست بگه! فرض کن تمام دنیا نظرتو مسخره کنه، چیزی که از شما بطور فیزیکی کم نمیشه عزیز! حالا چون شما خوشت نمیاد که نمیتونی همرو زور کنی بنظرت احترام بذارن که! این آخه چه منطق چرندیه؟! ضمنا جالبه اسم پدر محمد عبدالله بود! جالبیش اینجاس که از اسم پدر محمد مشخصه که قبل از محمد و اسلام، باباش به الله اعتقاد داشت واسه همین اسمش عبدالله بود!lol

arsh irani گفت...

در پاسخ به دوست گرامی که گفتند چرا نظرات مستقیما منتشر نمی شوند باید عرض کنم که زود داوری نکن.
تو این نظرات اینقدر فحاشی هست که من مجبورم پیش از انتشار اونا رو مورد بررسی قرار دهم.
پیروز باشید!

ناشناس گفت...

اصلا به ما چه محمد چیکار کرد عایشه چیکار کرد ، یک مشت اراجیفو سالها توی گوشمون کردن ولا هم نمیکنن ، آقا یا خانوم محترم افراطی که راجع به کسی‌ نوشتی که این ووب لاگ را درست کرده و یه مشت خزعبلات راجع به سازنده نوشتی ، سر کسی‌ به سنگ نمی‌خوره شما نترسید ، کلاهی خودتون را سفت بچسبید باد نبره . بعدشم بله که محمد خوب بود اصلا من میگم عالی بود ، ولی‌ برای عربه اون زمان ، گور بابای عربها ، اصلا من به هیچی‌ کار ندارم ، چطور این مسلمونا خودشون به همه توهین می‌کنن آزّ صغیر و کبیر ، تا یکی‌ یه حرفی‌ می‌زنه یا کاری می‌کنه خونشون به جوش میاد ، همین غرب پر از فحش و فساد به قول مذهبیون ، پذیرای همه جور آدمی‌ هست حتا اونایی که روبندهٔ دارن واسه اینکه انسانند و فهیم به همه کس هم احترام میزارن ، نگران هم نباشید اونایی که جانماز آب میکشن تو کشورهای غربی چه جولانی میدن سرشونم به سنگ نمی‌خوره ، به قول یه آخوندی این اراجیف مصرف عامه داره.

ناشناس گفت...

بی دین ها متاسفانه هیچ مبنا یی برای اخلاق ندارند چون تنها دستمایه اونها زیست شناسی است و در زیست شناسی خوب و بد نداریم. کشتن و تجاوز به کودکان بد است؟ مگر حیوانات دیگر این کار ها رو انجام نمیدن؟ انسان هم یک جانور است . همین و بس. این تنها چیزی است که همه بی دین ها میتونن سرش توافق کنن. هیچ توافق اخلاقی بین بی دین ها قابل شکل گیری نیست. اگر دین داری حرف توهین آمیز بزنه میشود به او خرده گرفت ولی به بی دین ها نمیشه خرده گرفت چون اساسا بی دین ها اخلاق قابل استنادی ندارن. و هر کس ساز خودش رو میزنه.

ناشناس گفت...

به نظر من نقد دین بهتر است که به دین داران واگذار بشه و نقد بی دینی به بی دینان. در این صورت افراد کمتر جبهه میگیرند و احساس بی حرمتی میکنند. نقد صورت خیرخواهانه ای به خوش میگیره. انسان دوستی و محبت چیز هاییست که من دوست دارم. آزادی بیان، دموکراسی و اینگونه چیز ها در درجه دوم اهمیت هستند. دین دار بودن یا نبودن مهم نیست برای من. هم در بین دین داران و هم بی دینان افرادی هستند که با هوشند و نقاد. بهترین کار، نقد از درون هست. بی دین ها هم بهتر هست یاد بگیران که بی دینی لزوما دلیلی بر با هوش بودن نیست.

ناشناس گفت...

آزادی بیان هیچ خط قرمز و محدودیتی به جز توهین به افراد خصوصی ندارد.
بنابراین این مطلب شما مصداق بارز فاشیسم است دوست گرامی

ناشناس گفت...

انقلاب اسلامی باعث اوج گیری یا بوجود آمدن گروههای اسلامی شد: لبنان (برای نخستین بار اعراب موفق به شکست دستکم ظاهری اسراییل شدند: حزب الله و جنگ ۳۰ روزه‌ی اخیر)، فلسطین (پایان عرفات، انتفاضه، حماس، جهاد اسلامی)، مجاهیدن اسلامی افغانستان و سرکوب توسط شوروی، طالبان، القاعده، ترکیه (حزب اسلامی رجب طیب اردوغان)، چچن و سرکوب آن توسط روسیه، و تحرکات فراوان گروههای اسلامی در سراسر جهان و فعالیت شدید غرب و حاکمان عرب برای سرکوب، حذف یا جهت دهی یا استفاده از آنها.

هم اکنون ما در پیچ تاریخی دیگری هستیم که باز توسط این ایران بدبخت و هم ترکیه دارد ایجاد میشود: جنبش سبز
احتمالا پس از پیروزی این جنبش (حال بزرگ باشد یا کوچک) شاهد گسترش دهها فرقه و گروه اسلامی در جهان با ایده‌های نو خواهیم بود که اکثرا دموکرات هم خواهند بود. تحولی که جنبش سبز در دنیای اسلام بوجود میآورد بس عظیم است. در واقع حزب اسلامی اردوغان در ترکیه با پی بردن زودهنگام خود به شکست مدل جمهوری اسلامی (توسط سروش و بقیه‌ی روشنفکران اسلامی)، کلید را زده است ولی جهان اسلام با جنبش سبز به قطعیت بیشتری رسیده و میرسد و روند نوین در جهان اسلام شدت میگیرد. پایان یک دوره در تاریخ ملتهای اسلامی که عمر آن به سده‌ها پیش میرسد!

دوستان الان ما داریم بخش مهمی از تاریخ را زندگی میکنیم و رقم میزنیم. چه کافر، چه اسلامی و مسلمان، چه اسلامیست. همه قدر خود را بدانیم و چرت پرت نگویید و خردمندانه عمل کنیم تا دستکم کارها راحتر انجام شود و دوباره به مسیر سنگلاخ نیافتد.

ناشناس گفت...

نوشته من هیچ ربطی به فاشیزم نداره. فاشیزم یک ایدولوجئی سیاسی هست. ربطی به سلیقه شخصی من به عنوان یک فرد نداره . ثانیا آزادی بیان خط قرمز داره و اون هم تابح فیتنس شماست طبق نظریه داروین.از طرف دیگر این جمله شما که گفتید خط قرمز آزادی بیان توهین به افراد خصوصی است هم به نظرم درست نیست. توهین به رنگ پوست یا نژاد خصوصی است یا نه ؟ مگر دین قرار نیست امر خصوصی باشه از نظر شما؟ مگر دین های امروز جهان جزو هویت افراد محسوب نمیشه و کارکردی شبیه نژاد نداره ؟ .... ممنونم که به نوشته من پاسخ دادید. پیروز باشید

Awesome Dude گفت...

این جواب اون خانوم یا آقای ای است که گفت بی خداها هیچ مبنای اخلاقی ندارن (۵ پیام قبل)، که البته بیشتر به نظر از رو نادانیشون همچین تاکتیک مضحکی رو بکار بردن. الان توضیح میدم چرا:
طوطی گرامی اساس و بن و ریشه ی اخلاق هیچ ربطی به دین نداره. کدهای اخلاقی کاملا یک فرایند اندوجنس (Endogenous) هست، یعنی بر اساس شرایط محیطی در طی ۱۵۰ هزار سال حضور انسان مدرن بصورت کاملا خودجوش از درون افراد تراوش کرده و حاصل از تکامل نسبی مغز بشر بوده. تا حدی که توان این استدلال منطقی را بدست بیاره که در اجماع احتمال بقا در شرایط دشوار ۱۵۰ هزار سال پیش افراد بشدت افزایش پیدا می کنه، بهمین منوال انسان اولیه بدنبال افزایش گنجایش تحلیلی مفزش یک کد پایه ی اخلاقی رو بطور ناخودآگاه پرورش داد. بطور مثال آدم اولیه برغم توان قوای تحلیلی ی مغز مدرنش، تشخیص داد اگر همنوعش رو بکشه، بعلت کم شدن قدرت گروه بطور کل، احتمال اینکه قبیلش در هنگام حمله ی موجودات وحشی خارجی مورد آسیب بیشتری قرار بگیره افزایش پیدا میکنه. به همین دلیل از اینکار خودداری کرد و جلوی دیگران رو هم از انجام چنین کاری بروشهای مختلف از قبیل قوانین درونی که ما امروز بهشون میگیم فرهنگ و پارادایم های اجتماعی، گرفت. به این دسیپلین علمی میگن جامعه شناسی تکاملی (Evolutionary Sociology).

ناشناس گفت...

به نظرم پاسخ Awesome Dude به نوشته ای در قبل در باره ی اخلاق مثال خوبی است از یک پاسخ غیر اخلاقی که توسط یک بی دین که کتاب های اخلاق رو خوانده و تسلط نسبی داره به موضوع نوشته شده. در این نوشتهAwesome Dude از زبان بی ادبانه استفاده کرد چون میدونست که هیچ هزینه ای برای اینکار متحمل نمیشه. وجدانش هم ناراحت نیست. مبنای اخلاق برای بی دین سود و منفعت فرد یا گروه است. و این اخلاق مورد توافق بی دین هاست. و همواره در جهت منافع افراد است و میتوان بر حسب شرایط تغییرش داد و به خودی خود اصالتی نداره. .پاسخ Awesome Dude تایید خوبی بود بر این موضوع که در زیست شناسی منافع هست که رفتار ها رو تعیین میکنه و خوب و بد معنی نداره. به همین دلیل اگر فرض کنیم که حضرت محمد با کودکی همبستر شده و یا کسانی رو کشته از نظر بی دین ها کارش اخلاقی بوده چون او و یارانش در این کار ها منفعتی داشته و بر انجام این کار ها هم توانایی داشته اند . اساسا خوب و بد در زیست شناسی نداریم.

ناشناس گفت...

همانا که آمد شما را خبر که ما را چه آمد ز اختر به سر


ازین مارخواراهرمن چهرگان ز دانایی و شرم بی بهرگان


نه گنج و نه تخت و نه نام و نژاد همی داد خواهند گیتی به باد


بسی گنج و گوهر پراکنده شد بسی سر به خاک اندر آکنده شد


چنین گشت پرگار چرخ بلند که آید به این پادشاهی گزند


از این زاغساران بی آب و رنگ نه هوش و نه دانش نه نام و نه ننگ

که نوشین روان دیده بد این به خواب کزین تخت به بپراگند رنگ و آب


چنان دید کز تازیان صد هزار هیونان مست و گسسته مهار

گذر یافتندی به اروند رود
نماندی به این بوم و بر تارو پود

به ایران و بابل ز کشت و درود
به چرخ زحل بر شدی تیره دود

هم آتش بمردی به آتشکده شدی تیره نوروز و جشن سده

ز ایوان شاه جهان کنگره
فتادی به میدان او یکسره

کنون خواب را پاسخ آمد پدید ز ما بخت گردون بخواهد کشید

شود خوار هر کس که بود ارجمند فرو مایه را بخت گردد بلند


پراکند گردد بدی در جهان گزند آشکارا و خوبی نهان


به هر کشوری در ستمکاره ای پدید آید و زشت پتیاره ای


نشان شب تیره آمد پدید همی روشنایی بخواهد برید

Translate

بايگانی وبلاگ