آیاتی از قرآن که الگوی تروریستهای مسلمان است
آیات قران به دو دسته تقسیم میشوند، آیاتی که در مکه بیان شدهاند و آیاتی که در مدنیه پیامبر اسلام آنها را بیان نموده؛ در آیات مکی همواره صحبت از ترحم و انسانیت است، زیرا اسلام در آن هنگام زیر فشار مردمی بسر میبرد که پذیریش ایدهی جدید برایشان مشکل بود؛ اما آیاتی که در مدینه بیان شده اند در آنها سخن از جنگ و کشتن غیر مسلمانان است. زیرا در مدینه مردم اسلام را پذیرفته بودند و پیامبر اسلام احساس قدرت بیشتری میکرد:
مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا (فتح/29) محمد فرستادهی الله است و كسانى كه با اويند بر كافران سختگير , با همديگر مهربانند آنان را در ركوع و سجود میبينى فضل و خشنودى خدا را خواستارند علامت آنان بر اثر سجود در چهرههايشان است اين صفت ايشان است در تورات و مثل آنها در انجيل چون کاشتهای است كه جوانه خود برآورد و آن را مايه دهد تا ستبر شود و بر ساقههاى خود بايستد و دهقانان را به شگفت آورد تا از آنان كافران را به خشم دراندازد الله به كسانى از آنان كه ايمان آورده و عمل صالح كرهاند آمرزش و پاداش بزرگى وعده دادهاست.
در این آیه بیان میکند که مسلمانان به همدیگر رحم میکنند و با کفار بسیار سختگیرند.
همانگونه که ملاحظه میشود، قرآن کلمهی "اشداء" را در مقابل "رحماء" آورده، پس اگر معنای "رحماء" رحم کردن باشد، معنای اشداء "بیرحم" بودن است.
پیامبران اسیر نمیگیرند، نخست قتل عام میکنند، این جمله را محمد پس از اینکه مسلمانان در جنگ بدر با هدف دریافت فدیه اسیر گرفتند بیان نمود، او از این کار آنان راضی نبود، الله را به خدمت گرفت و از قول او خود را مورد نکوهش قرار داد و گفت:
مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَكُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الأَرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَاللّهُ يُرِيدُ الآخِرَةَ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ (انفال/67) هيچ پيامبرى را سزاوار نیست كه اسیرانى بگيرد مگر اینکه در زمين قتل عام بسیار کند؛ شما کالای دنیا را میخواهید و الله آخرت را میخواهد و الله شكست ناپذير حكيم است. (1)
و در ادامه، آنان را به سبب اسیر گرفتن مورد نکوهش قرار میدهد:
لَّوْلاَ كِتَابٌ مِّنَ اللّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيمَا أَخَذْتُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ (انفال/68) اگر پيش از اين از جانب الله دستوری داده نشده بود ، به سبب آنچه گرفته بوديد (اسیران) عذابی بزرگ به شما میرسيد.
پس تنها از غنائیم استفاده کنید:
فَكُلُواْ مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلاَلاً طَيِّبًا وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ (انفال/69) از آنچه به غنيمت گرفتهايد که حلال است و پاکيزه ، بخوريد و از الله بترسید بدون شک الله آمرزنده و مهربان است.
مسلمانان تنها باری که اسیر گرفت، در اولین جنگش یعنی جنگ بدر بود و خطاب به اسیران میگوید:
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّمَن فِي أَيْدِيكُم مِّنَ الأَسْرَى إِن يَعْلَمِ اللّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِّمَّا أُخِذَ مِنكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ (انفال/70) ای پيامبر، به اسيرانی که در دستتان هستند بگو "اگر الله در دلهای شما نشان ايمان ببیند، بهتر از آنچه از شما گرفتهاند به شما خواهد داد و شما را میبخشد و الله آمرزنده و مهربان است.
و با بیان آیات بالا هرگز اسیری گرفته نشد، نمونهی بارزش کشتن تمام مردان بنی قریظه که آنها را بالغ می دانست است، ملاک او برای تشخیص بلوغی آنها رویش مو بر پشت آلت تناسلی نوجوانان بوده است.
بدر اولین جنگ محمد که با هدف غارت کاروان تجاری مکیان که از سفر شام بر میگشتند، صورت گرفت؛ ابتدای راه باز شده فرهنگ جهاد و شهادت و کشتن.
آیه پائین دقیقا پیش از فتح مکه و زمانی گفته شده است که مسلمانان خود را قوی میدیدند:
فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لاَ أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنكُم مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ فَالَّذِينَ هَاجَرُواْ وَأُخْرِجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَأُوذُواْ فِي سَبِيلِي وَقَاتَلُواْ وَقُتِلُواْ لأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ ثَوَابًا مِّن عِندِ اللّهِ وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ (آل عمران/195) پس پروردگارشان دعاى آنان را اجابت كرد من عمل هيچ صاحب عملى از شما(مسلمانان) را از مرد يا زن كه همه از يكديگريد تباه نمیکنم پس كسانى كه هجرت كرده و از خانههاى خود رانده شده و در راه من آزار ديده و کشتار کردند(جنگیدند) و كشته شدهاند بديهايشان را از آنان میدايم و آنان را در باغهايى كه از زير آن نهرها روان است درمیآورم پاداشى است از جانب الله و پاداش نيكو نزد الله است.
این آیه باز در مدنیه نازل شده و به مسلمانان یادآوری مینماید که اگر شما کشته شدید و یا کشتید، این کشتار سبب تکفیر گناهان شما میشود.
خوب به این آیه توجه کنید که چکونه دستور میدهد شما حتی میتوانید همدیگر را هم بکشید:
وَلَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ أَوِ اخْرُجُواْ مِن دِيَارِكُم مَّا فَعَلُوهُ إِلاَّ قَلِيلٌ مِّنْهُمْ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُواْ مَا يُوعَظُونَ بِهِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِيتًا(نساء/66) و اگر بر آنان نوشته بودیم(دستور داده بودیم) كه همدیگر را بکشید، يا از خانههاى خود به بیرون شوید، به غیر از اندکی از ايشان آن را انجام نمیدادند؛ و اگر آنان آنچه را بدان اندرز شدند به كار میبستند یقینا براي آنان بهتر و در استواری گامشان مؤثرتر بود.
قران بیان مینماید که:
وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلّهِ فَإِنِ انتَهَواْ فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِينَ "(بقره/193) و بجنگید (با)آنان تا ديگر فتنهاى نباشد و دين مخصوص الله گردد پس اگر دست برداشتند(از کفر) تجاوز جز بر ظالمان روا نيست"
در این آیه قرآن میگوید که تجاوز جز بر ظالمان روا نیست؛ اما ظالم از دید قرآن کیست؟
در آیات گوناگونی قرآن شرک را ظلم میداند و مشرک در حقیقت ظالم است:
وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ (لقمان /13) و هنگامیکه لقمان به پسرش كه پندش میداد گفت فرزندم به الله شرك مياور، چرا كه شرك ظلم بزرگى است.
پس در اینجا منظور از ظلم همان شریک قرار دادن الله از طرف مشرکان در عبادت است.
مشرک کسی است که الله با کسانی دیگر میخواند.
قرآن از مسلمانان میخواهد که هنگام دعا، کسی دیگر را همراه او صدا نزنید:
وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا (جن/18) و مسجدها خاص الله است(بهترین مکان برای دعا مسجد است)، پس هیچکس را همراه الله صدا نزنید.
و در آیات بعدی این کار را شرک میداند.
لذا مشرکان چون ظالم هستند، پس از نظر قرآن باید کشته شوند و این آیه هم در مدینه بیان شده:
فَإِذَا انسَلَخَ الأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ (توبه/5) پس هنگامی که ماههاى حرام سپرى شد مشركان را هر كجا يافتيد بكشيد و آنان را دستگير كنيد و محاصره کنید و به كمين آنان بنشينيد در هر مکانی که قابل کمین کردن است پس اگر توبه كردند و نماز خواندند و زكات پرداختند راه را بر آنها رها کنید، زيرا الله آمرزنده مهربان است.
قرآن یکی از راه های نزدیکی به الله را جنگ و کشتار در راه او میداند:
وَقَاتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ بقره/244) در راه الله بجنگید و بدانيد كه الله شنواى داناست.
و در (آل عمران/167)؛ این آیه باز در مدینه نازل شده است.
در آیهی 28 سوره ی توبه الله مشرکین را نجس میشمارد که حق نزدیک شدن یه مسجد الحرام را ندارند:
"يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلاَ يَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاء إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ حَكِيم "(توبه/28 ) اى مؤمنان، همانا مشركان نجس هستند، لذا نبايد پس از امسالشان به مسجدالحرام نزدیک شوند، و اگر از [ركود تجارت و] تنگدستى میترسيد، پس در آینده ی نزدیک الله شما را از فضل خويش توانگر گرداند، كه الله داناى فرزانه است.
در آیهی بعدی همین سوره بیان میشود که با تمام کسانیکه به دین الله ایمان نمیآورند را بجنگید مگر اینکه به شما جزیه بدهند:
"قَاتِلُواْ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَلاَ يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُواْ الْجِزْيَةَ عَن يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ" (توبه/29 )و کسانی از اهل كتاب(یهودیان و مسیحیان) كه به الله و روز آخرت ايمان ندارند و حرام داشتهی الله و فرستادهاش را حرام نمیگيرند و به دين حق نمیگروند، (با آنها ) بجنگید تا به دست خويش و با حقارت جزيه بپردازند.
اما این جزیه دادن شامل کدامین گروه میگردد؟
یهودیان و مسیحیان مگر الله را قبول ندارند، مگر قرآن از پیامبرانشان با نیکی یاد نمیکند، اگر اینگونه است پس چرا اگر جزیه ندادند باید کشته شوند؟
قرآن در دنبالهی آیه دلیل این کار را میگوید:
" وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللّهِ وَقَالَتْ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِؤُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ" (توبه/30)و يهوديان میگويند عزير پسر الله و مسيحيان میگويند مسيح پسر الله، اين سخنى است كه به زبان میآورند و به سخن كافران پيشين تشبه میجويند، الله (باید) آنها را بکشد که چگونه به بیراهه میروند.
طبق این آیه یهودیان و مسیحیان را به این دلیل که یکی عزیر را و دیگری عیسی را پسر الله میدانند در زمرهی مشرکانند ولی به مسلمانان میگوید که میتوانید آنها را نکشید و از آنها جزیه بگیرید و این بدان معناست که اگر جزیه ندادند باید آنها را بکشید؛ تمام این آیات در مدینه بیان شده اند.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُواْ فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ (توبه/123)اى كسانى كه ايمان آوردهايد (با) كافرانى كه مجاور شما هستند بجنگید و آنان بايد در شما خشونت بيابند و بدانيد كه الله با متقیان است.
این آیه باز در مدینه بیان شده که لازم به توضیح اضافی در آن نمیبینم.
به این آیات توجه فرمائید:
الَّذِينَ آمَنُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُواْ أَوْلِيَاء الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا (نساء/76) كسانى كه ايمان آوردهاند در راه الله میجنگند و كسانى كه كافر شدهاند در راه طاغوت میجنگند پس (با) ياران شيطان را بجنگید كه نيرنگ شيطان ضعيف است.
فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ(محمد/4) پس چون با كسانى كه كفر ورزيدهاند برخورد کردید گردنها را بزنيد تا هنگامی که آنان را از پاى درآورديد، پس (اسیران) را محکم در بند كشيد سپس يا منت نهيد و يا فديه (بگیرید) تا در جنگ اسلحه بر زمين گذاشته شود؛ اين است (امر الله) و اگر الله میخواست از ايشان انتقام میکشيد ولى تا برخى از شما را به وسيله برخى بيازمايد و كسانى كه در راه الله كشته شدهاند هرگز كارهايشان را ضايع نمیکند.
او همچنین فریاد مرگ بر کفار را سر داده است.
الله میگوید که دشمنانتان را به بدترین نحو شکنجه دهید:
إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ يُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ (مائده/33) سزاى كسانى كه (با) الله و فرستادهاش محاربه میکنند و در زمين به فساد (کارهائی که از دید اسلام گناه است) میکوشند جز اين نيست كه كشته شوند يا بر دار آويخته گردند يا دست و پايشان در خلاف جهت يكديگر بريده شود يا از آن سرزمين تبعيد گردند اين رسوايى آنان در دنياست و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت.
در اینجا "و" بین الله و رسوله "و" عطف است؛ و این بدان معناست که هر حکمی که برای یکی ثابت شد بر دیگری نیزصادق است، مانند این است که بگوئیم "حسن و حسین همکار هستند" اگر مایل به دانستن شغل آنها هستیم کافی است که شغل یکی ازآنها را بشناسیم. پس روی همین اصل است که ابتدا به بررسی منظور قرآن از جنگ با الله میپردازیم؛ و نتیجه هم برای رسول قابل تعمیم است.
حرب با الله در این آیه جنگ فیزیکی نیست، زیرا با الله (خدای وهمی) نمیتوان به صورت فیزیکی مبارزه کرد. از دید اسلام کسی که از انجام دادن دستورات الله سرپیچی میکند، در واقع با او اعلام جنگ مینماید؛ یعنی هر نوع مخالفت با قرآن در واقع اعلام جنگ با الله است، لذا در این آیه چون حرب با الله مخالفت با اوست؛ پس حرب با رسول هم همینگونه است.
به نظر میرسد که اصطلاح جنگ نرم و محاربه، ریشه در چنین نگرشی دارد.
در قضیه ی ساخت مسجد توسط عدهای( ساخت مسجد ضرار ) که از ترس به ظاهر اسلام آورده بودند قرآن آنها را کسانی مینامد که با الله و رسولش در جنگ هستند. میدانیم که آنها با اسلام در کارزار فکری بودند:
وَالَّذِينَ اتَّخَذُواْ مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِّمَنْ حَارَبَ اللّهَ وَرَسُولَهُ مِن قَبْلُ وَلَيَحْلِفَنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلاَّ الْحُسْنَى وَاللّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ(توبه/107) و آنهايى كه مسجدى اختيار كردند كه مايه زيان و كفر و پراكندگى ميان مؤمنان است و كمينگاهى است براى كسى كه قبلا با الله و پيامبر محاربه کرده بودند و سخت سوگند ياد میکنند كه جز نيكى قصدى نداشتيم و الله گواهى میدهد كه آنان قطعا دروغگو هستند.
الله دلهای مؤمنان را با کشتن کفار خنک میگرداند:
قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُّؤْمِنِينَ (توبه/14) با آنان بجنگيد، تا الله آنان را به دست شما شکنجه دهد و رسوا كند و شما را بر آنها پيروزى گراند و دلهاى گروه مؤمنان را خنک گرداند.
الله مجوز تجاوز به زنان (آیات قرآن در رابطه با تجاوز به کنیزان) غیر مسلمان را میدهد.
تمام آیاتی که در آنها الله حکم به کشتن مشرکان داده مدنی هستند، در صورتیکه حتی یک آیه در قرآن پیدا نمیشود که هم مکی باشد و هم حرف از کشتن بزند.
لینک مرتبط:
محمد: به من دستور داده شده با مردم غیر مسلمان بجنگم تا مسلمان شوند. بررسی جنگ بدر
=========================================================
(1) تفسیر مجمع البیان :
67 براى هیچ پيامبرى نسزد كه اسيرانى (از دشمنان تجاوز كار به اسارت گيرد و) داشته باشد، مگر اين كه (راه و رسم او) در روى زمين استقرار يابد (و او و پيروانش اقتدار پيدا كنند) شما (در انديشه به اسارت گرفتن شرك گرايان و دريافت فديه در برابر آزادى آنان هستيد و بدين وسيله] كالاى ناپايدار اين جهان را می خواهید در حالى كه خدا (پاداش پرشكوه سراى ) آخرت را (برايتان ) می خواهد. و (به ياد داشته باشيد كه ) خدا پيروزمند و فرزانه است.
ماكانَ لِنَّبِىٍّ اَنْ يَكُونَ لَهُ اَسْرى حَتّى يُثْخِنَ فِى الْاَرْضِ خدا به هیچ پيامبرى اجازه نداده است كه افراد دشمن را به اسارت بگیرد و آن گاه در برابر آزادی شان پول دریافت دارد ویا بر آنان منّت گذارد و رهای شان كند مگر اين كه نخست در پيكار بر آنان سخت گیرد وبا درهم كوبیدن بساط فتنه ومركز فتنه انگیزان وقرارگاه فتنه گران به دیگران درس عبرت دهد وخود اقتدار وتسلّط ياید. اری، تنها پس از به دست گرفتن ابتكار عمل می تواند با آنان آنگونه رفتار نماید و نه پیش از پیروزى واقتدار بفكر دنیا ورسیدن به زر وزيور و غنائم آن باشد.
ابو مسلم می گويد واژه اثخان به مفهوم چيره شدن بر شهر و ديار دشمن و تحت فرمان در آوردن آنهاست. با اين بيان منظور اين است كه پیامبر بهنگام یورش وشرارت دشمن نباید آنان را به امید دریافت فدیه اسیر سازد، بلكه باید آنها را درهم کوبد تا نیروى حق گرا در زمین اقتدار واستقرار یابد.
تريدُون عَرضَ الدّنْيا در ان فراز روى سخن با مردم با ایمان است و نه پیامبر گرامى؛ چرا كه آنان بر این انديشه بودند كه با دريافت پول، اسیران دشمن را آزاد سازند وانگيزه پیكار وجهاد آنان نیز به دست آوردن غنائم بود.
به باور برخی از جمله ابن عباس حسن منظور اين است كه شما در جنگ بدر پیش از آن كه در روى زمين قدرت یابيد ودشمن را بطور كامل به ذلّت كشید، از اسیران دشمن فدیه گرفتید و آزادشان ساختید.
گفتنی است كه منظور از عرض دنیا ثروت وكالاى دنیاست كه همواره در معرض زوال است.
وَاللَّهُ يريدُ الاخرَه شما در پیمال و كالاى دنيا هستید وخداى فرزانه بر آن است كه شما به پاداش پرشكوه آخرت برسید.
وَاللَّهُ عزيزٌ حَكيم.
در تفسیر المیزان به صراحت اشاره شده "منظور این است که روش انبیاء پیشین این بوده که اگر با دشمنان میجنگیدهاند، در صورت پیروزی بر آنان، ایشان را کاملا سرکوب میکردند:
ما كان لنبی ان يكون له اسرى حتى یثخن في الأرض. ان السنه الجاریه فی الانبیاء الماضین (ع) انهم كانوا اذا حاربوا اعداءهم وظفروا بهم، ینكلونهم بالقتل لیعتبر به من وراءهم فيكفوا عن محاده الله ورسوله. (المیزان/ جلد 9/ صفحه 135)
آیات قران به دو دسته تقسیم میشوند، آیاتی که در مکه بیان شدهاند و آیاتی که در مدنیه پیامبر اسلام آنها را بیان نموده؛ در آیات مکی همواره صحبت از ترحم و انسانیت است، زیرا اسلام در آن هنگام زیر فشار مردمی بسر میبرد که پذیریش ایدهی جدید برایشان مشکل بود؛ اما آیاتی که در مدینه بیان شده اند در آنها سخن از جنگ و کشتن غیر مسلمانان است. زیرا در مدینه مردم اسلام را پذیرفته بودند و پیامبر اسلام احساس قدرت بیشتری میکرد:
مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا (فتح/29) محمد فرستادهی الله است و كسانى كه با اويند بر كافران سختگير , با همديگر مهربانند آنان را در ركوع و سجود میبينى فضل و خشنودى خدا را خواستارند علامت آنان بر اثر سجود در چهرههايشان است اين صفت ايشان است در تورات و مثل آنها در انجيل چون کاشتهای است كه جوانه خود برآورد و آن را مايه دهد تا ستبر شود و بر ساقههاى خود بايستد و دهقانان را به شگفت آورد تا از آنان كافران را به خشم دراندازد الله به كسانى از آنان كه ايمان آورده و عمل صالح كرهاند آمرزش و پاداش بزرگى وعده دادهاست.
در این آیه بیان میکند که مسلمانان به همدیگر رحم میکنند و با کفار بسیار سختگیرند.
همانگونه که ملاحظه میشود، قرآن کلمهی "اشداء" را در مقابل "رحماء" آورده، پس اگر معنای "رحماء" رحم کردن باشد، معنای اشداء "بیرحم" بودن است.
پیامبران اسیر نمیگیرند، نخست قتل عام میکنند، این جمله را محمد پس از اینکه مسلمانان در جنگ بدر با هدف دریافت فدیه اسیر گرفتند بیان نمود، او از این کار آنان راضی نبود، الله را به خدمت گرفت و از قول او خود را مورد نکوهش قرار داد و گفت:
مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَكُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الأَرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَاللّهُ يُرِيدُ الآخِرَةَ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ (انفال/67) هيچ پيامبرى را سزاوار نیست كه اسیرانى بگيرد مگر اینکه در زمين قتل عام بسیار کند؛ شما کالای دنیا را میخواهید و الله آخرت را میخواهد و الله شكست ناپذير حكيم است. (1)
و در ادامه، آنان را به سبب اسیر گرفتن مورد نکوهش قرار میدهد:
لَّوْلاَ كِتَابٌ مِّنَ اللّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيمَا أَخَذْتُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ (انفال/68) اگر پيش از اين از جانب الله دستوری داده نشده بود ، به سبب آنچه گرفته بوديد (اسیران) عذابی بزرگ به شما میرسيد.
پس تنها از غنائیم استفاده کنید:
فَكُلُواْ مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلاَلاً طَيِّبًا وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ (انفال/69) از آنچه به غنيمت گرفتهايد که حلال است و پاکيزه ، بخوريد و از الله بترسید بدون شک الله آمرزنده و مهربان است.
مسلمانان تنها باری که اسیر گرفت، در اولین جنگش یعنی جنگ بدر بود و خطاب به اسیران میگوید:
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّمَن فِي أَيْدِيكُم مِّنَ الأَسْرَى إِن يَعْلَمِ اللّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِّمَّا أُخِذَ مِنكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ (انفال/70) ای پيامبر، به اسيرانی که در دستتان هستند بگو "اگر الله در دلهای شما نشان ايمان ببیند، بهتر از آنچه از شما گرفتهاند به شما خواهد داد و شما را میبخشد و الله آمرزنده و مهربان است.
و با بیان آیات بالا هرگز اسیری گرفته نشد، نمونهی بارزش کشتن تمام مردان بنی قریظه که آنها را بالغ می دانست است، ملاک او برای تشخیص بلوغی آنها رویش مو بر پشت آلت تناسلی نوجوانان بوده است.
بدر اولین جنگ محمد که با هدف غارت کاروان تجاری مکیان که از سفر شام بر میگشتند، صورت گرفت؛ ابتدای راه باز شده فرهنگ جهاد و شهادت و کشتن.
آیه پائین دقیقا پیش از فتح مکه و زمانی گفته شده است که مسلمانان خود را قوی میدیدند:
فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لاَ أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنكُم مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ فَالَّذِينَ هَاجَرُواْ وَأُخْرِجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَأُوذُواْ فِي سَبِيلِي وَقَاتَلُواْ وَقُتِلُواْ لأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ ثَوَابًا مِّن عِندِ اللّهِ وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ (آل عمران/195) پس پروردگارشان دعاى آنان را اجابت كرد من عمل هيچ صاحب عملى از شما(مسلمانان) را از مرد يا زن كه همه از يكديگريد تباه نمیکنم پس كسانى كه هجرت كرده و از خانههاى خود رانده شده و در راه من آزار ديده و کشتار کردند(جنگیدند) و كشته شدهاند بديهايشان را از آنان میدايم و آنان را در باغهايى كه از زير آن نهرها روان است درمیآورم پاداشى است از جانب الله و پاداش نيكو نزد الله است.
این آیه باز در مدنیه نازل شده و به مسلمانان یادآوری مینماید که اگر شما کشته شدید و یا کشتید، این کشتار سبب تکفیر گناهان شما میشود.
خوب به این آیه توجه کنید که چکونه دستور میدهد شما حتی میتوانید همدیگر را هم بکشید:
وَلَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ أَوِ اخْرُجُواْ مِن دِيَارِكُم مَّا فَعَلُوهُ إِلاَّ قَلِيلٌ مِّنْهُمْ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُواْ مَا يُوعَظُونَ بِهِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِيتًا(نساء/66) و اگر بر آنان نوشته بودیم(دستور داده بودیم) كه همدیگر را بکشید، يا از خانههاى خود به بیرون شوید، به غیر از اندکی از ايشان آن را انجام نمیدادند؛ و اگر آنان آنچه را بدان اندرز شدند به كار میبستند یقینا براي آنان بهتر و در استواری گامشان مؤثرتر بود.
قران بیان مینماید که:
وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلّهِ فَإِنِ انتَهَواْ فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِينَ "(بقره/193) و بجنگید (با)آنان تا ديگر فتنهاى نباشد و دين مخصوص الله گردد پس اگر دست برداشتند(از کفر) تجاوز جز بر ظالمان روا نيست"
در این آیه قرآن میگوید که تجاوز جز بر ظالمان روا نیست؛ اما ظالم از دید قرآن کیست؟
در آیات گوناگونی قرآن شرک را ظلم میداند و مشرک در حقیقت ظالم است:
وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ (لقمان /13) و هنگامیکه لقمان به پسرش كه پندش میداد گفت فرزندم به الله شرك مياور، چرا كه شرك ظلم بزرگى است.
پس در اینجا منظور از ظلم همان شریک قرار دادن الله از طرف مشرکان در عبادت است.
مشرک کسی است که الله با کسانی دیگر میخواند.
قرآن از مسلمانان میخواهد که هنگام دعا، کسی دیگر را همراه او صدا نزنید:
وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا (جن/18) و مسجدها خاص الله است(بهترین مکان برای دعا مسجد است)، پس هیچکس را همراه الله صدا نزنید.
و در آیات بعدی این کار را شرک میداند.
لذا مشرکان چون ظالم هستند، پس از نظر قرآن باید کشته شوند و این آیه هم در مدینه بیان شده:
فَإِذَا انسَلَخَ الأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ (توبه/5) پس هنگامی که ماههاى حرام سپرى شد مشركان را هر كجا يافتيد بكشيد و آنان را دستگير كنيد و محاصره کنید و به كمين آنان بنشينيد در هر مکانی که قابل کمین کردن است پس اگر توبه كردند و نماز خواندند و زكات پرداختند راه را بر آنها رها کنید، زيرا الله آمرزنده مهربان است.
قرآن یکی از راه های نزدیکی به الله را جنگ و کشتار در راه او میداند:
وَقَاتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ بقره/244) در راه الله بجنگید و بدانيد كه الله شنواى داناست.
و در (آل عمران/167)؛ این آیه باز در مدینه نازل شده است.
در آیهی 28 سوره ی توبه الله مشرکین را نجس میشمارد که حق نزدیک شدن یه مسجد الحرام را ندارند:
"يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلاَ يَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاء إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ حَكِيم "(توبه/28 ) اى مؤمنان، همانا مشركان نجس هستند، لذا نبايد پس از امسالشان به مسجدالحرام نزدیک شوند، و اگر از [ركود تجارت و] تنگدستى میترسيد، پس در آینده ی نزدیک الله شما را از فضل خويش توانگر گرداند، كه الله داناى فرزانه است.
در آیهی بعدی همین سوره بیان میشود که با تمام کسانیکه به دین الله ایمان نمیآورند را بجنگید مگر اینکه به شما جزیه بدهند:
"قَاتِلُواْ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَلاَ يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُواْ الْجِزْيَةَ عَن يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ" (توبه/29 )و کسانی از اهل كتاب(یهودیان و مسیحیان) كه به الله و روز آخرت ايمان ندارند و حرام داشتهی الله و فرستادهاش را حرام نمیگيرند و به دين حق نمیگروند، (با آنها ) بجنگید تا به دست خويش و با حقارت جزيه بپردازند.
اما این جزیه دادن شامل کدامین گروه میگردد؟
یهودیان و مسیحیان مگر الله را قبول ندارند، مگر قرآن از پیامبرانشان با نیکی یاد نمیکند، اگر اینگونه است پس چرا اگر جزیه ندادند باید کشته شوند؟
قرآن در دنبالهی آیه دلیل این کار را میگوید:
" وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللّهِ وَقَالَتْ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِؤُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ" (توبه/30)و يهوديان میگويند عزير پسر الله و مسيحيان میگويند مسيح پسر الله، اين سخنى است كه به زبان میآورند و به سخن كافران پيشين تشبه میجويند، الله (باید) آنها را بکشد که چگونه به بیراهه میروند.
طبق این آیه یهودیان و مسیحیان را به این دلیل که یکی عزیر را و دیگری عیسی را پسر الله میدانند در زمرهی مشرکانند ولی به مسلمانان میگوید که میتوانید آنها را نکشید و از آنها جزیه بگیرید و این بدان معناست که اگر جزیه ندادند باید آنها را بکشید؛ تمام این آیات در مدینه بیان شده اند.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُواْ فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ (توبه/123)اى كسانى كه ايمان آوردهايد (با) كافرانى كه مجاور شما هستند بجنگید و آنان بايد در شما خشونت بيابند و بدانيد كه الله با متقیان است.
این آیه باز در مدینه بیان شده که لازم به توضیح اضافی در آن نمیبینم.
به این آیات توجه فرمائید:
الَّذِينَ آمَنُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُواْ أَوْلِيَاء الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا (نساء/76) كسانى كه ايمان آوردهاند در راه الله میجنگند و كسانى كه كافر شدهاند در راه طاغوت میجنگند پس (با) ياران شيطان را بجنگید كه نيرنگ شيطان ضعيف است.
فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ(محمد/4) پس چون با كسانى كه كفر ورزيدهاند برخورد کردید گردنها را بزنيد تا هنگامی که آنان را از پاى درآورديد، پس (اسیران) را محکم در بند كشيد سپس يا منت نهيد و يا فديه (بگیرید) تا در جنگ اسلحه بر زمين گذاشته شود؛ اين است (امر الله) و اگر الله میخواست از ايشان انتقام میکشيد ولى تا برخى از شما را به وسيله برخى بيازمايد و كسانى كه در راه الله كشته شدهاند هرگز كارهايشان را ضايع نمیکند.
او همچنین فریاد مرگ بر کفار را سر داده است.
الله میگوید که دشمنانتان را به بدترین نحو شکنجه دهید:
إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ يُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ (مائده/33) سزاى كسانى كه (با) الله و فرستادهاش محاربه میکنند و در زمين به فساد (کارهائی که از دید اسلام گناه است) میکوشند جز اين نيست كه كشته شوند يا بر دار آويخته گردند يا دست و پايشان در خلاف جهت يكديگر بريده شود يا از آن سرزمين تبعيد گردند اين رسوايى آنان در دنياست و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت.
در اینجا "و" بین الله و رسوله "و" عطف است؛ و این بدان معناست که هر حکمی که برای یکی ثابت شد بر دیگری نیزصادق است، مانند این است که بگوئیم "حسن و حسین همکار هستند" اگر مایل به دانستن شغل آنها هستیم کافی است که شغل یکی ازآنها را بشناسیم. پس روی همین اصل است که ابتدا به بررسی منظور قرآن از جنگ با الله میپردازیم؛ و نتیجه هم برای رسول قابل تعمیم است.
حرب با الله در این آیه جنگ فیزیکی نیست، زیرا با الله (خدای وهمی) نمیتوان به صورت فیزیکی مبارزه کرد. از دید اسلام کسی که از انجام دادن دستورات الله سرپیچی میکند، در واقع با او اعلام جنگ مینماید؛ یعنی هر نوع مخالفت با قرآن در واقع اعلام جنگ با الله است، لذا در این آیه چون حرب با الله مخالفت با اوست؛ پس حرب با رسول هم همینگونه است.
به نظر میرسد که اصطلاح جنگ نرم و محاربه، ریشه در چنین نگرشی دارد.
در قضیه ی ساخت مسجد توسط عدهای( ساخت مسجد ضرار ) که از ترس به ظاهر اسلام آورده بودند قرآن آنها را کسانی مینامد که با الله و رسولش در جنگ هستند. میدانیم که آنها با اسلام در کارزار فکری بودند:
وَالَّذِينَ اتَّخَذُواْ مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِّمَنْ حَارَبَ اللّهَ وَرَسُولَهُ مِن قَبْلُ وَلَيَحْلِفَنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلاَّ الْحُسْنَى وَاللّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ(توبه/107) و آنهايى كه مسجدى اختيار كردند كه مايه زيان و كفر و پراكندگى ميان مؤمنان است و كمينگاهى است براى كسى كه قبلا با الله و پيامبر محاربه کرده بودند و سخت سوگند ياد میکنند كه جز نيكى قصدى نداشتيم و الله گواهى میدهد كه آنان قطعا دروغگو هستند.
الله دلهای مؤمنان را با کشتن کفار خنک میگرداند:
قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُّؤْمِنِينَ (توبه/14) با آنان بجنگيد، تا الله آنان را به دست شما شکنجه دهد و رسوا كند و شما را بر آنها پيروزى گراند و دلهاى گروه مؤمنان را خنک گرداند.
الله مجوز تجاوز به زنان (آیات قرآن در رابطه با تجاوز به کنیزان) غیر مسلمان را میدهد.
تمام آیاتی که در آنها الله حکم به کشتن مشرکان داده مدنی هستند، در صورتیکه حتی یک آیه در قرآن پیدا نمیشود که هم مکی باشد و هم حرف از کشتن بزند.
لینک مرتبط:
محمد: به من دستور داده شده با مردم غیر مسلمان بجنگم تا مسلمان شوند. بررسی جنگ بدر
=========================================================
(1) تفسیر مجمع البیان :
67 براى هیچ پيامبرى نسزد كه اسيرانى (از دشمنان تجاوز كار به اسارت گيرد و) داشته باشد، مگر اين كه (راه و رسم او) در روى زمين استقرار يابد (و او و پيروانش اقتدار پيدا كنند) شما (در انديشه به اسارت گرفتن شرك گرايان و دريافت فديه در برابر آزادى آنان هستيد و بدين وسيله] كالاى ناپايدار اين جهان را می خواهید در حالى كه خدا (پاداش پرشكوه سراى ) آخرت را (برايتان ) می خواهد. و (به ياد داشته باشيد كه ) خدا پيروزمند و فرزانه است.
ماكانَ لِنَّبِىٍّ اَنْ يَكُونَ لَهُ اَسْرى حَتّى يُثْخِنَ فِى الْاَرْضِ خدا به هیچ پيامبرى اجازه نداده است كه افراد دشمن را به اسارت بگیرد و آن گاه در برابر آزادی شان پول دریافت دارد ویا بر آنان منّت گذارد و رهای شان كند مگر اين كه نخست در پيكار بر آنان سخت گیرد وبا درهم كوبیدن بساط فتنه ومركز فتنه انگیزان وقرارگاه فتنه گران به دیگران درس عبرت دهد وخود اقتدار وتسلّط ياید. اری، تنها پس از به دست گرفتن ابتكار عمل می تواند با آنان آنگونه رفتار نماید و نه پیش از پیروزى واقتدار بفكر دنیا ورسیدن به زر وزيور و غنائم آن باشد.
ابو مسلم می گويد واژه اثخان به مفهوم چيره شدن بر شهر و ديار دشمن و تحت فرمان در آوردن آنهاست. با اين بيان منظور اين است كه پیامبر بهنگام یورش وشرارت دشمن نباید آنان را به امید دریافت فدیه اسیر سازد، بلكه باید آنها را درهم کوبد تا نیروى حق گرا در زمین اقتدار واستقرار یابد.
تريدُون عَرضَ الدّنْيا در ان فراز روى سخن با مردم با ایمان است و نه پیامبر گرامى؛ چرا كه آنان بر این انديشه بودند كه با دريافت پول، اسیران دشمن را آزاد سازند وانگيزه پیكار وجهاد آنان نیز به دست آوردن غنائم بود.
به باور برخی از جمله ابن عباس حسن منظور اين است كه شما در جنگ بدر پیش از آن كه در روى زمين قدرت یابيد ودشمن را بطور كامل به ذلّت كشید، از اسیران دشمن فدیه گرفتید و آزادشان ساختید.
گفتنی است كه منظور از عرض دنیا ثروت وكالاى دنیاست كه همواره در معرض زوال است.
وَاللَّهُ يريدُ الاخرَه شما در پیمال و كالاى دنيا هستید وخداى فرزانه بر آن است كه شما به پاداش پرشكوه آخرت برسید.
وَاللَّهُ عزيزٌ حَكيم.
در تفسیر المیزان به صراحت اشاره شده "منظور این است که روش انبیاء پیشین این بوده که اگر با دشمنان میجنگیدهاند، در صورت پیروزی بر آنان، ایشان را کاملا سرکوب میکردند:
ما كان لنبی ان يكون له اسرى حتى یثخن في الأرض. ان السنه الجاریه فی الانبیاء الماضین (ع) انهم كانوا اذا حاربوا اعداءهم وظفروا بهم، ینكلونهم بالقتل لیعتبر به من وراءهم فيكفوا عن محاده الله ورسوله. (المیزان/ جلد 9/ صفحه 135)
۴۶ نظر:
مساله ی اصلی این جاست که شما با استناد به این که جنگ چیز بدی است دارین می گین اسلام خشنه.
هیچ کس ذات جنگ رو دوست نداره اما چیزی که بدیهیه اینه که باید با ظالم جنگید، به غیر از ظالم اسلام می گه باید به کفار هم سخت گرفت مثلا روابط اجتماعی نداشت. این مساله ایه که در طول تاریخ و نه امروز مورد بحث بوده و نیاز به تعمق داره، من نمی گم باید چشم بسته این قضیه رو قبول کرد اما صرف این که گفته شده به کفار سخت بگیرید دلیل بر بدی قران نیست، اگه فرض رو بر وجود خداوند بگذاریم و برای آفرینش هدفی متصور باشیم اون وقت خیلی قضیه فرق می کنه.
در ضمن باز هم از ترجمه ی اشتباه استفاده کرده اید:
"تمام کسانیکه به دین الله ایمان نمی آورند را بکشید مگر اینکه به شما جزیه بدهند"
در حالی که "قاتلوا" یعنی بجنگید، خودتون جای دیگه ای از همین متن قاتلوا رو کارزار کردن معنی کرده اید
موفق باشید
آیه ای از همان سوره ی توبه که در مدینه نازل شده است:
إِن نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُواْ فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ .
« اگر پس از معاهده اي که دارند ( باز هم) پيمان خود را شکستند و به خاطر دين ، شما را مورد طعنه و تجاوز قراردادند، با سردمداران کفر بجنگيد ، زيرا پايبند هيچ عهد و پيماني نيستند ، باشد تا دست بردارند».
آیا این هم نشون دهنده ی اینه که اسلام گفته همه ی غیر مسلمان ها رو بکشید؟
چرا به این آیه (آیه ی 6ام سوره ی توبه) اشاره ای نمی کنید؟ آیا این هم نشان دهنده ی خشونت اسلامه؟
وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلاَمَ اللّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَعْلَمُونَ
«اگر يکي از مشرکين از تو پناه خواست ، او را پناه ده . سپس او را به مکان امنش برسان ، زيرا آنها مردمي هستند که شناختي ندارند».
این آیه (84/آل عمران) هم در مدینه نازل شده:
قُلْ آمَنَّا بِاللّهِ وَمَا أُنزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَالنَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ
« ( اي پيامبر ) بگو ما به خدا ايمان آورده ايم و به آنچه بر ما نازل شده ( قرآن ) ، و به آنچه بر ابراهيم و اسحق و يعقوب و اسباط نازل شده و به آنچه پروردگار به موسي و عيسي و پيامبران داده است باور داريم. ما هيچگونه فرقي ميان هيچيک از آنان نمي گذاريم و همگي تسليم او ( نه تمايلات برتري طلبانه خود ) هستيم».
نظر من هم مثل خواننده ی قبلی است این چه دینی است که پر از تناقضه از یک طرف میگه بکشید و از یک طرف میگه رحم کنید احتمالا میگه که رحم کنید تا شاید مسلمون بشن .
نظر دوستان محترمه، اما یه نکته ای رو می خوام بگم امیدوارم به درد بخوره، بشریت همیشه از تعصب و تندروی ضربه دیده به نام اسلام به نام مسیحیت به نام نژاد و حتی به نام آزادی، هیچ کس نباید به زور کسی رو مجبور به کاری بکنه بیاین.
راهی که امروز پیش همه ی ماست، تلاش برای برقراری جوامع آزاده و نباید یک مملکتی دین رسمی داشته باشه. باید فضا برای بحث باز باشه و از فحش و کینه پرهیز کنیم اگه ادیان مختلف از جند هزار سال پیش تا الان هنوز پیرو دارن به خاطر تاکیدشون بر راستی و صداقت و ... است
پس باید به همون مشترکات تکیه کرد
مطمئن باشید اگه یه جریان عقلانی و پویا در هر مکانی ایجاد بشه همه دورش جمع می شن
تک تک ما می تونیم نقش داشته باشیم تو ایجاد این جریان، فکر نکنین الان که مملکت دست اوناست از ما کاری بر نمی آد
به امید گسترش نیکی و صداقت
به جان خودم من هم عاشق چشموابروی اسلام نیستم و خیلی هم بهش انتقاد دارم، ولی این حرفها دیگه خیلی بچهگانهست!
اگر میخواید از قرآن مطلب بذاریم، باید ترجمهٔ قرآرون هم بیاریم. نه این که خودمون با اطلاعات ناقص و کمی که از عربی دبیرستانی داریم ترجمهش هم بکنیم!
«قاتلوا» یعنی ستیز کنید و مخالفت کنید ( با اونا موافق نباشید ) اما شما اونو به همون چیزی که در فارسی مصطلحه ( قتل و کشتن و خونریزی!) ترجمه کردهاید! اصلاً همچین چیزی نیست دوست گرامی من. امیدوارم که موفق باشید :)
در ضمن، هر جملهای یه مقدمهای داره و یه موخرهای.
قرآن میگه کافران حربی رو بکشید. پس چی؟ انتظار داری بگه وایسید کافران حربی بیان زن و بچهتونو بکشن؟!! «کافر حربی» مستحق مرگه، نه کافر. خود پیغمبر چند سال تو مکه با یهودیا و کافرا زندگی میکرده؛ هیچ کاریشون هم نداشته. «اما» وقتی که یک کافر ( یا حتی مسلمون ) بخواد به تو حمله کنه و بکشدت، مسلمه که باید با تمام توانت جلوش رو بگیری. اگر غیر از این بود که اسلام میشد دین حیوونات بی شعور که خودشونو به کشتن میدن!
خود پیغمبر هزار بار گفته که منظور از «کافر» در قرآن و در صحبتهای ما، کافران حربیه؛ یعنی کسایی که میخوان با ما جنگ بکنن و ما رو نابود کنن. نه هر آتئیستی که!
و یک نکته هم که امیدوارم همه بهش توجه کنن، قرآن کتابیست شعرگونه ( اینو هم باید بگم که من از زبان عربی متنفرم! ) و هر کلمهای دقیقاً ممکنه معنی لغتنامهایش رو نده. مثل شعر حافظ و خیام و حضرت مولانا. مطمئنم همهمون تصویر صفحات ادبیات دبیرستان ( که زیر هر شعر، پر از کنایه و استعاره و تشبیه بود ) رو یادمون میآد! قرآن رو هم باید همونجوری خوند. نه این که متنش رو تایپ کنیم در Google Translate و بگیم که فلان کلمه فلان معنی رو میده، پس قرآن شیطانیه.
من هم در بعضی موارد قرآن مشکل جدی دارم و خیلی از قوانین اسلامی رو خوشم نمیآد و باور کنید که حتی نماز خوندن هم بلد نیستم؛ اما این انتقاد شما در اینجا وارد نیست. چون در ترجمهٔ لغات و تفسیرش دچار اشتباه شدهاید.
در مطالعه آیات قرآن باید واقعه تاریخی مربوط به آن را هم در نظر بگیرید بر خلاف آنچه می گویند قرآن کتاب تمام دوران هاست، بسیاری از آیات قرآن فقط برای همان روز نزول کاربرد دارد مثل آیات سوره انفال که بعد از جنگ و بدست آمدن غنیمت نازل شد! یا دشنام به ابولهب. با این وجود تناقضات طبیعی است!
1- در ایه اول نشان مومنان یا اصحاب پیامبر امده.
اهان مشکل تو اینه که چرا در جنگ حق علیه باطل باید مومنان خشن باشندوبا کافران سختگیر؟؟؟
الان میگم.کافران و مشرکان ظالمان در حق خود و خداوند و پیامبر هستند..چرا؟؟
1-به خود.زیرا خود را به هلاکت میاندازند و به عذاب دنیا و اخرت گرفتار میشوند.
2-به خدا.زیرا دین خدا را منحرف میکنند مثل تو. و موجب هلاکت و گمراهی گروه زیادی از انسانها میشوند و به حق خداوند ظلم میکنند که انها را هدایت کرد و روزی ورحمت پاکیزه و هدایت به انها فرستاد.درواقع حق نشناسی بزرگی به خداوند میکنند و ظالمند.
3- به پیامبر اکرم ص.زیرا ایشان با تحمل سختی های زیادی در مقابل بت پرستان و ستمگران و مردم گمراه ظالم توانستند دین خداوند را بر زمین جاری کنند. و این ظلم است در حق ایشان اگر کسی بخواهد دین خدا و رسول خدا را از راه مستقیم به بیراهه و گمراهی بکشاند.
4- اگر با کافران و ظالمان به شدت رفتار نشوند .( البته این شدت فقط در زمان امدن دستور جهاد از طرف خداوند است که مهلت کافران به آخر رسیده))در زمین فساد میکنند و حقوق مظلومان را به ناحق میخورند.و مردم را به گمراهی کشانده و ایات خداوند را به مردم وارونه میکنند که مامن همه گمراهان اتش جهنم است. که در ان جاودانه خواهند ماند. مگر کسانی که خداوند غیر از انرا اراده کند.و هیچ زن ومرد و کودکی و مظلومی از دست ستم کافران و خدانشناسها در امان نخواهند ماند..و فساد به راه میاندازند و مثل تو در جهت تحریف دین خدا و رسول خدا و تحریف کتاب اسمانی بلند میشوند.. باید انها را هرکجاکه باشند کشت. البته در زمان صدور دستور جهاد از طرف خداوند. انشاالله.من با خداوند و رسول خداوند موافقم در هر شرایطی.
مگر تو که میخوای دیگران را منحرف کنی.انشاالله نظرات مرا نشان بدی. و از جوابت اگاه بشم.
1- در ایه اول نشان مومنان یا اصحاب پیامبر امده.
اهان مشکل تو اینه که چرا در جنگ حق علیه باطل باید مومنان خشن باشندوبا کافران سختگیر؟؟؟
الان میگم.کافران و مشرکان ظالمان در حق خود و خداوند و پیامبر هستند..چرا؟؟
1-به خود.زیرا خود را به هلاکت میاندازند و به عذاب دنیا و اخرت گرفتار میشوند.
2-به خدا.زیرا دین خدا را منحرف میکنند مثل تو. و موجب هلاکت و گمراهی گروه زیادی از انسانها میشوند و به حق خداوند ظلم میکنند که انها را هدایت کرد و روزی ورحمت پاکیزه و هدایت به انها فرستاد.درواقع حق نشناسی بزرگی به خداوند میکنند و ظالمند.
3- به پیامبر اکرم ص.زیرا ایشان با تحمل سختی های زیادی در مقابل بت پرستان و ستمگران و مردم گمراه ظالم توانستند دین خداوند را بر زمین جاری کنند. و این ظلم است در حق ایشان اگر کسی بخواهد دین خدا و رسول خدا را از راه مستقیم به بیراهه و گمراهی بکشاند.
4- اگر با کافران و ظالمان به شدت رفتار نشوند .( البته این شدت فقط در زمان امدن دستور جهاد از طرف خداوند است که مهلت کافران به آخر رسیده))در زمین فساد میکنند و حقوق مظلومان را به ناحق میخورند.و مردم را به گمراهی کشانده و ایات خداوند را به مردم وارونه میکنند که مامن همه گمراهان اتش جهنم است. که در ان جاودانه خواهند ماند. مگر کسانی که خداوند غیر از انرا اراده کند.و هیچ زن ومرد و کودکی و مظلومی از دست ستم کافران و خدانشناسها در امان نخواهند ماند..و فساد به راه میاندازند و مثل تو در جهت تحریف دین خدا و رسول خدا و تحریف کتاب اسمانی بلند میشوند.. باید انها را هرکجاکه باشند کشت. البته در زمان صدور دستور جهاد از طرف خداوند. انشاالله.من با خداوند و رسول خداوند موافقم در هر شرایطی.
مگر تو که میخوای دیگران را منحرف کنی.انشاالله نظرات مرا نشان بدی. و از جوابت اگاه بشم.
ماله کشیدن بسه واقعا.
فقط در ماه گذشته یعنی جولای 2010 تعداد 192 جهاد و عملیات انتحاری و کشتار افراد بی سلاح و دفاع توسط مسلمانها نه فقط در مناطق جنگ خیز که در 23 کشوردنیا اتفاق افتاده و 1060 نفر کشته و 1860 نفر مجروح شدند ... در ده سال اخیر حدود بیست هزار مورد قتل و کشتارو نسل کشی به اسم اسلام انجام شده ... تا بحال فکر کردید از اولین سالهای پیدایش اسلام چند میلیون انسان توسط مسلمانها و به نام اسلام کشته شده اند ؟؟ چرا به نام هیچ خدای دیگری اینقدر آدم کشته نشده و نمیشه .... اینها از کجا اومده ؟ همه اتفاقیه ؟؟آیا این افراد همگی خودشون کج فهم و قاتل بالفطره بودند ؟ یا حداقل فکر می کردند از دستورات قران و اسلام برای کشتن و قتل و جنگ پیروی می کنند ؟ ... دستور به کشتن کافران .. کشتن هرکه از اسلام بر می گردد و .... چند خانه آتش زده شده ؟ ... خانه بی ایمانها ، مسیحی ها ، یهودی ها و .... یا به قول خود قران کفار و اهل کتاب، و افراد اون خونه کشته شدن ؟؟ ... حتما حقشون بوده، نه ؟ آیه هایی که دستور به جنگ ، کشتن و ... دادند سرچ کنید و بخونید ... بیشتر از 100 آیه در خود قران هست که دستور به جنگ و قتل و خونریزی با دلایل مختلف و بر علیه انسانهای مختلف داره ... کدوم وجدان بیداری می تونه قبول کنه که کسی بخاطر اینکه نمی خواد دیگه مسلمون باشه باید کشته بشه ؟؟
بدبختی هایی که امروز داریم از همین تعصب های بیجاست.
اسلام واقعی تو ایران که نیست ... در عربستان و افغانستان طالبانی و پاکستان که بالاترین آمار بربریت در جهان رو دارند هم که نیست. در سایر کشورهای اسلامی که بیشترین آمار فساد حکومتی وفحشا و دیکتاتوری و وحشیگری و نقض حقوق زنان را دارا هستندهم که نیست .اگه فکر می کنید اسلام واقعی اینجاها نیست به من بگید کجاست منم بدونم ... کجاست که قوانین اسلام کاملا پیاده شده و مردم خوشبختند .. قتل و خونریزی و بربریت وجود نداره ...صورت مساله رو پاکنکنید و نام اون محل رو به من بگید تا منم دوباره ایمان بیارم ... حقیقتی که بعضی دوستان سعی می کنن با توجیه کردن و ماله کشیدن ازش فرار بکنن همینه ... اتفاقا اسلام واقعی همینه و اگه کشوری مثل مالزی کمی متفاوته بخاطر اینه که احکام اسلام توش پیاده نمیشه
عزیزان، اسلام واقعی فقط در اروپا و امریکا (آن هم بخشهای خوب خوبش است) اصلا مهم نیست که مسلمانهای دنیا چه غلطی میکنند، مهم اینست که اسلام واقعی گل و بلبل است، مثال تاریخیش هم حکومت جمهوری آتن است که باعث پرورش ارشمیدس و ارسطو و افلاطون شد، با وجود چنین تاریخ درخشانی از اسلام واقعی عجیب است که بازهم اسلام را محکوم کنید!
بار درود
من زبان عربی را مثل عربها حرف میزنم.دوستان زیادی هم از عربها دارم.
فتل بهوجه معنای ستیز و کارزار را نمرساند.در این مورود عربها از واژه حرب و سعی و مبارزه استفاده میکنند.قتل فقط معنای کشتن را میدهد.
آخه ماله کشان نادونی که میگید "قتل" در عربی یعنی جنگ و نه کشتن. بابا قرن ۲۱ ام که نمیشه این بامبول ها رو سوار کرد. به گوگل ترانسلیت عربی هم که یه سر بزنید از خودتون و قران معجزه مقدستون شرمتون میاد، بابا برید تو یه سایت عربی یا صفحه فیس بوک عربی بپرسید بی مقدمه که "قتل"، "قاتل"، "قاتلوهم" یعنی چی. اگه اینقدر زبونید که میترسید از پذیرش نص صریح قرانتون چون میدونید غیر انسانی هست، به جای این اداها یه خاک دیگه به سر خودتون بریزید.راستی بر فرض محال که "قتل " یعنی "جنگیدن" مثلا تو جنگ چیکار باید bknn با هم؟ نوازش ؟ ارشاد رحمانی عرفانی؟ خوب تو جنگ قراره همدیگه رو بکشن ، چه فرقی حاصل شد برای اون وجدان دروغگوتون؟ اگه توان رویکرد شجاعانه تری نسبت به حقایق چیزی که بهش باور دارید رو ندارید لطفا توجیه های سخیف و مشمئز کننده نیارید. مثل همون حضرت "مختالا فخور" که با نام مستعار " اهدنا الصراط المستقیم" با چماق به میدون اومدن و مرقوم فرمودن، با خودتون ودینتون روراست باشد.
شبه وارد می شود که اسلام بازور شمشیر گسترش یافت.پاسخ:این حرف کاملا مخالف عقیده اسلامی است؛چراکه اسلام برای دفع شر دشمنانش به جنگ باآنان برخواست.ازقوانین جنگ اسلامیست که دراول دشمن رابه اسلام دعوت می دهد و درمرحله بعدی آن ها را به صلح با حکومت اسلامی و پرداخت جزیه«تقریبا مالیات امروزی»دعوت می دهد وبالاخره در مرحله سوم باآن هابه جنگ می پردازد.جزیه جای زکاتی است که از مسلمانان گرفته می شود وآن هم شرایطی دارد که از زنان و بچه هاوپیرمردانی که سن بالایی دارند،گرفته نمی شود.حقوق غیرمسلمانان«ذمی»کاملامحفوظ است و آن هابامسلمانان درهمه چیزبرابرند .پیامبر اسلام می فرماید«کسی که یک ذمی را بکشد بوی بهشت به آنان نمیرسد»و«کسی که یک ذمی راآزار دهد گویا مرا آزار داده است».اگر اسلام باشمشیر گسترش می یافت پس چرا کلیساها وبیعه های یهود و معابد دیگر ادیان محفوظ بودند و کسی حق تعرض یا تخریب آنان را نداشت.چرامسیحیان شام دروازه های شهرها را برهراکلیوس پادشاه روم بستند ومسلمانان را گفتند که ما زیر پرچم شما می آییم.خداوند در قرآن می فرماید «لا اکراه فی الدین»:تفسیر:«کسی ازمسلمانان حق ندارد غیرمسلمانی را بر اسلام اجبارکند»کسانیکه براین ادعاهستند دلیل بیاورند یاکه عقل خود را معیارقرار دهند تا این شبهه های بی اساس را برما ثابت کنند.
همه انرژی ات را مصرف میکنی که ازروی جهالت وتعصب انتقادبکنی وجایگزین ارایه نمی دهی اگراسلام این همه بدی را دارو پس لطف نموده دین دیگری را نشان بدهید من قبول کنم. البته یهودیت نباشدچون خودخواه هستند عیسویت هم نباشه چون تاچهل سال قبل که پیروانش ازش پیروی میکردندجزجنگ وبدبختی ووحشت چیزی حاصل نداشت ووقتی که رهایش کردندحالانصبی جامعه شان ارام است چون همه اتوییست شده اند...از زردشت هم نباشه چون دست اوردنداردوفقط حرف مفت میزندکه گفتار نیک و.......ودرایران هم دست اورد ندارد....پس هرچه بگردی بازهم اسلام است واسلام.ما یک ضرب امثل داریم که بالق لق س...دریاکثیف نمیشه لذاجوانهای ایران از قبل بیدارندضرورت به شما نییست که ازفنلند باپول سوسیال بیدارشان کنید.
دستاوردهای زرتشت اون مملکت زمان کورش کبیره.گاتها رو بخون دست اورد رو میبینی . دست اورد اسلام را هم که به قول خودت 1400ساله داریم همه جا میبینیم
دیروز 16 نوامبر، روز جهانی بردباری بود. بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل، در باره این روز گفت: راهی است برای زندگی براساس تفاهم متقابل و احترام به دیگران واعتقاد به اینکه از تنوع نباید ترسید بلکه باید آن را پذیرفت.
اما مسلمانان داعش در همین روز ویدئوی سربریدن 18 سوری را در اینترنت گذاشتند. 18 نفر سوری مسلمان که از نظر داعش مشرک بودند.
اگر میپرسید چرا، جوابش را خود داعش در ابتدای ویدئو اعلام کرد:
قال رسولالله: زَوَى لِی الْأَرْضَ فَرَأَیتُ مَشَارِقَهَا وَمَغَارِبَهَا وَإِنَّ أُمَّتِی سَیبْلُغُ مُلْکهَا مَا زُوِی لِی مِنْهَاوَأُعْطِیتُ الْکنْزَینِ الْأَحْمَرَ وَالْأَبْیضَ
محمد گفت: خداوند زمین را برای من جمع کرد و من از مشرق تا مغرب زمین را دیدم. قطعاً حکومت امتم به نقاطی که دیدم خواهد رسید و دو خزانه سرخ و سفید (یعنی طلا و نقره) به من داده شده است.
شما نظر بان کی مون را بیشتر میپسندید یا نظر محمد؟ خرد انسان راه بهتری پیش ما میگذارد یا علم الله؟
تو قران ضد و نقیص زیاده یه جا میگه پناه بده جای دیگه تو سوره توبه آیه 29 میگه همه غیر مسلمانان باید یا بمیرند یا مالیات اضافه بدهند یا مسلمان شوند. این چه خدائیست که مذاهب قبلی خود را قبول ندارد و کافر مینامد.
در قرآن هر جا كه از الله نام برده شده . الله مفعول واقع شده است يعني گوينده و فاعل كسي غير از الله است . هيچيك از آيه هاي قرآن وحي از جانب آفريدگار نيست بلكه اكثر آيات توهين و تهمت به آفريدگار است .مثلآ وقتي ميگويد ( بريده باد دستان ابولهب .........) مفهومش اين است كه خدا آنقدر ناتوان است كه ابولهب بنده ناچيز خود را نفرين ميكند ...وقتي كسي ميگويد كه من فهم و دركم از محمد بيشتر است و اگر محمد يك قلب دارد من دو قلب دارم .... آيه نازل ميشود كه ( اي محمد بگو به آنهائي كه ايمان آورده اند كه ما صلاح نميدانيم دو قلب در يكنفر قرار دهيم ..........) يعني خدا را متهم به ناداني ميكند . گويا الله نميداند كه مركز فرماندهي و هوش انسان در مغز است نه در قلب ...در سوره احزاب ميگويد ..( اي محمد زنان مؤمنه مسلمان آزاد را بگوي كه جلباب بر سر كنند تا شناخته شوند ( از كنيزان قابل تشخيص باشند ) و به اشتباه مورد آزار واذيت قرار نگيرند ( خدا را به بيعدالتي متهم ميكند ) مگر كنيز بنده همين خدا نيست ؟؟؟ و .........چرا بايد خدا اجازه دهد كه دختر و يا زن بينوائي كنيز باشد و خدا اجازه دهد كه هر جنايتي كه ميخواهند در حق او روادارند؟؟؟
پس آیاتی از قران که داعش به آنها استناد می کند، اینا هستند؟
آری این است اسلام واقعی که اجرا کنندگان آن داعش و رژیم ایران است.
بیسواد گرامی!
کجای آیه انفال 67 صحبت از کشتن آمده است؟ آن آیه می گوید پیامبران حق ندارند اسیر بگیرند تا جای پای خود را محکم کنند. چرا پیش فرض های ذهنی باطل خودت را به هر قیمتی بر آیه تحمیل می کنی؟ اگر معنی لغت ها را نمی دانی می توانی به متون لغت عرب رجوع کنی.
شما لینک را کامل نخواندهاید، یک بار دیگر کامل و با دقت بخوانید تا متوجه موضوع گردید.
ترجمه فولادوند:
هيچ پيامبرى را سزاوار نيست كه [براى اخذ سربها از دشمنان] اسيرانى بگيرد تا در زمين به طور كامل از آنان كشتار كند شما متاع دنيا را مىخواهيد و خدا آخرت را مىخواهد و خدا شكستناپذير حكيم است
ترجمه مکارم شیرازی:
هيچ پيامبري حق ندارد اسيراني (از دشمن) بگيرد تا كاملا بر آنها پيروز گردد (و جاي پاي خود را در زمين محكم كند) شما متاع ناپايدار دنيا را ميخواهيد (و مايليد اسيران بيشتري بگيريد و در برابر گرفتن مالي آزاد كنيد) ولي خداوند سراي ديگر را (براي شما) ميخواهد و خداوند قادر و حكيم است.
ترجمه خرمشاهی:
هيچ پيامبرى را نسزد كه اسيران [دشمن] را نگاه دارد، مگر زمانى كه در اين سرزمين استيلاء و استقرار يابد، شما متاع دنيوى مىخواهيد و خداوند آخرت را [براى شما] مىخواهد، و خداوند پيروزمند فرزانه است.
ترجمه مجتبوی:
هيچ پيامبرى را نسزد كه او را بنديان- اسيران جنگى براى فديهگرفتن يا فروختن- باشد تا آنگاه كه با كشتار [و خستن كافران در ميدان جنگ] در زمين چيره و پيروز شود- يعنى روانيست كه پيش از شكستن و سركوبكردن دشمن، نيروى رزمندگان اسلام صرف گرفتن اسير شود- شما كالاى اين جهان مىخواهيد و خدا [براى شما پاداش و نعمت جاويد] آن جهان را مىخواهد و خدا تواناى بىهمتا و داناى با حكمت
اولاً هیچ تصریحی دربارۀ قتل و کشتار در آن آیه وجود ندارد. به جای اینکه از فعل آشنای "قتل" استفاده کند از فعل تفسیربردار "يُثْخِنَ فِي الأَرْضِ" استفاده می کند. در حالی که با توجه به ادامه آیه استنباط می شود که آن اصطلاح به مفهوم "جستجوی مطامع دنیوی" باشد، شما روی چه معیاری این اصطلاح را به "قتل عام بسیار در زمین" تفسیر می کنید؟
ثانیاً از چهار ترجمه ای که ذکر کرده اید فقط در دو تا از اصطلاح قتل و کشتار استفاده شده است. روی چه معیاری صاف همین معنا را برای آیه انتخاب کردید؟
ثانیاً از روی همین ترجمه ها مضمون آیه کاملاً روشن و آشکار است. چیزی که من از آنها می فهمم این است که تازه مسلمان ها سعی می کردند از مشرکان اسیر بگیرند تا بعد بتوانند بابت پس دادن شان پول مطالبه کنند. آیه این رفتار مادی گرایانه را نهی کرده است. آیه می گوید در بحبوبه جنگ دنبال مطامع دنیوی نباشید و هیچ صحبت صریحی از قتل و کشتار وجود ندارد.
مسلمانان پس از اینکه در اولین جنگ اسیر گرفتند تا بابت آزادی آنها پول بگیرند، محمد از این کار آنها خوشش نیامد ولی نمیتوانست با آنها در کلیت مخالفت کند، این بود که در همان جنگ پس از اینکه نضر ابن حارث و عقبه ابن ابی محیط شعرای عرب را که اسیر بودند به علی دستور داد تا آنها را سر ببرند؛این آیه را از قول الله بیان نمود؛ منظورش همین است که نوشتم، یعنی سنت ما پیامبران اسیر گرفتن نیست کشتن است.
ضمنا در مورد سایر آیات هم نظر بدین.
وجداناً خودت متوجه حرف خودت هستی؟ محمد خوشش نیامد که یارانش دنبال منافع مادی از اسرا باشند اما دستور کشتن اسرا را صادر کرد؟! اگر محمد چنین شخصیت خل و چلی داشت، یهودی های مدینه چه نیازی داشتند آن همه توطئه علیه او درست کنند؟ با این اوصاف، هر کس محمد را می دید می فهمید این قدر دیوانه است و لازم نبود کسی نگران ایمان آوردن مردم به محمد باشد.
هر وقت بر حسب اتفاق به این وبلاگ سر می زنم به یک چیز اطمینان پیدا می کنیم: کفر کور با ایمان کور هیچ فرقی ندارد. هر دو به یک اندازه و به یک صورت، قوه فهم و درک و وجدان انسان را تخریب می کنند.
خل و چل نبود، جانی بالفطره بود.
در این مورد که یهودیان دنبال کشتن او بودند هم از ادعاهای او بود تا تمامی یهودیان را قتل عام کند، کشتن تمام مردان بنیقریظه که خود را تسلیم او کرده بودند در همین راستاست، در خود متن رفرنسش گذاشتم، کلیک کنید.
پیروز باشید!
خوابیده را می توان با تلنگری از خواب بیدار کرد اما کسی که خود را بخواب زده با صدای توپ هم بیدار نمی شود. سالهاست که با افتخار مذهب را ترک کرده ام. دینداری را بطور کلی. فردی بشدت مذهبی بودم اما وقتی فهمیدم محمد هم همانقدر در معرض خطاست که دیگران، در ترک همیشگی دین درنگ نکردم. اما هیچوقت کفر کور را انتخاب نکردم چون روی دیگر ایمان کور است. فقط می توانم آرزو کنم روزی از این خواب بیدار شوید. کینه مذهب شما را کور کرده است. امیدوارم روزی خود را به شکل حقیقی از قید مذهب رها کنید و آزاد اندیش شوید.
مسلمانان وحشی آدم خوار تروریست ( شهید ) پرور شهوت پرست حشری عقب مونده ذهنی تروریست جنگ طلب ضد بشر و ضد رفاه و آسایش بشر و به شدت کره الاغ و حسود و نر گدا گشنه و بی صفت و بی وجود و بی شخصیت و بی همه چیز
اول دعوت میکنه بعد میگه میگه صلح و مدل بده و در اخر اگه نشد میره جنگ
چقدر این جمله تو مثل لات سر کوجه ها هست
میگه یا نوچه من میشی یا هر روز بخوای از اینجا رد شی باید پول بدی اگه نوچم نشی اگه مولم ندی صورتتو خط خطی میکنم فهمیدی.
تو باشی قبول میکنی.
اخه نفهم خوشم میاد خودتون حواب خودتونم میدید.ولی امان از خریتتتتتتی که در شما هست تمومی نداره
ببخشید محاربه یعنی چی.ممنون میشم جواب بدید.چون تو چنتا ایه اوندخ محرابه کنن با میامبر میخواستم بدنم.محرابه یعنی چی ؟؟
اه از اسلام متنفرم من با یک مسلمون سنی مذهب در یک اتاقم من خودم قبلا شیعه بودم واجدادم پدر م هم شیعه هست ولی الان انسان ازاد اندیشم این مسلمون هر انسانه با تمدنی رو که میبینه میگه باید کشته بشه ولی خودش تموم گناهایی که به گفته قران گناهنو میکنه میگه خدا منو میبخشه چون مسلمونم ولی کافرا این دنیا باید ترور بشن اون دنیا بسوزن در اتش حالم از این خدایه بی عقل و بیرحم بهم میخوره .الله فاک
شما قران را همونطور که دوست دارید ترجمه و تفسیر میکنید
۱ _ کلمه قتال به معنی کشتن نیست بلکه معنی آن جنگیدن است
۲_ خداوند هرجا دستور به جنگ داده گفته هرجا کفار دست کشیدند با آنها صلح کنید
۳_ خیلی از سورهای قران مخصوص زمان خود نبی اکرم بوده
چرت و پرت نگو اين براي مقابله به مثل هست ايات جنگي در قران يا تدافعي يا درقبال عملي از طرف مقابل هستند عمدتا يا همه اين ايه رو ببينيد:
Holy Quran 2:190
------------------
وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ
اين ايه ١٩٠ سوره بقره هست ميگه با كساني كه با شما ميجنگند بجنگيد و زياده روي نكنيد(تعدي نكنيد) خداوند تعدي كنندگان را دوست ندارد يعني زياده روي نكنيد در جنگ در سنت پيامبر هم امده اگر ميتونيد حتي به درختان هم اسيب نزنيد ايه ٦ سوره توبه رو هم بخونيد ايه ١٣ سوره توبه هم اشاره به شروع كردن جنگ توسط طرف مقابل اشاره كرده
اين رو ببينيد حتي دوستي كفاري كه باهامون كاري نداشتن هم اشكال نداره ايه ٨ سوره ممتحنه
Holy Quran 60:8
------------------
لَّا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ
خدا شما را از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که در راه دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهی نمیکند؛ چرا که خداوند عدالتپیشگان را دوست دارد.
با استناد به چندین ایه قران مخالفان اسلام سعی دارند اسلام را دینی خشن که تنها زبان زور وقتل وکشار را میداندمعرفی کننداما اینان از دو نکته مهم دیگر غفلت میکنند ویا خود را به نادانی میزندد نکته اول اینکه اکنون در جهان بزرگترین اصل حقوق بشر ازادی بیان است وطرفداران دمکراسی وحقوق بشر برای ان سینه چاک میکنند زمانی که محمد قران بر او نازل گشت برای بیان ان با این مشکل بزرگ روبرو شد وبه او اجازه نمیدادند که نظرات خود را که همان ایات قران بود ازادانه بیان کند نه تنها به او اجازه نمیدادند بلکه انان را تحت تعقیب وشکنجه طاقت فرسا قرار میدادند به این هم بسنده نکردند اموال انها را غارت واخر سر انها را از خانه وکاشانه خود بیرون کردند پس اگر مومنین نمیجنگیدند واز عقیده خود دفاع نمیکردند میتوانستند اعمال مذهبی خود را ازادانه وبدون نگرانی انجام دهند ایا مخالفان اجازه اینکار را به انها میدادندیکی از بظاهر خشن ترین ایات قران در مورد جنگ وکشتار ایه چهارم سوره محمد است انگاه که کفار را ملاقات کردید یعنی برای جنگ با انها روبرو شدید پس گردنهایشان را بزنید وبسیار از انها بکشید وبندها را محکم ببندید تا به پیروزی برسید سپس که انها را ببند کشیدید بنابر مصلحت خود یا ببند گرفتگان را رها سازید ویا فدیه ای برای ازادی انها از انها بگیرید تا زمانی که اثار جنگ فروکش کند وجنگ خاتمه یابد بظاهر کشتن وبستن واخذ مال در این ایه به شدت تمام توصیه شده اما مخالفان این ایه را تا انجا ترجمه میکنند که یا ازادشان کنید ویا از انها فدیه بگیرید اما این نکته پایانی ایه را نمیخوانند تا زمانی که اتش جنگ فرو نشیند وپنگ پایان یابدلذا به مخاطب اینگونه القا میکنند که این دستور کشتن وبه بند کشیدن کافران دایمی است ومختص جنگ نیست در حالیکه بوضوح این اعمال در زمانی است که جنگ در جریان است وپس از پایان جنگ این دستوران قابل اجرا نیست حتی تضع الحرب اوزارها یعنی تا زمانی که جنگ برقرار است چنین کنید پس از پایان جنگ واز بین رفتن اثار ان ایندستور دیگرقابل اجرا نیست در تایید این مطلب ایه هشتم سوره ممتحنه است که بصراحت میگوید خداوند شما را نهی نمیکند که با کفاری که با شما نجنگیدند با انها مراوده کنید ودر حق انها نیکی کنید ودر مورد انها عدالت را رعایت کنید پس این موارد در زمان وقوع جنگ است وشما میدانید بقول معروف در جنگ حلوا خیرات نمیکنند هر دو طرف برای کشتن افراد وغارت اموال میایند ودر تمام جنگهای جهان این دو اصل پابرجاست واجرا میشود پس ملامتی در کشتن وغارت اموال بر طرف پیروز نیست کما اینکه طرف مقابل هم اگر پیروز میشد همینکار را انجام میداد اما نکته مهمی که در این ایه اشاره شده این است که اسیر نگیرید یا بدون مزد یا با مزد او را ازاد کنید واما محاربه با خدا ورسول که برای او حکم مرگ وقطع دست وپا وتبعید در نظر گرفته شده باز میگردد به ابتدای مطلب اگر خداوند خالق جهان برای هدایت وراهنمایی بشر رسولش را بفرستد ودیگران مانع ازادی بیان او شوند ودر این راه به اسلحه وزور متوسل شوند ایا چاره ای جز برخورد خشن میباشد چرا که انها ابتدا دست به اسلحه برده اند برای جلوگیری از ازادی بیان اگر ملتها این شهامت را داشتند که برای ازادی بیان بجنگند این همه دیکتاتور در جهان بوجود نمی امد واما نکته دوم که مخالفان هرگز به ان نمیپردازند یکه نمونه واضح وتاریخی در بخشش دین اسلام وجود دارد که هیچکس نمیتواند منکر ان شود میدانیم که معاویه یکی از مخالفان دین اسلام که مخالفت او همواره بصورت محاربه بوده ودر اکثر جنگها علیه مسلمانان مشارکت داشته بهنگام فتح مکه تسلیم میگردد ان اسلامی که توسط مخالفان تبلیغ میگردد باید برای معاویه پس از فتح مکه چندین حکم اعدامصادر میشد اما دین اسلام با وجود محاربه به شرط تسلیم از خون او گذشته وحتی خانه او وپناه اورندگان به خانه او را در امان قرار داده
با پوزش فراوان در انتهای مطلب بجای ابو سفیان به معاویه اشاره شده که بدینوسیله تصحیح میگردد
اگر منظور از قتال جنگیدن است وکشتن نیست پس یعنی جنگ کنید و آنها را نوازش کنید ؟! یا جنگ کنید و آنها را بکشید ؟و اگر این آیه ها فقط مخصوص زمان پیامبر بوده چرا مسلمانان به خود اجازه دادند و به ایران حمله کردند و قتل و غارت و تجاوز کردند به اسم اینکه کافرند و قتل و کشتن را جهاد و دزدی اموالشان را غنیمت و تجاوز به نوامیس غیر مسلمان یا کافر را گرفتن کنیز میدانند ؟!!؟!
ضمن اینکه آیات زیادی تو خوده قرآن وجود داره ک تصدیق کننده ی تورات و زبور و انجیل هست. 4نفر رو ب محکمه میبرن 3نفر اول شهادت های مشابه میدن و نفر چهارم متفاوت از بقیه...
ازش میپرسن کدومتون درست میگید؟؟
ب دروغگو بودن خودش اعتراف نمیکنه اما بارها و بارها با صراحت میگه 3نفر قبلی راستگو هستند و ب حرفای آنها گوش دهید.
3نفر اول : تورات زبور انجیل
نفر چهارم : قرآن و آیات تصدیق کننده ی کتب پیشین و دستور ب پیروی از آنها.
زمانی ک محمد در مجاورت اهل کتاب زندگی میکرده از ترسش آیاتی بنا ب مدارا میاره و بعد از هجرت ک با وعده های دروغین بهشت و حوری لشکر جمع میکنه میگه حالا برید بزنید بکشید تار و مار کنید و کفر رو ازبین ببرید.
سوال کلیدی :
اسم پدر محمد عبدالله بوده درحالی ک محمد پیام آوری برای دعوت بت پرستان ب پرستش خدای یگانه الله بود. پس الله ک قبل تولد محمد دربین بت پرستان وجود داشته کی بود؟
الله نام بزرگترین بت کعبه بوده و پدر محمد از خادمین اون بت بزرگ بوده
احسنت. کلا شناخت آیات قرآن خیلی آسون هست به شرطی که غرض ورزی توش نباشه. کاری که نگارنده کرده شبیه تدوین فیلم و بریدن یک قسمت و چسباندن در جای دیگر برای القا یک معنی هست
شوربختانه شما دارید اراجیف ملایان را تکرار میکنید،
این مسلمانان متجاوز هستند که در جهاد تهاجمی به کشورهای غیر مسلمان حمله میکنند، و امروز داعش نماینده راستین اون محمد رسول الله حشری پدوفیل زنباره جنایتکار هست،
باور کنید که اسلام کثیفترین دین دنیاست.
متاسفانه شما دارید یاوه های ملایان را نشخوار میکنید،
این مسلمانان هستند که در جهاد ابتدایی به کشورهای غیر مسلمان حمله میکنند، و امروز داعش نماینده راستین اون محمد رسول الله حشری پدوفیل متجاوز مادرقحبه جنایتکار هست،
باور کنید که اسلام کثیفترین دین دنیاست و ارزش قران از دستمال توالت هم کمتره.
اتفاقا برای تمام زمان هاست و نه فقط برای زمان جنگ به چه دلیل میگم برای همه زمان هاست چون هم دستور قتل هم برده داری زنان همه چند همسری و مسائل ریز و درشت قرآن برای همه زمان هاست به دو دلیل چون شما مسلمانان قرآن را مقدس می دانید و می گویید این کتاب از سمت خداست و سخن خدا نمیتواند محدود به زمان باشد چون ما داریم راجب خدا حرف میزنیم نه بغال سر کوچه که یک روز بری مغازه و بگه قیمت فلان چیز اینقدر و فردا بری ۱۸۰ درجه بچرخه بگه نه حالا قیمتش اینقدر حرفی که خدا میزنه برای تمام دوران ها تا ابد پایدار چون شما مسلمانان می گید قرآن مقدس استدلال شما در صورتی درست بود که می گفتید قرآن مقدس نیست و از خدا نیست و نویسنده آن محمد که شما مسلمانان نمیپذیرید و دوم شما مسلمانان متعصب محمد را الگوی اخلاقی خود می دانید پس چرا رفتارهایی را که محمد انجام داده را بعد میدانید ولی در عین حال محمد را الگوی اخلاقی میدونید یعنی شما معتقد هستید مثلا چند همسری کار زیاد اخلاقی نیست ولی برای محمد غیر اخلاقی نمیبینید یا در در آیه سی و دو سوره مائده خدا گفته اگر بشری را نجات بدین انگار بشریت را نجات دادین و اگر بشری را بکشید انگار بشریت را کشتید اگر قرآن از خداست و نویسنده این کتاب من دراری محمد نیست پس چطور خدا که کشتن را کاملا بر طبق سوره مائده آیه سی و دو حرام میدونه بعد در وره توبه در خیلی آیاتش میگه با کفار روبرو شدین آنها را بکشید مگه زمانی که خدا سوره مائده آیه سس و دو را نازل میکرد یادش نبود که این عده کفار و مشترکند مگه از بدو خلقت نمیدونست اینا کفار و مشارکت جرا از همان اول این ها را از بین نبرد و گذاشت فساد کنند و بعد گفت با این ها به جنگ به محمد بعد محمد چطور از هردو این آیات که کاملا متناقض هستند اطاعت کرده چون یک آیه تاکید زیادی بر نوشتن داره و آیه بعد تاکید زیادی بر کشتن داره و چطور میشه خدا که کشتن را فعال حرام قرار داده در اسلام و گناه کبیره هست خود خدا به پیامبرش میگه تو مرتکب فعل حرام قتل نفس بشو مگه گرفتن جان و قتل نفس از نظر حقوقی و شرعی حرام نیست در اسلام پس چطور شما میگید برای محمد چنین کاری جایز یعنی کشتن کفار چون آنها محمد را آزار می دادند این چه استدلال ابلهانه ای پس اگر اینجوری بود همه ما باید نصف آدم هایی که لاهوشون روبرو میشیم را بکشسم چون آنها هم با عقاید ذهنی ما مخالفند عقایدی که هر چند خیلی هم اثباتش نکردیم مثل معجزه بودن قرآن که مسلمانان برش تاکید دارند درحالی که خود قرآن میگه ما معجزه ای نفرستادیم چون نسل های ءذشته ایمان نیاورند که این هم دروغ یهودیان به مسیح ایمان آورند مسیحی شدند و مسلمانان و محمد در طول تاریخ با غیر مسلمانان یا به اصطلاح کفار و مشرکین برای هیچ و پوچ و عقاید اثبات نشده و میانبر بدون معجزه و دینی که حقانیت زیر سوال می جنگیدن .
ارسال یک نظر