ناباوران

اسلام آمیزه‌ای است از جنایت، تجاوز و خرافه؛ آنچه که سوداگران دینی آن را معجزه ای الهی می‌ خوانند، خرافاتی بیش نیست. در این دین زن وسیله ای است جنسی در اختیار مرد، مجوز تصاحب زنان کفار نیز در همین راستاست. تاریخ جانیان زیادی را به خود دیده، اما محمد تنها جنایتکاری است که پیروانش طبق سنت او همچنان جنایت و قتل می کنند. در این دین تنها مسلمانان انسان شمرده می‌شوند و دیگران جانور؛ پس با مشعل روشنگری، سایه سنگین، سیاه و تاریک مذهب را که همان اندیشه‌ی ضحاکین مار به دوش است را از میهنمان بر خواهیم چید.

جستجو کردن موضوعات خاص (لطفا کلمات مربوطه را وارد نمائید)

100 مورد از تناقضات و اشتباهات ساختاری قرآن

 بزرگترین تناقض ادیان در این است که اگر خدایشان پدید آورده تمام جهان است، پس آیا منطقی است که خدا به زمینی بسیار کوچک، تا این اندازه ا...

۱۳۸۸ شهریور ۸, یکشنبه

معجزه علمی قرآن , مغلطه یا حقیقت

ابتدا مغلطه کاری مغلطه بازان اسلامی را بخوانید :
معجزه علمی قرآن در مورد جو زمین و آسمان ها، کرسی و عرش خداوندPosted on آگوست 4, 2009 by aqeedehahlesonnatدر قرآن خداوند توجه ما را به موضوع مهمی در مورد جو زمین جلب می کند.(وَجَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آیَاتِهَا مُعْرِضُونَ) سوره انبیا آیه ۳۲“و آسمان را سقفی محافظ قرار دادیم ولی آن ها از نشانه های او روی گردان هستند”.این خاصیت آسمان با تحقیقات دانشمندان در قرن ۲۰ ثابت شد. جوی که اطراف زمین را فراگرفته است دارای عملکرد های حیاتی بسیار مهمی است. یک نقش آن حفاظت کردن زمین در مقابل شهاب سنگ های کوچک و بزرگ است تا به زمین برخورد نکنند.علاوه بر این، جو زمین تشعشعات خورشیدی را صافی می کند و اجازه نمی دهد که همگی آن ها از جو عبور کنند زیرا بسیاری از آن ها برای حیات روی کره زمین بسیار خطرناک هستند…معجزه علمی قرآن در مورد جو زمین و آسمان ها، کرسی و عرش خداوند…. در قرآن خداوند توجه ما را به موضوع مهمی در مورد جو زمین جلب می کند.(وَجَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آیَاتِهَا مُعْرِضُونَ) سوره انبیا آیه ۳۲“و آسمان را سقفی محافظ قرار دادیم ولی آن ها از نشانه های او روی گردان هستند”.این خاصیت آسمان با تحقیقات دانشمندان در قرن ۲۰ ثابت شد. جوی که اطراف زمین را فراگرفته است دارای عملکرد های حیاتی بسیار مهمی است. یک نقش آن حفاظت کردن زمین در مقابل شهاب سنگ های کوچک و بزرگ است تا به زمین برخورد نکنند.علاوه بر این، جو زمین تشعشعات خورشیدی را صافی می کند و اجازه نمی دهد که همگی آن ها از جو عبور کنند زیرا بسیاری از آن ها برای حیات روی کره زمین بسیار خطرناک هستند. جالب است که جو تنها تشعشات مفید و بی ضرر شامل نور قابل مشاهده ، فرکانس محدوده اشعه فرابنفش و امواج رادیویی را اجازه عبور می دهد. تمامی این تشعشعات برای حیات روی زمین ضروری هستند. فرکانس محدوده اشعه فرابنفش که جو زمین تنها مقداری از آن را اجازه عبور می دهد برای انجام عمل فوتوسنتز که در گیاهان انجام می شود بسیار مهم است. بیشتر تشعشعات فرابنفش قوی که از طرف خورشید ساطع می شوند توسط جو گرفته می شوند و فقط قسمت ضروری و کمی از آن طیف به زمین می رسد.نقش حفاظتی جو به این جا خاتمه نمی یابد. جو همچنین زمین را در مقابل دمای بسیار کم فضای بیرونی که حدود ۲۷۰ درجه سانتی گراد زیر صفر است حفاظت می کند.شکل بالا نشان دهنده شهاب سنگی است که به طرف زمین در حال حرکت می باشد. خرده سنگ هایی که در فضا سرگردان هستند و تعدادشان بسیار زیاد می باشد خطر زیادی برای زمین دارند. اگر به سطح ماه نگاه کنید می بینید که دارای فرورفتگی های عمیقی است که در اثر برخورد شهاب سنگ ها با آن می باشد. ولی خداوند خالق جو زمین را به گونه ای آفریده است تا این اجرام اجازه رسیدن به زمین نداشته باشند و قبل از رسیدن به سطح زمین در اثر حرارت زیاد به وجود آمده در اثر اصطکاک با جو ذوب می شوند. خداوند را به خاطر این نعمت بزرگ شاکر هستیم؟بسیاری از ما حتی به آسمان بالای سرخودمان نگاه نمی کنیم چه برسد به اینکه به نقش آن توجه کنیم. تصور کنید که این نقش جو در حفاظت در مقابل سنگ های آسمانی وجود نداشت، آن وقت زمین به چه شکلی در می آمد؟ آن وقت ساکنان زمین باید دائم در مورد برخورد سنگ ها نگران باشند.به این تصویر نگاه کنید.تصویری از حفره عظیمی می باشد که در اثر برخورد یک شهاب سنگ در صحرای آریزونای آمریکا ایجاد شده است. انرژی ساطع شده از خورشید آن قدر زیاد است که حتی تصور آن برای ما مشکل می باشد. یک انفجار خورشیدی معادل ۱۰۰ میلیارد بمب اتمی است که آمریکا در جنگ جهانی درشهر هیروشیمای ژاپن انداخت. به شکل شماره ۴ نگاه کنید.در هر لحظه ده ها انفجار از این نوع در خورشید رخ می دهد. ۵۸ ساعت بعد از یکی از این انفجارات مشاهده شد که عقربه های قطب نماها حرکاتی غیر عادی نشان می دهند و دمای جو زمین در ارتفاع ۲۵۰ کیلومتری به بیش از ۲۵۰۰ درجه سانتی گراد رسید. بدون وجود جو مناسب و کمربند ون آلن، این تشعشعات زندگی را روی زمین به سرعت نابود می کرد.مگنتوسفر (magnetosphere) یا میدان مغناطیسی اطراف زمین که به خاطر میدان مغناطیسی خود زمین به وجود می آید، زمین را در مقابل اجرام آسمانی، تشعشعات خورشید و ذرات کیهانی حفاظت می کند. این میدان مغناطیسی که در شکل شماره ۴ آن را می بینید به نام کمربند ون آلن نیز شناخته شده است و صدها کیلومتر بالاتر از جو زمین قرار دارد. دکتر Hough Ross در مورد اهمیت کمربند ون آلن می گوید:در حقیقت زمین بیشترین چگالی را در میان تمامی سیارات منظومه شمسی دارد. هسته زمین که از دو فلز نیکل و آهن تشکیل شده است عامل به وجود آمدن این میدان مغناطیسی است. این میدان مغناطیسی نیز به نوبه خود کمربند ون آلن را به وجود می آورد که زمین را در مقابل بمباران تشعشعات خورشیدی حفاظت می کند. اگر این حفاظ وجود نداشت حیات روی زمین غیر ممکن بود. تنها سیاره دیگری که میدان مغناطیسی دارد مریخ می باشد اما قدرت آن ۱۰۰ برابر کم تر از قدرت جو زمین است. حتی سیاره زهره که خواهر سیاره زمین می باشد دارای میدان مغناطیسی نیست و این میدان فقط برای زمین خلق شده است.این تنها گوشه ای از معجزات علمی قرآن در مورد کیهان بود. آیات بسیاری در قرآن وجود دارد که انسان ها را به تامل در این مورد جلب می کند.

اما پاسخ:
     اولا متاسفم که بگویم که نویسنده امانت را در ترجمه رعایت نکرده است، او کلمه‌ی محفوظ را محافظ معنا نموده، محافظ یعنی چیزی که چیزهای دیگر را حفظ می‌نماید؛ محفوظ اسمی است مفعول و به معنای حفاظت شده می‌باشد، یعنی اینکه خود آسمان نیازبه حفظ دارد.
      اما این به اصطلاح روشنفکران دینی در اینجا اینگونه القا می‌نمایند که آسمان همان جو می‌باشد، و اینکه الله بیان نموده، ما آسمان را سقفی محفوظ قرار دادیم، منظورش لایه ی ازن و.... است.
در پاسخ باید گفت که از نظر قرآن کل ستارگان گیتی در آسمان دنیا (پائین) قرار دارند: 
      إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ (صافات/6) ما آسمان دنیا (پائين) را با ستارگان تزيين كرديم.
در فصلت/12 نیز عینا به این مسئله اشاره شده:
      فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاء أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ در اين هنگام آنها را به صورت هفت آسمان در دو روز آفريد، و آنچه را مي‏خواست در هر آسماني مقدر فرمود، و آسمان دنیا (پائين) را با چراغهاي (ستارگان) زينت بخشيديم و (پرتاب شهاب سنگها) از استراق سمع شياطين حفظ كرديم، اين است تقدير خداوند دانا.

منظور قرآن از سقف محفوظ، حفظ آسمان از استراق سمع شیطانهاست:
إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ (صافات/7) ما آسمان دنيا را به زيور ستارگان آراسته‏ايم।‏
وَحِفْظًا مِّن كُلِّ شَيْطَانٍ مَّارِدٍ (صافات/8) و از هر شيطان سركشى محفوظ داشته‏ايم।‏
     لَا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَيُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ(صافات/9) به [اسرار] ملأاعلى گوش نتوانند داد و از هر طرف به سویشان (با شهاب سنگ) پرتاب میشود.
دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ (صافات/10) مگر كسى كه ربايشى بربايد (اطلاعاتی بدست آورد و فرار کند) که در این صورت شهاب سنگی به سویش پرتاب میگردد.

همچنین الله، شهاب سنگ را برای زدن به شیاطین پرتاب می‌کند.
پس طبق نوشته های مغلطه کاران، اگر منظور قرآن از آسمان، طبقات گوناگون جو میباشد، پس ستارگان باید در همین نزدیکی قرار داشته باشند!

===========================

به یکی دیگر از این نوشته ها توجه نمائید :
     جدیدترین نظریهء علمی ثابت کرده است که زمین جزئی از منظومهء شمسی بوده و به مرور زمان از آن جدا شده، به سردی گرایده و قابلیت زندگی را پیدا کرده است। برای صحت این نظریه به وجود آتش فشان ها در بطن زمین و زمین لرزه ها در اثر این آتش فشان ها اشاره میکنند. این نظریهء علمی جدید آنچه را که در قرآن بدان اشاره شده است تأیید میکند:أولم یرالّذین کفروا أنّ السّموات ولأرض کانتا رتقاً ففتقناهما و جعلنا من الماء کلّ شیءٍ حی، أفلا تؤمنون.( آیا ندیدند کسانیکه کافر شدند، هر آیینه بود آسمانها و زمین خشک و بهم چسپیده، ما گشادیم آنرا و زنده گردانیدیم از آب همه چیز را. آیا ایمان نمی آورند؟) استاد طباره میگوید: این یکی از معجزات علمی قرآن است که علمی جدید آنرا تأیید میکند. علم ثابت کرده است که این هستی یک کتلهء متصل با هم بوده و به مرور زمان تقسیم شده است. منظومهء شمسی ما در نتیجهء همین انقسامات بمیان آمده است. هر چه بخش دوم از آیت ( و جعلنا من الماء کلّ شیءٍ حی...) این آشکارترین اشاره به تأیید حقیقت علمی است که دانشمندان راز آنرا کشف کرده اند. بیشترین کاووشهای کیمیاوی به آب ضرورت دارد و آب عنصر اساسی ادامهء زندگی در هستی و نباتات است. 1ـ رتق بمعنای با هم متصل و یکجا. 2ـ فتق جدایی میان دو چیز. دیگر اینکه؛ این آیت نشان میدهد که خالق و ایجادگر این هستی آنرا بگونه ای ساخته است که برای مخلوقاتش قابل زندگی باشد. اگر درجهء حرارت بحد زیاد پایان باشد درجهء آکسیجن در آن بسیاز زیادی است، وقتی آب جامد میشود حرارت زیادی از آن بیرون رانده میشود و زیر آبرا برای زندگی حیوانات آبی مساعد میسازد. و عجیبترین حکمت قرآنی اینست که، با کلمات بسیار ارزشمندی راز زندگی را بیان میدارد. از ابن عباس(رض) روایت شده است که، در تفسیر این آیت فرموده اند: آسمان بهم چسپیده بود و باران نمی بارید، زمین خشک بود و گیاه نمیرویید، وقتی در زمین مخلوقات پیدا کرده شد آسمان با باران کشوده شد و زمین هم گشوده شد و از آن گیاهان رویید. تفسیر ابن کثیر ج3 ص187 من بدین نظر هستم که؛ این یک تفسیر خوبی است و ازباب استعاره مفسرین پیشین بدین نظر اند، ولی این مانع این نیست که در قرآن نکات علمی وجود داشته باشد که در گذشته مفسرین بدان آگاهی نداشتند و علم امروزی آنرا کشف کرده است و آیات قرآنی احتمال چندین توجیه را دارند. اینجا هیچ مانع از فهم اسرار قرآن وجود ندارد و میشود که متأخرین چیزهای را بدانند که متقدمین نداسته بودند. خداوند(ج) فرموده است: سنریهم آیاتنا فی الآفاق و فی أنفسهم حتی یتبیّن لهم أنّه الحق. ( بزودی مینمایم ما برایشان نشانه های قدرت خود را در کناره جهان ( طبیعت) و در ذات خودشان، تا برایشان ثابت گردد که این قرآن حق است)شاید این از نشانه های اعجاز باشد که خداوند(ج) در قرن بیستم توسط انسان آنرا کشف کرده است.دانشمند دیگری بنام ( جامو) میگوید: هستی در وهلهء اول پیدایشش پر از گازهای بوده که طور منظم در فضا توزیع شده بودند و از آنجا عملیهء تکوین آغاز یافته است. این نظریه ای است که قرآنکریم آنرا تأیید میکند. اگر نص قرآنی در رابطه موجود نمیبود شاید اکثر ما این فرضیهء علمی را نادرست میپنداشتیم و یا به آن بدیدهء شک مینگریستیم. : ثمّ استوی إلی السّماء و هی دخانٌ، فقال لها و للأرض إتیا طوعاً أو کرهاً، قالتا أتینا طائعین.( بعد از آن بسوی آسمان شد که از دود بود، و گفت برای آن و زمین بیایید بفرمان من خواسته یا نخواسته، گفتند: آمدیم خواسته و فرمانبردار) درین آیت کریمه قرآن مصدر پیدایش و خلقت این هستی را دود( دخان) معرفی کرده است. دود چیزی است که عربها از اشیاء ملموس آنرا درک میکردند که در حقیقت همان گاز است. آیا چهارده قرن قبل در مقدور یک شخص که خواندن و نگاشتن نمیدانست بود که این کشف علمی قرن بیستم را بداند، آنهم در زمانیکه مردم از هستی و اسرار آن چیزی نمیدانستند؟!پیدایش هستی: دانشمند فضایی( جینز) میگوید: اولین مادهء هستی بشکل گازهای بوده اند که در فضا طور منظم وجود داشتند و مجموعهء کهکهشانها از کثافت وتجمع این گاز های پدید آمده اند.دانشمند دیگری بنام ( جامو) میگوید: هستی در وهلهء اول پیدایشش پر از گازهای بوده که طور منظم در فضا توزیع شده بودند و از آنجا عملیهء تکوین آغاز یافته است. این نظریه ای است که قرآنکریم آنرا تأیید میکند. اگر نص قرآنی در رابطه موجود نمیبود شاید اکثر ما این فرضیهء علمی را نادرست میپنداشتیم و یا به آن بدیدهء شک مینگریستیم. : ثمّ استوی إلی السّماء و هی دخانٌ، فقال لها و للأرض إتیا طوعاً أو کرهاً، قالتا أتینا طائعین.( بعد از آن بسوی آسمان شد که از دود بود، و گفت برای آن و زمین بیایید بفرمان من خواسته یا نخواسته، گفتند: آمدیم خواسته و فرمانبردار) درین آیت کریمه قرآن مصدر پیدایش و خلقت این هستی را دود( دخان) معرفی کرده است. دود چیزی است که عربها از اشیاء ملموس آنرا درک میکردند که در حقیقت همان گاز است. آیا چهارده قرن قبل در مقدور یک شخص که خواندن و نگاشتن نمیدانست بود که این کشف علمی قرن بیستم را بداند، آنهم در زمانیکه مردم از هستی و اسرار آن چیزی نمیدانستند؟!

مطلبی دیگر از نوع شالاتانیزم اسلامی را بخوانید که چگونه آسمان را به ریسمان پیوند می‌دهند!
در پاسخ باید عرض کرد که الله ابتدا زمین را در دو روز خلق نمود:
     قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَندَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ (فصلت/9) بگو: آيا شما به آن كسي كه زمين را در دو روز آفريد كافر هستيد؟ و براي او همانندهائي قائل مي‏شويد؟ او پروردگار جهانيان است .

و در دو روز دیگر آنچه را که در زمین است خلق می‌نماید، پس خلقت زمین و آنچه را که در آن است در چهار روز به پایان می‌رسد:
      وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِن فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاء لِّلسَّائِلِينَ (فصلت/10) و در آن لنگرهائی (کوهها) قرار داد و بركاتي در آن آفريد، و مواد غذائي مختلف آن را مقدر فرمود، اينها همه در چهار روز بود، درست به اندازه نياز تقاضا كنندگان!
      او در آغاز زمین و آنچه را که در آن است خلق نمود، بعد از این است که به سراغ آسمانها می‌رود و آنها را در دو روز خلق و محکم می‌نماید تا مبادا بر زمین بیفتد:
     أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِي الْأَرْضِ وَالْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَيُمْسِكُ السَّمَاء أَن تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ (حج/22) آيا نديده‏اى كه الله آنچه را در زمين است به نفع شما رام گردانيد و كشتيها در دريا به فرمان او روانند و آسمان را نگاه مى‏دارد تا [مبادا] بر زمين فرو افتد مگر به اذن خودش در الله نسبت به مردم سخت رئوف و مهربان است।
      پس از خلقت زمین و آنچه را که در آن هست یعنی کوهها و نهرها و ... به خلقت آسمان پرداخت:
     ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ (فصلت/11 ) سپس به آسمان پرداخت كه به صورت دودى (ناشی از پیدایش زمین) بود، به آن و به زمين فرمود خواه يا ناخواه رام شويد، [به زبان حال‏] گفتند البته رام و تسليم هستيم‏.
     فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاء أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ (فصلت/12) در اين هنگام آنها را به صورت هفت آسمان در دو روز آفريد، و آنچه را مي‏خواست در هر آسماني مقدر فرمود، و آسمان پائين را با چراغهاي زينت بخشيديم و (با شهابها) از استراق سمع شياطين حفظ كرديم، اين است تقدير الله دانا।

الله آسمان را بر روی زمین خلق نمود:
      أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ (انبیاء/30) آيا كسانى كه كفر ورزيدند ندانستند كه آسمانها و زمين هر دو به هم چسبیده بودند و ما آن دو را از هم جدا ساختيم و هر چيز زنده‏اى را از آب پديد آورديم آيا ايمان نمى‏آورند.
و سپس آنرا بالا برد:
رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا (نازعات/28) سقف کلفتش را بالابرده و آن را محکم ساخت (که نیفتد).
إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَن تَزُولَا وَلَئِن زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا (فاطر/41)

آیا نوشته های بالا توهین به علم نیست که الله ادعا دارد، ابتدا زمین، سپس کوهها، پس از آن آسمان و در آخر ستارگان را خلق می‌کند؟
من در نوشته های بالا از خودم زیاد مطلب ننوشتم؛ بخوانید و شالاتانیزم را دریابید.

برای بررسی بیشتر این موضوع اینجا را کلیک نمائید.
مطلبی دیگر از نوع شالاتانیزم اسلامی را بخوانید که چگونه آسمان را به ریسمان پیوند میدهند.

=============================
کمبود آکسیژن:از زمانی که عملیه و توانای پرواز برای بشر میسر شد دانشمندان به یک پدیده ای طبیعی پی بردند که عبارت از کمبود آکسیژن در طبقات بالای فضاست। وقتی انسان به بالا میرود و در فضا قرار میگیرد این امر را درک میکند و احساس نفس تنگی مینماید و هرچه بالا میرود احساس خفقان میکند و تا حدی که دیگر زندگی بدون آکسیژن غیر ممکن میگردد। از همینرو خدمه های پرواز به مسافرین می آموزند که که هرگاه طیاره به ارتفاع بیشتر از 35 هزار قدم بلند شود خریطه های اکسیژن های مصنوعی را استفاده کنند। ولی قرآنکریم در چهارده قرن قبل و قبل از کشف عملیهء پرواز به این امر اشاره کرده است: ( فمن یریدالله أن یهدیه یشرح صدره للإسلام و من یرید أن یضله یجعل صدره ضیقاً حرجاً کأنّما یصّّعّد فی السّماء। ـ کسی را اراده کند خداوند که هدایت کند اورا، گشاده میسازد سینهء او را به اسلام و کسی را که بخواهد گمراه کند میگرداند سینهء اورا تنگ، مشکلدار گویا اینکه به آسمان بالا میرودـ (در گذشته متقدّمین این آیت را مطابق فهم خود و زمان خود تفسیر میکردند و میگفتند: یعنی همانند کسیکه تلاش میکند تا به آسمان برود، ولی نمیتواند। یا اینکه؛ کسی تلاشی کاری را کند که محال است। علم جدید آمد و معجزه علمی قرآن ظاهر شد و یک اتفاق عجیبی را میان آیت قرآن و واقعیت علمی ایجاد کرد। این یک تصدیق دیگری بود درین عصر بر راستی نبوت محمد(ص)। قسم بخداست این قرآن چه زیبا و پذیرفتنیست!

اشاره ایشان به این آیه است:
     فَمَن يُرِدِ اللّهُ أَن يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلاَمِ وَمَن يُرِدْ أَن يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاء كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ (انعام/125) پس هر كه را الله بخواهد كه راهنمائی کند، سينه‌اش برای اسلام گشاد می‌کند و هر كه را بخواهد كه گمراه كند، سينه او را تنگ و بسته می‌گرداند گويى در آسمان بالا می‌رود؛ اینگونه است گه الله پلیدی را بر كسانى كه ايمان نمی‌آورد می‌گذارد.
اولا؛ این مسئله فقط در جو زمین رخ می‌دهد، آن هم عکس این حالتی که بیان شده.
ثانیا؛ این مسئله بیشتر به خاطر کمبود فشار است تا اکسیژن.
و البته از نظر آقایان، جو زمین همان آسمان است؛ که مغلطه کاریست، این مسئله را توضیح دادم.
اما اگر باز جو زمین را آسمان فرض کنند که البته ستارگان را خارج از آسمان در نظر می‌گیرند؛ قرآن ار لفظ" ضقا حرجا" که به معنای تنگی شدید است، استفاده می‌کند؛ در ابتدای آیه، قرآن می‌گوید که ما سینه ی او را گشاد میسازیم و فشاری ار جانب الله، بر سینه‌اش وارد نمی‌شود، این بدان معناست، هنگامی که او بر روی زمین قرار دارد، فشاری را تحمل نمیکند؛ اما همین که بالا رفت، آنچنان فشاری بر سینه اش وارد می‌شود که احساس تنگی شدید در سینه را دارد؛ این گفته، خلاف قوانین پاسکال در زمینه ی فشار میباشد، زیرا در ارتفاع، فشار کمتر می‌شود؛ مثلا اگر شما با داشتن کپسول اکسیژن به قله اورست بروید، قطعا با مشکل مواجه خواهی شد، دلیلش هم کمبود فشار بر شما، حالا اگر در همین حال سوار بر یالن به ارتفاع بسیار بالاتری بروید ممکن به همین دلیل ممکن است با مرگ مواجه شوید.

مغلطه کاری دیگر

پرده های جنین:
علم ثابت کرده است که جنین در رحم مادر محاط به سه پرده است، این پرده ها تنها با تشریخ دقیق علمی قابل درک میشود، ورنه با دید چشم تنها میتوانی یک پرده را مشاهده کنی। این چیزی است که طب امروز به آن پی برده است، ولی قرآنکریم از قبل این امر را تأیید کرده است। این آیت در سورهء زمر: یخلقکم فی بطون أمّهاتکم خلقاً من بعد خلقٍ فی ظلماتٍ ثلاث، ذلکم الله ربّکم له الملک।( آفرید شمارا در شکم های مادران تان آفریدنی بعد از آفریدنی در تاریکی های سه گانه، اینست خدای شما پروردگارتان که اوراست پادشاه)درین آیت خداوند (ج) خبر داده است که جنین در سه پرده پوشیده است که آنهارا بنام ظلمات( تاریکها) یاد نموده است، چون این پرده ها طوری اند که مانع رسیدن نور و روشنی به جنین میشوند। علم امروزی هم به این حقیقت تأکید دارد.

    اولا این خلقت ربطی به پرده و غیر پرده ندارد, قرآن اشاره به مراحل خلقت سه گانه ی انسان را دارد(از دید خودش) او را ابتدا از گل بدبوئی آفرید:
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ (»ومنون/12) و به راستى كه انسان را از چكيده گل آفريديم‏.
سپس او را بصورت نطفه‌ای در جایگاهی امن (رحم) و استوار قرار داد:
ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ (مومنون/13) آنگاه او را به صورت نطفه‏اى در جايگاهى استوار قرار داديم‏।
و مرحله سوم همان تبدیل او به علقه (خون بسته ) می‌باشد:
      ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ (مومنون/14) آنگاه نطفه را به صورت خون بسته و سپس خون بسته را به صورت گوشت پاره درآورديم، و سپس گوشت پاره را استخواندار كرديم و آنگاه بر استخوانها پرده‏اى گوشت پوشانديم، آنگاه آن را به صورت آفرينشى ديگر پديد آورديم، بزرگا خداوندا كه بهترين آفرينندگان است. ارتداد کاتب وحی از همین آیه بوده
 اینکه گفته شود انسان اول نطفه، سپس خون بسته و پس از آن به صورت گوشت درهم (مضغه) و سپس استخوان آن شکل می‌گیرد و گوشت بر آن پوشانیده می‌گردد و در آخر هم به صورت کودکی خارج می‌گردد، کجای این مطلب نکته علمی دارد؟! 
البته در ایه بالا اشتباهی اساسی وجود دارد، زیرا قرآن گفته اول استخوان تشکیل می‌شود و سپس دور آن را با گوشت می‌پوشانیم، در حالی که نخست در مکان استخوان غضروف تشکیل می‌شود و استخوان در مرحله آخر شکل می‌گیرد.
به این آیات هم توجه فرمائید:
   هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُيُوخًا وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّى مِن قَبْلُ وَلِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُّسَمًّى وَلَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ (غافر/67) او آن کسی است که شما را از خاک، سپس از نطفه، سپس از خون لخته آفریده است؛ آنگاه شما را که کودکی بوديد از رحم مادر بیرون آورد تا به سن جوانی برسيد و پير شويد؛ بعضی از شما پيش از پيری بميريد و برخی به آن زمان معين می‌رسيد و شايد هوش خویش را به کار گیرید!
جالب اسیت که بدانید از دید اسلامی، جنسیت پس از چها ماهگی جنین مشخص می‌گردد:
    امام جعفر صادق در پاسخ به مردی که می‌خواست همسرش فرزند پسر به دنیا بیاورد، فرمود: از زمان مقاربت تا تعیین جنسیت جنین 4 ماه فاصله است، زیرا 40 شبانه روز نطفه است و 40 شبانه روز علقه و 40 شبانه روز تکه گوشت است، پس در این حالت 4 ماه تمام شد، سپس الله فرشته‌ای را به سوی نطفه می‌فرستد، و می‌گویند، ای پروردگار، آنچه که خلق کنیم، نر باشد یا ماده؟ سعادتمند باشد یا بدبخت؟ (الکافی/ جلد 6/ صفحه 16)
لفظ حدیث:
 يدعو ما بينه و بين أربعه أشهر فانه أربعين ليله نطفه و أربعين ليله علقه و أربعين ليله  مضغه فذلک تمام اربعه اشهر، ثم يبعث الله ملكين خلاقين فيقولان "يا رب ما نخلق ذكرا ام انثى؟ شقيا او سعيدا؟ "
 لازم به یادآوری است که از دید اسلام نطفه همان منی مرد می‌باشد و زن تنها حمل کننده آن است.البته نوشته هائی دیگر نیزوجود دارد که ارزش بحث کردن را ندارند و همه میتوانند با اندکی توجه، به شالاتانیزم اسلامی پی ببرند.

برای بررسی زن از دیدگاه اسلام اینجا را کلیک نمائید.

اما ببینید در مقابل آیاتی که غیر عقلانی هستند چگونه پاسخ میدهند :

یکی از عبارات قرآنی که هنوز برای بشر قابل فهم نیست مفاهیم عرش و کرسی خداوند می باشند। خداوند در آیه زیر می فرمایند که آسمان را هفت طبقه آفریدیم و آسمان اول را با ستارگان مزین ساختیم: فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِی یَوْمَیْنِ وَأَوْحَی فِی کُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِمَصَابِیحَ وَحِفْظًا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ سوره شوری12پس آن ها را {به صورت} هفت آسمان در دو هنگام مقرر داشت و در هر آسمانی کار {مربوط به} آن را وحی نمود و آسمان{این} دنیا را به چراغ ها مزین نمود و {آن را نیک} نگاه داشتیم؛ این است اندازه گیری های آن نیرومند دانا.پس آن چیزی که ما تا به حال توانسته ایم با تلسکوپ ها مشاهده کنیم و تا فاصله ۱۵ میلیارد سال نوری جلو رفته ایم تنها آسمان اول می باشد که خداوند اشاره می کند که ما آن را با ستارگان مزین ساختیم. حال شش آسمان دیگر چه می باشند هنوز کشف نشده است.خداوند در آیه ۲۵۵ سوره بقره می فرمایند:(اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَهٌٔ وَلا نَوْمٌ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأرْضِ مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلا بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلا بِمَا شَاءَ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضَ وَلا یَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ)خداست که معبودی جز او نیست؛ زنده و برپادارنده است؛ نه خوابی سبک او را فراگیرد و نه خوابی گران؛ آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است از آن او می باشد. کیست که به جز اذن او در پیشگاهش شفاعت می کند؟ آنچه در پیش روی آنان و آنچه در پشت سرشان است می داند و به چیزی از علم او جز به آنچه بخواهد احاطه نمی یابند. کرسی او آسمان ها و زمین را فراگرفته است و نگهداری آن ها بر او سخت نمی باشد و اوست والای بزرگ.همان طور که می بینیم خداوند می فرمایند که کرسی او آسمان ها و زمین را فراگرفته است پس کرسی خداوند بسیار بزرگ تر از هفت آسمان می باشد که ما آسمان اول آن را با تلسکوپ می بینیم.مساله زمانی بغرنج تر می شود که اصطلاح دیگری در قرآن است به نام عرش. مثلا:(وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضَ فِی سِتَّهِٔ أَیَّامٍ وَکَانَ عَرْشُهُ عَلَی الْمَاءِ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلا وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّکُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَیَقُولَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلا سِحْرٌ مُبِینٌ) سوره هود 7و اوست که آسمان ها و زمین را در شش هنگام آفرید و عرش او بر آب بود تا شما را بیازماید که کدامیک نیکوکارترید و اگر بگویی: (( شما پس از مرگ برانگیخته خواهید شد)) قطعا کسانی که کافر شده اند خواهند گفت: ((این {ادعا} جز سحری آشکار نیست))به نظر من انسان برای کشف این مفاهیم راهی به جز مکاشفه ندارد. انسان ها تا دور دست های کیهان را با تلسکوپ های نوری و رادیویی بررسی کرده اند، به اعماق زمین رفته اند ، از الکترون ها عکس برداری کرده اند اما کم تر انسان هایی با مراجعه به درون خود به دنبال کشف ناشناخته ها هستند.شعری با مضمون زیر از یکی از شعرای پارسی گو هست که ما را متوجه این قضیه می کند: ای نسخـه اســـــــــرار الهــی که تویی ای آینه جمـــــــال شـــــــــاهی که تویی بیرون ز تو نیست آنچه در عـــالم هست از خود بطلب هر آنچه خواهـــی که توییاگر توجیهات آنان را بخوانید غیر از بازی با کلمات چیزی دیگر نیست.اینها به این موضوع توجه نمی نمایند که پیش از پیدایش گیتی (زمین و آسمان و ستارگان) عرش الله بر روی اب بود.و همچنین ملکه های الله عرش او را حمل مینمایندا تلسکوپ هایی بسیار قوی تر و بهتر، وسایل ارتباطی خیلی دقیق تر و بسیاری قابلیت های دیگر نهفته است. شاید آیه زیر گواهی بر این مدعا باشد:(وَعَلَّمَ آدَمَ الأسْمَاءَ کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَی الْمَلائِکَهِٔ فَقَالَ أَنْبِئُونِی بِأَسْمَاءِ هَؤُلاءِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ) سوره بقره 31و خداوند همه معانی آن ها را به آدم آموخت سپس آن ها را بر فرشتگان عرضه نمود و فرمود: اگر راست می گویید از اسامی این ها به من خبر دهید.همان طور که خداوند فرموده اند فرشتگان قادر به درک قدرت هایی که خداوند در وجود انسان ها به ودیعه نهاده است نیستند. حتی شیطان نیز بی اطلاع بود وگرنه سر تعظیم فرو می آورد.یکی از کسانی که توانسته به این قابلیت ها دست پیدا کند و تجلی اسما الهی باشد، شاعر ایرانی پارسی گویی است که ۸۰۰ سال پیش مثنوی معنوی را سروده و اکنون ما و دنیای غرب با خواندن اشعار او می بینیم که تفکراتش تطابق کامل با علم امروزه دارد. این شاعر چنان پرآوازه شده که از یک طرف کشور ترکیه در تلاشی بیهوده می خواهد او را ترک بخواند و غربی ها هم او را شخصیتی متعلق به همه می دانند ولی او ایرانی است و ایرانی باقی خواهد ماند.در مثنوی او شعری با مضمون زیر است.
ادامه دارد
برای بررسی و کیفیت عرش الله اینجا را کلیک نمائید.
جهت بررسی صحت و درستی معجزه ی ریاضی قرآن، اینجا را کلیک نمائید.

۳ نظر:

ناشناس گفت...

در مورد مسئله کمبود اکسیژن باید بگم که حرف شما بیشتر مغلطه است چون در آیه حرفی از اکسیژن زده نشده است و فقط حرف از فشار به سینه گفته شده و ملاک ما آیه است نه حرف کسی.ضمنا در جواب قسمت دیگر ،خودتان پاسخ بدهید:آیا زمانی که اختلاف فشار روی می دهد به سینه انسان فشار وارد نمی شود؟در مورد بقیه هم جای تامل وجود دارد.

arash گفت...

جالبه که تمام مفسرین با رجوع به قواعد عربی کلمه یوم و روز را تفسیر میکنن اما من نظر دیگری دارم اگر در هر حالت روز مطرح شود یعنی زمان بوده یعنی زمان سپری شده که خدا زمین و اسمان را در 6 یا 8 روز خلق کند و اینجا با استناد به کلمات قرانی خدا فراتر از زمان و مکان است و خدا در زمانها وجود ندارد پس چگونه است که 6 یا 8 روز زمین و اسمان را خلق کرده...یعنی 2 روز کار کرده و نص روز استراحت داشته عد دوباره شروع کرده....من فکر میکنم باید دین را با دید امروزی دید نه با دید 1400 سال پیش

ناشناس گفت...

در مورد منشا زمین و آسمان هم مثل سایر (به اصطلاح) معجزات علمی، خیلی قبل از محمد نظریه هایی وجود داشته.
یکی از این نظریه ها پیدایش زمین و آسمان از یک چیز واحد است، که در فرهنگهای مختلفی وجود داشته و در زبان یونانیهای باستان "کیاس" (chaose) نام گرفت.

http://en.wikipedia.org/wiki/Greek_mythology#Cosmogony_and_cosmology

محمد ممکنه از این نظریه یا نظریه مشابه دیگه ای الهام گرفته باشه
از یک خدا انتظار میره چیزی بگه که بعد از چند قرن فقط برای مسلمین بیسواد قانع کننده نباشه.

از مسلمین یک سوال دارم:
اگر الله، این چیزا رو با جزییات بیشتری توضیح میداد، طوری علم پسند هم باشه، بهتر نبود؟ یعنی خدا نمیتونست یه جوری حرف بزنه که هم عرب بدوی و هم انسان امروزی حرفشو بدون شک قبول کنه!؟

لحن قران همه جا بدوی و باستانیه، جهانبینی و فرهنگ عرب اون زمان رو به تصویر میکشه و در برابر علم حتی ۳ قرن پیش هیچ چیز قابل اثبات و دقیقی نداره.

Translate

بايگانی وبلاگ