سرتاسر قرآن را چندین وچند بار گشتم تا شاید خودم را قانع نمایم که این دین رگه‌هائی از دانش را داراست، اما افسوس که غیر از نوشته‌هائی پر از خرافه چیزی را نیافتم! از دوستان مسلمانم کمک گرفتم و کتبی که در آنها ادعا شده قرآن دارای معجزات علمی است را نیز با دقت خواندم، متأسفانه چیز جز بازی با کلمات و مغلطه را در آنها ندیدم، از عموم خوانندگان مسلمان درخواست نمودم که ای مسلمین! اگر شما جمله‌ای علمی از کتاب مقدستان را بیان نمائید من هم مسلمان خواهم شد؛ باز پاسخی مناسب را نیافتم و اکنون از این درخواست بیش از یک سال گذشته است.
به احادیث معتبر دینشان مراجعه نمودم، متأسفانه سخنانی را یافتم که اگر بیان گردد اسباب مضحکه‌ی خاص و عام خواهد شد؛ سخنانی مانند اینکه یکی از نشانه‌های تشخیص امام معصوم و در اینجا امام زمان بو کردن مدفوع اوست! اگر مدفوعش بوی مشک داد، او امام زمان واقعی است و در غیر این صورت دروغگوئی بیش نیست را مشاهده نمودم.
خواندم که ابی‌طالب برای محمد از پستانش شیر داده است.
دیدم که امام رضا در پاسخ به اعتراض برادرانش که از او درخواست نشان دادن مادر امام جواد را داشتند و پس از ناتوانی این امام، او را متهم به خریداری این پسر کردند؛ این امام معصومشان هم برای اثبات اینکه این امام سیه‌چرده(امام جواد) فرزند خودش است به قیافه‌شناس متوسل شد.
از کدامین خرافات دینتان بیان نمایم؟ آیا منطقی است که خر راوی حدیث باشد و ادرار شتر از شیرش سودمندتر؟
آیا منطقی است که هنگام جماع ائمه، خدا برایشان از آسمانها نوشیدنی مخصوصی را بفرستد؟ ....
این چه خدائی است که به برخی از انسانها اجازه میدهد مرجع علم باشند و در قبال آن هم مردم به پاس اینکه این اشخاص بجایشان در دین تفکر می‌نمایند، باید خمس سرمایه‌ی‌شان را به این آقایان بپردازند؟
این چه خدائی است که انسانها را مجبور می‌نماید روزانه چندین نوبت به سوی سرزمین عربستان سعودی خم و راست شوند، آن هم با این دلیل که خدا در آنجا خانه‌ای دارد!؟
این چه خدائی است که زن را کم عقل‌تر میداند و ارزش گواهی او کمتر از نصف مرد است ولی سن بلوغ او را 6 سال زودتر از پسر به حساب می‌آورد؟
بغض گلویم را می‌فشارد هنگامیکه می‌بینم به مردم کشورم اجازه‌ی تفکر را در این دین جنایت‌پیشه نمی‌دهند.......
پستها
۱۱ نظر:
لطفا نظرات را با حروف لاتین ننویسد.
بگو : اى كافران ! « 1» آنچه را شما مىپرستيد ، من نمىپرستم ، « 2» و نه شما آنچه را من مىپرستم ، مىپرستيد ، « 3» و نه من آنچه را شما پرستيدهايد ، مىپرستم ، « 4» و نه شما آنچه را كه من مىپرستم ، مىپرستيد . « 5» دين شما براى خودتان ، و دين من براى خودم . « 6»
بغض نکن عزيزم....مردم مملکتت خودشان عاشق اينگونه بودنند...مترقي ترين مکاتب فکري را هم که به اشان بدهي دو روزه به فسادش می کشند...نگاه عقب افتاده ي رو به آسمان جز اين نمي کند
میشه بگی کی ازت خواسته بزور مسلمون بشی؟هر چی هستی بمون که لایق همون هستی.مشکلی نیست.هر کس هم ازت خواست بزور مسلمون بشی ،بدون که از خودت بدتره.
من احساس میکنم که نویسنده تارنما در این حدودا یک ماه واپسین عصبانی تر شده‌اند، که جای عصبانیت هم دارد. ولی به علت مسلمان بودن اکثریت جامعه ایران، گاهی عصبانیت بازخورد منفی دارد. عصبانیت و مسخره کردن اسلام (که من مخالف آن نیستم) بیشتر در مورد جوانان و نو جوانان کاربرد دارد، به این صورت که با شکستن تقدس آنها را به فکر واداریم و نه در مورد جمعیت پا به سن گذاشته.
هموطن مسلمانی که یا از روی حماقت و یا عامدا سوره کافرون را آورده اینو نفهمیده که محمد گفته "قل یا کافرون لاعبدو؟ ماتحتتون !!!
پیامی در پایین یکی از مقاله ها گذاشتم، در مورد اینکه وحشی نامیدن ««««مطلق»»»» اسلام درست نیست، باید بگویم که اگر فرض کنیم که محمد تمام اخلاقیات اسلام را از پیشینیان گرفته و حتا یک ذره ارزن نیز به آنها نیافزوده باشد، همین که آن اخلاقیات را منتقل کرده باشد یا به نظمی همچون قوانین اجتماعی (و نه گفتارهای پراکنده) در آورده باشد، چیز بدی نیست، بویژه برای جامعه آنروز عرب. میتوان گفت که اسلام سر جمع، نه برای عرب آنروز و مطلقا برای انسان امروز مفید نیست، ولی نمیتوان گفت که اسلام ۱۰۰ درصد وحشیگری است. به نظر من باید کمی تخفیف بدهید و مثلا ۱ درصد آنرا انسانی بدانید! حتما در چنگیز هم خصایل خوب انسانی وجود داشته تا چه برسد به محمد.
مثلا آیا سامان دادن برده‌داری توسط اسلام، پیشینه‌ای در جامعه عرب آنروز دارد؟ تا جایی که میدانم ندارد. مثلا فقه اسلام در جهت آزادی بردگان است (حالا روشهایشان مثمر ثمر بوده یا نه کاری ندارم) و مثلا آزادی برده را کفاره روزه قرار میدهد. همین خوب بوده است. یعنی آیا دینی یا آیینی پیش از اسلام در سرزمینهای سامی (عرب-یهودی-مسیحی) یا پیرامون چنین قانونی داشته است که برای چیزهای مذهبی و آیینیش شرط آزادی برده را بگذارد؟ همین که اسلام این قانون را گذاشته خوب است (جز مثلا هما ۱ درصد خوبی). ایده محبت به انسانها و از جمله بردگان میتواند از دینهای پیشین باشد (مثلا مسیح) ولی آیا آیینی وجود داشته که کفاره را آزادی برده قرار دهد؟ (اگر هست بگویید، شاید هم بوده و خبر آن به ما نرسیده) البته این دلیل بر حقانیت کل اسلام نیست. اسلام دیگر از نظر من حقانیت ندارد. محمد انسانی بوده که هم کارهای بد دارد و هم خوب، مثل همه انسانها.
در مورد بازدارندگی از توهین در بالاترین:
دینداران قرنهاست که شیوه توهین و مسخره کردن را برای از میان بردن رقبا بکار برده‌اند. خود قرآن توهینگر است:
http://mamnoe.wordpress.com/آزادی-بیان-در-اسلام/
اعتراض دینداران در بالاترین لزوما به انسانیت، روشنفکری یا ادب آنان برنمیگردد که اگر برمیگشت، همین آنان باید به مسخره کردن احمدی نژاد، گاو، بودا یا سایر افراد و باورها هم اعتراض میکردند که آنها نیز هوادارانی دارند. این موضوع همچون سایر چیزهای انسانی به راز بقا برمیگردد. دیندار میداند که توهین و مسخره کردن تقدس دین را میشکند و آنرا در معرض خطر قرار میدهد (اسلام هم این را بخوبی میداند). موضوع راز بقاست و نه ادب و اخلاق. البته برخی خوب است که دستکم در گفتار تخفیف داده و نقد را بد نمیدانند. دینداران برای حفظ بقا از تاکتیک (و نه ادب) خود سود جستند و بالاترین را وادار به آن اقدام کردند. این همان لابیگری است که احزاب انجام میدهند.
مرز توهین و نقد مشخص نیست ولی در توهین بودن برخی چیزها شکی وجود ندارد، باید تا جای ممکن از توهین پرهیز کرد. مثلا میتوان کاریکاتور‌های محمد را خیلی عاقلانه‌تر کشید تا گمان بر توهین کمتر به آنها برود. یا اسلام وحشی است را به «اسلام تا حد زیادی وحشی است» یا «اسلام با انسانیت با سرسختی مواجه میشود» تبدیل نمود. البته مذهبیون جلو آنها را هم خواهند گرفت، مگر اینکه بی دینان با دقت، هوش و استدلال و البته لابیگری نگذارند.
البته زمینه پرورش و آموزش در محیط تبلیغی اسلام و شاید کم و بیش، باور مذهبی مسیولان بالاترین نیز نقشی در وضع آن قانون جدید نقش بازی میکند.
من هم مسلمون بودم اون هم 15 سال!
ولی بعد از فوت بابام به خودم جرات دادم و رفتم تحقیق کردم . خدایی چیزی دستگیرم نشد الان هم اگه کسی دلیل منطقی برای مسلمونی داره بگه نوکرشم هستم مسلمون می شم اینی هم که گفته آنچه را ... بگو مسلمون جان من اگه بگم محمد یه دروغگوه سرمو می برند ولی کسی به کار تو نداره! اگه تو این دنیا دزدی کنی دستتو قطع می کنند اگه بکشی اعدامت می کنند ولی اگه خوبی کنی می گن اشائ الله اون دنیا خدا عوضشو می ده . خلاصه به قول خیام گور بابای حلوای نسیه
من هم حرف این دوست رو در جواب اظهارات شما تکرار میکنم :
میشه بگی کی ازت خواسته بزور مسلمون بشی؟هر چی هستی بمون که لایق همون هستی.مشکلی نیست.هر کس هم ازت خواست بزور مسلمون بشی ،بدون که از خودت بدتره.
ارسال یک نظر