داستانی واقعی از مظلومیت امام تقی پدر امام نقی علیهما السلام.
داستان زیر به نقل از اصول کافی است:
امام رضا تا مدتها فرزندی نداشت؛ و همگان از این امر آگاه بودند؛ ابن قیام به ابی الحسن رضا نامه نوشت و در ضمن گفت:
داستان زیر به نقل از اصول کافی است:
امام رضا تا مدتها فرزندی نداشت؛ و همگان از این امر آگاه بودند؛ ابن قیام به ابی الحسن رضا نامه نوشت و در ضمن گفت:
تو چگونه امامی هستی که پسر و جانشینی نداری؟
امام رضا با خشم گفت: "تو از کجا میدانی که من پسر ندارم؟ به خدا روزگاری نگذرد که الله به من پسری دهد".
ابن ابی نصر میگوید که پس از سرور تو امام رضا، امام کیست؟ من دلم میخواهد از او بپرسی تا من بدانم؛ من خدمت امام رضا رسیدم، به ایشان خبر دادم و بعد به او (پرسشگر) گفتم:
امام به من گفت: "پس از من پسرم امام است، پرسشگر گفت:
کسی جرأت دارد بگوید پس از من پسرم امام است و اولادی نداشته باشد.(اصول کافی/کتاب الحجه/باب الاشاره و نص الی ابی جعفر الثانی)
از این حدیث معلوم میشود که در آن زمان اعتقاد غالب آن بود که امام رضا فرزندی ندارد.
تا اینکه پسری برای او از مادرش که بردهای(از طایفهی ماریهی قبطیه (مصری)، همسر محمد این عبدالله) بود زاده شد، این پسر(امام تقی) بر خلاف رنگ پدر و مادرش، سیاه بود؛ با بزرگ شدن او، در شهر زمزمه پیچید که این پسر، پسر (امام) رضا نیست؛ امام رضا از این امر ناراحت بود تا اینکه پیشنهاد آوردن قیافه شناس را برای اینکه این پسر، پسر خودش است یا نه را پذیرفت.
برخى از ما دوستان و بستگان امام رضا در حق وى ظلم و ستم كرديم، چرا كه با زخم زبان ، اذيت و آزار روحى شديدى را براى وى فراهم نموديم، آن زمان كه فرزند بزرگوارش امام جواد عليه السلام به دنيا آمد و از چهره ى سیاهی برخوردار بود، ما عموها و برادران امام رضا عليه السلام زبان به سخنان ناروا گشوديم و گفتيم:
هرگز در ميان ما امامى سیه چرده وجود نداشته است و در ميان مردم شايع شد كه اين فرزند او نيست .
اين سخن به گوش امام رضا عليه السلام رسيد و فرمود:
"او فرزند من است" .
برادرانش به او گفتند که "تو هم مانند رسول الله که بر طبق گفتهی قیافهشناس حکم صادر کرده است، در مورد فرزندت حکم صادر کن"؛ او هم پذیرفت و گفت: "قیافهشناس را بخوانید، ولی به آنها نگوئید که برای چه آنها را خواندهاید و همه در خانهی خود باشید"؛ چون قیافه شناسان آمدند ما همه در باغ نشستیم و عموها و برادرها و خواهرها در صف شدند و به امام رضا جبهی پشمی پوشانیدند و کلاه پشمی بر سر او نهادند و یک بیل سر شانهی او گذاردند و به او گفتند که برو در باغ و مانند یک کارگر باغ با؛ حضرت رضا عليه السلام نيز پذيرفت.
همهى خويشاوندان حضرت جمع شدند و حضرت رضا عليه السلام پيش از آمدن قيافه شناس در هيأتى ويژه وارد باغ شد و به كار مشغول گشت؛ فرد قيافه شناس در كنارى نشست و همهى افراد را زير نظر داشت؛ از طرفى ديگر امام جواد عليه السلام به جمعيت حاضر ملحق شد، نگاهها به طرف مرد قيافه شناس كه در هيأت يك قاضى كار كشته حضور يافته بود، دوخته شد.
وى با نگاهى به حاضران و پسر بچهى حاضر در مجلس، به سخن در آمد و گفت:
همهى خويشاوندان حضرت جمع شدند و حضرت رضا عليه السلام پيش از آمدن قيافه شناس در هيأتى ويژه وارد باغ شد و به كار مشغول گشت؛ فرد قيافه شناس در كنارى نشست و همهى افراد را زير نظر داشت؛ از طرفى ديگر امام جواد عليه السلام به جمعيت حاضر ملحق شد، نگاهها به طرف مرد قيافه شناس كه در هيأت يك قاضى كار كشته حضور يافته بود، دوخته شد.
وى با نگاهى به حاضران و پسر بچهى حاضر در مجلس، به سخن در آمد و گفت:
در ميان اين جمعيت كسى را به عنوان پدر اين پسر بچه نمى بينم و نمىشناسم، ولى چنان چه پدر اين فرزند در اين مكان باشد، همانى خواهد بود كه در باغ مشغول كار است! زيرا آثار قدم و پاى او و اين پسر بچه مشابه يكديگر مى باشد.
على بن جعفر مى گويد:
على بن جعفر مى گويد:
امام جواد عليه السلام را در آغوش گرفتم و صورتش را بوسيدم ، از روى اشتياق آب دهان وى را مكيدم ، و گفتم:
"اشهد انك امامى عند الله )گواهى مى دهم كه تو امام من در نزد خدا هستى ."(
حضرت رضا عليه السلام با مشاهدهى اين صحنه، قطرات اشك بر گونههاى مباركش جارى شد و فرمود:
حضرت رضا عليه السلام با مشاهدهى اين صحنه، قطرات اشك بر گونههاى مباركش جارى شد و فرمود:
عمو جان، آيا از پدرم نشنيدى كه از جدش رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم نقل مى كرد كه آن حضرت فرمود:
پدر و مادر من فداى فرزند بهترين كنيزكان ، كنيزكى كه از منطقهى نوبه مىباشد، پاك و پاكيزه ، صاحب رحمى پاك، خداوند لعنت كند فرزندان عباس را (مقصود خلفاى بنى العباس مثل هارون ، مامون ،منصور، متوكل و...) آنان فتنه آفرينانى هستند كه ظلم آنان دامن فرزند مرا نيز خواهد گرفت .
در پاسخ وى گفتم:
در پاسخ وى گفتم:
راست مىگويى، جانم به فدايت.( اصول کافی/کتاب الحجه/باب الاشاره و نص الی ابی جعفر الثانی)
امام جواد تنها پسر امام رضا بود.
بسيارى از دانشمندان بزرگ شيعه و سنى مانند شيخ مفيد، طبرسى ، ابو عمر وكشى، ابن شهر آشوب، مسعودى و گنجى شافعى را شامل مى شود، بر اين عقيده اند كه امام جواد عليه السلام تنها و يگانه فرزند امام رضا عليه السلام مى باشد (1) .
=====================================================
(1) (1) ارشاد مفيد: 316. رجال كشى : 596،ح 1115. مناقب اين شهر آشوب : 4/367. اعلام الورى : 2/86. اثبات الوصيه : 219. كفايه الصالب : 457.
۴ نظر:
اگر قرار باشد برای مبارزه اخلاق را فراموش كنیم نهایتا فرقی با چماق به دستان جمهوری اسلامی نخواهیم داشت. تاكید بر یك مساله تاریخی كه نمی توان آن را اثبات نمود اخلاقی نیست.
تاكید بر یك مساله تاریخی!
فقط یکی بوده؟؟!!
مسلمانان همه چیزشون یکسری ادعاهای به نظر خودشون تاریخیه که هیچکدومش رو هم نمی تونن اثبات کنن ،
اونوقت اگر کسی یکی از اونها رو ذکر کنه ، می شه غیراخلاقی ؟
آقای kazemita شما اول مساله تاریخی بودن را اثبات کن بعد ادعای اخلاقی بودن یا غیر اخلاقی آن را پیش بکشید چرا تا ردیه چرتان پرتان های شما مطرح میشود ادعای تاریخی بودن آنرا دارید ؟؟ اثبات مدعا بر عهده شماست
ارسال یک نظر