امام صادق: اگر الله دوست داشته باشد که امامی را بیافریند، به فرشتهای دستور میدهد تا نوشیدنی از آب را از زیر عرش برگیرد و به پدر آن امام بنوشاند؛ از آن، امام خلق شود؛ پس (آن امام) در شکم مادرش به مدت چهل شبانهروز میماند و صدائی را نشنود، سپس پس از این مدت سخن را میشنود، پس هنگامیکه زاده شد، همان فرشته در میان دو چشمانش مینویسد: "کلمات پروردگارت به راستی و دادگری انجام شد و تغییر دهندهای برای کلماتش نیست". هرگاه امام پیش از او درگذرد(بمیرد)، الله برای او منارهای از نور را میسازد تا بوسیله ی آن، رفتار خلائق را را بنگرد، و با او الله برای خلق خود حجت آورد.(اصول کافی/کتاب الحجه/باب موالید الائمه)
این روایت از روایات متواتر در اصول کافی است. (محمد بن یحیی از محمد بن الحسین از موسی بن سعدان از عبدالله بن قاسم از حسن بن راشد از امام صادق).
روایتی دیگر
ابوبصیر گوید ما حج را همراه با اما صادق در همان سالی که پسرش موسی علیه السلام به دنیا آمده،انجام دادیم؛ هنگامیکه در ابواء (منطقهای بین مکه و مدینه) پیاده شدیم، (امام صادق) برای ما سفرهی چاشت انداخت، شیوهی او پذیرائی مفصل از یارانش بود؛ در این میان که ما مشغول خوردن بودیم، فرستادهی حمیده(زن امام) آمده و به آن حضرت گفت: حمیده عرض میکند که من خود را از دست دادهام و مانند حال زائیدن در خود احساس میکنم در حالی که تو به من دستور داده بودی که پسرت را بر تو سبقت نگیرم(در نبود تو او را نزایم)؛ امام برخواست و با فرستاده رفت، هنگامیکه برگشت، یارانش به او گفتند: الله چشمت را روشن و ما را قربانت نماید! با حمیده چه کردی؟ امام گفت: الله او را حفظ کرد و به من پسری داد، او بهترین کسی است که الله او را در خلقتش آفریده است؛ حمیده دربارهی او گزارشی داده که گمان میکرد من آن را نمیدانم در صورتیکه همانا من میدانستم.
گفتم: قربانت، حمیده از او به شما چه گفت؟ فرمود: چون از شکم او بر زمین آمد دو دستش را بر زمین نهاد و سر به آسمان برداشت؛ من به او گفتم این نشانهی ولادت فرستادهی الله(رسول الله) است و نشانهی هر وصی پس از اوست.
گفتم: حقیقت این نشانه دربارهی رسول الله(فرستادهی الله) و وصی پس از او چیست؟
فرمود: آن شبی که نطفهی جدم در آن بسته شد، یک آورندهی غیبی جامی برای پدرش آورد که در آن نوشیدنی بود روانتر از آب، نرمتر از کره، شیرینتر از عسل، خنکتر از برف و سفیدتر از شیر مادر، به او نوشانید و دستور جماع (سکس) داد. او برخاست و جماع کرد، نطفهی جدم بسته شد.
هنگامیکه شبی فرا رسید که قرار بود نطفهی پدرم بسته شود؛ یک آورندهی غیبی نزد او آمده و همان جام را با همان نوشیدنی به او عطا نمود و دستور جماع را صادر کرد، او هم برخاست و جماع نمود و نطفهی پدرم بسته شد و چون شبی فرا رسید که نطفه من بسته شود، باز یک آوردندهی غیبی با همان جام و نوشیدنی خدمت پدرم رسید و همان دستور را صادر نمود؛ او هم برخاست و جماع نمود تا نطفهی من بسته شد.
هنگامیکه شبی فرا رسید که نطفهی پسرم بسته شود، همان داستان تکرار گریدید؛ من جماع نمودم و نطفهی پسرم، این مولود، بسته شد. او را باشید والله! او صاحب امر شما پس از من است.
براستی نطفهی امام از همان چیزی است که به تو خبر دادم و چون در رحم 4 ماه بماند در او روح پدیدار شود. و الله تبارک و تعالی فرشتهای به نام حیوان بفرستد تا بر بازویش بنویسد : "کلمات پروردگارت به راستی و دادگری انجام شد و تغییر دهندهای برای کلماتش نیست".
هنگامیکه از شکم مادر بیفتد، با دو دست بر زمین آید و سر به آسمان بلند نماید، راز اینکه با دو دست بر زمین آید این است که هر دانش که الله از آسمان بر زمین نازل کرده را قبضه نماید و اینکه سر به آسمان دارد این است که یک منادی از آسمان به نام او و پدرش فریاد بزند:
ای پسر فلان! ثابت باش تا بر جا بمانی و تو برگزیدهی مخلوق من، گنجینهی دانش من، امین به روح من و جانشین من در زمین هستی، بر تو و کسانیکه رشتهی ولایت دارند، امر خویش را حتمی نمودم، بهشت خویش را ارزانی دادم و آنها را در جوار خود پذیرفتم، کسانیکه دشمن تو هستمند را به صلیب خواهم کشید و سخت ترین عذاب من شامل او ست، اگرچه در دنیا به او روزی فراوانی دادم؛ هنگامیکه سخن منادی تمام شد؛ امام نوزاد دو دست را بر آسمان دراز مینماید و میگوید:
الله گواه است که غیر از او کسی سزاوار پرستش نیست و فرشتگان و دانشمندان هم گواهی میدهند ..... و چون چنین گفت ، الله به او دانش اول و آخر را عطا نماید و مستحق این گردد که روح در شب قدر از او دیدن نماید.
من عرض کردم : روح همان جبرئیل نیست؟ پاسخ فرمود که روح از جبرئیل بزرگتر است، همانا جبرئیل فرشته است و روح خلق بزرگوارتری از فرشتههاست مگر الله نمیگوید که همهی فرشتهها و روح نازل میگردند؟(اصول کافی/ کتاب الحجه/ باب موالید الائمه)
این روایت هم از روایات متواتر اصول کافی است(علی بن محمد از عبدالله بن اسحاق العلوی از محمد بن زید الرزامی محمد بن سلیمان الدیلمی از علی ابن ابی حمزه از ابی بصیر(یکی از یاران امام صادق)
این داستان را با این داستان مقایسه نمائید.
در این داستان چند نکته نهفته است:
1- چرا این نوشیدنی که الله از زیر عرش یرای انعقاد نطفه فرستاده بود، به مادرش ننوشایدند؟
2- این نوشیدین را از کجا تهیه کرده بودند؟ از زیر عرش؟ مگر آنجا عالمی دیگر نیست؟
3- چرا الله بین مخلوقاتش تا این حد تبعیض قائل است؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر