اسلام دینی است که برای تمام عرصههای زندگی انسان برنامه دارد و در واقع دخالتهای این دین حد و اندازه ندارد؛ مسلمان واقعی کسی است که به این دستورات باور، آنان را اجرا و تبلیغ نماید؛ در این راه هم صبور باشد و اگر چنین نکرد او زیانکار است:
وَالْعَصْرِ / إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ / إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ
یکی از مهمترین دستورات اجرائی که اسلام به حکومت اسلامی نوشته است حکم قصاص است.
قرآن اقرار دارد که در تورات نوشته شده است؛ انسان صرفنظر از جنسش باید در مقابل انسان قصاص شود:
وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالأَنفَ بِالأَنفِ وَالأُذُنَ بِالأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَّهُ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ (مائده 45) و در [تورات] بر آنان مقرر كرديم كه جان در مقابل جان و چشم در برابر چشم و بينى در برابر بينى و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان مىباشد و زخمها [نيز به همان ترتيب] قصاصى دارند و هر كه از آن [قصاص]درگذرد پس آن كفاره [گناهان] او خواهد بود و كسانى كه به موجب آنچه خدا نازل كرده داورى نكردهاند آنان خود ستمگرانند
اما ظاهرا این دستور تورات، با توجه به دلیل ضدیتی که محمدابن عبدالله با یهودیان داشت، نقض مینماید و اعلام میکند که:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالأُنثَى بِالأُنثَى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاء إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِكَ تَخْفِيفٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ (بقره/178) اي افرادي كه ايمان آوردهايد! حكم قصاص در مورد كشته شدگان بر شما نوشته شده است، آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده و زن در برابر زن، پس اگر كسي از ناحيه برادر خود مورد عفو قرار گيرد (و حكم قصاص او تبديل به خونبها گردد) بايد از راه پسنديده پيروي كند و قاتل نيز به نيكي ديه را به ولي مقتول بپردازد اين تخفيف و رحمتي است از ناحيه پروردگار شما و كسي كه بعد از آن تجاوز كند عذاب دردناكي خواهد داشت.
طبق این آیه:
اولا؛ اسلام برده داری را به رسمیت میشمارد .
ثانیا؛ برای زنان، حقوقی کمتر از مردان در نظر میگیرد .
بر این اساس، هرکدام از موارد بعد، پائین تر از مورد پیش از خویش قرار دارد، یعنی اگر برده ای مرد آزاد را کشت، باید کشته شود. اما اگر مردی آزاد برده را کشت نبابد کشته شود و زنان نیزهمینگونه. در آخرین پله از این سلسله مراتب کنیزان قرار دارند که در برابر هر قتلی، کشته میشوند. این احکام در صورتی معتبر است که مقتول کافر نباشد.
اما بلافاصله حرف خویش را اصلاح مینماید و بیان میکند که ای خردمندان، برای شما در قصاص زندگانی نهفته است و اجرای آن شما را به تقوا نزدیکتر مینماید؛
وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَاْ أُولِيْ الأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (بقره/178) و اى خردمندان برای شما در (اجرای) قصاص زندگانى است باشد كه به تقوا گراييد.
کدام مسلمانی حاضر است، خود را از نعمت تقوا محروم نماید؟
چرا مادری مومن و معتقد را سرزنش مینمائید که خود را از تقوای الهی محروم نماید؟
مشکل در دین است نه در جای دیگر.
وَالْعَصْرِ / إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ / إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ
یکی از مهمترین دستورات اجرائی که اسلام به حکومت اسلامی نوشته است حکم قصاص است.
قرآن اقرار دارد که در تورات نوشته شده است؛ انسان صرفنظر از جنسش باید در مقابل انسان قصاص شود:
وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالأَنفَ بِالأَنفِ وَالأُذُنَ بِالأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَّهُ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ (مائده 45) و در [تورات] بر آنان مقرر كرديم كه جان در مقابل جان و چشم در برابر چشم و بينى در برابر بينى و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان مىباشد و زخمها [نيز به همان ترتيب] قصاصى دارند و هر كه از آن [قصاص]درگذرد پس آن كفاره [گناهان] او خواهد بود و كسانى كه به موجب آنچه خدا نازل كرده داورى نكردهاند آنان خود ستمگرانند
اما ظاهرا این دستور تورات، با توجه به دلیل ضدیتی که محمدابن عبدالله با یهودیان داشت، نقض مینماید و اعلام میکند که:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالأُنثَى بِالأُنثَى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاء إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِكَ تَخْفِيفٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ (بقره/178) اي افرادي كه ايمان آوردهايد! حكم قصاص در مورد كشته شدگان بر شما نوشته شده است، آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده و زن در برابر زن، پس اگر كسي از ناحيه برادر خود مورد عفو قرار گيرد (و حكم قصاص او تبديل به خونبها گردد) بايد از راه پسنديده پيروي كند و قاتل نيز به نيكي ديه را به ولي مقتول بپردازد اين تخفيف و رحمتي است از ناحيه پروردگار شما و كسي كه بعد از آن تجاوز كند عذاب دردناكي خواهد داشت.
طبق این آیه:
اولا؛ اسلام برده داری را به رسمیت میشمارد .
ثانیا؛ برای زنان، حقوقی کمتر از مردان در نظر میگیرد .
بر این اساس، هرکدام از موارد بعد، پائین تر از مورد پیش از خویش قرار دارد، یعنی اگر برده ای مرد آزاد را کشت، باید کشته شود. اما اگر مردی آزاد برده را کشت نبابد کشته شود و زنان نیزهمینگونه. در آخرین پله از این سلسله مراتب کنیزان قرار دارند که در برابر هر قتلی، کشته میشوند. این احکام در صورتی معتبر است که مقتول کافر نباشد.
اما بلافاصله حرف خویش را اصلاح مینماید و بیان میکند که ای خردمندان، برای شما در قصاص زندگانی نهفته است و اجرای آن شما را به تقوا نزدیکتر مینماید؛
وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَاْ أُولِيْ الأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (بقره/178) و اى خردمندان برای شما در (اجرای) قصاص زندگانى است باشد كه به تقوا گراييد.
کدام مسلمانی حاضر است، خود را از نعمت تقوا محروم نماید؟
چرا مادری مومن و معتقد را سرزنش مینمائید که خود را از تقوای الهی محروم نماید؟
مشکل در دین است نه در جای دیگر.
۴ نظر:
خیلی جالب است. مثل بسیاری عرصه های دیگر در مورد مشکلات اجتماعی نیز اسلام سعی دارد با زور شمشیر و ایجاد ترس جلو رود. به جای یافتن راه حل اجتماعی و موشکافی مشکلاتی چون قتل و بزه کاری تنها نوک تیز سرنیزه را نشان پیروانش می دهد.
خیلی عجیب است که این چنین آیینی ادعای روشنگری نوع بشر در همه اعصار را داشته باشد!!؟
هر جوری هم آدم فکر می کنه می بینه حکومت ولی فقیه همون اسلام ناب محمدیه و به قول شما "مشکل در دین است نه در جای دیگر"
آقای نویسنده این چرت وپرتاچیه کی گفته زن مردرویامردزن بکشه قصاص نمیشه.فرقی نداره.حالااصل قصاص:
قبل ازاسلام مجازات قاتل به روش های مختلفی انجام می گرفت.درشریعت یهودقصاص حاکم بودودرشریعت نصاری دیه ونزداعراب جاهلیت هم عادت زشت انتقام گیری.دراین انتقام گیری مهم نبودکه خودقاتل کشته شودیاغیرآن؛بلکه گاهی درمقابل مقتول قبیله خویش رییس قبیله قاتل رامی کشتندوگاهی دربرابریک تن چندین نفرراازقبیله قاتل به قتل می رساندندودرمقابل قتل زن قتل مردی رامطالبه می کردندودرمقابل قتل برده قتل آزادی رامطالبه می کردند؛امااسلام که آمدبه این وضع نابسامان پایان دادوبرای تأمین عدالت وبرابری جزای قصاص رامقررگردانید.
ابن کثیرازابن ابی حاتم نقل کرده که اندکی پیش ازاسلام میان دوطایفه عرب جنگی رخ دادکه عده زیادی ازآن دوقبیله،زن،مرد،کودک،غلام و...کشته شدند.هنوزنسبت به این واقعه قضاوت صورت نگرفته بود که دوران حکومت اسلامی شروع شدواین دوطایفه به اسلام مشرف شدند.بعدازاسلام میان آن هاصحبت قصاص کشته شدگان مطرح شد.طایفه ای که ازقدرت وشوکت بیشتری برخوردار بودگفت که تاوقتی درعوض غلامانمان افرادآزادی ودرعوض زنانمان مردانی کشته نشوندماراضی به حکم نخواهیم شد؛لذابرای این درخواست های ظالمانه این آیات نازل شد«الحربالحروالعبدبالعبدوالانثی بالانثی»(آزاددرمقابل آزاد غلام درمقابل غلام وزن درمقابل زن)آری اسلام قانون عدل خود راچنین اعلان فرمود که هرکسی که مرتکب قتلی شده باشدهمان شخص بایدقصاص شود؛لذاقتل مردبه جای زن قاتل وکشتن مردآزاد به جای غلام ظلم عظمی است که دراسلام به هیچ وجه قابل تحمل نیست.همچنین اسلام دراین مسأله بین دوشریعت یهودونصاری راجمع کردودرمقابل عفو اولیاءدم دیه رامقرر کرد.
«حکمت قصاص»
کمک به آماده ساتن یک زندگی آرام برای اجتماع انسانی می باشد.چه بسا با اجرای قصاص فکرتجاوزبه دیگران که منجربه قتل می شود،ازاذهان مردم پاک می گردد.آمارقتل ودرگیری درجامعه کاهش می یابد؛زیرااگرانسان یقین داشته باشدکه دربرابرکشتن دیگران خودنیزکشته می شود بدون شک مرتکب عمل قتل نمی گردد.درنتیجه دوزندگی محفوظ می ماند.
چرا مسنله قصاص برای شما مخالفین اسلام اینقدر غیر قابل هضم است شخصی تعمدا شخص دیگری را کور میکند وبرای همیشه او را از نعمت دیدن محروم میکند چه مجازاتی غیر از قصاص میتواند عمل ظالمانه وجنایتکارانه او را تلافی کند ایا اگر او را به حبس ابد محکوم کنند عادلانه است او تاپایان عمر قادر به دیدن است اما ان مظلومی که کور شده هر لحظه برای او مرگی است چرا در مسنله قصاص مخالفین همواره جانب فرد خاطی را میگیرند وانکه مورذ ظلم واقع شده مغفول میماند از طرفی همین دین اسلام در بحث قصاص بخشش وگذشت را نیز در نظر گرفته ودیه را مطرح نموده اما این موضوع را در اختیار شخص مظلوم واسیب دیده قرار داده چون حق مسلم اوست شما جنایت وخشونت ثانویه را میبینید اما از جنایت وخشونت اولیه که موجب خشونت ثانویه میشود غفلت میکنید قصاص نتیجه خشونت اولیه است که با بی رحمی وظالمانه صورت پذیرفته در ضمن مجازات هر ستمی باید معادل جرم باشد که این به حقیقت وعدالت نزذیکتر است
ارسال یک نظر