داستان خلقت آسمان به نقل از قرآن و تناقضات آشکار آن با دانش کیهان شناسی
از دید دانش کیهان شناسی، چیزی به نام آسمان که شامل همه چیز غیر از زمین باشد وجود خارجی ندارد، اگر آسمان را فضا در نظر بگیریم، زمین نیز بخشی بسیار کوچک از آن است، برای در نظر گرفتن اندازه گیتی، کافی است که بدانیم شعاع جهان درحدود ۱۰9 × 46 (46،000،000،000) سال نوری است (منبع) ؛ برای فهم بهتر این موضوع باید بدانیم که هر سال نوری تقریبا 9،460،000،000،000 ( ۱۰9 × 9،460 ) کیلومتر میباشد و شعاع زمین فقط 6378 کیلومتر.
همانگونه که در بالا ملاحظه میگردد، اندازهی زمین به نسبت جهان شاید از اندازه اتم به نسبت زمین هم کوچکتر باشد و مهمتر از این، اینکه زمین بخشی است از جهان نه اینکه آن را وجودی مستقل در نظر بگیریم.
از دید اسلام، الله زمین را در 4 روز و کل آسمان به همراه ستارگان را در 2 روز آفرید! مانند این است که اگر مهندسی که ساختمانی 100 طبقه را ساخته، بپرسیم: "آن را چگونه ساختی؟" بگوید: "در 4 سال آجر کنج شمال غربی آشپزخانه طبقهی سیام آپارتمان شماره 28 آن را ساختم، در 2 سال بقیه ساختمان را؛ آیا خنده دار نیست؟
اما اصل مطلب به نقل از قرآن:
اسلام برای بیان واقعیت مسلم از لفظ آیا ندیدی(الم تر) استفاده مینماید:
أَلَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا (نوح/15) آيا نمیبینید(نميدانيد) چگونه الله هفت آسمان را يكي بالاي ديگري آفريده؟
پس طبق این آیه، موضوع طبقه طبقه بودن آسمان را در آن زمان امری بدیهی و مسلم تصور میکردند، موضوعی که کوچکترین شکی را در آن نداشتند(حتی توده ی مردم).
اما آسمان از دید قرآن چیست؟ آیا جسمی است مجازی یا شیئی است حقیقی؟ برای پاسخ به این پرسش، خود قرآن را مورد بررسی قرار می دهیم.
قرآن میگوید که الله( وجودی مبهم و متناقض) پس از پیدایش زمین، اقدام به پیدایش آسمان نمود؛ این بود که آسمان را بر روی زمین خلق نمود.
لذا مشاهده مینمائیم که در ابتدا طبق گفتهی قرآن آسمان بر روی زمین قرار داشت:
اَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ (انبیاء/30) آيا كافران نديدند(ندانستند) كه آسمانها و زمين به هم چسبیده بودند و ما آنها را از يكديگر جدا نمودیم و هر چيز زندهاي را از آب قرار داديم، آيا ايمان نمی آورند!
در اینجا مسلم است کسی ندیده که آسمان در ابتدا بر روی زمین قرار داشت؛ بنابراین بر طبق این آیه، در آن زمان موضوع خلقت آسمان بر روی زمین امری قطعی و مسلم تلقی میشود؛ موضوعی که اسلام آنرا به عنوان یادآوری بیان مینماید و کسی هم بر آن اعتراضی را وارد نمیکند.
و در ادامه میگوید که سقف آسمان حفاظت شده است:
وَجَعَلْنَا السَّمَاء سَقْفًا مَّحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آيَاتِهَا مُعْرِضُونَ (انبیاء/32) و آسمان را سقفى حفاظت شده قرار داديم و[لى] آنان از (پذیرش) نشانههاى آن خودداری میکنند.
و ماه به همراه خورشید هم مانند شب و روز در میان این طبقات در حال گردش هستند:
آیهی فبل از این آیه میگوید که بنای آسمان از خلقت دوبارهی شما خیلی مشکلتر میباشد، زیرا الله دو کار را انجام داد:
نخست آنرا بر روی زمین خلق نمود.
دوم اینکه؛ آسمان به این سنگینی را بالا برد:
أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا (نازعات/27) آيا پیدایش شما سختتر است يا پیدایش آسماني كه الله بنا کرد؟
از دید دانش کیهان شناسی، چیزی به نام آسمان که شامل همه چیز غیر از زمین باشد وجود خارجی ندارد، اگر آسمان را فضا در نظر بگیریم، زمین نیز بخشی بسیار کوچک از آن است، برای در نظر گرفتن اندازه گیتی، کافی است که بدانیم شعاع جهان درحدود ۱۰9 × 46 (46،000،000،000) سال نوری است (منبع) ؛ برای فهم بهتر این موضوع باید بدانیم که هر سال نوری تقریبا 9،460،000،000،000 ( ۱۰9 × 9،460 ) کیلومتر میباشد و شعاع زمین فقط 6378 کیلومتر.
همانگونه که در بالا ملاحظه میگردد، اندازهی زمین به نسبت جهان شاید از اندازه اتم به نسبت زمین هم کوچکتر باشد و مهمتر از این، اینکه زمین بخشی است از جهان نه اینکه آن را وجودی مستقل در نظر بگیریم.
از دید اسلام، الله زمین را در 4 روز و کل آسمان به همراه ستارگان را در 2 روز آفرید! مانند این است که اگر مهندسی که ساختمانی 100 طبقه را ساخته، بپرسیم: "آن را چگونه ساختی؟" بگوید: "در 4 سال آجر کنج شمال غربی آشپزخانه طبقهی سیام آپارتمان شماره 28 آن را ساختم، در 2 سال بقیه ساختمان را؛ آیا خنده دار نیست؟
اما اصل مطلب به نقل از قرآن:
اسلام برای بیان واقعیت مسلم از لفظ آیا ندیدی(الم تر) استفاده مینماید:
أَلَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا (نوح/15) آيا نمیبینید(نميدانيد) چگونه الله هفت آسمان را يكي بالاي ديگري آفريده؟
پس طبق این آیه، موضوع طبقه طبقه بودن آسمان را در آن زمان امری بدیهی و مسلم تصور میکردند، موضوعی که کوچکترین شکی را در آن نداشتند(حتی توده ی مردم).
اما آسمان از دید قرآن چیست؟ آیا جسمی است مجازی یا شیئی است حقیقی؟ برای پاسخ به این پرسش، خود قرآن را مورد بررسی قرار می دهیم.
قرآن میگوید که الله( وجودی مبهم و متناقض) پس از پیدایش زمین، اقدام به پیدایش آسمان نمود؛ این بود که آسمان را بر روی زمین خلق نمود.
لذا مشاهده مینمائیم که در ابتدا طبق گفتهی قرآن آسمان بر روی زمین قرار داشت:
اَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ (انبیاء/30) آيا كافران نديدند(ندانستند) كه آسمانها و زمين به هم چسبیده بودند و ما آنها را از يكديگر جدا نمودیم و هر چيز زندهاي را از آب قرار داديم، آيا ايمان نمی آورند!
در اینجا مسلم است کسی ندیده که آسمان در ابتدا بر روی زمین قرار داشت؛ بنابراین بر طبق این آیه، در آن زمان موضوع خلقت آسمان بر روی زمین امری قطعی و مسلم تلقی میشود؛ موضوعی که اسلام آنرا به عنوان یادآوری بیان مینماید و کسی هم بر آن اعتراضی را وارد نمیکند.
و در ادامه میگوید که سقف آسمان حفاظت شده است:
وَجَعَلْنَا السَّمَاء سَقْفًا مَّحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آيَاتِهَا مُعْرِضُونَ (انبیاء/32) و آسمان را سقفى حفاظت شده قرار داديم و[لى] آنان از (پذیرش) نشانههاى آن خودداری میکنند.
و ماه به همراه خورشید هم مانند شب و روز در میان این طبقات در حال گردش هستند:
وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ (انبیاء/33) و او آن کسی است كه شب و روز و خورشيد و ماه را پديد آورده است هر كدام در فلکی شناورند.
و یا:
لَا الشَّمْسُ يَنبَغِي لَهَا أَن تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ (یس/40) نه خورشيد را سزد كه به ماه رسد و نه شب بر روز پيشى جويد و هر كدام در فلکی شناورند.
یعنی خورشید هم مانند ماه و شب و روز در آسمان در حال گردش در مداری است، این گردش به توجه به واو عطف، هر چهارتا به دور زمین است. شرح مفصل
اما کیفیت حرکت خورشید:
اما کیفیت حرکت خورشید:
وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ (انبیاء/38) و خورشيد به [سوى] قرارگاه ويژه خود روان است، این است تقدير آن عزيز دانا!
ابوذر در شرح همین آیه از قول محمد میگوید:
پیامبر (ص) هنگام غروب خورشید گفت: ای ابوذر، آیا میدانی که خورشید کجا میرود؟ گفتم الله و فرستادهاش داناترند. گفت "او میرود تا زیر عرش سجده کند و اجازه بگیرد، پس به او اجازه داده میشود، نزدیک است که سجده کند، اجازه (سجده کردن) به او داده نمیشود و به او گفته میشود "برگرد از جائی که آمدی"؛ پس طلوع میکند از مکان پنهان شدنش و این معنی قول الله است که میگوید " خورشید در حرکت است به سوی مکان استقرارش (زیر عرش) ..." (صحیح بخاری/ کتاب بدء الخلق/ باب صفه الشمس و القمر)(بحار الانوار/ جلد55 / صفحه 210) شرح
موضوع گردش خورشید و ماه در فلکی خاص و همچنین این گفته قرآن که آسمان دارای برجهائی است، به نظر میرسد که از ایرانیان باستان گرفته باشد. شرح این مدعا
موضوع گردش خورشید و ماه در فلکی خاص و همچنین این گفته قرآن که آسمان دارای برجهائی است، به نظر میرسد که از ایرانیان باستان گرفته باشد. شرح این مدعا
الله هنگامیکه آسمان را بر روی زمین خلق نمود، ارداهی بالا بردن آنرا کرد و آنرا بالا برد:
رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا (نازعات/28) سقف (کلفت)ش را بلند کرد و آنرا منظم ساخت.آیهی فبل از این آیه میگوید که بنای آسمان از خلقت دوبارهی شما خیلی مشکلتر میباشد، زیرا الله دو کار را انجام داد:
نخست آنرا بر روی زمین خلق نمود.
دوم اینکه؛ آسمان به این سنگینی را بالا برد:
أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا (نازعات/27) آيا پیدایش شما سختتر است يا پیدایش آسماني كه الله بنا کرد؟
پس آسمان سقف یزرگی بوده که الله آنرا از روی زمین بالا برده است:
وَالسَّقْفِ الْمَرْفُوعِ (طور/5) سوگند به سقف بالا برده شده(از سوی الله)
او آسمان را بدون ستون قابل دیدهشدن بنا نمود، زیرا برای محمد ابن عبدالله غیر قابل تصور بود که آسمان به این بزرگی ستونی نداشته باشد، بنابراین از ستونهای نامرئی سخن میگوید:
و آنرا بالانس نمود:
وَالسَّمَاء رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ (رحمن/7) و آسمان را بالا برد و (در آن) ترازو گذاشت.
این میزان(ترازو)، چیزی جز ستارگانی که به شکل ترازو در آسمان هستند نیست.
و این سقف محفوظ قابلیت شکافته شدن را دارد همانگونه که زمین و کوه این قابلیت را دارند:
تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَتَنشَقُّ الْأَرْضُ وَتَخِرُّ الْجِبَالُ هَدًّا (مریم/90) نزديک است آسمانها (از آن) بشکافند و زمين شکافته شود و کوهها بپاشند و نابود شوند.
و یا تکه ای از آن بر زمین بیفتند. و این سقف محفوظ قابلیت شکافته شدن را دارد همانگونه که زمین و کوه این قابلیت را دارند:
تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَتَنشَقُّ الْأَرْضُ وَتَخِرُّ الْجِبَالُ هَدًّا (مریم/90) نزديک است آسمانها (از آن) بشکافند و زمين شکافته شود و کوهها بپاشند و نابود شوند.
او آسمان را بدون ستون قابل دیدهشدن بنا نمود، زیرا برای محمد ابن عبدالله غیر قابل تصور بود که آسمان به این بزرگی ستونی نداشته باشد، بنابراین از ستونهای نامرئی سخن میگوید:
اللّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لأَجَلٍ مُّسَمًّى يُدَبِّرُ الأَمْرَ يُفَصِّلُ الآيَاتِ لَعَلَّكُم بِلِقَاء رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ (رعد/2) الله كسى است كه آسمانها را بدون ستونهايى كه آنها را ببينيد بالا برد، آنگاه بر عرش قرار گرفت و خورشيد و ماه را رام گردانيد هر كدام براى مدتى معين به حرکت خود ادامه مىدهند در امور تدبير میکند و نشانهها را به روشنى بيان مینمايد، باشد كه شما به دیدار پروردگارتان يقين نمائید.
خَلَقَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا وَأَلْقَى فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَن تَمِيدَ بِكُمْ وَبَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَابَّةٍ وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ (لقمان/10) آسمانها را بدون ستونهائی كه آن را ببينيد (بدون ستون مرئی) خلق كرد و در زمين كوههاى محکمی را گذاشت تا شما را بجنباند و در آن از هر گونه جنبندهاى پراكنده گردانيد و از آسمان آبى فرو فرستاديم و از هر نوع [گياه] نيكو در آن رويانيديم.
و آسمان را با دستش بنا نموده است:
وَالسَّمَاء بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ (ذاریات/47) ما آسمان را با دست بنا نمودیم و همانا ما آنرا وسعت دهنده(ی همه چیز) هستیم.
چگونه آسمان بدون ستون برپا نموده است؟ چرا بر روی زمین سقوط نمینماید؟
قران برای این پرسش نیز پاسخی دارد:
إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَن تَزُولَا وَلَئِن زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا (فاطر/41) همانا الله آسمانها و زمين را گرفته است تا نيفتند و اگر بيفتند بعد از او هيچ كس آنها را نگاه نمىدارد اوست بردبار آمرزنده.
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِي الْأَرْضِ وَالْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَيُمْسِكُ السَّمَاء أَن تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ(حج/65) آيا نديدهاى كه الله آنچه را در زمين است به نفع شما رام گردانيد و كشتيها در دريا به فرمان او روانند و آسمان را گرفته است تا [مبادا] بر زمين فرو افتد مگر به اذن خودش [باشد] در حقيقت الله نسبت به مردم سخت رئوف و مهربان است.
پس آسمان داری وزنی میباشد که الله آنرا نگه میدارد تا مبادا بر روی زمین سقوط نماید؛ البته از دید قرآن هرآن ممکن است بخشی از این سقف بر زمین سقوط کند:
أَفَلَمْ يَرَوْا إِلَى مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِن نَّشَأْ نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ نُسْقِطْ عَلَيْهِمْ كِسَفًا مِّنَ السَّمَاءِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِّكُلِّ عَبْدٍ مُّنِيبٍ (سباء/9) آيا آسمان و زمينى را كه پيش روى و پشت ايشان است ننگريستهاند؟، اگر خواهيم به زمين فرو بريمشان، يا بر آنان پارهاى از آسمان را فرو اندازيم، در اين امر براى هر بنده توبه كار، مايه عبرتى است.(ترجمه خرمشاهی) شرح ایات مشابه
و محمد در پاسخ به مسخره کنندگانش پس از اینکه از اسلام آوردنشان ناامید شد گفت:
وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَابًا مِّنَ السَّمَاءِ فَظَلُّواْ فِيهِ يَعْرُجُونَ (حجر/14) و اگر درى از آسمان بر ایشان باز میکر (حجر/15)دیم كه همواره از آن بالا میرفتند.
لَقَالُواْ إِنَّمَا سُكِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَّسْحُورُونَ (حجر/15) بدون شک میگفتند "در حقيقت ما چشم بندی شدیم بلكه ما مردمى هستيم كه جادو شدهایم.
در آیات بالا محمد برای آسمان دروازه در نظر گرفته که اگر آن در را باز کند و کفار را به درون آسمان راه دهد باز آنها باور نخواهند کرد.
و در ادامه برای آسمان برجهائی در نظر گرفته:
وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاء بُرُوجًا وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ (حجر/16) و به يقين ما در آسمان برجهائی قرار داديم و آن را براى تماشاگران آراسته نمودیم.
و یکی دیگر از کارکردهای این برجها، نگهبانی برای حفظ آسمان از ورود شیطانهاست:
وَحَفِظْنَاهَا مِن كُلِّ شَيْطَانٍ رَّجِيمٍ (حجر/17) و آن را از هر شيطان رانده شدهای حفظ كرديم.
و اگر بخواهند از درون آسمان استراق سمع کنند به سویشان شهاب سنگ پرتاب میشود:
إِلاَّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُّبِينٌ (حجر/18) مگر کسی كه استراق سمع کند شهابى روشن او را دنبال مینماید.
و در جائی دیگر میگوید که هدف از آفرینش تمامی ستارگان، راهنمائی شما در خشکیها و دریاهاست تا نه گم شوید و نه غرق:
وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُواْ بِهَا فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ (انعام/97) و اوست كه براى شما ستارگان را آفريد تا در تاريكيهاى خشكى و دريا به وسیلهی آنها راهنمائی شوید ما نشانهها را براى گروهى كه میدانند به صورت مشروح بيان كردهايم.
و باز:
آسمان قابل لمس کردن میباشد:
وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاء فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا (جن/8) ما(جنها) آسمان را لمس نمودیم و آنجا را پر از نگهبانان توانا و تیرهائی از شهاب سنگ یافتیم.
و او برای حفظ آسمان ار نفوذ شیاطین، شهاب سنگ را میفرستد:
لَا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَيُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ(صافات/9) به [اسرار] ملأاعلى گوش نتوانند داد و از هر طرف به سویشان (با شهاب سنگ) پرتاب میشود.
دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ (صافات/10) به راندنى سخت، و عذابى پاينده [در پيش] دارند.
إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ (صافات/11) مگر كسى كه ربايشى بربايد (اطلاعاتی بدست آورد و فرار کند) که در این صورت شهاب سنگی درخشان به سویش پرتاب میگردد.
البته برخی از مترجمین معاصر ید را به قدرت ترجمه نمودهاند که صد البته تحریف معنا و عدم رعایت امانتداری ترجمه است. او انسان را هم با دستش خلق نمود.
اما پرسشی که پیش میاید این است که:چگونه آسمان بدون ستون برپا نموده است؟ چرا بر روی زمین سقوط نمینماید؟
قران برای این پرسش نیز پاسخی دارد:
إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَن تَزُولَا وَلَئِن زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا (فاطر/41) همانا الله آسمانها و زمين را گرفته است تا نيفتند و اگر بيفتند بعد از او هيچ كس آنها را نگاه نمىدارد اوست بردبار آمرزنده.
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِي الْأَرْضِ وَالْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَيُمْسِكُ السَّمَاء أَن تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ(حج/65) آيا نديدهاى كه الله آنچه را در زمين است به نفع شما رام گردانيد و كشتيها در دريا به فرمان او روانند و آسمان را گرفته است تا [مبادا] بر زمين فرو افتد مگر به اذن خودش [باشد] در حقيقت الله نسبت به مردم سخت رئوف و مهربان است.
پس آسمان داری وزنی میباشد که الله آنرا نگه میدارد تا مبادا بر روی زمین سقوط نماید؛ البته از دید قرآن هرآن ممکن است بخشی از این سقف بر زمین سقوط کند:
أَفَلَمْ يَرَوْا إِلَى مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِن نَّشَأْ نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ نُسْقِطْ عَلَيْهِمْ كِسَفًا مِّنَ السَّمَاءِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِّكُلِّ عَبْدٍ مُّنِيبٍ (سباء/9) آيا آسمان و زمينى را كه پيش روى و پشت ايشان است ننگريستهاند؟، اگر خواهيم به زمين فرو بريمشان، يا بر آنان پارهاى از آسمان را فرو اندازيم، در اين امر براى هر بنده توبه كار، مايه عبرتى است.(ترجمه خرمشاهی) شرح ایات مشابه
و محمد در پاسخ به مسخره کنندگانش پس از اینکه از اسلام آوردنشان ناامید شد گفت:
وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَابًا مِّنَ السَّمَاءِ فَظَلُّواْ فِيهِ يَعْرُجُونَ (حجر/14) و اگر درى از آسمان بر ایشان باز میکر (حجر/15)دیم كه همواره از آن بالا میرفتند.
لَقَالُواْ إِنَّمَا سُكِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَّسْحُورُونَ (حجر/15) بدون شک میگفتند "در حقيقت ما چشم بندی شدیم بلكه ما مردمى هستيم كه جادو شدهایم.
در آیات بالا محمد برای آسمان دروازه در نظر گرفته که اگر آن در را باز کند و کفار را به درون آسمان راه دهد باز آنها باور نخواهند کرد.
و در ادامه برای آسمان برجهائی در نظر گرفته:
وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاء بُرُوجًا وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ (حجر/16) و به يقين ما در آسمان برجهائی قرار داديم و آن را براى تماشاگران آراسته نمودیم.
و یکی دیگر از کارکردهای این برجها، نگهبانی برای حفظ آسمان از ورود شیطانهاست:
وَحَفِظْنَاهَا مِن كُلِّ شَيْطَانٍ رَّجِيمٍ (حجر/17) و آن را از هر شيطان رانده شدهای حفظ كرديم.
و اگر بخواهند از درون آسمان استراق سمع کنند به سویشان شهاب سنگ پرتاب میشود:
إِلاَّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُّبِينٌ (حجر/18) مگر کسی كه استراق سمع کند شهابى روشن او را دنبال مینماید.
و در جائی دیگر میگوید که هدف از آفرینش تمامی ستارگان، راهنمائی شما در خشکیها و دریاهاست تا نه گم شوید و نه غرق:
وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُواْ بِهَا فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ (انعام/97) و اوست كه براى شما ستارگان را آفريد تا در تاريكيهاى خشكى و دريا به وسیلهی آنها راهنمائی شوید ما نشانهها را براى گروهى كه میدانند به صورت مشروح بيان كردهايم.
و باز:
آسمان قابل لمس کردن میباشد:
وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاء فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا (جن/8) ما(جنها) آسمان را لمس نمودیم و آنجا را پر از نگهبانان توانا و تیرهائی از شهاب سنگ یافتیم.
و او برای حفظ آسمان ار نفوذ شیاطین، شهاب سنگ را میفرستد:
لَا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَيُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ(صافات/9) به [اسرار] ملأاعلى گوش نتوانند داد و از هر طرف به سویشان (با شهاب سنگ) پرتاب میشود.
دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ (صافات/10) به راندنى سخت، و عذابى پاينده [در پيش] دارند.
إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ (صافات/11) مگر كسى كه ربايشى بربايد (اطلاعاتی بدست آورد و فرار کند) که در این صورت شهاب سنگی درخشان به سویش پرتاب میگردد.
پس آسمان نیاز به محافظ دارد:
وَحِفْظًا مِّن كُلِّ شَيْطَانٍ مَّارِدٍ (صافات/8) و(آسمان را) از هر شيطان سركشى محفوظ داشتهايم.
الله برای حفظ آسمان، شهاب سنگها را به سوی جنیانی که به قصد استراق سمع بالا بیایند پرتاب می کند.
او ستارگان را زینت پائینترین طبقهی آسمان قرار داده است:
إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ (صافات/7) ما آسمان دینا (پائین ترین آسمان) را با ستارگان زینت دادیم.
پس تنها آسمان پائین دارای ستاره میباشد!
ماه و خورشید را نه در طبقهای که ستارگان قرار دارند؛ بلکه در میان سایر طبقات قرار داده است؛ بنابراین ماه و خورشید در فاصلهای دورتر از سایر ستارگان قرار دادرند(قرآن: امکان رفتن به ماه وجود ندارد!).
آسمان قابل ت
وَحِفْظًا مِّن كُلِّ شَيْطَانٍ مَّارِدٍ (صافات/8) و(آسمان را) از هر شيطان سركشى محفوظ داشتهايم.
الله برای حفظ آسمان، شهاب سنگها را به سوی جنیانی که به قصد استراق سمع بالا بیایند پرتاب می کند.
او ستارگان را زینت پائینترین طبقهی آسمان قرار داده است:
إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ (صافات/7) ما آسمان دینا (پائین ترین آسمان) را با ستارگان زینت دادیم.
پس تنها آسمان پائین دارای ستاره میباشد!
ماه و خورشید را نه در طبقهای که ستارگان قرار دارند؛ بلکه در میان سایر طبقات قرار داده است؛ بنابراین ماه و خورشید در فاصلهای دورتر از سایر ستارگان قرار دادرند(قرآن: امکان رفتن به ماه وجود ندارد!).
آسمان قابل ت