ناباوران

اسلام آمیزه‌ای است از جنایت، تجاوز و خرافه؛ آنچه که سوداگران دینی آن را معجزه ای الهی می‌ خوانند، خرافاتی بیش نیست. در این دین زن وسیله ای است جنسی در اختیار مرد، مجوز تصاحب زنان کفار نیز در همین راستاست. تاریخ جانیان زیادی را به خود دیده، اما محمد تنها جنایتکاری است که پیروانش طبق سنت او همچنان جنایت و قتل می کنند. در این دین تنها مسلمانان انسان شمرده می‌شوند و دیگران جانور؛ پس با مشعل روشنگری، سایه سنگین، سیاه و تاریک مذهب را که همان اندیشه‌ی ضحاکین مار به دوش است را از میهنمان بر خواهیم چید.

جستجو کردن موضوعات خاص (لطفا کلمات مربوطه را وارد نمائید)

100 مورد از تناقضات و اشتباهات ساختاری قرآن

 بزرگترین تناقض ادیان در این است که اگر خدایشان پدید آورده تمام جهان است، پس آیا منطقی است که خدا به زمینی بسیار کوچک، تا این اندازه ا...

۱۳۹۰ شهریور ۱۴, دوشنبه

مراحل واجب شدن جهاد در اسلام و جنایتهای محمد ابن عبدالله در اواخر عمرش.

     
 دین اسلام بر مبنای قتل و ترور بنا نهاده شده است، این دین گرچه آیاتی دال بر آزاد بودن انسان در گزینش دین دارد، اما این آیه زمانی بیان شده‌اند که محمد هنوز در موضع ضعف بود، پس از جنگ بدر هیچ آیه‌ای در قرآن که حاکی از ترحم باشد به چشم نمی‌خورد.
      دستور به کشتن مخالف یا همان جهاد در قرآن مرحله به مرحله شدیدتر شده است.
       در آغاز و زمانیکه محمد و یارانش در ضعف بودند، در قرآن بیان شده که مسلمانان باید از مشرکین دروی کنند:
      فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ (حجر/94) پس آنچه به تو دستور داده شده آشكار كن و از مشركان روی گردان(دوری کن).
      در مرحله‌ی بعد، قرآن می‌گوید که با آنان مجادله کن، این مجادله با گروهی از مشرکین است که آنها را اهل کتاب می‌نامد(یهودیان و مسیحیان):
      وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَقُولُوا آمَنَّا بِالَّذِي أُنزِلَ إِلَيْنَا وَأُنزِلَ إِلَيْكُمْ وَإِلَهُنَا وَإِلَهُكُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ (عنکبوت/46) با اهل کتاب جز به بهترین شیوه مجادله نکنید مگر با کسانی از انان که ستم کرده‌اند و بگوئید: به آنچه که بر ما فرو فرستاده شده و بر شما فرو فرستاده شده ایمان آوردیم و خدای ما و خدای شما یکی است و ما تسلیم او هستیم.
در این آیه محمد به طور آشکاری در مورد مسیحیان و یهودیان نرمی از خود نشان می‌دهد و بدون اینکه از خدایش، الله، نامی ببرد تنها می‌گوید که "خدای ما و خدای شما یکی است".
      پس از این مرحله او و یارانش به مدینه مهاجرت می‌نماید، آنان در این شهر با سختی معیشتی زیادی دست به گریبان بودند، تا اینکه محمد هوس حمله به کاروان بازرگانی که از سفر شام برمی‌گشتند را نمود، این کاروان متعلق به مکیان بود و تقریبا تمام اهل مکه در آن به نوعی سهیم بودند، مسلمانان در این جنگ پیروز شدند و پس از آن بود که احکام جهاد را در قرآن مشاده می‌نمائیم.
       محمد در این مرحله که در واقع مرحله‌ی سوم از تغییر خوی اوست، آیات جهاد را بیان می‌نماید:
      أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ (حج/39) به كسانى كه با آنان جنگیدیده‌اند، اجازه‌ داده شده است(که بجنگند)، زیرا ستمدیده هستند، و همانا الله بر يارى ایشان تواناست‏.
       با توجه به طعم پیروزی که مسلمانان چشیدند و در جنگ بدر عنایم زیادی را به دست آوردند، محمد جهاد را واجب دانست، اما در این مرحله شرطی را گذاشته بود و آن اینکه این جنگ در ماههای حرام نباشد، در این مرحله دستور صریح بر کشتن هر مشرکی را داده است و استثنائی هم وجود ندارد:
      فَإِذَا انسَلَخَ الأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ (توبه/5)  پس هنگامیکه ماه‏هاى حرام سپرى شد مشركان را هر كجا يافتيد بكشيد و آنان را دستگير كنيد و محاصره کنید و  به كمين آنان بنشينيد در هر مکانی که قابل کمین کردن است پس اگر توبه كردند و نماز خواندند و زكات پرداختند راه را بر آنها رها کنید، زيرا الله آمرزنده مهربان است.
      اما در مرحله‌ی آخر آن شرط استثنا بودن ماه‌های حرام را هم در مورد جنگ برداشته شده است و به صورت مطلق بیان می‌نماید که در راه دالله باید جنگید؛     بنابراین دستور به جهاد از ارکان اسلام می‌باشد و کسی که به جنگیدن با کافران اعتقاد نداشته باشد، در واقع دستور صریح قرآن و محمد  که همان دستور اسلام است را زیر پا گذاشته است:
      وَقَاتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (بقره/244)  و در راه الله بجنگید و بدانيد كه الله شنواى داناست.
      این مرحله همراه با تثبیت اسلام در جزیره‌العرب می‌باشد، البته او استثناهائی هم در نظر گرفته است و آن گرفتن جزیه از کسانی است که از آنان با عنوان مشرکین اهل کتاب یاد می‌نماید:
      قَاتِلُواْ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَلاَ يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُواْ الْجِزْيَةَ عَن يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ" (توبه/29 ) و کسانیکه از اهل كتابى(یهودیان و مسیحیان) كه به الله و روز آخرت ايمان ندارند و حرام داشته‌ی الله و فرستاده‌اش را حرام نمى‏گيرند و دين حق(اسلام) نمى‏ورزند، (با آنها ) بجنگید تا به دست خويش و با حقارت جزيه بپردازند.
      البته قرآن از این گروه با عنوان "شر‌ البریه"(بدترین آفریده شده‌گان) یاد می‌نماید:
      إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ فِي نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أُوْلَئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ (بینه/6) همانا کسانی از اهل کتاب(یهودیان و مسیحیان) و مشرکان که(به اسلام) کافر شدند در آتش جهنم جاویدان هستند و قطعا ایشان بدترین آفریده شده‌گان هستند.
محمد: من برای سر بریدن آمدم تا مردم را مسلمان کنم و بهترین مردم برای دیگران کسی که زنجیر بر گردنشان بیندازد و آنان را وارد اسلام کند!  
   در احادیث معتبر اسلامی هم به این امر اشاره شده و بیان گردیده است که هدف نهائی اسلام، ایمان آوردن انسان‌ها به هر قیمتی است، حتی جنگ:
      در صحیح بخاری کتاب جهاد، بابی وجود دارد با عنوان: نصرت بالرعب مسيرة شهر " یاری شده‌ام با ترس بسیار شدید مسیر یک ماه را. منظورش این است که مردم تا فاصله یک ماه از زمان حرکت من از من می‌تذسند، زیرا قبلا فاصله را با حرکت کاروانها سنجیده می شد مثلا فاصله تا فلا جا یک روز
      واژه‌ی "رعب" در عربی به معنی ترسی است بسیار وحشتناک، او خود اعتراف دارد که همواره این ترس شدید از اقدامات  او بوده است که به یاری او شتافته به طوری که در پیشاپیش او به اندازه‌ی مسیر راهپیمائی یک ماه جلو است، یعنی اگر او به قصد جائی حرکت می‌کرد تمام مردم غیر مسلمان تا مسیر یک ماه از او وحشت دارند.:
  نصرت على العدو بالرعب و لو كان بينی و بينهم مسيره شهر لملئ منی رعبا. (تفسیر ابن کثیر/ جلد 2 / صفحه 266 )
       مضمون چنین سخنی از محمد در منابع شیعه هم وجود دارد:
     مجمع البیان(از منابع شیعه) در تفسیر آیه‌ی "وَ أُوحِیَ إِلَیَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ" همین مضوم را می‌گوید:
        نصرت بالرعب فهو یصیر امامی مسیرة شهر، با ترور یاری شده‌ام و او جلو من مسیر یک ماه در حرکت است.
و در وسائل الشیعه (الاسلامیه)/ حر عاملی/ جلد 2 / صفحه 970 :
ابی  امامه قال: قال رسول الله صلى الله عليه و آله... ونصرت بالرعب مسيرة شهر (تسير بين يدی).
و قال رسول الله " صلى الله عليه وآله وسلم " نصرت بالرعب مسيرة شهر ". (تفسیر مجمع البیان/ شیخ طبرسی/ جلد 2 / صفحه 414)
          فرستاده‌ی الله گفت: سوگند به  کسی که جان محمد در دستش است، یقینا من پیش شما به(وسیله‌ی) سربریدن آمدم. ( بحار الانوار / علامه مجلسی / جلد 16 / صفحه 116 (1) - الکامل فی التاریخ / ابن اثیر / جلد 2 / صفحه 79 (2) - صحیح ابن حبان / جلد 14 / صفحه 526 (3)) و همچنین در
(التاریخ الطبری/ جلد 2/ صفحه 71 - مجمع الزوائید / هیثمی/ جلد 6 / صفحه 15 - مسند احمد ابن حنبل/ جلد 2/ صفحه 218 - البدایه و النهایه/ ابن کثیر/ جلد 3 / صفحه 61   )
سوگند به  کسی که جان محمد در دستش است، یقینا من پیش شما به(وسیله‌ی) سربریدن آمدم، برای درو آمدم نه جهت کشاورزی. (تفسیر قرطبی / جلد 10 / صفحه 54) (4)
    این حدیث با همین لفظ در منابع معتبر اسلامی مانند البدایه و النهایه / ابن کثیر/ جلد3 /ص61، کشف الغمه اربلی /ج1 /ص9، سیره ابن اسحاق /ج4/ ص 212 و تاریخ الاسلام ذهبی/جلد 1/ص165  نیز امده است.
   در صحیح بخاری که معتبرترین کتاب جهان اسلام است حدیثی وجود دارد که در آن به صراحت بر ستم اسلام و زورگوئی این دین در مجبور کردن مردم به پذیرش اسلام سخن می‌گوید:
     بهترین مردم برای مردم کسی است که زنجیر را به گردنشان بندازد و آنان را وارد اسلام کند. خير الناس للناس تأتون بهم في السلاسل في أعناقهم حتى يدخلوا في الإسلام (صحیح بخاری/ جلد 5/ صفحه 170) بهترین مردم برای مردم کسی است که زنجیرهائی را بر گردنشان بیندازد تا اینکه وارد اسلام شوند.
و همین لفظ در    
  در سیره‌ی ابن هشام جلد 6 به روشنی سخن از چندین تروری شده است که به دست یاران محمد صورت گرفته است، من‌جمله:
1- دونیم کردن "ام قرفه".
2- کشتن "عصماء بنت مروان" در حالیکه بچه‌اش را شیر می‌داد، مسلمین جگرش را درآوردند.
3- ترور "ابی عفک"، پیرمردی 120 ساله.
4- کشتن "شیبینه" به جرم یهودی بودن، زیرا محمد دستور داده بود هر یهودی را یافتید بکشید.
5- کشتن "کعب ابن اشرف" جلو عروسش و بردن سر او نزد محمد.
6- پنج تکه کردن "ابی رافع بن عبدالله" یهودی جلو همسرش.
و موارد دیگری.......
====================================

(1)  يا معشر قريش، ای جوار هذا؟ و الذی نفس محمد بيده لقد، جئتكم بالذبح؛ فقام إليه ابو جهل ولاذ به من بينهم، و قال: يا محمد، ما كنت جهولا و سمی نبی الملحمه بذلک.
(2)  فقال اتسمعون يا معشر قريش، و الذی نفس محمد بيده! لقد جئتكم بالذبح قال فكانما على رئوسهم الطير.
(3)  قال اتسمعون يا معشر قريش؟ اما و الذی نفس محمد بيده، لقد جئتكم بالذبح؛ قال فاخذت القوم كلمته حتى ما منهم رجل الا لكانما على راسه طائر
(4) و ان النبی (ص) فال لهم"  لقد جئتكم بالذبح و بعثت بالحصاد  ولم أبعث بالزراعة 

۹ نظر:

ناشناس گفت...

این دین است یا مافیا؟!
اگر عضو آن نشوی یا کشته می شوی یا باید باج بدهی.
اگر عبادت نکنی شلاق می خوری واگر باز هم عبادت نکنی کشته می شوی. ( عبادت اجباری الله).
«بزور مسلمان شده زاده سابق»

ناشناس گفت...

"این دین است یا مافیا؟!..."

خیلی جالب بود :)

مسلم گفت...

قبلا یه معجزه عددی معرفی کردم جواب ندادید. در لینک زیر اثبات سرعت نور در قران آوردی شده.

http://www.javan-va-din.blogfa.com/post-20.aspx

Babak Persa گفت...

آنانی که قرآن را معجزه می دانند بیشتر دچار اشکال می شوند. در قرآن چیز تازه ای که دیگران نگفته باشند نیست. تمام دستورهای اخلاقی قرآن از امور عادی و رایج است. قصص آن مقتبس از اخبار و روایات یهود و مسیحیت است که محمد از روحانیون و بازماندگان عاد و ثمود فراگرفته و در قرآن بهمان شکل با اندک انحرافاتی بازگو کرده است. ( علی دشتی در ۲۳ سال رسالت محمد )

Babak Persa گفت...

ما چیزی بنام اسلام رادیکال و مدرن و عقب افتاده و پیشرفته و کهنه و نو و دست اول و دسته دوم نداریم، سند و مدرک اسلام قرآن است. اسلام قرآن است قرآن اسلام است. احکام و قوانین و دستورات قرآنی اسلام است و حکم الله: حکم الله با شمشیرمحمد همان اسل...امی است که کشتن، گردن زدن نامسلمانان، سنگسار برده داری، تجاوز، غنیمت گرفتن،،،، را با مژده گانی بهشت و ۷۲ حوری باکره به مسلمانان سفارش می کند- = اسلام ایران را خراب کرد و دیگر راه نجاتی نیست( صادق هدایت )

دفاع ازاسلام گفت...

شبه وارد می شود که اسلام بازور شمشیر گسترش یافت.پاسخ:این حرف کاملا مخالف عقیده اسلامی است؛چراکه اسلام برای دفع شر دشمنانش به جنگ باآنان برخواست.ازقوانین جنگ اسلامیست که دراول دشمن رابه اسلام دعوت می دهد و درمرحله بعدی آن ها را به صلح با حکومت اسلامی و پرداخت جزیه«تقریبا مالیات امروزی»دعوت می دهد وبالاخره در مرحله سوم باآن هابه جنگ می پردازد.جزیه جای زکاتی است که از مسلمانان گرفته می شود وآن هم شرایطی دارد که از زنان و بچه هاوپیرمردانی که سن بالایی دارند،گرفته نمی شود.حقوق غیرمسلمانان«ذمی»کاملامحفوظ است و آن هابامسلمانان درهمه چیزبرابرند .پیامبر اسلام می فرماید«کسی که یک ذمی را بکشد بوی بهشت به آنان نمیرسد»و«کسی که یک ذمی راآزار دهد گویا مرا آزار داده است».اگر اسلام باشمشیر گسترش می یافت پس چرا کلیساها وبیعه های یهود و معابد دیگر ادیان محفوظ بودند و کسی حق تعرض یا تخریب آنان را نداشت.چرامسیحیان شام دروازه های شهرها را برهراکلیوس پادشاه روم بستند ومسلمانان را گفتند که ما زیر پرچم شما می آییم.خداوند در قرآن می فرماید «لا اکراه فی الدین»:تفسیر:«کسی ازمسلمانان حق ندارد غیرمسلمانی را بر اسلام اجبارکند»کسانیکه براین ادعاهستند دلیل بیاورند یاکه عقل خود را معیارقرار دهند تا این شبهه های بی اساس را برما ثابت کنند.

Unknown گفت...

خوب این که خیلی واضح و روشنه و احتیاج به توضیح و تفسیر نداره ! ممد حشری بیشتر از همه چیز فقط دو چیز رو میشناخت : زن و شمشیر

پدرام گفت...

تحقیقات شما واقعاً قابل تقدیره. بخصوص که مجبورید اینهمه کتابهای نفرت انگیز را مطالعه کنید تا مستندات و مرجع لازم رو ارائه بدهید.

ناشناس گفت...

در مورد سخن ان دوستی که فرمودند محمد فقط زن وشمشیر را میشناخت نکته ای را عرض میکنم همانطور که میدانید محمد فردی بوده که ظاهرا جنگاور نبوده واصول فرماندهی جنگ را نیز نمیدانسته ودر زمان دعوی رسالت در میان جمعی از مردمان با افکاری خشن وخونریز بوده که براحتی اب خوردن ادم میکشته اند ونسبت به عقاید خود بسیار سختگیر ومتعصب سوال من از این دوست عزیزاینست اولا چگونه محمد در ان شرایط بسیار ضعیف ودر ناتوانی وبی کسی مطلق توانست طی مراحل مختلف از خظرات مختلف جانی که جان او را تهدید میکرد جان سالم بدر ببرد واز ابتدا که تعداد بسیار قلیلی گرداگرد او بودند تا جنگهای بزرگ اسیبی جدی بر او وارد نیامد ایا اگر خداوند سبحان محافظ ونگهدار او نبود چگونه ممکن بود که از این همه جنگ وخطرات ان ومضیقه های گوناگون بسلامت جان بدر ببرد وتا پایان رسالتش گزندی جدی بر او وارد نیامد طوری که در قران اعلام شد که کار دین تمام شد وانچه که باید ابلاغ شود ابلاغ شد ایا کفار ومخالفین طی 23 سال نمیتوانستند براحتی او را بقتل برسانند کشتن او در سالهای نخستین برای انان که بسیار سهل واسان بوده پس عاملی قدرتمند وجود داشته که از او محافظت میکرده وان خالق قران است ثانیا محمد را طرفدار زن وفریفته زنان معرفی نموده اید اگر محمد طالب زنان بود وقصد او از مجاهدت هواهای نفسانی وشهوانی بود که او میبایست پس از کسب موفقیتهای اولیه دست از جنگ وپیکار میکشید و به استفاده از زنان ونعمتهای دنیا میپرداخت کما اینکه بر اساس پاره ای روایت این پیشنهادات از سوی کفار به او شده است گرچه صحت ان بهیچوجه قابل اثبات نیست اما او تا لحظه اخر عمر بفرمان خدا بود وبه این مسایل نیندیشید چرا که اگر غیر از این میبود طور دیگری عمل میکرد

Translate

بايگانی وبلاگ