ناباوران

اسلام آمیزه‌ای است از جنایت، تجاوز و خرافه؛ آنچه که سوداگران دینی آن را معجزه ای الهی می‌ خوانند، خرافاتی بیش نیست. در این دین زن وسیله ای است جنسی در اختیار مرد، مجوز تصاحب زنان کفار نیز در همین راستاست. تاریخ جانیان زیادی را به خود دیده، اما محمد تنها جنایتکاری است که پیروانش طبق سنت او همچنان جنایت و قتل می کنند. در این دین تنها مسلمانان انسان شمرده می‌شوند و دیگران جانور؛ پس با مشعل روشنگری، سایه سنگین، سیاه و تاریک مذهب را که همان اندیشه‌ی ضحاکین مار به دوش است را از میهنمان بر خواهیم چید.

جستجو کردن موضوعات خاص (لطفا کلمات مربوطه را وارد نمائید)

100 مورد از تناقضات و اشتباهات ساختاری قرآن

 بزرگترین تناقض ادیان در این است که اگر خدایشان پدید آورده تمام جهان است، پس آیا منطقی است که خدا به زمینی بسیار کوچک، تا این اندازه ا...

۱۳۹۰ شهریور ۱۱, جمعه

مسئولیت جنایتهائی که با نام اسلام صورت می‌گیرد بر عهده‌ی کیست و چه کسی باید عذرخواهی کند؟


    قرن گذشته نشان داد که همواره خشونت از جانب عقایدی توتالیتر تمامیت خواهی صورت می‌گیرد که ادعا دارند حقیقت مطلق نزد آنان است؛ این ایدئولوژی‌ها با استفاده از قدرت، اعتقادات خویش را بر دیگران تحمیل می‌نمایند.
هنگامی که به سیستم‌های حکومتی اسلام، کمونیسم و نظایر آن نگاه می‌کنیم، متوجه جوهریه‌ی مشترکی میان اینها می‌گردیم و آن تکیه‌ بر فردی مستبد و سرکوب‌گر برگزیده شده در چارچوب همان ایدئولوژی است که در رأس قدرت قرار دارد و سعی دارد خود را رهنمای بی چون و چرا ملت بداند؛ تحقیر، تهدید و حذف مخالف از ویژگی‌های مشترک آنان برای تحمیل عقیده می‌باشد.
     اما آنچه که از این اقدامات دردآورتر است، سکوتی است که برخی از این مکاتب ایدئولوژیک از اقدامات پیروان خویش می‌کنند، قطع به یقین این سکوت نتیجه‌ای جز اقدامات آینده‌ی پیروان آنها در چارچوب جوهریه‌ی ذاتی این اعتقادات را در پی نخواهد داشت.
     اگر پیروان کمونیسم، با نام این ایدئولوژی دست به جنایت زدند، یقینا این اقدامات متوجه عقیده و مکتبی خواهد بود که پشت آن قرار دارد و پرسیده می‌شود: چرا از دورنش چنین کارهائی سر می‌زند؟ اگر از جانب پیروان کلیسا هم صورت گیرد باز این اقدامات متوجه پاپ‌ها و کشیشان خواهد بود؛ آنان هرگز نه می‌‎توانند و نه اجازه دارند که از زیر بار این اقدامات شانه خالی کنند.
    هنگامی که مردم جهان شاهد پوزش‌خواهی کلیسا به خاطر اقداماتی که با نام این دین صورت گرفت، هستند و همچنین شاهد فروپاشی ایدئولوژی‌های تمامیت‌‎خواهی مانند فاشیسم، نازیسم و کمونیسم در جهان بودیم، یک عقیده همچنان از حمل بار مسئولیت شانه خالی می‌کند، اسلام.
     زمانیکه خمینی و کمی قدیم‌تر شاهان صفوی در ایران، سوهارتو در اندونزی، عمر البشیر در سودان، ترکان عثمانی در ترکیه و اخیرا دهها گروه اسلامی که تحت پوشش اسلام، یارگیری و ترور می‌کنند، ملیونها نفر از مخالفین خویش را به کام مرگ داده و می‌دهند و در حالی که دولت‎های اسلام‌گرای ایران و عربستان سعودی با نام دین، مردم خویش را به دو دسته‌ی مسلمان معتقد و غیر مسلمان تقسیم کرده‌اند، آیا وقت آن نرسیده است که روحانیت اسلام به خاطر این اقدامات، از بشریت عذر خواهی کند؟ 
 آیا روحانیت شیعه می‌تواند همچنان جنایات خمینی را مقدس جلوه دهد؟ چه کسی مسئولیت تجاوزجنسی به زندانیان سیاسی از سوی پیروان و مؤمنان به این دین را در ایران باید به عهده بگیرد؟ آیا نگاه عقیدتی به بهائیان ایران در همین راستا نیست؟
چرا هیچ رهبر اسلامی بابت اقدامات داعش و القاعده و بوکوحرام و دهها گروه تروریست دیگر حاضر نیستند از بشریت عذرخواهی کنند؟
آیا روحانیت تسنن می‌تواند شانه از بار مسئولیت خالی کند؟ 
 و در حالت کلی؛ آیا اسلام می‌تواند مسئولیت را از خود سلب نماید؟
    چگونه است که جنایت‌های مسیحیان، کومنیستها، فاشیستها و نازی‌ها نتیجه‌ی نگاه ایدئولوژیک به مسائل جهانی است، اما اقدامات اسلامیون، خودسرانه و فردی قلمداد می‌شود؟!
    این امر نه تنها وظیفه‌ای را از دوش روحانیت اسلام بر نمی‌دارد، بلکه هر اندازه این سکوت طولانی‌تر گردد، به همان اندازه جنایت اسلام‌گرایاتن بیشتر و شرم‌ساری برای این دین سنگین‌تر خواهد بود؛ آیا وقت آن نرسیده است که مراجع اسلام و مفتی‌های این دین کمی در خود شک کنند و اقدامات پیروان دین خویش را خودسرانه ندانند؟
چه کسی مسئولیت بدنامی مسلمانان در جهان را دارد؟
آیا نباید در خود، اعتقادات خود و کتاب مقدس خویش شک کرد که شاید ریشه در آنجاست:
إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (توبه/111) همانا الله جان و مال مؤمنان را را خریده است به خاطر اینکه بهشت براى آنان باشد،  همان كسانى كه در راه الله مى‏جنگند و مى‏كشند و كشته مى‏شوند، وعده‌ی حقى که در تورات و انجيل و قرآن بر عهده اوست(الله)؛ و چه كسى از الله به وعده‌ی خويش وفادارتر است؟ پس به اين خرید و فروشی كه با او كرده‏ايد شادمان گردید و اين همان پیروزی بزرگ است.
آیا در اینجا ترویج خشونتی به مانند فاشیستها را نمی‌بینیم؟
    آیا مسبب اصلی کسی است که خود را می‌کشد تا مخالف به اصطلاح کافر کشته شود یا عقیده‌ای که چنین وعده‌های را به پیروان خویش می‌دهد؟
    آیا آن کسی که خود را استشهادی می‌نامد، بمبی بر کمر بسته خود را و دیگران را نابود می‌نماید را باید مقصر دانست یا آیاتی که چنین مجوزی به او و امثال او می‌دهد؟:
وَلَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ أَوِ اخْرُجُواْ مِن دِيَارِكُم مَّا فَعَلُوهُ إِلاَّ قَلِيلٌ مِّنْهُمْ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُواْ مَا يُوعَظُونَ بِهِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِيتًا (نساء/66) و اگر بر آنان نوشته بودیم(دستور داده بودیم) كه همدیگر را بکشید، يا از خانه‏هاى خود به بیرون شوید، به غیر از اندکی از ايشان آن را انجام نمی‌دادند؛ و اگر آنان آنچه را بدان اندرز شدند به كار مى‏بستند یقینا براي آنان بهتر و در  استواری گامشان مؤثرتر بود.
    در این آیه به طور آشکار می‌گوید که کشتن همدیگر از فضایل الهی است، آیا رفتار بن‌لادن‌ها، ملاعمرها و خمینی‌ها را نباید از این دستورات و پندها دانست؟


هیچ نظری موجود نیست:

Translate

بايگانی وبلاگ