اسلام دینی است که تنها خودش را میبیند و نه تنها هیچگونه احترامی برای سایر اندیشهها قائل نیست، بلکه خواهان نابودی غیر مسلمانان میباشد:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُواْ فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ (توبه/123) اى كسانى كه ايمان آوردهايد (با) كافرانى كه مجاور شما هستند بجنگید و آنان بايد در شما خشونت بيابند و بدانيد كه الله با متقیان است.
فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ ) محمد/ ) پس چون با كسانى كه كفر ورزيدهاند برخورد کردید گردنها را بزنيد تا هنگامیکه آنان را از پاى درآورديد پس (اسیران) را امحکم در بند كشيد سپس يا منت نهيد و يا فديه (بگیرید) تا در جنگ اسلحه بر زمين گذاشته شود اين است (امر الله) و اگر الله مىخواست از ايشان انتقام مىكشيد ولى تا برخى از شما را به وسيله برخى بيازمايد و كسانى كه در راه الله كشته شدهاند هرگز كارهايشان را ضايع نمىكند.
این دین به همراه سایر ادیانی که خود را ابراهیمی میدانند، کرامت انسانی را تنها در پیروان خود میبینند:
مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا (فتح/29 ) محمد فرستادهی الله است و كسانى كه با اويند بر كافران سختگير , با همديگر مهربانند آنان را در ركوع و سجود مىبينى فضل و خشنودى خدا را خواستارند علامت آنان بر اثر سجود در چهرههايشان است اين صفت ايشان است در تورات و مثل آنها در انجيل چون کاشته ای است كه جوانه خود برآورد و آن را مايه دهد تا ستبر شود و بر ساقههاى خود بايستد و دهقانان را به شگفت آورد تا از آنان كافران را به خشم دراندازد الله به كسانى از آنان كه ايمان آورده و عمل صالح كردهاند آمرزش و پاداش بزرگى وعده دادهاست.
أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا ) فرقان/44) آيا گمان ميبري اكثر آنها ميشنوند يا ميفهمند؟ آنها فقط مانند دامها بلكه پست تر هستند.
در اینجا کاری به سایر ادیان نداریم، بیشترین لطمهای که میهن ما خورده از ناحیهی اسلام بوده است، اسلام حتی به پیروانش اجازه نمیدهد که دینی غیر از اسلام را اختیار نمایند، اگر کسی از پدر یا مادر مسلمان زاده باشد او چه بخواهد و چه نخواهد مسلمان است، حق انتخابی دیگر برای او نیست و در صورت انتخاب راهی دیگر باید کشته شود، آیا به صرف اینکه شخصی در هنگام انعقاد نطفهاش، پدر یا مادر او مسلمان باشند مسلمان است؟ آیا این است همان کرامت انسانی که اسلام مدعی آن است؟ چرا برای او(مرتد فطری) هیچگونه راه برگشتی وجود ندارد؟ نه میتواند توبه نماید و نه راه جدیدی که انتخاب کرده است را ادامه دهد، طبق قوانین دین جنایتکار اسلام او باید کشته شود(1)!
آیا این منطقی است که همسر مرتد غیر فطری در صورت عدم توبه از او گرفته شود؟(2)
چرا وارثان اموال مرتد امام باشد؟(3)
آیا این است همان کرامت انسانی که اگر زنی مرتد گردد، او را آنچنان شکنجه میدهند تا یا بمیرد و یا توبه نماید؟(4)
=============================================
(1) اگر شخصی مرتد فطری باشد (یعنی هنگان انعقاد نطفه یکی از والدینش مسلمان باشد) کشته میشود و توبهاش پذیرفته نیست، همسرش از او جدا میشود و عدهی وفات نگاه میدارد، اموالش به ورثه منتقل میشود اگر چه هنوز زنده باشد.
کلینی در الکافی خویش جلد 7 صفحه 256 به صراحت از قول امام باقر میگوید که کشتن مرتد واجب است.
(2) اگر شخصی مرتد ملی(غیر فطری یعنی در هنگام انعقاد نطفهاش پدر و او کافر باشند) توبه داده میشود، پس اگر توبه کند (چیزی بر او نیست) و اگر توبه نکند کشته میشود، زمان توبه دادن او آنگونه که در روایت آمده، سه روز است. اموال او تا زمانیکه زنده است از ملکیت او خارج نمیشود و نیز حرمت نکاح او از میان نمیرود مگر آنکه تا پس از زمان عده(ای که همسرش از هنگام ارتداد او نگاه داشته) بر کفر خود بماند و عدهای که همسرش نگاه میدارد عدهی طلاق است (نه و فات)و هزینهی کسانیکه نفقهی آنها بر او واجب است، از مال او پرداخت میشود.
(3) وارث مرتد فطری و ملی(غیر فطری) مسلمانان هستند نه بیتالمال و اگر وارث مسلمانی نداشته باشد، امام وارث او خواهد بود.
(4) زن اگرچه مرتد فطری باشد کشته نمیشود، بلکه همواره در حبس نگه داشته میشود و در اوقات نماز او را میزنند و به کارهای شاق وادارش میکنند، خشنترین لباسها را بر الو میپوشانند و بدترین خوراکها را به او میدهند تا آنکه توبه نماید یا بمیرد.
۲۷ نظر:
دین تو حق زندگی را از من میگیرد، توهین نیست!
همین یک جمله زیباترین و پر معناتریت جوابی ست که به مسلمانان(تافته های جدا بافته)می توان داد.پاسخی کوبنده به تمامی ادعاهای بی پایه و اساس.
خسته نباشید .
تعداد کسانی که به سایت بالاتزین میان چندین برابر اعضای خود سایت هست که هیچ کدام نمیتوانند نظر خودشونو راجع به این تصمصم اخیر اعلام کنند و فقط دورادور حرص میخورن
به نظر من یه نظر سنجی راجع به این تصمیم گذاشته بشه که هم اعضای سایت و هم بازدیدکنندگان سایت بتونن نظر خودشونو ( در غالب رای گیری ) اعلام کنند..
تا تعداد افراد مذهبی و غیر مذهبی هم مشخص شه
آفرین، حق مطلب را به خوبی ادا کردی. اگر چه گوش شنوایی را در میان مسلمانان پیدا نخواهی کرد.
متاسفانه تو هيچي از نقد نميدوني. چرا؟ چون بغض اسلام داري. اگر نداشتي ميگفتي حكومت فعلي ايران حق زندگي را از من ميگيرد! نه دين تو!!!!
مگر اينكه اونقدر بچگانه فكر كنيد كه هر چه حكومت ايران ميگه اسلامه كه در اينصورت بايد به حالتون تاسف خورد.
من كه ميدونم تو توي انگليس پول ميگيري فقط تخريب كني اسلام رو. اگر مرد نقد و علمي اين برنامه رو ببين ساعت 1.30 به وقت eastern time و بعد زنگ بزن سوالات رو بپرس. پس شمايي كه ادعاي نقد ميكنيد كجاييد؟ خب چرا ميترسيد؟ زنگ بزنيد سوال كنيد بحث كنيد اگر مرديد.
http://asx.packdeal.com/Ahl-e-Bait-TV-Live.ASX
تو نه عربي بلدي و نه نقد.
كدوم آدم عالمي آخه تو آيه وضو مفعول "ارجلكم" رو به دو تا فعل قبل خودش ارجاع ميده؟ وقتي از عربي همين رو بلدي بعد ميخواي قرآن بخوني ترجمه كني و بعد نقد كني؟
بابا دست خوش ...
مردي نظر رو بذار همه ببين و بيا بحث كن تلفني. من كانادا هستم. نيومدي ديگه لطفا سكوت كن و الا فيلتر كردن نظرات و هر چي دل خواست تو وبلاگ نوشتن كه هنر نيست.
آرش عزیز!
کمی عفت کلام بد نیست؛ ضمنا حکم ارتداد مگه ساختهی این حکومته؟
قوانین این حکومت از اسلامه؛ کدومش نیست؟
رد پای خشونت و زور در همه ابعاد این دین قابل مشاهده است.
اولا من نه ناسزايي دادم نه حرف بدي زدم كه عفت كلام نداشته باشم. شما در حرفهاي من ناسزا شنيدي؟ من فقط حقيقت رو بهت گفتم حالا تلخ بوده اسمش بي عفتي در كلام نيست دوست عزيز.
بعد هم مشكل تو در دين اسلام فقط ارتداده؟ شما ارتدادش رو قبول نكن. توحيد و معاد و نبوت و اماتش رو قبول كن كه درسته ارتدادش رو قبول نداشته باش.
متاسفانه مردم در ژورنالها مقاله چاپ ميكنن از 10 جا 2 جاش مورد سواله اما 8 جاش واقعا درسته. مردم به اون 8 جاش رفرنس ميدن تو دنيا. شما چرا در دين فقط استثنا قائل ميشيد؟
ارتداد منطقي نيست؟ بسيار خب. (اگر چه اون هم جواب داره) بقيه اسلام چي؟ حتما اون هم خرافه هست؟ نه عزيز من. اينطوري كه بحث به جايي راه نميبره. شما هر وقت اومدي منطقي بشيني بحث كني (نه مثل اون جريان آيه وضو كه يك چيز بديهي و درست رو داري نقض ميكني) اونوقت معلوم ميشه كه مغرض نيستي و دنبال حقيقتي نه تخريب (كاري كه الان داري ميكني)
همين وبلاگ تو خودش توهين به عقايد مسلمانانه؟ چرا؟ چون همه چيز رو از خودت گرفتي داري تفسير ميكني ميري جلو. قرآن رو مي خوني براي مردم، اما اون جايي كه خداوند در قرآن مي فرمايد
در قرآن آيات محكم داريم كه معناش معلومه و متشابه هم داريم كه جز كساني كه قلب ناسالمي دارن به متشابهات چنگ نميزنن و قرآن رو از خودشون تفسير ميكنن در حالي كه تفسير اون رو تنها 14 نفر ميدونن رو نميخوني (آل عمران 7). و اونجايي كه ميفرمايد: ما قرآن رو براي اين به اين صورت نازل كرديم تا پيغمبر اون رو براي مردم تبيين و تشريح كنه (نحل 44) و اگر قرار بود تبيين پيغمبر نباشه ما قرآن رو يه جور ديگه اي نازل ميكرديم كه نيازي به مفسر نداشته باشه (نحل 64)
رو براي مردم نميگي و خودت هم بهش توجه نميكني.
آخه دوست عزيز شما اگر قرآن ميخوني اينها رو هم ببين. همينطوري قرآن رو ورق زدن و هر چي به عقل خودمون رسيدن رو گرفتن كه نشد اسلام؟!
خوارج در زمان اميرالمونين عليه السلام هم اينكار رو ميكردن. اونها حالا نماز هم ميخوندن و خيلي هم به اصطلاح مومن بودن. اونها جلوي امام ايستادن. چرا؟ چون قرآن رو از خودشون تفسير كردن و اونجاهايي كه بايد ميخوندن رو نميخوندن.
مثلا شما خودت شايد بدوني كه آيه كشتن مشركين در زماني نازل شد كه مشركين مسلمان ها رو زير شكنجه هاي سنگين ميكشتند. مگر همين پيغمبر صل الله عليه و آله نبود كه بعد از فتح مكه حتي اگر كسي به زبان هم اسلام ميآورد قبول ميكرد؟ اونجا قتل كرد؟ مگر آيه قتل مشركين در قبل از فتح مكه نبوده؟ مگر خداوند نفرموده بوده كه هر جا ديديد اونها رو بكشيد؟ پس چرا خود ايشون در فتح مكه و حتي بعد از اون و حتي در زمان حكومت اميرالمومنين اين بزرگان مشركان رو نكشتند؟ پس شما حق نداري قرآن رو بگيري و بدون مطالعه هر چي دلت خواست به يك كتاب ببندي.
خلاصه اگر واقعا دنبال حقيقت هستي نه تخريب بيا بحث كن تا روشن شي دوست عزيز نه اينكه عقيده ديگران رو تخريب كني اون هم غير منطقي.
مرسي كه نظرات رو ميذاري همه ببينن.
dinresearch.blogfa.com
اولا من نه ناسزايي دادم نه حرف بدي زدم كه عفت كلام نداشته باشم. شما در حرفهاي من ناسزا شنيدي؟ من فقط حقيقت رو بهت گفتم حالا تلخ بوده اسمش بي عفتي در كلام نيست دوست عزيز.
بعد هم مشكل تو در دين اسلام فقط ارتداده؟ شما ارتدادش رو قبول نكن. توحيد و معاد و نبوت و اماتش رو قبول كن كه درسته ارتدادش رو قبول نداشته باش.
متاسفانه مردم در ژورنالها مقاله چاپ ميكنن از 10 جا 2 جاش مورد سواله اما 8 جاش واقعا درسته. مردم به اون 8 جاش رفرنس ميدن تو دنيا. شما چرا در دين فقط استثنا قائل ميشيد؟
ارتداد منطقي نيست؟ بسيار خب. (اگر چه اون هم جواب داره) بقيه اسلام چي؟ حتما اون هم خرافه هست؟ نه عزيز من. اينطوري كه بحث به جايي راه نميبره. شما هر وقت اومدي منطقي بشيني بحث كني (نه مثل اون جريان آيه وضو كه يك چيز بديهي و درست رو داري نقض ميكني) اونوقت معلوم ميشه كه مغرض نيستي و دنبال حقيقتي نه تخريب (كاري كه الان داري ميكني)
همين وبلاگ تو خودش توهين به عقايد مسلمانانه؟ چرا؟ چون همه چيز رو از خودت گرفتي داري تفسير ميكني ميري جلو. قرآن رو مي خوني براي مردم، اما اون جايي كه خداوند در قرآن مي فرمايد
در قرآن آيات محكم داريم كه معناش معلومه و متشابه هم داريم كه جز كساني كه قلب ناسالمي دارن به متشابهات چنگ نميزنن و قرآن رو از خودشون تفسير ميكنن در حالي كه تفسير اون رو تنها 14 نفر ميدونن رو نميخوني (آل عمران 7). و اونجايي كه ميفرمايد: ما قرآن رو براي اين به اين صورت نازل كرديم تا پيغمبر اون رو براي مردم تبيين و تشريح كنه (نحل 44) و اگر قرار بود تبيين پيغمبر نباشه ما قرآن رو يه جور ديگه اي نازل ميكرديم كه نيازي به مفسر نداشته باشه (نحل 64)
... ادامه دارد
...
رو براي مردم نميگي و خودت هم بهش توجه نميكني.
آخه دوست عزيز شما اگر قرآن ميخوني اينها رو هم ببين. همينطوري قرآن رو ورق زدن و هر چي به عقل خودمون رسيدن رو گرفتن كه نشد اسلام؟!
خوارج در زمان اميرالمونين عليه السلام هم اينكار رو ميكردن. اونها حالا نماز هم ميخوندن و خيلي هم به اصطلاح مومن بودن. اونها جلوي امام ايستادن. چرا؟ چون قرآن رو از خودشون تفسير كردن و اونجاهايي كه بايد ميخوندن رو نميخوندن.
مثلا شما خودت شايد بدوني كه آيه كشتن مشركين در زماني نازل شد كه مشركين مسلمان ها رو زير شكنجه هاي سنگين ميكشتند. مگر همين پيغمبر صل الله عليه و آله نبود كه بعد از فتح مكه حتي اگر كسي به زبان هم اسلام ميآورد قبول ميكرد؟ اونجا قتل كرد؟ مگر آيه قتل مشركين در قبل از فتح مكه نبوده؟ مگر خداوند نفرموده بوده كه هر جا ديديد اونها رو بكشيد؟ پس چرا خود ايشون در فتح مكه و حتي بعد از اون و حتي در زمان حكومت اميرالمومنين اين بزرگان مشركان رو نكشتند؟ پس شما حق نداري قرآن رو بگيري و بدون مطالعه هر چي دلت خواست به يك كتاب ببندي.
خلاصه اگر واقعا دنبال حقيقت هستي نه تخريب بيا بحث كن تا روشن شي دوست عزيز نه اينكه عقيده ديگران رو تخريب كني اون هم غير منطقي.
مرسي كه نظرات رو ميذاري همه ببينن.
dinresearch.blogfa.com
"اگر ما نیر منطق خویش را نه بر اساس دلیل که بر اساس توهسن بنا بگذاریم پس فرق ما با اسلامیونی مانند خامنه ای و مصباح و بن لادن و .... چیست؟
آیا ما هم باید به راه آنها گام برداریم؟ من معتقدم ما حتی در نقدها هم باید اصول فرزانگی را رعایت نمایم، زیرا هدف ما روشنگری ملت است نه توهین و ایجاد جو کینه میان همی میهنان! "
http://iran000.blogspot.com/2010/03/blog-post_1558.html
یاد باد آن روزگاران یاد باد ...
سلام بیایید بالاترین را تا لغو قانون تبعیض دینی تحریم کنیم:
http://balatahrim.blogspot.com/
آرش از تورنتو
تو فقط یه هوچی متعصب هستی! اگر منطقی داشتی بجای داد و فریاد و وااسلاما با برهان خردپسند از این احکام رسوای سخیف دفاع می کردی! گرچه هیچ خرد سالمی این احکام رو نمی تونه تایید بکنه
درثانی تو که می گی بحث بحث مگه صاحب وبلاگ چی کار کرده؟ خوب بحث کرده دیگه! تو اگر مردی بجای جار و جنجال بیا اینجا بحث کن دفاع کن!
در ضمن تا جایی که من دیدم سواد عربی صاحب وبلاگ از توی مدعی سواد تورنتویی خیلی بیشتره چون تو هنوز فرق جار و مجرور و مفعول به و منصوب رو یاد نگرفتی!
اگر حکم مسح پا صحیح می بود بعلت "و" عطف در جمله ی "وامسحو برووسکم و ارجلکم" باید مجرور می آمد یعنی "ارجلِکم"، یکی از نکات بکارگیری حرف جر "ب" و تفاوت آن با مفهوم مفعول صریح نیز این است که با "ب" مفهوم بخشی یا قسمتی از شی مورد نظر اراده می شود چنانکه در مسح سر تنها بخشی از سر مسح می شود و شیعه هم با این فرض است که بخشی از پا را مسح می کند ولی در مفعول صریح یا همان مفعول به و منصوب تمام شیء اراده می شود و جون سنی ها دیده اند که ارجلکم مفعول به و منصوب آمده آن را مفعول صریح فعل "واغسلو" گرفته اند که این اشکال پیش آمده که مفعول از فعل پرت افتاده و فعل "وامسحوا" جمله ی دیگری را میان آن ها ابتدا کرده و این چیزی نیست جز پریشانی و عدم فصاحت و بلاغت قرآن (در صورت پذیرش حکم اهل سنت)یا ضعف و غلط دستوری (در صورت پذیرفتن قول شیعه) که نمونه های هر دو این اشکال ها در قرآن کم نیست!
در ضمن این هم یک نمونه دیگر که بین مفعول غیر صریح و فعل مربوطه چندتا جمله فاصله انداخته:
وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلاَّ رِجَالًا نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ ﴿43﴾
بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ(44) نحل
که بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ به أَرْسَلْنَا مربوط می شه که سه تا جمله (فعل) بینشون فاصله افتاده! و این از نظر زبان شناسی موجب تعقید معنوی و عدم رسایی یا همون بلاغت می شه
کو گوش شنوا و ضمبر روشن و پاک و بی تعصب؟
در ضمن "در قرآن آيات محكم داريم كه معناش معلومه و متشابه هم داريم كه جز كساني كه قلب ناسالمي دارن به متشابهات چنگ نميزنن و قرآن رو از خودشون تفسير ميكنن در حالي كه تفسير اون رو تنها 14 نفر ميدونن رو نميخوني (آل عمران 7). و اونجايي كه ميفرمايد: ما قرآن رو براي اين به اين صورت نازل كرديم تا پيغمبر اون رو براي مردم تبيين و تشريح كنه (نحل 44) و اگر قرار بود تبيين پيغمبر نباشه ما قرآن رو يه جور ديگه اي نازل ميكرديم كه نيازي به مفسر نداشته باشه (نحل 64)"
در مورد آل عمران 7 چیزی که کاملا واضحه گیر افتادن محمد بخاطر متناقضات کلامش بوده که پرسشهای زیادی رو برمی انگیخت و چون جمع میان جملات پراکنده ای که در طول زمان های متعدد و به اقتضای شرایط متفاوت و مختلف و فقط برای اون موارد خاص، یا ایجاد هیبت و حشمت و شکوه برای شخص الله و صفاتش بیان می کرد، حتی برای قبول ذهن کودکانه ی اعراب بدوی دشوار بود لذا مردم را از سوال کردن برحذر می داشت و بجای این که جملات مورددار یا بقول خودش متشابه رو بیاد برای مردم باز کنه و توضیح بده آن ها را به سکوت و پذیرش تعبدی دعوت می کرد و تاویل اون ها رو تنها به خود الله ( و شاید به رسوخ کنندگان به دانش هم )حواله می کرد کما این که معنی آیه فوق دوپهلو است و "والراسخون فی العلم" خودش می تونه مبتدی برای خبر بعدی قرار بگیره یعنی "راسخون در علم می گویند به همه ی محکم و متشابه ایمان آوردیم"
واسه ی همین شما می بینید که محمد جز خود قرآن - که گمان می کرد برای عرب های پاپتی و بی سواد مانند خودش کاملا "بینه" است!!- هیچ تفسیری باقی نذاشت
حالا این که تو میای تفسیر می کنی میگی راسخون 14 معصوم هستند که محمد هم یکیشون بوده نه تنها اون که هر 14 تاشون هم هیچ تفسیری باقی نذاشتن که هیچ دریغ از یک کتابچه یا رساله! چه برسه به تفسیر مرجعی مثل طبری! واقعا دم ایرانی ها گرم که به این اسلام یه کم آبرو دادند! فقط یه مشت اراجیف رسوا و خنده دار پراکنده و بعضا متناقض منتسب به اون ها هست به نام "ح ِ دیث"! که ملاهای رند وقت، 300 400 سال بعد از اون ها بنا به مصالح مختلف برساختن و بهشون منتسب کردن
اما نحل 44 رو ترجمه به رای کردی داداش! تبیین برخلاف اونچه که توی فارسی جا افتاده مفهوم تفسیر و توضیح رو نداره:
تبیین . [ ت َب ْ ] (ع مص ) هویدا شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). پیدا شدن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). پیدا و آشکار شدن . (از اقرب ا... (دهخدا) بلکه قرآن خودش بینه است یعنی دلیل و حجت "آشکار"
ذکر هم معنی اصلیش "یاد" است که در ضمیر و باطن انسانه. الله می گه اقم الصلات لذکری برای یاد کردن من نماز بپادارید و از اونجا که قرآن ذکر الله بوده که جهت اعراب به ضمیر محمد فرود آورده شده بعنوان مترادفی برای قرآن بکار رفته و وظیفه ی محمد اینه که اون رو برای اعراب نازل شده "آشکار کنه" پس اینجا حرفی از تشریح و تفسیر نیست از ... آیه نازل نکن لطفا!
بعبارت دیگه ... و نازل کردیم بسوی تو ذکر را، برای اینکه آشکار کنی (=هویدا کنی از شمیر خود) به مردم (اعراب) انچه را که بسویشان (=ذکری را که به قصد ایشان) فرو فرستاده شده (نحل 44)
اما نحل 64 اینجا تو با رندی تمام آیه قبل که تم بحث الله رو روشن می کنه از قلم انداختی، موذی گری که ماله کش ها به مصلحت اسلام، خودشون انجام می دن اما خردگراها رو بخاطرش توبیخ می کنن!
تَاللّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِّن قَبْلِكَ فَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَهُوَ وَلِيُّهُمُ الْيَوْمَ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿63﴾
سوگند به خدا كه به سوى امتهاى پيش از تو [رسولانى] فرستاديم [اما] شيطان اعمالشان را برايشان آراست و امروز [هم] سرپرستشان هموست و برايشان عذابى دردناك است
وَمَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلاَّ لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿64﴾
و فرو نفرستادیم کتاب را جز که آشکار کنی برای ایشان (=امتهای پیشین) آنچه را که اختلاف کردند در آن و هدایت و رحمتی باشد برای قومی که (هم اکنون بدان) ایمان می آورند
فکر می کنم اونقدر روشن هست که نیاز به توضیح نباشه
در قرآن آيات محكم داريم كه معناش معلومه و متشابه هم داريم كه جز كساني كه قلب ناسالمي دارن به متشابهات چنگ نميزنن و قرآن رو از خودشون تفسير ميكنن در حالي كه تفسير اون رو تنها 14 نفر ميدونن رو نميخوني (آل عمران 7). و اونجايي كه ميفرمايد: ما قرآن رو براي اين به اين صورت نازل كرديم تا پيغمبر اون رو براي مردم تبيين و تشريح كنه (نحل 44) و اگر قرار بود تبيين پيغمبر نباشه ما قرآن رو يه جور ديگه اي نازل ميكرديم كه نيازي به مفسر نداشته باشه (نحل 64)
آرش جان از قرار معلوم خودت تکلیفت رو مشخص کردی.
قران نیاز به تبیین محمد داره وگرنه طوره دیگه نازل می شده خیلی خوب کل هدف ما هم همینه داداش قران فقط و فقط بدرد زمان خود محمد می خوره نه زمان دیگه. چرا؟ چون کسی نیست که تببینش کنه
اسلام با مرتد دونستن افراد فقط میخواد جلوی افراد متفکر بگیره
هر کشوری برای خودش قوانینی داره،اسلام مسلمونا هم قوانینی واسه خودش داره.همونطور که کشورها اجازه نقض قوانینشون رو به مردمشون نمیدن اسلام هم اجازه نقض قوانینش رو به اونهایی که وارد دایره اسلام شدن نمیده.
همونطور که کشورهای جهان جرایمی رو برای کسانی که قوانینشون رو نقض میکنن در نظر گرفته اسلام هم جرایمی رو در نظر گرفته،حالا این کجاش غیر منطقی و غیر عقلانیه؟
یا وارد اسلام نشو یاهم اگر وارد میشی به قوانینش احترام بذار و رعایت کن.
حالا اگر شما وارد اسلام شدی اما اون رو قبول نداری،شما خود بخود از اسلام خارج شدی زیرا پذیرفتن اسلام یا نپذیرفتن آن، یک مسءله ی ایمانیست و در دل انسان صورت میگیره اما اگر بخای تو کوچه و خیابون داد بزنی که من از اسلام خارج شدم خب این طبیعی هست که اسلام واسه چنین اشخاصی مجازاتی در نظر گرفته است.مثل اینکه شما جلو مامور پلیس به قوانین اون کشور توهین بکنی و تبلیغ بکنید که آهای مردم شما فلان قانون رو رعایت نکنید و من هم رعایت نمیکنم،اونوقت آیا پلیس با شما برخورد میکند یا خیر؟
باز اگر میخای علنی کنی که از اسلام خارج شدی اسلام راه رو برای شما باز گذاشته اونهم اینکه شما از اون کشور و از بین مسلمانان هجرت کنی.
مثلا در کشور آلمان قانون هست که دانش آموزان دختر و پسر راهنمایی باید در استخر مختلط شنا یاد بگیرند.من بعنوان یک شهروند آلمانی دلم نمیخاد دخترم به اینصورت شنا یاد بگیره و هیچ راهی هم ندارم جز اینکه کشور آلمان رو ترک کنم.اما اگر بخاهم در المان زندگی بکنم باید حتما قوانینش رو رعایت بکنم...
قوانین دین اسلام هم مانند قوانین کشورها هست.
اسلام دین کامل و عقلانی هست اما برای کسانی که قصد پیدا کردن راه درست رو داشته باشند.
اگر قران فقط و فقط برای زمان رسول الله بوده پس باید خطابش به اعراب باشه درحالی که خطاب قران یاایهاالذین امنوا و یا ایهاالناس هست...خداوند به پیامبرش در قران میگوید که و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین(یعنی رسول الله رحمتی برای جهانیان هست نه فقط و فقط اعراب زمان خودش)
برای اینکه اسلام رو بیشتر بشناسید کلمه شبکه کلمه رو نگاه کنید.
هاتبرد 11642...27500...3/4...H
عربسات:11678...27500...3/4...H
خمس...صیغه...گنبد و بارگاه...ولایت مطلقه...سینه زنی و زنجیر زنی و عزاداری...امامت من عندالله...عصمت...امام زمان...علم غیب داشتن اءمه دوازده گانه...بدا...رجعت وغیره
این مواردی که عرض شد هیچ جایگاهی در اسلام نداره
خب محمد تو اون23سال تبیینش کرده و تموم شد رفت...
To muslims :
Do you mind if we say :
Muslims are all filthy (najis) . They must either leave islam , pay jiziyah and be subdued or we kill and rape your wives and daughters?
How will you react if we say so ?
You better get used to it because soon we will start saying such things to muslims.
The days of islam are numbered. Soon we will throw muhammad and his cult into the toilett for ever.
اینکه گفته میشود دین اجباری است وغیر از اسلام هیچ دینی پذیرفته نیست واگر کسی از دینش خارج شود باید کشته شودبا ایه لا اکراه فی الدین منافات دارد وسازگار نیست دلیل ان درست متوجه نشدن مطلب است متاسفانه اکثر مردم مطالعه بسیار دقیقی از قران ندارند وبا دیدن یک ایه واستنباط ظاهری ان بلافاصله به مخالفت وانتقاد میپردازند اولا لا اکراه فی الدین در قران یک اصل است یعنی داشتن دین اجباری هیچ سودی ندارد وشخص باید واقعا معتقد به دین باشدوبدون فشار واجبار اعمال دینی خود را انجام دهد اگر در قران گفته شده هیچ دینی بغیر ازاسلام از کسی پذیرفته نیست بدین سبب است که همه ادیان اعم از مسیحی ویهودی وسایر ادیان همگی به باور قران از سوی خداوند نازل گردیده اند ومحتوی همه انها یکی است اما مشکل اینجاست که تمامی ادیان پیشین به مورور زمان دستخوش تغییر گردیده واز محتوای اصلی تهی گردیده کما اینکه در خود قران ایه هست که یهودیان ومسیحیان را دعوت میکند که انچه واقعا در تورات وانجیل امده اگر اجرا کنید اشکالی بر شما نیست اما چون قران اخرین کتاب بوده وخداوند تضمین نموده که انرا از دستبرد مصون میدارد اگر کسی میخواهد به راه سعادت رود تنها باید از قران پیروی کند نه کتب دیگر چون انها بدلیل دستبرد موجب هدایت نخواهند شداگر دقت کنید کتابهای قران در سراسر جهان تقریبا یکسان است واختلافی در ان نیست اما سایر کتب چنین نیست واما اگر کسی از دینش خارج شد باید کشته شود این هم مطلب بی موردی است که هرگز در قران موجود نیست قضیه ارتداد اینگونه در قران مطرح شده بعنوان نمونه ایه217بقره اگر کسی از شما مرتد گردد یعنی از دینش خارج شود وبمیرد وبه حالت کفر بمیردپس او اعمالش از بین میرود ونتیجه ای از عملکرد خود در جهان اخرت نخواهد گرفت واو در اتش جاویدان است ملاحظه میکنید حرفی از کشتن نیست بلکه وعده عذاب در اخرت است ویا ایه 54 مایده اگر شما مرتد گردید بزودی خداوند افراد دیگری از مسلمانان را پدید میاورد که در دین محکمند ودر راه خدا مجاهدت میکنند واصولا خروج از دین تهدید دنیوی ندارد ومراد عذاب اخروی است
ارسال یک نظر