ناباوران

اسلام آمیزه‌ای است از جنایت، تجاوز و خرافه؛ آنچه که سوداگران دینی آن را معجزه ای الهی می‌ خوانند، خرافاتی بیش نیست. در این دین زن وسیله ای است جنسی در اختیار مرد، مجوز تصاحب زنان کفار نیز در همین راستاست. تاریخ جانیان زیادی را به خود دیده، اما محمد تنها جنایتکاری است که پیروانش طبق سنت او همچنان جنایت و قتل می کنند. در این دین تنها مسلمانان انسان شمرده می‌شوند و دیگران جانور؛ پس با مشعل روشنگری، سایه سنگین، سیاه و تاریک مذهب را که همان اندیشه‌ی ضحاکین مار به دوش است را از میهنمان بر خواهیم چید.

جستجو کردن موضوعات خاص (لطفا کلمات مربوطه را وارد نمائید)

100 مورد از تناقضات و اشتباهات ساختاری قرآن

 بزرگترین تناقض ادیان در این است که اگر خدایشان پدید آورده تمام جهان است، پس آیا منطقی است که خدا به زمینی بسیار کوچک، تا این اندازه ا...

۱۳۸۹ اسفند ۱۴, شنبه

برتری مرد بر زن از اراده‌های الله می‌باشد.


از دید اسلام، قرآن تجلی اراده‌ی الله و نمود آن بر انسانیت می‌باشد، آن چیزی که در زمین وجود دارد، اراده‌ی خدائی است به نام الله، یکی از مواردی که الله برای بشریت و به قصد نجات آن اراده کرده است، مسلط بودن مرد بر زن می‌باشد؛ این اراده،‌ اراده‌ی تکوینی الله است، موضوعی که خواست ابدی این خداست، خواستی که دگرگون ناپذیر است، بدین معنا که این نوع اراده از ابتدای پیدایش گیتی وجود داشت و تا ابد هم وجود خواهد داشت؛ در مورد زن نیز دقیقا چنین است، یعنی همین خدا هرگز از اندیشه‌ی چگونه پرستیدن خود توسط انسان‌ها غافل نبوده است و تنها راه راهی بشریت و نجات واقعی را در بنده بودن انسان می‌داند، موضوعی که پاداش آن باغی پر از انواع میوه‌ها و لذت‌های دنیوی است؛ بر همین مبناست از دید تمام ادیانی که خود را موحد(الله پرست) می‌دانند از میان 124000 پیامبری که برای نجات بشر فرستاده شد، حتی یک زن هم وجود نداشت، دلیل آن هم تنها برتر بودن مرد بر زن است:
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا نساء/34 ) ) مردان بر زنان مسلط هستند زیرا الله برخی از انسانها را بر برخی ديگر برترى داده است و به دلیل اینکه مردان از اموال خويش خرج مى‏كنند، زنان شايسته کسانی هستند كه فرمانبر نگهدارنده‌ی آن چیزی باشند که الله نگه داشته است ، و زنانى كه از نافرماني آنها می‌ترسید، بايد نصيحتشان كنيد و در بسترها(ی‌تان) از آنان دورى كنيد آنها را بزنید، پس اگر از شما پیروی نمودند، ديگر بهانه جويى نكنيد که الله بلندمرتبه بزرگ است.‏
از دید اسلام اساس مرد می‌باشد و این زنان هستند که باید خود را با غرایز مردان وفق دهند، اسلام زن را مانند کالائی لوکس و در خدمت مردان می‌داند، بنابراین تنها کسانی خاص که از آنها با عنوان محرم یاد می‌شود، اجازه دارند به او نگاه کنند؛ حکم واجب بودن پرده‌نشینی(حجاب) زن در راستای همین دید می‌باشد، زیرا اگر مردی به زنی بدون پرده‌نشین بودن(بی‌حجاب) نگاه کرد، گناهی بیشتر از مرد نگاه کننده متوجه زن است؛ این در حالی است که چنین حکمی برای مرد وجود ندارد، یعنی غیر از بخش خاصی از بدن، مرد می‌تواند بقیه‌ی بخش‌های بدنش را در معرض دید قرار دهد، البته قطع به یقین این موضوع نه تنها چاره ساز نیست بلکه خود عامل اصلی بد چشمی  مردان در جوامعی است که حجاب در آن به صورت سختیگرانه‌ای اجرا می‌گردد.
وظیفه‌ی اصلی زن فرمانبرداری از شوهر می‌باشد، تا بدانجا که اگر مردی این احتمال داد که ممکن است زنش از او نافرمانی نماید، اجازه‌ی زدن را نیز دارد، زیرا هدف از پیدایش زن تنها و تنها آرامش مرد می‌باشد:
هنگامیکه الله اولین انسان (آدم) که مرد بود را از گلی بدبو آفرید، او تنها بود و آرامش نداشت، این بود که الله برای آرامش او، زنش را از وی (طبق برخی از روایات از دنده‌ی چپ وی) خلق نمود:
هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِيفًا فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَت دَّعَوَا اللّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِحًا لَّنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ(اعراف/189) او کسی است كه شما را از یک تن(آدم) آفريد و همسرش را نيز از او آفرید تا در كنار او آرامش گیرد سپس هنگامي كه با او نزديكي كرد (او) حملي سبك (منی) برداشت كه با وجود آن به كارهاي خود ادامه مي‏داد، و چون سنگين شد(آثار بارداری آشکار گردید)، هر دو از الله، پروردگار خويش، خواستند اگر فرزند صالحي به ما دهي از شاكران خواهيم بود.
از دید قرآن، این قاعده در مورد همه‌ی انسان‌ها هم صادق است، یعنی الله زن‌ها را برای آرامش مردان پدید آورد:
وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (روم/21) و از نشانه‏هاى او اينكه از [نوع] خودتان همسرانى براى شما آفريد تا بدانها آرام گيريد و ميانتان دوستى و رحمت نهاد آرى در اين [نعمت] براى مردمى كه مى‏انديشند قطعا نشانه‏هايى است.

اما این آرامش چیست؟ قرآن یکی از مهمترین کارکردهای زنان را ارضای غرایز جنسی مرد (در اوج وقاحت) می‌داند، در اینجا زن در ردیف سایر کالاهائی است که مرد بعنوان انسان از آن بهره‌مند خواهد شد:
زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاء وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ آل عمران /14 ) ) برای مردم(انسانها) لذت شهوت از زنان و پسران و سرمایه‌ی زیاد داشتن از طلا و نقره و اسب‌های ممتاز و دام‌ها و کشاورزی، جلوه داده شده است، اينها کالاهای زندگي دنیا هستند، و سرانجام نيك، نزد الله است.
چیزی که در این آیه به جنس ماده توهین شده است قرار ندادن نام دختر در این متاع‌های دنیوی است که انسان‌ها( در اینجا مردان) از آن بهره‌مند می‌گردند، زیرا قرآن بجای استفاده از واژه‌ی "اولاد" از "بنین" بهره جسته است.
این موضوع از اهمیت ویژه‌ای در شناخت جهان‌بینی اسلام برخوردار است، زیرا بهره‌برداری جنسی ار زن حتی بعنوان یکی از بزرگترین و بهترین لذتهای پس از مرگ یاد شده است، بهره‌بردای از دخترانی به نام حوری که همیشه باکره می‌گردند تا مردان(در اینجا از دید گوینده‌ی این سخن که همان محمد است) لذت بیشتری ببرند، به نظر می‌رسد که قرآن دردی که دختران در اولین نزدیکی جنسی را متحمل می‌شوند، جزئی از این لذات می‌داند.

۹ نظر:

ناشناس گفت...

دستور و تأکید قرآن:اسلام برای ایرانیان نیست

http://ettehadesabz.wordpress.com/2011/03/05/1868/

ناشناس گفت...

شخصا از شما به خاطر این همه زحمتی که میکشید تشکر میکنم. به کارتون با قدرت ادامه بدید.

سید گفت...

انگار مرحوم طباطبایی این را اصلا در جواب ایراد شما گفته:

"آيه شريفه بنايش بر شمردن حب شهوات و افاده اين معنا كه حب شهوات طبق امور مورد علاقه انسان ، تكثير پيدا مى كند نيست ، و نمى خواهد بفرمايد: انسان به حسب طبع ، متمايل به همسر، و دوستدار اولاد، و اموال است ، تا مفسرين اشكال كنند كه چرا از انسان به كلمه ((ناس ))، و از اولاد به كلمه ((بنين )) واز مال به عبارت قناطير مقنطرة تعبير كرد؟ آنگاه در توجيه اين تعبيرها خود را به زحمت اندازند همچنانكه انداخته اند.
بلكه بنايش بر اين است كه بفرمايد: مردم در شيفتگى به مشتهيات دنيا يك جور نيستند، بلكه چند گروهند، بعضى از شهوت پرستان هيچ هم و هدفى ندارند مگر عشق ورزيدن به زنان ، و دل دادن به آنان ، و تقرب و انس و همنشينى با آنان ، و همين دلدادگى وجوهى از فساد و نافرمانى خداى سبحان را به دنبال دارد،...
بعضى ديگر دوستدار فرزند پسرند، چون تكاثر را دوست مى دارند، و مى خواهند با داشتن پسران زياد نيرومندتر از ديگران باشند، و غالبا اينگونه افراد در ميان باديه نشينان زياد يافت مى شوند، و نيز اينگونه علاقه ها نوعا مختص به پسران است ، نه دختران .
بعضى ديگر از مردم دلباخته مالند، و بيشتر همتشان اين است كه كيسه ها را از پول پر كنند، و انبارها را از كالا انباشته نمايند.
ظهور و پيدايش اين قسم جنون هم بيشتر در جمع نقدينه يعنى طلا و نقره است ، و يا چيزى كه بعدها به صورت نقدينه در آيد، مانند اثاث و كالاهاى تجارتى و غيره ، و نيز اينگونه علاقه ها غالبا در بين اهل شهر زياد است ، نه در صحرانشينان .
و در نظر بعضى ديگر، خيل مسومه و اسبان تيزتك محبوب تر از ساير امور مادى است ، نظير سواركاران كه با اسب عشق مى ورزند، بعضى هم علاقه شديدى به گاو و گوسفند، و بعضى به كشت و زرع دارند، البته ممكن است كه بعضى از افراد به دو تا و يا بيشتر از آنچه كه شمرده شد علاقمند باشند."

از تفسیر المیزان:
http://www.ghadeer.org/qoran/almizan/j3/fehrest3.html

مرلین گفت...

مرلین

دورد بر شما رگامی.لطفا تلاشی کنید که بچه های بی مذهب باز گرد هم ایند

ناشناس گفت...

سلام لطفا بخش اشتراک ایمیلی را به وبلاگتان اضافه کنید

آزاد گفت...

سلام دوست عزیز
خیلی خیلی خوشحالم که می بینم در کشورمون و بین هم وطن هایمان افرادی پیدا می شوند که هنوز هم نگاه نقد و بررسی دارند و با عقل و منطق مطالب رو بررسی می کنند(واقعا جای شکر داره به خصوص الان که تمام حکومت داره سعی می کنه مردم رو به خرافه بکشونه و نزاره که فکر کنن)

اساسا کاری به مطالبی که بیان کردی ندارم
به هر حال نظر شخصی است

خیلی اوقات دیده ایم که اخوندها هم طبق سلیقه شخصی خود و متاسفانه کاملا آگاهانه دین و قرآن رو تفسیر می کنن (البته قصد مقایسه تو و آخوندها را اصلا ندارم)

ولی چون فکر میکنم من هم مدتی طرز فکری مثل تو داشتم در مورد خودم می نویسم:

من شخصا ادمی نسبتا مذهبی و زود باور بودم که هرمطلبی هر چند غیر منطقی رو می شنیدم فکر می کردم مشکل از مطلب نیست از عقل من هست که توانایی درک مطلب رو نداره و باور می کردم

بعد از مدتی شروع به مطالعه کردم به شدت به مطالب ضد و نقیضی در اسلام برخوردم از اون زمان فکر کردم دین اساسا خرافاته

ولی باز هم قانع نشدم ادیان دیگر رو هم مطالعه کردم و به نظرم اومد که بار هم اسلام از بقیه قابل فبول تره

به این تنیحه رسیدم که خوب چون اسلام جدید تره کمتر از بقه ادیان مشکل داره

از خودم همش می پرسیدم خوب خدا که همش داشته دین ها رو کامل می کرده, چرا بعد از اسلام دین نفرستاده؟؟ تا با عقل بشر امروز این همه در تضاد نباشه؟؟
به نظر من اگر قرآن را مطابق شرایط عرب 1400 سال پیش ببینیم با فرهنگ و عقل و شعور انسان اون زمان کاملا سازگاره (در نظر بگیر که خدا نمی تونسته به انسان اون زمان که هنوز قبل از اسلام دخترها رو زنده به گور می کردن و اساسا آدم حساب نمی کردن , بگه زن باید در پوشش و .... آزادی عمل داشته باشه و یا مسائل مشابه)

حالا سوال اینه که چرا خدا دوباره دین نفرستاده؟؟؟

به نظر شخصی من, اگر خدا به صورت پیوشته و مداوم هم بیاد دین جدید بقرسته اوضاع بد و بدتر می شه(در طول تاریخ با فرستادن یک دین جدید تا سال ها جنگ و خونریزی و غارت اتفاق می افتاده , این مشکل دین نبوده , مشکل آدم بوده که اینقدر باتعصب به دین نگاه می کردن، به عنوان نمونه همین ضد سال پیش انسان ها با بهاییت و بهاییان چه کردند؟ اگر مطالعه کنی می بینی که رفتاری که با بهاییت قبل از انقلاب شده به شدت بدتر از بعد از انقلاب بوده پس مشکل از حکومت هم نیست، فکر می کنی اگر الان یه دین جدید بیاد بدون هیچ اشکالی، مردم دین جدید رو قبول می کنن، نه!!!)

پس ارسال دین جدید هیچ کمکی به بشر نمی کنه

این خود آدم هست که باید با عقل خودش تشخیص بده چی درست هست, چی درست نیست

متاسفانه ما یک مشکل بزرگ داریم اسلام رو با اون چیزی که سال ها در کشورمون به خوردمون دادن , اشتباه می گیریم

ببین دوست من, من بعد از سال ها مطالعه و تحقیق به این نتیجه رسیدم که اگر اسلام یه مسئله ای رو گفته که برای ما غیر منطقیه , به این دلیله که خواسته کارهایی که عرب 1400 سال پیش انجام می داده رو یه کم بعبود بخشه
یک سری از قسمت های قرآن فقط برای انسان 1400 سال پیش هست

فکر می کنم از نظر خدا، بشر به این حد از عقل رسیده که خودش بتونه راه خودش رو پیدا کنه و هر روز به بک دبن جدید احتیاج نداشته باشه، به نظر من این نوعی احترام به بشر امروزه

اون قسمت هایی از قرآن که به درد بشر امروز می خوره، همون اصول دین هستند که با اخلاق هم سازگارن

بقیه برای ما نیست

ببین خدا تو قرآن هم گفته فطرت انسان ثابته و این اصول دین برای این فطرت ثابته
اما برای فرعیات باید به کارشناس دینی مراجعه کرد که این کارشناس باید مطابق زمان فتوا بده (متاسفانه در کشور ما پیدا نمیشه) البته من اصلا به کارشناس دین هم اعتقادی ندارم

ولی ببین خدا این انعطاف رو در دین قرار داده که مطابق زمان تصمیم گرفته بشه

خیلی خوبه که اسلام رو به نقد می کشی ، ولی باید بگم که هر خواننده ای در نوشته هات حس می کنه با تعصب ضد اسلام و مفرضانه نوشتی
اگر واقعا هدفت روشن شدن مطلب برای خودت و بفیه هست ، باید واقعا بدون هیچ جهت گیری و بدون هیچ هدفی مطالب رو بررسی کنی(در قرآن مطالب خوب هم پبدا می شه که هیچ اشاره ای به اونها نکردی)


اگر قرآن دینی برای همه زمان ها به خاطر سفارش اون به تعقل و رعایت حقوق مردم بوده ، نه به خاطر مسائلی که در مورد کنیز و .. گفته شده

دوست خوبم موفق باشی

ولی کاش از خودت ایمیلی یا اسم مستعاری هم می زاشتی

ناشناس گفت...

خامنه ای چون خواهر جنده اش ( بدری خامنه ای ) عضو سازمان تروریستی مجاهدین خلق و ساکن پادگان نظامی تروریستی اشرف بوده نمی خواهد این پادگان تروریستی را که در نزدیک مرز ایران قرار دارد و خطر عمده برای امنیت ایران بشمار میرود بسته شود زیرا میترسد رجوی عکس های لختی و سکسی خواهرش را در حال سکس با او را منتشر کند.
هر کشوری اگر پادگان تروریستی در نزدیک مرزهایش باشد با یک اخطار ده روزه برای تخلیه یا بدون اخطار آن را بمباران میکند.
چرا ارتش ایران و نیروی هوایی ارتش این پادگان تروریستی را که سابقه حمله به مرزهای ایران وکشتن هزاران سرباز و صدها افسرارتش ایران را دارد را بمباران نمی کنند؟ آیا باز هم منتظر قدرت گرفتن و حمله مجدد آنان به مرزهای ایران و کشتن سربازان و افسران شجاع و مردم ایران هستید؟
ارتش ایران باید با اخطار و اولتیماتوم ۱۰ روزه این پادگان تروریستی را تعطیل کند و افراد موجود در آنرا تحویل گیرد یا افراد موجود در آن همانطوری که رفته اند به دیگر کشورها فرار کنند٬ و در غیر این صورت این پادگان تروریستی را بمباران نماید.
هیچ کشوری در جهان وجود یک پادگان تروریستی را در نزدیک مرزهایش را حتی برای یک لحظه تحمل نمیکند مگر اینکه دولت و حاکمان آن کشور با آن تروریستها روابط و منافع مشترک سری داشته باشد.

امیر گفت...

حداقل تو باعث شدی برم یه قسمتایی از قران را بخونم و به درست بودنش مطمئن تر بشم. تو به آیه 34 نسا اشاره کردی من ترجمه آیه 34 تا 36 را میذارم برات که ببینی و تو که نه ولی بقیه قضاوت کنن در موردش:
مردان ، كارگزاران و تدبيركنندگانِ [زندگى] زنانند ، به خاطر آنكه خدا مردان را [از جهت توان جسمى و تحمل مشكلات و قدرت روحى و فكرى] بر زنان برترى داده ، و به خاطر آنكه [مردان] از اموالشان هزينه زندگى زنان را [به عنوان حقّى واجب] مى‏پردازند ؛ پس زنان شايسته و درست كار [با رعايت قوانين حق] فرمانبردار [و مطيع شوهر] ند [و] در برابر حقوقى كه خدا [به نفع آنان برعهده شوهرانشان] نهاده است ، در غياب شوهر [حقوق و اسرار و اموال او را] حفظ مى‏كنند . و زنانى كه از سركشى و نافرمانى آنان دچار بيم شده‏ايد [در مرحله اول] پندشان دهيد ، و [در مرحله بعد] در خوابگاه‏ها از آنان دورى كنيد ، و [اگر اثر نبخشيد] آنان را [به گونه‏اى كه احساس آزار سخت به دنبال نداشته باشد] تنبيه كنيد ؛ پس اگر از شما اطاعت كردند براى در مضيقه قرار دادن آنان هيچ راهى مجوييد ؛ يقيناً خدا بلند مرتبه و بزرگ است .«34» و [شما اى حاكمان شرع و عُقلا و بزرگان خانواده !] اگر از جدايى و ناسازگارى ميان زن و شوهر بيم داشتيد ، پس داورى از خانواده مرد ، و داورى از خانواده زن [براى رفع اختلاف] برانگيزيد كه اگر هر دو داور قصد اصلاح داشته باشند ، خدا ميان دو داور توافق و سازگارى ايجاد مى‏كند [تا به صلاح زن و شوهر حكم كنند] ؛ يقيناً خدا [به نيّات و اعمال شما] دانا و آگاه است .«35»
اعراف 189:
اوست آن كس كه شما را از نَفْس واحدى آفريد، و جفت وى را از آن پديد آورد تا بدان آرام گيرد. پس چون [آدم‌] با او [حوّا] درآميخت باردار شد، بارى سبك. و [چندى‌] با آن [بار سبك‌] گذرانيد، و چون سنگين‌بار شد، خدا، پروردگار خود را خواندند كه اگر به ما [فرزندى‌] شايسته عطا كنى قطعاً از سپاسگزاران خواهيم بود.«189» توجه داشته باشید جمله اول آیه اشاره به زن یا مرد نمیکنه بلکه به همسر اشاره میکنه (یعنی زن یا مرد)
آیه بعدی که اشاره کردی یعنی روم 21 هم همینطوره یعنی زن مایه ارامش مرد و مرد مایه ارامش زنه
آل عمران 14
محبّت امور مادی، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسبهای ممتاز و چهارپایان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است؛ (تا در پرتو آن، آزمایش و تربیت شوند؛ ولی) اینها (در صورتی که هدف نهایی آدمی را تشکیل دهند،) سرمایه زندگی پست (مادی) است؛ و سرانجام نیک (و زندگیِ والا و جاویدان)، نزد خداست.«14»
این آیه دیگه اوج دروغگویی و فریبکاری نویسندس این آیه داره اشاره میکنه این لذات (زن و فرزند و مال و...) فقط وسیله ای برای رسیدن به هدف والای زندگیه ...

امیر گفت...

قسمت آخر حرفت اشاره کردی که در بهشت لذتها فقط برای مردان است اینم جوابت:
واژه «حور» از نظر لغت به معناى «خروج از حالت سابق و تبديل به گونه جديد» است V}براى آگاهى بيشتر ر.ك: حسن، مصطفوى، التحقيق فى كلمات القرآن، ج 2، ص 335.{V. در تبديل به گونه جديد، دو نظر ميان مفسران هست. گروهى از جمله علامه طباطبايى بر اين عقيده‏اند كه: دقت و توجه درباره اوصافى كه در قرآن مجيد براى «حور» بيان گرديده، چنين استفاده مى‏شود كه اين تبديل به گونه اوصاف زنانه است؛ نه موجودى كه آثار و اوصاف مردانه را در بر داشته باشد. به همين جهت به نظر مى‏رسد كه مراد از حور طايفه مؤنث باشد، نه طايفه مذكر.V}الميزان، ج 18، ص 240 و ج 19، ص 223 و 247.{V اما اينكه پاداش زنان مؤمن در بهشت چيست؟ در منابع كلامى و روايى چنين آمده كه در روز قيامت، اگر همسر زن مؤمن، اهل بهشت بود، او را اختيار مى‏كند و اگر از اهل جهنم بود، يك مرد را از ميان مردان بهشتى برمى‏گزيند. شايد فلسفه اين كار اين باشد كه زن برخلاف مرد، از نظر طبيعت تعدّدپذير نيست. به همين جهت مردى را انتخاب مى‏كند. اما گروهى - از جمله آيت‏اللَّه مكارم شيرازى در مقابل مدعى‏اند كه‏حورالعين مى‏تواند مذكّر هم باشد. براساس اين نظر شايد علت اينكه اوصاف حورى كه در قرآن به كار رفته، بر مؤنث دلالت مى‏كند، به اين جهت باشد كه گفت و گو و محاوره در آن آيات، با طايفه مردان مؤمن بوده است، نه با زنان مؤمن دنيوى. از اين رو شيوه محاوره، اقتضا دارد كه چنين اوصافى براى اين موجودات، ذكر شود. از مضمون برخى آيات و روايات، چنين برمى‏آيد كه مسئله لذت‏هاى جنسى، اختصاصى به مردان ندارد؛ بلكه زنان نيز در بهشت مى‏توانند براى خويش شوهرانى دلخواه برگزينند. اصطلاح «حور» نيز اختصاصى به زنان ندارد؛ بلكه حورهاى مذكر نيز در بهشت وجود دارند. براى نمونه از اميرمؤمنان‏عليه السلام روايت شده است: «در بهشت بازارى است كه در آن خريد و فروشى نيست؛ تنها در آنجا تصوير مردان و زنان وجود دارد. هر كس كه تمايلى به آنان پيدا كند، از همان جا بر او وارد مى‏شود» V}بحارالانوار، ج 1، ص 148.{V. در بهشت هم حوريان بهشتى وجود دارند كه از نعمت‏هاى بهشتى‏اند و در دنيا نبوده‏اند و هم زنان دنيا - كه اهل بهشت باشند با زيبايى و شكوهى برتر از حوريان در بهشت حضور دارند و چنانچه مايل باشند، به شوهران خويش مى‏پيوندند.

Translate

بايگانی وبلاگ