الله آسمان را بصورت هفت طبقه آفرید:
أَلَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا(نوح/14) آيا نمی بینید چگونه الله هفت آسمان را يكي بالاي ديگري آفريده.
او آسمان پائینی را به ستارگان زینت داد:
إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ (صافات/7) همانا ما آسمان پائین را با ستارگان آراسته کردیم.
ماه و خورشید را در این آسمان قرار نداد؛ بلکه به طبقات بالائی منتقل نمود و در میان سایر این طبقات آسمان قرار داد:
وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُورًا وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجًا (نوح/15) و ماه را در ميان آنها( آسمانها) مايه روشنائي، و خورشيد را چراغ فروزاني قرار داده است ).
پس خورشید و ماه، در فاصله ای دورتر از سایر ستارگان قرار دارند.
اما فاصله ی زمین تا عرش الله:
الله برای فهمیدن امور دنیا فرشتگانی را مامور این کار قرارداده، او برای هر انسان، دو فرشته را موکل گردانید:
إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ (ق/17) (هنگام ارتکاب گناه) به خاطر بياوريد كه دو فرشته راست و چپ كه ملازم هستند.
مَا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ (ق/18) هيچ سخني را انسان تلفظ نميكند مگر اينكه نزد آن فرشتهاي مراقب و آماده براي انجام ماموريت است.
همچنین قرآن از آنها با عنوان کراما کاتبین یاد مینماید:
وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ / كِرَامًا كَاتِبِينَ (انفطار/11) و بدون شك نگاهباناني بر شما گمارده شده كه نويسندگانى (بسیار محترم) گرامی هستند.
و این فرشتگان را بخاطر اطلاع از اعمال انسانها، موکل آنها گردانیده است:
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ (ق/16) ما انسان را آفريديم و وسوسههاي نفس او را ميدانيم، و ما به او از رگ قلبش نزديكتريم!
پس یکی از کارکردهای فرشتگان الله، نوشتن اعمال انسان میباشد و احتمالا همین فرشتگان هستند که روز قیامت بالا میروند!
آنها این امور و اتفاقات دنیا را به فرشتگان قاصد میدهند و این فرشتگان فاصلهای که معادل هزار سال راه رفتن انسانها است را در یک روز طی میکنند و این اطلاعات را نزد الله میبرند:
يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ (سجده/5) (الله) امور اين جهان را از آسمان به سوي زمين مدیریت مینماید سپس در روزي كه مقدار آن (معادل) هزار سال است كه شما ميشمريد به سوي او باز ميگردد.
در زمان قدیم مسافتهای دور را با مقدار فاصلهی طی شده از سوی کاروانها در یک روز اندازه میگرفتند؛ اگر سرعت حرکت کاروانها را km/h 10 فرض نمائیم(بیشترین حالت )، آنها در 24 ساعتkm240 را طی میکردند؛ پس در یک سال km84960 را میپیمودند که در 1000 سال معادل 84960000 کلیومتر میباشد.
لذا عرش الله از خورشید نیز به ما نزدیکتر است.
البته برخیها تفسیر عروج فرشتگان را در روز قیامت از این آیه مینمایند، در پاسخ باید گفت که روز پیش از قیامت معادل پنجاه هزار سال است:
سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ (معارج/1) پرسشگری از عذابی حتمی پرسید.
لِّلْكَافِرينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ (معرج/2) برای کافران است و کسی را توانائی دفع آن نیست.
مِّنَ اللَّهِ ذِي الْمَعَارِجِ (معرج/3) از سوی الله(ی) که صاحب معرج است.
تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ (معارج/4) فرشتگان و روح در روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است به سوى او بالا مىروند.
و اگر هر دو را یکی میدانند؛ پس قرآن دچار تناقض گوئی شده است!
برای دیدن و شرح کامل منظور قرآن از عرش و معنی این واژه از لحاظ زبانشناسی عرب، اینجا را کلیک کنید.
أَلَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا(نوح/14) آيا نمی بینید چگونه الله هفت آسمان را يكي بالاي ديگري آفريده.
او آسمان پائینی را به ستارگان زینت داد:
إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ (صافات/7) همانا ما آسمان پائین را با ستارگان آراسته کردیم.
ماه و خورشید را در این آسمان قرار نداد؛ بلکه به طبقات بالائی منتقل نمود و در میان سایر این طبقات آسمان قرار داد:
وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُورًا وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجًا (نوح/15) و ماه را در ميان آنها( آسمانها) مايه روشنائي، و خورشيد را چراغ فروزاني قرار داده است ).
پس خورشید و ماه، در فاصله ای دورتر از سایر ستارگان قرار دارند.
اما فاصله ی زمین تا عرش الله:
الله برای فهمیدن امور دنیا فرشتگانی را مامور این کار قرارداده، او برای هر انسان، دو فرشته را موکل گردانید:
إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ (ق/17) (هنگام ارتکاب گناه) به خاطر بياوريد كه دو فرشته راست و چپ كه ملازم هستند.
مَا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ (ق/18) هيچ سخني را انسان تلفظ نميكند مگر اينكه نزد آن فرشتهاي مراقب و آماده براي انجام ماموريت است.
همچنین قرآن از آنها با عنوان کراما کاتبین یاد مینماید:
وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ / كِرَامًا كَاتِبِينَ (انفطار/11) و بدون شك نگاهباناني بر شما گمارده شده كه نويسندگانى (بسیار محترم) گرامی هستند.
و این فرشتگان را بخاطر اطلاع از اعمال انسانها، موکل آنها گردانیده است:
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ (ق/16) ما انسان را آفريديم و وسوسههاي نفس او را ميدانيم، و ما به او از رگ قلبش نزديكتريم!
پس یکی از کارکردهای فرشتگان الله، نوشتن اعمال انسان میباشد و احتمالا همین فرشتگان هستند که روز قیامت بالا میروند!
آنها این امور و اتفاقات دنیا را به فرشتگان قاصد میدهند و این فرشتگان فاصلهای که معادل هزار سال راه رفتن انسانها است را در یک روز طی میکنند و این اطلاعات را نزد الله میبرند:
يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ (سجده/5) (الله) امور اين جهان را از آسمان به سوي زمين مدیریت مینماید سپس در روزي كه مقدار آن (معادل) هزار سال است كه شما ميشمريد به سوي او باز ميگردد.
در زمان قدیم مسافتهای دور را با مقدار فاصلهی طی شده از سوی کاروانها در یک روز اندازه میگرفتند؛ اگر سرعت حرکت کاروانها را km/h 10 فرض نمائیم(بیشترین حالت )، آنها در 24 ساعتkm240 را طی میکردند؛ پس در یک سال km84960 را میپیمودند که در 1000 سال معادل 84960000 کلیومتر میباشد.
لذا عرش الله از خورشید نیز به ما نزدیکتر است.
البته برخیها تفسیر عروج فرشتگان را در روز قیامت از این آیه مینمایند، در پاسخ باید گفت که روز پیش از قیامت معادل پنجاه هزار سال است:
سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ (معارج/1) پرسشگری از عذابی حتمی پرسید.
لِّلْكَافِرينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ (معرج/2) برای کافران است و کسی را توانائی دفع آن نیست.
مِّنَ اللَّهِ ذِي الْمَعَارِجِ (معرج/3) از سوی الله(ی) که صاحب معرج است.
تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ (معارج/4) فرشتگان و روح در روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است به سوى او بالا مىروند.
و اگر هر دو را یکی میدانند؛ پس قرآن دچار تناقض گوئی شده است!
برای دیدن و شرح کامل منظور قرآن از عرش و معنی این واژه از لحاظ زبانشناسی عرب، اینجا را کلیک کنید.
۱۶ نظر:
Bazi az gesmat ha ye webloget jalebe.
vali behtar e vaghti az nazar e elmi bahs mikoni elmi ham benevisi. soraat e ye karvan 10km/hr nemitoone bashe. ya manzooret ine ke karvani ha ba soorat midooan hameye masafato ya inke nemidoni 10 km/hr cheghadre.
A- Florida
دو اشکال در نظر شما وجود دارد:
ا- خود را ناشناس معرفی نمودید.
نظرات منتشر نشده ی ناشناس خیلی زیاده.
2- با خط لاتین نوشتید.
اما در مورد ایرادتان.
من سرعت حداکثری را در نظر گرفتم.
پیــروز باشـید!
دنیا داره روی انتقال اجسام با کوچکترین ذرات تشکیل دهنده جسم از جایی بجای دیگه تلاش میکنه اون موقه آقای ناشناس گیر سرعت 10 کیلومتری کاروانه بابا سرعت رو 5/. کیلومتر حساب کنی بازم خیلی نزدیکه البته خود بدبختشم گفته ما رگه گردنتیم
با سلام
ببخشید قصد توهین ندارم ولی شما چطور به این چیز پی بردید؟!
اخه چرا شایعه پرانی میکنید؟
واقعا چرا
حتی توی قرآن نیومده چقدر فاصله هست
بعد شما مایید یه کیلومتری میدید الکی؟ ملت هنوز فاصله زمین تا فضا رو نمیدونن با اینکه هی ادم میفرستن بعد اونوقت شما چجوری کشف کردی اینقدر کیلومتر هست فاصله زمین تا عرض
استغفرالله
مطلب جالب بود.
اصلا سخن از عرش الهی (که در کتب دینی است) سخن مهملی است که ابشخور آن تورات است و یکی از دلایل انسانواری خدای ادیان است. در ادیان, خدا مانند انسانی است که خشمگین میشود, عرش دارد و مجازات گر است و سیل و زلزله می فرستد و یا دنیا را در 6 روز می سازد و روز هفتم را استراحت می کند! این خدای شخصی امروزه از هر نظر باطل و سخن در باب آن زاید است. اگر خدایی وجود داشته باشد باید آن را فراتر از گفتار کتب دینی دانست.
با سلام خدمت همه دوستان واقعا لذت بردم از این همه افکار باز و با دیدن این وبلاگ امیدوار شدم که در این جامعه که غریبه ۹۰ % جرات شنیدن این حقایق را ندارند چه برسد به گفتن و بیان کردن تنها نیستم
به نام خدا
«امور اين جهان را از آسمان به سوي زمين مدیریت مینماید سپس در روزي كه مقدار آن (معادل) هزار سال است كه شما ميشمريد به سوي او باز ميگردد.»
دوست بی سواد من اینو بدون که 1 سال اخروی برابر 1000 سال دنیوی هست اکثر ایه ها هم با اعداد دنیوی نوشته شده هست اینو بدونین که یک کهکشان کشف شده که به حدی دور است که نور آن 13 میلیارد سال در فضا راه پیموده تا به زمین برسد تازه علم انسان اونقدر پیشرفت نکرده که بتونه وارد دنیای متوالی و دنیای موازی بشه این دنیا هفت اسمان درباره زنان که گفتید اسلام توهین کرده تا انجا عدالت برقرار کرده که اسم زن و مرد در قران هر دو به یک مقدار امده فکر کنم 42 بار و بهشت زیر پای مادران هست و... من اونقدر با امثال شما مناظره کردم دیدم همتون با استدلالهای بسیار ضعیف و بی پایه و اساس حرف میزنین
به امید پیروزی حق بر باطل
خدمت ناشناس گرامی باید عرض کنم که این شیوه از مغالطه که با ادعای سواد و توهین به طرف مقابل است، کاملا شناخته میباشد؛ شما بجای اینکه به استدلالهای متن بپردازید به به چپ و راست فرار مینمائید.
اینکه میگوئید "من با امثال شما خیلی بحث کردهام" نشان از میزان قوت استدلال شماست.
بهرحال امیدوارم کگه شما هم در یافتن حقیقت پیروز باشید!
با سلام در اينجا فرشتگان يك روز را معادل پنجاه هزار سال براي انسان گذر مي كنند. (زمان در مقابل زمان و نه زمان در مقابل فاصله مانند آيه ي قمري قبل).
اگرچه طبق نظريه ي نسبيت خاص اينشتين و بوسيله ي اين تغييرات زمان (تاخيرات زماني) بدست آمده به عنوان يك ادعا از مسلمين (كه واقعا آن فرشتگان به سرعت نور شتاب مي گيرند) را مي توانيم تصديق يا انكار كنيم.
اين ادعا مي تواند در دو دقيقه تصديق شود كه آنگاه هيچ نيازي به عقايد كوركورانه نخواهد بود.
آلبرت اينشتين يك مسلمان نبود اما يهودي اي بود كه نظريه ي معروف نسبيت خاص را ارائه داد.
هرچه سرعت بيشتر بشود زمان آرام تر مي گذرد.
در بيرون يك ميدان گرانشي زمان اينگونه است:
∆t= ∆t0/ (1-v^2/c^2) ^0.5
∆t زماني است كه براي متحرك معادل گذر ايستگاهي است.
V سرعتي است كه به شاهد ايستگاهي نسبت داده مي شود.
∆t0 زماني است كه براي فرشتگان مي گذرد. (يك روز).
∆t زماني است كه معادل زمان براي انسانها است. (پنجاه هزار سال قمري در دوازده ماه قمري بر سال قمري در 27.321661 روز بر ماه قمري).
و V سرعت فرشتگان در اين مورد است. (كه ما قصد داريم آنرا حساب و با سرعت شناخته شده نور مقايسه كنيم). سرعت نور در خلا 299792.458 كيلومتر بر ثانيه است.
از معادله ي بالا مي توانيم آن سرعت ناشناخته را حساب كنيم:
v=c (1-∆t0 ^2/∆t^2) ^0.5
حال بهتر است اظهارات مسلمين به استناد قرآن را در معادله جايگزين كنيم و ببينيم كه فرشتگان واقعا به سرعت نور شتاب مي گيرند يا نه؟
ارقام را از آيه در اين معادله جايگزين مي كنيم:
v =c (1-(1^2/(50000*12*27.321661)^2))^0.5
v = c * 0.99999999999999981
v = 299792.4579999994 km / s
اين اتساع زماني (تغييرات زماني) نشان مي دهد كه فرشتگان در بيرون از ميادين گرانشي به سرعت نور شتاب مي گيرند. (كمي كمتر از سرعت نور زيرا جرم دارند).
اين نمي تواند يك تصادف باشد زيرا سرعت حساب شده دقيقا يكسان با آيه ي قمري قبلي همچنين در بيرون از يك ميدان گرانشي است.
درحال حاضر سوال دنیاست که همواره مي پرسند كه چگونه يك مرد که در ابتدا بي سواد بوده 1400 سال پيش توانسته اتساع زماني و هسته نسبيت را بدست آورد!
پس قرآن کلام خداست و حضرت محمد پیامبر برگزیده اوست
در پاسخ به آقای ناشناس که برای زمان در بيرون يك ميدان گرانشي از فرمول استفاده کرده:
اولا شما چگونه به این نتیجه رسیدی که سرعت فرشتگان
v = 299792.4579999994 km / s
است . نه کم و نه بیش.
من میگویم که سرعت
v = 290000.4579999994 km / s
است. آیا همینطوری قابل قبول است.
تازه سرعت که من دادم قابل قبول تر است چون سرعت شما به سرعت نور بسیار بسیار نزدیک است . اگر همانطور که شما گفتید سرعت نور
299792.458
باشد، سرعتی که شما به فرشته دادی ۹۹/۹۹ درصد سرعت نور است
در حالی ا سرعتی که من گفتم ۹۶/۷۳ درصد سرعت نور است و برای اجسام جرم دار معقول تر است
ثانیا در فرمول شما اگر به جای ۵۰،۰۰۰ سال ۱۰۰،۰۰۰ یا ۲۰۰،۰۰۰ یا حتا ۳۰،۰۰۰ قرار بگیرد، نتیجه تقریبا همان سرعت میشود.
۲۰،۰۰۰ ----- 2.9979e+005
۵۰،۰۰۰ ----- 2.9979e+005
۱۰۰،۰۰۰ ----- 2.9979e+005
۲۰۰،۰۰۰ ----- 2.9979e+005
این به خاطر این است که این سال ها در مخرج فرمول قرار گرفته و حاصل یک عددد بسیار کوچک است
v =c (1-(1^2/(50000*12*27.321661)^2))^0.5
پس معلوم میشود که ۵۰،۰۰۰ سال همینطوری ارایه شده است.
بهتر است کمی بیاندیشیم و با پیش داوری قضاوت نکنیم.
در جواب حرف بعضی ها که دنبال دلایل کودکانه برای اثبات پیامبر اسلام و حرف های تکراری خوئدشون هستند عرض کنم پیامبر هیچ کجا صحبتی از سرعت نور نکرده و حتی نمیدانمسته نور سرعتی هم دارد. گیریم با تمام این فرضیات و اینکه صحبت شما درست باشد و محاسبه سرعت فرشتگان بر اساس سرعت نور درست هم باشد باز هیچ دلیلی برای اثبات دانش پیامبر نیست. اگر دانش آموزی در یک روستای دور افتاده فرمول نسبیت انیشتن رو رو تخته بنویسه روستایی ها باید باور کنن این دانش آموز خود انیشتن هست؟ تمام صحبت هایی که پیامبر کرده میتونه کپی برداری محضی از علوم ایرانیان باستان و دانشمندان سایر ملل از جمله ایران باشد. که به منطق صحیح تر میرسد
تفسیر ایات قران بوسیله اهل بیت میباشد نه توسط جنابعالی .
شخصی مثل کربلائی کاظم بی سواد به علت رعایت مسائل شرعی قران را به شکل نور میبیند و از حفظ و حتی برعکس میخواند . و همینطور دانشمند ی مثل اینشتین در اواخر عمر شیعه دوازده امامی میشود . و شخص با سوادی مثل شما مرتد . لکم دینکم و لی دین
اولا انیشتین دیندار نبوده منبع ویکیپدیا و کتاب توهم خدا اینکه میگید شیعه شده فارق از مضحک بودن نشون دهنده اینه که شیعیان رو توهمات موج سواری میکنن.....تو قرآن هیچ حرف علمی وجود نداره پیامبر اسلام حتی بعلوم هزار سال ما قبل خودش که در یونان و مصر باستان وجود داشته هم واقف نبوده مطابق قران زمین چون فرش گسترده هست نه کروی انسان از گل بوجود اومده نه تکامل و ستارگان زینت اسمان و شهابها تیرهایی که بسوی شیاطین پرتاب میشن .البته تعجبی هم نداره از مردی که در وسط بیابان و در جهالت بسر میبرده انتظار دارید که درکی از ستارگان داشته باشه ؟
عنوان مطلب شما از اساس دارای ایراد میباشد فاصله زمین تا عرش به چه معنی است عرش اشاره به حکومت وقلمرو خداوند است اساسا عرش شی ویا مکان نیست که شما فاصله انرا با زمین تخمین بزنید ایه الکرسی را دوباره با دقت بخوانید تا مفهوم عرش وکرسی برای شما روشن شود وسع کرسیه السموات والارض حکومت وقلمرو او یعنی خداوند فراگرفته پوشش داده سراسر اسمان وزمین را ویا خلق السموات والارض ثم استوی علی العرش اسمانها وزمین را خلق نمود سچس بر حکومت استیلا یافت در راس حکومت قرار گرفت هو ذوالعرش العظیم او صاحب حکومت وقلمروی بزرگی است والی اخر
آقای آرش جان گل شما به حرف این ها گوش نکن قرآن سر تا پا ایراد هست.البته این یکی از آن ها بود.اگر آنها با سواد آمد همه ی اون 100ایرادو جوابشو بدند .آرش موفق باشی ادامه بده
ارتباط بین عرش و زمین با سرعت شتر نیست عزیز
این امر غیرسمانی هست
دقت کنید ک حتی ممکنه از سرعت نور بیشتر باشه
و اینها و چند چونش رو کسی نمیدونه
ارسال یک نظر