ناباوران

اسلام آمیزه‌ای است از جنایت، تجاوز و خرافه؛ آنچه که سوداگران دینی آن را معجزه ای الهی می‌ خوانند، خرافاتی بیش نیست. در این دین زن وسیله ای است جنسی در اختیار مرد، مجوز تصاحب زنان کفار نیز در همین راستاست. تاریخ جانیان زیادی را به خود دیده، اما محمد تنها جنایتکاری است که پیروانش طبق سنت او همچنان جنایت و قتل می کنند. در این دین تنها مسلمانان انسان شمرده می‌شوند و دیگران جانور؛ پس با مشعل روشنگری، سایه سنگین، سیاه و تاریک مذهب را که همان اندیشه‌ی ضحاکین مار به دوش است را از میهنمان بر خواهیم چید.

جستجو کردن موضوعات خاص (لطفا کلمات مربوطه را وارد نمائید)

100 مورد از تناقضات و اشتباهات ساختاری قرآن

 بزرگترین تناقض ادیان در این است که اگر خدایشان پدید آورده تمام جهان است، پس آیا منطقی است که خدا به زمینی بسیار کوچک، تا این اندازه ا...

۱۳۸۸ تیر ۲۸, یکشنبه

اقتباس اسلام از ادیان ایران باستان

مقدمه

بیان هیچ اندیشه ای مدون, که سبب تشکیل فرهنگی مترقی گردد, در خلاء شکل نگرفته؛ بلکه روندی است متکامل و متاثر از اندیشه های ملتهای دیگری که با آنها در ارتیاط است.
در این روند جامعه ی میزبان با توجه به مقتضیات اجتماع خویش, اندیشه و فرهنگ میهمان را به گونه ای تغییر میدهد که قابل پذیرش برای مردمش باشد.
این قاعده ای است که تمام فکرهای ماندگاری که حالت جهانشمولی دارند از آن پیروی میکنند؛ زیرا از یک طرف فرا منطقه ای است و از طرف دیگر با توجه به ورود فرهنگ جامعه ی میزبان در آن, منطقه ای نیز هست.
نمونه ی بارز چنین اتفاقی، پذیرش اسلام توسط ایرانیان میباشد؛ زیرا مردم با پشتوانه ی فرهنگی قوی, فرهنگی را می پذیرند که فرهنگ خویش را در آن ببینند.
در حوزه ی دین به دلیل ادعای جهانشمولی، بیشتر از دیگر حوزه‌های علوم انسانی، چنین تاثیراتی را مشاهده می‌کنیم.
پس برای بررسی هر دین باید ادیان قدیمی آن منطقه ی فرهنگی را بررسی نمود.
هر قدر در گذر زمان به عقب برگردیم، به همان اندازه, فرق بین دین و دیگر رشته های علوم انسانی کمتر و تمیز دادن آنها از هم مشکلتر است.
راحتترین تئوری که می‌توان با آن پدیده‌های مختلف گیتی را توجیه کرد، چسبانیدن آنها به امور غیبی است.
کل ادیانی که خویش را به نیروی فرازمینی پیوند می دهند، مدعی هستند که دلیل تمام پدیده ها نزد آنهاست.
شاید یکی از قدیمی‌ترین این ادیان که آثاری از آن بر جا مانده، افکار میترائی است؛ این دین از یک طرف نقاطی مشترک با ادیان هندی و از طرف دیگر نقاط بسیار مشترکی با مسیحیت و تا حدود کمتری با یهودیت دارد؛ شاید اولین پرسشی که به ذهن برسد این باشدکه با توجه به قدمت یهودیت، تاثیر افکار میترائی بر این دین باید بیشتر باشد، در پاسخ باید گفت که مسیحیت در ابتدا دین جدیدی نبود؛ اندیشه‌ای بود برای اصلاح یهودیت، علمای یهودی آن زمان با این اندیشه برخورد نمودند؛ ولی نه تنها نتوانستند این اندیشه را از بین ببرند، بلکه این اندیشه با بروز رسانی خویش در گذر زمان، توانست بسیار بیشتر از یهودیت سنتی پیشرفت نماید؛ این در حالیست که یهودیت در گذر زمان منجمد شده است.
دلیل اصلی جهانشمولی مسیحیت را باید در انعطاف پذیری آن جستجو کرد.
از آنجائیکه دین اسلام خود را مکمل یهودیت و مسیحیت می‌داند و نقاط مشترکش با این ادیان را می پذیرد، لذا به نقاط مشترک این دین با دیگر ادیان ابراهیمی نمی‌پردازیم. بررسی و اثبات تاثیر هر دینی با دیگر ادیان ابراهیمی ماقبل اسلام، نتیجه ی آن بر اسلام نیز صادق است .
در اینجا تاثیر مستقیم ادیان ایرانی را بر اسلام مورد شناسائی قرار میدهیم:

///
نماز


تاثیری که اسلام مستقیما از زرتشتیت گرفته بی‌گمان نماز است . پیامبر اسلام زمانی احکام نماز را بیان میکند که از سلمان در باره ی دین قبلی او می‌پرسد، سلمان نیز بیان می‌کند که ما در زرتشتیت نماز را در پنج وقت میخوانیم .
در اینجا نماز زرتشتیت را به تفصیل بیان میکنم
زرتشتیان نماز را در پنج وقت می خوانند:

 وقت اول را هاون گاه می‌نامند که از بر آمدن خورشید تا نیمروز است.
وقت دوم را ریپت‌وینگاه می‌نامند، که تا  قرار گرفتن خورشید در زاویه ی 45 درجه اس(تقریبا).
وقت سوم را اوزرینگاه می‌نامند که تا پیدا شدن ستاره است .
وقت چهارم را آیویسروتریمگاه می‌نامند که تا نیمه شب است .
وقت پنجم را اوشهینگاه می‌نامند که تا پیش از طلوع آفتاب است .
پایان وقت هر نماز ابتدای نماز بعدیست.


شرایط نماز نیز تاحدودی مانند اسلام است، پاک بودن تن از هرگونه پلیدی، پوشیدن لباس سفید، پاک بودن مکان نماز.

 همچنین سن واجب شدن نماز پانزده سال می‌باشد.
طریقه ی وضو نیز تاحدودی مانند مسلمانان است و شامل شستن دست تا مچ و صورت را تا بناگوش و شستن پا می‌باشد.
اگر هم
آب نباشد، سه بار دستها را به خاک پاک می‌زنند و به صورت و پشت دست می‌کشند مانند تیمم در اسلام .
اما تفاوتشان با مسلمانان این است که برای نماز خواندن، جهت خاصی را در نظر نمی‌گیرند و به طرفی که روشنائی بیشتری باشد، نماز می‌خوانند.
بنابراین؛ همانگونه که ملاحظه می‌شود، نماز زرتشتیان بطور باورنکردنی مانند اسلام است؛ البته باید به یاد داشته باشیم که قدمت زرتشتیت خیلی بیش از اسلام است و اگر ادعا کنند که این دین هم می‌تواند دین آسمانی باشد؛ پس چرا اینگونه نماز خواندن در یهودیت و مسیحیت وجود ندارد و پیامبر اسلام می‌گوید، این سوغاتی است الهی که مخصوص امت من می‌باشد.

///
پل صراط (زرتشتیان آنرا چینود پل می‌دانند)


زرتشتیان معتقد به این هستند که در آن روز (قیامت)، اعمال را در کفه ی ترازو می‌گذارد.
پس از آن نوبت گذشتن از پل چینود (معادل پل صراط در اسلام)است, چینود پلی است بالای رودی پر از فلزات و سنگهای گداخته، نیکوکاران با گذر از روی این پل , شادمانه به بارگاه اورمزد می‌رسند.
اگر در ترازو  بدی فزونی یابد، نشانه ی بدکاران بودن است؛ بدکاران توانائی گذر از پل چینوت را ندارند. در نتیجه به اندرون می افتند و در نزد دیوان سکنی میگزینند؛ اما اگر بدی و خوبی یکسان باشد در برزخ منزل می‌کنند که جائیست بینابینی .

///
اعتقاد مشترک به مهدویت البته بیشتر در شیعه (سوشیانس)


اما در رابطه با مسائل اعتقادی دیگر
یکی ازنقاط اشتراک اسلام با زرتشتیان مسئله ی مهدویت است، در کتاب زند که کتب مقس زرتشتیان است، به وراثت صالحان اشاره شده؛ آنها او را سوشیانس (نجات دهنده ی بزرگ جهان) می‌نامند؛ او سبب ترویج دین و زوال فقر می‌گردد.
« سوشيانس ( نجات دهنده بزرگ جهان ) دين را به جهان رواج می دهد، فقر و تنگدستي را ريشه كن می سازد، ايزدان را از دست اهريمنان نجات داده، مردم جهان را هم فكر و هم گفتار وهم كردار می‌گرداند.
در اينجا لازم است اين نكته را يادآور شويم كه اعتقاد به ظهور "سوشيانس" در ميان ملت ايران باستان به اندازه اي رايج بوده است كه حتي درموقع شكست‌های جنگی و فراز و نشيبهای زندگی با يادآوري ظهور چنين نجات دهنده مقتدری، خود را از يأس و نااميدی
نجات می دادند.
شاهد صادق اين گفتار اين كه درجنگ قادسیه است.
پس از درگذشت رستم فرّخ زاد، سردار نامي ايران؛ هنگامی كه يزدگرد آخرين پادشاه ساسانی با افراد خانواده خود آماده فرار می‌شد؛ به هنگام خارج شدن از كاخ پر شكوه مدائن، ايوان مجلل خود را مورد خطاب قرار داده و گفت:
«هان اي ايوان!
درود من بر تو باد.
من هم اكنون از تو روي بر می‌تابم تا آنگاه كه با يكي از فرزندان خود كه هنوز زمان ظهور او نرسيده است، به سوی تو برگردم .»
سليمان ديلمی می‌گويد: من به محضر امام صادق شرفيات شدم و مقصود يزدگرد را از جمله «يكی از فرزندان خود » از آن حضرت پرسيدم، حضرت فرمود :
« او مهدي موعود و قائم آل محمد است كه به فرمان خداوند در آخر زمان ظهور مي كند. او ششمين فرزند من، و فرزند دختری يزدگرد است و يزدگرد نيز پدر او مي باشد. »
به نظر می‌رسد که اعتقادات ایرانیان در این روایت نقش اساسی دارد و احتمالا ایرانیان با زیرکی و یکرنگی با مسلمانان مانع از فروپاشی اعتقادات خویش شدند.
البته این اعتقاد در مسیحیان و یهودیان نیز وجود دارد.
مسیحیت معتقد است که عیسی از مریم زاده شده و منجی بوده که به زمین باز خواهد گشت؛ همچنین در یهودیت نیز منتظر چنین منجی هستند.
به نظر من با توجه به نقاط اشتراک هر کدام از این ادیان با اعتقاد سوشیانس ادیان ایرانی و قدمت این ادیان، قطعا این اعتقاد ریشه در باورهای ایرانی دارد.
زرتشتیان معتقدند که نطفه ی زرتشت در دریاچه ای (هامون) نهان است و به بانوی ایرانی که جهت آبتنی به این دریاچه می‌رود، منتقل می‌شود و او بدون شوهر باردار می‌گردد که عین همین اعتقاد را در مسیحیت و باردار شدن مریم  مشاهده می‌کنیم (البته مسیحیت حاصل از ترکیب دو دین یهودیت و میترائی است).
درباره ی مهدی مسلمانان(در اینجا شیعیان) نیز این قاعده تاحدود زیادی صدق می‌کند؛ از یک طرف گفته می‌شود که پدر او از چندین سال پیش از تولد مهدی در زندان بوه و از طرفی می‌گویند که او از نرگس که مادری است ایرانی زاده شده.
یادآوری این نکته را ضروری می‌دانم که قدمت دین زرتشت بسیار بیشتر از ادیان خود خوانده‌ی ابراهیمی (یهودی میسحی و اسلام) است. که صد البته ریشه‌ی این اعتقاد مربوط به ادیان ایرانی پیش از زرتشت است (ادیان میترائی).
لازم به ذکر است که ابراهیم به نظر می‌رسد ایرانی بوده.
///آخرت و جهنم

در آخر کار جهان آتشی عظیم در تمام جهان در می‌گیرد و تنها پیروان میترا از آن آسوده خواهند بود

///عروج میترا مانند اعتقاد به عروع عیسی می‌باشد

بعد از ضیافت میترا سوار ارابه خورشید شده و به آسمان عروج می‌کند.
سُل ایزد آفتاب او را سوار بر ارابه مینویی خود کرده و به آسمان می‌برد تا در آخرالزمان دوباره به زمین برگردد

///شام آخر (نقطه ی اشتراک با مسیحیان)

در آخرین روز زندگی زمینی میترا،  او در ضیافتی شرکت می‌کند و خون گاو، گوشت او، نان و شراب می‌خورد. این ضیافت درون غاری انجام می‌شود.سُل خدای خورشید نیز (میترا ایزد پرتو نور خورشید است نه خود خدای خورشیدکه در طی کارزار او با خدای خورشید او را به زمین زده پرتو آنرا از آن خود کرده است)در ضیافت شرکت می‌کند

///اعتقاد مشترک در زمینه ی روح

از اعتقادات مهم زرتشتيان، اعتقاد به آزادی عمل واراده انسان، در انجام كار نيك و بد مي باشد.
يكي ديگر از باورهاي ايشان، اعتقاد به بقاي روح است.
بر اساس اين اعتقاد، انسان داراي دو عنصر خاكي(جسم) و روح جاوداني می‌باشد؛ اين روح پس از مرگ در جهان ديگر جاودانه خواهد بود.

///مهرابه

مهرابه به محل پرستش مهر پرستان می‌گفتند که همین کلمه دقیقا معادل محراب در اسلام است.
بر خلاف عقیده‌ی عده‌ای که می‌گویند محراب از جنگ می‌آید، اگر این معنی را بپذیریم در محراب که محل عبادت و نزدیکی به خداست نه محل حنگ با او.
این کلمه از فرهنگ دینی ایران باستان وارد اسلام شده.

۲۴ نظر:

Babak گفت...

Droode faravan bar shoma.Tamanna daram in bahs ra edame bedahid choon tamame badbakhty haye ma Iranian az in khorafate diniye eslam sar cheshme megirad. Afarin bar shoma.

laleh germez گفت...

kheili aali bood.

ناشناس گفت...

نميدانم اطلاعاتم تا چه حدي درست است.اما همه اديان از ميترائيسم ميايد،اگر دقت کنيد يکي از دلايل اتش پرست دانستن زرتشتيان(البته به اشتباه)تاکيد بر نور در هنگام نيايش است.يعني به جاي جنگ براي گسترش دين از نور استفاده شده تا بتوان پيروان ميترا را وارد دين کرد.مسلمانان با گنبد هاي مساجد که به شکل يک خورشيد است با ميترا پيوند دارند و مسيحيان با رنگ قرمز در مراسمشان.و.....به نظر شما با اين ارتباط بين اديان با ميترا ميشود گفت،دينها الهي نيستند و حاصل خرد پيامبران و نگرش ويژه انها به جهان است؟

ناشناس گفت...

در اینجا نیاز به یک توضیح اساسی و ساختاری از نظر تاریخ مذاهب اصلی در ایران میباشد .
همگان بر ای باورند که ایرانیان دارای دو مذهب بوده اند ؛ زرتشت و سپس اسلام .
این درست نیست . ایرانیان اولیه ( کاسپ هاcaspians )دارای اعتقادات کیش مهر ( میترائیسم )بودند . با پیدایش زرتشت آیین مهر بعلت نفوذ بسیار زیادی که در میان مردم داشت وارد زرتشت میشود . زرتشت بالاخره آبان یشت و مهر یشت را میسراید . فرشتگان نزدیک به مهر آناهیتا و میترا وارد زردشت میشوند . سوشیانس و چینوت نیز از آیین مهر به زرتشت راه می یابند . و بالاخره خود آشو زرتشت بعلت مخالفت با پاره ای از آیین های کیش مهر بدست مهریان کشته میشود 

ebrahim گفت...

عزیز من یک مقدار مطالعه بعد نیست . کی گفته یهودی ها نماز ندارند . داستان مریم و نخواندی که با مردان در بیت المقدس نماز میگزارد و دین مریم چی بود

arsh irani گفت...

ابراهیم گرامی!
این نماز(اینگونه نماز خواندن)در یهودیت و مسیحیت وجود ندارد؛ اما در زرتشتیت هست.
من کاری به طریقه ی عبادت آنها ندارم.
پیـروز باشـید!

بارباپاپا گفت...

ّبا درود

تمایل دارم دو تا از نظراتم را که برای مطالب دیگر گذاشتم دوباره اینجا هم بیاورم چون مربوط به مطلب میباشد:

الله قبل از محمد هم وجود داشته و به عنوان خدای آفریننده جهان به همراه دختران و پسرانش پرستش میشده ،اسم پدر محمد نیز عبد الله بوده ،همه اینها درست ولی بهتر است که ماجرا را از اول تعریف کنید،از آنجایکه تمام ادیان توحیدی در طول تاریخ بلا فاصله تحریف شدند ،باید به این اندیشید که از کجا الله را عرب جاهلی به عنوان آفریننده اصلی جهان قبول داشته است اما به شکل منحرف شده ،
کلمه الله در کتاب یهودیان به صورت "اله" و "الوهیم"(אלוהים)وجود دارد و معادل همان آفریننده یکتای جهان، یهوه میباشد و به هیچ وجه تنها ریشه عربی ندارد.

در ریشه‌یابی واژه آن را تشکیل شده از دو بخش ال (الف و لام تعریف) + اله (ایزد یا معبود) می‌دانند. خویشاوندهای کلمه الّله در بین زبان‌های سامی دیگر مانند عبری و آرامی موجود است. برخی فرهنگها، کلمه‌های معادل آرامی الّله در زبان آرامی کتب مقدس را אֱלָהָא Ĕlāhā و فرم سریانی آن را ܐܰܠܳܗܳܐ ˀAlâhâ یا Ālōho دانسته اند.

در عمده دست نوشته‌های قدیمی اعراب مسیحی یا یهودی پیش از اسلام، کلمه "الله" به صورت "الاله" ثبت شده است.

اعراب مسیحی جز الله کلمه دیگری برای اشاره به خدا ندارند. آنها به عنوان مثال از کلماتی مانند الّله الاب (به معنی خدای پدر) استفاده می‌کنند.

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87

باید توجه کرد که این بسیار مهم است که عربهای دارای ادیان توحیدی قبل از اسلام از همخانواده های الله نام برده اند.

این مساله نظر شما در مورد اینکه الله توسط محمد به یکباره تنها از یک بت به الله آفریننده جهان بدل گشته را رد میکند.

به امید آنکه همه تنها به دنبال حقیقت باشند نه فقط به دنبال اثبات نظر خود.

بارباپاپا گفت...

باید گفت که این مساله بسیار مهم است و حتی میتواند بر روی جهان بینی و اعتقادات مذهبی ،فلسفی و حتی سیاسی ما تاثیر داشته باشد.
طبق نظر ادیان بعد از نوح قاعدتا میبایست یکتا پرستی وجود داشته باشد ،ولی از انجا که همیشه در معرض انحراف قرار داشته به فرمهای شرک آمیز تبدیل میشده است و پیامبران بعدی برای پاکسازی مجدد آن برانگیخته میشدند،از این دید شباهت دین جدید با عناصری از دین قبلی و مخالفت با آن قابل توجیه است ولی این نباید باعث شود که دینهای جدید را کاملا ساختگی و برگرفته از دینهای گذشته بدانیم. این انحرافات باعث شده که دینهای جدیدتر به طور خاص بر مسائلی تاکید کنند که در دین گذشته خود منحرف شده است و این باعث تفاوت در برخی جزییات میشود ولی در کل اصول دینهای یکتا پرستی یکی است اگر همه را بدون در نظر گرفتن انحرافات آتها ،در کنار یکدیگر مقایسه کنیم.
ابراهیم با نمرود وارد مبارزه شد زیرا او خود را خدا میخواند .
موسی نیز به همین دلیل با فرعون مبارزه کرد.
زرتشت برای پاکسازی دین یکتا پرستی
با مغ ها که مایل بودند عناصری از مهر پرستی را نگه دارند وارد مجادله و مبارزه شد.
عیسی نیز برای پاکسازی بت پرستی و عناصر انحرافی در یهودیت به پا خاست.
محمد نیز برای پاکسازی مسیحیت و یهودیت و بت پرستی اقدام کرد.
اسلام نیز علاوه بر دینهای دیگر در حال حاضر بسیار آلوده شده است و به
یک منجی نیاز دارد.
بنا به تحقیقاتی که بنده داشته ام ،بسیاری از بتها و خدایان باستان با هم وجه اشتراک دارند و بسیاری از آنها نتیجه انحراف در یکتاپرستی بوده اند ،اما باید به این نکته توجه کرد که این یک جریان دنباله دار در تاریخ بوده است که نشانه های آشکار آن در پیوند با جوامع مخفی تا عصر حاضر ادامه دارد.
این جریان باعث شده که اگر من حتی در وجود خداوند شک داشتم به وجود شیطان ایمان بیاورم.
اصولا میترا همان مردوک خدای بزرگ بابل است که او نیز نهایتا به نمرود( دوموزید Dumuzid،پدر گیلگمش ؟) پادشاه سومر در شهر اوروک برمیگردد. نمرود همچنین به اوسیریس خدای مصری و بعل خدای کنعانی فینیقی،ارتباط داده میشود.
همچنین همسر نمرود که مادر او نیز میباشد ،سامیرامیس نام دارد که به صورت اینانای الهه سومری ،آناهیتا الهه ایرانی هندی ،ایشتر الهه بابلی ،ایسیس الهه مصری ،آستارته الهه کنعانی فنیقی،ونوس الهه رومی شناخته میشود.همه این خدایان به سیاره ونوس ،زهزه ،ناهید یا همان اناهیتا مربوط میشوند
نمرود به همراه مادرش سامیرامیس به عناوین مختلف در طول تاریخ وارد مذاهب یکتاپرستی شده اند و مورد پرستش بوده اند و تا به حال نیز در سرتاسر دنیا رد پای آنها وجود دارد که بزرگترین آن مجسمه آزادی در آمریکا میباشد که نمونه های کوچکتر آن در سرتاسر شهرهای بزرگ دنیا و به عناوین مختلف موجود است.
جوامع پنهانی همانند فراماسون ها و ایلومیناتی ها وبسیاری از خانواده های سلطنتی و اشرافی و بسیاری از سیاستمداران و متولیان مذهبی در تمام مذاهب دنیا خود را از نسل و خون آنها میدانند،همانها که در پی برقراری نظم نوین جهانی هستند.
با این تفاسیر تمام اتفاقات عجیب تاریخ و سیاستهای پیچیده و حرکات احمقانه در مذاهب قابل فهم میشود و به خصوص تمام اتفاقاتی که اخیرا در ایران رخ داده است.
به عنوان نمونه استر و مردخای در تورات مظهر ایشتر و مردوک میباشند،مقبره انها در همدان است ومورد زیارت یهودیان ،تقدس سازی از مریم ومسیح نیز در واقع همان جایگزینی میترا و آناهیتا است،به نظر میرسد که مقبره حضرت معصومه جایگزین معبد قدیمی آناهیتا شده است،همانطور که بسیاری از امامزاده ها جایگزین شده اند،به تازه گی در نزدیک معبد اناهیتا در کنگاور نیز امام زاده ای ساخته شده!تمام مقدس سازی ها ومعصوم سازی ها در جهت پرستش انسان به جای خداوند صورت گرفته است.
ضمن احترام به عقیده دوستان آتئیست ،فکر میکنم این تفکر مانعی جدی برای پیدا کردن انگیزه های واقعی وقایع گذشته و امروز میباشد و دقیقا به همین علت توسط برخی روشنفکران ترویج شده است،زمانی که ما به خدا و شیطان اعتقادی نداشته باشیم متوجه مفهوم بسیاری از سیاستها و علامتهای آنها نمیشویم یا آن را جدی نمیگیریم.در حالی که بسیاری از انها مطابق همان انگیزه سنتی شیطان در جهت انحراف از پرستش خدای یگانه وآفریننده جهان است.بسیاری از خطاب های قرآن به مشرکان و کافران و کسانی که حقایق را پنهان میکنند در واقع مهره های اصلی این افراد در طول تاریخ بشر را مخاطب قرار میدهد ونه افراد عادی که توسط انها گمراه میشوند.

سید گفت...

"تاثیری که اسلام مستقیما از زرتشتیت گرفته بی‌گمان نماز است . پیامبر اسلام زمانی احکام نماز را بیان میکند که از سلمان در باره ی دین قبلی او می‌پرسد، سلمان نیز بیان می‌کند که ما در زرتشتیت نماز را در پنج وقت میخوانیم"


سلمان در مدینه به اسلام پیوست حال آنكه مسلمانان حتی وقتی در مكه بودند (به سمت بیت المقدس) نماز می خواندند. آقای وبلاگ نویس، حداقل این قدر مطمئن نظر ندهید.

arsh irani گفت...

پاسخ جناب سید در خود متن داده شده است.

سید گفت...

در متن دفاعی برای این مطلب نیامده كه "اگر مسلمانان در مكه نماز می خواندند چه طور می شود ادعا كرد كه پیامبر آن را از سلمان فارسی در مدینه آموخته باشد؟"
حداكثر چیزی كه می توانید ادعا كنید این است كه شكل نماز در مدینه اندكی تغییر كرد. كه اگر هم بخواهید آن را به سلمان ربط دهید باید دلیل تاریخی داشته باشید وگرنه حرفتان -مبنی بر اینكه پیامبر نماز را از روی حرف سلمان كمی تغییر داد- در حد نظر شخصی باقی خواهد ماند.

در بخش نظرات هم گفته اید:"این نماز(اینگونه نماز خواندن)در یهودیت و مسیحیت وجود ندارد؛ اما در زرتشتیت هست."
نماز خواندن یهودیان را خودتان اگر خواستید ببینید:
http://www.youtube.com/watch?v=0aHWASyMjwg

در مورد مسیحیت هم در انجیل به سجده كردن حضرت مسیح صراحتا اشاره شده است. اینكه الان چرا انجام نمی شود را باید از "سینت پال" پرسید. البته عجیب هم نیست چون خیلی چیزهای دیگر را هم دوستان تغییر دادند حال آنكه مسیح صریحا گفت پیرو ده فرمان موسی است.

برای اینجانب كاملا قابل باور است كه همه ادیان(زرتشت، یهود مسیح، اسلام) مبدا مشترك دارند. حتی از سخنرانیهای یك عالم هندی شنیدم كه در كتاب مقدس هندو ها هم خدا یگانه معرفی شده است و بت پرستی بعدا اضافه شده.

باز هم البته شما مخیرید جور دیگر فكر كنید.

arsh irani گفت...

به نظرم متوجه منظور من نشدید.
اولا من گفتم احتمالا سلمان بود نه با قطعیت، او ممکن است اطلاعاتش را از راههای دیگر هم بدست آورده باشد.
دوم اینکه تاریخ ورود سلمان با مسلمان شدنش را چرا یکی می‌دانید؟ شما از منبع معتبر تاریخ دقیق ورد سلمان را به حجاز بیان بفرمائید.

سید گفت...

به نظر شما این جمله قطعیت را نشان می دهد یا احتمال؟
"تاثیری که اسلام مستقیما از زرتشتیت گرفته بی‌گمان نماز است"

در مورد سلمان فارسی هم رجوع كنید به تاریخ گزیده حمدالله مستوفی ص ۱۶۵

ناشناس گفت...

در ضمن این توضیح رو بدم که منظورم از کس و شر همونی بود که گفتی: محمد سلمان رو صدا زد و گفت: آی سلمان! بیا اینجا ببینم، بگو ببینم تو ایران چجوری خدا رو عبادت میکنین، به من هم یاد بده!
هنظورم از کس و شر چیزایی از این قبیل بود. وگرنه شباهتهایی که بین ادیان گفتی درست بود.
ولی فقط میتونم بگم برات متاسفم! چون همونطور که گفتم اگه ادیان باهم شباهت نمی داشتن، جنابعالی میگفتی چرا شباهت ندارن؟، حالا که شباهت دارن، میگی چرا شباهت دارن؟!
اگه خدا همه بتونه راضی کنه، تو یکی رو نمیتونه!

arsh irani گفت...

ناشناس بالائی ارزش پاسخ دادن نداره چون جملاتش نشان از ادب اسلامیش داره، فقط در پاسخ به سایر دوستان:
اسلامیون همیشه استاد مغلطه هستند و از قول دیگران سخن می‌گن، می‌دوزند و می‌بافند.
محمد هیچ دینی رو غیر از ادیان سامی(ابراهیمی) به رسمیت نمی‌شناسد، ولی اقتباسی جالب از همین دین به قول خودش قلابی داشته، دلیلش هم روشنه، چون در نزدیکی سرزمنش بود و می‌توانست از احکامش اطلاع داشته باشد، اصولا ایشان استاد مصادره به مطلوب هستند، تمام داستانهای یهودیت رو گرفته و به خودش چسبونده از داستان تشکیل انسان از گل گرفته تا قربانی کردن فرزند ابراهیم و .... چرا اقتباسی روشن از مثلا ادیان سرخپوستی نداشته؟

ناشناس گفت...

فعلا که این جنابالی هستی که داری بامغلطه از زیر جواب در میری نه من!

خالو گفت...

آقای پزوهش درزمینه اسلام دروغ نگو.نمازدرمکه قبل ازاسلام وتشریف آوری سلمان برمسلمانان وهمان پنج وقت فرض بود.خواهشی که دارم حقیقتو بگو دروغ نگو.دروغ نگو.دروغ نگو.خواهش دارم دروغ نگو.حقیقت رو بنویس.اگه اسمت پزوهش درزمینه اسلامه دروغ نگوووووووووووو.خواهش دارم.

arsh irani گفت...

خالو جان، در پیش از اسلام نماز میان اعراب آن منطقه بوده و اختراع محمد نبود، نماز هم مانند سایر احکام اسلام تدریجا به این صورت در آمده اشتراک عجیب نماز زرتشتیان با مسلمانان دلیل بر این است که محمد از زرتشتیان اقتباش کرده.
این را بخوان که به طور مفصل در این زمینه شرح دادم:
یا در جستجوی وبلاگ این واژه را وارد کن:
الگوبرداری اسلام از نماز زرتشتیان
یا هم به این لینک مراجعه کن
http://iran000.blogspot.com/2010/01/blog-post_118.html

ولی الله گفت...

فقط یک جمله مینویسم که چه زمانی ودرچه موقع و چه وقت محمد این هارا ازادیان ایران باستان اقتباس کرده است؟
اگرمی گوییدکه سلمان فارسی یادداده یا درسفرهای اوبه شام این هاراتعلیم گرفته خوب به این لینک بروید وجوابی که آقای مسلم درنظراتشون داده اندمشاهده کنید:«الگوبرداری اسلام از نماززرتشتیان».امادرموردمحراب؛محراب محل حرب وجنگ باشیطان نه باخداوند.ومهرابه به عبادتگاه های مهرپرست هامی گوین درحالی که به عبادت خانه های مسلمان مسجد می گویند.

ناشناس گفت...

در کتاب تاریخ ساسانی که تورج دریایی نوشته نکته ای وجود داره در مورد مزدکیان که قابل ذکر:
بعداز این که قباد پادشاه ساسانی برداشت جدید از دین زرتشت که ائین مزدکی باشه را می پذیره بین موبدان و طرفداران مزدکی رقابتی برای قدرت به وجود می اید که تا حمایت موبدان از انوشیروان و مزدکیان از شاهزاده دیگر در کشمکش بر سر پادشاهی ادامه پیدا می کند، انوشیروان برای داشتن حمایت موبدان به ان ها قول سرکوب مزدیان را پس از رسیدن به قدرت می ده و همان طور که می دانید انشیروان پس از رسیدن به قدرت تعداد کثیری از مزدکیان را می کشه،باقی مانده مزدکیان از ایران فرار می کنند و یکی از جاهایی که بهش پناه می برند مکه است چون بر خلاف انچه که از اعراب تبلیغ می شود انها به ادیان و اقوام دیگر مخصوصا در مکه احترام می گذاشتند و جایی نزدیک ایران بود که جزئی از خاک ایران و روم نبود.
واضح است که خیلی قبل تر از تولد محمد اقاید زرتشتی در خاک هجاز وارد شده و در مکه به صورت مستقیم حظور داشته است. موردی که نویسنده عزیز توجه نفرموده تاثیر عقاید مزدکی بر اسلام است که به شدت هائز اهمیت می باشد، نمونه بارز ان هم شما در تفسیری که امثال شریعتی ها از اسلام می دهند تا از حمله ایدئولوژی هایی مثل کمنیست اسلام را در امان قرار دهند

ناشناس گفت...

سلام منهم یک چیزی بگم؟
1.در کتاب اخبار مکه تالیف ابوولید ارزقی ( 285.ق ) آمده که خانه یکی از سر سخت ترین دشمنان حضرت رسول در مکه سر کوچه ای موسوم به ابن هیربدان بور
2. در کتاب اعلان النفیسه تالیف ابن رسته امده که تعدادی از افراد قوم قریش پیروی از دین ثنویت میکردند
3. پزشک رسمی پیامبر بنام حارث بن کلده در جندیشاپور تحصیل کرده و با با عقایر زرتشتی اشنا بوده
4. حضور سواران ایرانی ملقب به ابن الاحرار به سرکردگی وهرز دیلمی که سابقا در ایران به جرم مزدکی بودن زندانی بودند بعد از شکست حبشیان در یمن نیز از بابت تاثیر در بافت دینی عربستان موثر بوده
5. در اواخر دوران قدرت خاندان نعمان بن منذر بر سر حکومت نیمه مستقل پادشاهی تازیان در حیره ، حیره پایگاهی برای دشمنان سیاسی ودینی پادشاهی ساسانیان بود
6. بنقل از ابن الفرج اصفهانی در کتاب تاریخ اصفهان سلمان فارسی در مکه با پیامبر اشنا شد و شایر اصرار مورخین اسلامی بر تاءخر این اشنایی کم رنگ کردن شایعه تاثیر سلمان در شریعت اسلام بوده
7.ابن کلبی در الاصنام به این مطلب اشاره میکند که بسیازی از مراسم عبادی در دوران جاهلیت همراه با روشن کردن اتش و بخور دادن مواد معطر بوده
8. شباهت کامل کعبه به کعبه زرتشتی در تخت جمشیدووشباهت در باز شدن درب در ارتفاع بالاتر از زمین و بدون پنجره بودن باز شدن درب بسمت شرق قابل تعمق است
9.وجود حداقل 33 کلمه فارسی در قران
10. وجه تسمیه نام چاه زمزم با نیایش کلامی ( زمزمه )در ایین زرتشتی که در پاره ای از منابع امده
11. همجنسی ساختاری ادریویرافنامه با واقعه معراج
12. برابری تعداد نسک های اوستا با تعداد 30 جزء قران
و..............

بهروز گفت...

من نمیدونم چرا شماها بحث بیخود میکنید؟!!!خب همون خدایی که دستورات دین زرتشت رو نازل کرده همون خدا هم دین اسلام رو نازل کرده...اما دین زرتشت توسط افرادی سودجو تحریف شده و در حال حاضر دین اسلام برترین دین و کامل ترین دین هست...
درحال حاضر چی از دین زرتشت باقی مونده که ما ازاون پیروی کنیم؟!!!خب مسلمه دینی که بگه با محارم خود ازدواج کنید مورد تحریف قرار گرفته و هیچ آدم عاقلی این رو قبول نمیکنه...

ناشناس گفت...

در جواب به بهروز من میگم دین اسلام توسط افراد سودجو تحریف شده و دین زرتشت به عنوان دین اصلی که مبنای بقیه بوده، برترین و کامل ترین دینه.
مسلمه دینی که بگه به خودتون بمب ببندین و زن و بچه مردم رو منفجر کنید، مورد تحریف قرار گرفته و هیچ آدم عاقلی این رو قبول نمیکنه...

ناشناس گفت...

درود بر پیروان راستی

در این متن وجود چند حکم مشترک در آیین اسلام و مزدیسنا به عنوان دلیل برای برگرفته شدن اسلام از آیین زرتشت قلمداد شده است

ولی یادآوری چند نکته دور از فایده نیست

یک. از این اشتراکات تنها در یک سناریو میتوان نتیجه گرفت که اسلام برگرفته شده از آیین مزدیسنا است درحالی که سناریوی مسلمان ها نیز این اشتراک را توجیه میکند که میگویند هر دو آیین از یک پروردگار صادر شده است پس اشتراکات نیز موید ادعای آنها نیز هست

دو. متاسفانه اطلاعات نگارنده درباره ادیان ابراهیمی دچار کمبود و خلا است و گاه اشتباهات بارز گویای این امر است که نگارنده مطالعه دقیقی بر آیین های ابراهیمی نداشته است و در نهایت گاهی منجر به اشتباه در نتیجه گیری شده است
برای نمونه، نگارنده اشتراک آیین اسلام و مزدیسنا را در چند حکم آیینی، دستمایه برای اثبات ادعای خود قرارداده است که آن اشتراک ها بدین جمله اند: اشتراک در نماز، اشتراک در وضو، پل صراط و اعتقاد به منجی

درباره نماز، نگارنده وجود آن در آیین اسلام را به سلمان نسبت داده است با این که مدتها پیش از سفر سلمان به حجاز مسلمان ها نماز میگزاردند و این به همین جا پایان نمی یابد نگارنده احتمالا اطلاع ندارد که نماز یکی از احکام آیین یهودیت نیز می باشد و مسیح به روایت کتاب مقدس مطابق با آیین یهودیت نماز میگزارد حتی در انجیل برنابا دقیقا روایت شده است که مسیح مطابق با آیین یهودیت در پنج گاه مختلف نماز میخوانده و حتی وضو در آیین یهودیت پیش از نماز انجام میگیرد و کاملا شبیه به وضو ی مسلمانان است و غسل هم در بعضی وقت ها بر یهودیان لازم است. درباره ی منجی نیز همه ادیان ابراهیمی معتقد به منجی هستند و این تنها بین آیین اسلام و آیین زرتشتی مشترک نیست.

بنابراین یا باید گفت نه فقط اسلام که همه ادیان ابراهیمی از آیین مزدیسنا برگرفته شده که بسیار بعید است و نیاز به مستندات تاریخی بسیاری برای اثبات دارد یا باید گفت تمام آیین های الهی از یک خدا صادر شده بنابراین اشتراکات آنها طبیعی است

خطای واضح دیگر نگارنده درباره مادر مهدی منجی مسلمان هاست که او را ایرانی الاصل میخواند. هر پژوهش گری که اندکی مطالعه درباره مهدویت داشته باشد میداند نرگس شاهزاده رومی و از نسل داوود و و از نوادگان شمعون یا همان پترس حواری ارشد مسیح بود و نه ایرانی

در فرجام همه پیروان راستی را به مطالعه و جستجو ی ریز بینانه تر تاریخ و آیین ها دعوت میکنم

Translate

بايگانی وبلاگ