هر قوم خدایان گوناگونی دارند که حسب گمانشان از جهان، برای او نام و کارکرد گوناگونی متصور هستند، از خدایان هندی(رام و ...) گرفته تا خدای یهودیت(یهوه) و سایر خدایان.
آنگونه که گفته میشود، "خدا"، مخفف دو کلمهی خود و آ(صیغهی امر آمدن) میباشد؛ امر به ترکیب با اسم، اسم فاعل میگردد؛ آن چیزی که مهم است معنی لغوی این واژه نیست، بلکه مفهوم آن میباشد؛ زیرا در فرهنگهای گوناگون، ترجمهی این واژه، معنی گاهی متفاوت پیدا میکند.
بررسی واژهی الله در زبان و فرهنگ عرب:
این واژه، نامی است خاص که اعراب پیش از اسلام آنرا خدای اصلی و واقعی که در آسمانهاست، مینامیدند؛ صرفنظر از ریشهی این واژه، در حال حاضر الله نام خدای مسلمانان است؛ اما:
آیا میشود این نام را ترجمه نمود؟ آیا ترجمهی نام با توجه به مفهوم آن درست است؟ آیا اعراب در زمان بیان اسلام(1400 سال پیش) هنگام ترجمهی کلمهی خداوند، از الله استفاده میکردند یا نه؟
توجه همگان را به این روایت جلب میکنم:
در روایات گوناگون آمده است هنگامیکه محمد ابن عبدالله به خسرو پرویز نامه نوشت، او در پاسخ دو پیک را برای شناسائی محمد، نزد او فرستاد؛ آن دو دارای ریشهای تراشیده و سبیلهای بلند بودند؛ محمد با دیدن این دو، چهرهی خویش را از آنها برگرداند و به مترجم گفت که از آنها بپرسد چه کسی دستور چنین کاری را به شما داده است؟ "ويلكما من أمركما بهذا؟(وای بر شما! چه کسی به شما(دو نفر) دستور به این داده؟ آن دو به فارسی گفتند که "خداوند ما چنین دستوری را داده است"؛ (منظور آنها از خداوند در اینجا به نظر پادشاه میرسد)؛ مترجم این جمله را چنین ترجمه نمود:
"قالا: أمرنا ربنا" محمد با توجه به اینکه مترجم واژهی"خداوند" را به "رب" ترجمه نمود در پاسخ آنها گفت:
"ولكن ربي أمرني بإعفاء لحيتي، وقصّ شاربي" و اما پروردگار من دستور به من داده رها کردن ریشم و چیدن سبیلم. این حدیث در منابع سنی و شیعه وجود دارد؛ البته کاری به صحت و سقم این روایت نداریم، اما نکتهی قابل گفته شدن در اینجا، همان ترجمهی خداوند به رب است نه الله.
"ولكن ربي أمرني بإعفاء لحيتي، وقصّ شاربي" و اما پروردگار من دستور به من داده رها کردن ریشم و چیدن سبیلم. این حدیث در منابع سنی و شیعه وجود دارد؛ البته کاری به صحت و سقم این روایت نداریم، اما نکتهی قابل گفته شدن در اینجا، همان ترجمهی خداوند به رب است نه الله.
برای بیان اینکه "خدا" نمیتواند معادل "الله" باشد به این روایت کاملا معتبر توجه نمائید:
در منابع گوناگون اسلامی بیان شده است که دو فرشته؛ یکی نکیر و دیگری منکر، در گور از انسان چند پرسش را دارند که یکی از پرسشها "من ربک"پروردگارت کیست)؟ است؛ پرسش شونده(در اینجا همان مرده است) باید واژهی "الله" بگوید و هر پاسخی غیر از این پاسخ، مردود و موجب جهمنی شدن پرسش شونده میگردد.
اما واژهای دیگر که در زبان فارسی وجود دارد کلمهی خداست؛ به نظر میرسد که این کلمه معادل اله باشد:
یا بنی اسرائیل! ان الهنا اله واحد. (ای فرزندان اسرائیل! همانا خدای ما یک خداست؛ اگر کسی همین جمله را به عربی ترجمه نماید، او اجازه ندارد که بنویسد:
ای فرزندان اسرائیل! همان الله ما یک الله است. زیرا اسلام معتقد است تنها خدای واقعی و حقیقی همان الله است " لا اله الا الله" غیر از الله خدائی نیست، از نظر اسلام یهودیان با تحریف نام خدا، او را به نامی دیگر مینامند: تناقضات قرآن در مفهوم لا اله الا الله ( بخش دوم ):
ای فرزندان اسرائیل! همان الله ما یک الله است. زیرا اسلام معتقد است تنها خدای واقعی و حقیقی همان الله است " لا اله الا الله" غیر از الله خدائی نیست، از نظر اسلام یهودیان با تحریف نام خدا، او را به نامی دیگر مینامند: تناقضات قرآن در مفهوم لا اله الا الله ( بخش دوم ):
يَا مُوسَى إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ) قصص/30) ای موسی، من الله پروردگار جهانیانم.
يَا مُوسَى إِنَّهُ أَنَا اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (نمل/9) ای موسی همان او منم، الله عزیز با حکمت.
إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي (طه/14) همانا من الله هستم كه جز من خدائی نيست، پس مرا پرستش كن و به ياد من نماز برپا دار.
(برای دانستن تناقضات اسلامی در داستان داستان، اینجا را کلیک کنید.)
(برای دانستن تناقضات اسلامی در داستان داستان، اینجا را کلیک کنید.)
این کلمه(الله) گرچه معرفهی اله و به معنای خدای یگانه است؛ اما با توجه به دلایل موجود، نامی است خاص:
لا اله الا الله (خدائی غیر از الله وجود ندارد.)
اگر آنگونه که در فارسی خود الله هم به خدای یگانه ترجمه شده است بخوانیم، این موضوع با اصل توحید منافات دارد، زیرا تمام ادیان خدای خویش را خدای یگانه میدانند.
در همه جای قرآن و احادیث معتبر اسلامی که از محمد روایت شده است، "الله ما" و یا " الله من"بیان نگردیده است و این در حالی است که "الهنا"(خدای من) و یا "ربنا"(پروردگار من) به وفور گفته شده است:
إن الله ربي وربكم فاعبدوه هذا صراط مستقيم
ربنا ظلمنا أنفسنا.
الهنا أنت ربنا لا رب لنا سواك (ای خدای ما، تو پروردگارما هستی غیر از تو ما را پروردگاری نیست )
با نگاهی به معنی رب، میتوان این کلمه را پرورش دهند(پروردگار) ترجمه نمود(در مورد اینکه واژهی پروردگار کی وارد زبان فارسی شده باید تحقیق شود.) بنابراین، الله نامی است خاص و در هر هیچ جا، نام خاص را ترجمه نمیکنند؛ درست مانند این است که محمد چون پیامبر الله و آخرین آنهاست، پس این کلمه را معادل آخرین پیامبر ترجمه نمائیم؛ او آخرین پیامبر(البته از دید خود او) هست، اما هرگاه نام او آمده او را به همان نامی که اعراب مینامیدند، میشناسیم؛ همین گونه هم در مورد الله:
این موجود افسانهای، دارای صفات زیادی است:
رحمان، الرحیم، القدوس، السلام و....
اما نام او تنها و تنها "الله" است.
این پست در تاریخ 12 مرداد ویرایش و به صورت لینک مستقل فرستاده شد.
۷ نظر:
سلام دوست عزیز
این pdf رو بخونین
و در بالاترین لینکش کنید ممنون;)
http://donbaleh.com/link/243065
جالب بود
و جالبتر اینکه این الله خیلی کم حافظه هستند,طفلک در دین یهود یه چیز گفته در دین مسیح یک چیز دیگه ای گفته
در قران خودمون هم که حسابی قاطی کرده-این الله مدینه, نیاز به دکتر داره
درود و هزاران درود . برادر عزیز من که امیدوارم یک ایرانی باشی من با موضوع دین اسلام یا دین های دیگر و یا حقانیت آنها کاری ندارم . اما موضوع روشن در این میان این است که مسئله ا..ه و خواندن نماز به عربی و در کل زبان عربی یک مسئله سلطه جویانه از جانب اعراب بود که با موفقیت و به کمک روزبه ( سلمان فارسی) به نتیجه رسید . خواهش دارم که در مورد چنین مطالبی از دید ادبی و یا دینی نگاه نکنید .
الله قبل از محمد هم وجود داشته و به عنوان خدای آفریننده جهان به همراه دختران و پسرانش پرستش میشده ،اسم پدر محمد نیز عبد الله بوده ،همه اینها درست ولی بهتر است که ماجرا را از اول تعریف کنید،از آنجایکه تمام ادیان توحیدی در طول تاریخ بلا فاصله تحریف شدند ،باید به این اندیشید که از کجا الله را عرب جاهلی به عنوان آفریننده اصلی جهان قبول داشته است اما به شکل منحرف شده ،
کلمه الله در کتاب یهودیان به صورت "اله" و "الوهیم"(אלוהים)وجود دارد و معادل همان آفریننده یکتای جهان، یهوه میباشد و به هیچ وجه تنها ریشه عربی ندارد.
در ریشهیابی واژه آن را تشکیل شده از دو بخش ال (الف و لام تعریف) + اله (ایزد یا معبود) میدانند. خویشاوندهای کلمه الّله در بین زبانهای سامی دیگر مانند عبری و آرامی موجود است. برخی فرهنگها، کلمههای معادل آرامی الّله در زبان آرامی کتب مقدس را אֱלָהָא Ĕlāhā و فرم سریانی آن را ܐܰܠܳܗܳܐ ˀAlâhâ یا Ālōho دانسته اند.
در عمده دست نوشتههای قدیمی اعراب مسیحی یا یهودی پیش از اسلام، کلمه "الله" به صورت "الاله" ثبت شده است.
اعراب مسیحی جز الله کلمه دیگری برای اشاره به خدا ندارند. آنها به عنوان مثال از کلماتی مانند الّله الاب (به معنی خدای پدر) استفاده میکنند.
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87
باید توجه کرد که این بسیار مهم است که عربهای دارای ادیان توحیدی قبل از اسلام از همخانواده های الله نام برده اند.
این مساله نظر شما در مورد اینکه الله توسط محمد به یکباره تنها از یک بت به الله آفریننده جهان بدل گشته را رد میکند.
به امید آنکه همه تنها به دنبال حقیقت باشند نه فقط به دنبال اثبات نظر خود.
یک مسئله عجیب:
معنای "الله اکبر" چیست؟ اگر اکبر بر وزن "افعل" مثل افضل باشد به معنی "بزرگتر" است...آنگاه می باید ترجمه کرد: الله بزرگتر است!!! بزرگتر از چه؟ این احتمال می رود که قصدی در کار بوده و آن قصد اینکه الله با خدایانی دیگر (مسبوق به سابقه الله) مقیاسه شده و گفته شده که این خدا یعنی الله از خدایان دیگر بزرگتر است... یعنی خدایانی دیگر را هم به رسمیت شمرده است... از طرفی داریم "لا اله الا الله" یعنی خدایی جز الله نیست"...این یک تضاد است مگر اینکه این عبارت را نوعی طعنه و قدرت نمایی بدانیم که خدایان دیگر توسط الله "هیچ" و "نیست" قلمداد شده اند..مثله اینکه می گوییم: هنر نزد ایرانیان است و بس...یا یک شاه و آن کوروش...این به این معنا نیست که شاهان دیگری نیستند یا نبوده اند بلکه می گوید آنها قدرتشان کم است. به این ترتیب "الله بزگتر است" نیز معنا می دهد.
خداوند را به هر اسمی می توان خواند .پروردگارم ظاهر وباطن واول وآخر همه چیز است. او تنها آفریننده آسمان ها وزمین وموجودات است .قران هم کتابی است سر به مهر که جز پاکان توانایی خواندن ودرک آن را ندارندوطبق توصیه قران قبل از خواندن آن حتما باید از شر شیطان به خدا پناه بردتادردرک مفاهیم آن اشتباه نکنیم.این ما انسان ها هستیم که فطرتا به پرستش نیاز داریم .آفریدگارم از عبادات ما بی نیاز است.پس امیدوارم راه را به اشتباه نرویم وعمرمان با افکار بیهوده تلف نشود.برای همه بهترین ها را آرزو می کنم.
این دوست عزیزمان به نکته درست ومهمی اشاره کردند الله اکبر یعنی خدا بزرگتر است واین به این معنی است که به خدایان دیگری هم معتقدیم چرا که خدا را فقط با خدایانی از جنس خودش میتوان مقایسه کرد افریننده را که نمیتوان با مخلوقاتش مقایسه کردواین کلام در تضاد اشکار با لا اله الا الله است اما نکته جالب وشگفت انگیز این است که کلمه الله اکبر بهیچوجه در قران نیست واین یکی دیگر از دلایلی است که حقانیت قران را ثابت میکند
ارسال یک نظر