خطبهی نماز جمعهی 29 خرداد همه بیاد داریم؛ آن خطبهای که بوی خون میداد. همه خامنهای را جلادی خونآشام میدانیم، البته درست است، اما چرا با خود نیاندیشیدیم که چگونه است انسانی در هنگام اجرای یکی از فرایض دینی(نماز جمعه) که میگویند از سوی خدائی به نام الله آورده شده است، تا این حد دستور جنایتکارانه را میدهد و همزمان به مؤمنانی که از نقاط مختلف کشور جمعآوری کرده بودند، چنین القا مینماید که کشتن مخالفان من یعنی کشتن مخالفان خدا، زیرا من ولی امر مسلمین جهان هستم؛ ولی امری که بر اساس استنباطی از قرآن، به چنین مقامی نائل گشته است. اگر بیان شود که استنباط او اشتباه است، پس این چه دینی است که برای جنایتکارانی مانند خامنهای جلاد، اجازه میدهد که اینچنین از نام خدایش سوء استفاده نمایند؟
برای من واضح است که ریشهی این جنایتها کجاست.
آیا در اسلام حکم کشتن مخالف اسلام که مرتد شده باشد وجود ندارد؟ آیا اکثریت قریب به اتفاق تمام کشته شدگان ان روز از مسلمانانی نبودند که به زعم خامنهای و دار و دستهاش مرتد گشته بودند؟
آیا پیروان خامنهای بارها نگفتهاند که عدم قبول ولایت فقیه یعنی عدم قبول اسلام؟
آیا در اسلام مجوز تجاوز جنسی به زنان و دختران دگراندیش وجود ندارد؟
مبارزه با خامنهای جنایتکار بدون مبارزه با عقیدهای که او از آنجا پرورش یافته است؛ مشت بر آب کوفتن است.
پس بیائید و مبارزهی حقیقی را با ایدهای را آغاز نمائیم که خمینی و خامنهایها را پرورش داده است و در آینده نیز پرورش خواهد داد.
۱ نظر:
درود بر شما
در اسلام هیچ جایی برای ولایت فقیه و حکومت اسلامی وجود ندارد.
اسلام دینی شخصی و انتخابیست.
هیچ کس به جز پیامبر نمیتواند خود را و اعمال خود را از طرف خدا بنامد.
یک مسلمان به هیچ کس و به هیچ بهانه ای تجاوز نمیکند.
این است برداشت من از قرآن با تمام پیچ و خم هایش.
بنابر این عقیده خمینی و خامنه ای هیچ سنخیتی با اسلام ندارد که هیچ در تقابل با آن نیز هست که این تقابل دقیقا بطور هوشمند طراحی شده تا انتقادات کسانی همانند شما به ظاهر به دل بنشیند.
اما انسان هوشمند و پرسشگر باید راهی فراتر از آن طی کند تا به حقیقت نزدیک شود.
موفق باشید
ارسال یک نظر