ناباوران

اسلام آمیزه‌ای است از جنایت، تجاوز و خرافه؛ آنچه که سوداگران دینی آن را معجزه ای الهی می‌ خوانند، خرافاتی بیش نیست. در این دین زن وسیله ای است جنسی در اختیار مرد، مجوز تصاحب زنان کفار نیز در همین راستاست. تاریخ جانیان زیادی را به خود دیده، اما محمد تنها جنایتکاری است که پیروانش طبق سنت او همچنان جنایت و قتل می کنند. در این دین تنها مسلمانان انسان شمرده می‌شوند و دیگران جانور؛ پس با مشعل روشنگری، سایه سنگین، سیاه و تاریک مذهب را که همان اندیشه‌ی ضحاکین مار به دوش است را از میهنمان بر خواهیم چید.

جستجو کردن موضوعات خاص (لطفا کلمات مربوطه را وارد نمائید)

100 مورد از تناقضات و اشتباهات ساختاری قرآن

 بزرگترین تناقض ادیان در این است که اگر خدایشان پدید آورده تمام جهان است، پس آیا منطقی است که خدا به زمینی بسیار کوچک، تا این اندازه ا...

۱۳۸۸ آبان ۷, پنجشنبه

آیا ترجمه‌ی جنت به بهشت، درست است؟

اسلام دینی است که یک سری دستوراتی را به پیروانش می‌دهد و بیان می‌نماید که در صورت اجرای آنها، پاداشی بزرگ نصیبشان می‌گردد.

در تقریبا تمام نوشته‌هائی که به زبان فارسی ترجمه شده است، از این پاداش بعنوان بهشت یاد می‌گردد.
اینکه کلمه‌ی بهشت ریشه‌اش چیست و در ایران باستان به چه معنائی بکار برده می‌شد، در حیطه‌ی بحث ما نیست.
هنگامیکه یک فرد مسلمان، این کلمه را می‌شنود به یاد پاداشی می‌افتد که ممکن است الله بخاطر بندگی او، به وی پس از مرگ ببخشد.
هرگاه سخن از بهشت می‌شود، جائی را در ذهن تجسم می‌کنیم که کسی نمیتواند وصف آنرا بیان نماید؛
آیا الله نیز چنین استنباطی از پاداشی که قرار است به کسی ببخشد که در هنگام زنده بودنش، بندگی او را نموده، داشته است؟
اسلام از این پاداش بعنوان جنت یاد می‌نماید، کلمه‌ای که به معنای باغ می‌باشد.
بنابراین؛ نه من و نه هیچکس دیگری اجازه ندارد که ذهنیات خویش را بعنوان پاداشی که در انتظار بندگی کنندگان الله است، القا نماید.

لذا به سخنان و تعاریفی که بیان کننده‌ی چنین پاداشی، از این پاداش ارائه می‌دهد؛ می‌پردازم:

سرزمینی که اسلام در آنجا آغاز به انتشار نمود، سرزمینی بود گرم و کم آب، پس بهترین چیز ممکن برای مردم این سرزمین، آب بود؛ آبی که برای استفاده از آن، نیاری به صرف انرژی نباشد؛ این همان چشمه است؛ چشمه‌ای که بتواند رویای داشتن باغی پر از درختان شاخه در شاخه با انواع میوه‌ها را برآورده نماید.

قرآن نیز با آگاهی به آرزوی همین مردم بود که بیان نمود:
قُلْ أَذَلِكَ خَيْرٌ أَمْ جَنَّةُ الْخُلْدِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ كَانَتْ لَهُمْ جَزَاء وَمَصِيرًا فرقان/15) ) بگو آيا اين بهتر است يا باغی همیشگی (همیشه شرسبز) كه به پرهيزگاران وعده داده شده است كه پاداش و سرانجام آنان است‏.
فِي جَنَّةٍ عَالِيَة(الحاقه/2) در باغی برین (بسیار بالا )
قُطُوفُهَا دَانِيَةٌ (الحاقه/23) ) میوه هایش در دسترس.
و آیات مشابه بسیار......

اما نظر به حریص بودن انسانها، اعراب نیز به یک باغ قانع نبودند، این بود که الله یک باغ همرا به چشمه‌ای جاری را به دو باغ تبدیل نمود:
وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ رحمن/46) ) و براى كسى كه از ايستادن در پيشگاه پروردگارش [براى حساب در حشر] هراسيده باشد، دو باغ است‏.
ذَوَاتَا أَفْنَانٍ رحمن/48) ) در آن دو باغ، درختان) شاخه در شاخه‏اند.
فِيهِمَا عَيْنَانِ تَجْرِيَانِ رحمن/ 50) ) در آن دو (باغ) دو چشمه روان است.
فِيهِمَا مِن كُلِّ فَاكِهَةٍ زَوْجَانِ رحمن/52) ) در آن دو (باغ) از هر ميوه‏اى دو نمونه است.

الله دو باغ را به چهار باغ تبدیل می‌نماید؛
وَمِن دُونِهِمَا جَنَّتَانِ رحمن/62) ) و پائين تر از آن دو، دو باغ ديگر است.
مُدْهَامَّتَانِ رحمن/64) ) که از (زیادی) سرسبزی به سیاهی مى‏نمايد.
فِيهِمَا عَيْنَانِ نَضَّاخَتَانِ رحمن/66) ) در آن دو (باغ) دو چشمه همیشه جوشان است.

اما اعراب باز به چهار باغ راضی نبودند، این بود که الله وعده‌ی باغهائی زیاد و بی‌شمار را به آنها داد:
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي مَقَامٍ أَمِينٍدخان/51) ) همانا پرهيزگاران در جایگاهی امن هستند.
فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ دخان/52) ) در (ميان) باغها و چشمه‏ها‏.
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ قمر/54) ) در حقيقت مردم پرهيزگار در ميان باغها و نهرهایند.
و وسعت این باغها را به اندازه‌ی کل گیتی، گسترش داد:
وَسَارِعُواْ إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ آل عمران/133) ) وبشتابید برای رسیده به بخششی (مغفرت) از پروردگارتان و (رسیدن) به باغی که پهنای آن آسمان و زمین است که برای پرهیزگاران آماده شده است.
سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّمَاء وَالْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِحدید/21) ) و بشتابید برای رسیده به بخششی (مغفرت) از پروردگارتان و (رسیدن) به باغی که پهنای مانند پهنای آسمان و زمين است، و آماده شده براي كساني كه به الله و فرستادگانش ايمان آورده‏اند، اين بخشش الهي است (که) به هر كس بخواهد مي‏دهد، و الله صاحب بخشش بزرگی است.

قرآن نیز از خوردنیهای آنها غافل نشد؛
وَفَاكِهَةٍ مِّمَّا يَتَخَيَّرُونَ واقعه/20) ) و ميوه‏هائي از هر نوع كه مايل باشند.
وَلَحْمِ طَيْرٍ مِّمَّا يَشْتَهُونَ (واقعه/21) ) و گوشت پرنده از هر نوع كه بخواهند.
وَفَاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ واقعه/32) ) و میوه های فراوان.
لَّا مَقْطُوعَةٍ وَلَا مَمْنُوعَةٍ واقعه/33) ) که هرگز قطع و ممنوع نمي‏شود.
وَأَمْدَدْنَاهُم بِفَاكِهَةٍ وَلَحْمٍ مِّمَّا يَشْتَهُونَ طور/22) ) و همواره از انواع ميوه‏ها و گوشتها - از هر نوع که بخواهند - در اختيارشان مي گذاريم!
فَوَاكِهُ وَهُم مُّكْرَمُونَ صافات/42) ) ميوه‏هاي گوناگون پر ارزش، و آنها مورد احترامند

اما پرسشی که مطرح می‌شد این بود که آیا آب و میوه‌ها تنها نعمتهای این باغ هستند؟
آیا آب چشمه‌های این باغ گندیده می‌شوند؟
الله نیز این ابهامها را از آنها زدود و به آنها چشمه‌هائی از شراب ناب و عسل بسیار خوشمزه و شیری که مزه‌اش با گذر زمان تغییر نمی‌کند، را داد:
مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِيهَا أَنْهَارٌ مِّن مَّاء غَيْرِ آسِنٍ وَأَنْهَارٌ مِن لَّبَنٍ لَّمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَأَنْهَارٌ مِّنْ خَمْرٍ لَّذَّةٍ لِّلشَّارِبِينَ وَأَنْهَارٌ مِّنْ عَسَلٍ مُّصَفًّى وَلَهُمْ فِيهَا مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَمَغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ كَمَنْ هُوَ خَالِدٌ فِي النَّارِ وَسُقُوا مَاء حَمِيمًا فَقَطَّعَ أَمْعَاءهُمْ محمد/15) ) مثال باغی که برای پرهیزگاران وعده داده شده است (باغی است) در آن جویهائی است از آبی که هرگز گندیده نخواهد شد ، و جويهايى از شيرى كه مزه‏اش تغييرناپذير است، و جويهايى از شراب لذت‏بخش برای کسانیکه آنرا مینوشند، و جويهايى از عسل پالوده است، و برايشان در آنجا همه گونه ميوه هست، و نيز آمرزشى از جانب پروردگارشان، (آیا اینها) همانند كسى است كه جاودانه در آتش است؟ و به آنان آبى جوشان نوشانده مى‏شود كه دل و روده‏هايشان را پاره پاره مى‏كند.
فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ (صافات/43) ) در باغهاى پر نعمت.
فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ دخان/52) ) در ميان باغها و چشمه‏ها.
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَنَعِيمٍ (طور/17) ) ولي پرهيزگاران در ميان باغهاي بهشت و نعمتهاي فراوان جاي دارند،.
فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ دخان/52) ) در باغها و چشمه ها (هستند ).
حتی برای یکی از چشمه‌ها، نامی هم نهاده شده است؛
عَيْنًا فِيهَا تُسَمَّى سَلْسَبِيلًا انسان/18) ) از چشمه‏اي در بهشت كه نامش سلسبيل است.

البته معلوم نیست که این چشمه در باغ کدامیک از مومنان قرار دارد!
زیرا الله می‌گوید که چشمه‌ای با این عنوان وجود دارد.

اما از دید شخصی که در میان گرما زندگی می‌نماید، یکی از مهمترین نعمتها، سایه است.
این بود که الله سایه را هم بر نعمتهای بی‌شمارش برای آنها افزود؛
مَّثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ أُكُلُهَا دَآئِمٌ وِظِلُّهَا تِلْكَ عُقْبَى الَّذِينَ اتَّقَواْ وَّعُقْبَى الْكَافِرِينَ النَّارُ رعد/35) ) مثال باغی که برای پرهیزگاران وعده داده شده است (باغی است) در آن جویهائی است از زیر آنها جاری است و خوردنیها و سايه آن هميشگى است، اين سرانجام پرهیزگاران است، و سرانجام كافران آتش جهنم است.
فِي سِدْرٍ مَّخْضُودٍ واقعه/28) ) در [زير] درختان كنار بى‏خار.
چرا کنار؟
زیرا درختی است که الله آنرا می‌شناسد.

وَطَلْحٍ مَّنضُودٍ (واقعه/29) و در سايه درخت طلح پربرگ به سر مي‏برند (درختي است خوشرنگ و خوشبو).

وَظِلٍّ مَّمْدُودٍ واقعه/ 30) ) و سايه كشيده و گسترده.
وَدَانِيَةً عَلَيْهِمْ ظِلَالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِيلًا ﴿انسان/۱۴ و سايه‏ها[ى درختان] به آنان نزديك است و ميوه‏هايش [براى چيدن] رام.

حتی برای آنها هم در باغهایشان هم الله آبشارهائی را قرار داده است:
وَمَاء مَّسْكُوب واقعه/31) ) وآبى ريزان.(به حالت آبشار)

این آیه نشان میدهد که اعراب زمان پیامبر اسلام اصطلاحی بنام آبشار نداشتند، زیرا در منطقه ای بودند که از آب کافی بیهره بود.

پس یکی از آرزوهای دیرینه‌ی اعراب منطقه‌ی مکه، برآورده شد؛ اما آنها تنها به باغ راضی نبودند؛ این بود که الله به آنها وعده‌ی داشتن اتاقی را در میان باغهایش داد:
وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُم مِّنَ الْجَنَّةِ غُرَفًا تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا نِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ عنکبوت/58) ) کساني كه ايمان آوردند و عمل نیکو انجام دادند آنها را در اتاقهائی از باغ(اتاقش از تنه ی درختان است) جاي مي‏دهيم كه جویها در زير آن جاري است، جاودانه در آن خواهند ماند، چه خوبست پاداش عمل كنندگان.

در ادامه، قرآن اتاق را به کاخ تبدیل می‌نماید:
تَبَارَكَ الَّذِي إِن شَاء جَعَلَ لَكَ خَيْرًا مِّن ذَلِكَ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَيَجْعَل لَّكَ قُصُورًا ( فرقان/10 ) خجسته باد بر کسیکه اگر بخواهد برای تو باغی که در زیر آن جویهائی جریان دارد را قرار میدهد و (همجنین) قرار میدهد کاخها.

پس تا اینجا قرآن تمام آنچه را که شخصی در منطقه‌ی گرم و خشک عربستان، برای بهتر زندگی کردن لازم داشت، را به او وعده داده است.

از آنجائیکه نیاز عربها تنها خوردن و آشامیدن نبود و یکی از مهمترین چیزی که با آن توجه داشتند، مسائل جنسی بود؛ این بود که قرآن نیز از این وعده غافل نشد و به آنها وعده داده که:

ادامه دارد..................

۱۳ نظر:

مسعود گفت...

پس به نظر جنابعالی اگر قران مثلا تو اروپا نازل می شد برای پاداش بنده ها وعده کویر داغ و آفتاب سوزان می داد؟
برای پژوهش واقعی اول باید اغراض رو کنار گذاشت و چشم ها رو شست.
البته امیدوارم که متوجه باشید کدوم چشم رو می گم. یه وقت نگی من گفتم برو چشم هات رو با آب بشور چون از این جور مغلطه ها تو نوشته هاتون زیاده.

arsh irani گفت...

مسعود گرامی؛ درود بر شما!
با عرض پوزش از شما اینگونه پاسخ دادن مغلطه است.
مگه قراره بهشت و برای سرزمینی خاص باشه؟

Fatima گفت...

برادر، ایراد گرفتن و نقد اشکال ندارد ولی یه کم کلاس بالا ایراد بگیر. اینها که می گی چه ربطی به عرب و غیر عرب و کویرو اروپا و اینها داره. ببین من بدون تردید توی بهترین نقطه جهان از لحاظ آب و هوا و طبیعت زندگی می کنم. خوب حال بهشتی که حدا به من باید وعده بده جوره دیگری باید باشه؟ در ضمن شما بهشت را کامل توصیف نکردی در اصل بسیار ناشیانه بود. حداوند بزرگترین پاداش مومن را رضوان الله معرفی می کند می دانی رضایت حدا یعنی چی؟

ناشناس گفت...

موضوع نیاز به تفکر دارد ولی فعلا چیزی که من از بهشت انتظار دارم چیزهایی فراتر از سبزی و خانه و سکس است. البته آنها هم باشد خیلی خوب است ولی انتظار من این بود که قرآن میگفت: به چیزهای فوق العاده‌ای میرسید که خارج از سطح تفکر شماست (دستکم اگر نمیخواست آنها را بیان کند) یا بد نبود که اشارات کوچکی میکرد. آیا چنین چیزی گفته است؟! واقعش این است که مثلا طبیعت شمال ایران ایده‌آل من نیست. از «شاخه در شاخگی» درختان بدم نمیآید ولی ایده‌ال من درختهای با فاصله است و نه تو در تو. «سرسبزی که به سیاهی مى‏نمايد» را دوست دارم ولی ایده‌آل من نیست، ایده‌آل من سبز روشن است. فیلمهایی که در سالهای اخیر میسازند و در آینده هم بیشتر خواهد شد، تصورات انسان را به جاهایی میبرد که توصیف قرآن در مورد جنت را به نظر خیلی کوچک میکند.

Parsa گفت...

درود بر تو
چیزای بسیاری آموختم

دشمن الله و عرب گفت...

در پاسخ به مسعود باید بگم اگر بر فرض محال اسلام در اروپای آن زمان یا حتی در ایران آن زمان نازل می شد این توصیف ابتدایی از بهشت جذابیت چندانی برای مردم ایجاد نمی کرد که بخواد پیرو جمع کنه و مردم خودشونو بخاطرش به کشتن بدن!! چون اکثر این چیزهای توصیف شده مثل میوه های خوشمزه و گوشت بریان کبک و تیهو و باغهای تو در تو و چشمه های آب روان و آبشار و مناظر سرسبز رویایی و کاخ ها و قصرهای سر به فلک کشیده و ... چیزهایی بود که یا مردم صاحب اون ها بودند یا حداقل دم نظرشون بود و حتی خوراک های لذیذتر و گوناگون و مناظر بدیع تر و سرگرمی ها و چیزهای زیباتر و بهتری که توصیفشون تو قرآن عربها نیومده داشتند! جالبه که توصیف جنت قرآن رو با بهشتی که در آیین های ایرانی مثل زرتشتی و مانوی توصیف شده مقایسه کنید و نحوه ی تفاوت سطح تفکرها و تاثیر محیط و فرهنگ پیرامون رو بعینه درک کنید.

سید گفت...

در جواب دشمن ا... و عرب كه گفت:

"اگر بر فرض محال اسلام در اروپای آن زمان یا حتی در ایران آن زمان نازل می شد این توصیف ابتدایی از بهشت جذابیت چندانی برای مردم ایجاد نمی کرد "

اگر این جور بود كه شما می گفتید این طوری دسته دسته آدم توی آمریكا و اروپا مسلمون نمی شدن. و جهت اطلاع شما باهاشون كه صحبت می كنی می بینی واسه حوری و پری مسلمون نشدن. من با یكی از همین ها هم خوابگاهی بودم.

دشمن الله و عرب گفت...

سید عزیز! تو هم که مثل بعضی از دشمنان قرآن، جملات آیات ما رو نصفه نیمه و بدون توجه به شان نزول نقد و مصادره به مطلوب می کنی! اولا جمله رو تا ته بخون برادر و به تم توی کامنت مسعود هم توجه کن! ثانیا تاریخ هم خودش گواهه که 13 سال دعوت مسالمت آمیز و حتی وعده ی بهشت ایده ال های اعراب بیابانی هم بدون شمشیر، شکست فاحشی خورد که ظرف این مدت دراز جز دو سه نفر متمکن مثل عثمان و عمر سعد وقاص آن هم به برکت هم نشینی ابوبکر - دوست صمیمی محمد از نوجوانی - و نود و شش/هفت نفر پاپتی و برده نتونست برای بندگی الله و فرستادش در مکه مردم رو قانع کنه! تا زمانی که فرار به یثرب واقع شد و مسلمان های فراری به مدد شمشیر و راهزنی کاروان و کشتار و غارت قبایل کوچک عرب و دست اندازی به ثروت و خانه ها و قلاع و زمین ها و باغ های یهودیان یثرب با نفی بلد و نسل کشی آنان که ساکنان اصلی و قدیمی آن بودند، رفته رفته بر قدرت و ثروت خود افزودند و قبایل دیگر هم برای سهیم شدن در غنایم و حفظ کیان خود با یک لااله الالله رییس قبیله شان در صف غازیان (بخوانید غارتیان) اسلام قرار گرفتند.
سید! عربهای تشنه و گشنه که هیچی نداشتند در جواب وعده های محمد توی مکه اونو دیوانه و شاعر و ساحر خطاب می کردند حالا فرض کن کسی که خودش چندین هکتار تاکستان داره اگه یکی بگه بندگی و پیروی من و خدامو بکن و در راهش شهید شو تا وقتی که مُردی تاکستان های سرسبز به تو بده، یارو بهش نمی گه برو گمشو دیوانه ی بدبخت!؟ همون کاری که توی طائف مردم با محمد کردند

دشمن الله و عرب گفت...

اون بابایی هم که تو خوابگاهت بوده یا از تخم و ترکه ی ترک های عثمانی بالکان و آلبانی بوده یا عرب-فرانسه ای تونسی و الجزایری یا دورگه ی پاکی-انگلیسی یا سیاه مالکوم ایکسی آمریکایی! کدوم دسته دسته!!والا این چیزی که من این جا توی اروپا می بینم گردان گردان بلکه لشکر لشکر مسلمون زاده ی خاورمیانه ایه که داره واسه ی کسب اقامت مسیحی می شه!

دشمن الله و عرب گفت...

در ضمن این رو هم اضافه کنم که مسلما امروزه روز سازمان ملل متحد اجازه ی وحشی گری و کشت و کشتار کافران و برده کردن و تجاوز به زنان و کودکانشان و بهره کشی و گرفتن جزیه رو به امت اسلام نمی ده تا اگر پیروز شدند به این مواهب دست یابند یا اگر شکست خوردند و کشته شدند به حوری و پری برسند! موضوع بحث ما زمان پیدایش آیین احمقانه ی اسلام بود وگرنه امروزه اگر جز در دوره کودکستان و کلاس اول ابتدایی کسی داستان حوری و پری و بهشت رو واسه ی اسلام آوردن جدی بگیره باید به عقلش شدیدا شک کرد!

دشمن الله و عرب گفت...

سیدجان بفرما! این هم همون دسته دسته آدم توی آمریكا و اروپا که باهاشون كه صحبت میکنی به زیبایی حقایق اسلامی رو برات تشریح می کنن. من با یكی از همین ها هم خوابگاهی بودم

http://kamranroshangar.blogspot.com/2010/10/blog-post_05.html

ناشناس گفت...

Arash . you are doing a great job exposing evil islam. I love you. We love you.
Keep it up my friend.

ناشناس گفت...

بسیار عجیب است در همین دنیای فانی وزودگدر افرادی بخاطر بدست اوردن بعضی از وعده های بهشتی که قران به مومنین داده حاضرند دست به قتل وجنایت بزنند وحتی بسیاری از ورثه در طول تاریخ ازبرادران وخواهران برای بدست اوردن سهم بیشتر از ارث دست به کشتار یکدیگر زده اند سپس از همین افراد حریص ودنیادوست وعده های بهشتی خداوند که از جنس همین نعمتهای دنیوی است را به باد تمسخر واستهزا میگیرند مگر نفس انسان طالب چیست چه کسی از شادابی وجوانی وزنهای زیبا ودلربا وانواع غذاهای لذیذ وخوشمزه ودیگر نعمتها بیزار است وانرا طلب نمیکند تمامی اختلافها وجنگها وخونریزیها مگر برای بدست اوردن همین نعمتهای دنیوی نیست حال اگر خداوند به تابعین ومومنین خود وعده بشارت نعمتهای از همین جنس با کیفیت بهتر وعالیتر وبادوام تر دور از هرگونه ترس واندوه را داد (چرا که نعمتهای دنیوی امیخته به رنج وترس وغم است) باید ان را به تمسخر گرفت اتفاقا انسان در پروسه حیات خود ضعف کودکی توانمندی وشادابی جوانی وضعف پیری را تجربه میکند وکاملا میداند در عنفوان جوانی انگیزه انسان برای زندگی ولذت بردن از نعمتها در اوج است وهمه نوع نعمتی برای او خوشایند است ان خدایی که اینهمه تنوع در عرصه های مختلف را در این دنیای فانی فراهم اورده ودر طی یک زمان کوتاه اینهمه تغییر ودگرگونی در حالات بشر بوجود میاورد که همه انسانها ان را لمس کرده اند نمیتواند چنان شرایطی برای بندگان صالح خود بوجود اورد که مشمول این ایه باشندان الذین امنوا وعملواالصالحات کانت لهم جنات الفردوس نزلا خالدین فیها لایبغون عنها حولا107 و108 کهف در چنان بهشتی انها را وارد کند که هرگز وهیچگاه ارزوی تغییر ان حالت را نکنند ایا خداوند نمیتواند چنین کند

Translate

بايگانی وبلاگ