یکی از اسطورههائی که اسلام وجودشان را حقیقی میداند، فرشتگان هستند؛ این موضوع که ریشهی این کلمه چیست و اولین فرهنگی که به آن معتقد شده اند کدامین فرهنگ هستند، موضوعی است مهم که نیاز به بررسی دقیقی دارد. در بسیاری از تمدنها، فرشتگان همان الهه ها هستند؛ اعراب پیش از اسلام، از فرشتگان بعنوان دختران الله یاد میکردند:
وَجَعَلُوا الْمَلَائِكَةَ الَّذِينَ هُمْ عِبَادُ الرَّحْمَنِ إِنَاثًا أَشَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُكْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَيُسْأَلُونَ (زخرف/19) آنها فرشتگان را كه بندگان رحمان هستند را ماده قرار دادند ، آيا آنها گواه آفرینششان حاضر بودند؟ اين گواهي آنها نوشته ميشود و از آن بازخواست خواهند شد! أَمْ خَلَقْنَا الْمَلَائِكَةَ إِنَاثًا وَهُمْ شَاهِدُونَ (صافات/150) آيا ما فرشتگان را ماده (دختر) آفريديم و آنها ناظر بودند؟بزرگترین دلیل بر این مدعا، داستان غرانیق است.
پس، از دید الله در میان فرشتگانش جنس ماده وجود ندارد؛ ضمنا با حذف ماده، نر هم بطور خودکار حذف خواهد شد.
با مطالعه قرآن و سیاق آیات آن، به یقین فرشتگان الله از جنس نر نسیتند.
پس جنس آنها چیست؟:
وَالَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ الْفُلْكِ وَالْأَنْعَامِ مَا تَرْكَبُونَ (زخرف/12) و همان كسي كه همه زوجها را آفريد، و براي شما از كشتيها و چهارپايان مركبهائي قرار داد كه بر آن سوار شويد.
فرشتگان چگونه آفریده شدند؟آیا آنها از همدیگر، زاده میشوند یا الله همه را بصورت بقول قرآن "کن فیکون" پدید میاورد؟
زمانیکه الله تنها بود، نه فرشته ای بود و نه جانداری دیگر، چه کسی او را تسبیح میکرد؟ قرآن هیچ اشاره ای به بحث چگونگی پیدایش فرشتگان نمیکند.
وظایف فرشتگان الله
یکی از مهمترین این وظایف، کشتن انسانهائی است که موعد مرگشان فرا رسیده است:
الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ فَأَلْقَوُاْ السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِن سُوءٍ بَلَى إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ (نحل/28) کسانیکه (کفار) كه فرشتگان آنها را میمیرانند در حالي كه به خود ستم نموده بودند، پس اين هنگام آنها تسليم ميشوند ما كار بدي انجام نميداديم، آري الله به آنچه انجام ميداديد آگاه است . الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ (نحل/32) کسانیکه (کفار) كه فرشتگان آنها را میمیرانند در حالي كه پاكند (فرشتگان) به آنها ميگويند سلام بر شما باد، وارد بهشت شويد بخاطر اعمالي كه انجام ميداديد.
حتی این فرشتگان (فرشتگان مخصوص مرگ) هنگام مرگ نیز کافران را شلاق میزنند:
فَكَيْفَ إِذَا تَوَفَّتْهُمْ الْمَلَائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ (محمد/27) پس (حال آنها) چگونه خواهد بود هنگامي كه فرشتگان آنها را می میرانند، (در حالیکه) بر صورت و پشت آنها ميزنند.
فرشتگان مرگ چند تا (نفر) هستند؟
آیا آنها سر مرگ همه حاضرند؟
با چه وسیله ای کافران را تازیانه میزنند؟
آیا از ابتدای پیدایش انسان تا کنون، بر تعدادشان افزوده نشده است؟
آیا تعدادشان ثابت است؟
آیا عزرائیل یکی از آنهاست؟
فرشتگان مرگ، پیش از پیدایش انسان کارشان چه بود؟
آیا آنها پیش از پیدایش انسان، آفریده نشده بودند؟
چرا قرآن به این پرسش کوچکترین اشاره ای ندارد؟
آیا پس از پایان کار گیتی (آغاز جهان آخرت) آنها نیز خواهند مرد؟
اگر پاسخ مثبت است، کجا؟
آیا آنها در آسمانها و نزد الله کشته میشوند؟
چه زمانی این اتفاق می افتد؟
در دنیا یا پس از دنیا؟
اگر پس از پایان عمر این جهان باشد، طبق قرآن در آنجا مرگی اتفاق نخواهد افتاد، پس تنها گزینه، این جهان است، اما قرآن میگوید "هنگام آخرت، فرشتگان و روح (معلوم نیست منظورش چیست، اما برخی از روایات اسلامی آنرا فرشته ای ویژه معرفی نموده اند) بسوی او بالا میروند":
تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ (معارج/4) فرشتگان و روح به سوي او بالا میروند (عروج میکنند) در آن روزي (قیامت) كه مقدارش پنجاه هزار سال است.
با دقت در این آیه مشاهده مینمائیم که روزش برابر با پنجاه هزار سال میباشد، پس نمیتواند روز دنیا باشد، اما مگر در قیامت روز و شب معنا میدهد؟!
فرشتگان الله، اعمال انسانها را روزانه نزد الله تا عرشش بالا میبرند:
يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ (سجده/5) كار [جهان] را از آسمان [گرفته] تا زمين اداره مىكند آنگاه [نتيجه و گزارش آن] در روزى كه مقدارش آن چنان كه شما [آدميان] برمىشماريد هزار سال است به سوى او بالا مىرود.
الله برای هر نفر دو فرشته را موکل گردانده:
إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ (ق/17) (هنگام ارتکاب گناه) به خاطر بياوريد كه دو فرشته راست و چپ كه ملازم هستند। مَا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ (ق/18) هيچ سخني را انسان تلفظ نميكند مگر اينكه نزد آن فرشتهاي مراقب و آماده براي انجام ماموريت است।همچنین قرآن از آنها با عنوان کراما کاتبین یاد مینماید:
وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ / كِرَامًا كَاتِبِينَ (انفطار/11) و بدون شك نگاهباناني بر شما گمارده شده كه نويسندگانى (بسیار محترم) گرامی هستند।
الله، این فرشتگان را بخاطر اطلاع از اعمال انسانها، موکل آنها گردانیده است:
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ (ق/16) ما انسان را آفريديم و وسوسههاي نفس او را ميدانيم، و ما به او از رگ قلبش نزديكتريم!پس یکی از کارکردهای فرشتگان الله، نوشتن اعمال انسان استد و احتمالا همین فرشتگان هستند که روز قیامت بالا میروند!
اما چگونه میتوان این دو آیه ی (معارج/4) و (سجده/5) را یکجا جمع نمود؟ آیاتی که بنظر میرسد همدیگر ار نقض مینمایند!
اگر منظور الله بعد زمانی قضیه باشد؛ پس فرشتگان مدت هزار سال در راهند تا به الله برسند، همین مقدار هم زمان برای برگشتشان سپری خواهد گردید، پس بعید است که قرآن چنین اشتباه آشکاری را مرتکب گردد.
اما فرضیه ی دوم بعد مکانی قضیه است؛ در گذشته فاصله های دور را با روز می سنجیدند، مثلا اگر میخواستند بگویند که فلان مکان چقدر از آنها دور است، می گفتند فاصله اش، 20 روز است، یعنی اینکه معادل 20 روز راه رفتن میباشد.
اگر این فرضیه را بپذیریم، از دید الله فاصله ی زمین تا عرش الله، معادل هزار سال پیاده روی است که فرشتگان قاصد، اعمالی را که از فرشتگان موکل انسانها تحویل میگیرند، آنرا در یک روز نزد الله میبرند!
الله بوسیله دو فرشته اش به نامهای هاروت و ماروت، آموزش جادوگری را به مردم داده است.
یکی دیگر از کارکردهای فرشتگان الله ،حمل عرش اوست.
همین فرشتگان بودند که نخست عرش الله را که بر روی آب قرار داشت را در طبقه ی هفتم آسمان قرار دادند، روز قیامت نیز عرش الله در حالیکه او بر آن استوار گردیده (محکم سر جایش نشسیته)، را بالای سر مومنان نگه میدارند (تا آنها الله را تماشا نمایند):
وَالْمَلَكُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ (الحاقه/17) و فرشتگان در اطراف [آسمان]اند و عرش پروردگارت را آن روز هشت [فرشته ] بر سر خود بر مىدارند
نوعی دیگر از فرشتگان، فرشتگان موکل بهشت و جهنم هستند.
موکلان بهشت بسیار زیبا روی و با نهایت خوشروئی به بهشتیان درود میفرستند و به آنها خیر مقدم عرض مینمایند:
وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاؤُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ (زمر/73 ) كسانى كه از پروردگارشان پروا داشتهاند گروه گروه به سوى بهشتسوق داده شوند تا چون بدان رسند و درهاى آن گشوده گردد و نگهبانان آن به ايشان گويند سلام بر شما خوش آمديد در آن درآييد جاودانه.
موکلا جهنم در نهایت زشتی هستند که بدترین جملات ممکن را نثار دگراندیشان مینماید:
وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاؤُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِ رَبِّكُمْ وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُوا بَلَى وَلَكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ (زمر/71) و كسانى كه كافر شدهاند گروه گروه به سوى جهنم رانده شوند تا چون بدان رسند درهاى آن [به رويشان] گشوده گردد و نگهبانانش به آنان گويند مگر فرستادگانى از خودتان بر شما نيامدند كه آيات پروردگارتان را بر شما بخوانند و به ديدار چنين روزى شما را هشدار دهند گويند چرا ولى فرمان عذاب بر كافران واجب آمد.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ (تحریم/6) ای كساني كه ايمان آوردهايد! خود و خانواده خويش را از آتشي كه هيزم آن انسانها و سنگها اهستند نگاهداري نمائید، آتشي كه فرشتگاني بر آن گمارده شده كه خشن و سختگيرند، و هرگز مخالفت فرمان الله نميكنند و دستورات او را دقيقا اجرا مينمايند!
نتیجه:
الله دارای درباری عظیم است که بوسیله فرشتگان که حمالانی گوش بفرمان هستند و هرگز از اطاعت الله سرپیچی نمیکنند، امور گیتی را تدبیر مینماید.
داستانی خندهدار از شکسته شدن بال فرشتهای به نام فطرس:
الله ولایت امیر المؤمنین را به جهان بیان کرد، تمامی فرشتگان پذیرفتند غیر از فرشتهای که او را فطرس میگفتند، به همین دلیل الله بالش را شکست.
تا اینکه زمانی که امام حسین (ع) زاده شد، الله جبرئیل را به همراه 70،000 فرشته برای تبریک گفتن به آنان نزذ محمد (ص) فرستاد؛ هنگام رفتن و در مسیر به فطرس برخورد کرد؛ فطرس گفت:
ای جبرئیل کجا میروی؟ جبرئیل گفت: به سوی محمد (ص) برای تبریک گفتن زایش فرزند جدید که امشب زاده شد میروم.
فطرس گفت: مرا نیز با خود تا پیش محمد حمل کن؛ جبرئیل به او گفت: سوار بال من شو، سوار بالش شد و نزد محمد برای تبریک گفتن آمد؛ جبرئیل گفت: ای فرستادهی الله، این فطرس مانند برادرم است، از من خواست تا از تو بخواهم که از الله درخواست نمائی تا بالش را به او برگرداند.
پس رسول الله به فطرس گفت: ایا چیزی که از تو بخواهم انجام میدهی؟ فطرس گفت: بلی.
رسول الله ولایت امیرالمؤمنین را بر او عرضه کرد، او پذیرفت، رسول الله گفت:
پاک کردن این طفل و شستن او بر عهدهی توست.
او نزد گهواره امام حسین (ع) رفت و آن کارها را انجام داد، رسول الله نیز دعا نمود؛ پس هنگامی که به پرهایش نگاه کرد دید در حالی که رشد میکنند از آنان خون میآید، آن بالش مانند بال دیگرش گردید و همراه جبرئیل به آسمان پرکشید و به مکان اصلی سکونت رفت. (بحار الانوار/جلد26/ص 341. معجم رجال خوئی جلد 17 صفحه 167. اختیار معرفته الرجال شیخ طوسی/ جلد 2 / صفحه 850 و ... )
وَجَعَلُوا الْمَلَائِكَةَ الَّذِينَ هُمْ عِبَادُ الرَّحْمَنِ إِنَاثًا أَشَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُكْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَيُسْأَلُونَ (زخرف/19) آنها فرشتگان را كه بندگان رحمان هستند را ماده قرار دادند ، آيا آنها گواه آفرینششان حاضر بودند؟ اين گواهي آنها نوشته ميشود و از آن بازخواست خواهند شد! أَمْ خَلَقْنَا الْمَلَائِكَةَ إِنَاثًا وَهُمْ شَاهِدُونَ (صافات/150) آيا ما فرشتگان را ماده (دختر) آفريديم و آنها ناظر بودند؟بزرگترین دلیل بر این مدعا، داستان غرانیق است.
پس، از دید الله در میان فرشتگانش جنس ماده وجود ندارد؛ ضمنا با حذف ماده، نر هم بطور خودکار حذف خواهد شد.
با مطالعه قرآن و سیاق آیات آن، به یقین فرشتگان الله از جنس نر نسیتند.
پس جنس آنها چیست؟:
وَالَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ الْفُلْكِ وَالْأَنْعَامِ مَا تَرْكَبُونَ (زخرف/12) و همان كسي كه همه زوجها را آفريد، و براي شما از كشتيها و چهارپايان مركبهائي قرار داد كه بر آن سوار شويد.
فرشتگان چگونه آفریده شدند؟آیا آنها از همدیگر، زاده میشوند یا الله همه را بصورت بقول قرآن "کن فیکون" پدید میاورد؟
زمانیکه الله تنها بود، نه فرشته ای بود و نه جانداری دیگر، چه کسی او را تسبیح میکرد؟ قرآن هیچ اشاره ای به بحث چگونگی پیدایش فرشتگان نمیکند.
وظایف فرشتگان الله
یکی از مهمترین این وظایف، کشتن انسانهائی است که موعد مرگشان فرا رسیده است:
الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ فَأَلْقَوُاْ السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِن سُوءٍ بَلَى إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ (نحل/28) کسانیکه (کفار) كه فرشتگان آنها را میمیرانند در حالي كه به خود ستم نموده بودند، پس اين هنگام آنها تسليم ميشوند ما كار بدي انجام نميداديم، آري الله به آنچه انجام ميداديد آگاه است . الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ (نحل/32) کسانیکه (کفار) كه فرشتگان آنها را میمیرانند در حالي كه پاكند (فرشتگان) به آنها ميگويند سلام بر شما باد، وارد بهشت شويد بخاطر اعمالي كه انجام ميداديد.
حتی این فرشتگان (فرشتگان مخصوص مرگ) هنگام مرگ نیز کافران را شلاق میزنند:
فَكَيْفَ إِذَا تَوَفَّتْهُمْ الْمَلَائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ (محمد/27) پس (حال آنها) چگونه خواهد بود هنگامي كه فرشتگان آنها را می میرانند، (در حالیکه) بر صورت و پشت آنها ميزنند.
فرشتگان مرگ چند تا (نفر) هستند؟
آیا آنها سر مرگ همه حاضرند؟
با چه وسیله ای کافران را تازیانه میزنند؟
آیا از ابتدای پیدایش انسان تا کنون، بر تعدادشان افزوده نشده است؟
آیا تعدادشان ثابت است؟
آیا عزرائیل یکی از آنهاست؟
فرشتگان مرگ، پیش از پیدایش انسان کارشان چه بود؟
آیا آنها پیش از پیدایش انسان، آفریده نشده بودند؟
چرا قرآن به این پرسش کوچکترین اشاره ای ندارد؟
آیا پس از پایان کار گیتی (آغاز جهان آخرت) آنها نیز خواهند مرد؟
اگر پاسخ مثبت است، کجا؟
آیا آنها در آسمانها و نزد الله کشته میشوند؟
چه زمانی این اتفاق می افتد؟
در دنیا یا پس از دنیا؟
اگر پس از پایان عمر این جهان باشد، طبق قرآن در آنجا مرگی اتفاق نخواهد افتاد، پس تنها گزینه، این جهان است، اما قرآن میگوید "هنگام آخرت، فرشتگان و روح (معلوم نیست منظورش چیست، اما برخی از روایات اسلامی آنرا فرشته ای ویژه معرفی نموده اند) بسوی او بالا میروند":
تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ (معارج/4) فرشتگان و روح به سوي او بالا میروند (عروج میکنند) در آن روزي (قیامت) كه مقدارش پنجاه هزار سال است.
با دقت در این آیه مشاهده مینمائیم که روزش برابر با پنجاه هزار سال میباشد، پس نمیتواند روز دنیا باشد، اما مگر در قیامت روز و شب معنا میدهد؟!
فرشتگان الله، اعمال انسانها را روزانه نزد الله تا عرشش بالا میبرند:
يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ (سجده/5) كار [جهان] را از آسمان [گرفته] تا زمين اداره مىكند آنگاه [نتيجه و گزارش آن] در روزى كه مقدارش آن چنان كه شما [آدميان] برمىشماريد هزار سال است به سوى او بالا مىرود.
الله برای هر نفر دو فرشته را موکل گردانده:
إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ (ق/17) (هنگام ارتکاب گناه) به خاطر بياوريد كه دو فرشته راست و چپ كه ملازم هستند। مَا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ (ق/18) هيچ سخني را انسان تلفظ نميكند مگر اينكه نزد آن فرشتهاي مراقب و آماده براي انجام ماموريت است।همچنین قرآن از آنها با عنوان کراما کاتبین یاد مینماید:
وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ / كِرَامًا كَاتِبِينَ (انفطار/11) و بدون شك نگاهباناني بر شما گمارده شده كه نويسندگانى (بسیار محترم) گرامی هستند।
الله، این فرشتگان را بخاطر اطلاع از اعمال انسانها، موکل آنها گردانیده است:
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ (ق/16) ما انسان را آفريديم و وسوسههاي نفس او را ميدانيم، و ما به او از رگ قلبش نزديكتريم!پس یکی از کارکردهای فرشتگان الله، نوشتن اعمال انسان استد و احتمالا همین فرشتگان هستند که روز قیامت بالا میروند!
اما چگونه میتوان این دو آیه ی (معارج/4) و (سجده/5) را یکجا جمع نمود؟ آیاتی که بنظر میرسد همدیگر ار نقض مینمایند!
اگر منظور الله بعد زمانی قضیه باشد؛ پس فرشتگان مدت هزار سال در راهند تا به الله برسند، همین مقدار هم زمان برای برگشتشان سپری خواهد گردید، پس بعید است که قرآن چنین اشتباه آشکاری را مرتکب گردد.
اما فرضیه ی دوم بعد مکانی قضیه است؛ در گذشته فاصله های دور را با روز می سنجیدند، مثلا اگر میخواستند بگویند که فلان مکان چقدر از آنها دور است، می گفتند فاصله اش، 20 روز است، یعنی اینکه معادل 20 روز راه رفتن میباشد.
اگر این فرضیه را بپذیریم، از دید الله فاصله ی زمین تا عرش الله، معادل هزار سال پیاده روی است که فرشتگان قاصد، اعمالی را که از فرشتگان موکل انسانها تحویل میگیرند، آنرا در یک روز نزد الله میبرند!
الله بوسیله دو فرشته اش به نامهای هاروت و ماروت، آموزش جادوگری را به مردم داده است.
یکی دیگر از کارکردهای فرشتگان الله ،حمل عرش اوست.
همین فرشتگان بودند که نخست عرش الله را که بر روی آب قرار داشت را در طبقه ی هفتم آسمان قرار دادند، روز قیامت نیز عرش الله در حالیکه او بر آن استوار گردیده (محکم سر جایش نشسیته)، را بالای سر مومنان نگه میدارند (تا آنها الله را تماشا نمایند):
وَالْمَلَكُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ (الحاقه/17) و فرشتگان در اطراف [آسمان]اند و عرش پروردگارت را آن روز هشت [فرشته ] بر سر خود بر مىدارند
نوعی دیگر از فرشتگان، فرشتگان موکل بهشت و جهنم هستند.
موکلان بهشت بسیار زیبا روی و با نهایت خوشروئی به بهشتیان درود میفرستند و به آنها خیر مقدم عرض مینمایند:
وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاؤُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ (زمر/73 ) كسانى كه از پروردگارشان پروا داشتهاند گروه گروه به سوى بهشتسوق داده شوند تا چون بدان رسند و درهاى آن گشوده گردد و نگهبانان آن به ايشان گويند سلام بر شما خوش آمديد در آن درآييد جاودانه.
موکلا جهنم در نهایت زشتی هستند که بدترین جملات ممکن را نثار دگراندیشان مینماید:
وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاؤُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِ رَبِّكُمْ وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُوا بَلَى وَلَكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ (زمر/71) و كسانى كه كافر شدهاند گروه گروه به سوى جهنم رانده شوند تا چون بدان رسند درهاى آن [به رويشان] گشوده گردد و نگهبانانش به آنان گويند مگر فرستادگانى از خودتان بر شما نيامدند كه آيات پروردگارتان را بر شما بخوانند و به ديدار چنين روزى شما را هشدار دهند گويند چرا ولى فرمان عذاب بر كافران واجب آمد.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ (تحریم/6) ای كساني كه ايمان آوردهايد! خود و خانواده خويش را از آتشي كه هيزم آن انسانها و سنگها اهستند نگاهداري نمائید، آتشي كه فرشتگاني بر آن گمارده شده كه خشن و سختگيرند، و هرگز مخالفت فرمان الله نميكنند و دستورات او را دقيقا اجرا مينمايند!
نتیجه:
الله دارای درباری عظیم است که بوسیله فرشتگان که حمالانی گوش بفرمان هستند و هرگز از اطاعت الله سرپیچی نمیکنند، امور گیتی را تدبیر مینماید.
داستانی خندهدار از شکسته شدن بال فرشتهای به نام فطرس:
الله ولایت امیر المؤمنین را به جهان بیان کرد، تمامی فرشتگان پذیرفتند غیر از فرشتهای که او را فطرس میگفتند، به همین دلیل الله بالش را شکست.
تا اینکه زمانی که امام حسین (ع) زاده شد، الله جبرئیل را به همراه 70،000 فرشته برای تبریک گفتن به آنان نزذ محمد (ص) فرستاد؛ هنگام رفتن و در مسیر به فطرس برخورد کرد؛ فطرس گفت:
ای جبرئیل کجا میروی؟ جبرئیل گفت: به سوی محمد (ص) برای تبریک گفتن زایش فرزند جدید که امشب زاده شد میروم.
فطرس گفت: مرا نیز با خود تا پیش محمد حمل کن؛ جبرئیل به او گفت: سوار بال من شو، سوار بالش شد و نزد محمد برای تبریک گفتن آمد؛ جبرئیل گفت: ای فرستادهی الله، این فطرس مانند برادرم است، از من خواست تا از تو بخواهم که از الله درخواست نمائی تا بالش را به او برگرداند.
پس رسول الله به فطرس گفت: ایا چیزی که از تو بخواهم انجام میدهی؟ فطرس گفت: بلی.
رسول الله ولایت امیرالمؤمنین را بر او عرضه کرد، او پذیرفت، رسول الله گفت:
پاک کردن این طفل و شستن او بر عهدهی توست.
او نزد گهواره امام حسین (ع) رفت و آن کارها را انجام داد، رسول الله نیز دعا نمود؛ پس هنگامی که به پرهایش نگاه کرد دید در حالی که رشد میکنند از آنان خون میآید، آن بالش مانند بال دیگرش گردید و همراه جبرئیل به آسمان پرکشید و به مکان اصلی سکونت رفت. (بحار الانوار/جلد26/ص 341. معجم رجال خوئی جلد 17 صفحه 167. اختیار معرفته الرجال شیخ طوسی/ جلد 2 / صفحه 850 و ... )
۲ نظر:
تا جاي كه من مطلع شده بودم تا اين زمان تنها فرشته اي كه در دربار الله بود و نافرماني كرد شيطان بود.حال يك فرشته ديگر هم اضافه شد البته با ميانجيگري بخشيده شد
قبل از اینکه وارد بحث اصلی شوم لازم است یاداوری کنم لزوما هر چیزی را که ما قادر نیستیم ببینیم ذلیل بر نبودن ان چیز نیست
در اطراف ما انواع اشعه ها وامواج رادویی وحتی رنگهایی وجود دارد که ما قادر به دیدن انها نیستیم واین دلیل بر نبودن انها نیست فرشتگان نیز به همین دلیل قابل دیدن نیستند چون این توان در وجود ما قرار داده نشده ملک یا فرشته کارگزارانی هستند که خداوند برای انجام امور جهان افریده وبر عهده هر یک از انها وظایفی مقرر گردبده واالملک علی ارجایها ویحمل عرش ربک فوقهم ثمانیه یعنی در روز قیامت ذر گوشه کنار جهان هستی فرشتگان جهت انجام وظایف خود پراکنده اند ووظایف اصلی در انروز بر عهده هشت نوع فرشته است وفرشتگان از عجایب خلقت خداوند هستند وهیج انسانی قبل از مرگ قادر به دیدن هیبت واقعی انان نیست ایه 8 سوره انعام میفرمایدوقالوا لو لا انزل علیه ملک ولو انزلنا ملکا لقضی االامر ثم لاینظرون قرار بر این است که انسان با تفکر وتعقل خدای خود را بشناسدواز او اطاعت کند تا مستوجب پاداش گردد واالا با دیدن ایات بزرگ خداوند جون رویت فرشتگان ان ایمان دیگر ارزش نداشته واستحقاق پاداش ندارد پس انسان تا لحظه مرگ فرشتگان را ذر جهره واقعی خود نمیبیند
ارسال یک نظر