ناباوران

اسلام آمیزه‌ای است از جنایت، تجاوز و خرافه؛ آنچه که سوداگران دینی آن را معجزه ای الهی می‌ خوانند، خرافاتی بیش نیست. در این دین زن وسیله ای است جنسی در اختیار مرد، مجوز تصاحب زنان کفار نیز در همین راستاست. تاریخ جانیان زیادی را به خود دیده، اما محمد تنها جنایتکاری است که پیروانش طبق سنت او همچنان جنایت و قتل می کنند. در این دین تنها مسلمانان انسان شمرده می‌شوند و دیگران جانور؛ پس با مشعل روشنگری، سایه سنگین، سیاه و تاریک مذهب را که همان اندیشه‌ی ضحاکین مار به دوش است را از میهنمان بر خواهیم چید.

جستجو کردن موضوعات خاص (لطفا کلمات مربوطه را وارد نمائید)

100 مورد از تناقضات و اشتباهات ساختاری قرآن

 بزرگترین تناقض ادیان در این است که اگر خدایشان پدید آورده تمام جهان است، پس آیا منطقی است که خدا به زمینی بسیار کوچک، تا این اندازه ا...

۱۳۸۹ فروردین ۲۴, سه‌شنبه

تناقض گوئی قرآن درباره‌ی منبع نیک و شر

مسئله‌ی قضا و قدر یکی از مواردی است که اسلام را دچار تناقض گوئی می‌نماید.

این دین، از یک سو معتقد به وجود خدائی است بنام الله؛ خدائی که تمام آنچه در جهان رخ داده است و یا رخ خواهد داد، تنها در چارچوب تصمیمی(قضا) است که او(الله) پیش از پیدایش جهان، برای آن گرفته است؛ البته آشکارا با سرشت انسانیت در تضاد است.

چگونه می‌توان به قضا و قدر معتقد بود و همزمان انسان را موجودی آزاد انگاشت که سرنوشتش در دست خودش می‌باشد؟

در اینجا یکی از تناقضات قرآن را در این زمینه، مورد بررسی قرار می‌دهیم.

نویسنده‌ی قرآن در این آیه بیان می‌نماید، هرآنچه که به شما می‌رسد از من است:

أَيْنَمَا تَكُونُواْ يُدْرِككُّمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنتُمْ فِي بُرُوجٍ مُّشَيَّدَةٍ وَإِن تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُواْ هَذِهِ مِنْ عِندِ اللّهِ وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُواْ هَذِهِ مِنْ عِندِكَ قُلْ كُلًّ مِّنْ عِندِ اللّهِ فَمَا لِهَؤُلاء الْقَوْمِ لاَ يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثًا (نساء/78) هر كجا باشيد شما را مرگ درمى‏يابد گرچه در برجهاى استوار باشيد، و اگر خوبى به آنان برسد مى‏گويند اين از جانب الله و چون صدمه‏اى به ايشان برسد مى‏گويند اين از طرف توست، بگو همه از جانب الله است؛ اين قوم را چه شده است كه نمى‏خواهند سخنى را دريابند.

در اینجا حکمی کلی برای بیان این امر بکار گرفته شده؛ بدین صورت که در حالت عام، این آیه شامل تمام آنچه را که قرآن به عنوان مصیبت(برخورد شده) به انسان(در اینجا در حالت خاص منظور مسلنمانان است) از آن یاد می‌گردد، را شامل می‌نماید.

اما بلافاصله سخن خودش را در رابطه با محمد ابن عبدالله، نفض ‌‌می‌نماید:

مَّا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللّهِ وَمَا أَصَابَكَ مِن سَيِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِكَ وَأَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُولًا وَكَفَى بِاللّهِ شَهِيدًا (نساء/79) آنچه از خوبيها به تو (محمد) مى‏رسد از جانب الله است و آنچه از بدى به تو مى‏رسد از خودت است و تو را به پيامبرى براى مردم فرستاديم و گواه بودن الله بس است.

از مقایسه‌ی این دو آیه، به این نتیجه می‌رسیم که قرآن دچار تناقض گوئی شده است، از یک سو بیان می‌نماید هرآنچه که به مردم می‌رسد، از جانب الله است. و از سوی دیگر محمد ابن عبدالله را از سایر مردم مستثنی می‌نماید؛ گوئی که او از مردم نیست!

با نگاهی به آیه‌ی پیش از این آیه، به نظر می‌رسد که آیه‌ی 78 سوره‌ی نساء، در پاسخ به ناراضیان از جنگ مقدسی است که محمد ابن عبدالله از آن بعنوان فریضه‌ای بر همه‌ی مسلمانان یاد می‌کند؛ آنها استدلال می‌کردند که این احکام الله نیست و محمد از جانب خودش بیان می‌نماید:

أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ قِيلَ لَهُمْ كُفُّواْ أَيْدِيَكُمْ وَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ إِذَا فَرِيقٌ مِّنْهُمْ يَخْشَوْنَ النَّاسَ كَخَشْيَةِ اللّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْيَةً وَقَالُواْ رَبَّنَا لِمَ كَتَبْتَ عَلَيْنَا الْقِتَالَ لَوْلا أَخَّرْتَنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ قُلْ مَتَاعُ الدَّنْيَا قَلِيلٌ وَالآخِرَةُ خَيْرٌ لِّمَنِ اتَّقَى وَلاَ تُظْلَمُونَ فَتِيلً (نساء/77) آيا نديدي كساني را كه (پیش از دستور جهاد کردن) به آنها گفته شد دست به جهاد نزنید و نماز را برپا كنيد و زكات بپردازيد، ولي هنگامي كه فرمان جهاد به آنها داده شد گروهی از ایشان از مردم مي‏ترسيدند همانگونه كه از الله مي‏ترسند بلكه بيشتر؛ و گفتند پروردگارا! چرا جهاد را بر ما مقرر داشتي؟ اگر ما را مهلتی (هر چند) بسیار کم می‌دادی ]کار بجائی بود[؟ به آنها بگو سرمايه‌ی زندگي دنيا ناچيز است و آخرت براي كسي كه پرهيزكار باشد بهتر است و كوچكترين ستمي به شما نخواهد شد.

از آنجائیکه قرآن، حسنه و سیئه را در حالت عام بکار برده است؛ پس نتیجه‌ی آن نیز عام و شامل همه‌ی انسانهاست؛ زیرا در ابتدای آیه، قرآن می‌گوید؛ مرگ، همه‌ی شما را خواهد گرفت، که مشحص است، منظور همه‌ی انسانهاست؛ بنابراین از نظر قرآن، تمام مصیبت‌ها(نیک و یا بد) همه از جانب الله است.

در آیه‌ی 79 ، گوینده‌ی قرآن این سخن خویش را بگونه‌ای در رابطه با محمد ابن عبدالله، ویرایش می‌نماید؛ آنجائیکه می‌گوید:

نه! تنها نیکی از جانب الله است و بدی که بر سر تو(محمد) می‌آید از سوی خودت می‌باشد.

۱۵ نظر:

Unknown گفت...

متاسفم که سیر منطقی را در بحث پی نگرفته اید و صرفا بافته های ذهنی تان را نوشته اید، اولا ترجمه قرآن که قرآن نیست که به آن استناد می کنید؟ و ثانیا آیا ممکن است خداوندی که قرآن را فرستاده از این جملاتی که شما بیان کردید منظوری غیر از آن چه که شما تصور کردید داشته باشد؟ آیا این غیر منطقی خواهد بود؟
متاسفانه اکنون جامعه به ظاهر اسلامی نیز این مسائل را به درستی درک نکرده است ...
به هرحال خوشحال می شوم در فضایی دوستانه و منطقی با شما در این مورد یا موارد دیگر به گفتگوی آن لاین بپیردازم.
من اعجاز قرآن را به شما نشان خواهم داد....

Unknown گفت...

نمی دانم آیا پیام اول من به شما رسید یا نه؟ بهر هحال خوشحال می شوم با شما گفنگو کنم البته به صورت آن لاین

gol گفت...

اولا كه اسلام نه معتقد است كه اسلام 100درصد ازاد است ونه اعتقاد دارد كه 100درصد مجبور مثلا در زمينه تولد هيچ كس نمي تواند انتخاب كند كه در چه زماني متولد شود واين از اختيار وي خارج است اما در زندگي خود تاجايي كه به ديگران يا خود اسين نرساند ازاد است مثلا وقتي برايت يك ليوان اب ويك ليوان نوشابه بياورندوهيچ مشكل وبيماري نداشته باشي اين انتخاب توهست كه كدام را برداري ونمي تواني بگويي كه من مثلا مجبور بودم كه اب را بردارم بنوشماما اگر مبتا به ديابت باشي انگاه بيماريت تورا مجبور مي كند كه اب را برداري ونه نوشابه را درثاني دركجاي آيه دوم امده كه خطابش فقط پيامبر اسلام حضرت محمد كه سلام خدا وفرشتگان وتمام عالميان براو وخاندنش باد است ولاغير كه منجر به تناقض گويي شود در ايه خدا مي فرمايد كه خدا براي شما بدي نمي خواهد ومشكلاتي كه برسرتان مي ايد به نحوي وابسته به اعمال خودتان وابسته است مثلا اگر دوظرف باشد كه كه بدانيد دريكي سم وديگري ابست واگر سم را برداريد وبخوريد خوب بيماري ومرگتان نتيجه عمل خودتان است

حمید بهنام گفت...

تناقضی دیده نمیشود بلکه شما دچار اشتباه در ترجمه شده اید. در ایه اول قران میگوید مخالفان پیامبر به او میگوید خداوند برای ما خیر و نعمت میفرستد و هر چه درسر و مشکلات داریم از دست تو(ای پیامبر)بما میرسد.قران در اینجا سخن انانرا رد میکند و میفرماید همه چیز از سوی خداست.سپس در ایه بعد توضیح میدهد که خداوند برای همه خیر میفرستد برای هیچکس جز سعادت رقم نمیزد اما این شما انسانها هستید که با اعمال نادرست وقایع ناخوشایند برای خود پدید می اورید.خداوند به همه مهربان است.از او انتظار نداشته باشید به شما شر و ضرر برساند.نتیجه فهمیدن این ایه ان است اگر شخص با باور قلبی انرا بپذیرد دیگر در ترس و هراس از مصیبتهای ناشناخته که خدایی از غیب برای او رقم زده نخواهد بود و با امید و شادمانی مراقب خواهد بود خودش مرتکب اشتباه نشود

Unknown گفت...

ميشه بگي چراغي رو كه بالاسرت روشنه رو تو روشن كردي يا نيروگاه برق يا هردوتاتون
اگه به اين سوال جواب دادي ميتوني بفهمي كه نقش اراده خدا مثل همون نيروگاهه اگه اون نباشه شما هرجي هم با اختيار كليد چراغ رو بزني روشن نميشه و همينطور بالعكس
اگه اون برق رو بفرسته ولي تا شما كليد رو نزني چراغ روشن نميشه
ضمنا اين نظر رو سانسور نكن

ناشناس گفت...

1-اين قوم را چه شده است كه نمى‏خواهند سخنى را دريابند.
من این آدمها را به زبان عامیانه می گم نفهم شاید بی تربیتی باشه ولی واژه دیگه ای به نظرم نرسید .

2-هركس از پيامبر اطاعت كند در حقيقت از خداوند اطاعت كرده است، و هركس سر پيچد [بدان‏] كه تو را نگهبان ايشان نفرستاده‏ايم‏ (۸۰)
یعنی محمد تو فقط پیامبری و هیچ مسئولیت در قبال آدمها غیر از ابلاغ نداری .

کل استنباط من از این چند تا آیه اینه که به این آدمهای (1) که هر کار بکنی نمی فهمن بگو آقا (بگو همه از جانب الله است ) ولی آدمهائی که جزو دسته یک نیستن و می فهمن و تو بدونید که ( آنچه از خوبيها به تو مى‏رسد از جانب الله است و آنچه از بدى به تو مى‏رسد از خودت است ) بعدش میگند که (تو را به پيامبرى براى مردم فرستاديم و گواه بودن الله بس است)
یعنی که محمد فقط وظیفش پیام آوری هست و بس .

آقا خیالتون راحت کنم که اکثر مردم بنده الله (خدای شناخته شده) نیستن خیلی ها بنده,پول,مقام,زن,بچه و...عده کمی از ماهم بنده خودمونیم یا همون خودپرستیم.اگه کسی تسلیم خدا باشه یعنی مسلمون واقعی دیگه بد و خوب به تشخیص بنده نیست که به تشخیص خدا می شه و شاید یه اتفاق از نظر بنده بد باشه ولی نفعش در اون باشه پس بازم میگه خدایا شکر .

Unknown گفت...

با سلام خدمت دوست گرامی
به نظر بنده ، هر انسانی در هر لحظه از زندگی و برای انجام هر کاری ، دو انتخاب دارد. آن کار را انجام دهد یا نه و میباید با ادراک و اطمینان از درست بودن مسیر ، آن را انتخاب کند .جمله ای که در لوگوی سایت شما نوشته (اگر مسلمانی توانست جمله‌ای از معجزات علمی کتاب مقدس(قرآن) را بیان نماید، من هم مسلمان می‌شوم.)برای بنده دو انتخاب بوجود آورد. میتوانستم با بیتفاوتی از کنار آن بگذرم ویا سعی کنم پاسخی در حد و اندازه دانش خود به آن بدهم . بنده چون راهنمایی را از وظایف شرعی و انسانی خود میدانم،به عنوان یک مسلمان، دومی را انتخاب کردم.
در ابتدا پیشنهاد میکنم سری به آدرس زیر بزنید و تمام ویدئو کلیپ ها را مشاهده نمایید.
http://forum.iranproud.com/m-jzat-ghran-film-hay-kotah-o-t187379.html

و اما در مورد پست بالا،
به نظر بنده اتفاقات جهان ما میتواند به دو قسم باشد
1) اتفاقاتی که بازگشت اعمال خودمات است
2) اتفاقاتی که به جهت ضرورت و حکم
الاهی ناشی میگردد.

توضیح در مورد جزئیات هر کدام، نیازمند مجالی بیش از این است که در این مختصر نمیگنجد، ولی همین نکته را بیان کنم که قانون کلی موجود در جهان ما این است که همه چیز ، چه خوبی و چه بدی که می بینیم در نتیجه انتخابی است که در انجام دادن یا ندادن یک کار وجود دارد. اگر مسیری درست انتخاب شود به نتیجه ای درست و اگر نه ، به نتیجه نادرست خواهیم رسید که این هم در وجود خود جزئیات فراوانی را مخفی کرده است. تمام قوانین آن نیز در نزد خدا به طور دقیق تدوین شده و خود او از همه چیز و همه کس آگاه است.
بنا بر این همه را میتوان هم از جانب خدا دانست و هم از جانب خود. در این بین قضا و قدر را هم نباید فراموش کرد که در خوب بودن یا بد بودن آن خدا آگاه تر است.
در ضمن ذات بدی و زشتی و بی نظمی و تاریکی و ...در نتیجه تعریفی است که از خوبی و زیبایی و نظم و روشنایی و ... ناشی میگردد.
چیزی که از نظر ما دارای زیبایی کمتری باشد به زشتی تعبیر میگردد و این تعریف کاملا نسبی ست.
متأسفانه ما انسانها وجود خدا را با وجود خود مقایسه کرده و تفکر او را نیز همچون خودمان میسنجیم. در صورتی که به نظر بنده تعاریف ما از موجودات و اتفاقات با تعاریفی که خدا دارد قابل مقیسه نیستند.
امید وارم که مطالب بالا مفید باشد و از پراکنده گویی بنده دلخور نشده باشید.
همچنین تشکر میکنم که پست شما بنده را مجبور به مراجعه به قرآن و مطالعه تفاسیر مختلف و جستجوی چند ساعته نمود.
موفق و پیروز باشید انشاءلله

ناشناس گفت...

چگونه می‌توان به قضا و قدر معتقد بود و همزمان انسان را موجودی آزاد انگاشت که سرنوشتش در دست خودش می‌باشد؟

خدا ما آدمها رو با اختیاری بالا درست کردند و ما می تونیم هرکاری بخوایم بکنیم حتی می تونیم خدا بشیم ولی در حد و اندازه خودمون بازم با یه بازه معلوم و اینه اختیاری که به آدم دادند و اینه که آدم رو با بقیه مخلوقات متفاوت کرده. آدما 2 تا راه حل دارن یکی اینکه خودشون به اختیار خودشون و با شعور خودشون ادامه بدن یااینکه تسلیم خدا بشن و کل اختیار بدن دست شعور کل و بشن مسلمون . در مورد گروه اول هم خدا خیلی مواقع به خاطر عشقی که به مخلوقش دارند و می خواهند که آدم به سعادت برسه یه تشر به ما ها می زنند که اونم فقط از سر لطف . وای به حال کسی که رها بشه به حال خودش و اون تشره هم نباشه .

n = اختیار آدم که خیلی زیاده ولی در حد مخلوق
بی نهایت = عدد خدا و اختیار خدا
صفر = عدد اختیار مخلوقات غیر آدم

نسبت اختیار یه مسلمون به اختیار خدا = صفر (جبر قضا قدر ...)
ولی یه ادم نامسلمون(نه به معنی مذهب شیعه و سنی ها به معنی واقعی) اختیارش نست به اختیار مخلوقات دیگه میشه بینهایت ( مختار-آزاد )

این خدائی که من می شناسم اینقدر به ما لطف می کنن که روز حشر وقتی جلوی این نازنین خدا وای سیم جای هیچ بونه ای نمی مونه. اون موقع است که حاضریم بابت رسیدن به جایگاهمون خودمون بپریم توی آتیش تا شاید گذشتی صورت بگیره .

arsh irani گفت...

خطاب به حمید گرامی:
سیر منطقی را در بحث پی نگرفته اید یعنی چه؟
چون مخالف نظر شماست؟
اگر ترجمه ی قرآن قرآن نیست پس قرآن تنها برای عربها بیان شده است؟
خطاب به علی 10:
گرامی! به این سبک از استدلال را مغالطه ی مصادره به مطلوب می گویند؛ بدین صورت که مغالطه کننده چیزی را از دید خویش ثابت میکند و آنرا به سوژه ی مورد نظر خویش ربط می دهد.
خطاب به حمید بهنام:
گرامی خوب در آخر ایه ی نخست توجه فرما.
قرآن بیان می نماید که همه چیز(خوب و بد) از جانب الله است. استثنائی هم قائل نشده.
اما در ایه ی بعب می گوید که نه خوبیها تنها از جانب الله است و بدی ها از سوی شماست. 
محسن گرامی!
شما هم مغالطه ی مصادره به مطلوب می فرمائید.
مهدی گرامی!
خودت این لینک رو بخون و جمله ای از معجزات علمی آنرا بیان بفرما.

از همه ی دوستان بابت رعایت ادب در نوشتن، سپاسگزارم.
پیروز باشید!

Unknown گفت...

دوست عزیز دوباره سلام
نمیدونم که من نتونستم نظرم رو درست بفهمونم یا شما چیزی که من خدمتتون فرستادم رو بادقت نخوندی.
در هر صورت بهتر میدونم اینطوری توضیح بدم که بنده به این معتقدم که تاریکی وجود خارجی نداره. مفهومی است که ما برای کم نوری تعریف کرده ایم. این موضوع میتواند برای همه چیز(خوب و بد) کلیت داشته باشد.
موفق، پیروز و سربلند باشید

Unknown گفت...

دوست عزیز
آدرس لینکی که برای شما فرستادم حاوی چند کلیپ ساده از youtube هست. خواندنی نیست، دیدنیه. اگه نیاز هست بفرمایید تا ترجمه کلیپها رو براتون بفرستم. البته نیاز به ترجمه هم نداره خودش گویای تمام مطالب هست.
موفق باشید

arsh irani گفت...

مهدی گرامی!
نوشته ی شما کاملا کلی گوئی است.
در مورد مطلبی خاص نقدت را بنویس تا در حد وسع خودم پاسخ بدم.
فقط در مورد قضا و قدر یادت باشه که این علم الله نیست که او را قادر می سازد جهان را پیش بینی نماید بلکه هر آنچه که بر سر جهان می آید و یا خواهد آمد قضائی(تصمیمی) است که الله گرفته و بسوی انهدایت می نماید.
الذی(الله) قدر فهدی.
خواهش می کنم پست مربوطه(قضا و قدر) را با دقت مطالعه بفرمائید.
البتنه من در نوشته هام همواره ایجاز را مد نظر دارم.

پیروز باشید!

ناشناس گفت...

سلام
هیچ تناقضی نیست...اگر نمیدانید بر شما توبیخی نیست ولی اگر میدانید و اینگونه میکنید بدی شما هرگز به کسی نخواهد رسید جز خودتان اما اگر بخواهید که بدانید پس حتما سخنان دکتر الهی قمشه ای را گوش کنید...مهمترین خصوصیت سخنان استاد قمشه ای اینست که مفاهیم عمیق را به شیرین ترین شیوه برای مخاطب بیان میکنند و هم کودکان وهم سالخوردگان به یک اندازه از ایشان بهره میبرند.

ناشناس گفت...

انچه که مسلم است عامل وبانی وامر هر کاری در جهان با اراده خداوند است وهمه چیز به او برمیگردد وبسیاری از امور مهم جهان را خود انجام میدهد از کسی هم نظر خواهی نمیکند مانند گردش شب وروز وارسال باد وباران وحتی کنترل اعمال حیاتی اعضای بدن کلیه موجودات وموارد دیگر خداوند فقط از طریق عقل وکتاب اسمانی خود راه خیر وشر را مشخص نموده وعواقب ان را نیز مشخص نموده ودر نهایت انسان در انتخاب خیر وشر ازاد است ولا غیردر قران میخوانیم که حتی هدایت وگمراهی نیز بدست خداست اما چگونه ان کس که به خدا وکتاب او ایمان دارد خداوند سبب هدایت او را فراهم میاورد وایمان اوردن هم بدست اوست ان کس که خدای خود را الله گرفت واز پیروی نفس دوری جست خداوند ایمان را فکر او بوجود میاورد

ناشناس گفت...

در دو ایه ابتدای مطلب که ذکر کرده اید هیچ تناقضی دیده نمیشود در ایه اول مراد اینست که هر خیر وشری که به شما میرسد منشا ان خداست یعنی عذاب وثواب را هردو خدا میفرستد وانسان در هیچیک دخیل نیست اما در ایه دوم منظور این است که خداوند بی سبب عذاب نمیفرستد وبعلت اعمال بدتان عذاب ومصیبت از سوی خدا به شما میرسد واگر خیر ونیکی به شما میرسد لزوما نتیجه عملکرد درست شما نیست نتیجه رحمت خداست که گاهی بر شما منت میگذارد ورحمتی به شما میرساند شاید شکر کنیدبعبارت ساده تر عقاب وصواب را هردو خدا میفرستد اما اینکه کدامیک به شما برسد نتیجه عملکرد شماست

Translate

بايگانی وبلاگ