الله بیان نموده است که هدف از پیدایش انسان و همچنین جنها پرستش من میباشد، او برای این کار از سیاست تطمیع و تنبیه(چماق و هویج) استفاده نموده است، با وعدهی بهشت آنان را تطمیع مینماید و با هشدار نسبت به جهنم، انسانها و همچنین جنیان را از انکار وجود الله و محمد بعنوان پیامبر این خدا باز میدارد.
قرآن می گوید که انسانها باید در روز قیامت حساب پس دهند و همه یا اهل جهنم هستند و یا اهل بهشت، در این میان حد وسطی در نظر نگرفته است، ممکن است با یک تسبیح گفتن شما وارد بهشت شوید و اگر همین کار ثواب را انجام نداده باشید روانهی جهنم خواهی شد. در این مبحث به کیفیت شکنجه(عذاب) دادن الله پرداخته خواهد شد، شکنجهای که از آن بعنوان شکنجه( عذاب) جهنم یاد مینمایند؛ اما آیا مجازات با تخلف همسنگ است؟
الله می گوید:
وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ (ذاریات/56) و جن و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند.
پس هدف تنها پرستش است؛ اما پرسش:
این چه خدائی است که موجوداتی را خلق مینماید، خودش هم با ایما و اشاره با دیگران سخن میگوید و خود را در میان پیامبران پنهان میکند، سپس کسانیکه در مورد وجود او و سخنانی که به او نسبت میدهند، شک کنند را روانهی جهنم میگرداند!
آیا خدا از اینکه دیگران او را بپرستند خوشحال میشود؟
جالب است بیان میکند، ما از کسی روزی دادن و کمک کردن به دیگران و نیازمندان را نمیخواهیم، یعنی از دید جناب باریتعالی کمک به دیگران وظیفهای نیست که او بر عهدهی کسی گذاشته باشد، یکی نیست به این الله بگوید: پس این همه ملل گرسنه را برای چه آفریدی؟ برای اینکه جزع و فزع کنند و تو را با حالت خواری بپرستند؟
در ادامه بیان مینماید که من خود روزی دهنده هستم:
إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ (ذاریات/57) همانا الله است که خود روزى دهندهی نيرومند استوار است.
در اینجا فرض را بر این میگذاریم، کسانیکه از پرستش او خودداری کنند سوختن حقشان است. آیا در اینجا جرم با مجازات همسنگ است؟
آیا منطقی است کسی که تنها یک کار نیک(از دید الله) انجام داده باشد وارد بهشت شود و فردی مشابه با انجام ندادن همان کار نیک در جهنم بسوزد؟
آیا پذیرفتنی است، کسی که به دیگران کمک مینماید ولی وجود الله را باور ندارد و یا خدائی غیر از الله را قبول دارد در جهنم باشد، اما کسیکه بزرگترین جنایات را انجام داده باشد و برای الله شریکی قائل نباشد در بهشت باشد؟:
إِنَّ اللّهَ لاَ يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَن يَشَاءُ وَمَن يُشْرِكْ بِاللّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِيمًا (نساء/48) همانا الله شرک به خودش را نمىبخشد و غير از آن براى هر كه بخواهد مىبخشد و هر كسی که به الله شریک قائل شود به يقين گناه بزرگی با دروغ (شریک برای الله قائل شدن)بدست آورده است.
در این آیه الله می گوید که من همه ی گناهان را می بخشم غیر از شرک، یعنی مال مردم خوردن و جنایت علیه بشریت کردن و ... را هم می بخشد، اما اگر کسی الله را قبول نکرد نمی بخشد!
در اینجا باز مسئله را بر خود سختتر میکنیم؛ آیا منطقی است کسی که یک عمر(مثلا 70 سال) از بندگی الله خودداری کند باید تا ابد بسوزد؟
آیا منطقی است کسی که یک عمر از بندگی و پرستش الله خودداری کند و در آخر عمر لا اله الا الله بگوید وارد بهشت شود:
امام صادق: به مردگان خود لا اله الا الله تلقين كنيد، زيرا همانا كسى كه آخرين سخنش لا اله الا الله باشد، وارد بهشت مى گردد.(کتاب ثواب الاعمال شیخ صدوق)
یعنی هر جنایتکاری که آخرین سنخش لا اله الا الله باشد بهشتی است(مانند صدام حسین)!
پرسش دیگری که به ذهن میرسد این است:
آیا نوزادان و کودکان مسلمان وارد بهشت میشوند؟
نوزادان و کودکان غیر مسلمان چگونه؟
سرنوشت دیوانگان چگونه است؟
کرو لالها چطور؟
کسانی مانند اسکیموها و ساکنان مناطقی که از پیامبران ادعائی ادیان سامی هیچ خبر و اطلاعی ندارند، سرنوشتشان چگونه است؟
چرا الله از انسانها اراده را سلب نموده است؟
البته برخی از مسلمانان این گروه را اهل فتره مینامند و بیان مینمایند که الله برای انان رد قیامت دنیائی دیگر را برگزار مینماید! این گروه برای سخنانشان دلیلی ندارند.
اما آنچه که از برخی از احادیث برمیآید این است: الله به آنان میگوید که وارد جهنم شوید، اگر وارد شدند، فرشتگان الله آنان را میگیرند؛ زیرا به فرمان الله گوش دادند و اگر وارد نشدند، الله خود آنها را وارد جهنم میکند، زیرا به دستور الله گوش ندادند.(مسند امام احمد - ابوسعيد خدری)!!! اما برای این ادعا مستند قرآنی وجود ندارد.
ادامه دارد........
۹ نظر:
در مورد عذاب به نظر من آنقدر ها هم ساده نیست! مثلا در مورد قتل، در قران گفته شده که: - هر کس انسانی را بکشد مانند آن است که همه انسانها را کشته است و هر کس زندگی انسانی را نجات دهد مانند آن است که زندگی همه انسانها را نجات داده است.
یعنی عذاب یک کار را باید با در نظر گرفتن همه جوانب و آسیب های فیزیکی و روحی که به شخصی وارد می شه در نظر گرفت.
به همین دلیل من فکر می کنم این دنیا ظرفیت عذاب واقعی ستم های انسانها نسبت به یکدیگر را نداره، مثلا کسی را که 20 نفر را کشته فقط می شه حداکثر یک بار اعدام کرد.
در مورد گفتن لا اله الا الله ، فکر نمی کنم این عادلانه باشه صرف به زبان آوردن آن باعث رفتن به بهشت بشه و یا نگفتن آن باعث رفتن به جهنم.(اعتقاد و باور قلبی و مستدل هم باید نقشی داشته باشه)
درباره بهشت و جهنم، هم به نظر من حتی بهشتی بودن و تا ابد در بهشت زندگی کردن هم خیلی یکنواخت هست چه برسه به جهنمی بودن.
بقولی(فکر می کنم نقل شده از امام علی) کسانی که خدا را می پرستند سه دسته اند: یک گروه از ترس عذاب جهنم ، گروه دوم به طمع نعمتهای بهشت و گروه سوم هم بدون چشمداشت و آگاهانه.
این از آیات بسیار مفید و خوب قرآنه .
مگر اینگونه نیست که بعد از کشته شدن هابیل از سوی قابیل الله اراده نموده است که؛
مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَتَبْنَا عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا وَلَقَدْ جَاءتْهُمْ رُسُلُنَا بِالبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَلِكَ فِي الأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ (مائده/31) بهمين جهت(کشته شدن هابیل از سوی قابیل) بر بني اسرائيل مقرر داشتيم كه هر كس انساني را بدون ارتكاب قتل يا فساد در روي زمين بكشد چنان است كه گوئي همه انسانها را كشته و هر كس انساني را از مرگ رهائي بخشد چنان است كه گوئي همه مردم را زنده كرده است، و رسولان ما با دلايل روشن بسوي بني اسرائيل آمدند، اما بسياري از آنها، تعدي و اسراف، در روي زمين كردند
پرسش:
چرا موسی بیگناهی را می کشد و پیامبر می گردد؟
(موضوعات بررسی شده-سرنوشت دیگر ملل غیر از نژاد سامی- داستان پیامبران-داستان موسی-تناقض گوئی قرآن در داستان موسی (آدمکشی موسی و فرار او ) )
مراجعه نمائید.
در مورد لا اله الا الله هم می توانید به تناقضات علمی قرآن-تناقضات متنی قرآن)
مراجعه نمائید
استدلالهاتون ضعیفه و خیلی جاها درهم صحبت میکنید. مخالفت کردن راحته، اما شما چرا برای مخاطبینتون راجع به مثلا هدف آفرینش که درش بحث داشتین صحبت نمیکنید؟ فرض کنید الان ما قبول کردیم که هدف از آفرینش عبادت نیست( به معنی عبادت هم خواهشا دقت کنید)هدف از آفرینش چیه؟
ضمنا شما چجوری دقیقا نتیجه گرفتید که اگه طرف مال مردم خور یا جانی و... باشه ولی مشرک نباشه خدا میبخشتش؟ دقیقا برای این که یه همچین شبهه ای به وجود نیاد گفته شده "لمن یشاء". اگه بقیه قرآن رو مطالعه کنین متوجه میشین که اینها کیان.(یعنی برحسب اعمالشون و یا شفاعت که اینا هم جای بحث داره.)
افرینش دبدین معنا که موجودی ذی شعور و دارای قدرت مطلق بیاد انسان را از هیچ و با کن فیکون گفتن خلق کند وجود خارجی ندارد که هدفی پشتش نهفته باشد، اصولا نظریهی خلقت از بیخ دارای اشکال است.
شما از کجای قران این مطلب را استخراج کرده اید که یک جانی خلافکار در هنگام مرگ با گفتن یک جمله لا اله الا الله به بهشت میرود وهمه گناهانش بخشوده میشود پس ایه مشهور ومن یعمل مثقال ذره خیرا یره و....ویا ایات مشابه دیگر چه انجا که لقمان به پسرش میگوید اگر عملت به اندازه خردلی در دل صخره ای پنهان باشد خداوند انرا به حساب میاورد وصدها ایه مشابه دیگر لطفا اگر هدف نقد وبررسی قران است از احادیث مثال نیاورید چرا که اعتقاد بر این است که قران کلام خداست وصحت ان از سوی خداوند تضمین شده اما احادیث ساخته بشر است ود خصوص صحت ان تضمینی وجود ندارد
اینکه خداوند فرموده که من انس وجن را برای بندگی افریدم چه منافاتی با واقعیت داردخدائی وجود دارد که به علت عظمت وبزرگی بی اندازه بشر با توانای های بسیار محدود خود قادر به درک اونیست به مانند اینکه مثلا دو مورچه بخواهند در باره یک انسان وتوانائی های او اظهار نظر کنندواما اگر افریده های اطراف با دقت مورد بررسی قرار گیردیک فکرسالم وبی غرض به سرعت به وجود اندیشه ای محکم واستواروقدرتمند در پس این همه افریده پی خواهد برد نکته مهم واساسی وابتدایی که در قران بدان پرداخته شده کلمه ظلم است وظلم در اصل از مفهوم تاریکی سرچشمه میگیرد وظالم که اسم فاعل است یعنی قرار دهنده حقیقت در تاریکی که دیده نشود پس انکه میخواهد خدا را ببیند خود بزرگ بین است وبه گفته قران استکبار دارد اما جاهل است چون ذره ای بی مقدار در قیاس با کهکشانها وکائنات میخواهد با ان توان ناچیز خود خالق کائنات را ببیند وچون این اختلاف بزرگ خالق ومخلوق را نمیتواند درک کند واز طرفی میخواهد در انجام هر کاری ازاد باشد به تحریک دشمنش شیطان میخواهد حقیقت هستی را انکار کند یعنی ظالم باشد به عبارت دیگر حقیقت را در تاریکی قرار دهد که دیده نشود وانگاه که حقیقت را به زعم خود پوشاند به بیان قران کافر میشود یعنی حقیقت مسلم را انکار میکندعمده ایات قران به مخلوقات افریده شده در اسمان وزمین میپردازد واز چگونگی خلقتهای متفاوت انان تا بلکه اندیشه انسان را به این نکته معطوف دارد که این همه تفاوت واختلاف را لزوما تصمیم گیرنده ذی نفوذی باید باشد نکته دیگر اینکه این ذات قدرتمند برای نوع بشر انواع امکانات رایگان را قرار داده ودر عوض از او اقرار به حقیقت وتشکر نعمت را در خواست نموده واگر باور کردند که خدای دانا وتوانایی وجود دارد فرمانش را اجرا کنند چرا که بر اساس انچه که ارزانی ما کرده وبیشتر از این هم در توان او هست که ارزانی کنداوبسیار مهربان است ودر مجازات نیز با اینکه میتواند عجله نمیکند اما نکته مهمتری که بسیاری از ایات قران بدان پرداخته مالکیت خداوند است یعنی او مالک همه موجودات است وهرگونه بخواهد با انان رفتار مینماید وهیچکس او را باز خواست نمیکند شما در قبال خواسته او محکومید وحق هیچگونه دخالتی ندارید چنانکه به هنگام تولد از شما نظر خواهی نمیکند که چه زمانی وکجا وچگونه ودر چه خانواده ای بدنیا بیایی وهمچنین زمان ومکان مرگ ودیگر مواردواما باز ایات بسیاری از قران به معاد وجهان پس از مرگ اشاره دارد واینکه خداوند جهان را بر اساس حق وحساب افریده وهر نیکی با نیکی وهر بدی هم با بدی پاسخ داده مبشود وپاداش وعقاب بر اساس هوس نیست وبی دلیل وبی مورد نیست بنابر این مهربان بودن خداوند وحق خواهی اومستوجب وجود روز رستاخیز است که در انجا حق رابه حقدار بدهد بسیاری از مردمان این دنیا واتفاقات ان را بسیار ظالمانه میبینند پس باید جهان دیگری باشد وهمه به حق خود برسند تا انگاه انسانها بتوانند قضاوت درستی بنمایندانسان بر اساس اختیار محدودی که در این جهان خداوند به اوعطا نموده میتواند خداوقیامت را بدلیل فوق که عرض کردم انکار کند وان را دروغ ومسخره بداند اما قطعا پس از چشیدن عذاب دائمی ودردناک نه میتواند ان رادروغ بپندارد ونه از دردو رنج ان رهایی یابد اگرچه در این باب گفتنیهار بسیار است اما جهت جلوگیری از اطاله کلام به اخرین نکته اشاره میکنم باور به گفته های قران توسط مردمان عصر حاضر باید بسیار راحتراز مردمان هزار سال پیش باشد چرا که وقتی قران از نسخه برداری دقیق اعمال انسان با جزئیات تمام وسپس نمایش دادن ان اعمال به خود انسان سخن میگوید یعنی در واقع از فیلمبرداری اعمال انسان سخن میگوید باور این سخن برای مردمان گذشته باید بسیار از مردمان کنونی سختر وغیر ممکنتر باشد تا مردمان این زمان که انواع دوربینهای فیلمبرداری را دیده ودرک کرده اندویا انجا که خداوند میفرماید نامه اعمال هر انسانی را در گردن او میاندازیم اکنون باورپذیر از گذشته باشد چرا که با یک فلش اکنون میتوان حجمی عظیمی از اطلاعات صوتی وتصویری را بگردن کسی اویخت
واقعا " اگر تو کشورما مردم عادت به کتاب خوانی داشتن ،یاحداقل مجله وروزنامه هارو ورق میزدن دیگه مثل اون دوست عزیزمون نظرات درقوطی نمدادن (منظورم متفکر هست ) دوست گرامی کلا خلقتی ازجانب کسی یا چیزی نبوده که هدفشو بیان کنن ، لطفا تاریخچه پیدایش همه موجوداتو مطالعه کن بعدا صحبت میکنیم
آقیی آرش ایرانی که نام مستعاری دارید ویک باندی هستید که دنبال بهانه هستید چرابرای مقایسه نظرات خود به تفسیر المیزان و نمونه مراجعه نمیکنید تا این همه یاوه گویی نکنید
البته این سایت هدفش فقط انداختن شبهه در دل ها است و هیچ وقت به دلبال این کار نخواهد رفت
عزیزم خلقت تدریجی و نظریه داروین تناقضی با قرآن نداره....
میگن اسلام دین سکس و ... هست من از شما میخوام فقط سه روز بدون این که مسلمان بشید مثل یه مسلمان واقعی طبق سیره پیامبر زندگی کنی مثلا دائم الوضو باشید و همخوابیتون با همسرتان رو مثل سیره پیامبر کنید در حالی که غذا موجود هست مقداری گرسنگی بکشید بعد غذا بخورید و هنوز که کامل سیر نشده اید دیگه نخورید آخه انصافا جانی برای آدم برای سکس های آنچنانی و مست کردن های آنچنانی می مونه
طبق سیره پیامبر حتی زن و شوهر بهتره که به آلت های هم نگاه نکنن چه برسه به اورال سکس و ...
آنال سکس که کلا حرام هست
وجدانا اسلام دین سکس و لذت سکسه؟؟؟
ارسال یک نظر