ناباوران

اسلام آمیزه‌ای است از جنایت، تجاوز و خرافه؛ آنچه که سوداگران دینی آن را معجزه ای الهی می‌ خوانند، خرافاتی بیش نیست. در این دین زن وسیله ای است جنسی در اختیار مرد، مجوز تصاحب زنان کفار نیز در همین راستاست. تاریخ جانیان زیادی را به خود دیده، اما محمد تنها جنایتکاری است که پیروانش طبق سنت او همچنان جنایت و قتل می کنند. در این دین تنها مسلمانان انسان شمرده می‌شوند و دیگران جانور؛ پس با مشعل روشنگری، سایه سنگین، سیاه و تاریک مذهب را که همان اندیشه‌ی ضحاکین مار به دوش است را از میهنمان بر خواهیم چید.

جستجو کردن موضوعات خاص (لطفا کلمات مربوطه را وارد نمائید)

100 مورد از تناقضات و اشتباهات ساختاری قرآن

 بزرگترین تناقض ادیان در این است که اگر خدایشان پدید آورده تمام جهان است، پس آیا منطقی است که خدا به زمینی بسیار کوچک، تا این اندازه ا...

۱۳۸۹ مرداد ۱۸, دوشنبه

جن‌ها: یه دستی به آسمان کشیدیم، نگهبانانش ما رو فراری دادند. (نگاهی طنزآمیز)

جن‌های پیش از پیغمبر اسلام، با رفتن به آسمان آن‌جا را لمس می‌کردند و برمی‌گشتند، به نظر می‌رسد که یک تفریح عادی میان جنیان بود، کسی هم کاری به کار آنها نداشت؛ این تفریح جن‌ها ادامه داشت تا اینکه در حدود 1400 سال پیش، طبق معمول آنها تصمیم گرفتند باز بین خودشان مسابقه‌ی آسمان لمس کنی بگذارند، اما همینکه آنجا رسیدند از داخل آسمان صدای قرآن عجیبی را شنیدند، البته همه‌ی آنها از شنیدن این صدا متحیر شدند، از سوی دیگر بر خلاف همیشه، در آسمان نگهبانانی را یافتند که با شهاب‌سنگ آنها رو دنبال کردند، از آن پس دیگر جنی قادر به لمس آسمان نبود و این مسابقه تمام شد.

البته کاشکی قرآن، جامعه‌ی بشری را از این خبر محیرالعقول بطور کامل آگاه می‌کرد؛ مثلا پاسخ می‌داد که آسمان زبر بود؟ صیقلی بود؟

شفاف بود؟

ولی متأسفانه این کتابی که تمام دانش بشری در آن وجود دارد، انسان را از این موضوع محروم کرده است.

آیه‌ی مربوطه: وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاء فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا) / جن/8) و ما آسمان را لمس نمودیم و آن را پر از نگهبانان توانا و تيرهائی از شهاب سنگ يافتيم.
کل آیات قرآن در این رابطه:

قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِّنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا(جن 1)/بگو به من وحي شده است كه جمعي از «جن» به سخنانم گوش فرا داده‏اند، سپس گفته‏اند: ما قرآن عجيبي شنيده‏ايم!
يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَن نُّشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا/ (جن/2) که به راه راست هدايت مي‏كند، لذا ما به آن ايمان آورده‏ايم، و هرگز احدي را شريك پروردگارمان قرار نمي‏دهيم
وَأَنَّهُ تَعَالَى جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَدًا/ (جن/3) و اينكه بلند است مقام با عظمت پروردگار ما، و او هرگز براي خود همسر و فرزندي انتخاب نكرده است.
وَأَنَّهُ كَانَ يَقُولُ سَفِيهُنَا عَلَى اللَّهِ شَطَطًا /(جن/4) و اينكه سفيهان ما درباره الله سخنان ناروا مي‏گفتند.
وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن تَقُولَ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا(جن/5) /و اينكه ما گمان مي‏كرديم كه انس و جن هرگز دروغ بر خدا نمي‏بندند.
وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِّنَ الْإِنسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِّنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا (جن( 6 /و مردانى از آدميان به مردانى از جن پناه مى‏بردند و بر سركشى آنها مى‏افزودند.
وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا كَمَا ظَنَنتُمْ أَن لَّن يَبْعَثَ اللَّهُ أَحَدًا /(جن/7) و اينكه آنها گمان كردند همانگونه كه شما گمان مي‏كرديد كه خداوند هرگز كسي را (به نبوت) مبعوث نمی کند.
وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاء فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا(جن/8) و ما آسمان را لمس نمودیم و آن را پر از نگهبانان توانا و تيرهائی از شهاب سنگ يافتيم.
وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَن يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَّصَدًا ) جن/9) /و همانا ما می نشستیم که در مکانی که جایگاه نشستن بود و گوش (به حرفهای داخل آسمان) میدادیم اما اكنون هر كس بخواهد استراق سمع كند شهاب سنگي را در كمين خود مي‏يابد.
وَأَنَّا لَا نَدْرِي أَشَرٌّ أُرِيدَ بِمَن فِي الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَدًا (جن 10 /) وما نمى‏دانيم كه آيا براى كسانى كه در زمينند بدى خواسته شده يا پروردگارشان برايشان هدايت‏خواسته است.
وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَلِكَ كُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا(جن 11 /) و از ميان ما برخى درستكارند و برخى غير آن و ما فرقه‏هايى گوناگونيم.
وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن نُّعجِزَ اللَّهَ فِي الْأَرْضِ وَلَن نُّعْجِزَهُ هَرَبًا/ (جن/12) و ما مى‏دانيم كه هرگز نمى‏توانيم در زمين خداى را به ستوه آوريم و هرگز او را با گريز [خود] درمانده نتوانيم كرد.
وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَى آمَنَّا بِهِ فَمَن يُؤْمِن بِرَبِّهِ فَلَا يَخَافُ بَخْسًا وَلَا رَهَقًا/ (جن/13) و ما چون هدايت را شنيديم بدان گرويديم پس كسى كه به پروردگار خود ايمان آورد از كمى [پاداش] و سختى بيم ندارد.
وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُوْلَئِكَ تَحَرَّوْا رَشَدًا ( جن/14) و از ميان ما برخى فرمانبردار و برخى از ما منحرفند پس كسانى كه به فرمانند آنان در جستجوى راه درستند.
وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا (جن/15) /ولى منحرفان هيزم جهنم خواهند بود.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

خانم عزيز لمسنا در اينجا به معني جستجو كردن بكار مي رود نه معني مشهور ان لمس كردن براي اين موضوع مي تواني به تفسير نمونه مراجعه كني وخواهي ديد كه امده" «لَمَسْنَا» از ماده «لمس» مى باشد كه معنى آن معروف است، ولى در اينجا كنايه از طلب و جستجو است (مفردات راغب، تفسير كبير فخر رازى و تفسير قرطبى)." مي بيني كه در تفاسير مهم عربي همچون تفسير كبير فخر رازي وتفسير قرطبي نيز به همين معني تفسير شده خانم محترم اين كه نمي شود توكه فارسي زباني بخواهي بر اساس ترجمه قران ان را نقد كني زيرا كه در هر زباني زير وبم هايي هست كه در ترجمه نارسا خواهدبود مثلا ظرايف اشعار حافظ را هيچ مترجمي نمي تواند ترجمه كرده وبه مخاطب خود برساند بلكه بايد خواننده خود بايد به ان زبان مسلط باشد

Translate

بايگانی وبلاگ