داستان تجاوز جنسی به زنان و دختران مخالف نظام ایدئولژیک حاکم بر کشورمان، داستانی تکراری است؛ از تجاوز آن پاسداری گرفته که بنابه دستور قاضی شرع، قبل از اعدام دختران باکره به آنان تجاوز میکردد؛ تا تجاوزاتی که در زندانهای این رژیم دینی بطور متناوب صورت میگیرد؛ شکی نیست که رسواکردن جنایتکار وظیفهی همه است، اما وظیفهای که بسیار از منتقدان این رژیم از آن غافل گشتهاند، این موضوع میباشد که عقیدهی حاکم بر کشور ما مجوز چنین تجاوزی را به پیروانش میدهند؛ متأسفانه هرگاه منتقدی اقدام به بیان ریشهی این تجاوزات را نمود، با اعتراض تعداد زیادی از مخالفان این رژیم مواجه میگردد، مخالفانی که حاضر نیستند حقیقت این دین را بپذیرند، کسانیکه خود را بین واقعیتهای جهان امروزی و قوانین 1400 سال پیش حاکم بر شبه جزیرهی عربی سردرگم میبینند! بسیاری از مخالفان این رژیم ربط دادن آن را به ایدئولوژی حاکم روا نمیدانند و همواره با بیان اینکه اکنون مصلحت ایجاب میکند که ما ساکت بنشینم، عملا راه را برای اقدامات و جنایتهای بعدی پیروان و مأموران خمینی و خامنهای و خمینی های آینده باز مینمایند، این شیوهای است که قرنهاست ادامه دارد.
کسی از منتقدان مخالف تعقل در بیان عیوب نیست، اما اگر این تعقل باعث کتمان حقیقتی گردد، نه تنها روا نیست؛ بلکه کاری است در راستای تقویت تجاوزکاران. پس:
اندکی به خود بیائیم و لحظهای پردهی تعصب را کنار بزنیم تا واقعیتها را آنگونه که هست ببینیم، نه آنگونه که دوست داریم.
برای دانستن اینکه آیا اسلام مجوز تجاوز جنسی به زنان و دختران دگراندیش را میدهد یا نه، اینجا را کلیک نمائید.
.
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر