به عنوان مثال:
آقای الف فرد ملاکی (زمین داری)است ودارای 9000 مترمربع زمین کشاورزی است که آنها را به اجاره داده است و یک باب خانه مسکونی دارد که در آن زندگی میکند. قیمت زمینی که بر روی آن خانه احداث کرده است به ازای هرمتر مربع پنج میلیون ریال است و قیمت ساختمان با توجه به تاریخ پایان کار آن و عمر مفید ساختمان به ازای هرمترمربع دو میلیون ریال می باشد . خانه مذکور دارای 180 مترمربع زیر بنا و 300 مترمربع زمین است . در ضمن آقای الف دارای یک همسر و چهار فرزند (دو دختر و دوپسر) و پدر و مادر و یک برادر است. اگر این فرد بمیرد و چند دقیقه بعد پدر و مادرش هم به دنبال وی از دنیا بروند . سهم الارث هریک از اعضای خانواده بدین شرح است:
یک سوم کل اموال (یک ششم سهم پدر و یک ششم سهم مادر آقای الف ) به برادرش می رسد معادل سه هزار مترمربع از زمین های کشاورزی و 120.000.000 ریال از قیمت خانه و 500.000.000 ریال از قیمت زمینی که خانه در آن احداث شده است.
فقط یک هشتم قیمت خانهای که در آن زندگی میکند به همسرش می رسد برابر با 45.000.000 ریال از قیمت خانه احداثی .
باقیمانده نیز به نسبت پسر دو برابر دختر بین فرزندانش تقسیم می شود که سهم هر دختر می شود 32.500.000 ریال از قیمت خانه و 166.666.667 ریال از قیمت زمین خانه و یک هزار متر از زمین های کشاورزی و سهم هر پسر مساوی است با دوهزار مترمربع از زمین کشاورزی و 65.000.000 ریال از قیمت خانه و 333.333.334 ریال هم از قیمت زمینی که خانه در آن احداث گردیده است .
لطف اسلام در حق یتیمان را ملاحظه بفرمایید. اول ، ظلمی که در حق همسر اقای الف نموده و او را از کلیه زمین های کشاورزی محروم نموده است. در ضمن همسر آقای الف حتی از خانه ای که در آن زندگی کرده و شاید هم مثلاً قسمتی از پول ساخت و خرید آن را نیز خود پرداخته است محروم می شود و صرفاٌ و فقط یک هشتم از قیمت اعیانی (ساختمان بدون زمين )(1) را می برد .
حتی حق تصمیم گیری در خصوص ماترک مرحوم را نیز ندارد . بدین معنی که اگر برادر مرحوم تقاضای فروش آن را بنماید همه وراث یا باید سهم وی را خریداری کنند و یا این که به فروش کل ماترک و جدا کردن سهم هر نفر رضایت دهند .
دوم، ظلمی که در حق فرزندان نموده و سهم آنها کمتر از سهم پدر بزرگ و مادربزرگشان یا به عبارت بهتر کمتر از عمویشان است .
و سوم، در بین فرزندان هم فرزندان ذکور را برتر از فرزند اناث قرارداده و پسران دو برابر دختران ارث می برند.
پرسشی که به ذهن میرسد این است که چرا باید اموال مرحوم به پدر و مادری که آرد خود را بیختهاند و الک خود را آویخته بیش از آن چیزی که در سهم فرزندان وی قرار می گیرد ، برسد ؟ و جالبتر این که اگر این پدر و مادر از دنیا بروند آن فرزندانی که زندهاند از این پدر و مادر ارث می برند نه فرزندزادگانی که اموال این پدربزرگ و مادربزرگ از ناحیه پدر آنان است .
هنگامی که در این خصوص از مراجع محترم علت را میپرسیم که چرا الله چنین حکمی صادر نموده است در پاسخ میگویند الله که نگفته بر خلاف آن توافق نکنید یعنی هرکس میتواند در زمان حیات خودش اموالش را به هرکس خواست منتقل نماید. دیگر در این مورد اشکالی به وجود نمی آید حال آن که شایان ذکر است اگر فرد اموالش را انتقال داد و بعد پشیمان شد چه باید بکند؟ یا اگر انتقال داد و بعد به آن اموال نیاز پیدا کرد چه راهی را در پیش بگیرد؟ و اصولاً چرا خدایی که خالق مطلق جهان محسوب میشود و از آینده و گذشته همه با خبر است و خود این دفتر زندگی انسانها را ورق میزند حکمی صادر کند که بعد بندگان درگاهش ناچار به دور زدن قانون صادره الله باشند ؟
=========================================
(1) مستحدثات در زمين مانند ابنيه، درختان، چاه و ...
۱۱ نظر:
خیرخواه می گوید:
خوب شوهر هم مانند زن ارثش بهمین ترتیب از میراث خویشاوندان نسبی کمتر است زیرا زن و شوهر با یک طلاق ساده از هم جدا شده و هر یک براه خود می روند ولی پدر و مادر و فرزند و نوه تا ابد خویشاوند باقی می مانند.
ثانیا اگر در آن فرض غیر معمول شما اگر یک دقیقه بعد برادر شخص متوفی هم بمیرد دوباره همه اموال او به یتیمان می رسد (بی حساب شدیم)
علت ارث بردن پدربزرگ و مادربزرگ اینست که پس از مرگ پدر پدربزرگ ولی قهری و قیم و صاحب اختیار نوه هاست. ضمنا اینکه اسلام در ۱۴۰۰ سال پیش که حتی برای زن حق حیات و انتخاب شوهر قایل نبودند حق ارث متناسب با هزینه زندگی اش (زیرا زن وظیفه نفقه دادن ندارد) قایل شده است واقعا جای تقدیر و تعجب دارد.
میخواستم به این خیرخواه آخوند عرب زاده بگویم که اسلام برای عربهای وحشی انسهانهای اولیه یک معجزه بوده ونه برای قوم پارس که 2000 سال پیش فرمانده نیروی دریایی وسرداران ارتش آن خانمهابوده اندوکورش مادرآن سال گفته بود دستمزدکارگر راهمان روزبایدپرداخت وبعدسلمان پارسی به محمدگفت وواون هم تقلیدگردوگفت بابدست برداردنبه اسلام رفته بالاوفقط بیسوادهافعلن به کونش چسبیدن
«علت ارث بردن پدربزرگ و مادربزرگ اینست که پس از مرگ پدر پدربزرگ ولی قهری و قیم و صاحب اختیار نوه هاست.»
آیا میپذیرید که هیچ ابولبشری چون مادر دلسوز و مهرورز به کودک نیست (این در مورد اکثریت مادران صدق میکند و منظورم از اکثریت بالای ۹۵ در صد است)، چطور پس از ۹ ماه رنج و بوجود آمدن محصول، اسلام اختیار جگرگوشهی مادر را به پدر بزرگ میدهد؟ چه توجیهی دارد؟ پول را به خود مادر بدهد وی بلد با همراهی پدر و مادر خودش از از کودک خود مواظبت کند. این در واقع یکی از مشکلات امروزهی ایران است که پدربزرگها و خانوادهی شوهر در گذشته، براحتی در کار مادر دخالتهای زیادی میکنند. اگر گسترده نیست به خاطر لطف و مهر ذاتی ایرانیان است که میدانند، مادر باید صاحب اختیار فرزند باشد. همین الان هم این قانون مشکلاتی آفریده است و مورد سو استفادهی برخی خانوادههای پدری قرار گرفته.
خیرخواه می گوید:
علت سرپرستی پدربزرگ آنست که عموما زنها پس از مرگ شوهر در معرض ازدواج هستند و آنگاه تکلیف یتیمان در زیر دست شوهر مادر نامعلوم خواهد بود.
این هم در جواب آن ناشناس بی ادب و در عین حال بی سواد:
در امپراطوری ساسانی (معاصر با ظهور اسلام در حجاز) زن شخصیت حقوقی نداشت و فرد محسوب نمی شد.
به موجب متون زرتشتی ساسانی و به ویژه «ماتیگان هزار دادستان»، زنان اموال و مایملک مرد دانسته میشدهاند و بهایی معین داشتهاند. بهایی که معمولاً برابر با قیمت یک مرد برده، یعنی در حدود ۲۰۰۰ سکه نقره بوده است. این نکته همچنین از نخستین شواهد پیدایی بردهداری در ایران عصر ساسانی حکایت میکند (بنگرید به مدخل «برده و بردهداری» Barda and Bardadari در دانشنامه ایرانیکا)
شریعت زرتشت تعددزوجات واختیار کردن همخوابگان و کنیزکان مجاز شمرده می شد
همچنین زنان در زمان قاعدگی و یا تولد فرزند مرده محکوم به تحمل حبس می شدند.
جناب خیرخواه!
اگر عمو ی بچه هم بمیرد، اموال نامبرده به فرزندان وی تعلق می گیرد نه به بچه های برادرش! یعنی اموال بردارش هم بجای اینکه نصیب فرزندان برادرش گردد به بچه های او تعلق میگیرد.
در مورد زن هم باید خدمتتان عرض کنم: اگر زن بمیرد، مرد از تمام دارائی او به میزان ربع و نصف ارث می برد؛ ولی اگر مرد بمیرد، زن تنها از اعیان و اشجار زمین ارث می برد، نه از خود زمین؛ در حالیکه مرد از تمام دارائی زنش ارث می برد، آن هم به میزان یک هشتم و یک چهارم(دقیقا نصف حالت مشابه برای زن)
ایا این ستی آشکار نیست؟
خیرخواه:
نه خیر در فرض عجیب و غریب شما عموجان فرزند ندارد!
ضمنا ارث بردن شوهر از عرصه و اعیانی بعلت حضانت قهری فرزندان است که بر عهده پدر است وگرنه بنابر رابطه غیر خونی زن و شوهر / او هم از زن ارث زیادی نمی برد.
خیرخواه مغلطه نکن!
اولا در قیاس ارتباط نسبی، نسبت سهم جه کم باشه چه زیاد بالاخره مرد بیشتر از زن سهم می بره زیر سبیلی رد نکن: "او هم از زن ارث زیادی نمی برد"! در ثانی گفتی: "اینکه اسلام در ۱۴۰۰ سال پیش که حتی برای زن حق حیات و انتخاب شوهر قایل نبودند حق ارث متناسب با هزینه زندگی اش (زیرا زن وظیفه نفقه دادن ندارد) قایل شده است واقعا جای تقدیر و تعجب دارد" اولا تعصب رو کنار بذار یه کم برو تاریخ اجتماعی عربستان پیش اسلام و مناسبات و آزادی های زنان رو بخون و تغییر وضع زتدگی شون رو و از دست دادن آزادی هاشون رو با احکام الله بعد از اسلام مقایسه کن آخه کدوم ...ی محمد رو انتخاب کرد؟ خدیجه هم قدرت داشت و عزت هم ثروت خودش هم محمد رو که یه پادوی فقیرش بود به همسری انتخاب کرد و ازش خواستگاری کرد تازه این یه نمونه اش بود ام قرفه زن شریف و مکرمه ی عرب هم نمونه ی دیگرش بود (که وحشی های مسلمون به سرکردگی زید بن حارثه به جرم دفاعش از قبیلش با طناب و شتر از وسط جرش دادند!) زن می تونست چند تا شوهر داشته باشه و ووو پس ...س نگو!
اون مادیگان هزاردادستان رو هم آخوندای زردشتی نوشتن یعنی قوانین دینی اون جاکش ها بوده نه قوانین و عرفی که بین مردم نواحی مختلف ایران جاری بوده
مردم ایران قوم یکدست نبودند بلخی و سغدی و ختنی و خوارزمی و تخاری و پارتی و آتروپاتکانی و هیرکانی و سکستانی و زرنگی و پارسی و گرجی و مادی و سوریانی و آشوری و .... که هرکدوم آیین خودشون و مذهب و عرف و سنتهای خودشون رو داشتند و به اون ها عمل می کردند تازه معلوم نیست که منابع قانون رسمی دولتی چه بوده هیج سندی نیست
در ثانی گفتی که: "علت سرپرستی پدربزرگ آنست که عموما زنها پس از مرگ شوهر در معرض ازدواج هستند و آنگاه تکلیف یتیمان در زیر دست شوهر مادر نامعلوم خواهد بود.
"
الله گوه زیادی خورده که نظر بچه ها را به حساب نیاورده که بابا می خوای پهلوی مادرت زندگی کنی یا بابابزرگ سیگاری عاروقی تریاکی ات؟ درثانی الله کودن و شهوتی عرب زن رو فقط در قید مرد و بنده ی شوهرش معنی می کنه که تا شوهرش مرد حتما یه شوهر دیگه می کنه بلکه نخواد تا آخر عمرش شوهر کنه و کار کنه و خودش و بچه هاش رو اداره کنه و براشون تصمیم بگیره؛ بلکه یه مرد مهربان و صبور و آدم گیر بیاره که توی کار مادر و بچه هاش دخالت نکنه و زور نگه تا بچه هاش زجر نکشن!
این معیارهای عهد حجری-قبیله ای الله به درد همون جامعه ی عربی نبوی می خوره نه جامعه ی پیشرفته ی امروز
امروز زن مثل یه مرد توی جامعه نقش داره شغل داره بها داره و گلیمش رو از آب می کشه
استدلال شما ابله ها برای نصف بودن ارث سهم زن اینه که اون شوهر می کنه و مهریه و نفقه می گیره اما در جامعه ی سالم امروزی (ایران رو نمی گم) زن نه مهریه می گیره نه نفقه و هم زن و هم مرد کار می کنند و وفتی هم که کارشون به جدایی بکشه اموالی که قبل از ازدواج داشتند در تملکشون می مونه و هرچه بعد از ازدواج در خانواده بدست آوردند نصف می شه
و هرکس بعد از کسر مالیات ناچیز دولت حق تصمیم گیری برای تقسیم توزیع اموالش رو به هرکی که بخواد بعد از مرگش داره! عقلت رو قاضی کن کدوم به عدالت نزدیکتره؟
در ثانی گفتی که: "علت سرپرستی پدربزرگ آنست که عموما زنها پس از مرگ شوهر در معرض ازدواج هستند و آنگاه تکلیف یتیمان در زیر دست شوهر مادر نامعلوم خواهد بود.
"
الله گوه زیادی خورده که نظر بچه ها را به حساب نیاورده که بابا می خوای پهلوی مادرت زندگی کنی یا بابابزرگ سیگاری عاروقی تریاکی ات؟ درثانی الله کودن و شهوتی عرب زن رو فقط در قید مرد و بنده ی شوهرش معنی می کنه که تا شوهرش مرد حتما یه شوهر دیگه می کنه بلکه نخواد تا آخر عمرش شوهر کنه و کار کنه و خودش و بچه هاش رو اداره کنه و براشون تصمیم بگیره؛ بلکه یه مرد مهربان و صبور و آدم گیر بیاره که توی کار مادر و بچه هاش دخالت نکنه و زور نگه تا بچه هاش زجر نکشن!
این معیارهای عهد حجری-قبیله ای الله به درد همون جامعه ی عربی نبوی می خوره نه جامعه ی پیشرفته ی امروز
امروز زن مثل یه مرد توی جامعه نقش داره شغل داره بها داره و گلیمش رو از آب می کشه
استدلال شما ابله ها برای نصف بودن ارث سهم زن اینه که اون شوهر می کنه و مهریه و نفقه می گیره اما در جامعه ی سالم امروزی (ایران رو نمی گم) زن نه مهریه می گیره نه نفقه و هم زن و هم مرد کار می کنند و وفتی هم که کارشون به جدایی بکشه اموالی که قبل از ازدواج داشتند در تملکشون می مونه و هرچه بعد از ازدواج در خانواده بدست آوردند نصف می شه
و هرکس بعد از کسر مالیات ناچیز دولت حق تصمیم گیری برای تقسیم توزیع اموالش رو به هرکی که بخواد بعد از مرگش داره! عقلت رو قاضی کن کدوم به عدالت نزدیکتره؟
از دوستان نظر دهندهای که مایلند نظراتشان منتشر گردد خواهش میکنم از کاربرد الفاظ زننده خودداری نمایند.
آقای دشمن الله وعرب،شمایک فردکاملاتندرو ومتعصب هستین. چرانظرمیدین.
ارسال یک نظر