ناباوران

اسلام آمیزه‌ای است از جنایت، تجاوز و خرافه؛ آنچه که سوداگران دینی آن را معجزه ای الهی می‌ خوانند، خرافاتی بیش نیست. در این دین زن وسیله ای است جنسی در اختیار مرد، مجوز تصاحب زنان کفار نیز در همین راستاست. تاریخ جانیان زیادی را به خود دیده، اما محمد تنها جنایتکاری است که پیروانش طبق سنت او همچنان جنایت و قتل می کنند. در این دین تنها مسلمانان انسان شمرده می‌شوند و دیگران جانور؛ پس با مشعل روشنگری، سایه سنگین، سیاه و تاریک مذهب را که همان اندیشه‌ی ضحاکین مار به دوش است را از میهنمان بر خواهیم چید.

جستجو کردن موضوعات خاص (لطفا کلمات مربوطه را وارد نمائید)

100 مورد از تناقضات و اشتباهات ساختاری قرآن

 بزرگترین تناقض ادیان در این است که اگر خدایشان پدید آورده تمام جهان است، پس آیا منطقی است که خدا به زمینی بسیار کوچک، تا این اندازه ا...

۱۳۸۹ مرداد ۲۷, چهارشنبه

ستارگان در پائین ترین لایه‌ی جو زمین قرار دارند!


قرآن: ستارگان را زنیت آسمان دنیا (پائین‌ترین آسمان) قرار دادیم:

فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاء أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ )فصلت/12) در اين هنگام آنها را به صورت هفت آسمان در دو روز آفريد، و آنچه را مي‏خواست در هر آسماني مقدر فرمود، و آسمان دنیا(پائین ترین آسمان) را با چراغهائی زينت بخشيديم و (با شهاب‌ها) از استراق سمع شياطين حفظ كرديم، اين است تقدير الله دانا(1).

قرآن در اینجا بیان می نماید که تنها یکی از این 7 طبقه را با ستارگان آرایش کرده و زینت بخشیدیم. و این بدان معناست که سایر طبقات آسمان خالی از ستاره پس در این دنیا(جهان) نیستند.

الله پرستان مدعی دانش: منظور هفت طبقه‌ی آسمان، هفت لایه‌ی جو زمین است(2).

نتیجه: تمامی ستارگان در لایه‌ی زیرین جو زمین قرار دارند.

==============================================

(ا)

(2)

جـو

جو اوليه و جو کنونی ـــ طبقات جو ـــ ارتباط ميان جو و زمين

« و در زمين از بالای آن (از سطح آن) کوهها قرار داد، و درون آن را شايان نمود، و منابع و ثروتهای آن را در چهار روز (دوره) تعيين نمود. چيزيکه برای همه نيازمندان به آن بطور مساوی می رسد ـــ سپس به جو پرداخت که در آن زمان دود بود. به آن و به زمين گفت: خواسته يا ناخواسته با هم همکاری دوجانبه کنيد. گفتند: ما خواست ترا پيروی می کنيم. به اين ترتيب آنها را در دو روز (يا دو دوره) هفت جو نمود و به هر يک کار خاص آنرا وحی نمود». فصلت:10 ــ 12 «آن خدائيکه هفت طبقه (هفت لايه) جو روی همديگر را آفريد».

واژه «سَماء» در اصل به معنی: "چيزی است که در بالا قرار گرفته (بالای سر قرار گرفته)، و به بالای هر چيزی سماء آن گفته می شود". و در معنی دوم خود از جمله به: سقف و آنچه در تصوير می بينيم اطلاق میشود.و در آيات به معنی «جو» بکار گرفته شده است. و «طباق»: بمعنی طبقه طبقه روی همديگر است.

(واژه یوم در آیه احتمالاً به معنی زمان و دوره و مرحله بکار گرفته شده است. و اگر به معنی روز بکار گرفته شده باشد، در آن صورت معادل 1000 سال خواهد بود. این موضوع در آیه 47 سوره حج آمده است).

نکات آيات:

1ـــ جو در آغاز خود دودی بوده و در دو روز (يا دو مرحله) به شکل کنونی خود درآمده. 2ـــ جو هفت طبقه (هفت لايه) روی همديگر است که هر کدام وظيفه خود را دارد. 3ـــ جو و زمين با هم همکاری دوجانبه می کنند. (در رابطه با مطالب ديگر آيه در بخشهای مربوط بخود آنها صحبت شده).

1ـــ جو در آغاز خود دودی بوده و در دو روز (يا دو مرحله) به شکل کنونی خود درآمده است:

روز اول يا مرحله اول جو:

کره زمين هنگام پيدايش خود مذاب بوده و رفته رفته سرد شده و سطح آن منجمد شده ولی در ابتدا ضخامت قشر سطح آن کم بوده، به اين خاطر فعل و انفعالات درونی زمين ميليونها آتشفشان ايجاد و فعال کرده بوده است. و فعال بودن ميليونها آتشفشان نيز جو زمين را پر از دود و دودی می کرده است. با گذشت زمان و سردتر شدن زمين و ضخيم تر شدن قشر سطح زمين از آتشفشانها کاسته و کاسته شده است. و فعاليتها شديد خورشيدی بخش عمده ای از آن دودها را سوزانده و از محدوده زمين خارج کرده است.

روز دوم (يا مرحله دوم) جو:

در جای آن دودها و گـازهـای کـيـهـانی مرحله اول، يک جو دومی درست شد که از خود زمين می آمد، (چنانکه آيه مطرح می کند که زمين و جو قرار شده بوده که با هم همکاری کنند). در مرحله دوم جو فعاليتهای آتـشـفـشـانی شـديـد رخ می دهد و زمين اندازه های زيادی از گازها از جـمـلـه: نيتروژن، امونياک، دی اکسيد کربن، متان و همينطور بخار آب را بيرون می ريزد. وقـتی دمای حرارت کاهش پيدا می کند بخار آب متراکم می شود، ابر درست می کند و باران می بارد و درياچه و دريای اوليه ايجاد می شود. در عمق بيش از 10 متری آن آبها (يعنی پائـيـنترين عمق برای نفوذ اشعه خطرناک مـاوراء بنـفـش) گياهان نخستين می رويند. گـياهان در عمل فـتـوسـنـتـز اکـسيژن به هـوا پس می دهـنـد. در جو مولکولهای اکسيژن (O2) بوسيله اشعه فـوق بـنـفـش تجزيه شده و به اتمهای ساده تبديل شده (O) و برخی از اين اتمها با مـولکولهای اکسـيژن ترکيب می شوند و ازون (O3) را تشکـيـل می دهند. و به اين ترتيب جـو شکل می گيرد.

2ـــ جو هفت طبقه (هفت لايه) روی همديگر است که هر کدام وظيفه خود را دارد:

جو زمين از جنبه های گوناگون به طبقات گوناگون تقسيم می شود. مثلاً از نظر گرما آنرا به پنج طبقه تقسيم می کنند. قرآن آنرا از نظر کار و وظيفه به هفت طبقه تقسيم می کند. تقسيم بندی مورد نظر قرآن می تواند بترتيب زير باشد:

1) تروپوسفر ( تروپو بمعنی متغير است و اسفر بمعنی گرد و دايره و منطقه): اين طبقه طبقه آب و هواست. ابر، باد، رعد، برق، باران، برف، مه و طوفان در اين طبقه است.

2) استراتوسفر: طبقه ای است آرام و تهی از بخار آب و طوفان و دگرگونيها، و بدليل خشکی آن معمولا ابر در آن درست نمی شود، از گسترش يافتن و پخش شدن طوفانها در تروپوسفر جلوگيری می کند و برای پرواز هواپيماها مناسب است.

3) ازونسفر: طبقه گاز ازن. اين گاز نود و نه درصد از اشعه ماوراء بنفش که از خورشيد میآيد و برای زندگان در روی زمين خطرناک و کشنده است را می مکد.

4) مزوسفر: در اين طبقه اجرام آسمانی که از فضا می آيند بدليل داشتن سرعت بسيار در اصطکاک با جو داغ شده و می سوزند و خاکستر آنها به زمين می رسد. اگر بزرگ باشند فرصت نمی کنند کاملاً بسوزند و خاکستر شوند به اين خاطر بخشی از آنها تا زمين رسيده و بر زمين سقوط می کنند.

5) يونوسفر: در خود به سه طبقه تقسيم میشود و مسئوليت انعکاس امواج را دارد هم امواجی که از زمين می آيند و هم امواجی که از خورشيد می آيند. همينطور اشعه خطرناک ايکس و بخشی از اشعه ماوراء بنفش قوی را می مکد.

6) ترموسفر: اشعه قوی ماوراء بنفش (که XUV يا EUV ناميده می شود) را می مکد. و در اين طبقه ذرات هوا بار دار می شوند (بار الکتريکی می گيرند).

7) اکسوسفر: ذرات در اين طبقه نسبت به طبقات پائينی خيلی کم است و اين امکان حرکت سريع به آنها میدهد و اين بنوبه خود امکان بيرون رفتن از جاذبه زمين به برخی از آنها می دهد. و بيرون رفتن ذرات از زمين نيز برای کم شدن از حجم و وزن زمين ضروری است. در اين طبقه ماهواره هائی نيز گردش می کنند.

3ـــ جو و زمين با هم همکاری دوجانبه می کنند:

اگر نسبت دی اکسيد کربن در هوا زياد شود بخش زيادی آن خود را در سطح آبها و در آب باران حل می کند واکسیژن ضعيف درست می کـند. وقتی باران می بارد و رودخانه راه می اندازد، اکسيژنِ کوههای زمين را تحليل می برد. و دی اکسيد کربن در آب به بی کربنات تبديل می شود کـه دسـت آخر به دريا برده می شود.

ــــ دامها گاز متان توليد می کنند و به جو می دهند. شاليزارها نيز گاز متان به جو پس می دهند.

دشت نواحی قطبی دی اکسيد کربن (co2) از جو می گيرد و متان و دی اکسيد کربن (co2) را به آن پس می دهد.

ــــ در نورِ روز درختان دی اکسيد کربن (co2) از جو میگيرند و اکسيژن و به جو پس می دهند. و در شب گياهان اکسيژن مصرف می کنند و دی اکـسـيد کربن (co2) پس می دهـنـد. هـمـيـنـطـور وقـتی گـياهان بخشی از خود را می ميرانند دی اکسيد کربن(co2) استفاده می کنند که اين دی اکسيد کربن وقـتی گياهان می پوسند از آنـهـا آزاد می شود

ــــ از جمله حيوانات و انسانها از جو اکسيژن می گيرند و دی اکسيد کربن (co2) به آن پس می دهـند.

درياها اندازه های زيادی دی اکسيد کربن (co2) را از جو می مکند و بخار آب و بخشی از آن دی اکسيد کربن را در نواحی استوائی به جو پس می دهند.

ماه و خورشيد در طبقات جو و بيرون از آن

« آيا نمی بينيد خدا چگونه هفت (لايه) جو روی را همديگر آفريد، و ماه را در آنها تابشی گردانيد و خورشيد را چراغی روشنگر».

(در ابتدای اين بخش با معنی و کاربردهای واژه سماء آشنا شديم. سبع سماوات در اين آيه بمعنی طبقات جو است. «طِباق» بمعنی: بصورت طبقه طبقه روی همديگر بودن است ـــ « نور» بمعنی: تابش و روشنائی بازتابی است ـــ و « سِراج » بمعنی: چراغ روشنگر).

آيه 16 می گويد: و ماه را در آنها (يعنی در طبقات جو) تابشی گردانيد و خورشيد را چراغی روشنگر، اين به اين معنی است که ماه بيرون از طبقات جو تابنده نيست و خورشيد نيز بيرون از طبقات جو چراغی روشنگر نيست:

همانگونه که آيه میگويد، ماه در طبقات جو بدليل بازتاب نور آن توسط ذرات گاز و بخار و خاک و غيره تابش دارد و تابان است. ولی بيرون از طبقات جو ماه تابنده نيست و فضا تاريک و سياه است، چون چيزی وجود ندارد که نور آنرا بازتاب بدهد. و ما فقط خودِ ماه را می توانيم ببينيم.

همينطور خورشيد نيز چنانکه آيه می گويد در طبقات جو بدليل بازتاب پرتو آن در ذرات گاز و بخار و خاک و غيره چراغی روشنگر است و فضای طبقات جو را روشن می کند، ولی بيرون از طبقات جو خورشيد چراغی روشنگر نيست و جائی را روشن نمی کند و فضا تاريک و سياه است، چون چيزی وجود ندارد که نور آنرا بازتاب بدهد. شب هنگام نيز پرتو خورشيد در فضای بالاتر از طبقات جو وجود دارد ولی فضا را روشن نمی کند.

سـقـف بـودن جـو

« و جو را سقـفی حـفـظ کننده قـرار داديم»!

نکته آيـه: جو مانند سقف حفظ کننده درست شده:

ـــ هميشه از طرف فضا سنگهای آسمانی بطرف زمين می آيـد، جو آنها را می سوزاند، و آنها ضمن چند ثانيه درخشيدن به پودر تبديل می شوند و کم کم بدون اينکه ديده شوند به زمين می ريزند.

ـــ جو امواج راديوئی را بطرف زمين برمی گرداند.

ـــ خورشيد انواع واقسام امواج و انرژی از خود ساطع می کـند. قـشر گاز اُزون جو که در ارتفاع ميان 30000 تا 40000 متر قـرار دارد، از به زمين رسيدن اشعه ماوراء بـنـفـش کـه می تواند خيلی ازموجودات زنده را بکشد جلوگيری می کند.

ـــ قشر جو مانع از بيرون رفتن بخار آب می شود.

ـــ قـشـر دی اکسيد جو گرمای زمين را در جو زمين نگه می دارد و فـقـط قسمت ناچيزی از گرما از آن به خارج از جو نفوذ می کند. در صورت نبود ايـن قـشر گرما از محدوده زمين خارج می شود و جو زمين 50 درجه سردتر از آنچه هـست می شود. به اين ترتيب جو مانند يک سقـف ما را حفـظ می کند.


۷ نظر:

ناشناس گفت...

سلام
اگر نگاهی به مطالب جدید نجوم بیاندازید میبینید نظریه آسمانهای موازی چندین سال پیش مطرح شده و الان هم در حال تحقیق هست اما تعدادش ذکر نشده. اگر به عکسهای کهکشانها نگاه کنید میبینید شبیه یک دیسک هستند که در وسط ضخیم تر می باشند یعنی اینکه بقیه کائنات نیز باید یجورایی پر باشه. پس ممکن هست نظر قران درست باشه.

داود یاغچی گفت...

دوست عزیز
تمام مطالبی را که مطرح فرموده اید تعدادی از آنها به اثبات رسیده و تعدادی به صورت فرضیه مطرح می شوند.
اما یک مطلب است که به طور کامل به اثبات رسیده و بیان آن نیازی به مطالب پیچیده علمی ندارد و آن انعکاسی بودن نور ماه است. توجه دارید که برای اولین بار مرحوم گالیله با کمک تلسکوپ اختراعی خودش این مطلب را کشف کرد.
حال سئوال من از شما که اعلام نموده اید اگر کسی یک مطلب علمی اثبات شده در قرآن نشان دهد من مسلمان می شوم اینست که همین آیه ای را که عنوان نموده اید که گفته (...و ما ماه را نور و خورشید را چراغ آفریدیم...)چگونه توجیه می فرمایید؟ چگونه ممکن است چند صد سال قبل از گالیله بدون استفاده از تلسکوپ در جایی مثل عربستان یک چنین مطلب علمی را به این صراحت بیان کرده باشد؟ آیا این نشاندهنده این مطلب نیست که این کتاب فراتر از فهم بشر تدوین یافته؟
امیدوارم جواب مستدل از جانب شما دریافت نمایم.
با ارادت
داود یاغچی

ناشناس گفت...

خیرخواه می گوید:
اگر می خواهی در گمراهی خودت غرقه شوی مختاری و لیکن اگر طالب هدایتی دست به دامان اهل بیت شو که هر چه از حقایق و هدایت بخواهی همانجاست و بس
روایت است که آسمان اول در میان آسمان دوم همچون حلقه ای است در بیابان همینطور تا آسمان هفتم

الياس پهلوان گفت...

سلام
این خوبه که نظرات مخالفین اسلام بیان بشه. در سستی بعضی نظرات همین بس که توجه نشده که یک فرد عامی و بی سواد چگونه می‌توانسته این‌همه مطلب از حال و گذشته و آینده را بیان کند؟ از گذشته‌ی آن روزگار چه اطلاعی داشته که به این خوبی ترسیم کند و چه علمی داشته که از آینده خبر دهد مثل جنگ ایرانیان و رومیان و...

ناشناس گفت...

آنچنان از قرآن صحبت میشه که انگار ۱۴۰۰ سال پیش خیلی‌ دوره، عهد بوقه، کافیست یک نگاه به تمدن مصر، چین، یا مایا بیندازیم تا بفهمیم که ۱۴۰۰ سال پیش کسانی‌ بوده اند که خیلی‌ چیزها میدانستند، و این قرآن نیز شاهکاری نیست، حرفهای شنیده را مکتوب کرده همین.

ناشناس گفت...

آقای iran000، تمام این مطالبی که گفتی تایید حقانیت و درستیِ آیات قرآن بود! معلومه که خودت هم به قران اعتقاد داری، منتها نمیدونی چجوری به این موضوع اعتراف کنی!

مسلم گفت...

این فقط یکی ازاقوال مفسرین است که شمابه آن چسبیده اید یدکش میکشید خوب این ابطال یکی راثابت می کند بقیه چی؟حالابقیه راجواب بده:
1.منظورازهفت آسمان همان7آسمان واقعی است و بشرازکشف آن هاعاجزاست وزمانی میتواندبه آن هاپی ببردکه به ستارگان بیرسد؛زیراخداوندمی فرماید«وآسمان دنیاراباستارگان آراسته کردیم»ومراداز7زمین هفت لایه زمین است.

2.مراداز7آسمان به خاطرکثرت است.
درضمن این اقوال نظرات شخصی مفسرین اند وهیچ ربطی به قرآن ندارد واین آقاحق ندارد که نظرات شخصی یک نفر راجزو قرآن قراردهد.



Translate

بايگانی وبلاگ