خمینی نظریهی ولایت فقیه خود را بر اساس این امر بنا میگذارد که در زمان غیبت امام معصوم؛ فقیهی عادل(البته با تشخیص مجلس خبرگانی که اعضای آن بطور غیر مستقیم منصوب ولی فقیه هستند) و جامعالشرایط زمام امور مسلمین را بدست میگیرد، این نظریه براساس این برداشت از اسلام است که الله پس از خاتمه دادن نبوت، برای مردم اولیائی را با نام امام قرار داده است که حاکم و ناظر بر جان و مال مردم باشند، آنها از ولایت تکوینی برخوردار هستند، البته من میدانم که بیشتر مخاطبان شما معنی ولایت تکوینی را نمیدانند؛ پس اجازه دهید تا بگویم ولایت تکوینی یعنی اینکه صاحبان این حق، بر هستی تسلط دارند و همه چیز بخاطر وجود آنان است؛ تشحیص آنان تشخیص الله است و همهی مردم ملزم به اطاعت از آنها میباشند. از دید فقه تشیع، امامان ارکان زمین(1)، ولی امر و خزانهدار الله هستند(2) و بر مردم اطاعت از آنها واجب است(3).
پس اختیارات ائمه در حد کمال و در واقع خدایگان زمینی هستند، شیعه معتقد است که ائمه این اختیارات را همواره تا روز قیامت دارا هستند؛ اما پارادکسی بزرگ در اینجا آشکار میگردد و آن اینکه: اگر الله تا این اندازه برای ائمه اختیارات و قدرت را قرار داده است و دنیا بواسطهی وجود ائمه پابرجاست، پس در زمان غیبت، این اختیارات ائمه کجاست؟ چرا نمیتوانند از این قدرتی که الله به آنها داده است بهره ببرند؟
آیت الله خمینی برای اینکه بر این تناقض غلبه نماید نظریهی ولایت فقیه را مطرح نمود؛ در این نظریه اختیارات ولی فقیه در زمان غیبت به فقیه عادل جامع الشرایط واگذار میگردد، در این نظریه او نائب امام غایب است و تمام اختیارات امام غایب را داراست. خمینی معتقد بود که این فقیه بر مردم ولایت دارد، همانگونه که امامان بر مردم ولایت دارند، بنابراین اطاعت از ولی فقیه، اطاعت از امام معصوم میدانست.
جناب کروبی!
برای من غیر قابل قبول است که شما ولایت فقیه را قبول نمائید و همچنان معتقد باشید که اختیارات او بیش از حد است؛ ولایت فقیه یعنی نیابت امام زمان، امامی که شما معتقدید بر جان و مال مردم ولایت دارد(حکم او در این باره اولویت دارد).
آیا قابل قبول است که شما بعنوان فقیه (آگاه به فقه)؛ چنین ایرادی را از خامنهای بگیرید و از ریشهی این مشکل آگاه نباشید؟
بیائید و با مردم کاملا رو راست باشید و مانند دکتر سروش اعلام نمائید که نظریهی ولایت فقیه یک نظریهی باطل است. اگر با توجه به شرایط ایران، چنین کاری از شما بر نمی آید لااقل مانند آیت الله سیستانی میتوانید این نظریه را کاملا محترمانه رد نمائید.
(1) اصول کافی/ کتاب الحجه/ باب ان الائمه هُم ارکانُ الارض.
(2) اصول کافی/ کتاب الحجه/بابان الائمه علیهم السلام ولاه الله و خزنه علمه.
(3) اصول کافی/ کتاب الحجه/باب فرض الطاعه الائمه.f
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر