قدمت آئین میترائی
پیش از زرتشت پیامبر باستانی ایران (در حدود ۶ قرن پیش از میلاد)، ایرانیان دینی چندخدایی داشتند و مهر یا میترا گرانقدرترین خدای آنان محسوب میشد. او خدای پیمان و تعهد و سرسپردگی متقابل بود.
علامت صلیب (چلیپا) از علائم مهرپرستان است
پیش از زرتشت پیامبر باستانی ایران (در حدود ۶ قرن پیش از میلاد)، ایرانیان دینی چندخدایی داشتند و مهر یا میترا گرانقدرترین خدای آنان محسوب میشد. او خدای پیمان و تعهد و سرسپردگی متقابل بود.
در لوحی به خط میخی متعلق به پانزده قرن پیش از میلاد که شامل پیماننامهای بین هیتیها و میتانیها میباشد، به میترا سوگند یاد شده است.
بین آئین های ایرانی و دین مسیحیت، تشابه ساختاری زیادی وجود دارد؛ مسیحیت دینی است که بر اساس یهویت و با الهام از آئین میترائی بنا نهاده شده است. به نظر میرسد که چنین شخصی بعنوان خدای پسر(عیسی) با این اوصاف، برگرفته از افسانه های ایرانی است:
تولد مهر
این داستان بسیار شبیه به داستان زایش عیسی است(خدای پسر)
این داستان بسیار شبیه به داستان زایش عیسی است(خدای پسر)
ظاهرا جشن کریسمس در آغاز پیدایشش مقارن با شب یلدا بوده است.
شب یلدا، شب تولد مهر بوده؛ در این شب میترا از دل سنگی درون غاری به دنیا میآید. در هنگام تولد تنها یک کلاه بر سر دارد و شمشیر و تیروکمان در دست.
شب یلدا، شب تولد مهر بوده؛ در این شب میترا از دل سنگی درون غاری به دنیا میآید. در هنگام تولد تنها یک کلاه بر سر دارد و شمشیر و تیروکمان در دست.
برخی زاده شدن مهر از درون سنگ را استعاره از فروغ ناشی از برخورد دو سنگ به هم میدانند. میترا به هنگام تولد کرهای در دست دارد و دست دیگرش را بر دایره بروج گرفتهاست.
در روایت مستندتر، مهر از پاک بانوی باکرهای به نام آناهیتا در دریاچه هامون به دنیا آمد در حالی که آن دو را دریایی از گل نیلوفر در برگرفته بود.
در روایت مستندتر، مهر از پاک بانوی باکرهای به نام آناهیتا در دریاچه هامون به دنیا آمد در حالی که آن دو را دریایی از گل نیلوفر در برگرفته بود.
فردوسی در شاهنامه، میترا را فریدون و آناهیتا را فرانک نامیده است.
زرتشتیان معتقد اند که میترا از نژاد زرتشت است. به عقیده آنان تخم پاک زرتشت در دریاچه هامون پراکنده است و هر هزار سال یکبار بانوی باکره ای که در آن استحمام میکند بار دار شده و اولین آنان میترا بوده است و آخرین آنان منجی آخرالزمان خواهد بود.(منبع آیین میترائیسم نوشته هاشم رضی)
این داستان بسیار شبیه که چگونگی باردار شده مریم می باشد.
و در روایتی دیگر است که:
و در روایتی دیگر است که:
زرتشت سه بار با همسرش هووی نزدیك شد و هرسه بار نطفهاش بر زمین ریخت. نیروسنگ (ایزد روشنی) آنرا گرفت و به ایزد آناهید سپرد. نطفه را در دریاچه كیانسه ( طبق برخی دیگر از نوشتهها هامون) به ایزد آبها "ناهید" سپردند فروشیان از آن در برابر دیوان نگهبانی کردند تا در زمان مشخص شده هریك از سه دوشیزهی مقدر شده در آن جا آب تنی كرده و از نطفه زرتشت باردار خواهد شد. همین داستان را مری بویس در تاریخ کیش زرتشت صفحهی 390 آورده است.
همانگونه که مشاهده میگردد؛ داستان مریم اقتباسی است از این داستان؛ زیرا او هم بدون شوهر و طوری که خود متوجه نبود باردار گردید.
علامت صلیب (چلیپا) از علائم مهرپرستان است
مهریان به نشانه خورشید، صلیبی را در یک دایره ترسیم میکردند و برای آنان چهار گوشه صلیب نشانه سال خورشیدی آغازین بود. دو گوشه ی آن نشان از روز و شب و دو گوشه دیگر نماد انقلاب خورشیدی بود. صلیب درون دایره در نقشهای شام مقدس میترا به تصویر کشیده شده است. مهریان به صلیب شکسته نیز به نام چرخ خورشید احترام میگذاشتند.
عروج میترا
پس از ضیافت، میترا سوار ارابه خورشید شده و به آسمان عروج میکند. خدای آفتاب او را سوار بر ارابه مینویی خود کرده و به آسمان میبرد تا در آخرالزمان دوباره به زمین برگردد.
پس از ضیافت، میترا سوار ارابه خورشید شده و به آسمان عروج میکند. خدای آفتاب او را سوار بر ارابه مینویی خود کرده و به آسمان میبرد تا در آخرالزمان دوباره به زمین برگردد.
این داستان بسیار شبیه به داستان عروج عیسی است.
رستاخیز
در آخر کار جهان آتشی عظیم در تمام جهان درمیگیرد و تنها پیروان میترا از آن آسوده خواهند بود.
در آخر کار جهان آتشی عظیم در تمام جهان درمیگیرد و تنها پیروان میترا از آن آسوده خواهند بود.
۶ نظر:
هیچ منبعی برای گفته هات ذکرنکردی صحتشوازکجابفهمیم
آقای عزیزمریم کجا ودریاچه هامون کجا.وقت کردی یه سربه نقشه کره زمین بنداز.اگه عقل معیاره این داستان بافی شماهیچ ربطی به مریم وتولدعیسی نداره.زیرامریم دربیت القدس بود.وهمچنین صلیب هیچ جایگاهی دردین مسیح نداشته وبعداز400سال به وسیله پادشاه روم قسطنتین که یک شب درخواب آن رادرآسمان دید،وارددین مسیحیت کرد.
شما دوست عزیزی که به نویسنده پیشنهاد میکنی به کره زمین یه نگاه بندازه
من پیشنهاد میکنم یکیار دیگر متن رو با دقت بخونی چون هیچ کس مدعی نیست که مریم در هامون مادر شده بلکه شباهت داستان مورد نظر نویسنده بوده
و از این شباهت ها نیز در کل ادیان زیاد می باشد که داستان های انها بر گرفته از افسانه های قبل ازآنها می یاشد مانند داستان نوح و غیره
مانطورکه گفتم صلیب هیچ جایگاهی دردین مسیحیت نداره بازهم می نویسم که دین میتراییسم گستربسیارزیادی درجهان باستان داشته است وقبل ازمسیحیت مهرپرستی یک دین پرطرفداردراروپابود وعروج میتراوصلیب و...ازدرآمیخته شدن عقایداین دو دین است خوب صلیب درزمان فرعونیان بوده وخود مهرپرستی صلیب رااز فرعونیان اقتباس کرده اند و این دلیل براین نمیشود که شماتاریخ راانکاربکنید و مسیح ومسیحیت (اصلی)را موردانتقادقراربدهید.اسلام همین اعتقادراداردکه این ادیان همه تحریف شده اندودلیل هم برگفته های خوددارد اماچه کسی جرأت کرده بگوید اسلام تحریف شده؟چون دلیل ندارد.ناشناس بالایی!ازشماممنون میشم که جواب بنده روکاملا و واضح بدین وفقط جاهایی که میتونین جوب بدین روفقط جواب ندین.
بی شک با پیشرفت بشر و کشفیات صد ساله اخیر بشر پایه تمام ادیان در حال کنده شدن از زمین هست و هر چه بشر پیشرفته تر می شه نقش خدا هم کم رنگ تر میشه و با قطعیت خیلی زیاد می توان خدا را ساخته ذهن بشر دانست!
اما در انتخاب دین ما باید دینی را انتخاب کنیم که خارج از خرافه پرستی واوهام سعی در حفظ اخلاق انسانی داشته باشه و حق همه انسانها رادر داشتن دین دلخواه محترم بشمارد و بی تردید دین زرتشت و دین مسیح را می توان بهترین پیام بشارت دهنده های بشر نامید چون در طول حیاتشان برای ترویج ایده شان خشونت به خرج نداده اند .
دوست عزیزی که با قطعیت خدا را انکار میکنی کمی بیندیش تو وتمامی افراد بشر از امکانات بیشمار زندگی بهرهمند هستید وهرروزه در کمال ارامش در زمین راه میروید وتمام نیازهای شما از قبل اماده شده وتو بدون هیچ مسولیتی از ان بهره مند هستی وهیچ مسولیتی در اداره جهان امدن شب وروز وگردش بادها وجاری شدن رودها وغیره نداری چگونه ممکن است انسانی که خالق هیچیک از نیازمندیهای خود نیست حتی در خلقت خود وحیات وممات خود کوچکترین نقشی ندارد انرا که اینهمه اسباب ارامش واسایش او را فراهم نموده انکار کند انهم با قطعیت اگر به احتمالات که شاخه ای از علم ریاضی است رجوع کنیم احتمال هماهنگ شدن این همه اتفاق دقیق وحساب شده وکاملا برنامه ریزی شده در حد صفر است شما ده شماره از یک تا نه را در طرف سربسته ای قراربده سپس بطور اتفاقی از این شماره ها از درون ظرف خارج کن احتمال اینکه این شماره ها بترتیب از شماره یک تا نه پشت سر هم از ظرف خارج شود بر حسب احتمال یک در میلیون است یعنی اگر یک ملیون بار اینکار را تکرار کنی تنها یکبار احتمال دارد که این اعدادپشت سرهم وبترتیب از یک تا ده از ظرف خارج شود اخر یک عقل سلیم چگونه میپذیرد که در پهنه اسمان که دهها میلیارد کهکشان با انواع واقسام اجرام سماوی ثابت وسرگردان واینهمه اجرام پراکنده که در هیچ مدار مشخصی هم قرار ندارند وبا سرعت های بالا در فضای بالای زمین در حرکتند زمین توانسته حداقل میلونها سال در مدار خود بدون هیچگونه اسیبی به حیات خود ادامه دهد وصدها سوال از این دست که هرگز کسی با دلیل ومدرک قادر نیست که ان را محصول تصادف قلمداد کند انسانها عمر محدودی دارند ودرختان تا حد معینی رشد میکنند میزان واندازه شب وروز محدود وکاملا مشخص است ابرها در فاصله معینی از زمین قرار دارند وصدها مورد دیگر چه کسی این حدود واندازه ها را بدقت وحساب شده تعیین کرده چرا کسی نمیتواند از دست مرگ بگریزد چگونه میتوان براحتی این سوالات را پاسخ داد وخود را قانع کردبسیاری سوال میکنند که خداوند چرا جهنم را افریده ومنکران خداوند چرا باید تا ابد در اتش بسوزند ایا این ظالمانه نیست اما به این سوی ماجرا نمینگرند که خدایی توانا تو را افریده واز انواع نعمتها تو را بهره مند نموده وتو از تمام این نعمتها استفاده میکنی وتازه با ارسال پیامبران ورسولان تو را نیز هدایت مینماید ووعده صدها برابر نعمتهای دنیوی در جهان اخرت را به تو مزده میدهد انگاه تو نه تنها شاکر وسپاسگذار نیستی بلکه بوجود اورنده وفراهم کننده این همه نعمت را نیز انکار میکنی خداوند هم قادر به ایجاد نعمت وهم ایجاد عذاب هست در این جهان که از نعمتهای او بهرهمند شده سپس او را انکار میکنی در جهان اخرت باید عذاب ابدی او را نیز بچشی وزمانیکه اعتراض میکنی پیغامی که میشنوی این است تو در جهان مرا انکار کردی اکنون نیز مرا انکار کن چون من وجود ندارم که تو را از این عذاب برهانم همچنانکه در دنیا پنداشتی که من وجود ندارم پس این عذاب محصول تفکر وخواست تو بوده است وچون غیر از خدا خدایی دیگر وجود ندارد که تو را از عذاب برهاند بنابر این تا ابد در عذاب باقی خواهی ماند واین نتیجه خواست خود تو بوده والا خداوند زمینه سعادت ابدی تو را فراهم کرد اما خود این سرنوشت را انتخاب کردی
ارسال یک نظر