ناباوران

اسلام آمیزه‌ای است از جنایت، تجاوز و خرافه؛ آنچه که سوداگران دینی آن را معجزه ای الهی می‌ خوانند، خرافاتی بیش نیست. در این دین زن وسیله ای است جنسی در اختیار مرد، مجوز تصاحب زنان کفار نیز در همین راستاست. تاریخ جانیان زیادی را به خود دیده، اما محمد تنها جنایتکاری است که پیروانش طبق سنت او همچنان جنایت و قتل می کنند. در این دین تنها مسلمانان انسان شمرده می‌شوند و دیگران جانور؛ پس با مشعل روشنگری، سایه سنگین، سیاه و تاریک مذهب را که همان اندیشه‌ی ضحاکین مار به دوش است را از میهنمان بر خواهیم چید.

جستجو کردن موضوعات خاص (لطفا کلمات مربوطه را وارد نمائید)

100 مورد از تناقضات و اشتباهات ساختاری قرآن

 بزرگترین تناقض ادیان در این است که اگر خدایشان پدید آورده تمام جهان است، پس آیا منطقی است که خدا به زمینی بسیار کوچک، تا این اندازه ا...

۱۳۸۸ مهر ۶, دوشنبه

تناقضات قرآن ( بخش اول )

در زیر به بیان برخی از آیات متناقض قرآن پرداخته شده  
 در این قسمت از بحث اسلام شناسی، به بررسی خود قرآن می‌پردازم:
      قرآن بیان می‌کند که این کتاب، کلام الله است و از نویسنده‌ی این کتاب به عنوان آفریدگار یاد می‌کند ، آفریدگاری که سخنش در گذر زمان همواره دارای تازگی است و در بیانش هیچ گونه تناقضی را مشاهده نخواهید کرد:
      أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلاَفًا كَثِيرًا (نساء / 82) آيا در قرآن نمى‏انديشند اگر از جانب غير خدا بود قطعا در آن اختلاف بسيارى مى‏يافتند.
      اما در این کتاب به آیاتی بر می‌خوریم، که نشان دهنده ی خلاف این گفته است:
    -- الله گمراهان را هدایت نمی‌کند ، اما محمد را گمراه یافت و او را هدایت نمود.
     قرآن در آیات گوناگونش بیان می‌کند که الله کسی که گمراه باشد، او را هدایت نخواهد کرد:
      إِن تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي مَن يُضِلُّ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ (نحل/37) هر قدر بر هدايت آنها (ای محمد)حريص باشي (سودي ندارد) چرا كه الله كسي را كه گمراه ساخت هدايت نمي‏كند و ياوراني نخواهند داشت.

     حتی الله توبه ی گمراهان را نمی پذیرد: 
    إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُواْ كُفْرًا لَّن تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الضَّآلُّونَ (آل عمران/90) كساني كه پس از ايمان كافر شدند و سپس بر كفر افزودند، هيچگاه توبه آنان، قبول نمي‏شود، و آنها گمراهان هستند .
    همانگونه که مشاهده می‌شود مرحله‌ی گمراهی ، آخرین مرحله از مراحل کفر به الله است:
     قَالَ وَمَن يَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّآلُّونَ (حجر/56)( ابراهیم) گفت چه كسي جز گمراهان از رحمت پروردگارش مايوس ‍ مي‌شود. 
    پس بر طبق این آیات، اگر کسی به مرحله‌ی ضلالت(گمراهی) رسید و یا در این مرحله باشد، الله او را هدایت نخواهد کرد، اما الله خطاب به پیامبرش می‌گوید که:
وَوَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدَى (ضحی/7) و(الله) تو را(ای محمد) گمراه يافت و هدايت كرد .

  --تناقض در سخنان لوط 
      وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّن الْعَالَمِينَ (اعراف/80) و لوط را هنگامى كه به قوم خود گفت آيا آن كار زشت(لواط) را مرتكب مى‏شويد كه هيچ كس از جهانيان در آن بر شما پيشى نگرفته است.
      إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاء بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ (اعراف/81)وَمَ شما از روى شهوت به جاى زنان با مردان درمى‏آميزيد آرى شما گروهى تجاوزكاريد ما كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَن قَالُواْ أَخْرِجُوهُم مِّن قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ (اعراف/82) ولى پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند آنان را از شهرتان بيرون كنيد زيرا آنان كسانى‏اند كه به پاكى تظاهر مى‏كنند .
      و یا همین داستان را در جائی دیگر از قرآن بیان نموده:
     وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ وَأَنتُمْ تُبْصِرُونَ (نمل/54) و لوط را كه چون به قوم خود گفت آيا ديده و دانسته مرتكب عمل ناشايست [لواط] مى‏شويد.
......أَئِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاء بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ (نمل/55) آيا شما به جاى زنان از روى شهوت با مردها در مى‏آميزيد بلكه شما مردمى جهالت‏پيشه‏اي.
     فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَن قَالُوا أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ مِّن قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ (نمل/56) و پاسخ قومش غير از اين نبود كه گفتند خاندان لوط را از شهرتان بيرون كنيد كه آنها مردمى هستند كه به پاكى تظاهر مى‏نمايند.
     اگر در آیات بالا دقت نمائید متوجه تکرار و فراموشی گوینده‌ی سخن خواهی شد، اما حتی اگر هم این تناقضات قابل چشم پوشی باشد ، تناقض آشکار در نوشته زیر را مشاهده خواهی کرد، قرآن در آیات بالامی‌گوید که "ما کان جواب قومه الا ..." یعنی پاسخ قوم لوط هیچ چیزی نبود جز اینکه آنها را از شهر خود بیرون کنید.
      اما در آیات پائین دقت فرمائید که باز همان چیزی که قرآن می‌گوید تنها پاسخشان بود و پاسخی دیگر نداشتند، چگونه تغییر یافته:
     وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّنَ الْعَالَمِينَ (عنکبوت/28) و لوط را هنگامى كه به قوم خود گفت‏شما به كارى زشت مى‏پردازيد كه هيچ يك از مردم زمين در آن بر شما پيشى نگرفته است.
     أَئِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ وَتَقْطَعُونَ السَّبِيلَ وَتَأْتُونَ فِي نَادِيكُمُ الْمُنكَرَ فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَن قَالُوا ائْتِنَا بِعَذَابِ اللَّهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ (عنکبوت/29) آيا شما با مردها درمى‏آميزيد و راه را قطع مى‏كنيد و در محافل خود پليدكارى مى‏كنيد و پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند اگر راست مى گويى عذاب الله را براى ما بياور.
     در این آیات نوشته شده، معلوم نیست که تنها پاسخ قوم لوط، کدامیک از آیات بوده است!

    --الله دچار فراموشی می‌گردد.
       موسی بی‌گناهی را می‌کشد و الله هم او را فراری می‌دهد.
      الله بیان می‌کند که اگر کسی بیگناهی را بکشد، انگار کل بشریت را کشته است‌:
     مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَتَبْنَا عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا وَلَقَدْ جَاءتْهُمْ رُسُلُنَا بِالبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَلِكَ فِي الأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ(مائده/32)  به مين جهت(کشته شدن هابیل از سوی قابیل) بر بني اسرائيل مقرر داشتيم كه هر كس انساني را بدون ارتكاب قتل يا فساد در روي زمين بكشد چنان است كه گوئي همه انسانها را كشته و هر كس انساني را از مرگ رهائي بخشد چنان است كه گوئي همه مردم را زنده كرده است، و رسولان ما با دلايل روشن بسوي بني اسرائيل آمدند، اما بسياري از آنها، تعدي و اسراف، در روي زمين كردند.
     اما خودش کل بشریت زمان نوح، بغیر از خانواده ی او، را از بین برد:
     وَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ (صافات/76) و او و خانواده‏اش را از گرفتارى بزرگ رهانيديم
        الله تمام بشر را از فرزندان او قرار داد و فقط از نسل او انسان را باقی می‌گذارد:
‏       وَجَعَلْنَا ذُرِّيَّتَهُ هُمْ الْبَاقِينَ (صافات/77) و نسل او را باقى گذاشتيم.
       ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ (صافات/8) و دیگران را غرق نمودیم.
قرآن خطاب به انسانها می‌گوید:
 ای نسلی که با نوح در کشتی حمل شدید:
       ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ كَانَ عَبْدًا شَكُورًا (اسراء/3) اي زاده شدگان كساني كه با نوح سوار كرديم، او بنده شكرگزاري بود.
و این بدین معناست که تمام انسانهای زمان نوح ، از بین رفتتند.
همچنین قوم الله بجز خانواده ی لوط (غیر از زنش) تمام مردم شهر قوم او (سدوم) حتی بچه های کوچک را نابود میکند(شعراء/173و آیات پیش از آن)
و سرگذشت قوم ثمود و عاد و ...
     اگر گفته شود، آیه‌ای که در ابتدای مطلب نوشته شده است، خطاب به بشر است و نه الله؛ چرا انسانی به نام موسی ، به سبب نژادپرستی که نسبت به بنی اسرائیل دارد، شخصی قبطی را بی دلیل می‌کشد و الله نه تنها از او انتقام نمی‌گیرد بلکه سالها بعد، او را به پیامبری می‌رساند:
     وَدَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلَى حِينِ غَفْلَةٍ مِّنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلَانِ هَذَا مِن شِيعَتِهِ وَهَذَا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِي مِن شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسَى فَقَضَى عَلَيْهِ قَالَ هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُّضِلٌّ مُّبِينٌ (قصص/15) او در موقعي كه اهل شهر در غفلت بودند وارد شهر شد، ناگهان دو مرد را ديد كه به جنگ و نزاع مشغولند، يكي از پيروان او بود، و ديگري از دشمنانش، آن يك كه از پيروان او بود از وي در برابر دشمنش تقاضاي كمك كرد، موسي مشت محكمي بر سينه او زد و كار او را ساخت (و بر زمين افتاد و مرد!) موسي گفت: اين از عمل شيطان بود كه او دشمن و گمراه كننده آشكاري است.
     در اینجا تناقضی دیگر نیز وجود دارد، این دو نفر زمانی با هم در حال دعوا بودند که موسی تازه از کاخ فرعون فرار کرده، یکی اسرائیلی بود و دیگری قبطی(مصری).
پرسشی که مطرح میگردد، این است که موسی از کجا دانست که او اسرائیلی است؟ او که از کوچکی تحت تربیت خانواده ی فرعون مصر بود. ضمنا او هنوز پیامبر نشده بود، چرا اسرائیلی را پیرو خویش نامید ؟
اسرائیلی موسی را از کجا شناخت؟ آیا دبار فرعون تا این اندازه بی در و پیکر بود که موسی به راحتی از آن بگریزد ؟
    همان اسرائیلی که موسی دیروز به او کمک کرده بود ، روز بعد  با یک قبطی دیگری در حال دعوا بود و از موسی درخواست کمک کرد:
   فَأَصْبَحَ فِي الْمَدِينَةِ خَائِفًا يَتَرَقَّبُ فَإِذَا الَّذِي اسْتَنصَرَهُ بِالْأَمْسِ يَسْتَصْرِخُهُ قَالَ لَهُ مُوسَى إِنَّكَ لَغَوِيٌّ مُّبِينٌ (قصص/18) موسي در شهر ترسان بود و هر لحظه در انتظار حادثه‏اي ناگهان ديد همان كسي كه ديروز از او ياري طلبيده بود فرياد ميزند و از او كمك مي‏خواهد، موسي به او گفت تو آشكارا انسان گمراهي هستي .
    چگونه است که آل فرعون(قبطیان) کسی که شریک در قتل یکی از آنان بود، را تعقیب نمیکردند!
موسی باز میخواست قبطی دیگری را بکشد:
     فَلَمَّا أَنْ أَرَادَ أَن يَبْطِشَ بِالَّذِي هُوَ عَدُوٌّ لَّهُمَا قَالَ يَا مُوسَى أَتُرِيدُ أَن تَقْتُلَنِي كَمَا قَتَلْتَ نَفْسًا بِالْأَمْسِ إِن تُرِيدُ إِلَّا أَن تَكُونَ جَبَّارًا فِي الْأَرْضِ وَمَا تُرِيدُ أَن تَكُونَ مِنَ الْمُصْلِحِينَ (قصص/19) و هنگامي كه(موسی) خواست با كسي كه دشمن(قبطی) هر دوي آنها بود درگير شود گفت: اي موسي! مي‏خواهي مرا بكشي، همانگونه كه ديروز انساني را به قتل رساندي ؟ تو مي‏خواهي فقط جباري در روي زمين باشي، و نميخواهي از مصلحان باشي.
در ادامهی آیات، الله به موسی کمک میکند  تا از چنگ عدالت فرار نماید.
آیا در شآن پروردگار جهانیان است که چنین فاتلی را به پیامبر برگزیند!؟
البته الله تبعیض نژاد است:
إِنَّ اللّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ (آل عمران/33)  الله، آدم و نوح و آل ابراهيم و آل عمران را بر جهانيان برتري داد.
 چرا برای دیگر ملل پیامبری فرستاده نشد؟
============================================
معلوم نیست نام خدا، الله عربی است، یا یهوی یهودی!
    موسی هنگامیکه در سرزمین پدرزنش، شعیب به جائی دیگر می‌رفت، آتش روشن را از جانب کوه طو، ملاحظه نمود و به همسرش گفت؛ که من آتش را دیدم و می‌روم تا آتش را بیاورم ، زمانیکه هوا تاریک شد از آن جهت تشخیص راه استفاده می‌کنیم  هنگامیکه به آنجا رسید از یک درخت مبارکی که سمت راست دره ای بود مبارک ندائی آمد که ای موسی من الله رب العلمین هستم؛
فلما أَتَاهَا نُودِي مِن شَاطِئِ الْوَادِي الْأَيْمَنِ فِي الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَن يَا مُوسَى إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ (قصص/30) هنگامي كه به سراغ آتش آمد ناگهان از کناره ی راست دره در آن سرزمين بلند و پر بركت از ميان يك درخت ندا داده شد كه اي موسي! منم الله، پروردگار جهانيان!"
یهودیان، خدا را الله نمی‌نامیدند، الله نامی است عربی و یهودیان از لفظ یَهُوَه، استفاده می‌کردند .
ضمنا چه لزومی دارد که الله خود را در لابلای درختی پنهان نماید و خویش را به شکل آتش در بیاورد؟
======================================================
توهین الله به کر و لالها

      الله برای بیان صفت بدترین جنبندگان روی زمین ، از آنان به عنوان کر و لال، یاد میکند که توهینی است آشکار؛
     إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لاَ يَعْقِلُونَ (انفال/22) بدترين جنبندگان از نظر الله ، ناشنوايان لال هستند كه در نمى‏يابندو این در حالی است که الله میگوید؛ ما به انسانها کرامت دادیم:
      و لقد كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا (اسرا/70) ما بني آدم را گرامي داشتيم و آنها را در خشكي و دريا (سوار بر کشتی نوح)حمل كرديم، و از انواع روزيهاي پاكيزه به آنها روزي داديم، و بر بسياري از خلق خود برتري بخشيديم.
آیا آیه‌ی پیشین دلیلی است بر حفظ همین کرامت؟

      کسانیکه اسلام را با مردم سالاری یکی می‌دانند و تعیین اولی الامر یا (حاکم) را وظیفه ی مردم می‌انگارند به این آیه از قرآن استناد می‌کنند:
     وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ (شوری/38) و آنها كه دعوت پروردگارشان را اجابت كرده، و نماز را برپا داشته، و امر (کننده ی)شان از میان شورا بین خودشان است، و از آنچه به آنها روزي داده‏ايم انفاق مي‏كنند.
    اما همین الله است که طالوت را به زور بر مردم حاکم می‌گرداند:
      وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُوَاْ أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاءُ وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ (بقره/247) و پيامبرشان به آنان گفت در حقيقت‏خداوند طالوت را بر شما به پادشاهى گماشته است گفتند چگونه او را بر ما پادشاهى باشد با آنكه ما به پادشاهى از وى سزاوارتريم و به او از حيث مال گشايشى داده نشده است پيامبرشان گفت در حقيقت‏خدا او را بر شما برترى داده و او را در دانش و [نيروى] بدنى بر شما برترى بخشيده است و الله پادشاهى خود را به هر كس كه بخواهد مى‏دهد و الله گشايشگر داناست.
=====================================
البته تناقضات قرآن ، خیلی بیش از این مطالب است .

۱۰ نظر:

arsh irani گفت...

جناب امیر که مرمودید:
اقا یعنی اگه من یک بیت شعر مثل شاهامه بگم شما حرفتو پس میگیری .این چه حرفیه برادر من اگه با ادبیات ایران اشنا نیستی لا اقل با یک دبیر ادبیات بحث کن .تقریبا در تمامی کتابهای ادبی و شعر ما مشکل ناخالصی . اضافه ورود وجود دارد .برترین اثر شعر فارسی که حافظ است جای بحث دارد که بسیاری از ابیات مال حافظ نیست و ایندگان اضافه کرده اند .و در ضمن هیچ نویسنده ای در تمام دورانها چنین ادعائی نکرده است و تنها و تنها نویسنده قران چنین ادعائی کرده .پس بهتر است مغلطه نکنیم .وقتی جنابعالی معانی ایات را انگونه که دلتان میخواهد برداشت و معنی و تفسیر میکنید و اصرارا بر ان هم دارید چه جای بحث است .برای مثال در معنی ایه ای اورده اید جنگ با خدابصورت فیزیکی نیست و غیر فیزیکی است و بعد کلی نتیجه گرفته اید خوب دوست عزیز معنای ایه را عوض کرده و بعد هر نتیجه ای میخواهید میگیرید .اما وقتی مهنی اصلی ایه این است ککسانی که با خدا و رسولش به جنگ بر میخیزند .ببینید معنای این جنگ فیزیکی است اما شما با حذف کردن رسول در این ایه مهنای مورد نظر خودتان را به خواننده میخوارانید .

دراین وبلاگ منابع فراوانی از معجزات قران ذکر شده .
http://islam-pdf.persiangig.com/
در این وبلاگ درباره معجزات ریاضی بحث شده است .
http://iauh-ms2.blogfa.com/post-145.aspx

قرار شد اگه من یک بیت شبیه شاهنامه بیاورم شما چی کار کنی ؟؟؟؟؟منتظرم
=================================

من تا حالا به این کتاب احترام گذاشتم، اما؛

آیا الله خودش رو تا این حد پائین میاره که با ابی لهب و زنش درگیر میشه؟
این چه خدائی است که خودش به مردان مسلمان اجازه ی تجاوز جنسی به زنان اسیر رو میده؟

وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُم مَّا وَرَاء ذَلِكُمْ أَن تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِكُم مُّحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا (نساء/24) و زنان شوهردار (بر شما حرام است؛) مگر آنها را كه مالك (آنها در جنگ)شده‏ايد، اينها احكامي است كه الله بر شما مقرر داشته و زنان ديگر غير از اينها (زنانی که در جنگ به غنیمت گرفته اید) در صورتی برای شما حلال است كه با اموال خود آنها را اختيار كنيد در حالي كه پاكدامن باشيد و از زنا خودداري نماييد, پس هنگامیکه از آنها بهره بردید واجب است که مهر آنها را بپردازيد و گناهي بر شما نيست نسبت به آنچه با يكديگر توافق كرده‏ايد بعد از تعيين مهر، الله دانا و حكيم است.

میخای من بهتراز اون بگم؟

ای انسانهای آزاده! زنانی که در جنگ به اسارت شما در میایند نیز مانند شما انسان هستند پس مبادا کوچکترین ستمی در حقشان بعمل بیاورید اگر چنین کنید مرتکب ستمی آشکار شده اید به وجدان بشریت.

اکنون داوری کن کدامیک بهتره؟

نمیدانم آیا به زبان عربی آشنا هستید یا فقط به شنیدهات متکی میگردی، برو از کسیکه عربی میدانه بپرس که آیا آیه ی پائین بندگانی که مد نظر قرآنه آیا بندگان محمدند یا الله؟

قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (زمر/53) بگو: اي بندگان من كه بر خود اسراف و ستم كرده‏ايد! از رحمت خداوند نوميد نشويد كه خدا همه گناهان را مي‏آمرزد.

من از شما میپرسم این قل خطاب به چه کسیه آگه خطاب به انسانهاست پس سیاق آیه یا قل اعوذ برب الناس و فلق و هو الله احد در تناقضه و اگه منظور خودشه پس چرا در این آیه سیاق گفتارش عوض میشه؟



يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ أَرْضِي وَاسِعَةٌ فَإِيَّايَ فَاعْبُدُونِ (عنکبوت/56) اي بندگان من كه ايمان آورده‏ايد زمين من وسيع است تنها مرا بپرستيد
آیه ی نخست دارای قل است اما آیه ی دوم نه.
البته اشتباهات خیلی زیاده.

لطفا مطالب مربوط به این پست را نقد بفرمائید!

جناب امیر چرا فرافکنی میکنی؟
من از شما خواهش میکنم که یکی از معجزات علمی این قرآن را بیان بفرمائید.
پاسخ اعجاز ریاضی قرآن را در لینک مربوطه میزارم.

arsh irani گفت...

آیا تعریف پاکدامنی این است که مومن میتواند به زنان و دختران به اسارت گرفته شده تجاوز نماید؟
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ / الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ / وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ / وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ / وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ / إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ (مومنون/6 به راستى كه مؤمنان رستگار شدند / همان كسانى كه در نمازشان فروتنند / و كسانى كه از [كار و سخن‏] بيهوده رويگردانند / و كسانى كه زكات مى‏پردازند / و کسانیکه از شرمگاه خویش محافظت میکنند / مگر با زنان خویش و یا (زنان و دخترانی که در جنگ) کنیزانی که صاحب آنها شده اند و (در صورت تجاوز به آنها) سرزنشی متوجه آنها نیست.

خواهش میکنم پست "آیا اسلام مجوز تجاوز جنسی را میدهد" را مطالعه بفرمائید.

من اشما که هم میهمن من هستید بسیار متعجبم که چرا این سخنان را معجزه میدانید؟
آیا اگر کسی گفت که قرآن معجزه است شما با چشمانی بسته آنرا قبول میفرمائید؟
من نمیگم که قرآن سرتاسر مهملاته؛ اما میدونم که سخن آفریدگار نمیتواند باشد>
آیا اگر در یک ظرف ویروسی کشنده باشد شما به صرف وجود غذاهای قابل خوردن، از آنها استفاده مینمائید یا همه را دور میریزید؟
جناب امیر من هم مانند شما هرگز دلم نمیخاد جزغاله شم، اما این شجاعت رو دارم که به صرف یک تهدید تو خالی هیچ ویروسی را وارد افکار خویش ننمایم.
لطفا خونسردانه داوری نمائید، هم مبهن خوبم!

arsh irani گفت...

اضافه شده :
دوست من بنده صحبت از مثل قران اوردن نکردم بلکه همانطور که خود قران دعوت کرده گفتم فقط یک خط مثل قران .یک ایه یک خطی .بنده هم حاضرم مثل شاهنامه سه بیت براتون بیارم اگه قبول بفرمائین .نگفتم کاملا مثل قران فقط یک خط

اما میدونی قرآن جی میگه؟

أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّثْلِهِ وَادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللّهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ (یونس/38) آنها مي‏گويند، او قرآن را به دروغ به خدا نسبت داده بگو اگر راست مي‏گوئيد يك سوره همانند آن بياوريد و هر كس را مي‏توانيد غير از خدا بطلبيد.

آیا مسخره تر از این منطق سراغ دارید؟
من دوست ندارم بیش از این در این مورد با شما بحث داشته باشم.
دوست گرامی! اگه میخای با هم گفتگوئی منطقی داشته باشیم؛ از شما خواهش دارم یکی از معجزات علمی قرآن را برام بگو تا من هم مانند تو شهادتین را همین جا بگویم.
ازت خواهش میکنم لینک رو به من معرفی نکن، نخست شما آنرا بخوان و معجزاتش رو برام بنویس.

موفق باشید.

amir گفت...

http://www.quranology.com/farsi/khorshid-mah.htm
در این سایت دهها معجزه علمی قران بصورت مستند اورده شده اما نه به روش شما با بازی با کلمات و معانی مختلف ان .یه ذره انصاف داشتن چیز خوبیه قران میگه یک سوره مثل قران بیاورید تا ادعایتان توسط قران و مسلمانان پذیرفته شود .قرار نیست بقره بنویسی شما همون کوثر یک خطی رو شبیهشو بیاری قبوله چون یک سوره کامله برای خودش . یک خط فقط .
ایا مسخرا تر از این منطق سراغ دارید ؟این پاسخ شماست .
برادر من شما ادعا میکنی قران پر از اشتباه است و توسط محمد نوشته شده است چیزی که پر از اشتباه است و توسط یک انسان فراموشکار (بنوشته خودتان )نوشته شده ایا بشری پیدا نمی شود که یک ده هزارم انرا بنویسد .چطور در مورد تمامی کتابهای دیگر و اشعار بسیار سنگین حافظ و ....این مسئله امکان دارد اما فقط درباره قران منطق مسخره ایست .خوشحال شدم از اینکه کم اوردنتان را دیدم این ضربه محکم خداوند است به کسانی که خود راحق می دانند و خدا را باطل ونوش جانتان.
عجیبه که محمد توانسته 6666ایه بنام قران بنویسد اما امکان ندارد این 6666ایه بشود 6667ایه >چرا دوست من چرا امکان ندارد ؟؟؟؟

arsh irani گفت...

اگر من کم آورده بودم نظر شما را که تماما تبلیغ این دین است را نمی گذاشتم.
ثانیا؛ آیا به این هم منطق میگویند که شما دارید؛
خوشحال شدم از اینکه کم اوردنتان را دیدم این ضربه محکم خداوند است به کسانی که خود راحق می دانند و خدا را باطل ونوش جانتان.
ثالثا؛ از شما خواهش میکنم به این پست یک سری بزنید تا رسوائی مدعیان چنین برداشتی از قرآن را ببینید؛

http://iran000.blogspot.com/2009/08/blog-post_01.html(معجزه ی ریاضی قرآن مغلطه دروغ یا حقیقت)
احتمالا این از همین دسته است.
رابعا؛ فرضا درست، کجاش معجزه است. چرا محمد و ائمه یتان این را تشخیص ندادند و آقایان اکنون به این مهم دست یافته اند.
خامسا؛ قرآن میگوید من کتاب هدایت و راهنمائی بشرم و آیا ت خویش را بطور واضح و آشکار بیان کرده ام.
پس اعجازش باید اینگونه باشد نه اینکه دستور به تجاوز جنسی و یا کشتن دگر اندیشان بدهد و آنها را بی ادبانه مانند دامها بداند.
سادسا؛ اگر شیعه هستید، شیعه معتقد است که قرآن اصلی نزد امام زمانشان است.
سابعا؛ این بازی با کلمات و حساب ابجد در آوردن از خصوصیات زبان عربی است که در هر کتابی اگر کسی دنبالش بگردد میتواند آنرا پیدا نماید و جوری بیان کند که عددی رند بدست آید.
ثامنا؛ این حساب ابجد در آوردن بدرد کدامین مشکل بشری میخورد؟
آیا اعجاز قرآن همینه؟!چ
من از شما خواستم که یکی از معجرات علمی قرآن را بگید و شما.....
پس قبول دارید که قرآن در زمینه ی علمی حرفی برای گفتن ندارد.
امیدوارم که در یافتن حقیقت موفق باشید.
خدانگهدار

ناشناس گفت...

سلام
دوست عزیز منظور از کر ولال در ایه عنوان شده در متن نه کر ولال های جسمانی هستند بلکه منظور کر ولال هائی مثل شما هستند که قادر به شنیدن این همه فصاحت وبلاغت در آیات قرآن نیستند وخود را اسیر جزئیات کرده اند،همچنین لال هستند چون نمتوانند از حقیقت سخن بگویندوانچه میگویند سفسطه ای بیش نیست که عمری نه به اندازه 1400 سال بلکه شاید در بهتریتن حالت فقط 5 سال داشته باشد،این شامل پیروان شما نیز میشود،که مکر شیطان خوش نقش و کم اثر است

ناشناس گفت...

عجب سبسطه‌بازانی هستند این مبلغین اسلامی! خوب معلوم است نوع نوشتار هیچ دو نفری منطبق بر هم نیست! این چه مغالطه‌ مسخره‌ای است؟

ناشناس گفت...

اگر یک آیه می‌خوای من دارم!
بکشید و بکشید و باز هم بکشید. همه کافرند! و الله همه چیز رو میدونه و بقیه هیچی حالیشون نیست!(سوره قاتلون 23)

یا اصلا می‌تونید کتاب فوائد گیاه‌خواری را مطالعه کنید اونم به سبک قرآن هست. آیه بندی هم شده توپ...

ناشناس گفت...

در جواب اینکه گفته اید محمد 6666 آیه آیه آورد نه 6667 آیه ......

تا اونجایی که من در تاریخ خونده ام .. کتاب قران در زمان حیات خود محمد کتابت نشده است بلکه در زمان عمر بنا به دستور این شخص تعدادی از افراد مورد اعتماد مامور گرد آوری آیاتی که بر محمد نازل شده بود گردیدند . که اتفاقا یکی از این اشخاص علی بود . هر یک از این افراد مورد اعتماد کتابی را جمع آوری کردند که تفاوتهایی با کتاب دیگر دیگر داشت و عمر یکی از این کتابها را به عنوان قران (استاندارد) برگزید جالب اینجاست که قرانی که توسط علی جمع آوری شده بود این قرانی نیست که به دست ما رسیده است , ضمنا منبع این خبر رو نپرسید که خودم هم نمیدونم اینو فقط یکی از اساتید معارف اسلامی سر کلاس معرف گفت در دانشگاه ازاد شیروان حدودا سال 88 ......پس قرانی که توسط چندین نفر جمع آوری شده است و با هم تفاوت دارد بعید به نظر می رسد که همه آنها 6666 آیه داشته باشند .

ناشناس گفت...

اگر یک فرد متفکر واندیشمندوبا سواد در عصر حاضر مقاله یا کتابی بنویسد چند نفر ممکن است کتاب یا مقاله اورا بخوانند چند نفر ممکن است مطالب او را بپذیرند وچند نفر ممکن است به گفته های او انتقاد کنند حال فرض کنید همین کتاب یا مقاله را افراد 200سال اینده بخوانند ایا اصلا کسی پیدا خواهد شد ه به ان نگاهی بیندازد چه رسد به اینکه انرا بررسی ویابه ان انتقاداتی وارد کند و همین که شما با این همه انتقاد وادعا ساعت ها بلکه روزهای متمادی وقت وعمر خود را صرف بررسی ایات ونوشته های این کتاب کرده اید بزرگترین دلیل بر حقانیت انست کتابی که 1400 سال پیش مطرح گردیده زمانی که نه فقط سرزمین عربستان بلکه کل اهالی زمین در جهل مطلق بسر میبردندواگر حرفی برای گفتن نداشت باید در همان صد سال اول از بین میرفت ومنسوخ میشد

Translate

بايگانی وبلاگ