یکی از ادعاهائی که توسط مسلمانان صورت میگیرد، ادعای علمی بودن قرآن میباشد؛ این ادعا از سوی کسانی است که تنها یکی از این دو (دانش بشری یا علوم قرآنی) را میدانند، حتی اگر فیزیکدانی این را بیان نمود که فلان تئوری فیزیکی با قرآن در تطابق است، به هیچ عنوان دلیل بر درستی ادعای او نیست زیرا برای نقد درست دین، دین را درست شناخت، نه اینکه مقلد بود و به سخنان آخوند اعتماد نمود و صد البته هرگز شخص و شخصیتها دلیل بر درستی ادعا نیستند، آن چیزی که مهم است، ذات ادعاست که باید مستدل و با منطق صورت گیرد. اگر هم آخوندی مدرن( مدعیان روشنفکری دینی) این ادعا را بیان نماید، یا او از بیگ بنگ اطلاعی ندارد و یا اینکه مغرضانه این را به جامعه القا می نماید.
تحصیل کردگان مسلمان، ادعای تطابق قرآن با نظریهی بیگ بنگ را دارند، این ادعاها غالبا از سوی کسانی صورت میگیرد که تخصصشان ربطی به این شاخه از فیزیک ندارد، ذات نظریه ی خلقت با بیگ بنگ در تضاد است، در نظریهی خلقت زمین از ابتدا زمین بوده است، آب هم همینطور؛ خورشید ماه و بقیه هم بدین صورت که با ذات نظریهی بیگ بنگ در تضاد آشکاری است و نیازی به بحث ندارد، اما چون این ادعا مرتبا تکرار می گردد، پس برای چندمین بار و از زاویهی دیگر، این دو نظریه را باهم مقایسه می نمائیم، در اینجا نخست تئوری بیگ بنگ بیان می شود، سپس به برخی از جزئیات نظریه ی خلقت از سوی قرآن پرداخته خواهد شد:
طبق این نظریه، دنیا از یک نقطهای خاص آغاز شده است به گونهای که هرگاه زمان پس از ایجاد این نقطه به سمت صفر میل نماید، حجم این نقطه نیز به سمت کمیت بسیار کوچکی (صفر) میل میکند؛ آغاز کل گیتی که شامل فضا و زمان است، تنها در این نقطه خلاصه میشود، این نقطه همه چیز را در خود دارد. دانش بشری تنها میتواند دربارهی از این لحظه به بعد نظر دهد، اینکه در لحظهی صفر این نقطه، چه واکنشی صورت گرفته و چه چیزی پشت آن است، از حیطهی دانش بشری خارج است، پیش از این لحظه نه زمانی وجود داشته و نه فضائی.
در آغاز این انفجاز، جهان تنها شامل انرژی بود (حتی نور هم وجود نداشت)، این نقطه دائما در حال انبساط (بزرگ شدن بود)، درست مانند بادکنکی که دائما پر از باد میگردد. هر اندازه گیتی (بعدهای سه گانه + زمان) بیشتر منبسط میگردید، از انرژی آن در واحد سطح کاسته میشد، تا اینکه پرتوهائی که زیر بنای تشکیل کوارکها و فوتونها بودند، شکل گرفتند و با سردتر شدن آن، کوارکها و فوتونهای تشکیل گردیدند، البته هنوز کوراکها دائما در حال شکل گیری و فروپاشی بودند (به دلیل انرژی زیاد و برخورد با هم) و با انبساط بیشتر جهان (گذشت زمان) اجتماع کوراکها (سه کوراک) سبب تشکیل پرتون و نوتروی گردید و به دلیل دمای بسیار بالا، بین این ذرات همجوشی صورت گرفت که منجر به تشکیل هستهی اتم هیدروژن گردید، هستهی اتم هیدروژن تنها شامل یک پرتون و یه نوترون است، با همجوشی این دو ذره، هستهی اتم هلیم شکل گرفت (درست مانند بمب هیدروژنی که بمب اتمی چاشنی آن است)، تمام این مراحل، تنها در حدود یک ملیون سال (از زمان پیدایش گیتی) به طول انجامید. پس از این مرحله است که کهکشانها، سیاهچالهها و ستارگان و بعدها سیارات شکل گرفتند و جهان از حالت یک گوی داغ یکنواخت خارج گردید. تمام عناصر بعدی (عدد اتمی بیشتر) از برخود هستهی اتم هیدروژن با عنصر قبلی در جدول تناوبی شکل گرفتند.
این بود خلاصهای از نظریهی بیگ بنگ.
با انتشار این نظریه، روحانیون مسیحی بسیار زودتر از مسلمانان دست به کار شدند و آنرا با کتاب مقدسشان تطبیق دادند. در این مبحث هدف، نقد مسیحیت نیست، اما آیا این نظریه با اسلام در تطابق است؟
برای پاسخ به این پرسش، باید خود اسلام و مخصوصا کتاب مقدس مسلمانان، قرآن، را شناخت.
از دید قرآن، الله نخست زمین را آفرید، سپس آسمان را بر روی زمین ساخت و آن را بالا برد دوباره به زمین پرداخت و هر چیزی که در زمین برای انسانها لازم است را آفرید و....
شرح مفصل در اینجا.
اما بررسی جزئیات و دلایل مسلمانان بر این ادعا.
یکی از این ادعاها که اخیرا آنرا مشاهده نمودم، این ادعاست:
امروزه دانشمندان با توجه به شواهد موجود عمر زمین را 4.5 میلیارد سال پیش بینی می كنند.
این در حالی است كه عمر دنیا 13.5 میلیارد سال برآورد شده است(عمر جهان سه برابر عمر زمین است).
در پاسخ باید گفت:
برعکس آنچه ادعا شده، الله چهار روز از وقت خود را برای خلقت زمین و آنچه در آن است را صرف نمود و بقیهی کائنات را در دو روز آفرید:
قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَندَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ (فصلت/9) بگو: آيا شما به آن كسی كه زمين را در دو روز آفريد كافر هستيد؟ و برای او همانندهائي قائل میشويد؟ او پروردگار جهانيان است.
و در دو روز دیگر آنچه را که در زمین است خلق می نماید.
پس خلقت زمین و آنچه را که در آن است، در چهار روز به پایان می رسد:
وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِن فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاء لِّلسَّائِلِينَ(فصلت/10) و در آن لنگرهائی (کوهها) قرار داد و بركاتي در آن آفريد، و مواد غذائي مختلف آن را مقدر فرمود، اينها همه در چهار روز بود، درست به اندازه نياز تقاضا كنندگان! .
و در دو روز دیگر آنچه را که در زمین است خلق می نماید.
پس خلقت زمین و آنچه را که در آن است، در چهار روز به پایان می رسد:
وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِن فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاء لِّلسَّائِلِينَ(فصلت/10) و در آن لنگرهائی (کوهها) قرار داد و بركاتي در آن آفريد، و مواد غذائي مختلف آن را مقدر فرمود، اينها همه در چهار روز بود، درست به اندازه نياز تقاضا كنندگان! .
(من در اینجا خوشبینانه نگاه کردم وگرنه به طور آشکاری گفته که 4 روز آیه 10 فصلت بخشی از 2 روز آیه 9 همین سوره نیست، یعنی خلقت زمین 6 روز به طول انجامیده)
کدام شاخه از دانش فیزیک گفته است که نخست زمین و آنچه در آن است پدید آمده، سپس شکل گیری کیهان (البته اگر این مغلطه را بپذیریم که از دید قرآن، آسمان همان کیهان و فضاست)؟
کدام شاخه از دانش فیزیک گفته است که نخست زمین و آنچه در آن است پدید آمده، سپس شکل گیری کیهان (البته اگر این مغلطه را بپذیریم که از دید قرآن، آسمان همان کیهان و فضاست)؟
بطور خلاصه:
الله نخست زمین را در دو روز خلق مینماید روز سوم و چهارم به خلقت آسمان میپردازند و روز پنجم و ششم و دوباره اقدام به خلقت مایحتایح ضروری انسانها بر زمین می نماید. پس کار خلقت به اتمام می رسد و الله اقدام به محکم سازی و نصب زینتهای آسمان (ستارگان) را می نماید. قرآن در رابطه با اینکه آیا آنچه در زمین است، پیش از خلقت آسمان خلق شده اند پا پس از خلقت آن؟ متناقض سخن می گوید:
هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (بقره/29) او کسی است كه همه آنچه در زمين وجود دارد، براي شما آفريده سپس به آسمان پرداخت، و آنها را به صورت هفت آسمان محکم نمود و او به هر چيز آگاه است.
گفته شده که نخست الله آنچه را که در زمین است (بالطبع ابتدا زمین و سپس آنچه را که بر آن است) را بوجود آورده و سپس طبقات آسمان را محکم نمود.
اما در نازعات/32و آیات قبل از آن:
(أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا/ آيا آفرينش شما (بعد از مرگ) مشكل تر است يا آفرينش آسماني كه الله بنا نهاد.
رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا/سقف کلفتش را بالا برد و آن را محکم ساخت.
وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا و شبش را تاريك و روزش را آشكارنمود.
/وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا و زمين را بعد از آن گسترش داد.
أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءهَا وَمَرْعَاهَا آبش خارج كرد و چراگاهش را آماده ساخت وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا و كوهها را لنگر آن گردانيد.
گفته شده که نخست الله آنچه را که در زمین است (بالطبع ابتدا زمین و سپس آنچه را که بر آن است) را بوجود آورده و سپس طبقات آسمان را محکم نمود.
اما در نازعات/32و آیات قبل از آن:
(أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا/ آيا آفرينش شما (بعد از مرگ) مشكل تر است يا آفرينش آسماني كه الله بنا نهاد.
رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا/سقف کلفتش را بالا برد و آن را محکم ساخت.
وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا و شبش را تاريك و روزش را آشكارنمود.
/وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا و زمين را بعد از آن گسترش داد.
أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءهَا وَمَرْعَاهَا آبش خارج كرد و چراگاهش را آماده ساخت وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا و كوهها را لنگر آن گردانيد.
موضوع دیگری که از آن یاد مینمایند و آن را به بیگ بنگ ربط میدهند این آیه است:
ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ ( فصلت/11 ) سپس اراده آفرينش آسمان فرمود در حالي كه به صورت دود بود، به آن و به زمين دستور داد به بیائید (سر جایتان) و شكل گيريد، خواه از روي اطاعت و خواه اكراه! آنها گفتند: ما از روي طاعت ميآئيم.
ادعا دارند که این آیه اشاره به زمان پیش از تشکیل کهکشانها دارد(مرحله ای که گیتی بصورت تودهی گازی مرکب از هلیم و هیدروژن بود).
در پاسخ باید گفت که این دودی که الله از آن یاد نموده است، در واقع دودی ناشی از پیدایش زمین بود که آسمان را فرار گرفته بود، الله پس از خلقت زمین و اتمام کار ساخت آن، به منظم کردن آسمان پرداخت و آنرا بصورت 7 طبقه منظم و محکم نمود و ستارگان را هم زینت آنان قرار داد.
مسخره تر از همه این ایه است:
وَهُوَ الَّذِي خَلَق السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاء لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَلَئِن قُلْتَ إِنَّكُم مَّبْعُوثُونَ مِن بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ (هود/7 ) او كسي است كه آسمانها و زمين را در شش روز آفريد و عرش او بر آب قرار داشت، تا شما را آزمايش كند تا كداميك عملتان بهتر است و اگر بگوئي شما بعد از مرگ برانگيخته ميشويد مسلما كافران ميگويند اين سحر آشكاري است!
قرآن در این آیه بیان میکند که پیش از خلقت دنیا , عرش الله بر روی آب بوده !
در اینجا با اندکی تفکر تناقصی آشکار وجود دارد؛ پیش از این که آسمانها و زمین آفریده گردند، آب و عرش الله وجود داشتند.
قرآن در این آیه بیان میکند که پیش از خلقت دنیا , عرش الله بر روی آب بوده !
در اینجا با اندکی تفکر تناقصی آشکار وجود دارد؛ پیش از این که آسمانها و زمین آفریده گردند، آب و عرش الله وجود داشتند.
نقد این مسائل اسلامی و نظریهی معجزه آسای این دین، آن چنان مسخره به نظر میآید که انسان رغبتی به نقد کشید آنان را ندارد.
من بارها و در نوشتههایم اعلام نموده ام که برای من تنها و تنها و یکی از این معجزات کافی است که مسلمان شوم، اما حیف از عدم توانائی دوستان مسلمان در پاسخگوئی و اجابت این دعوت.
این داستان از زاویه ای دیگر
۱۶ نظر:
دوست محترم فقط يك سوال وسفسطه نكن علمي پاسخ بده زمان قبل از خلقت زمين بر چه اساس اندازه گيري مي شده در ثاني بايد بداني كه روز هميشه به معني يك دور گردش زمين به دور خودش نيست مثلا در ايه 140سوره آل عمران معني ايام در اينجا به معني چند روز مشخص نيست كه اگر طالب بودي به لينك زير برو تاهم ترجمه ان از چند ترجمه معتبر وهم تفسير ان را ببيني ومتوجه خواهي شد كه اصلا نمي توان از ان به معني مورد نظر تو برداشت كرد
http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=18395&AyeID=433<r2=2
بر اساس مقایسه ی اختلاف فاصله بین انفجار بزرگ و سایر پدیدهائی که بعدا شکل گرفتند، رصد و پردازش نورهای رسیده از آنان.
وَالسَّمَاءَ بَنَیْنَاهَا بأَیْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ (الذاریات،۴۷)؛
و مـا آسـمـان را بـا قـدرت بـناكردیم و همواره آن را وسعت مى بخشیم .
به نظر من قبل از نتیجه گیری و مسخره کردن بهتر است آیات و ترجمه آنها را با دقت بیشتری بخوانید.
برای مثال، آیه آخری که مثال زدید نمی گوید که عرش خدا "قبل" از آفرینش آسمان و زمین روی آب بود. بلکه اشاره می کند که قبل از زمان حال عرش خدا روی آب بوده. حال بعضی این رو به این ربط می دهند که در اوایل پیدایش زمین، کل زمین پوشیده از آب بوده. ولی من شخصا تفسیر خاصی نمی کنم.
اسم اين كاري كه شما مي كنيد اسلام شناسي نيست، تفسير به راي هدفدار يا مقرضانه است كه اولين اصول تحليل منصفاه را با استفاده كردن از كلمات توهين آميز از بين برديد. در مورد اعجاز علمي قرآن نيازي نيست كه مثال غير بزنم؛ در همين موضوعي كه صحبت كرديد جواب ميدم،كلمه "يوم" در عربي هم به معناي روز هست و هم به معناي مرحله و دوره. شما به هر دليل كه خودتون بهتر ميدونيد اين را تفسير به راي كرده ايد.
جناب ناشناس بالایی، المیزان جواب شما را داده است:
«معناى جمله : (و كان عرشه على الماء)
و اما اينكه فرمود: (و كان عرشه على الماء) جمله اى است حاليه ، و معناى مجموع آيه اينست كه : خداى تعالى در وقتى و در حالى به خلقت آسمانها و زمين پرداخت كه عرشش بر آب بود، و بر آب بودن عرش كنايه است از اينكه مالكيت خداى تعالى در آن روز مستقر بر اين آب بود كه گفتيم ماده حيات و زندگى است ، چون عرش و تخت سلطنت هر پادشاهى عبارت است»
یعنی دستکم الله در حال خلقت آسمانها و زمین عرشش بر آب بوده است.
دوست عزیز مطلب کار شده و قابل مطالعه بود .اما من به شما پیشنهاد می کنم با توجه به این نکته که در رابطه با این موضوع که تسلط علمی انسان حاضر به ابعاد در حد سه بعد و با ارفاق بعد زمان می باشد و هر گونه تفسیر شما در دایره علم حاضر می باشد اجازه ندهید دید و شناخت شما شبیه دین گرایان و کشیشان قرون وسطی باشد و با دانشی که هنوز در چهار یا پنج بعد تعریف شده اش سوالات بی جوابی بیش از جواب داده شده دارد به جنگ مکتبی بروید که ممکن است گوینده اش بر جمیع ابعاد مسلط باشد . حالا شما به من بگو اگر گوینده شما بودی چگونه می گفتی که هم انسان دو هزار سال پیش هم من و شما و هم انسانی متفکر در صد ها سال بعد ارزش آفرینش را بیابند و این استعاره را بفهمند. دوست خوبم من به ورود شما به وادی شک احترام می گذارم که از عبور برخی دین داران از هفت شهر عشق ارزشمند تر است.
اگر کسی دنبال حقیقت باشد با مسخره کردن چیزی که ممکن است تفسیر دیگری هم داشته باشد به جایی نمیرسد. اگر هم با فرض نادرست بودن گفتههای قرآن جلو برویم (که راه بسیار خوبی جهت رسیدن به حقیقت ماجراست) و به تناقض هایی هم برسیم، میتوان این تناقضها را با دلیل و دیدگاه خود بین نمود و نتیجهگیری نمود و نهایتان مثل اینکاری که انجام دادید در مرض دیده همگان قرار داد تا اگر دیگران هم نظری دارند آن را بیان کنند. فرضا، از کجا معلوم که مسیر تحقیق به اشتباه طی نشده باشد؟!!! این اتفاقی است که ممکن است برای هر تحقیقی بیفتد. ولی این موضوع که تحقیق است را نمیتوان با مسخره نمودن تلفیق کرد زیرا ارزش آن کار تحقیقاتی به میزان زیادی تنزل میکند. در نهایت فقط اگر این جنبه نقد آن را در نظر قرار میدهیم باید توجه داشت که خیلی از همین ادعاهای قرآن با علم بشری که در ۱۰۰ ساله اخیر پیشرفت زیادی کرده به اثبات رسیده (مثل تفاوت در اثر انگشت انسانها و ...).
برای افراد خردمند آوردن یک دلیل نقض کافی است. متاسفانه افراد مذهبی آنچنان خردشان را آکبند نگه داشته اند که با صد دلیل بیدار نمی شوند. این وبلاگ شامل صد دلیل برای شما آورده، فقط باید جرات اندیشیدن داشته باشید.
حالا خوبه تمام ادیان از علم و دانش می ترسند و با فرگشت و بیگ بنگ مخالفند! کی اومده این ادعا رو کرده که ذات قرآن با نظریه بیگ بنگ یکی است؟ این بیشتر شبیه جوکه! یک دین الهی با نظریه بیگ بنگ کنار اومده!!!!!! خیلی خنده داره
کسی در جایی گفته است که مفرد بودن رتقا در آیهی ۲۱:۳۰ انبیا:
أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا) که ترجمه لفظی آن به زبان فارسی چنین است: "آیا کافران ندیدند که آسمانها و زمین یک رتق بودند، و ما آنها را فتق نمودیم"؟
دال بر این است که «به این معنی که آسمانها و زمین که شامل تمام کائنات هست هر دو قبلن بصورت یک حالت واحد و مفرد بوده اند»
علامه طباطبایی چیز دیگری میگوید: «و اگر خبر (كان ) يعنى (رتقا) را مفرد آورد، بدين جهت بود كه مصدر است ، و مصدر تثنيه و مفردش يكى است»
یعنی بر خلاف حرف ایشان ظاهرا مصدر تثنیه است (و نه مفرد) ولی شکل آن با حالت مفرد یکسان است. یعنی تا جایی که من میفهمم بررسی دستوری ایسان دلیل بر چیزی نیست.
"یکی از ادعاهائی که توسط مسلمانان صورت میگیرد، ادعای علمی بودن قرآن میباشد"
"تحصیل کردگان مسلمان، ادعای تطابق قرآن با نظریهی بیگ بنگ را دارند،"
ادعای مسلمانان لزوما جزو دین محسوب نمی شود. آنچه كه از خود قرآن بر می آید این است كه مانند كتب آسمانی دیگر برای هدایت است نه تحصیل علمی.
نظریه بیگ بنگ لزوما تنها نظریه قطعی پیدایش گیتی نیست؛ نظریات دیگری هم هست. رجوع كنید به كتاب endless universe
قبل از این که تئوری بیگ ینگ یا تکامل و یا فرضبه لاپلاس مطرح شود کدام مفسر فران را سراع دارید که مبانی پیدایش و تکوین کائنات بر اساس قوانین فیریک توضیح و تفسیر نمایند ؟ در کدام یک از تفاسیر قدیم روز را به معنی روز و بعد به مفهوم دوره و ان هم به مدت نا معلوم تفسیر کرده اند ؟ اصولا مطلبی مثل هفت طبقه اسمان یا این که کوه میخ هائی یرای نگهداری زمین هستند فکر می کنید پایه و اساس علمی دارد. دانش اموز دبستان حتی میداند که کوه نتیجه فشار لایه های زمین و حرکت و فشار طی میلون سال ها به وجود امده ...
باور مذهبی هر کس عقیده و نظری دارد ولی تلاش برای چسباندن کتبی که به نظر مذهبی ها اسمانی است با مفاهیم علمی و ارائه توجیه و سفسطه غیر معفول و غیر منطفی به نظر می رسد.
«أولم یرالذین کفروا أن السماوات والارض کانتارتقاففتقناهماوجعلنامن المآءکل شیءحی أفلایؤمنون.آیاکافران نمیبینند که آسمان وزمین(به صورت توده عظیمی درگسترده فضا یکپارچه)به هم متصل بوده وسپس(براثرانفجاردرونی)آن هاراازهم جداساختیم(وتدریجابه صورت جهان کنونی درآوردیم)وهرچیززنده ای را(اعم ازانسان وحیوان)ازآب آفریدیم.آیا(درباره آفرینش کاینات نمی اندیشیدو)ایمان نمی آورید»انبیا/30
معنای «رتق»:به هم چسبیدن شدید
معنی«فتق»:جدایی وانفصال
ابن عباس حسن وقتاده ازمفسرین سلف گفته اند:آسمان هاوزمین درابتدا به هم پیوسته بودوبعدآن خداونددربین آن هاجدایی انداخت.
دانش نوین ستاره شناسی ثابت کرده که آسمان وزمین درابتدایک جسم واحدبوده وقبل ازاینکه انفصال رخ دهدشب وروز آنهایکی بوده وبعدازانفصال بعضی سردوبعضی گرم شدند وبه دیگر سخن احتمال داده میشودکه خورشید دراثرابربزرگی ازغباروگازبه وجود آمده وپس ازتراکم مقداری گازوتشکیل خورشید به صورت یک ستاره گازوغبارباقی مانده وشروع به چرخیدن نموده به مرور زمان متراکم شده ودرنتیجه سیارات دیگر منظومه شمسی بوجود آمده اند .درآیه دوازده سوره فصلت می فرماید:«ثم استوی إلی السمآء وهی دخان.سپس خداوند اراده آفرینش آسمان راکرد درحالی که دود گونه وبه شکل سحابی درگسترده فضای بی انتهاپراکنده بود»آیه فوق به نظریه سدیم اشاره دارد.
«واسمآءبنیناهابأبدٍوإنالَموسعون.ماآسمان راباقدرت بناکردیم وهمواره آنراگسترش میدهیم»علم جدیدوقرآن ثابت کرده اند که گسنرش جهان پیوسته ادامه خواهدیافت وعده ایی ازدانشمندان مسلمان وغیرمسلمان اظهارداشته اندکه جهان بعدازاین گسترش درنقطه ای متوقف خواهند شد؛به همین جهت کیهان شناسان آینده جهان رابه4مرحله تقسیم کرده اند:1مرحله بینگ بنگ که درقرآن آمده است وبه آن اشاره شد؛.2گسترش واتساع پیوسته جهان؛3.مرحله بازایستادن جهان ازگسترش ووسعت؛4.مرحله ایی که تمام هستی نابودخواهدکردهمه ستارگان وسیاره هاوبه هم برخوردمیکنند.
الله أکبر الله أکبر،جاویدبادقرآن.
این گفته دانشوندانیست که هیچ ایمانی به قرآن وهیچ اعتقادی به اسلام ندارند؛بلکه آنچه میگویندنتیجه تحقیقات علمی آن هاست.امامرحله4،مرحله بی نورشدن ستارگان وماه برخورد آنهابایکدیگر:«فإذابرق البصر وخسف القمر وجمع الشمس والقمر.هنگامی که چشم هاپریشان شود وما بی نورمیگردد وخورشیدوماه گردآوری می گردد.قیامة/6 الی9»
وآیه 104انبیاء و آیه 1الی3انفطاربه همین اصل اشاره دارند.این است تطابق قرآن باعلم جدید.شایدسوال پیش بیایدکه قرآن کمی اشاره به این نکات دارداما ما آن هارامیپیچانیم؟اولاقرآن به نکات اصلی این مباحث علمی اشاره کرده ثانیاقرآن این هارا گفته تاماعبرت بگیریم وبه حقانیت آن پی ببریم.
ابومنصورماتریدی که اکثریت مسلمانان دربحث عقیده ماتریدی هستندمی فرماید:مراداز یوم دراین آیه وقت است مانندآیه «ومن یولهم یومیذدبره(دراین آیه منظورروزنیست بلکه وقت است)»یعنی در6وقت مختلف کل کاینات ساخته شد وهمچنین می گوید که زیرا آسمان وزمین وآنچه درزمین است هرکدام 2وقت دارد: یک وقت به وجودآمده اند ویک وقت ازبین میروند.
اماعرش:بعضی گفته اند که منظورازعرش ملک خداونداست وهمچنین اهل لغت وتأویل گفته اند عن به معنای مِن است یعنی«وجعلنامن المآء کل شیءحیاً»واین قاعده درلغت عرب جایز است.
ابتدای متن یک غلط دارید:عمر دنیا سه برابر عمر زمین است نه دوبرابر
با تشکر
دوست گرامی اگر بنای شما بر روشنگری وروشن بینی است پیشنهاد من به شما این است که شما خود در مقام مقایسه بر ایید نه مناظره کنید بیانات شما یکطرفه ویکجانبه است نه بصورت نقد و بررسی من نه فیزیکدان هستم نه یک شخص مذهبی ولی سوالی که از نظریه بیگ بنگ در مقابل مذهب دارم اینه که ایا بیگبنگ نیاز به یک پایه جرمی (ماده یا انرزی )داره یا نه و اگر داره از کجا تامین شده؟
شما جناب ارش عزیز در انتهای مطلب خود ادعا کرده اید که اگر مسلمانان تنها وتنها یک معجزه بمن ارایه دهند من مسلمان خواهم شد من در قسمت شگفتیهای عددی قران معجزه ای اشکار در خصوص حروف مقطعه بشما ارایه کردم که قطعا در درستی ان شک ندارید چون حتما انرا بدقت بررسی کرده اید وبه حقانیت ان واقفید وعلرغم درخواستهای مکرر من هیچ پاسخی مبنی بر رد یا تایید ان ابراز نفرمودید وان مربوط به هفت سوره پیاپی قران میباشد که با حم شروع میشود میخواهم بدانم بنابر قول خود ایا مسلمان شده اید یا خیر
ارسال یک نظر