یکی از دردناکترین عذاب الهی، عذاب قوم صالح میباشد.این عذاب به بهانهای واهی صورت میگرید.
کشتن شتر.
الله این شتر را شتر خودش معرفی مینماید:
وَيَا قَوْمِ هَذِهِ نَاقَةُ اللّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللّهِ وَلاَ تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ قَرِيبٌ (هود/64) و اى قوم من اين مادهشتر الله كه براى شما پديدهاى شگرف است پس بگذاريد او در زمين الله بخورد و آسيبش مرسانيد كه شما را عذابى زودرس فرو مىگيرد.
اما خوردن او چگونه بود؟
من وارد جزئیات چگونگی پیدایش این ماده شتر نمیگیردم، شتری که الله ادعا دارد ماده شتر خودش است، اما ببیند چگونه الله آب را بین قوم صالح و ماده شتر خودش تقسیم بندی مینماید:
قَالَ هَذِهِ نَاقَةٌ لَّهَا شِرْبٌ وَلَكُمْ شِرْبُ يَوْمٍ مَّعْلُومٍ (شعراء/155) گفت اين مادهشترى است كه نوبتى از آب برای اوست و روزى معين نوبت آب شماست.
ویا:
وَنَبِّئْهُمْ أَنَّ الْمَاء قِسْمَةٌ بَيْنَهُمْ كُلُّ شِرْبٍ مُّحْتَضَرٌ(قمر/28) و به آنان خبر ده كه آب ميانشان تقسیم شده است هر كدام را آب به نوبتخواهد بود.
فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْيَاهَا(شمس/13) پس فرستادهی الله به آنان گفت مادهشتر الله است و (نوبت) آبخوردنش را (رعایت نمائید)
اینکه این چشمه را الله بوجود آورد یا وجود داشت در بحث ما نیست، زیرا بر طبق قضاو قدر الهی، همهی آنچه که در زمین وجود دارد از نعمتهای الهی است که الله برای انسانها ارزانی داشته است.
اما آیا این عادلانه است که نوشیدن و استفاده از آب چشمه بین انسانهای قوم صالح و یک شتر تقسیم شود؟
آیا از دید الله ماده شتر و قومی، در نوشیدن آب چشمه با هم برابرند؟
فرض میکنیم که الله حق داشت مردم نافرمان از دستور فرستادهاش را مجازات نماید؛ گناه کودکان و سالخوردگان چیست؟
(البته قرآن دچار تناقض گوئی شده است زیرا این قوم را قومی متمدن بیان مینماید، قومی که قادر بودند کوهها را بتراشند و از آنها برای خودشان خانه بسازند؛ اولین پارامتر در شکل گیری هر تمدنی وجود اب است تمام تمدنهای مهم بشری در کنار رودخانهها بوجود آمدهاند.)
این مردم از تقسیم بندی الله به ستوه آمده بودند؛ الله تهدید مینماید اگر به او(شتر) آسیبی برسانید، من شما را با عذاب مواجه خواهم نمود:
وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَظِيمٍ(شعراء/156) و به آن گزندى مرسانيد كه عذاب روزى هولناك شما را فرو مىگيرد.
اما طبق گفتهی قرآن، شکیبائی این مردم به سر رسید و ماده شتر الله را کشتند:
فَعَقَرُواْ النَّاقَةَ وَعَتَوْاْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَقَالُواْ يَا صَالِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ(اعراف/77) پس آن مادهشتر را پی(کشتن همرا با ضربه) و از فرمان پروردگار خود سرپيچيدند و گفتند اى صالح اگر از پيامبرانى آنچه را به ما وعده مىدهى براى ما بياور.
پس از کشتن شتر صالح شروع به تهدید آنها نمود و انها هم از ارتکاب این قتل پشیمان شدند:
فَعَقَرُوهَا فَأَصْبَحُوا نَادِمِينَ(شعراء/157) پس آن را کشتند و پشيمان گشتند.
اما برای انها پشیمانی سودی نداشت زیرا الله برای آنها مکری در نظر گرفته بود:
وَمَكَرُوا مَكْرًا وَمَكَرْنَا مَكْرًا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ(نمل/50) و دست به نيرنگ زدند و [ما نيز] دست به نيرنگ زديم و خبر نداشتند.
همچنین الله بیان می کند که این شتر فتنهای(ازمایش) بود برای آنها:
إِنَّا مُرْسِلُو النَّاقَةِ فِتْنَةً لَّهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ (قمر/27) ما براى آزمايش آنان مادهشتر را فرستاديم و مراقب آنان باش و شكيبايى كن.
فَعَقَرُوهَا فَقَالَ تَمَتَّعُواْ فِي دَارِكُمْ ثَلاَثَةَ أَيَّامٍ ذَلِكَ وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ(هود/65) پس آن را پى كردند و [صالح] گفتسه روز در خانههايتان برخوردار شويد اين وعدهاى بىدروغ است.
پس از این سه روز، الله کسانیکه به او ایمان آورده بودند را نجات و بقیه را دچار عذاب نمود:
فَلَمَّا جَاء أَمْرُنَا نَجَّيْنَا صَالِحًا وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَمِنْ خِزْيِ يَوْمِئِذٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ(هود66) چون فرمان ما در رسيد صالح و كسانى را كه با او ايمان آورده بودند به رحمتخود رهانيديم و از رسوايى آن روز به يقين پروردگار تو همان نيرومند شكستناپذير است.
اما در بیان کیفیت این عذاب قرآن دچار تناقض گوئی شده است:
فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُواْ فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ (اعراف/78) آنگاه زمينلرزه آنان را فرو گرفت و در خانه هايشان از پا درآمدند.
و در جائی دیگر:
وَأَخَذَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُواْ فِي دِيَارِهِمْ جَاثِمِينَ (هود 67) و كسانى را كه ستم ورزيده بودند آن بانگ فرا گرفت و در خانههايشان از پا درآمدند.
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ صَيْحَةً وَاحِدَةً فَكَانُوا كَهَشِيمِ الْمُحْتَظِرِ(قمر/31) ما بر آنها يك فرياد فرستاديم و چون گياه خشكيده ريز ريز شدند
جالب است قرآن بیان مینماید که تعدای از این غذاب شوندگان هم از مؤمنان به الله بودند:
فَأَخَذَهُمُ الْعَذَابُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُم مُّؤْمِنِينَ(شعراء/158) آنگاه آنان را عذاب فرو گرفت قطعا در اين [ماجرا] عبرتى است و[لى] بيشترشان ايمانآورنده نبودند.
وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ(شعراء/159) و در حقيقت پروردگار تو همان شكستناپذير مهربان است.
الله قبول دارد که انها را مجازات دسته جمعی نموده است:
فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ مَكْرِهِمْ أَنَّا دَمَّرْنَاهُمْ وَقَوْمَهُمْ أَجْمَعِينَ(نمل/51) پس بنگر كه فرجام نيرنگشان چگونه بود ما آنان و قومشان را همگى هلاك كرديم.
۲ نظر:
سلام
مطالب وبلاگ شما رو خوندم ولي نفهميدم وبلاگ شما يه وبلاگ انتقادي و پرسشگرايانس يا يه وبلاگ انحرافي!!!
در بسياري از موارد غرض ورزي در مطالبت به راحتي قابل مشاهدس و پرسش هايي رو مطرح ميكني كه جوابش در اسلام داده شده و مسايلي حل شده هستند(يكم پياز داغشو زياد ميكني D:)
"""اگر مسلمانی توانست جملهای از معجزات علمی کتاب مقدس(قرآن) را بیان نماید، من هم مسلمان میشوم."""
نمونه هاي زيادي براي اين مورد وجود داره ولي بقول شاعر چشمها را بايد شست.....
اينم يه نمونه....
http://peymane.ir/fa/pages/?cid=16299
اگه كتاب اين بنده خدا(پرفسور بوكاي) رو هم بخوني بد نيست...
مسعود گرامی؛ درود بر شما!
ازت خواهش می کنم به جائی ارجاع نده؛ خودت بنویس من هم رو قولم هستم.
ارسال یک نظر