ناباوران

اسلام آمیزه‌ای است از جنایت، تجاوز و خرافه؛ آنچه که سوداگران دینی آن را معجزه ای الهی می‌ خوانند، خرافاتی بیش نیست. در این دین زن وسیله ای است جنسی در اختیار مرد، مجوز تصاحب زنان کفار نیز در همین راستاست. تاریخ جانیان زیادی را به خود دیده، اما محمد تنها جنایتکاری است که پیروانش طبق سنت او همچنان جنایت و قتل می کنند. در این دین تنها مسلمانان انسان شمرده می‌شوند و دیگران جانور؛ پس با مشعل روشنگری، سایه سنگین، سیاه و تاریک مذهب را که همان اندیشه‌ی ضحاکین مار به دوش است را از میهنمان بر خواهیم چید.

جستجو کردن موضوعات خاص (لطفا کلمات مربوطه را وارد نمائید)

100 مورد از تناقضات و اشتباهات ساختاری قرآن

 بزرگترین تناقض ادیان در این است که اگر خدایشان پدید آورده تمام جهان است، پس آیا منطقی است که خدا به زمینی بسیار کوچک، تا این اندازه ا...

۱۳۸۸ دی ۱۵, سه‌شنبه

حد محارب در قوانین جمهوری اسلامی

     آیا می‌دانید در قرآن اشاره شده که می‌توان دست راست و پای چپ محارب را قطع نمود؟ جمهوری اسلامی هم با استناد به قرآن 4 نوع مجارات را برای محارب با حکومت اسلامی پیس بینی نموده است که یکی از دیگری بدتر است، البته خوشبختانه حکومت فعلی ما کمی از اسلام راستین فاصله گرفته است:    
 ماده‌ی 190) حد محاربه و افساد فی‌الارض یکی از چهار چیز است:
    1- قتل.
    2- آویختن به دار.
    3- اول قطع دست راست و سپس پای چپ .
    4- نفی بلد.
 قوانین بالا در نظام جمهوری اسلامی برگرفته از این آیه‌ی قرآن است:
إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ يُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ (مائده/33) سزاى كسانى كه (با) الله و فرستاده اش محاربه می‌کنند و در زمين به فساد (کارهائی که از دید اسلام گناه است) مى‏كوشند جز اين نيست كه كشته شوند يا بر دار آويخته گردند يا دست و پايشان در خلاف جهت‏ يكديگر بريده شود يا از آن سرزمين تبعيد گردند اين رسوايى آنان در دنياست و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت.
    شرح مفصل آیات قتال در قرآن
     اما سایر موارد این قوانین:
    ماده ی 191) انتخاب حد محاربه با قاضی است.... .
    ماده‌ی 192) حد محاربه و افساد فی‌الارض با عفو صاحب حق ساقط نمی‌شود.
    ماده ی 193) محاربی که تبعید می‌شود باید تحت مراقبت قرار گیرد و با دیگران معاشرت و مراوده نداشته باشد.
    ماده‌ی 194) مدت تبعید در هر حال کمتر از یک سال نیست، اگرچه بعد از دستگیری توبه نماید و در صورتی‌ که توبه ننماید همچنان در تبعید باقی خواهد ماند.
    ماده‌ی 195) مصلوب کردن مفسد و محارب به صورت زیر انجام می‌گردد:
    الف- نحوه‌ی بستن موجب مرگ او نگردد.
    ب- بیش از سه روز بر صلیب نماند ولی اگر در اثنای سه روز بمیرد می‌توان او را پائین کشید.
    ج- اگر بعد از سه روز زنده بماند نباید او را کشت.
    ماده‌ی 196) بریدن دست راست و پای چپ مفسد و محارب به همان‌ گونه‌ای است که در حــد ســرقت عمل می‌شود.
     فرق این قوانین، با قانون عصر حجر و قانون جنگل در چیست؟
      قطع به یقین وضع کننده‌ی این قوانین جامعه‌ی بشری را با زندگی جانوری و قانون جنگل اشتباه گرفته است!
     آیا از پیروان دینی که قانونی بدتر از قانون جنگل را بر انسانها روا می‌دارند، انتظار رعایت حقوق بشر منطقی است؟


۳ نظر:

ناشناس گفت...

جالب بوود ؟؟ واقعا فرقش چیه ؟؟

پیروز نوروزی گفت...

شأن نزول آيه محاربه نيز ـ بنا بر قول مشهورـ موردي بوده كه طبعاً از سلاح استفاده شده‌است, بنابر آن‌چه از امام صادق(ع) در رابطه با نزول اين آيه وارد شده‌است, گروهي از قوم «بني‌ضبه» در حالي كه بيمار بودند بر پيامبر(ص) وارد شدند, حضرت به آنان فرمودند: نزد من بمانيد تا هنگامي كه سالم شديد شما را به سريه بفرستم. آنان از پيامبر خواستند تا از مدينه به جاي ديگري روانه‌شان كند, و آن حضرت آنان را به جايي كه محل نگهداري شترهاي زكات «در خارج از مدينه» بود فرستاد. آنان از شير شتران مي‌نوشيدند تا هنگامي كه سلامتي خود را باز يافتند به سه نفر از چوپانان شتران حمله كرده و آنان را كشتند. اين خبر به پيامبر رسيد و ايشان علي(ع) را براي دستگيري آنان فرستاد, و آنان در حالي‌كه در دره‌اي نزديك مرز يمن محصور شده بودند دستگير و خدمت پيامبر فرستاده شدند, آن‌گاه آيه محاربه نازل شد. (وسائل, ج18, ص535, كتاب‌الحدود, باب1 از ابواب حدالمحارب, حديث7)
http://www.rahesabz.net/story/7419/

ناشناس گفت...

نکته ای که در مطالب شما قابل توجه است این است که شما همواره جنبه خشن موضوع را که لازمه اصلاح است برجسته نموده وان را نکوهش میکنید واز نکته مثبت واصلی موضوع غافل میشوید ویا خود را بغفلت میزنیدایه ماقبل از این ایه به مورد مهمی از اهمیت نفس انسان واصلاح ودرستکاری اشاره مینماید ترجمه ایه این است بدلیل این{کشتن یکی از پسران ادم بناحق بدست دیگری}بر بنی اسراییل واجب کردیم که هرکس نفسی را بدون اینکه کسی را کشته باشدبکشد گویا تمام مردم را کشته است وهر کسی نفسی را از مرگ نجات دهد گویا تمام بشریت را از مرگ رهانیده وپیامبران را با دلایل روشن بسوی مردم فرستادیم اما بسیاری از انها در زمین فساد میکنند پس در ایه قبل از ایه مورد بحث خداوند حفظ جان انسانها را واصلاح در امور وعدم فساد را اموری مهم میداند که باید رعایت شود وبیهوده وبیدلیل نباید خونی ریخته شود اما اگر مکتبی که برای حفظ جان انسانها وجلوگیری از فساد اهمیت بسیار زیادی قایل است بصورت مسلحانه(محاربه) مورد حمله قرار گیرد ومانع از احقاق این موضوع مهم گردد که پای جان انسانها در میان است با این محارب چگونه باید برخورد کرد ایا باید او را نوازش کرد واز در نصیحت وارد شد به این نکته دقت کنید که خداوند این حکم سنگین را برای کسی که کاری به دین ومومنین ندارد وسرش در کار خودش میباشد را صادر نکرده است بلکه خطاب به کسانی است که به مومنین وایین انها مسلحانه حمله میکنند ومیخواهنند قوانین دینی را بزور براندازند وانها چنین حقی ندارند بنابراین شما نحوه مجازات را برجسته میکنید اما به علت اینکه این مجازات به چه سبب ودلیلی صادر شده کاری ندارید واین بی انصافی است واما ایه بعد از این را هم کاری ندارید که خداوند همواره در توبه را بازگذاشته مگر انانکه قبل از پیروز شدن شما بر انها توبه کنند ودست از محاربه ومخالفت بردارند در انصورت این مجازات شامل حال انان نمیشود پس لطفا مطالب زا گزینشی مطرح نفرمایید وسر وته داستان را حدف نکنید تا مخاطب ارزیابی درستی از مطلب بعمل اورد

Translate

بايگانی وبلاگ