در زبان عربی عذاب به معنی شکنجه است، شکنجه یعنی تحمیل درد بر جاندار، قرآن از قول خدائی به نام الله میگوید که ما در دنیا برخی از گروههای انسانی را با شکنجه دادن از میان بردیم، زیرا کفر ورزیدند، معروفترین این دستهها در مرحلهی اول از میان بردن تمامی انسانهای ماقبل نوح غیر از او و خانوادهاش، از میان بردن کل قوم لوط و صالح و هود و شکنجه دادن بنیاسرائیل بوسیلهی خودشان به گونهای که الله به آنان دستور داد تا همدیگر را بکشند.
از دید قرآن، هرکسی که منکر یکی از مسلمات اسلام گردد، کافر است؛ این مسلمات میتواند از انکار نماز و روزه باشد تا منکر شدن خود اسلام به عنوان دینی آسمانی، البته باید توجه داشت که انکار نماز با انجام ندادن آن تفاوت دارد؛ مهمترین نشانهی کفر، انکار خود قرآن به عنوان سخنان خدائی به نام الله است؛ این کتاب در حالت کلی در سه اصل توحید (عبادت کردن الله بدون اینکه کسی را در قدرت او شریک دانسته شود) و معاد (اعتقاد به برپائی قیامت) و نبوت (اعتقاد به اینکه محمد فرستادهی الله است) خلاصه میگردد؛ البته شیعه دو اصل عدل و امامت هم به این اصول افزود؛ برای منکرین موارد بالا هم شکنجهای بسیار دردناک را در نظر گرفته؛ قرآن در توصیف شکنجه روز قیامت میگوید:
عَذَابٌ عَظِيمٌ (شکنجه بزرگ) - عَذَابٌ أَلِيمٌ (شکنجه دردناک) و ....(1)
اما این کتاب در این مورد دچار تناقض گوئی شده است، از یک سو بیان مینماید "تنها کسی که منکر توحید در عبادت من شوند را شکنجه خواهم داده و بقیه را به دلخواه خواهم بخشید":
إِنَّ اللّهَ لاَ يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَن يَشَاءُ وَمَن يُشْرِكْ بِاللّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِيمًا (نساء/48) بدون شک الله شرک (در عبادت) را برای خود نمیبخشد و (گناهان) غیر از آن را برای هر کس که بخواهد میبخشد و هر کس به الله شرک بورزد یقینا گناه بزرگی را بر گردن گرفته است. شرح تکفیری
و از سوی دیگر سطح شکنجه دادن را تا جائی پائین میآورد که حتی شامل کسانی میگردد که نماز نمیخواندند:
عَنِ الْمُجْرِمِينَ (مدثر / 41) و از گناهکاران (پرسیده میشود) .
مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ (مدثر / 42) چه چیزی شما را در آتش دوزخ گرفتار کرد؟
قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ (مدثر / 42) گفتند: ما نمازگزار نبودیم!... تناقضات قرآن در باب نماز
و در آیات پیش از این نیز در توصیف آتش دروخی که این افراد در آن گرفتارند و آن را سقر نامیده، میگوید:
وَمَا أَدْرَاكَ مَا سَقَرُ (مدثر / 27) و تو چه دانى كه آن آتش دروخ چيست؟
لَا تُبْقِي وَلَا تَذَرُ (مدثر / 28) (آن آتشی است) که نه چیزی را برجا میگذارد و نه رها میسازد!
لَوَّاحَةٌ لِّلْبَشَرِ (مدثر / 29) (با سوزانیدن) سبب تغییر رنگ پوستها است!
و برای اینکه این افراد از جهنم فرار نکنند بر آن 19 فرشته گماشته شده:
عَلَيْهَا تِسْعَةَ عَشَرَ (مدثر / 30) و بر آن 19 (نگهبان) است.
و محمد از قول الله دلیل آن را این گونه بیان نموده است:
وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِكَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِّلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَيَزْدَادَ الَّذِينَ آمَنُوا إِيمَانًا وَلَا يَرْتَابَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ وَلِيَقُولَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْكَافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ وَمَا يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ وَمَا هِيَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْبَشَرِ (مدثر/31) و ما نگهبانان آتش دوزخ را تنها از فرشتگان گماشتهایم، تعداد آنان را جز آزمونى براى كافران نگرداندهايم تا سرانجام اهل كتاب به يقينى افزونتر دست يابند و اهل ايمان بر ايمان خود بيفزايند و اهل كتاب و مؤمنان شک و شبهه نورزند و تا سرانجام کسانی که در دل بیماری دارند و كافران بگويند، الله از اين توصيف چه میخواهد؟ اینگونه الله هر كس را بخواهد گمراه میگرداند و هر كس را بخواهد راهنمائی میکند و سپاهيان پروردگارت را كسى جز خود او نمیشناسد و اين جز پندآموزى براى بشر نيست.
پس طبق این آیه، حتی کسانی که نماز نخوانند نیز به جهنم انداخته میشوند؛ البته خود الله با سنت املا و استدراج دوست دارد که انسانها را شکنجه دهد. شرح
قرآن سطح شکنجه دادن پس از مرگ را باز هم بالا میبرد و میگوید "کسی که از یاد من روی بگرداند او را شکنجه خواهم کرد":
وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى (طه/124) و هر كس از ياد من روی گرداند زندگی برایش تنگ خواهد شد و روز قيامت او را کور بر میانگیزم.
و در اینجا گفته که آنان توانائی شنیدن سخن حق را نداشتند تا به یاد من باشند؛ پس گناهشان چیست؟:
الَّذِينَ كَانَتْ أَعْيُنُهُمْ فِي غِطَاء عَن ذِكْرِي وَكَانُوا لَا يَسْتَطِيعُونَ سَمْعًا (کهف/101) همان كسانى كه چشمانشان از یاد من در پرده بود و نمیتوانستند آن را بشنوند.
این شخص اعتراض میکند:
قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَى وَقَدْ كُنتُ بَصِيرًا (طه/125) میگوید: پروردگارم، چرا مرا کور نمودی در صورتی که من بینا بودم؟
قَالَ كَذَلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَكَذَلِكَ الْيَوْمَ تُنسَى (طه/126) (الله) میگويد همان گونه كه نشانههاى ما بر تو آمد و آن را به فراموشى سپردی، امروز همان گونه فراموش میشوى.
و:
لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَمَن يُعْرِضْ عَن ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذَابًا صَعَدًا (جن/17) تا سرانجام آنان را مورد آزمایش قرار دهیم و هر كس از ياد پروردگارش روی گردان شود، او را به شکنجهی سهمگين بكشاند.
قرآن با مغالطه مصادره به مطلوب، این نشانهها را وجود خانههای گذشتگانی میداند که اکنون در میان نیستند، این گذشتگان میتواند از پدر و مادر انسان باشد که خانهی آنان را ارث برده تا دیگران:
أَفَلَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَسَاكِنِهِمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّأُوْلِي النُّهَى (طه/128) آيا برای هدايت آنها كافی نيست كه بسياری از پيشينيان را نابود كرديم و اينها در خانههای آنان رفت و آمد دارند در اينها دلائل روشنی است برای اندیشمندان.
در یکی از آیاتش به اصطلاح سوتی داده میگوید:
وَمَن كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِيلًا (اسراء/72) و کسی که در این دنیا کور باشد در آخرت هم کور و گمراه است.
شاید گفته شود که منظور از کور در اینجا معنوی است، اگر چنین است در این صورت باید بپذیریم که قرآن از فصاحت لازم برخوردار نیست به گونهای که منکرین خودش را به کور تشبیه مینماید این در حالی است که بر اساس قضا و قدر الله برخی از انسانها را نابینا قرار داده است.
اما الله چگونه انسانهائی که سخنان محمد را باور نکنند شکنجه میدهد؟! به این آیه توجه فرمائید که چگونه الله پوستهای انسانها را برشته میکند و دوباره پوست دیگری میرویاند:
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِآيَاتِنَا سَوْفَ نُصْلِيهِمْ نَارًا كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَيْرَهَا لِيَذُوقُواْ الْعَذَابَ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَزِيزًا حَكِيمًا (نساء/56) همانا كسانى را كه نشانههای ما را انکار کردهاند به آتشى میرسانیم كه هر چه پوستشان برشته گردد پوستهاى ديگرى بر جايش میگذاریم تا شکنجه را بچشند، همانا الله تواناى فرزانه است.
و در جائی دیگر، سخن از به غل و زنجیر کردن منکرین سخنان محمد پیش از انداخته شدن در آتش آمده است این در حالی است که در بسیاری از روایات آمده که جهنمیان باید از روی پل صراط رد شوند:
خُذُوهُ فَغُلُّوهُ (الحاقه/ 30) او را بگیرید و به غل بکشید.
ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ (الحاقه/31) سپس او را به آتش دوزخ بکشید.
ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُكُوهُ (الحاقه/32) سپس در زنجيرى كه طولش هفتاد ذرع است ببندید.
این ذرع چند متر است به اصطلاح الله اعلم!
و باز:
وَتَرَى الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ مُّقَرَّنِينَ فِي الأَصْفَادِ (ابراهیم/49) و در آن روز گناهكاران را میبینی كه با هم در زنجيرها بسته شدهاند.
و لباسشان از قیر است:
سَرَابِيلُهُم مِّن قَطِرَانٍ وَتَغْشَى وُجُوهَهُمْ النَّارُ (ابراهیم/50) لباسشان از قیر است، و صورتهایشان را آتش میپوشاند.
یکی نیست به محمد بگه، آنان که این همه شکنجه میشوند، لباس را برای چه منظوری نیاز دارند؟ ظاهرا رسول الله گمان خویش را در آنان میبیند.
منظور از قیر، قیر طبیعی است که به صورت آمیخه با برخی سنگها در طبیعت یافت میشود و اعراب آن را میشناختند (قطران الفحم) (10)؛ در هر صورت محمد برای اینکه شدت شکنجه آنان را بیان کنند، هرآنچه که گمان این هدف را داشت بیان میکرد.
در جائی از قرآن بیان شده که نوشیدنی جهنمیان، آب جوش است:
.... أُوْلَئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُواْ بِمَا كَسَبُواْ لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُواْ يَكْفُرُونَ (انعام/70) ... ایشان کسانی هستند كه به خاطر آنچه به دست آوردهاند به گرفتاری افتادهاند و به خاطر کفری که میورزند نوشیدنی از آب جوش و شکنجهای دردناک خواهند داشت.
و البته در در جای دیگری سخن از چرک زخم هم نموده است:
لَّا يَذُوقُونَ فِيهَا بَرْدًا وَلَا شَرَابًا (نبأء/24) نه سرمائی (احساس میکنند) و نه نوشیدنی میچشند.
إِلَّا حَمِيمًا وَغَسَّاقًا (نبأء/25) غیر از آب جوش و چرک زخم.
زیرا:
إِنَّهُمْ كَانُوا لَا يَرْجُونَ حِسَابًا (نبأء/27) همانا ایشان به اینکه حساب امیدی نداشتند.
و البته خوردنی آنان هم کاکتوس است، این همان تلخترین و خشنترین بوتهای است که محمد آن را میشناخت:
لَآكِلُونَ مِن شَجَرٍ مِّن زَقُّومٍ (واقعه/52) بی شک از درخت کاکتوس میخوريد.
فَمَالِؤُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ (واقعه/53) و شکمها را از آن پر میکنید.
و چون این درخت خیلی بدمزه و تلخ است برای اینکه بتوانید آن را ببلعید، آب جوش مانند نوشابه روی آن میخورید:
فَشَارِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْحَمِيمِ (واقعه/54) و بر روی آن هم اب جوش مینوشید.
فَشَارِبُونَ شُرْبَ الْهِيمِ (واقها/55) و مانند نوشیدن شتران بسیار تشنه.
هَذَا نُزُلُهُمْ يَوْمَ الدِّينِ (واقعه/56) این است پذیرائی از آنان در روز قیامت.
برای دیدن شرح کامل خوردنی و نوشیدنی اهل جهنم و تنافضات آن اینجا را کلیک کنید.
اما الله نمیدانسته در جائی دیگر از قرآن بیان نموده است که هیزم جهنم سنگها هستند، این بدان معناست همان گونه که آتش دنیا ناشی از سوختن چوب است (2) آتش جهنم هم ناشی از سوختن سنگ است، اگر حداقل آن را یعنی گداخته شدن سنگ در نظر بگیرم، به دمائی بسیار بالا نیاز است که در این دما آب بلافاصله بخار میگردد:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ (تحریم/6) اى كسانى كه ايمان آوردهاید، خودتان و خانوادهیتان را از آتشى كه هیزم آن مردم و سنگها هستند نگه دارید، بر آن فرشتگانى خشن و سختگير (نگهبان) هستند از آنچه الله به ایشان دستور داده سرپیچى نمیکند و به آنچه که دستور داده شده پایبندند.
... فَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ (بقره/24) ... از آن آتشى كه هیزمش مردمان و سنگها هستند و براى كافران آماده شده دوری کنید.
بیان تناقضات و خرافات قران در مورد چگونگی برپائی جهنم:
از بررسی آیات قران به این نتیجه میرسیم که جهنم در زمین برپا میگردد:
يَوْمَ تُبَدَّلُ الأَرْضُ غَيْرَ الأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَبَرَزُواْ للّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ (ابراهیم/48) و روزى كه زمين به غير اين زمين تبدیل میشوند و (همچنین) آسمانها و (انسانها) برای الله یگانه خشمگین آشکار میشوند.
كَلَّا إِذَا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا (نبأ/21) نه هرگز! چنان است آن گاه كه زمين به سختی در هم كوبيده شود.
در این آیه قران کوه را جدا از زمین تصور میکند و میگوید:
وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُكَّتَا دَكَّةً وَاحِدَةً (الحاقه/14) و زمين و كوهها بلند شوند و هر دویشان با يک تكان، تکانده شوند.
در آن روز آسمان نیز پاره میشود:
وَانشَقَّتِ السَّمَاء فَهِيَ يَوْمَئِذٍ وَاهِيَةٌ (الحاقه/16) و آسمان پاره میشود، پس در آن روز (آسمان) سست و فرو ریزنده است. (شرح آسمان از دید قرآن و تناقضات و خرافات آن)
با شل و پاره شدن آسمان، در جای جای آن فرشتگان نمایان میشوند در حالی که 8 فرشته که عرش (تخت پادشاهی الله) را بر دوش خویش حمل میکنند، آشکار میگردند:
وَالْمَلَكُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ (الحاقه/17) و فرشتگان در گوشه گوشهی آسمانند و در آن روز 8 فرشته عرش ( تخت پادشاهی الله) پروردگارشان را بالایشان حمل میکنند.
در این زمان است که زمین با نور الله روشن میگردد:
وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْكِتَابُ وَجِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَالشُّهَدَاء وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ (زمر/69) و زمين به وسیله نور پروردگارش روشن گردد و كارنامه نهاده شود و پيامبران و گواهان را بياورند و ميانشان به حق داورى گردد و مورد ستم قرار نگيرند.
و در جای دیگری سخن از این موضوع نموده که در آن روز دروازه آسمان باز میشود:
وَفُتِحَتِ السَّمَاء فَكَانَتْ أَبْوَابًا (نبأء/19) و آسمان باز شود و دروازههائی (برای اینکار) باشد.
و کوهها هم به حرکت درافتند در حالی که مانند سراب نابود شوند:
وَسُيِّرَتِ الْجِبَالُ فَكَانَتْ سَرَابًا (نبأء/20) و کوهها حرکت داده شود پس سرابی شوند.
وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ (نمل/88) و كوهها را مىبينى، گمان میکنی كه آنها بیحركتند ولی آنها مانند ابرها حرکت میکنند، ساخت الله است كه هر چيزى را در نهایت پایداری پديد آورده است، همانا او به آنچه انجام میدهيد، آگاه است. شرح تناقضات قران در داستان آفرینش زمین و و آسمان
جالب است بدانید الله در این هنگام ساق پایش را جهت سجده مؤمنان نمایان میکند. شرح
تناقضات قران در دمیدن صور (شیپور)
این کتاب به صراحت در یکی از آیاتش میگوید که در آن زمان دوبار در شیپور دمیده میشود بار نخست برای بیهوش کردن و بار دوم برای به هوش آمدن:
وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاء اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَى فَإِذَا هُم قِيَامٌ يَنظُرُونَ (زمر/68) و در شیپور دميده میشود، پس هر كس در آسمانها و هر كس در زمين است بيهوش میشود مگر كسى كه الله خواهد، سپس بار ديگر در آن دميده میشود و ناگهان آنان بلند میشوند و نگاه میکنند.
منظور از بیهوش شدن مردن است، اگر در این آیه دقت کرده باشید، الله استثنائی هم با گفتن مگر در نظر گرفته گفته است، این بدان معناست که ممکن است برخی از انسانها یا موجودات دیگر با شنیدن صدای وحشتناک این شیپور بیهوش نشوند.
و در اینجا سخنی از مرگ نیست بلکه گفته است که ساکنان زمین(انسانها) و ساکنان آسمان (فرشتگان) با شنیدن صدای شیپور به هراس میافتند:
وَيَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاء اللَّهُ وَكُلٌّ أَتَوْهُ دَاخِرِينَ (نمل/87) و روزى كه در شیپور دميده شود، پس هر كس در آسمانهاست و هر كس در زمين است به هراس افتد مگر کسی که الله بخواهد و همگی با خواری به سوى او آورده شوند.
و البته در اینجا گفت که در شیپور یک بار دمیده میشود:
فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ نَفْخَةٌ وَاحِدَةٌ (الحاقه/13) پس هنگامی که در شیپور یک بار دمیده میشود.
وارد این بحث که چند بار در صور میدمد نمیشویم، اما در آیه پائین بر خلاف نمل/87 که گفته مردم را میآورند، بیان شده است که مردم با شنیدن صدای شیپور خودشان میآیند :
يَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجًا (نبأء/18) روزی که در شیپور دمیده شود و فوج فوج بیایند.
و در مورد برانگیخته شدن یأجوج و مأجوج میگوید:
وَتَرَكْنَا بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ فِي بَعْضٍ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَجَمَعْنَاهُمْ جَمْعًا (کهف/99) و آن روز ایشان را رها كنيم كه بر هم سوار و در هم بر هم گردند شوند و در شیپور دميده شود و ایشان را گردآوری میکنیم چه و (آن چه) گردآوری باشد! شرح داستان یأجوج و مأجوج و فرو فرتن خورشید در چشمهای لجن آلود
این همان روزی است که جهنم در کمین است:
إِنَّ جَهَنَّمَ كَانَتْ مِرْصَادًا (نبأء/21) بدون شک جهنم کمینگاهی است.
اما جهنم کجاست که در کمین است، قرآن در این زمینه سکوت کرده و تنها بیان نموده که الله به همراه فرشتگان در صفوفی منظم جهت رسیدن به حساب و کتاب میآید:
وَجَاء رَبُّكَ وَالْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا (فجر/22) پروردگارت و فرشتگان صف در صف میآیند.
و جهنم را هم با خود میآورد:
وَجِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنسَانُ وَأَنَّى لَهُ الذِّكْرَى (فجر/23) و آن روز جهنم آورده میشود، آن روز است كه انسان به یاد میآورد و برای او چه بند گرفتنی است!
و آن را نشان کفار میدهد، کاری که در دنیا از انجام آن عاجز بود:
وَعَرَضْنَا جَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ لِّلْكَافِرِينَ عَرْضًا (کهف/100) و آن روز جهنم را به کافران نشان دهیم.
اما الله جهنم را چگونه میآورد؟
قرطبی از مفسران بزرگ اسلامی میگوید از قول ابن مسعود و علی ابن ابی طالب مینویسد در تفسیر فجر/23 (متن ایه در چند خط بالاتر) میگوید که جهنم به 70،000 مهار بسته میشود و هر مهار در دست 70،000 فرشته است (3) و همچنین در سنن ترمذی و صحیح مسلم:
رسول الله (ص) گفت: در آن روز جهنم آورده میشود در حالی که دارای 70،000 مهار است و بر هر مهار 70،000 فرشته آن را میکشند (سنن ترمذی/ کتاب صفة الجهنم / باب ما جاء فی صفة النار) همین حدیث در صحیح مسلم / کتاب الجنه / باب فی شدة حار و بعد قعرها و ما تأخذ من المعذبین(4)
اما در منابع معتبر شیعه:
پدر جعفر (امام باقر) از پیامبر روایت میکند که در مورد روح الامین فرمود: او جهنم را میآورد در حالی که به 1000 مهار بسته است و بر هر مهار 1000 فرشته بسیار سختگیر و خشن که دارای صدای گوشخراش و پای کوبنده و له کننده و نفسی است بسیار گرم که اگر الله آمدن او را تا روز قیامت به تأخیر نینداخته بود همه مردم جهان (بوسیله آن نفس کشیدن) کشته میشدند، سپس از او گردنی خارج میگردد که تمام مردم جهان را احاطه میکند و همه خلائق اعم از پیامبران و فرشتگان به فکر خودشان هستند و نفسی نفسی میگویند غیر از تو (محمد) میگوئی: امتم، امتم! سپس بر او پلی را میگذارند که از مو باریکتر و از شمشیر برندهتر است ... (الکافی / جلد 8 / صفحه 312) و در الامالی / شیخ صدوق / صفحه 242 و همین حدیث از قول امام باقر در تفسیر الصافی / جلد 5 / صفحه 326 و 327 ) (5) و همین صفت یعنی گردن دار بودن جهنم و گوش و زبان آن در منابع اهل سنت نیز آمده است (6)
وجود پلی بسیار باریک در منابع معتبر اسلامی مانند صحیح بخاری نیز آمده است (7) البته پل صراط اقتباسی است از چینود پل ادیان ایران باستان است که بر روی دوزخ قرار دارد.
جالب است بدانید شدت گرما در روز قیامت تا بدانجاست که آب ناشی از عرق کردن انسانها 70 ذرع در زمین فرو میرود و تا نزدیک گوششان بالا میآید. (صحیح بخاری/کتاب الرقاق/ باب قول الله تعالى الا يظن اولئک انهم مبعوثون ليوم عظيم يوم يقوم الناس لرب العالمين) (8)
و همچنین در منابع شیعه (9)
====================================================
(1) عَذَابٌ عَظِيمٌ (شکنجه بزرگ) - عَذَابٌ أَلِيمٌ (شکنجه دردناک) - عَذَابٌ مُهِينٌ (شکنجه تحقیر کننده) - عَذَابِ النَّارِ (شکنجه آتش)- عَذَابٌ شَدِيدٌ (شکنجه سخت) - عَذَابَ الْحَرِيقِ (شکنجه سوزناک) - عَذَابَ الْهُونِ ( شکنجه خوار کننده) - عَذَابٌ مُقِيمٌ (شکنجه پایدار) - عَذَابَ الْخُلْدِ (شکنجه همیشگی) - عَذَابٍ غَلِيظٍ (شکنجه بسیار شدید) - عَذَابِ السَّعِيرِ(آتش زبانه کشنده) - عَذَابٌ وَاصِبٌ ( شکنجه بدون انقطاع) - عَذَابَ الْجَحِيمِ - عَذَابِ الْحَمِيمِ - عَذَابَ السَّمُومِ - عَذَابٌ مُسْتَقِرٌّ - الْعَذَابَ الْأَكْبَرَ.
(2) الَّذِي جَعَلَ لَكُم مِّنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنتُم مِّنْهُ تُوقِدُونَ (یونس/80) (الله) کسی است كه برايتان از درخت سبز آتش پدید آورد كه از آن (آتش)، آتش بر میافروزید!
(3) تقاد جهنم بسبعين الف زمام، كل زمام بيد سبعين الف ملک
(4) قال رسول الله (ص) يؤتى بجهنم يومئذ لها سبعون الف زمام، مع كل زمام سبعون الف ملک يجرونها.
و لفظ صحیح مسلم:
يؤتی بجهنم يومئذ لها سبعون الف زمام، مع كل زمام سبعون الف ملک يجرونها.
(5) عن أبي جعفر (عليه السلام) قال: قال النبي (صلى الله عليه وآله): ... اتی بجهنم تقاد بالف زمام اخذ بكل زمام مائه الف ملک من الغلاظ الشداد و لها هده و تحطم و زفير و شهيق. و انها لتزفر الزفره فلولا ان الله عزوجل اخرها الى الحساب لاهلكت الجميع، ثم يخرج منها عنق يحيط بالخلائق البر منهم و الفاجر فما خلق الله عبدا من عباده ملک و لا نبی الا و ينادی يا رب نفسی نفسی و انت تقول: يا رب امتی امتي ثم يوضع عليها صراط أدق من الشعر وأحد من السيف...
(6) قال رسول الله (ص) تخرج عنق من النار يوم القيامه، لها عينان تبصران و اذنان تسمعان و لسان ينطق يقولاني و كلت بثلاثه بكل جبار عنيد و بكل من دعا مع الله الها آخر و بالمصورين... (سنن ترمذی/ کتاب صفة الجهنم / باب ما جاء فی صفة النار
(7) ...ويضرب جسر جهنم قال رسول الله (ص) فاكون اول من يجيز و دعاء الرسل يومئذ اللهم سلم سلم و به كلاليب مثل شوک السعدان... (صحیح البخاری / کتاب الرقاق/ باب الصراط جسر جهنم)
(8) ان رسول الله (ص) قال: يعرق الناس يوم القيامه حتى يذهب عرقهم في الارض سبعين ذراعا و يلجمهم حتى يبلغ اذانهم.
(9) انهم يقومون فی رشحهم الى انصاف آذانهم (تفسیر الصافی فیض کاشانی / جلد 7 / صفحه 424 و مجمع البیان شیخ طبرس / جلد 10 / صفحه 291)
(10)
از دید قرآن، هرکسی که منکر یکی از مسلمات اسلام گردد، کافر است؛ این مسلمات میتواند از انکار نماز و روزه باشد تا منکر شدن خود اسلام به عنوان دینی آسمانی، البته باید توجه داشت که انکار نماز با انجام ندادن آن تفاوت دارد؛ مهمترین نشانهی کفر، انکار خود قرآن به عنوان سخنان خدائی به نام الله است؛ این کتاب در حالت کلی در سه اصل توحید (عبادت کردن الله بدون اینکه کسی را در قدرت او شریک دانسته شود) و معاد (اعتقاد به برپائی قیامت) و نبوت (اعتقاد به اینکه محمد فرستادهی الله است) خلاصه میگردد؛ البته شیعه دو اصل عدل و امامت هم به این اصول افزود؛ برای منکرین موارد بالا هم شکنجهای بسیار دردناک را در نظر گرفته؛ قرآن در توصیف شکنجه روز قیامت میگوید:
عَذَابٌ عَظِيمٌ (شکنجه بزرگ) - عَذَابٌ أَلِيمٌ (شکنجه دردناک) و ....(1)
اما این کتاب در این مورد دچار تناقض گوئی شده است، از یک سو بیان مینماید "تنها کسی که منکر توحید در عبادت من شوند را شکنجه خواهم داده و بقیه را به دلخواه خواهم بخشید":
إِنَّ اللّهَ لاَ يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَن يَشَاءُ وَمَن يُشْرِكْ بِاللّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِيمًا (نساء/48) بدون شک الله شرک (در عبادت) را برای خود نمیبخشد و (گناهان) غیر از آن را برای هر کس که بخواهد میبخشد و هر کس به الله شرک بورزد یقینا گناه بزرگی را بر گردن گرفته است. شرح تکفیری
و از سوی دیگر سطح شکنجه دادن را تا جائی پائین میآورد که حتی شامل کسانی میگردد که نماز نمیخواندند:
عَنِ الْمُجْرِمِينَ (مدثر / 41) و از گناهکاران (پرسیده میشود) .
مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ (مدثر / 42) چه چیزی شما را در آتش دوزخ گرفتار کرد؟
قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ (مدثر / 42) گفتند: ما نمازگزار نبودیم!... تناقضات قرآن در باب نماز
و در آیات پیش از این نیز در توصیف آتش دروخی که این افراد در آن گرفتارند و آن را سقر نامیده، میگوید:
وَمَا أَدْرَاكَ مَا سَقَرُ (مدثر / 27) و تو چه دانى كه آن آتش دروخ چيست؟
لَا تُبْقِي وَلَا تَذَرُ (مدثر / 28) (آن آتشی است) که نه چیزی را برجا میگذارد و نه رها میسازد!
لَوَّاحَةٌ لِّلْبَشَرِ (مدثر / 29) (با سوزانیدن) سبب تغییر رنگ پوستها است!
و برای اینکه این افراد از جهنم فرار نکنند بر آن 19 فرشته گماشته شده:
عَلَيْهَا تِسْعَةَ عَشَرَ (مدثر / 30) و بر آن 19 (نگهبان) است.
و محمد از قول الله دلیل آن را این گونه بیان نموده است:
وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِكَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِّلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَيَزْدَادَ الَّذِينَ آمَنُوا إِيمَانًا وَلَا يَرْتَابَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ وَلِيَقُولَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْكَافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ وَمَا يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ وَمَا هِيَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْبَشَرِ (مدثر/31) و ما نگهبانان آتش دوزخ را تنها از فرشتگان گماشتهایم، تعداد آنان را جز آزمونى براى كافران نگرداندهايم تا سرانجام اهل كتاب به يقينى افزونتر دست يابند و اهل ايمان بر ايمان خود بيفزايند و اهل كتاب و مؤمنان شک و شبهه نورزند و تا سرانجام کسانی که در دل بیماری دارند و كافران بگويند، الله از اين توصيف چه میخواهد؟ اینگونه الله هر كس را بخواهد گمراه میگرداند و هر كس را بخواهد راهنمائی میکند و سپاهيان پروردگارت را كسى جز خود او نمیشناسد و اين جز پندآموزى براى بشر نيست.
پس طبق این آیه، حتی کسانی که نماز نخوانند نیز به جهنم انداخته میشوند؛ البته خود الله با سنت املا و استدراج دوست دارد که انسانها را شکنجه دهد. شرح
قرآن سطح شکنجه دادن پس از مرگ را باز هم بالا میبرد و میگوید "کسی که از یاد من روی بگرداند او را شکنجه خواهم کرد":
وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى (طه/124) و هر كس از ياد من روی گرداند زندگی برایش تنگ خواهد شد و روز قيامت او را کور بر میانگیزم.
و در اینجا گفته که آنان توانائی شنیدن سخن حق را نداشتند تا به یاد من باشند؛ پس گناهشان چیست؟:
الَّذِينَ كَانَتْ أَعْيُنُهُمْ فِي غِطَاء عَن ذِكْرِي وَكَانُوا لَا يَسْتَطِيعُونَ سَمْعًا (کهف/101) همان كسانى كه چشمانشان از یاد من در پرده بود و نمیتوانستند آن را بشنوند.
این شخص اعتراض میکند:
قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَى وَقَدْ كُنتُ بَصِيرًا (طه/125) میگوید: پروردگارم، چرا مرا کور نمودی در صورتی که من بینا بودم؟
قَالَ كَذَلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَكَذَلِكَ الْيَوْمَ تُنسَى (طه/126) (الله) میگويد همان گونه كه نشانههاى ما بر تو آمد و آن را به فراموشى سپردی، امروز همان گونه فراموش میشوى.
و:
لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَمَن يُعْرِضْ عَن ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذَابًا صَعَدًا (جن/17) تا سرانجام آنان را مورد آزمایش قرار دهیم و هر كس از ياد پروردگارش روی گردان شود، او را به شکنجهی سهمگين بكشاند.
قرآن با مغالطه مصادره به مطلوب، این نشانهها را وجود خانههای گذشتگانی میداند که اکنون در میان نیستند، این گذشتگان میتواند از پدر و مادر انسان باشد که خانهی آنان را ارث برده تا دیگران:
أَفَلَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَسَاكِنِهِمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّأُوْلِي النُّهَى (طه/128) آيا برای هدايت آنها كافی نيست كه بسياری از پيشينيان را نابود كرديم و اينها در خانههای آنان رفت و آمد دارند در اينها دلائل روشنی است برای اندیشمندان.
در یکی از آیاتش به اصطلاح سوتی داده میگوید:
وَمَن كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِيلًا (اسراء/72) و کسی که در این دنیا کور باشد در آخرت هم کور و گمراه است.
شاید گفته شود که منظور از کور در اینجا معنوی است، اگر چنین است در این صورت باید بپذیریم که قرآن از فصاحت لازم برخوردار نیست به گونهای که منکرین خودش را به کور تشبیه مینماید این در حالی است که بر اساس قضا و قدر الله برخی از انسانها را نابینا قرار داده است.
اما الله چگونه انسانهائی که سخنان محمد را باور نکنند شکنجه میدهد؟! به این آیه توجه فرمائید که چگونه الله پوستهای انسانها را برشته میکند و دوباره پوست دیگری میرویاند:
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِآيَاتِنَا سَوْفَ نُصْلِيهِمْ نَارًا كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَيْرَهَا لِيَذُوقُواْ الْعَذَابَ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَزِيزًا حَكِيمًا (نساء/56) همانا كسانى را كه نشانههای ما را انکار کردهاند به آتشى میرسانیم كه هر چه پوستشان برشته گردد پوستهاى ديگرى بر جايش میگذاریم تا شکنجه را بچشند، همانا الله تواناى فرزانه است.
و در جائی دیگر، سخن از به غل و زنجیر کردن منکرین سخنان محمد پیش از انداخته شدن در آتش آمده است این در حالی است که در بسیاری از روایات آمده که جهنمیان باید از روی پل صراط رد شوند:
خُذُوهُ فَغُلُّوهُ (الحاقه/ 30) او را بگیرید و به غل بکشید.
ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ (الحاقه/31) سپس او را به آتش دوزخ بکشید.
ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُكُوهُ (الحاقه/32) سپس در زنجيرى كه طولش هفتاد ذرع است ببندید.
این ذرع چند متر است به اصطلاح الله اعلم!
و باز:
وَتَرَى الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ مُّقَرَّنِينَ فِي الأَصْفَادِ (ابراهیم/49) و در آن روز گناهكاران را میبینی كه با هم در زنجيرها بسته شدهاند.
و لباسشان از قیر است:
سَرَابِيلُهُم مِّن قَطِرَانٍ وَتَغْشَى وُجُوهَهُمْ النَّارُ (ابراهیم/50) لباسشان از قیر است، و صورتهایشان را آتش میپوشاند.
یکی نیست به محمد بگه، آنان که این همه شکنجه میشوند، لباس را برای چه منظوری نیاز دارند؟ ظاهرا رسول الله گمان خویش را در آنان میبیند.
منظور از قیر، قیر طبیعی است که به صورت آمیخه با برخی سنگها در طبیعت یافت میشود و اعراب آن را میشناختند (قطران الفحم) (10)؛ در هر صورت محمد برای اینکه شدت شکنجه آنان را بیان کنند، هرآنچه که گمان این هدف را داشت بیان میکرد.
در جائی از قرآن بیان شده که نوشیدنی جهنمیان، آب جوش است:
.... أُوْلَئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُواْ بِمَا كَسَبُواْ لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُواْ يَكْفُرُونَ (انعام/70) ... ایشان کسانی هستند كه به خاطر آنچه به دست آوردهاند به گرفتاری افتادهاند و به خاطر کفری که میورزند نوشیدنی از آب جوش و شکنجهای دردناک خواهند داشت.
و البته در در جای دیگری سخن از چرک زخم هم نموده است:
لَّا يَذُوقُونَ فِيهَا بَرْدًا وَلَا شَرَابًا (نبأء/24) نه سرمائی (احساس میکنند) و نه نوشیدنی میچشند.
إِلَّا حَمِيمًا وَغَسَّاقًا (نبأء/25) غیر از آب جوش و چرک زخم.
زیرا:
إِنَّهُمْ كَانُوا لَا يَرْجُونَ حِسَابًا (نبأء/27) همانا ایشان به اینکه حساب امیدی نداشتند.
و البته خوردنی آنان هم کاکتوس است، این همان تلخترین و خشنترین بوتهای است که محمد آن را میشناخت:
لَآكِلُونَ مِن شَجَرٍ مِّن زَقُّومٍ (واقعه/52) بی شک از درخت کاکتوس میخوريد.
فَمَالِؤُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ (واقعه/53) و شکمها را از آن پر میکنید.
و چون این درخت خیلی بدمزه و تلخ است برای اینکه بتوانید آن را ببلعید، آب جوش مانند نوشابه روی آن میخورید:
فَشَارِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْحَمِيمِ (واقعه/54) و بر روی آن هم اب جوش مینوشید.
فَشَارِبُونَ شُرْبَ الْهِيمِ (واقها/55) و مانند نوشیدن شتران بسیار تشنه.
هَذَا نُزُلُهُمْ يَوْمَ الدِّينِ (واقعه/56) این است پذیرائی از آنان در روز قیامت.
برای دیدن شرح کامل خوردنی و نوشیدنی اهل جهنم و تنافضات آن اینجا را کلیک کنید.
اما الله نمیدانسته در جائی دیگر از قرآن بیان نموده است که هیزم جهنم سنگها هستند، این بدان معناست همان گونه که آتش دنیا ناشی از سوختن چوب است (2) آتش جهنم هم ناشی از سوختن سنگ است، اگر حداقل آن را یعنی گداخته شدن سنگ در نظر بگیرم، به دمائی بسیار بالا نیاز است که در این دما آب بلافاصله بخار میگردد:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ (تحریم/6) اى كسانى كه ايمان آوردهاید، خودتان و خانوادهیتان را از آتشى كه هیزم آن مردم و سنگها هستند نگه دارید، بر آن فرشتگانى خشن و سختگير (نگهبان) هستند از آنچه الله به ایشان دستور داده سرپیچى نمیکند و به آنچه که دستور داده شده پایبندند.
... فَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ (بقره/24) ... از آن آتشى كه هیزمش مردمان و سنگها هستند و براى كافران آماده شده دوری کنید.
بیان تناقضات و خرافات قران در مورد چگونگی برپائی جهنم:
از بررسی آیات قران به این نتیجه میرسیم که جهنم در زمین برپا میگردد:
يَوْمَ تُبَدَّلُ الأَرْضُ غَيْرَ الأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَبَرَزُواْ للّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ (ابراهیم/48) و روزى كه زمين به غير اين زمين تبدیل میشوند و (همچنین) آسمانها و (انسانها) برای الله یگانه خشمگین آشکار میشوند.
كَلَّا إِذَا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا (نبأ/21) نه هرگز! چنان است آن گاه كه زمين به سختی در هم كوبيده شود.
در این آیه قران کوه را جدا از زمین تصور میکند و میگوید:
وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُكَّتَا دَكَّةً وَاحِدَةً (الحاقه/14) و زمين و كوهها بلند شوند و هر دویشان با يک تكان، تکانده شوند.
در آن روز آسمان نیز پاره میشود:
وَانشَقَّتِ السَّمَاء فَهِيَ يَوْمَئِذٍ وَاهِيَةٌ (الحاقه/16) و آسمان پاره میشود، پس در آن روز (آسمان) سست و فرو ریزنده است. (شرح آسمان از دید قرآن و تناقضات و خرافات آن)
با شل و پاره شدن آسمان، در جای جای آن فرشتگان نمایان میشوند در حالی که 8 فرشته که عرش (تخت پادشاهی الله) را بر دوش خویش حمل میکنند، آشکار میگردند:
وَالْمَلَكُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ (الحاقه/17) و فرشتگان در گوشه گوشهی آسمانند و در آن روز 8 فرشته عرش ( تخت پادشاهی الله) پروردگارشان را بالایشان حمل میکنند.
در این زمان است که زمین با نور الله روشن میگردد:
وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْكِتَابُ وَجِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَالشُّهَدَاء وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ (زمر/69) و زمين به وسیله نور پروردگارش روشن گردد و كارنامه نهاده شود و پيامبران و گواهان را بياورند و ميانشان به حق داورى گردد و مورد ستم قرار نگيرند.
و در جای دیگری سخن از این موضوع نموده که در آن روز دروازه آسمان باز میشود:
وَفُتِحَتِ السَّمَاء فَكَانَتْ أَبْوَابًا (نبأء/19) و آسمان باز شود و دروازههائی (برای اینکار) باشد.
و کوهها هم به حرکت درافتند در حالی که مانند سراب نابود شوند:
وَسُيِّرَتِ الْجِبَالُ فَكَانَتْ سَرَابًا (نبأء/20) و کوهها حرکت داده شود پس سرابی شوند.
وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ (نمل/88) و كوهها را مىبينى، گمان میکنی كه آنها بیحركتند ولی آنها مانند ابرها حرکت میکنند، ساخت الله است كه هر چيزى را در نهایت پایداری پديد آورده است، همانا او به آنچه انجام میدهيد، آگاه است. شرح تناقضات قران در داستان آفرینش زمین و و آسمان
جالب است بدانید الله در این هنگام ساق پایش را جهت سجده مؤمنان نمایان میکند. شرح
تناقضات قران در دمیدن صور (شیپور)
این کتاب به صراحت در یکی از آیاتش میگوید که در آن زمان دوبار در شیپور دمیده میشود بار نخست برای بیهوش کردن و بار دوم برای به هوش آمدن:
وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاء اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَى فَإِذَا هُم قِيَامٌ يَنظُرُونَ (زمر/68) و در شیپور دميده میشود، پس هر كس در آسمانها و هر كس در زمين است بيهوش میشود مگر كسى كه الله خواهد، سپس بار ديگر در آن دميده میشود و ناگهان آنان بلند میشوند و نگاه میکنند.
منظور از بیهوش شدن مردن است، اگر در این آیه دقت کرده باشید، الله استثنائی هم با گفتن مگر در نظر گرفته گفته است، این بدان معناست که ممکن است برخی از انسانها یا موجودات دیگر با شنیدن صدای وحشتناک این شیپور بیهوش نشوند.
و در اینجا سخنی از مرگ نیست بلکه گفته است که ساکنان زمین(انسانها) و ساکنان آسمان (فرشتگان) با شنیدن صدای شیپور به هراس میافتند:
وَيَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاء اللَّهُ وَكُلٌّ أَتَوْهُ دَاخِرِينَ (نمل/87) و روزى كه در شیپور دميده شود، پس هر كس در آسمانهاست و هر كس در زمين است به هراس افتد مگر کسی که الله بخواهد و همگی با خواری به سوى او آورده شوند.
و البته در اینجا گفت که در شیپور یک بار دمیده میشود:
فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ نَفْخَةٌ وَاحِدَةٌ (الحاقه/13) پس هنگامی که در شیپور یک بار دمیده میشود.
وارد این بحث که چند بار در صور میدمد نمیشویم، اما در آیه پائین بر خلاف نمل/87 که گفته مردم را میآورند، بیان شده است که مردم با شنیدن صدای شیپور خودشان میآیند :
يَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجًا (نبأء/18) روزی که در شیپور دمیده شود و فوج فوج بیایند.
و در مورد برانگیخته شدن یأجوج و مأجوج میگوید:
وَتَرَكْنَا بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ فِي بَعْضٍ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَجَمَعْنَاهُمْ جَمْعًا (کهف/99) و آن روز ایشان را رها كنيم كه بر هم سوار و در هم بر هم گردند شوند و در شیپور دميده شود و ایشان را گردآوری میکنیم چه و (آن چه) گردآوری باشد! شرح داستان یأجوج و مأجوج و فرو فرتن خورشید در چشمهای لجن آلود
این همان روزی است که جهنم در کمین است:
إِنَّ جَهَنَّمَ كَانَتْ مِرْصَادًا (نبأء/21) بدون شک جهنم کمینگاهی است.
اما جهنم کجاست که در کمین است، قرآن در این زمینه سکوت کرده و تنها بیان نموده که الله به همراه فرشتگان در صفوفی منظم جهت رسیدن به حساب و کتاب میآید:
وَجَاء رَبُّكَ وَالْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا (فجر/22) پروردگارت و فرشتگان صف در صف میآیند.
و جهنم را هم با خود میآورد:
وَجِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنسَانُ وَأَنَّى لَهُ الذِّكْرَى (فجر/23) و آن روز جهنم آورده میشود، آن روز است كه انسان به یاد میآورد و برای او چه بند گرفتنی است!
و آن را نشان کفار میدهد، کاری که در دنیا از انجام آن عاجز بود:
وَعَرَضْنَا جَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ لِّلْكَافِرِينَ عَرْضًا (کهف/100) و آن روز جهنم را به کافران نشان دهیم.
اما الله جهنم را چگونه میآورد؟
قرطبی از مفسران بزرگ اسلامی میگوید از قول ابن مسعود و علی ابن ابی طالب مینویسد در تفسیر فجر/23 (متن ایه در چند خط بالاتر) میگوید که جهنم به 70،000 مهار بسته میشود و هر مهار در دست 70،000 فرشته است (3) و همچنین در سنن ترمذی و صحیح مسلم:
رسول الله (ص) گفت: در آن روز جهنم آورده میشود در حالی که دارای 70،000 مهار است و بر هر مهار 70،000 فرشته آن را میکشند (سنن ترمذی/ کتاب صفة الجهنم / باب ما جاء فی صفة النار) همین حدیث در صحیح مسلم / کتاب الجنه / باب فی شدة حار و بعد قعرها و ما تأخذ من المعذبین(4)
اما در منابع معتبر شیعه:
پدر جعفر (امام باقر) از پیامبر روایت میکند که در مورد روح الامین فرمود: او جهنم را میآورد در حالی که به 1000 مهار بسته است و بر هر مهار 1000 فرشته بسیار سختگیر و خشن که دارای صدای گوشخراش و پای کوبنده و له کننده و نفسی است بسیار گرم که اگر الله آمدن او را تا روز قیامت به تأخیر نینداخته بود همه مردم جهان (بوسیله آن نفس کشیدن) کشته میشدند، سپس از او گردنی خارج میگردد که تمام مردم جهان را احاطه میکند و همه خلائق اعم از پیامبران و فرشتگان به فکر خودشان هستند و نفسی نفسی میگویند غیر از تو (محمد) میگوئی: امتم، امتم! سپس بر او پلی را میگذارند که از مو باریکتر و از شمشیر برندهتر است ... (الکافی / جلد 8 / صفحه 312) و در الامالی / شیخ صدوق / صفحه 242 و همین حدیث از قول امام باقر در تفسیر الصافی / جلد 5 / صفحه 326 و 327 ) (5) و همین صفت یعنی گردن دار بودن جهنم و گوش و زبان آن در منابع اهل سنت نیز آمده است (6)
وجود پلی بسیار باریک در منابع معتبر اسلامی مانند صحیح بخاری نیز آمده است (7) البته پل صراط اقتباسی است از چینود پل ادیان ایران باستان است که بر روی دوزخ قرار دارد.
جالب است بدانید شدت گرما در روز قیامت تا بدانجاست که آب ناشی از عرق کردن انسانها 70 ذرع در زمین فرو میرود و تا نزدیک گوششان بالا میآید. (صحیح بخاری/کتاب الرقاق/ باب قول الله تعالى الا يظن اولئک انهم مبعوثون ليوم عظيم يوم يقوم الناس لرب العالمين) (8)
و همچنین در منابع شیعه (9)
====================================================
(1) عَذَابٌ عَظِيمٌ (شکنجه بزرگ) - عَذَابٌ أَلِيمٌ (شکنجه دردناک) - عَذَابٌ مُهِينٌ (شکنجه تحقیر کننده) - عَذَابِ النَّارِ (شکنجه آتش)- عَذَابٌ شَدِيدٌ (شکنجه سخت) - عَذَابَ الْحَرِيقِ (شکنجه سوزناک) - عَذَابَ الْهُونِ ( شکنجه خوار کننده) - عَذَابٌ مُقِيمٌ (شکنجه پایدار) - عَذَابَ الْخُلْدِ (شکنجه همیشگی) - عَذَابٍ غَلِيظٍ (شکنجه بسیار شدید) - عَذَابِ السَّعِيرِ(آتش زبانه کشنده) - عَذَابٌ وَاصِبٌ ( شکنجه بدون انقطاع) - عَذَابَ الْجَحِيمِ - عَذَابِ الْحَمِيمِ - عَذَابَ السَّمُومِ - عَذَابٌ مُسْتَقِرٌّ - الْعَذَابَ الْأَكْبَرَ.
(2) الَّذِي جَعَلَ لَكُم مِّنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنتُم مِّنْهُ تُوقِدُونَ (یونس/80) (الله) کسی است كه برايتان از درخت سبز آتش پدید آورد كه از آن (آتش)، آتش بر میافروزید!
(3) تقاد جهنم بسبعين الف زمام، كل زمام بيد سبعين الف ملک
(4) قال رسول الله (ص) يؤتى بجهنم يومئذ لها سبعون الف زمام، مع كل زمام سبعون الف ملک يجرونها.
و لفظ صحیح مسلم:
يؤتی بجهنم يومئذ لها سبعون الف زمام، مع كل زمام سبعون الف ملک يجرونها.
(5) عن أبي جعفر (عليه السلام) قال: قال النبي (صلى الله عليه وآله): ... اتی بجهنم تقاد بالف زمام اخذ بكل زمام مائه الف ملک من الغلاظ الشداد و لها هده و تحطم و زفير و شهيق. و انها لتزفر الزفره فلولا ان الله عزوجل اخرها الى الحساب لاهلكت الجميع، ثم يخرج منها عنق يحيط بالخلائق البر منهم و الفاجر فما خلق الله عبدا من عباده ملک و لا نبی الا و ينادی يا رب نفسی نفسی و انت تقول: يا رب امتی امتي ثم يوضع عليها صراط أدق من الشعر وأحد من السيف...
(6) قال رسول الله (ص) تخرج عنق من النار يوم القيامه، لها عينان تبصران و اذنان تسمعان و لسان ينطق يقولاني و كلت بثلاثه بكل جبار عنيد و بكل من دعا مع الله الها آخر و بالمصورين... (سنن ترمذی/ کتاب صفة الجهنم / باب ما جاء فی صفة النار
(7) ...ويضرب جسر جهنم قال رسول الله (ص) فاكون اول من يجيز و دعاء الرسل يومئذ اللهم سلم سلم و به كلاليب مثل شوک السعدان... (صحیح البخاری / کتاب الرقاق/ باب الصراط جسر جهنم)
(8) ان رسول الله (ص) قال: يعرق الناس يوم القيامه حتى يذهب عرقهم في الارض سبعين ذراعا و يلجمهم حتى يبلغ اذانهم.
(9) انهم يقومون فی رشحهم الى انصاف آذانهم (تفسیر الصافی فیض کاشانی / جلد 7 / صفحه 424 و مجمع البیان شیخ طبرس / جلد 10 / صفحه 291)
(10)
۷ نظر:
واقعا ممنون از مقالات خوبتون
مرسیییی که برگشتین
مطلب بی نظیر است، من هم خیلی از شما سپاسگزارم.
نمیفهمم چقدر باید دلیل و مدرک آورد برای زمینی بودن قرآن؟
واسه من همین که تو اسلام مرد میتونه 4 تا زن داشته باشه ارث زن نصفه دیه اش نصفه کافیه که بفهمم این دین از طرف خدا نیست و ساخته دست بشره
الله موجودی هست که انسان رو خلق کرده. بعد فرمان داده که باید هرروز براش نماز بخونن وگرنه هزاران سال آتششون میزنه.
باید همدیگر رو بکشند و به بردگی و کنیزی بگیرند و دست و پای همدیگر رو قطع کنند وگرنه لباسی از قیر تنشون میکنه و آب جوش به خوردشون میده.
باید برخلاف غرایض و نیازهای طبیعی غذا نخورند، با جنس مخالف ارتباط نداشته باشند، کمتر بخندند، بیشتر گریه کنند، موسیقی گوش نکنند... وگرنه اونها رو به زنجیر میکشه و بهشون کاکتوس و چرک زخم میخوراند.
به این ترتیب آیا الله همان شیطان نیست؟ یا حتی بدتر از آن؟ اینکه پوست کسی رو بسوزونی و بعد جاش پوست جدید دربیاری که دوباره بسوزه به فکر شیطان هم نمیرسه!
چند روز پیش دادگاهی در عربستان (مهد اسلام) بمانند الله، یک وبلاگ نویس رو محکوم کردند که 20 هفته، هر هفته 50 ضربه شلاق بخوره.
رحمت الله و رحمت اسلام رو ملاحظه کنید.
آقای محترم اولا کی میگه تو عربستان اسلام اصیل حاکم است؟همتون خوب میدونید حکومت وهابی موجود تو عربستان با حمایت انگلیس بوجود آمد.انگلیسی که دشمن قسم خورده ی اسلام بوده برا چی اینکارو کرده؟همه این ارها بخاطر این بوده است که چهره اسلام را برای دیگر مردم جهان زشت و خشن جلوه بدهند.ثانیا اینقدر یاوه گویی نکنید در سایتتون.میدانم که همه این کارها از روی غرض هست و یک فردکه در فقه ودین نه در حوزه ونه در دانشگاه درس نخوانده نمی تواند ای مطالب رو بنویسد بلکه کار گروهی سازمان یافته است.
ارسال یک نظر