قرآن در زمینهی شفاعت (واسطه بودن بین انسانها و الله) دچار تناقض گوئی است، از یک سو اعلام میدارد که برخی از انسانها توانائی شفاعت کردن را دارند و از سوی دیگر سخنان خود را نقض مینماید؛ این کتاب در این زمینه تا جائی دچار تناقض گوئی است که حتی به برخی از آیاتش به بتها قدرت شفاعت را قائل شده است، اما آیات قرآن (با ترجمهی محمد مهدی فولادوند):
يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى وَهُم مِّنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ (انبیاء/28) آنچه فراروى آنان و آنچه پشتسرشان است مىداند و جز براى كسى كه [خدا] رضايت دهد شفاعت نمىكنند و خود از بيم او هراسانند.
يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى وَهُم مِّنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ (انبیاء/28) آنچه فراروى آنان و آنچه پشتسرشان است مىداند و جز براى كسى كه [خدا] رضايت دهد شفاعت نمىكنند و خود از بيم او هراسانند.
إِنَّ رَبَّكُمُ اللّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الأَمْرَ مَا مِن شَفِيعٍ إِلاَّ مِن بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِكُمُ اللّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلاَ تَذَكَّرُونَ (یونس/3) پروردگار شما آن خدايى است كه آسمانها و زمين را در شش هنگام آفريد سپس بر عرش استيلا يافت كار [آفرينش] را تدبير مىكند شفاعتگرى جز پس از اذن او نيست اين استخدا پروردگار شما پس او را بپرستيد آيا پند نمىگيريد.
فرشتگان هم میتوانند شفاعت کنندهی انسانها نزد الله باشند:
وَكَم مِّن مَّلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِن بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَن يَشَاءُ وَيَرْضَى (نجم/23 ) و بسا فرشتگانى كه در آسمانهايند [و] شفاعتشان به كارى نيايد مگر پس از آنكه خدا به هر كه خواهد و خشنود باشد اذن دهد.
حتی به بتها هم قدرت شفاعت کردن قائل شده است، این آیه در مکه بیان شده و زمانی است که محمد در فشار بود:
وَلَا يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَن شَهِدَ بِالْحَقِّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ (زخرف/86) و كسانى كه به جاى او مىخوانند [و مىپرستند] اختيار شفاعت ندارند مگر آن كسانى كه آگاهانه به حق گواهى داده باشند.
اما در آیهای از قرآن آروز شده که الله مقام شفاعت(مقام محمود) را به دلیل اینکه محمد نماز شب را به جا میآورد، به وی بدهد:
اما در آیهای از قرآن آروز شده که الله مقام شفاعت(مقام محمود) را به دلیل اینکه محمد نماز شب را به جا میآورد، به وی بدهد:
وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّكَ عَسَى أَن يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَّحْمُودًا ( اسراء /79) و پاسى از شب را زنده بدار تا براى تو [به منزله] نافلهاى باشد اميد كه پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند.
ولی قرآن تمام سخنان سابقش را فراموش نموده و بیان میدارد که:
وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُواْ إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ (انعام/51) و به وسيله اين [قرآن] كسانى را كه بيم دارند كه به سوى پروردگارشان محشور شوند هشدار ده [چرا] كه غير او براى آنها يار و شفيعى نيست باشد كه پروا كنند.
اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَكُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ (سجده/4) خدا كسى است كه آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است در شش هنگام آفريد آنگاه بر عرش [قدرت] استيلا يافت براى شما غير از او سرپرست و شفاعتگرى نيست آيا باز هم پند نمىگيريد.
حتی برای مؤمنان:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لاَّ بَيْعٌ فِيهِ وَلاَ خُلَّةٌ وَلاَ شَفَاعَةٌ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ (بقره/254) اى كسانى كه ايمان آوردهايد از آنچه به شما روزى دادهايم انفاق كنيد پيش از آنكه روزى فرا رسد كه در آن نه داد و ستدى است و نه دوستى و نه شفاعتى و كافران خود ستمكارانند.
ولی دوباره جملهی قبلش را نادیده میگیرد و میگوید:
اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ يَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ (بقره/255) خداست كه معبودى جز او نيست زنده و برپادارنده است نه خوابى سبك او را فرو مىگيرد و نه خوابى گران آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوست كيست آن كس كه جز به اذن او در پيشگاهش شفاعت كند آنچه در پيش روى آنان و آنچه در پشتسرشان است مىداند و به چيزى از علم او جز به آنچه بخواهد احاطه نمىيابند كرسى او آسمانها و زمين را در بر گرفته و نگهدارى آنها بر او دشوار نيست و اوست والاى بزرگ.
دلیل اختلاف شیعه و سنی را در این موضوع باید جست.
۳ نظر:
تناقضش کجا بوده خیلی خوشحالیا...
همه جا گفته که اگه خدا نخواد شفاعت کسی مورد قبول نیست.
کجاش تناقض این ؟!
برو یک کم مطالعه کن ببین تناقض یعنی چی بی سواد ...
در ضمن تمام جهانیان انس و جن جمع شوند تا همانند این قرآن را بیاورند نمی توانند بیاورند و این وعده ی الله است و چه کسی به اندازه ی الله راست می فرماید؟!
تو ادعا داری که قرآن اشتباست، برو یک کتاب بنویس تا ما رو هدایت کنه و زندگی سالمی داشته باشیم!
فقط یادت نرود که الله بهت عقل و فهم داده، برو جواب شبهاتت را از تفاسیر معتبر همچون تفسیر علامه عبدالرحن سعدی و ... اگر واقعا جوابتون رو نیافتید، بهتون حق می دهم که قرآن ساخت بشر است ... و السلام
پاسخ مطلب شما در ابه 86 سوره زخرف داده شده است انانی که غیر از خدا میخوانید مالک واختیار دار هیچ شفاعتی نیستند مگر انانگه شاهد(عملکرد) کسی بوده اند وبدرستی هم گواهی دهند واگاهانه شهادت دهند در بسیاری از ایات قران هرگونه شفاعت با قاطعیت ومحکم رد شده است ودر قیامت هیچگونه شفاعت وپادر میانی برای هیچکس وجود ندارد اما در بعضی از ایات شفاعت را مشروط نموده به اجازه خداوند وسخن حق شفاعت کننده در نتیجه عده ای به این اشتباه اقتاده اند که ایات قران متناقض است در حالیکه چنین نیست وبه این نکته توجه ننموده اند که این شرط در واقع شرط محال است اما در همین ایه فوق به روشنی این شرط محال را تبیین نموده شرط پذیرفته شدن شفاعت به این است که شفاعت کننده شاهد هر عملی بوده باشد واطلاع کافی ودانش متقن بر ان عمل داشته باشد واین برای هیچ موجودی امکان پذیر نیست که بطور دایم همراه وهمگام کسی باشد واطلاعات کافی ودرست از او داشته باشد تا بتواند بدرستی شفاعت کند چه بسا که هر انسانی بطور کامل ودقیق عملکرد وگذشته خود را بیاد ندارد چه رسد که در مورد دیگران بتواند قضاوت درست ودر نتیجه شفاعت کند اگر کسی در پیشگاه خداوند از کسی شفاعت کند ایا ان شخص میتواند از همه اعمال ورفتار او بخداوند گزارش دقیقی بدهد غیر ممکن است پس شرط مطرح شده شرط محال است در نتیجه شفاعت بهیچوجه وجود ندارد
ارسال یک نظر