ناباوران

اسلام آمیزه‌ای است از جنایت، تجاوز و خرافه؛ آنچه که سوداگران دینی آن را معجزه ای الهی می‌ خوانند، خرافاتی بیش نیست. در این دین زن وسیله ای است جنسی در اختیار مرد، مجوز تصاحب زنان کفار نیز در همین راستاست. تاریخ جانیان زیادی را به خود دیده، اما محمد تنها جنایتکاری است که پیروانش طبق سنت او همچنان جنایت و قتل می کنند. در این دین تنها مسلمانان انسان شمرده می‌شوند و دیگران جانور؛ پس با مشعل روشنگری، سایه سنگین، سیاه و تاریک مذهب را که همان اندیشه‌ی ضحاکین مار به دوش است را از میهنمان بر خواهیم چید.

جستجو کردن موضوعات خاص (لطفا کلمات مربوطه را وارد نمائید)

100 مورد از تناقضات و اشتباهات ساختاری قرآن

 بزرگترین تناقض ادیان در این است که اگر خدایشان پدید آورده تمام جهان است، پس آیا منطقی است که خدا به زمینی بسیار کوچک، تا این اندازه ا...

۱۳۸۸ تیر ۲۷, شنبه

عربها ملت برگزیده ی الله هستند؟



    آن چیزی که از خواندن و بررسی آیات قرآن بر می آید این نکته است که قرآن برای اعراب بیان شده؛ در این کتاب حس برتری عربها بر ملل دیگر، به طور آشکاری بیان گردیده است؛ از نظر قرآن، ابراهیم پدر تمام انبیاستاو فرزندانی به نامهای اسماعیل و اسحق داشت؛ اسحق فرزند بزرگتر اوست؛ از نظر همین دین، تمام یهودیان از نسل یعقوب (پسر اسحق) هستند که او را اسرائیل می نامند و دین یهود مخصوص فرزندان اوست؛ پس ابراهیم جد بزرگ یهودیان می باشد؛  از سوی دیگر طبق همین گفتار، او فرزند دیگری بنام اسماعیل داشت؛ اسماعیل زاده شده‌ی سرزمین عربستان است.
     پس از نظر قرآن، او(ابراهیم) پدر تمام اعراب نیز هست؛ لذا همانگونه که مشاهده می‌کنیم، ابراهیم هم جد بزرگ عربهاست و هم جد بزرگ یهودیان. این مقدمه را بیان کردم تا آیاتی را که در زیر شرح داده خواهد شد، بهتر قابل درک باشد.

    الله بیان می‌نماید که این امت، بهترین امتی است که الله برای فایده رسانیدن به انسانها آفریده است: 
    كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ)آل عمران/110 ) شما بهترين امتى بودید كه براى مردم پديدار شده‏ايد (شما)به كار نیکو فرمان مى‏دهيد و از كار ناپسند بازمى‏داريد و به الله ايمان داريد و اگر اهل كتاب ايمان آورده بودند، قطعا برايشان بهتر بود برخى از آنان مؤمنند و بيشترشان نافرمانند.
    این آیه خطاب به کسانی از این امت (ملت عرب) است که به این دین الله ایمان دارند و بیان می‌نماید که اگر اهل کتاب نیز ایمان بیاورند، جزء بهترینهای الله قرار می‌گیرند؛ زیرا این امت(ابراهیم) بهترین امت بود

     قرآن می‌گوید هنگامیکه ابراهیم از دست زنش ساره به ستوه آمد؛ به سرزمین عربستان هجرت نمود و در آنجا همراه همسرش هاجر و فرزند کوچکش اسماعیل ساکن گردید؛ در آن هنگام، این سرزمین کاملا برهوت بود. (البته, الله برای خودش در اینجا خانه ای درست کرده بود)!
    ابراهیم با ورود به این سرزمین که قطره‌ای آب نداشت، (داستان چگونگی جوشیدن چشمه و جاری شدن آب با گریه‌ی اسماعیل همه کمابیش از آنها آگاهند) این دعا را خواند:
"    
رَّبَّنَا إِنِّي أَسْكَنتُ مِن ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِندَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُواْ الصَّلاَةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَارْزُقْهُم مِّنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ ) ابراهیم/ 37 ) پروردگارا! من برخی از ذریه ام (اسماعیل) را در دره ای برهوت نزد بیت المحرم تو ساکن کرده ام تا نماز بخوانند پس ای پروردگار! قلب مردم را بسوی آنها بگردان و روزی آنها را از ثمرات خویش بده، تا اینکه تو را پرستش کنند.
    با بررسی این آیه، متوجه می شویم که این سرزمین پیش از ورود ایراهیم، با توجه به بی آب بودنش(از نظر قرآن)، نمی‌تواند دارای ساکنانی بومی باشد، البته اگر دارای چنین ساکنان بود، قرآن کوچکترین اشاره‌ای به آنها ندارد؛ پس تنها ساکنانش این خانواده بوده‌اند؛ 
ابراهیم از الله دو خواسته را مطرح نمود:
یکی اینکه الله قلب تمام مردم جهان را به سوی ذریه‌ی او جلب نماید و آنها را از پرستش کنندگان الله قرار دهد.
دومین درخواستش از الله این بود که به آنها(مردم آینده‌ی این سرزمین) روزی فراوانی ببخشد. 
   در آیه‌ی 128 بقره، قرآن به روشنی از قول ابراهیم می‌گوید که مناسک اسلامی مخصوص ذریه‌ی او می‌باشد (پیامبر اسلام این را به قصد تحریک اعراب به اسلام آوردن بیان می‌نماید)
     رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَآ إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ) بقره/128) پروردگارا ما را تسليم خود قرار ده و از نسل ما امتى فرمانبردار خود [پديد آر] و آداب دينى ما (ذریه ی ابراهیم) را به ما نشان ده و بر ما ببخشاى كه تويى توبه‏پذير مهربان.
        باز ابراهیم، طبق آیه‌ی 129 سوره‌ی بقره می‌گوید: "پروردگارا! از بین اینها(ذریه اش) فرستاده‌ای(پیامبری) را برای خودشان برگزین تا این فرستاده مسلمانی را به آنها بیاموزد:
     رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ العَزِيزُ الحَكِيمُ  )بقره/129) پروردگارا! در ميان آنها فرستاده ای از خودشان مبعوث كن، تا آيات تو را بر آنها بخواند، و آنها را كتاب و حكمت بياموزد و پاكيزه كند، زيرا تو توانا و حكيمي .
    می‌دانیم تنها کسی که در سرزمین عربستان خود را پیامبر نامیده محمد است، او تنها پیامبر شناخته شده‌ی عرب می‌باشد؛ پس این دعا مخصوص قوم عرب است.
    در سوره ی بقره از آیه ی 124 تا 134 ابراهیم از الله می‌خواهد که ذریه اش را امام مردم قرار دهد؛ الله می‌گوید که ظالمین ذریه‌ات, امام نخواهند شد:
     وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ (بقره/124) و هنگامیکه ابراهيم را پروردگارش با كلماتى آزمایش نمود و وى آن همه را به انجام رسانيد (الله) فرمود من تو را پيشواى مردم قرار دادم [ابراهيم] پرسيد از نسل من؟ فرمود پيمان من به ظالمان (نسل تو )نمى‏رسد.
     در این آیه، آشکارا مردم عرب را تحریک به اسلام آوردن می‌نماید و می‌گوید که اگر می‌خواهید شامل دعای ابراهیم گردید، باید از ظالمان مشرک نباشید؛ زیرا از دید قرآن بزرگترین ظلم شرک است: 
    وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِّلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُواْ مِن مَّقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَن طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ ) بقره/125) هنگامي را كه خانه كعبه را محل بازگشت و مركز امن و امان براي مردم قرار داديم (و براي تجديد همين خاطره) از مقام ابراهيم محل نمازی را براي خود انتخاب كنيد، و ما به ابراهيم و اسماعيل امر كرديم كه خانه مرا براي طواف كنندگان و مجاوران و ركوع كنندگان و سجده كنندگان پاك و پاكيزه كنيد.
 حتی برای کفار عرب هم در این بیت متاعی است هرچند کم:
      وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هََذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُم بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ قَالَ وَمَن كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِير )بقره/126 ) هنگامي كه ابراهيم عرض كرد: پروردگارا اين سرزمين را شهر امني قرار ده، و اهل آن را آنها كه ايمان به خدا و روز بازپسين آورده‏اند از ثمرات روزي ده (ما اين دعاي ابراهيم را به اجابت رسانديم ) اما به آنها كه كافر شدند بهره كمي خواهيم داد، سپس آنها را به عذاب آتش مي‏كشانيم و چه بد سر انجامي دارند.
در آیه‌ی 128 به روشنی میگوید که مناسک حج در ابتدا مخصوص نسل ابراهیم بود: 
     رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَآ إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ (بقره/128) پروردگارا ما(خود و خانواده اش) را مسلمان, از ذریه ی ما امت مسلمانی برای خویش قرار بده , مناسک ما را برای ما بنمایان و ما را بسوی خود بگردان .
در آیه‌ی 30ا همین سوره(بقره)، قرآن به روشنی بیان می‌کند که همه تابع این امت هستند، الا سفیه شدگان؛ و ما (الله) این امت(عربها که ذریه ی ابراهیم هستند) را در دنیا برگزیدیم:
    وَمَن يَرْغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلاَّ مَن سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ (بقره/130) چه كسي جز افراد سفيه و نادان از آئین ابراهيم رويگردان خواهد شد؟ ما او را در اين جهان برگزيديم و او در جهان ديگر از صالحان است.
     در آیات بعدی نیز به ذریه‌ی یعقوب(بنی اسرائیل) می‌گوید که آنها (آورندگاند یهودیت ) امتی بودند که از دنیا رفتند و شما به آنچه را که خود اکنون کسب میکنید، مواخذه خواهی شد:
     تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُم مَّا كَسَبْتُمْ وَلاَ تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ (بقره/134) آنها امتي بودند كه درگذشتند، اعمال آنها مربوط به خودشان بود و اعمال شما نيز مربوط به خود شما است، و هيچگاه مسئول اعمال آنها نخواهيد بود.
در آیه‌ی 78 سوره‌ی حج، قرآن به روشنی خطاب به اعراب می‌گوید: در راه الله جهاد کنید که الله شما را برگزیده و در دین جدتان ابراهیم سختی برای شما نیست:
      وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمينَ مِن قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ (حج/78) در راه الله جهاد كنيد و حق جهادش را ادا نمائيد او شما را برگزيد و در دين كار سنگين و شاقي بر شما نگذارد اين همان آئين پدر شما ابراهيم است او شما را در كتب پيشين و در اين كتاب آسماني مسلمان ناميد تا پيامبر شاهد و گواه بر شما باشد و شما گواهان بر مردم بنابراين نماز را بر پا داريد و زكاة را بدهيد و به الله تمسك جوئيد كه او مولای شماست چه مولاي خوب و چه يار و ياور.
مسئله به قدری آشکار است که نیازی به توضیح اضافی را نمی‌بینم.
    در آیه‌ی 92 سوره‌ی انعام گفته شده که قرآن را برای پند دادن ساکنان ام القرا(مکه) و کسانیکه اطرافش هستند، نازل شده؛ واضح است منظورش عربها هستند، زیرا در اطراف مکه نیز عربها ساکن بودند:

     وَهَذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُّصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلِتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَى صَلاَتِهِمْ يُحَافِظُونَ (انعام/92 ) و اين كتابي است كه آنرا نازل كرديم، كتابي است پر بركت كه آنچه را پيش از آن آمده تصديق ميكند، و براي اينكه (مردم) ام القري (مكه) و آنها كه گرد آن هستند بترساني، آنها كه به آخرت ايمان دارند به آن ايمان مي‏آورند و مراقب نمازهاي خويش مي‏باشند.
     در آیه‌ی 142 سوره‌ی بقره، بیان شده که ما شما را امت میانه قرار دادیم تا اینکه پیامبر(محمد)، شاهدی بر شما(اعراب) باشد و شما شاهدی بر دیگر ملل:
     وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنتَ عَلَيْهَا إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَن يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِن كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلاَّ عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللّهُ وَمَا كَانَ اللّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ (بقره/142 ) و بدين گونه شما را امتى ميانه قرار داديم تا بر مردم گواه باشيد و پيامبر بر شما گواه باشد و قبله‏اى را كه بر آن بودى مقرر نكرديم جز براى آنكه كسى را كه از پيامبر پيروى مى‏كند از آن كس كه از عقيده خود برمى‏گردد بازشناسيم هر چند جز بر كسانى كه الله هدايت[شان] كرده سخت گران بود و الله بر آن نبود كه ايمان شما را ضايع گرداند زيرا الله [نسبت] به مردم دلسوز و مهربان است.
یعنی محمد پیامبر شماست و شما پیامبر مردم.
امتیاز دیگری که الله برای عربهای مکه و اطرافش قائل شد، بهره مندی از امتیاز مناسک حج است.
در آیه‌ی 32 , 33 و 34 سوره ی حج به روشنی این مسئله را بیان می‌کند (این یکی از پیش بینی‌های قرآنی است که تاکنون به حقیقت پیوسته):
     ذَلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ (حج/32 ) اينگونه است (مناسك حج) و هر كس شعائر الهي را بزرگ دارد اين كار نشانه تقواي دلهاست.
     لَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ مَحِلُّهَا إِلَى الْبَيْتِ الْعَتِيقِ (حج/33 ) در اینها برای شما منافعي تا زمان معين ( روز قیامت) است، سپس محل آن خانه كعبه آن خانه قديمي و گرامي است (اگر قرباني براي عمره مفرده باشد در سرزمين مكه و اگر براي حج باشد در مني نزديكي مكه محل ذبح آن خواهد بود).
     وَلِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَكًا لِيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَى مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ فَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ (حج/ 34 ) براي هر امتي قربانگاهي قرار داديم تا نام الله را (به هنگام قرباني) بر دامهائی كه به آنها روزي داده‏ايم، ببرند؛ و خداي شما خدای یگانه ای است در برابر فرمان او تسليم شويد و بشارت ده متواضعان و تسليم شوندگان را.
آیا این آیات، دلیل بر این امر نیست که مراسم حج برای استفاده‌ی اعراب بنا نهاده شده تا با پولی که دیگران خرج می‌نمایند، منافعی به قول قرآن تا اجل مسمی، به آنها برسد؟
روشن است که هدف از قربانی، چیز جز بهره‌مندی عربهای مکه و اطرافش نبوده است.
در آیات مختلف قرآن, بیان شده که ما این کتاب را به زبان عربی و برای عربها نازل کردیم.
سوره‌ی یوسف آیه ی 2:
أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ (یوسف/2) ما آنرا قرآن عربي نازل كرديم تا شما (عربها)درك کنید.
در سوره ی رعد آیه 37 نیز باز به این مسئله اشاره دارد:
     وَكَذَلِكَ أَنزَلْنَاهُ حُكْمًا عَرَبِيًّا وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم بَعْدَ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِيٍّ وَلاَ وَاقٍ (رعد/37 ) و بدين سان آن [قرآن] را با دستوری عربی (روشن) نازل كرديم و اگر پس از دانشى كه به تو رسيده [باز] از هوسهاى آنان پيروى كنى در برابر الله هيچ دوست و حمايتگرى نخواهى داشت . در سوره‌ی فصلت آیه‌ی 3 گفته شده که:  
   كِتَابٌ فُصِّلَتْ آيَاتُهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِّقَوْمٍ يَعْلَمُونَ (فصلت/3) كتابي كه آياتش هر مطلبي را در جاي خود بازگو كرده است، به زبان عربى براى مردمى كه مى‏دانند. 
    در این آیه به روشنی بیان شده است که پیامبر اسلام در ابتدا تصور نمی‌کرد که روزی قومی غیر از عرب، دینش نیز اختیار کنند. نویسنده ی این کتاب بیان می نماید:
     ما این قرآن به زبان عربی را برای قومی آوردیم که آنرا می‌دانند، واضح است که قوم نامبرده پیش از بیان قرآن از این آگاهی برخوردار بودند، پس چیزی نیست جز زبان عربی، زیرا طبق نظر قرآن حتی محمد هم از اسلام هیچ چیز نمی‌دانست:
     وَ كَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ  (شورا/52) ) همين گونه روحى از امر خودمان به سوى تو وحى كرديم تو نمى‏دانستى كتاب چيست و نه ايمان ولى آن را نورى گردانيديم كه هر كه از بندگان خود را بخواهيم به وسيله آن راه مى‏نماييم و به راستى كه تو به خوبى به راه راست هدايت مى‏كنى.
     در آیه‌ی 7 سورهی شوری، این طور بیان شده که ما این قرآن را بر تو وحی کردیم تا انذار دهی ساکنان ام‌القری(مکه) و کسانیکه اطرافش هستند(سایر عربها):
     وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِّتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَتُنذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لَا رَيْبَ فِيهِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَفَرِيقٌ فِي السَّعِير )شوری/7 ) بدين گونه قرآن عربى به سوى تو وحى كرديم تا [مردم] مكه و كسانى را كه پيرامون آنند هشدار دهى و از روز گردآمدن [خلق] كه ترديدى در آن نيست بيم دهى گروهى در بهشتند و گروهى در آتش.
در چندین آیه‌ی دیگر به این موضوع اشاره شده است. اگر به این آیه دقت شود, لازم به شرحی اضافی نیست.
در فصلت آیه‌ی 44 بیان می شود که اگر ما قرآن را به زبانی دیگر می آوردیم؛ شما اعتراض می‌کردید:
     وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا أَعْجَمِيًّا لَّقَالُوا لَوْلَا فُصِّلَتْ آيَاتُهُ أَعْجَمِيٌّ وَعَرَبِيٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاء وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى أُوْلَئِكَ يُنَادَوْنَ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ .
    هر گاه آن را قرآني به زبان بیگانه قرار مي‏داديم حتما مي‏گفتند "چرا آياتش روشن نيست؟" آيا قرآن بیگانه از پيغمبري عربي درست است؟ بگو "اين براي كساني كه ايمان آورده‏اند هدايت و درمان است"، ولي كساني كه ايمان نمي‏آورند گوشهايشان سنگين است، گوئي نابينا هستند و آن را نمي‏بينند، آنها همچون كساني هستند كه از راه دور صدا زده مي‏شوند

آیا دلایل بالا، برای اینکه بیان شود قرآن و دین اسلام، قوم عرب را بر دیگران برتری داده کافی نیست؟
اما بشنوید از قرآن که چگونه به این انتقدات پاسخ می‌دهد.
نساء آیه‌ی 54:
     أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَآ آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُم مُّلْكًا عَظِيمًا ( نساء/54) یا اينكه مردم در برابر آنچه الله از فضلش به آنها بخشيده، حسد ميورزند (چرا حسد مي‌ورزند) با اينكه به آل ابراهيم (یهودیان و اعراب) كتاب و حكمت داديم و حكومت عظيمي در اختيار آنها قرار داديم.
     آیات قبلش در باره‌ی ملک و اعتراض بنی‌اسرائیل به این امر است که چرا پیامبر آخرالزمان از ما نبوده ( طبق تورات باید از فرزندان یعقوب بوده باشد)؟
در این آیه قرآن می‌گوید "آیا شما(یهودیان) به چیزی که الله از بخشش خود به آنها (عربها) داده، حسد می‌روزید؟ ما که به دیگر آل ابراهیم (یهودیان) کتاب و حکمت و ملک زیادی داده‌ایم." می‌دانیم که تمام پیامبران غیر از محمد از یهودیان بوده‌اند.
     شاید کسی بگوید که عیسی مستثنی است؛ اما عیسی نیز در ابتدا برای یهودیان آمده بود, چون یهودیان او را مرتد دانستند، به صلیبش کشیدند؛ دین مسیحیت چند قرن بعد با الهام از تعالیم میترائی پا گرفت.
بنابراین قرآن به طور آشکاری اعراب را امت برگزیده می‌نامد.
نوشته‌های مرتبط




۱۴ نظر:

Babak گفت...

Dar soore Ebrahim ayeye 4(14/4)va 13/7,16/36,10/47,26/198,26/199 kamelan maloome ke goran baraye arabhaye makke va atrafe on ekhtesas darad.

ناشناس گفت...

سلام،
متن بسیار ضعیفی بود!
در جای جای قرآن گفته شده "لالناس" (برای انسان ها) و "لالذین آمنو" (برای کسانی که ایمان می آورند) و "لالذین آمنو و عملوا الصالحات" (برای کسانی که ایمان می آورند و کار نیکو انجام می دهند)
در آیه اولی که اینجا ذکر شده (78 سوره حج) در هیچ جا گفته نشده شما عربها که در ترجمه "خطاب به عربها" آمده باشد.
در سوره ی یوسف آیه ی 2 (انا انزلنا قرآنا عربیا لعلکم تعقلون) و در سوره ی رعد آیه ی 37 (و کذالک انزلنه حکما عربیا .....) هیچ جا 'فته نشده "شما عرب ها"! نمیدان نویسنده این ترجمه را از کجای آیه استخراج کرده!
فقط ذکر شده که قرآن به زبان عربی نازل شده!

در سوره ی فصلت آیه ی 3 گفته شده که (کتاب فصلت آیاته قرءانا عربیا لقوم یعلمون) منظور به صورت مشخص "قومی که می دانند" (قومی که دانش دارند) هست نه "قومی که عربی را می دانند" یا "قومی که آنرا می دانند" وگرنه گفته می شد "یعلمونه"

در نهایت وقتی پیامبری در قومی برانگیخته می شود قائدتا به زبان آن قوم سخن می گوید و اگر کتابی دارد به زبان آن مردم است! نمی شود حضرت محمد در بین عرب ها مبعوث شود و کتابش به زبان فنیقی باشد!

پارسا گفت...

استدلالهای اینجا خیلی قوی بود. تا اینجا (یعنی نا زمانی که کسی دلیل قوی‌ای بر علیه استدلال شما بیاورد) میتوانم بگویم که قرآن به شیوه‌ی یهود که قوم بنی اسراییل را برگزیده کرده، به طور ملایم میخواهد قوم عرب را تا حدی جایگزین آن کند. برای ۲:۱۳۰ (بقره ۱۳۰) در ترجمه‌ها «مله ابراهیم» (ملت) را «کیش ابراهیم» ترجمه کرده‌اند، چون خود به تناقضی که وجود دارد پی برده‌اند. علامه طباطبایی نخست چنین ترجمه میکند:

«كسى از كيش ابراهيم روگردان است كه خود را دچار حماقت كرده فهم خدادادى را از دست داده باشد، با اينكه ما او را در دنيا برگزيديم و او در آخرت از صالحان است (130)»

در تفسیر چنین میگوید: «و به هر حال معناى جمله اينست كه اعراض از ملت و كيش ابراهيم از حماقت نفس است ، و ناشى از تشخيص ‍ ندادن امورى است كه نافع بحال نفس است ، از امورى كه مضر بحال آنست ، و از اين آيه معناى روايت معروف (ان العقل ما عبد به الرحمن )، (عقل چيزى است كه با آن رحمان عبادت شود) استفاده مى شود.»

همانگونه که میبیند در ترجمه «ملت» را نیاورده ولی در تفسیر هم کیش را میآورد و هم ملت را. در حالی که کیش با ملت خیلی اختلاف دارد. برای علامه طباطبایی متاسفم. اینها در واقع چیزی را که خود خواسته‌اند طی سده‌ها برساخته‌اند، و طبق آن تلقیات خود ترجمه میکنند!

پارسا گفت...

در مورد انتقاد دوست بالایی هم بگویم که «الاناس» لازم نیست به همه‌ی مردم جهان اشاره کند. ممکن است منظور همان مردم عرب بوده است. دوم اینکه اگر حرف شما را قبول کنیم، چگونه در موارد اشاره شده در این مقاله دیگران را به پیروی از یک ملت میخواند و در جای دیگر جهانی فکر میکند. این خودش تناقض است و با اصول ادعایی اسلام متناقض. شما راه درست و حق را باید بپیمایید و نه راه ذریه‌ی ابراهیم (یک ملت) را.

arsh irani گفت...

پارسای گرامی!
جناب ناشناس بالا با تعصب مقاله را مطالعه می نمایند؛ ایشان اسلام را حقیقتی غیر قابل شک فرض می کنند وگرنه با کمی دقت در نوشته ها پاسخ ایشان داده شده است.

سید گفت...

شما می گویید اسلام برای اعراب است. این مساله را چگونه توجیه می فرمایید كه پیامبر در هنگام حیات خود فرستادگانی به چند پادشاهی معروف از جمله ایران و روم فرستاد؟

دشمن الله و عرب گفت...

در جواب سید:
می خواست از آن ها (در صورت پذیرش دین اسلام) باج خمس و زکات و یا (در صورت نپذیرفتن اسلام و بقا بر آیین خودشان)جزیه بگیرد و یا بکشد و غنیمت برگیرد و غلام و کنیز و زمین وباغ و کشتزار بدست آورد و از هریک از طرق فوق عجم را زیردست عرب کند و دایره ی قدرت و پیامبرشاهی خود را وسعت دهد که مرگ فرصت نداد کاری که ابوبکر و عمر و عثمان با همیاری علی و حسن و حسین به اتمام رساندند

سید گفت...

جناب "دشمن الله و عرب"
اول خودتان را از نژاد پرستی پاك كنید بعد از دیگران انتقاد.

ناشناس گفت...

سوره انعام (چهارپایان)، آیه ۹۲
وَهَـٰذَا کِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَکٌ مُّصَدِّقُ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَلِتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَىٰ وَمَنْ حَوْلَهَا ۚ وَالَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ یُؤْمِنُونَ بِهِ ۖوَهُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ،
این نیز کتاب آسمانی مبارکی است که ما نازل کرده‌ایم، تصدیق کنندهٔ کتب آسمانی پیشین. باشد که به مهم ترین جامعه (مکه) و به مردم حوالی آن هشدار دهی. آنان که به آخرت ایمان دارند، به این (کتاب) ایمان می آورند و نمازها (ارتباط با خدا) را به جا می آورند.
این آیه ثابت میکند که محمد فقط برای پیامبری مکه و اطراف آن فرستاده شده. بنابراین حتی ایرانیانی که خود را عرب زبان میدانند نباید از او پیروی کنند چون آنها در ایران زندگی میکنند، نه در مکه و حوالی.
باز اولا ترجمه آیه اشتباه است:
و این خجسته کتابى است که ما آن را فرو فرستادیم، [و] کتابهایى را که پیش از آن آمده تصدیق مى‏کند. و براى اینکه [مردمِ‏] أم القرى [مکّه‏] و کسانى را که پیرامون آنند هشدار دهى. و کسانى که به آخرت ایمان مى‏آورند، به آن [قرآن نیز] ایمان مى‏آورند، و آنان بر نمازهاى خود مراقبت مى‏کنند. (۶:۹۲)
قرآن بدون شک برای انذار مردم مکه بوده است، اما کجا در آیه فوق گفته شده است که قرآن “فقط” برای مردم مکه آمده است؟؟؟
واژه “فقط” واژه ایست که نویسنده عمدا به ترجمه خود از آیه افزوده است! و این از امانتداری به دور است!

سوره فصلت (جزییات)، آیه ۳
کِتَابٌ فُصِّلَتْ آیَاتُهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لِّقَوْمٍ یَعْلَمُونَ
کتابی آسمانی که آیات آن با تمام جزئیات بیان شده است، در قرآنی عربی، برای مردمی که عربی می دانند
یکبار دیگر، قرآن عربی برای مردم عرب زبان. نه برای ما مردم پارسی زبان. بیخود نیست که آخوندها سعی دارند که زبان ما را عربی کنند تا از نون خوردن نیفتند.
خوب در اینجا هم به شدت در ترجمه دست برده شده است تا نتایج مورد نظر نویسنده از آن استخراج شود!
در حالیکه ترجمه صحیح چیزی شبیه ترجمه جناب فولادوند است:
کتابى است که آیات آن، به روشنى بیان شده. قرآنى است به زبان عربى براى مردمى که مى‏دانند. (۳)
نویسنده جمله “برای مردمی که می دانند” را به “برای مردمی که عربی می دانند” تبدیل کرده است تا آنگونه جلوه دهد که قران “فقط” برای عرب زبانها است! در حالیکه قرآن برای “دانایان” است!
از هر قوم و قبیله و زبان! نه فقط برای عربها!
پس ای فرزندان ایران. ریشها را بتراشید. روسریها و چادرها را از سرها بزدایید. و همه دست بدست هم بکوشید تا کردارتان نیک ؛ گفتارتان نیک و رفتارتان نیک باشد و این فرزندان و نوکران تازی را از کشور بیرون کنید. زیرا که هم اهورامزدا و هم الله پشتیبان شما هستند.
بدون شک اندیشه نژاد پرستانه، اندیشه نیکی نیست، گفتار نژاد پرستانه، گفتار نیکی نیست و رفتار نژاد پرستانه، رفتار نیکی نیست!
بیرون کردن فرزندان و نوکران تازیان اگر هم به واقع نوکر تازیان باشند، رفتاری نژاد پرستانه است، که در خور هیچ قومی نیست، به خصوص قوم فهمیده و اندیشمند ایرانی!
مثل اینکه مثلا آمریکاییها فرزندان این مرز و بوم را که به هر دلیل به آنجا پناه برده اند، به این اتهام که ایرانیند و یا نوکر ایرانیان هستند، از کشور خود بیرون کنند!!! که مورد پسند هیچ اندیشه پاک و زیبایی نیست!!!
بهتر است به جای نگاه نژاد پرستانه به ادیان، نگاهی حقیقت گریانه به آنها داشته باشیم

احمد گفت...

به چند آیات میپردازیم که دلالت به جهانی بودن قران الکریم و جهانی بودن نبوت حضرت محمد ص مینماید :
دقیقاً قران در ایه "44" سوره النحل میفرماید(وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ)
ترجمه: ما اين ذكر (قرآن) را بر تو نازل كرديم تا آنچه به سوى مردم(نسل بشریت) نازل شده را براى آنها تبيين كنى، شايد ‌انديشه نمایند.
نیز جای میفرماید(يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ ﴿۱۳﴾
ترجمه : اى مردم( ای نسل بشریت) ما شما را از یک مرد و یک زن آفريديم و شما را ملت ملت و قبيله قبيله(نژاد های مختلف ) گردانيديم تا با يكديگر شناسايى متقابل حاصل كنيد در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست بىترديد خداوند داناى آگاه است (ودراین مورد حدیث از حضرت محمد ص در روایات معتبر اسلامی موجود است که میفرمایند( هیچ عرب بر عجم و عجم بر عرب برتری ندارد مگر بر تقوأ(پرهیزگاری) . امثال این آیات وروایات بیشمار درقران و دانستنی های اسلامی موجود است که اشاره به جهانی بودن قران دارد. واکنون به برخه از آیات رجوع مینمایم که دلیل بر جهانی بودن نبوت حضرت محمد ص دارد البته قران الکریم به وصف پیامبر ص چنین میفرماید(وَما اَرْسَلْناكَ اِلّا رَحْمَةً لِلعالَمينَ)
ترجمه : نفرستادیم ترا ( ای پیامبر) مگر رحمت برجهانیان
نیز جای میفرماید(وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشيراً وَ نَذيراً وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ)
ترجمه: نفرستادیم ترا ( ای پیامبر) مگر برای تمام انسانها (نسل بشریت) بشارت دهنده و بیم دهنده اما اکثر مردم نمیدانند.
وهمچنان جای قران میفرماید(قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللّهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعًا الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لا إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ یُحْیِـی وَیُمِیتُ فَآمِنُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِیِّ الأُمِّیِّ الَّذِی یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَکَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ)
ترجمه: بگو: ای مردم( ای نسل بشر)! بی شک من فرستاده خدا به سوی همه شما هستم; آن خدایی که حاکمیّت آسمان ها و زمین مختصّ او است. هیچ معبودی جز او نیست; زنده می کند و می میراند; پس به خدا و رسول او، آن پیامبر درس نخوانده که به خدا و کلمات او ایمان دارد بگروید و از او پیروی کنید، باشد که هدایت یابید.
و امثال این دلایل بیشمار درقران برای جهانی بودن حضرت محمد ص وجود دارد اما قرار نقل قول کتاب مجید (قران) اکثراً انسان ها باوجودیکه میخوانند ولی سعی نمی نمایند تا بر حقیقت راه یابند. باحرمت فراوان بلال حافد.

ras گفت...

پارسای بی سواد. عربی ۱۴۰۰ سال پیش را با فارسی امروز ترجمه نمی کنند. کلمه ملت به معنی ناسیون (nation) تنها از حدود صد و پنجاه سال پیش در فارسی جا افتاده. برای ترجمه آیه باید به عربی ۱۴۰۰ سال پیش مراجعه کنی تا ببینی ملت به چه معنی بوده: المِلة في اللغة سُنَّتُهم وطريقهم

ملت زبان عربی آنروزها یعنی سنت و روش زندگی. ملت ابراهیم یعنی کسانی که به روس ابراهیم زندگی می کنند نه عربها.

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

تمام مطالب این وبسایت و بی سوادهایی که برایش هورا می کشند و متالب وبسیات گمنامیان همه در همین حد بچه بازیهای از روی بی سوادی و نادانی و غرور احمقانه در حد بچه دبیرستانیهاست. وقت خودتان را اینجاها تلف نکنید بروید دو تا کلمه به درد بخور یاد بگیرید.

ناشناس گفت...

بغاری در افتد شبانی عرب
چو بیمار میسوخت جانش ز طب
به خوابی گران دید تازی به عین
ز یک نقطه ای عین کشته است غین
از ان معجزه حال او شد خراب
چو طوفان به دریاو کشتی بر اب
در ان حال نازل بر او جبرئیل
نماینده تام رب جلیل
بر او خواند فرمان رب عرب
از ان ناخدا رب خشم و غضب
سپاهی مهیا کنی باهزاران جمل
همه کار کشته به جنگ و جدل
تو چون راه جستی به ایلام و شام
بدر ار شمشیر تیز از نیام
به یاد ار هر دم تو فرمان من
بکش تا توانی ز ان مرد و زن
چنان برده کن جمله مردان به زور
که انسان ز خاکست وپایش بگور
ز مردان ما کشت.و .بیداد کرد
سپس بوم نازیش اباد کرد
به شمشیر تازی شد او رب ما
بدان.رب تازی ندارد حییا
در ایران ما شیخکی نابکار
شد از رب تازیش میراث خوار
مگر جمله شیخان همه تازیند؟؟؟؟
چنین قهرمانان .این بازیند
فراموش شد وعده های ازل
چه شد عدل ان نا خدای دغل
به خشم امده مرد ایران زمین
بتازد بر ان رب تازی چنین
چه رب عرب را شبان افرید
که ان پرده از کعبه باید درید.

ناشناس گفت...

حکایت شد از یک شبان عرب
جهان افریده است بفرمان رب
به یک چشمکی این جهان افرید
به انسان به یک باره روحی دمید
ببارید باران به دشت و دمن
از این ره گذر سبز گشته چمن
جهانی پر از حیله و حرس و عاز
پرنده بجنبد شود صید باز
دد و دام را داد سبزینه بس
سپس شیر گیرد ز حیوان نفس
ز طوفان بنالید نی این سرود
از این افرینش چه کس برده سود.
maaky azarchsh

ناشناس گفت...

ضمن تایید نظر اقای احمد شما چظور ایه واضح صریح وروشن یا ایهاالناس انا خلقناکم من ذکر وانثی وجعلناکم شعوبا وقبانل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقاکم را نمیبینید که فرقه ها وقبایل واقوام را خداوند برای شناسایی یکدیگر قرار دادده وملاک برتری را نه قومیت بلکه تقوی وپرهیزگاری قرار داده واز طرفی ایات بسیار روشن وبدون ابهامی در قران وجود دارد که بیانگر این نکته است که دعوت وپیام اسمانی محمد جهان شمول وبرای کل انسانهای روی زمین فرستاذه شده از جمله ایه وماارسلناک الا کافه للناس بشیرا ونذیرا ولکن اکثراالناس لایعلمون شما چگونه کمی نمی اندیشید که چطور ممکن است یک انسان بیسواد وفاقد هرگونه دانش جنگی وعلم روانشناسی وجامعه شناسی از سرزمینی عقب مانده با دست خالی بتواند جماعتی را بسیج کرده وانها را اماده جنگ با قدرتهای برتر ان زمان نموده ودر اثر رهنمودها وتاکتیهای خاص بتواند بعد از خود در مدتی بسیار کوتاه ابر قدرتهای انزمان که بسیار جنگ اور ومتمول ودارای امکانات بسیار بوده اندرا شکست داده وبسیاری از ان کشورها را به تسخیر خود در اورده وحتی ربان وفرهنگ قرانی را ذر ان سرزمینها بگستراند واین فرهنگ هراران سال دوام بیاورد مگر چنین کاری بذون خواست واراده خداوند توانا ممکن است ودر بسیاری از کشورها این فرستاده خداوند که جانشینان او کشورشان را تسخیر کرده اند از رهبر ان یعنی رسول خدا اینچنین تمجید کرده واحترام فوق العاده ای برای او قانل باشند کدام حاکم کشورگشایی را سراغ دارید که اینگونه باشد ایا تصور نمیکنید که یک انسان بتنهایی وبدون اجازه وکمک خداوند قاذر به انجام چنین کاری باشد

Translate

بايگانی وبلاگ