داستان کشتن پیرزنی به نام ام قرفه که در میان اعراب به شرافت و نجابت معروف بود، یکی دیگر از جنایاتی است که محمد و یارانش انجام دادند؛ آنها این پیرزن را با طناب به دو شتر بستند و پس از دونیم کردن او، دخترش را اسیر و به وی تجاوز نمودند.
طبری در شرح همین داستان میگوید:
رسول الله (ص) زید ابن حارثه را به دره قری فرستاد، آنان با بنی فزاره درگیر شدند، برخی از یاران او در این جنگ کشته و زخمی شدند و خود او هم زخم برداشت.
هنگامی که زید ابن حارثه برگشت، نذر نمود که غسل جنابت به جا نیاورد تا اینکه با بنی فزاره بجنگد؛ پس از اینکه زخمش التیام یافت، رسول الله او را با لشکری به سوی بنی فزاره فرستاد، پس با آنان در دره قری درگیر شد و آنان را شکست داد، قیس این مسحر را کشت و ام قرفه که نامش فاطمه دختر ربیعه بن بدر و پیرزنی فرتوت بود به همراه دخترش و همچنین عبدالله بن مسعده را به اسارت گرفت؛ زید دستور داد تا ام قرفه را با حالتی فجیع بکشند؛ آنها ابتدا طناب را به دو پایش بستند، پس این طنابها را به دو شتر بستند تا او را پاره نمودند؛ سپس دخترش و عبدالله بن مسعده را تقدیم رسول الله (ص) نمودند، دختر ام قرفه را سلمه بن عمرو اسیر کرده بود؛ ام قرفه از شریفترین مردم قومش بود به گونهای که اعراب در مثال شرف میگفتند "اگر شریفتر از ام قرفه هم باشی، بیش از این نیستی"؛ پس رسول الله (ص) از سلمه درخواست این دختر را نمود که او هم به ایشان بخشید، رسول الله (ص) این دختر را به دائیاش، حزن ابن ابی وهب بخشید، پس از او عبدالرحمن ابن حزن زاده شد.
روایت دیگر از این جنگ از سلمه ابن الاکوع (کسی که ام قرفه و دخترش را اسیر نمود) است؛ او میگوید:
امیر این جنگ ابوبکر ابن ابی قحافه (اولین خلیفه محمد) بود.... رسول الله (ص) دستور داد تا با بنی فزاره بجنگیم، پس با مردمی از بنی فزاره جنگیدیم؛ هنگامی که نزدیک آب شدیم، استراحت کردیم و نماز خواندیم؛ ابوبکر دستور داد تا به آنها یورش ببریم؛ گروهی را دیدم که با زن و فرزند به سوی کوه فرار میکنند، تیری را به سویشان پرتاب کردم، چون تیر را دیدند، ایستادند، من آنها را به سوی ابوبکر هدایت کردم؛ زنی در میان آنها بود که پوستین به تن داشت و دخترش که بسیار زیبا و از زیباترین اعراب بود همراهش بود؛ ابوبکر دخترش را به من بخشید، او را به مدینه بردم، رسول الله (ص) مرا در بازار دید و گفت: "او را به من ببخش" گفتم، سوگند به الله! زیبائیاش مرا کشته، هنوز لباسش را درنیاوردم" پیامبر ساکت شد و روز بعد مرا دوباره در بازار دید و گفت: "او را به من ببخش" گفتم "ای رسول الله من هنوز هم لباسش را در نیاوردم، باشد، این هم برای تو" .
و در ادامه داستان، محمد این زن را در برابر آزادی اسیران مسلمان به مکیان میدهد.... (تاریخ طبری / جلد 2 / صفحه 287 و 288)(1)
روایت نخست همین داستان که به نقل از تاریخ طبری در بالا بیان شد با اندکی تغییر در سيره النبوی ابن هشام / ذكر جملة الغزوات / غزوه زيد بن حارثه، بنی فزاره و مصاب ام قرفه، نیز آمده است (2)
و همین داستان را ابن حجر عسقلانی در فتح الباری فی شرح صحیح بخاری، کتاب المغازی، باب غزوه زید ابن حارثه آمده است، تنها اختلاف این روایت در چگونگی دو تکه کردن او قرفه است که در اینجا گفته شده او را به دو اسب بستند (3)
همچنین در البدایه و النهایه / سنه احدی عشره من الهجره نوشته ابن کثیر (جلد 5 صفحه 237) و در الکامل فی التاریخ نوشته ابن اثیر جلد 2 صفحه 209 نیز آمده است.
آنچه که در این روایات مختلف مشترک است، دو نیم شدن ام قرفه و بخشیده شدن دختر زیبایش به محمد جهت تجاوز جنسی است، زیرا قرآن به صراحت مجوز تجاوز جنسی را به زنان و دختران اسیر داده است .
دلیل دشمنی محمد با پیرزن را باید در شاعر بودن او و دشمنی محمد با شاعران جست، خیرالدین زرکلی ادیب مشهور لبنانی و نویسنده کتاب الاعلام در جلد 5 صفحه 131 همین کتاب، به شاعر بودن او و اینکه وی 11 پسر داشت و در هنگام پیری 51 شمشیر را برای 51 نفر از مردان جوان آماده کرده بود که همه از محارمش بودند. (4)
البته او به عنوان یک زن رئیس قبیله خویش هم بوده، چیزی که اسلام به شدت با آن مخالف است.
منابع روایت کننده این داستان به قدری زیاد هستند که مسلمین توانائی انکار آن را ندارند.
(5)
==================================================
(1) بعث رسول الله(ص) زيد بن حارثه الى وادى القرى، فلقى به بنی فزاره فاصيب به اناس من اصحابه وارتث زيد من بين القتلى و اصيب فيها ورد بن عمرو احدى بنى سعد بن هذيم اصابه احد بنى بدر؛ فلما قدم زيد بن نذر ان لايمس راسه غسل من جنابه حتى يغزو فزاره فلما استبل من جراحه بعثه رسول الله (ص) فی جيش الى بنى فزاره فلقيهم بوادی القرى فاصاب فيهم و قتل قيس بن المسحر اليعمری مسعده بن حكمه بن مالک بن بدر و اسر ام قرفه و هى فاطمه بنت ربيعه بن بدر و كانت عند مالک بن حذيفه بن بدر عجوزا كبيره و بنتا لها و عبد الله بن مسعدة فامر زيد بن حارثه ان يقتل او قرفه فقتلها قتلا عنيفا ربط برجليها حبلين ثم ربطهما الی بعیرین حتى شقاها، ثم قدموا على رسول الله (ص) بابنه ام قرفه و بعبد الله بن مسعده و كانت ابنه ام قرفه لسلمه بن عمرو بن الاكوع كان هو الذی اصابها و كانت فی بيت شرف من قومها كانت العرب تقول "لو كنت اعز من ام قرفه ما زدت فسالها" رسول الله (ص) سلمه فوهبها له فاهداها لخاله حزن ابن ابی وهب، فولدت له عبد الرحمن بن حزن.
واما الروايه الاخرى عن سلمه ابن الاكوع فی هذه السريه ان اميرها كان ابا بكر بن ابی قحافه حدثنا الحسن ابن يحيى قال أخبرنا ابو عامر قال حدثنا عكرمه بن عمار عن اياس بن سلمه عن ابيه قال امر رسول الله (ص) علينا ابا بكر فغزونا ناسا من بنى فزاره فلما دنونا من الماء، امرنا ابو بكر فنا فلما صلينا الصبح امرنا ابو بكر فشننا الغاره عليهم قال فوردنا الماء فقتلنا به من قتلنا قال فابصرت عنقا من الناس وفيهم النساء و الذراری قد كادوا يسبقون الى الجبل فطرحت سهما بينهم و بين الجبل فلما راوا السهم وقفوا فجئت بهم اسوقهم الى ابى بكر و فيهم امراه من بنى فزاره عليها قشع ادم معها ابنه لها من احسن العرب قال فنفلنی ابو بكر ابنتها قال فقدمت المدينه فلقينی رسول الله(ص) بالسوق، فقال "يا سلمه، لله ابوک" هب لی المراه فقلت يا رسول الله، و الله لقد أعجبتنی و ما كشفت لها ثوبا قال فسكت عنى حتىاإذا كان من الغد لقينی فی السوق فقال يا سلمه لله ابوک هب المراه فقلت يا رسول الله والله ما كشفت لها ثوبا و هی لک يا رسول الله، قال فبعث بها رسول الله الى مكه ففادی بها اسارى من المسلمين كانوا في ایدی المشركين. (تاریخ طبری چاب 1879 در شهر دانشگاهی لیدن هلند)
(2) وغزوه زيد بن حارثه أيضا وادی القری لقی به بنی فزاره، فاصيب بها ناس من اصحابه، وارتث زيد من بين القتلى و فيها اصيب ورد بن عمرو بن مداش ، و كان احد بنی سعد بن هذيل اصابه احد بني بدر .
قال ابن اسحاق : فلما قدم زيد بن حارثه الى ان لايمس راسه غسل من جنابه حتى يغزو بنی فزاره فلما استبل من جراحته بعثه رسول الله (ص) الى بنی فزاره فی جيش فقتلهم بوادی القرى و اصاب فيهم و قتل قيس بن المسحر اليعمری مسعدة بن حكمة بن مالك بن حذيفة بن بدر ، وأسرت أم قرفة فاطمة بنت ربيعة بن بدر ، كانت عجوزا كبيرة عند مالك بن حذيفة بن بدره، و بنت لها و عبد الله بن مسعده فامر زيد بن حارثه قيس بن المسحر ان يقتل ام قرفه فقتلها قتلا عنيفا ثم قدموا على رسول الله (ص) بابنه أم قرفه و بابن مسعده...
و كانت بنت أم قرفه لسلمه بن عمرو بن الاكوع كان هو الذی اصابها و كانت فی بيت شرف من قومها كانت العرب تقول " لو كنت أعز من أم قرفه ما زدت " . فسالها رسول الله (ص) سلمه فوهبها له فاهداها لخاله حزن بن ابی وهب فولدت له عبد الرحمن بن حزن .
(5) منبع عکسها
طبری در شرح همین داستان میگوید:
رسول الله (ص) زید ابن حارثه را به دره قری فرستاد، آنان با بنی فزاره درگیر شدند، برخی از یاران او در این جنگ کشته و زخمی شدند و خود او هم زخم برداشت.
هنگامی که زید ابن حارثه برگشت، نذر نمود که غسل جنابت به جا نیاورد تا اینکه با بنی فزاره بجنگد؛ پس از اینکه زخمش التیام یافت، رسول الله او را با لشکری به سوی بنی فزاره فرستاد، پس با آنان در دره قری درگیر شد و آنان را شکست داد، قیس این مسحر را کشت و ام قرفه که نامش فاطمه دختر ربیعه بن بدر و پیرزنی فرتوت بود به همراه دخترش و همچنین عبدالله بن مسعده را به اسارت گرفت؛ زید دستور داد تا ام قرفه را با حالتی فجیع بکشند؛ آنها ابتدا طناب را به دو پایش بستند، پس این طنابها را به دو شتر بستند تا او را پاره نمودند؛ سپس دخترش و عبدالله بن مسعده را تقدیم رسول الله (ص) نمودند، دختر ام قرفه را سلمه بن عمرو اسیر کرده بود؛ ام قرفه از شریفترین مردم قومش بود به گونهای که اعراب در مثال شرف میگفتند "اگر شریفتر از ام قرفه هم باشی، بیش از این نیستی"؛ پس رسول الله (ص) از سلمه درخواست این دختر را نمود که او هم به ایشان بخشید، رسول الله (ص) این دختر را به دائیاش، حزن ابن ابی وهب بخشید، پس از او عبدالرحمن ابن حزن زاده شد.
روایت دیگر از این جنگ از سلمه ابن الاکوع (کسی که ام قرفه و دخترش را اسیر نمود) است؛ او میگوید:
امیر این جنگ ابوبکر ابن ابی قحافه (اولین خلیفه محمد) بود.... رسول الله (ص) دستور داد تا با بنی فزاره بجنگیم، پس با مردمی از بنی فزاره جنگیدیم؛ هنگامی که نزدیک آب شدیم، استراحت کردیم و نماز خواندیم؛ ابوبکر دستور داد تا به آنها یورش ببریم؛ گروهی را دیدم که با زن و فرزند به سوی کوه فرار میکنند، تیری را به سویشان پرتاب کردم، چون تیر را دیدند، ایستادند، من آنها را به سوی ابوبکر هدایت کردم؛ زنی در میان آنها بود که پوستین به تن داشت و دخترش که بسیار زیبا و از زیباترین اعراب بود همراهش بود؛ ابوبکر دخترش را به من بخشید، او را به مدینه بردم، رسول الله (ص) مرا در بازار دید و گفت: "او را به من ببخش" گفتم، سوگند به الله! زیبائیاش مرا کشته، هنوز لباسش را درنیاوردم" پیامبر ساکت شد و روز بعد مرا دوباره در بازار دید و گفت: "او را به من ببخش" گفتم "ای رسول الله من هنوز هم لباسش را در نیاوردم، باشد، این هم برای تو" .
و در ادامه داستان، محمد این زن را در برابر آزادی اسیران مسلمان به مکیان میدهد.... (تاریخ طبری / جلد 2 / صفحه 287 و 288)(1)
روایت نخست همین داستان که به نقل از تاریخ طبری در بالا بیان شد با اندکی تغییر در سيره النبوی ابن هشام / ذكر جملة الغزوات / غزوه زيد بن حارثه، بنی فزاره و مصاب ام قرفه، نیز آمده است (2)
و همین داستان را ابن حجر عسقلانی در فتح الباری فی شرح صحیح بخاری، کتاب المغازی، باب غزوه زید ابن حارثه آمده است، تنها اختلاف این روایت در چگونگی دو تکه کردن او قرفه است که در اینجا گفته شده او را به دو اسب بستند (3)
همچنین در البدایه و النهایه / سنه احدی عشره من الهجره نوشته ابن کثیر (جلد 5 صفحه 237) و در الکامل فی التاریخ نوشته ابن اثیر جلد 2 صفحه 209 نیز آمده است.
آنچه که در این روایات مختلف مشترک است، دو نیم شدن ام قرفه و بخشیده شدن دختر زیبایش به محمد جهت تجاوز جنسی است، زیرا قرآن به صراحت مجوز تجاوز جنسی را به زنان و دختران اسیر داده است .
دلیل دشمنی محمد با پیرزن را باید در شاعر بودن او و دشمنی محمد با شاعران جست، خیرالدین زرکلی ادیب مشهور لبنانی و نویسنده کتاب الاعلام در جلد 5 صفحه 131 همین کتاب، به شاعر بودن او و اینکه وی 11 پسر داشت و در هنگام پیری 51 شمشیر را برای 51 نفر از مردان جوان آماده کرده بود که همه از محارمش بودند. (4)
البته او به عنوان یک زن رئیس قبیله خویش هم بوده، چیزی که اسلام به شدت با آن مخالف است.
منابع روایت کننده این داستان به قدری زیاد هستند که مسلمین توانائی انکار آن را ندارند.
(5)
==================================================
(1) بعث رسول الله(ص) زيد بن حارثه الى وادى القرى، فلقى به بنی فزاره فاصيب به اناس من اصحابه وارتث زيد من بين القتلى و اصيب فيها ورد بن عمرو احدى بنى سعد بن هذيم اصابه احد بنى بدر؛ فلما قدم زيد بن نذر ان لايمس راسه غسل من جنابه حتى يغزو فزاره فلما استبل من جراحه بعثه رسول الله (ص) فی جيش الى بنى فزاره فلقيهم بوادی القرى فاصاب فيهم و قتل قيس بن المسحر اليعمری مسعده بن حكمه بن مالک بن بدر و اسر ام قرفه و هى فاطمه بنت ربيعه بن بدر و كانت عند مالک بن حذيفه بن بدر عجوزا كبيره و بنتا لها و عبد الله بن مسعدة فامر زيد بن حارثه ان يقتل او قرفه فقتلها قتلا عنيفا ربط برجليها حبلين ثم ربطهما الی بعیرین حتى شقاها، ثم قدموا على رسول الله (ص) بابنه ام قرفه و بعبد الله بن مسعده و كانت ابنه ام قرفه لسلمه بن عمرو بن الاكوع كان هو الذی اصابها و كانت فی بيت شرف من قومها كانت العرب تقول "لو كنت اعز من ام قرفه ما زدت فسالها" رسول الله (ص) سلمه فوهبها له فاهداها لخاله حزن ابن ابی وهب، فولدت له عبد الرحمن بن حزن.
واما الروايه الاخرى عن سلمه ابن الاكوع فی هذه السريه ان اميرها كان ابا بكر بن ابی قحافه حدثنا الحسن ابن يحيى قال أخبرنا ابو عامر قال حدثنا عكرمه بن عمار عن اياس بن سلمه عن ابيه قال امر رسول الله (ص) علينا ابا بكر فغزونا ناسا من بنى فزاره فلما دنونا من الماء، امرنا ابو بكر فنا فلما صلينا الصبح امرنا ابو بكر فشننا الغاره عليهم قال فوردنا الماء فقتلنا به من قتلنا قال فابصرت عنقا من الناس وفيهم النساء و الذراری قد كادوا يسبقون الى الجبل فطرحت سهما بينهم و بين الجبل فلما راوا السهم وقفوا فجئت بهم اسوقهم الى ابى بكر و فيهم امراه من بنى فزاره عليها قشع ادم معها ابنه لها من احسن العرب قال فنفلنی ابو بكر ابنتها قال فقدمت المدينه فلقينی رسول الله(ص) بالسوق، فقال "يا سلمه، لله ابوک" هب لی المراه فقلت يا رسول الله، و الله لقد أعجبتنی و ما كشفت لها ثوبا قال فسكت عنى حتىاإذا كان من الغد لقينی فی السوق فقال يا سلمه لله ابوک هب المراه فقلت يا رسول الله والله ما كشفت لها ثوبا و هی لک يا رسول الله، قال فبعث بها رسول الله الى مكه ففادی بها اسارى من المسلمين كانوا في ایدی المشركين. (تاریخ طبری چاب 1879 در شهر دانشگاهی لیدن هلند)
(2) وغزوه زيد بن حارثه أيضا وادی القری لقی به بنی فزاره، فاصيب بها ناس من اصحابه، وارتث زيد من بين القتلى و فيها اصيب ورد بن عمرو بن مداش ، و كان احد بنی سعد بن هذيل اصابه احد بني بدر .
قال ابن اسحاق : فلما قدم زيد بن حارثه الى ان لايمس راسه غسل من جنابه حتى يغزو بنی فزاره فلما استبل من جراحته بعثه رسول الله (ص) الى بنی فزاره فی جيش فقتلهم بوادی القرى و اصاب فيهم و قتل قيس بن المسحر اليعمری مسعدة بن حكمة بن مالك بن حذيفة بن بدر ، وأسرت أم قرفة فاطمة بنت ربيعة بن بدر ، كانت عجوزا كبيرة عند مالك بن حذيفة بن بدره، و بنت لها و عبد الله بن مسعده فامر زيد بن حارثه قيس بن المسحر ان يقتل ام قرفه فقتلها قتلا عنيفا ثم قدموا على رسول الله (ص) بابنه أم قرفه و بابن مسعده...
و كانت بنت أم قرفه لسلمه بن عمرو بن الاكوع كان هو الذی اصابها و كانت فی بيت شرف من قومها كانت العرب تقول " لو كنت أعز من أم قرفه ما زدت " . فسالها رسول الله (ص) سلمه فوهبها له فاهداها لخاله حزن بن ابی وهب فولدت له عبد الرحمن بن حزن .
(3) قتل ام قرفه بكسر القاف و سكون الراء بعدها فاء و هی فاطمه بنت ربيعه بن بدر زوج مالک بن حذيفه بن بدر عم عيينه بن حصن بن حذيفه و کانت معظمه فيهم ، فيقال : ربطها فی ذنب فرسين و أجراهما فتقطعت ، و اسر بنتها و كانت جميله
(4) شاعره من بنیفزاره من سكان وادی القرى (شمالي المدينه) كان لها اثنی عشر ولدا من زوجها مالک بن حذيفه بن بدر الفزاری و كان يعلق فی بيتها خمسون سيفا لخمسين رجلا كلهم من محارمها.
(4) شاعره من بنیفزاره من سكان وادی القرى (شمالي المدينه) كان لها اثنی عشر ولدا من زوجها مالک بن حذيفه بن بدر الفزاری و كان يعلق فی بيتها خمسون سيفا لخمسين رجلا كلهم من محارمها.
(5) منبع عکسها
۲۶ نظر:
درود بر شما
آیا امکانش هست یک سایتی درست بکنید دونه دونه این جنایت ها را فهرست بکنید بعدش کاربران از منابع مختلف اون را بگردند درون کتابهای تاریخی و روایت های دیگر برای یک ماجرا را بهش اضافه بکنند با اسکن کردن تصویر کتاب + متن تایپ شدش.
اینطوری چراغ روشنی برای آیندگان برپا می شود.
بسیاری به دنبال حقیقت هستند.
ولی توان مطالعه انبوه کتابهای تاریخ طبری و ابن واقدی را ندارند.
اما با فهرست کردن جنایت ها در یک سایت جمعی،
گروه زیادی از کاربران به کمک یکدیگر این مستندات را جمع می کنند.
در نتیجه برای همگان براحتی امکان تحقیق و بررسی در موضوعات جنایی توسط اسلام با مطالعه یک روایت از منابع مختلف فراهم میگردد.
بسیاری از آیات قرآن هم وجود دارد که میگوید کافران را هر جا یافتید خشتکشان را مسلمانان بر سرشان بکشند و ...
همه این جنایت ها توی قرآن مجوز شرعیش آمده،
لطفا مستندات خودتونو قویتر بکنید ماله کش ها در کمین هستند.
خوب اینکه مثل روز روشنه ! پیامبر اسلام ( ممد شهوتی ) غیر از زنبارگی و بوالهوسی و بچه بازی قاتل و آدمکش هم بوده و همین طور سر گردنه بگیری و راهزنی و غارت گری
بعله ! به همین راحتی ! بستنش به 2 تا شتر و نصفش کردند !
اگر پاهای یک شخص رو با سرعت و به شدت بکشند (شکنجه های قرون وسطی در اروپا) مفاصل مچ پا و زانو و در آخر هم مفاصل بالای ران که به لگن متصل هستند از جای خودشان در می آیند. بیشتر فشار وارد شود پوست طرف کش خواهد آمد تا جایی که ممکن هست پاهای طرف به طور کلی جدا شوند اما این که از وسط کمر نصف شود؟! جوک می نویسی عزیز؟!! :))
یعنی مفاصل مچ پای انسان از استخوان یک تکه ی لگن محکم تر هستند؟!!!
باشه باشه !
تا حالا که عربها ملخ خور و عقب مونده و از این چیزها بودن
چی شد که یک قبیله از اون آدم ها با غیرت و... از آب درومدن
برو عمو بساطت جمع کن وقت مردم بااین اراجیف های که مینویسی نگیر.
تا حالا دقت کردید که مسلمین هرگاه حرفی برای گفتن نداشته باشند حاشیه میرن و حملات شخصی می کنند؟
چه توجیهی بر این جنابت دارید؟
مصطفی جون ریدی با این کامنت دادنت. آب هم قطعه.
حالا لزومی نداره حتما یک سایت زده بشه
کافیه یک وبلاگ درست بکنید و تک تک جنایت ها را پست بکنید.
بعدش بازدید کنندگان دست به دست هم بدهند و منابع دیگر پیرامون آن جنایت را از کتاب های تاریخی مهم نظیر تاریخ طبری و تاریخ ابن واقدی، به همراه رفرنس از قرآن برای مجوز شرعی عملیات جنایی به همراه عکس اسکن شده از کتاب + متن تایپ شده را در بخش نظرات کنند.
بدین ترتیب خود بخود یک ویکی پدیا از جنایت های مسلمین درست خواهد شد که چراغ راه آیندگان خواهئ بود تا گرفتار اهریمن اسلام نگردند و زندگی خود و اطرافیان را تباه نسازند.
مهم این است شخصی که اشراف و مطالعه کاملی بر این جریانات دارد پست های اصلی را ایجاد کند و دیگران به کمک یکدیگر منابع آن را تکمیل کنند و توسط صاحب وبلاگ به پست اصلی منتقل گردد کامل
لطف بکنید قابلیت نظر دادن زیر نظرات را در وبلاگ فراهم کنید تا هر نظر را بتوان زیر همان نظر پاسخ داد.
همه کارهایی که باید انجام بدهید برای این منظور در آدرس زیر آمده است:
https://support.google.com/blogger/answer/1725597?hl=en
آفرین به شما که ماهیت این اسلام کثیف را برای همه آشکار می نمایید پیروز باشید.
@blogger
متأسفانه این قابلیت برای این قالب در بلاگر وجود ندارد، این قالب هم نماد وبلاگ من است و نمیخواهم این را عوض کنم.
انتشار مطالب با ذکر نام منبع و یا بدون ذکر نام آزاد است، زیرا هدف روشنگری است؛ آرش ایرانی هم نماد تمام ایرانیان مبارز است. فقط یک نکته و ایرادی که انتشار مطالب بدون ذکر منبع به همراه دارد این است که دیده شده که برخی از دوستان نوشتههای من را با نام خودشان منتشر می کنند، ایرادی ندارد ولی توانائی دفاع از آن را هم ندارند، روی همین اصل توصیه می کنم اگر از این نوشتهها که برای تهیه آنها ساعتهای زیادی وقت صرف کردم استفاده می کنید، منبع را هم ذکر نمائید تا در صورت بحث، اینجانب شخصا بتوانم به مواردی که مؤمنین ایراد خواهند گرفت پاسخ دهم.
پاینده و پیروز باشید!
درود بر وبلاگ نویس گرامی .میخواستم بگم که که از این دست نوشتار های روشنگرانه که به این گستردگی همه جوانب این دین اهریمنی (اسلام)را پوشش داده باشد را در کمتر کتابی دیدم.حتی بزرگانی چون کسروی هدایت دشتی سلمان رشدی و...هم به این گسترتدگی بیان نکرده اند هرچند که آن تلاش ها نیز ارجدار وارزنده است.پیروزو سربلند باشید به امید آزادی ایرانزمین.
واقعا برای شما متاسفم که این همه اراجیف را سر هم می کنید و دروغ می گویید . اولا : این پیرزن تنها همان شاعری که گفتی نبوده و بدین شکل بوده : (في كنز العمال لعلاء الدين: عن عائشة ـ رضي الله عنها ـ قالت أتانا زيد بن حارثة ـ تقصد من غزوة أم قرفة ـ فقام إليه رسول الله صلى الله عليه وسلم يجر ثوبه فقبل وجهه, قالت عائشة: وكانت أم قرفة جهزت أربعين راكبا من ولدها وولد ولدها إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم ليقاتلوه، فأرسل إليهم رسول الله صلى الله عليه وسلم زيد بن حارثة فقتلهم وقتل أم قرفة وأرسل بدرعها إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم فنصبه بالمدينة بين رمحين. ) او پیرزنی بود که ابتدا چهل نفر از پسران و نوه هایش را برای قتل پیامبر (ص) فرستاد سپس پیامبر زید ابن حارثه را به سوی او فرستاد . پس این همه دروغ نگویید بخدا باید روزی حساب پس دهید .دوما : بدان شکلی که گفتی کاملا اشتباه است و روات ان ضعیف است (وفيه محمد بن عبد الملك الأنصاري وهو كذاب.) (وفي روايات أخرى ضعيفة: أن زيد بن حارثة مثل بها عند قتلها, فيقال: ربطها في ذنب فرسين وأجراهما فتقطعت، ويذكر ذلك عن أبي بكر، ويذكرعن خالد, وهو يدل على اضطراب القصة وضعفها وعدم ثبوت ذلك, بل الصحيح هو قتلها فحسب وكانت مقاتلة, والمرأة إذا قاتلت تقتل. ) و این برای دفاع بوده . به طور مثال چرا شما وقتی سربازان امریکایی مردم بی دفاع را در کشورهای مسلمان می کشند خفه خون میگیرید ؟؟؟ آیا انها زن و بچه نیستند ؟؟؟ ننگ بر شما . و ضمنا حدیثی صحیحی در صحیح مسلم است که رسول الله فرمودند (عن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال: إن الله كتب الإحسان على كل شيء، فإذا قتلتم فأحسنوا القتلة, وإذا ذبحتم فأحسنوا الذبح, وليحد أحدكم شفرته, وليرح ذبيحته.) پس خواهشا دست از چرت و پرت گویی بردارید .
مسلمین هر اندازه بیشتر دفاع می کنند، بیشتر در باتلاق فرو میرن.
قبول 40 نفر را آماده کرده بود تا به جنگ ممد بروند ممد هم پیش دستی کرده و زید را فرستاد بار اول شکست خوردند و بار دوم پیروز ایا باید پیرزن را اینگونه مثله کنند و به دخترش تجاوز چون قصد جنگ کرده بود؟
ننگ بر شما و دین شیطانی تان.
ایاازاعراب وحشی وبدوی که تازه برای امیالشان حکم حکومتی هم گرفت بودن بیش ازاین انتظار دارید اکنون که قرن 21است اینان هنچنان وحشی وددمنش هستند چه رسد به زمان محمد
سلام خیلی کوکدن تشریف دارین شما و هر کسی این چرت و پرت عها را مینویسد برای خودتان منبع زدید و خاک تو سر ان هایی که بدون تحقیق باور میکنند شما تاریخ طبری جلد 3 صفحه 1131 را مطالعه کنید به حقیقت داستان پی میبرید
و به همه این احمق ها باید گفت شما میخواهید نور را با فوت خاموش کنید
خدا هدایت کند شما اگر قابل هدایت هستید
با سلام و درود بر پیشگاه مقدس محمد مصطفی (ص)
برادران از خدا بترسید
اسلام هر چه گفته به نیکی مساوات و عدالت گفته
آنجا که علی به مشرکین فرمودند اگر ما دروغ بگوییم و به ما گوش فرادادید باز هم انسان گونه زیسته اید
اما اگر شما در اشتباه باشید
هم دنیا و هم آخرت خود را سوزانده اید...
خداوند همه ی جوانان و عزیزان ما را به راه راست هدایت فرما...
امیدوارم از اشتباه خود برگشته و راه حق و آزادگی پیشه کنید
شما اسلام را با چیزی که امروزه میبینید اشتباه گرفته اید
آنجا که مولای ما فرمود اگر شب کسی را دیدید گناه میکند فردا به روی او نیاورید شاید توبه کرده باشد...
این جملات کجایش بی عدالتی و غیر انسانیست؟؟؟
و پیامبر چرا زنان باکره را نمیگرفت چرا اکثرا زنان بیوه را میگرفت؟
مگر نه اینکه ایشان آنها را در پناه خود میگرفت؟
مگرنه اینکه ب واسطه ی آنها محبت اسلام را در دلهای قبایل می انداخت؟
حقیقت را بگویید...
لطفا ماخذ را دقیقا بویسید : نام نویسنده- نام مترجم- نام کتاب - جلد - صفحه - اتشارات - سال نشر -
ضما در گزارشهای تاریخی صرف گزارش دلیل صحت مطلب نیست - همینطور است روایاتی که در کتب روایی آمده.
کینه توزی با حکومت و رهبران ایران نباید در راستی گزیی ما خللی وارد کند. نگاه کنید به اسباب پیدایی طالبان - و داعش که حقیقت هویتی تشکیل دهندگان آن تابعی کشورهایی چون اگلستان و سایر کشورهای اروپایی هستد. آمده اند تا دین را بی اعتبار کنند. اسلام و قرآن هویت مستقل و تنها مانع در برابر استعمار و استحمار و استثمار است. آب به آسیاب دشمنان خودتان نبندید. مطمئ باشید الان دارند برای چگوه بریدن سر شما از تنتان نقشه می کشند. ظاهرا موفق هم شده اند خنجر را به دست خودتان داده اند! به دستهایتان خوب نگاه کنید آری !خون کسانی را که داعشیان سر بریده اند از دستهای شما نیز جاریست ! کمی اندیشه در احوال خویش کرده ، راه را درست انتخاب کید. خدواد همه ما را در اتخاب درست یاری کد.
متن عربی تمام نوشته ها را گذاشتم تا بتوانید در کتب الکترونیک جستجور کنید، تاریخ طبری هم چاب 1879 در شهر دانشگاهی لیدن (Leiden) هلند است که موسسه الاعلمی چاب ییروت و علماء نخبه آن این را تأیید کرده اند.
من نوشته را از روی همین نسخه که نمیدانم به فارسی ترجمه شده است یا نه را گذاشتم، البته در چاب فارسی مطمئن نیستم این غزوه باشد یا سانسورش کردند. شاید هم شماره جلد و صفحه چیز دیگری باشد.
ای کافرحرامزاده مثلأ میخوای بابدنام کردن چیوصابت کنی. تواگرجرأت داری خودتونشون بده تایه چیزخوب نشاندبدم کافرازمادرت بپرس که توازندفیه چندصدنفری خودشم حسابش ازدستش دررفته؟؟
والله خون توامسال توحلال حلال شماهاروبایدکشت ای حرامزادی کافر.حتمااینارواون کسایی که هرشب وهرشب باماماندمیخوابن بهدنشان دادن ؟ازمادرت اسم پدرتوبپرس پدرنداری ؟؟یابپرس که پدرمادرت کی بوده ؟؟یاچندنفربوده ؟؟یاپدرپد پدرمادرت کی بوده؟؟؟؟تواصلاشناسنامه نداری که اسم پدرتوش باشه👌😃😜😝😁تواگرپدرداشتی که اینحرفارونمیزدی ؟؟حرامزاده کافر
توخوندحلال حلال حرامزادی کافر
اخر خاک تو اون سر نفهمت بشه مگه کوری نمیبینی ک این موضوع رو از اسناد تاریخی خود مسلمونها اینجا گفته خوبه ک متن عربیشو برات گذاشته اینا مدارک خود اسلامه ک همه مسلمونها و بزرگاشون قبول دارن واز تو اومدی چی اینحا پاچه میگیری؟چرا زورت میاد بخود وحشی نفهمت نگاه کن همونجور ک تو خون اینو حلال میدونی اون بیشرفها هم مثل تو فکر کردن ک اینکارو کردن همتون وحشی و نفهمید مثل هم.چیه نکنه توقع داری هر گهی ک پیامبرتون و خودتون خواستین بخورین بعد از پاکی و شرافتتون خرف بزنن نه ازین خبرها نیس باید همه از وحشی گری این دین و پیامبرش باخبر بشن مثل من ک شاشیدم ب روی اسلام
تف به گور محمد و ال محمد انشاء الله
کجای قران مثله کردن رو جواز داده؟؟؟
تف به زندگی و مرگت. این خانم از جنگجویان بوده و در وقوع جنگ نقش داشته و خودش جنگ را شروع کرده. اما دو نیم کردنش محل بحث هست که چنین چیزی واقعا بوده یا نه و راوی دروغگو داره
ارسال یک نظر