درخواست پول از مردم بابت شغل پیامبری از سوی محمد، بی توجی مردم نسبت به آن و تغییر نظر الله.
محمد در جاهائی از قرآن از قول الله میگوید که من مطلقا هیچ پاداشی را از شما نمیخواهم، این الله است که پاداش مرا خواهد داد:
وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ (شعراء/109) من به خاطرش (پیامبری) درخواست هيچ پاداشی را از شما ندارم، پاداش من تنها و تنها تنها بر عهده پروردگار جهانیان است.
قُلْ مَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ (سبا/47) بگو هر پاداشی كه از شما خواستم برای خودتان باشد، پاداش من غیر از الله بر عهدهی کس دیگری نیست و او بر هر چيزى گواه است.
قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ (ص/86) بگو من به خاطرش (پیامبری) درخواست پاداشی را از شما نمیکنم و من از كسانى نيستم كه وظیفهای را بر خود تحمیل نمایم.
و در ادامه گفته شده که پاداش من به عهده الله است، اما در این آیه سخنان خودش را نقض کرده بیان مینماید که من تنها پاداشی که از شما میخواهم احترام به نزدیکان و خویشاوندانم است و این بدان معناست که او نوعی پاداش را بابت این کار درخواست مینماید:
ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ (شوری/23) اين همان چیزی است كه الله به بندگانش، همان کسانی که ایمان آورده و کارهای نیک انجام دادهاند مژده میدهد؛ بگو من درخواست هیچ پاداشی را از شما ندارم مگر دوستی و احترام به نزدیکانم و هر كس نيكى به دست آورد در حسناتش میافزائیم، بدون شک الله آمرزنده و سپاسگزار است.
جالب اینجاست که محمد از قول الله بیان مینماید که او شکرگزار کسانی است که به نزدیکانش احترام بگذارد، این در حالی است که الله همین صفت را به بندگانش خوبش نسبت میدهد:
ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ كَانَ عَبْدًا شَكُورًا (اسرا/15) ای فرزندان كسانى كه با نوح (در کشتی) برداشتيم بدون شک كه او بندهای سپاسگزار بود. شرح داستان طوفان نوح و تناقضات قرآن
الله در جاهائی از قرآن، بندگانش را با همین صفات یاد میکند:
.... ان في ذلك لآيات لكل صبار شكور(ابراهیم/5 و سبأ / 19 ) .... بدون شک در این نشانههائی است برای هر شکیبای سپاسگزای.
اما به تدریج محمد پس از اینکه به اصطلاح کارش گرفت، سخنانی که در بالا از قول الله بیان نموده را فراموش کرد و بیان نمود "اگر کسی درخواست ملاقات خصوصی با من نمود باید بابت هر دیدار پولی را پرداخت نماید"، او نام این پول را صدقه گذاشت:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً ذَلِكَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَأَطْهَرُ فَإِن لَّمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ (توبه/11) اى كسانى كه ايمان آورده اید، هرگاه با پيامبر گفتگوى محرمانه نمودید پيش از گفتگوى محرمانهی تان، صدقهاى تقديم کنید که براى شما بهتر و پاكيزهتر است و اگر چيزى نيافتيد، بدانيد كه الله آمرزنده مهربان است.
قرآن در آیه بالا به محمد دستور میدهد تا از اموال مسلمانان پولی را به عنوان صدقه دریافت نماید تا اینکه آنها را پاک کند؛ به همین موضوع در آیه پائین هم اشاره شده است:
خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاَتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (توبه/ 103) از اموال آنان صدقهای بگیر تا به وسيله آن پاکشان سازی و پالایششان نمائی و برايشان دعا كن، زيرا دعاى تو براى آنان آرامشى است و الله شنواى داناست.
دریافت صدقه توسط خودش را به الله نسبت میدهد، زیرا میان خویش و الله تفاوتی قائل نیست:
أَلَمْ يَعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ (توبه/104) آيا ندانستهاید تنها الله است كه از بندگانش توبه میپذیرد و صدقات را میگیرد و الله است كه خود توبه پذير مهربان است.
ممکن است برخی از مسلمانان این موضوع را تناقض در قرآن ندانند و بگویند که منظور از صدقه در اینجا همان زکات است، در پاسخ باید گفت که درست است در برخی از آیات قرآن صدقه را معادل زکات دانسته است ولی وجوب پرداخت زکات در اسلام سالی یک بار است آن هم مقداری خاص از مال که به گروههائی خاص از جامعه تعلق میگیرد، در فقه اهل سنت عموما شامل یک چهلم از پولی است که یک سال قمری بر آن بگذرد و بدون استفاده بماند.، دوم اینکه احکام زکات در اسلام نسخ نشده ولی ظاهرا مردم در آن زمان به این دستور محمد چندان توجهی نکردند، محمد هم چون دید که نمیتواند بر این موضوع پافشاری نماید، از قول الله بیان نمود "او این عدم تمکین دستور را بر شما بخشید" و به آنان دستور میدهد که نماز را به پا دارند و این صدقه را به جای پرداخت در هر بار ملاقات سالی یک بار با نام زکات بپردارند، واژه زکاة ریشه در زکیة و به معنای پاکسازی معنوی را دارد:
أَأَشْفَقْتُمْ أَن تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَتَابَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ (توبه/13) آيا ترسيديد كه پيش از گفتگوى محرمانه خود صدقههائی تقديم کنید و چون نكرديد و الله بر شما بخشید، پس نماز را برپا داريد و زكات بدهید و از الله و پيامبر او فرمان ببرید و الله به آنچه میکنید آگاه است.
و یا در این آیه که از قول الله خود را بابت این کار سرزنش مینماید:
أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْجًا فَخَرَاجُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ (مؤمنون/72) يا از ايشان درخواست مزدى میکنی و مزد پروردگارت بهتر است و اوست كه بهترين روزىدهندگان است.
ولی یادش رفته پیشتر دریافت پول را در گفتگویخصوصی دستوری از سوی الله نامیده بود، همین موضوع هم نشانهای است دیگر از بیماری شیزوفرنی محمد.
محمد در جاهائی از قرآن از قول الله میگوید که من مطلقا هیچ پاداشی را از شما نمیخواهم، این الله است که پاداش مرا خواهد داد:
وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ (شعراء/109) من به خاطرش (پیامبری) درخواست هيچ پاداشی را از شما ندارم، پاداش من تنها و تنها تنها بر عهده پروردگار جهانیان است.
قُلْ مَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ (سبا/47) بگو هر پاداشی كه از شما خواستم برای خودتان باشد، پاداش من غیر از الله بر عهدهی کس دیگری نیست و او بر هر چيزى گواه است.
قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ (ص/86) بگو من به خاطرش (پیامبری) درخواست پاداشی را از شما نمیکنم و من از كسانى نيستم كه وظیفهای را بر خود تحمیل نمایم.
و در ادامه گفته شده که پاداش من به عهده الله است، اما در این آیه سخنان خودش را نقض کرده بیان مینماید که من تنها پاداشی که از شما میخواهم احترام به نزدیکان و خویشاوندانم است و این بدان معناست که او نوعی پاداش را بابت این کار درخواست مینماید:
ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ (شوری/23) اين همان چیزی است كه الله به بندگانش، همان کسانی که ایمان آورده و کارهای نیک انجام دادهاند مژده میدهد؛ بگو من درخواست هیچ پاداشی را از شما ندارم مگر دوستی و احترام به نزدیکانم و هر كس نيكى به دست آورد در حسناتش میافزائیم، بدون شک الله آمرزنده و سپاسگزار است.
جالب اینجاست که محمد از قول الله بیان مینماید که او شکرگزار کسانی است که به نزدیکانش احترام بگذارد، این در حالی است که الله همین صفت را به بندگانش خوبش نسبت میدهد:
ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ كَانَ عَبْدًا شَكُورًا (اسرا/15) ای فرزندان كسانى كه با نوح (در کشتی) برداشتيم بدون شک كه او بندهای سپاسگزار بود. شرح داستان طوفان نوح و تناقضات قرآن
الله در جاهائی از قرآن، بندگانش را با همین صفات یاد میکند:
.... ان في ذلك لآيات لكل صبار شكور(ابراهیم/5 و سبأ / 19 ) .... بدون شک در این نشانههائی است برای هر شکیبای سپاسگزای.
اما به تدریج محمد پس از اینکه به اصطلاح کارش گرفت، سخنانی که در بالا از قول الله بیان نموده را فراموش کرد و بیان نمود "اگر کسی درخواست ملاقات خصوصی با من نمود باید بابت هر دیدار پولی را پرداخت نماید"، او نام این پول را صدقه گذاشت:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً ذَلِكَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَأَطْهَرُ فَإِن لَّمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ (توبه/11) اى كسانى كه ايمان آورده اید، هرگاه با پيامبر گفتگوى محرمانه نمودید پيش از گفتگوى محرمانهی تان، صدقهاى تقديم کنید که براى شما بهتر و پاكيزهتر است و اگر چيزى نيافتيد، بدانيد كه الله آمرزنده مهربان است.
قرآن در آیه بالا به محمد دستور میدهد تا از اموال مسلمانان پولی را به عنوان صدقه دریافت نماید تا اینکه آنها را پاک کند؛ به همین موضوع در آیه پائین هم اشاره شده است:
خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاَتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (توبه/ 103) از اموال آنان صدقهای بگیر تا به وسيله آن پاکشان سازی و پالایششان نمائی و برايشان دعا كن، زيرا دعاى تو براى آنان آرامشى است و الله شنواى داناست.
دریافت صدقه توسط خودش را به الله نسبت میدهد، زیرا میان خویش و الله تفاوتی قائل نیست:
أَلَمْ يَعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ (توبه/104) آيا ندانستهاید تنها الله است كه از بندگانش توبه میپذیرد و صدقات را میگیرد و الله است كه خود توبه پذير مهربان است.
ممکن است برخی از مسلمانان این موضوع را تناقض در قرآن ندانند و بگویند که منظور از صدقه در اینجا همان زکات است، در پاسخ باید گفت که درست است در برخی از آیات قرآن صدقه را معادل زکات دانسته است ولی وجوب پرداخت زکات در اسلام سالی یک بار است آن هم مقداری خاص از مال که به گروههائی خاص از جامعه تعلق میگیرد، در فقه اهل سنت عموما شامل یک چهلم از پولی است که یک سال قمری بر آن بگذرد و بدون استفاده بماند.، دوم اینکه احکام زکات در اسلام نسخ نشده ولی ظاهرا مردم در آن زمان به این دستور محمد چندان توجهی نکردند، محمد هم چون دید که نمیتواند بر این موضوع پافشاری نماید، از قول الله بیان نمود "او این عدم تمکین دستور را بر شما بخشید" و به آنان دستور میدهد که نماز را به پا دارند و این صدقه را به جای پرداخت در هر بار ملاقات سالی یک بار با نام زکات بپردارند، واژه زکاة ریشه در زکیة و به معنای پاکسازی معنوی را دارد:
أَأَشْفَقْتُمْ أَن تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَتَابَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ (توبه/13) آيا ترسيديد كه پيش از گفتگوى محرمانه خود صدقههائی تقديم کنید و چون نكرديد و الله بر شما بخشید، پس نماز را برپا داريد و زكات بدهید و از الله و پيامبر او فرمان ببرید و الله به آنچه میکنید آگاه است.
و یا در این آیه که از قول الله خود را بابت این کار سرزنش مینماید:
أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْجًا فَخَرَاجُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ (مؤمنون/72) يا از ايشان درخواست مزدى میکنی و مزد پروردگارت بهتر است و اوست كه بهترين روزىدهندگان است.
ولی یادش رفته پیشتر دریافت پول را در گفتگویخصوصی دستوری از سوی الله نامیده بود، همین موضوع هم نشانهای است دیگر از بیماری شیزوفرنی محمد.
۱ نظر:
مرگ بر الله
مرگ بر محمد
مرگ بر اسلام
مرگ بر آخوندها (بلند)
«مسلمانان سابق»
این شعار را تکثیر کنیم
ارسال یک نظر