برخی از انسانها ساختار بدنیشان به گونهای است که به همجنس خویش تمایل دارند، در ابتدا تصور میشد این تمایل داشتن به همجنس، نوعی بیماری روانی است؛ آنان تصور میکردند که همجنسگراها با انتخاب خویش به این شیوه از زندگی دست میزنند؛ تا اینکه پس از تحقیقات زیاد مشخص گردید که ساختار ژنتیکی بدنی ایشان بسیار به هم شبیه است و با دگرجنسگرایان تفاوت زیادی دارد. پس از این تحقیقات بود که در سال 1973 اتحادیهی روانشناسی آمریکا این افراد را از لیست بیماران روانی خارج کرد و اعلام نمود که همجنسگرائی این افراد قبل از اینکه با کسی تماس جنسی داشته باشند، شکل گرفته است. همچنین در لیستی که سازمان بهداشت جهانی از بیماران روانی و غیر روانی اعلام نموده، نامی از همجنسگرائی دیده نمیشود. تحقیقات بعدی نشان داد که حتی کسانیکه کوشش نمودند دیگر همجنسگرا نباشند با شکست مواجه شدهاند.
اما ببینید که دین اسلام با این افراد چگونه برخورد مینماید؟! این دین از یک سو معتقد است، این الله است که انسانها را خلق نموده و بسوی تقدیری که مشخص کرده هدایت مینماید و از سوی دیگر، گروهی از همین مخلوقاتش را به گناهی که خود در آن هیچ نقشی ندارد و بنابه گفتهی اسلام خلقتشان دست الله است، به بدترین نحو ممکن مجازات مینماید.
احکام برخورد اسلام با همجنسگراها:
لواط به معنای وطی با جنس مذکر است، این واژه از عمل قوم لوط گرفته شده است.
مساحقه آن است که دو زن فرج خود را به هم بمالند.
لواط
گر مردی که آزاد و بالغ است از روی اختیار اقرار کند که آلت خود را در پشت همجنس خویش داخل کرده است یا آنکه چهار مرد بر علیه او شهادت دهند که با چشم خود دیدهاند و یا حاکم به این موضوع علم پیدا کرد؛ آن مرد کشته میشود، خواه محصن(متأهل مسلمان) باشد، خواه نباشد. این کشتن با شمشیر یا سوزاندن و یا سنگسار کردن یا خراب کرده دیوار بر سر او یا پرتاب کردنش از مکان بلند صورت میگیرد و میتوان میان سوزانیدن با یکی از اسباب قتل جمع کرد.
2- حکم کسی که با او لواط شده نیز همچون حکم لواط کننده است، در صورتیکه بالغ، عاقل و مختار باشد.
اگر کار انجاده شده لواط نباشد(یعنی آلت خویش را در پشت او داخل نکرده باشد،) مانند مالیدن رانها به هم یا (قرار دادن آلت خود را) میان دو لامبه، حد آن صد ضربه شلاق است، خواه آزاد باشد خواه برده، خواهد مسلمان باشد و خواه کافر، خواه محصن باشد و یا غیر محصن و بنا بر قولی، اگر محصن باشد، سنگسار میگردد. و اگر این کار را دوبار تکرار نماید و حد بر او جاری گردد بار سوم کشته میشود و احوط ان است که در بار چهارم کشته شود.
مساحقه:
مساحقه با شهادت چهار مرد یا چهار بار اقرار ثابت میگردد و حد آن صد ضربه شلاق است، خواه آزاد باشد خواه کنیز، مسلمان باشد یا کافر، محصن(متأهل مسلمان) باشد یا غیر محصن و خواه فاعل باشد یا مفعول. اگر سه بار (آن کار را تکرار کنند و پس از هر دفعه) حد بخورند، در دفعهی چهارم کشته میشوند و اگر پیش از قیام بینه توبه کند، حد از او ساقط میشود، بر خلاف انجا که پس از قیام بینه توبه میکند و اگر پس از اقرار توبه نماید، امام مخیر میباشد.
دو زن بیگانه هرگاه برهنه زیر یه لحاف با هم جمع شوند، تعزیر میشوند؛ پس اگر دو بار این عمل را تکرار کنند و دو بار تعزیر شوند، در دفعهی سوم حد میخورند.
اگر مرد با همسر خود نزدیکی نماید و آنگاه آن زن با زن باکرهای مساحقه کند و زن باکره حامله شود، فرزند برای آن مرد خواهد بود و بر آنها حد جاری میشود و ضمنا مهرالمثل زن باکره که با او مساحقه کرده، لازم است.
نوشتهی بالا برگرفته از کتاب لمعه دمشقیه اثر شهید اول ، بزرگترین فقیه شیعه و کسی که نظراتش پایهی اصول قضاوت در ایران است.
۴ نظر:
شما واقعا بی انصاف هستید. هرکاری مسلمانها می کنند ایراد می گیرید. اگه به همجنسبازها گیر بدهند، می گوید چرا به همجنسبازها ظلم کرده اید. اگر دست دزد را قطع کنند می گوید چرا دست دزد را قطع کردید. اگر سنگسار کنند می گویید چرا سنگسار کردید؟
پس چی کار کنند؟
اگر قرار باشد ما مسلمانها، سنگسار نکنیم، قتل هم نکنیم، اعدام هم نکنیم، برده داری هم نکنیم، دست هم قطع نکنیم، شلاق هم که نزنیم پس ما چه امکانات رفاهی در این دنیا داریم؟؟
برای بنده جالب است چگونه مسلمانان از ارتباط دین اسلام و علم صحبت میکنند؟؟
چگونه این دین را بهترین روش زندگی برای نوع بشر در همه دورنها میدانند؟ چطور این دین ادعای بشردوستی دارد؟؟!! وقتی این همه موارد نقض حقوق بشر و برخلاف علم در این دین هست!!!!!
برای من هم جالب است که چه طور این مسهله ی آشکار را رد میکنید حتما تا به حال قرآن نخواندید شما از یک فرد دیوانه یا شیطان پرست همجنس باز ایراد ن میگیرید ولی از مجازاتکنندگان آن میگیرید و به دروغ به آن ها شکنجه های غیر واقعی مانند سوزاندن نصبت می دهد اگر تابه حال قرآن خوانده بودید میفهمیدید که اسلام دین علم است البته این دیدن برای انسان هاست نه یک مشت سگ دست آموز شیطان اگر انجیل بخوانید آمدن پیامبر و اسلام را حضرت مسیح مژده داده است و باید بدانید دژ اسلام با تحریف یک مشت نا بخرد گمنام نابود نمی شود
عجیب است که شما همواره نوع مجازاتها را تقبیح کرده وبه علت صدور چنین مجازاتهایی کاری ندارید ایا اسلام حکم صادر کرده که هر که را دوست داشتید بگیرید ودست او را قطع کنید خیر مشخصا بریدن دست مجازاتی است سنگین برای دزد قطعا شما عمل دزدی را نمیتوانید تایید کنید دزدی عمل مجرمانه ای است که عامل ان بدون هیچ رنج وزحمتی میخواهد دسترنج دیگران را که طی سالها زحمت بدست امده به یغما ببرد عمل کثیف وازار دهنده دزدی با هیچ مجازااتی جز قطع کردن عامل اصلی دزدی که همان دست است ترک نمیگردد اگر دزد را شلاق بزنند ویا به زندان بیندازند دوباره به دزدی خود ادامه میدهد اما اگر دستش قطع باشد دیگر نمیتواند بدزد ودیگر شهامت دزدیدن نداردواما نکته مهمتر از ان درست است که قطع دست در ظاهر عملی خشن وناخوشایند است واحساس بسیاری از دوستان نازکدل را جریحه دار میکند اما ایا میدانید در ابتدا اگر دست چند دزد در ملا عام قطع گردد چه تاثیر بزرگی بر عدم انجام اینکار در جامعه بوجود میاورد وقتی افرادی که چنین قصدی دارند بدانند وببیند که چه مجازات سنگینی در انتظار انان است قظعا در تصمیم خود صرفنظر خواهند کرد در مملکت ما اگر در همان ابتدا دزدان بزرگ اقتصادی را با چنین مجازاتی روبرو میکردند ایا کشور ما تا این حد در فساد ودزدی کلان غرق میشد ودزدان بزرگ به این اسودگی به دزدیهای میلیاردی خود ادامه میدادند قظعا هرگز چنین نمیشد شما به کشورهای اسلامی نظیر پاکستان مصر عربستان امارات وغیره نظر کنید کشورهایی که با جدیت این قانون را اجرا میکنند ایا به این راحتی در کشور انها دزدی اتفاق میافتد گرچه در ان کشورها این قانون پابرجاست اما سالیان دراز است که بسیار کم پیش میاید که چنین مجازاتی صورت گیرد چون افراد میدانند چنانچه به این عمل دست بزنند ان مجازات در مورد انها اجرا میشود واز ترس ان اساسا به دزدی فکر نمیکنند پس میتوان پذیرفت که با مشاهده چند عمل دلخراش اما تاثیر گذار عمل کثیف دزدی را در جامعه بر انداخت وامنیت وارامشی که در پس این عمل بوجود میاید تاثیر ان بسیار بیشتر از ان خشونت اولیه است ومنافع ان برای مردم بسیار زیاد وغیر قابل تصور است پس شما که فقط نحوه مجازات وخشونت بکار رفته در ان را میبینیداما لازم است که به علت صدور چنین حکمی واثار بدست امده پس از اجرای حکم نیز توجه کنید انگاه قضاوت نمایید در یک عمل جراحی صحنه های ناخوشایند وازار دهنده ای بوجود میاید وخونریزی بوجود میاید ودر اعضا بدن جراحت ایجاد میشود اما این جراحت وخونریزها برای بدست اوردن سلامت بیمار ونجات او از مرگ است پس در اینگونه موارد نباید به خونریزیها وجراحتها توجه کردبلکه باید به بهبودی وسلامت بیمار پس از عمل نگاه کرد
ارسال یک نظر