همانگونه که میدانیم، خوردن مشروبات الکلی و در حالت کلی، تمام مسکرات (مست کنندهها ) در اسلام مطلقا حرام است، اکنون به این آیه از قرآن توجه فرمائید:
وَمِن ثَمَرَاتِ النَّخِيلِ وَالأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ (نحل/67) و از ميوههای درختان خرما، درختان انگور که از آنها شرابی مست کننده و روزی نیکوئی میگیرید؛ همانا در آن نشانهای است براى گروه اندیشمند.
ممکن است مسلمین بگویند که این سوره قبل از تحریم شراب نازل شده و اکنون نسخ گردیده است، به متن آیه توجه فرمائید:
تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا ... از آنها شرابی مست کننده و روزی (رزق) نیکوئی میگیرید.
قاعده کلی در اسلام وجود دارد که هر چیز نیکوئی حلال است، یعنی الله تمام خوردنیهای نیکوئی که آفریده است و از آنان با عنوان طیبات یاد کرده، را حلال اعلام نموده است:
... يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَآئِثَ ... (اعراف/157)
و قرآن باز میگوید که تمام طیبات بر شما حلال است:
يَسْأَلُونَكَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ... (مائده/ 4) از تو (ای محمد) میپرسند که چه چيزى براى ایشان حلال شده است؟ بگو چیزهای طیب (پاک) بر شما حلال شده است...
پرسش: آیا رزقا حسنا جزئی از الطیبات است یا نه؟
ضمنا در آیهی پیش از این آیه، قرآن به یکی دیگر از رزق حسن که همان شیر باشد اشاره دارد؛ آن هم با گفتن اینکه شیر از شکم دامها و از میان سرگین و خون بیرون میآید. شرح
قرآن در جائی دیگر، میگوید:
وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَيَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقًا حَسَنًا وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ (حج/58) و آنان كه در راه الله هجرت نمودند سپس كشته شده يا مردند، بدون شک الله به ایشان روزی نیکو رزق و روزی میبخشد و بدون شک تنها الله بهترين روزی دهندگان است.
در هیچ جای قرآن بیان نشده که رزق حسن شامل مرور زمان میگردد؛ اگر خلاف آن باشد، نقض الله را میرساند که همان رزقا حسنا را 180 درجه تغییر ماهیت داده و به خبائث تبدیل میکند؛ بنابراین تحسین رزق، دلیلی است بر تأیید آن.
در آیه بالا، الله به جان محمد سوگند میخورد که کفار در مستی خود سرگردانند، درست مانند عوام که به جان یکدیگر سوگند میخورند.
حتی در زبان عربی، برای چشم بندی هم سکرت ابصار به معنی تحت الفظی مست شدن چشم، استفاده میشود که استعاره است؛ در اصل به معنی چشم بندی با جادوست است، همانگونه که برای فریب خوردن از دست جادوگران در فارسی هم از اصطلاح چشم بندی استفاده میکنیم که در عربی از مست شدن و یا مست کردن چشم استفاده میشود:
...سُكِّرَتْ أَبْصَارُنَا... (حجر/11)
و البته سَکرَت الموت، به معنی بیقراری ناخواستنه هنگام مرگ، هم در همین راستاست:
وَجَاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ... (ق/11)
مسلمین هیچ چارهای جز گفتن اینکه آیه منسوخ است را ندارند؛ اگر هم منسوخ شده باشد و نسخ که قبول تغییر نظر الله در گذر زمان و تکامل علم الله است را بپذیریم؛ چرا به رغم منسوخ بودن آیه، محمد آن را از قرآن بر نداشت؟!
===============================================
===============================================
(1)
فکان هذا قبل ان ینزل تحریم الخمر.... السکر: هو كل ما كان حلالا شربه؛ كالنبیذ الحلال و الخل و الرطب
(2)
وروى العوفی عن ابن عباس ان السکر، هو الخل ... و قال بعضهم السکر، النبیذ المسکر.
(3)
کان ینبذ له فیشربه ذلک الیوم، فاذا کان من الیوم الثانی او الثالث، سقاه الخادم اذا تغیر.
(4)
وَمِن ثَمَرَاتِ النَّخِيلِ وَالأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ (نحل/67) و از ميوههای درختان خرما، درختان انگور که از آنها شرابی مست کننده و روزی نیکوئی میگیرید؛ همانا در آن نشانهای است براى گروه اندیشمند.
ممکن است مسلمین بگویند که این سوره قبل از تحریم شراب نازل شده و اکنون نسخ گردیده است، به متن آیه توجه فرمائید:
تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا ... از آنها شرابی مست کننده و روزی (رزق) نیکوئی میگیرید.
قاعده کلی در اسلام وجود دارد که هر چیز نیکوئی حلال است، یعنی الله تمام خوردنیهای نیکوئی که آفریده است و از آنان با عنوان طیبات یاد کرده، را حلال اعلام نموده است:
... يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَآئِثَ ... (اعراف/157)
و قرآن باز میگوید که تمام طیبات بر شما حلال است:
يَسْأَلُونَكَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ... (مائده/ 4) از تو (ای محمد) میپرسند که چه چيزى براى ایشان حلال شده است؟ بگو چیزهای طیب (پاک) بر شما حلال شده است...
پرسش: آیا رزقا حسنا جزئی از الطیبات است یا نه؟
ضمنا در آیهی پیش از این آیه، قرآن به یکی دیگر از رزق حسن که همان شیر باشد اشاره دارد؛ آن هم با گفتن اینکه شیر از شکم دامها و از میان سرگین و خون بیرون میآید. شرح
قرآن در جائی دیگر، میگوید:
وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَيَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقًا حَسَنًا وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ (حج/58) و آنان كه در راه الله هجرت نمودند سپس كشته شده يا مردند، بدون شک الله به ایشان روزی نیکو رزق و روزی میبخشد و بدون شک تنها الله بهترين روزی دهندگان است.
در هیچ جای قرآن بیان نشده که رزق حسن شامل مرور زمان میگردد؛ اگر خلاف آن باشد، نقض الله را میرساند که همان رزقا حسنا را 180 درجه تغییر ماهیت داده و به خبائث تبدیل میکند؛ بنابراین تحسین رزق، دلیلی است بر تأیید آن.
اکنون میپرسیم: چرا محمد در این آیه، باده را نه تنها حلال اعلام نموده، بلکه جزء رزقا حسنا قرار داده است؟
اگر همین آیه را با دقت بخوانیم، متوجه میشویم که محمد از شراب انگو و خرما سخن گفته است، در زبان عربی، به چنین بادهای، نبیذ گفته میشود؛ همانگونه که پیشتر هم شرح داده شده است، بنابه آنچه که در صحیحترین منابع اسلامی بیان شده، محمد همیشه نبیذ را میخورده است؛ بنابراین سه فرضیه در اینجا مطرح میگردد:
1- محمد نبیذ را حلال و مست کنندگی آن را نیز جایزمیدانسته.
2- از آنجائی که قرآن در زمان محمد هرگز به صورت کتابی مدون نوشته نشده بوده، محمد هنگامی که باده را از خبائث (پلیدیها) نامیده بود، فراموش کرده بود که زمانی از آن با نام رزقا حسنا یاد کرده است.
3- اصولا این آیه منسوخ شده است.
1- محمد نبیذ را حلال و مست کنندگی آن را نیز جایزمیدانسته.
2- از آنجائی که قرآن در زمان محمد هرگز به صورت کتابی مدون نوشته نشده بوده، محمد هنگامی که باده را از خبائث (پلیدیها) نامیده بود، فراموش کرده بود که زمانی از آن با نام رزقا حسنا یاد کرده است.
3- اصولا این آیه منسوخ شده است.
طبربی در تفسیرش، مانند سایر مفسرین، برای توجیه این اشتباه محمد که در تناقض آشکار با آیات صریحی که در تحریم شراب در کتابش، قرآن بیان شده میباشد؛ گفته است که "مراد از نبیذ در اینجا سرکه است" و البته بیان نموده است که بنابه قولی این آیه پیش از تحریم باده بیان شده است. (1)
بغوی در قولی میگوید که "سکر در اینجا سرکه است" و در قول دیگر "به نبیذ مست کننده" اشاره دارد. (2)
میدانیم مشروبات الکی دو نوع هستند، تقطیری و تخمیری، اگر انگور یا شیرهی خرما را در محفظهای دربسته در تاریکی نگه داشته شوند، طوری که در معرض اکسیژن قرار نگیرند و به آن مخمر افزوده شود، تخمیر شده و به باده تبدیل میشوند؛ اگر همین باده در معرض هوا گذاشته شود، الکل موجود در آن پس از برخورد با اکسیژن، به مرور تغییر ماهیت میدهد و به اسید استیک تبدیل میشود؛ برخورد محمد نیز دقیقا در همین راستا بود، او متوجه شده بود که اگر نبیذ مدتی در معرض هوا گذاشته شود، تغییر ماهیت میدهد؛ این بود که محمد همیشه نبیذ تازه را دوست داشت:
قرطبی در تفسیر همین آیه میگوید: (رسول الله) نبیذ را در همان روز میخورد، اگر دو یا سه روز از آن میگذشت، به خادمش میداد یا دور میریخت. (3) یادمان باشد که اگر انگور یا مخلوط شیره خرما و آب را مدتی در ظرف بسته در محیط تخمیر نگه داشته شود به آن نبیذ میگویند.
مفسر شیعی، طباطبائی، صاحب تفسیر المیزان هم معتقد است که منظور در اینجا همان باده است و در ادامه گفته است که به دلیل رزق حسن خواندن آن، هیچ سرزنشی بر خوردن آن نیست؛ وی برای توجیه این تناقض میگوید که مخاطب این آیه مشرکین مکه هستند. (تفسیر المیزان/ جلد 12/ صفحه 290) (4)
در بحار الانوار از قول جعفر صادق گفته شده که نبیذ حلال است مگر خمر و در ادامه از قول محمد باقر گفته شده "کسی که نبیذ را نخورد او اهل بدعت است". (بحار الانوار/ جلد 47/ صفحه 355 - الاثنا عشریه/ حر علمی/ صفحه 174 - اعیان الشیعه/ محسن الامین/ جلد 7/ صفحه 265 ) (5)
اینکه گفته شود "منظور قرآن، سرکه (اسید استیک) است"، قطعا چنین نیست؛ زیرا سرکه مست کننده نیست؛ قرآن گفته است که النَّخِيلِ وَالأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا از درختان خرما و انگور که بادهای مست کننده میگیرید؛ ممکن است گفته شود که سکر به معنی مست کننده نیست، به این آیات توجه فرمائید:
بغوی در قولی میگوید که "سکر در اینجا سرکه است" و در قول دیگر "به نبیذ مست کننده" اشاره دارد. (2)
میدانیم مشروبات الکی دو نوع هستند، تقطیری و تخمیری، اگر انگور یا شیرهی خرما را در محفظهای دربسته در تاریکی نگه داشته شوند، طوری که در معرض اکسیژن قرار نگیرند و به آن مخمر افزوده شود، تخمیر شده و به باده تبدیل میشوند؛ اگر همین باده در معرض هوا گذاشته شود، الکل موجود در آن پس از برخورد با اکسیژن، به مرور تغییر ماهیت میدهد و به اسید استیک تبدیل میشود؛ برخورد محمد نیز دقیقا در همین راستا بود، او متوجه شده بود که اگر نبیذ مدتی در معرض هوا گذاشته شود، تغییر ماهیت میدهد؛ این بود که محمد همیشه نبیذ تازه را دوست داشت:
قرطبی در تفسیر همین آیه میگوید: (رسول الله) نبیذ را در همان روز میخورد، اگر دو یا سه روز از آن میگذشت، به خادمش میداد یا دور میریخت. (3) یادمان باشد که اگر انگور یا مخلوط شیره خرما و آب را مدتی در ظرف بسته در محیط تخمیر نگه داشته شود به آن نبیذ میگویند.
مفسر شیعی، طباطبائی، صاحب تفسیر المیزان هم معتقد است که منظور در اینجا همان باده است و در ادامه گفته است که به دلیل رزق حسن خواندن آن، هیچ سرزنشی بر خوردن آن نیست؛ وی برای توجیه این تناقض میگوید که مخاطب این آیه مشرکین مکه هستند. (تفسیر المیزان/ جلد 12/ صفحه 290) (4)
در بحار الانوار از قول جعفر صادق گفته شده که نبیذ حلال است مگر خمر و در ادامه از قول محمد باقر گفته شده "کسی که نبیذ را نخورد او اهل بدعت است". (بحار الانوار/ جلد 47/ صفحه 355 - الاثنا عشریه/ حر علمی/ صفحه 174 - اعیان الشیعه/ محسن الامین/ جلد 7/ صفحه 265 ) (5)
اینکه گفته شود "منظور قرآن، سرکه (اسید استیک) است"، قطعا چنین نیست؛ زیرا سرکه مست کننده نیست؛ قرآن گفته است که النَّخِيلِ وَالأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا از درختان خرما و انگور که بادهای مست کننده میگیرید؛ ممکن است گفته شود که سکر به معنی مست کننده نیست، به این آیات توجه فرمائید:
... وَتَرَى النَّاسَ سُكَارَى وَمَا هُم بِسُكَارَى وَلَكِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِيدٌ (حج/2) ... و (روز قیامت) مردم را میبینی که مست هستند در حالی كه مست نيستند، ولى شکنجه الله خیلی سخت است.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلاَةَ وَأَنتُمْ سُكَارَى... (نساء/43) ای کسانی که ایمان آوردهاید، شما در حالت مستی به نماز نزدیک نشوید....
قَالَ هَؤُلاء بَنَاتِي إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ (حجر/71) (لوط) گفت" اینان دختران من هستند اگر شما کننده(ی آنان) هستید. شرح
لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ (حجر/72) به جان تو سوگند، كه آنان در مستى خود سرگردان بودند.در آیه بالا، الله به جان محمد سوگند میخورد که کفار در مستی خود سرگردانند، درست مانند عوام که به جان یکدیگر سوگند میخورند.
حتی در زبان عربی، برای چشم بندی هم سکرت ابصار به معنی تحت الفظی مست شدن چشم، استفاده میشود که استعاره است؛ در اصل به معنی چشم بندی با جادوست است، همانگونه که برای فریب خوردن از دست جادوگران در فارسی هم از اصطلاح چشم بندی استفاده میکنیم که در عربی از مست شدن و یا مست کردن چشم استفاده میشود:
...سُكِّرَتْ أَبْصَارُنَا... (حجر/11)
و البته سَکرَت الموت، به معنی بیقراری ناخواستنه هنگام مرگ، هم در همین راستاست:
مسلمین هیچ چارهای جز گفتن اینکه آیه منسوخ است را ندارند؛ اگر هم منسوخ شده باشد و نسخ که قبول تغییر نظر الله در گذر زمان و تکامل علم الله است را بپذیریم؛ چرا به رغم منسوخ بودن آیه، محمد آن را از قرآن بر نداشت؟!
===============================================
===============================================
(1)
فکان هذا قبل ان ینزل تحریم الخمر.... السکر: هو كل ما كان حلالا شربه؛ كالنبیذ الحلال و الخل و الرطب
(2)
وروى العوفی عن ابن عباس ان السکر، هو الخل ... و قال بعضهم السکر، النبیذ المسکر.
(3)
کان ینبذ له فیشربه ذلک الیوم، فاذا کان من الیوم الثانی او الثالث، سقاه الخادم اذا تغیر.
(4)
هو مسكر کالخمر بانواعها و رزقا حسنا كالتمر و الزبیب والدبس وغیر ذلک مما یقنات به.... لم تدل على نوع من تقبیحه من جهه مقابلته بالرزق الحسن و انما الایه تعد ما ینتفعون به من ثمرات النخيل والاعناب و هى مکیه تخاطب المشركین و تدعوهم الى التوحید.
(5)
عن جعفر بن محمد (ع) قال "النبیذ کله حلال الا الخمر سفیان عمن حدثه عن محمد بن علی (ع) انه قال... و من لم یشرب النبیذ فهو مبتدع.
۲۸ نظر:
این آیه از آیه های ممنوعه قران است. یعنی این که بسیاری از علمای!اسلام به استناد به این آیه، خودشان مشروب میخورند و توضیح این که میگویند طبق قران مشروب برای افرادی که میاندیشند (فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ)حلال است. و علمای اسلام هرکدام خودشان را جزو (فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ) میداننند و بنابرین مشروب خوردن را بر خود حلال میدانند. اما برای دیگران نه ، پس در مورد این ایه بالای منبر یا در کتابهشان چنین چیزی نمیگویند.
اگر فرض کنیم که استدلال ناسخ و منسوخ قابل قبول باشد (که همانجور که گفتید قابل قبول نیست)، آنگاه قرآنخوانان مدام در حال خواندن آیات بیهوده (منسوخ) هستند. و آنهاا را هم با چه آوازی و سوز و گدازی که نمیخوانند!
محمد باید صریح میگفت آن آیات دیگر جز قرآن نیست.
این آیه های ممنوعه که دوستمون گفت خیلی چیز جالبیه. فکر کنم یه آیه ممنوعه هم برای لواط وجود داشته باشه که تو حوزه انقدر رواج داره
حکم خوردن عرق سگی با چیپس و ماست موسیر تو قرآن چیه ؟! نگفته هرکی عرق سگی بخوره به بهشت من وارد میشه ؟!
پژوهشی زیبا و دقیق و خواندنی
با سلام و ادب
نه خیر هیچ تناقضی بین آیات شراب در حرام بودن آنها نیست.
در آیه 67 سوره نحل هم شراب حلال نشده است در این آیه یکى از آثار قدرت خدا که براى بشر نعمت بزرگى است، بیان شده است، و آن نوشیدنیهایى است که از دو میوه خرما و انگور به دست میآید.
قرآن کریم در اینجا تصریح میکند که شما از خرما و انگور دو نوع نوشیدنى میگیرید؛ یکى شراب مست کننده و دیگرى روزى نیکو.
منظور از روزى نیکو، شربتها و شیرههایى است که از این دو میوه به عمل میآید.
در مورد کلمه «سکر» راغب در مفردات گفته است: «سکر - به ضمه سین- آن حالتی را گویند که عارض بر انسان و عقل انسان می شود و میان عقل آدمی و خود او حایل می گردد(یعنی شراب).»
اما آنجا که می فرماید: سکر - به فتحه سین و کاف- آن چیزی است که برای آدمی سکر(شهد و شیرینی) می آورد،(1) چنان چه خدای تعالی فرموده «تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکراً وَ رِزْقاً حَسَناً».
«وَ مِنْ ثَمَراتِ النَّخیلِ وَ الْأَعْنابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکراً وَ رِزْقاً حَسَناً إِنَّ فی ذلِک لَآیةً لِقَوْمٍ یعْقِلُونَ؛ همچنین از میوه های نخل خرما و انگور برای شما شهد و شیرینی و خوراکی های نیکو فراهم می شود که این هم برای مردم عاقل و فکور آیتی از آیات عظمت خداوند است»
لذا این آیه شریفه در صدد بیان این مطلب نیست که مسکرات، حلال و مباح است، و حتى نمیخواهد بگوید کار خوبى میکنید که از میوههاى مذکور مسکر میگیرید، بلکه ممکن است بگوییم دلالت بر زشتى این کار دارد؛ چون شراب گرفتن را در مقابل رزق خوب قرار داده، تا بفهماند شراب رزق نیکو نیست. اگر این دلالت را قبول نکنیم، آنرا(قول به مباح بودن) نیز قبول نداریم؛ زیرا اساساً آیه شریفه در مقام بیان حلال و حرام نیست، بلکه در این مقام است که منافعى را که بشر آن روز از این میوهها میبردند بشمارد، و بگوید همه این انتفاعات از نعمتهاى خدا است و از ذکر آن نتیجه توحید را بگیرد؛ چون آیه شریفه در مکه نازل شده و خطابش به مشرکان است.(2)
1. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 416، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق.
2. ترجمه المیزان، ج 12، ص 419.
واقعا این حرف فوق العاده خنده داره(این آیه از آیه های ممنوعه قران است).تو هر خونه چنتا میشه قرآن پیدا کرد تفسیر ها هم همه جا هست بعد چرا این شده ممنوعه؟چون شما در باره ی این آیه چیزی نمیدونی و چون یک نفر با چند تا مغلطه چند جمله ساخته فکر کردین این آیات نباید بیان بشه.
امیر خان، این موضوع ممنوعه بودن زیاد هم خالی از صحت نیست. مثلا چه تعداد از مردان مسلمان میدانند که در بهشت برای آنان بچه خوشکل (غلمان) برای هجنس بازی تدارک دیده شده است؟ در هر خانه هم چند تا قرآن هست! میتوانید یک تست از اطرافیان خود بکنید و متوجه شوید که بد ممنوعه هم نیست. اکثر مسلمانان کتاب خود را نخواندهاند یا نفهمیدهاند.
کار آخوند نقل قول ناقص از قرآن است (Cherry picking). یعنی بخشی از اسلام را عوامالناس باید بداند، خوب هم باید بداند، یعنی از صبح تا شب، تکرار، برای شستشوی مغزی. ولی بخشی دیگر نباید در بوق کرنا باشد و تا جای ممکن هم باید مخفی بماند. منظور آن کاربر از ممنوعه، همین است. ًقرآن به عربی است که زبان اکثر مسلمانان نیست. اسلام هم آنها را مجبور به یادگیری عربی نکرده است. عملا نیز پس از قرنها، مسلمانان نشان دادهاند که عربی را نخواهند آموخت. از طرف دیگر خود قرآن و هم دیگران مدام میگویند قرآن بخوانید. ولی عملا قرآن بیشتر به عربی خوانده میشود که فرق زیادی با خواندن زبان خارجی دیگر (مثلا کرهای) ندارد. آخوند نیز عربی خوانی را تشویق میکند، میگویند، صوابش بیشتر است! خوب، امیر خان، مهم نیست که چند قرآن در خانهها باشد. تبلیغات و جهت دهی علمای اسلام برای نفهمیدن هر چه بیشتر محتوای واقعی قرآن کار خودش را کرده و میکند.
آقای ناشناس که گفتیی(امیر خان، این موضوع ممنوعه بودن زیاد هم خالی از صحت نیست. مثلا چه تعداد از مردان مسلمان میدانند که در بهشت برای آنان بچه خوشکل (غلمان) برای هجنس بازی تدارک دیده شده است؟ در هر خانه هم چند تا قرآن هست! میتوانید یک تست از اطرافیان خود بکنید و متوجه شوید که بد ممنوعه هم نیست. اکثر مسلمانان کتاب خود را نخواندهاند یا نفهمیدهاند.)این شما هستی که از دین و کتب اسلامی خبر نداری.ما در بهشت غلامی نداریم برای هم جنس بازی بلکه اون غلام هایی که شما گفتید برای انجام کار های بهشتیان خداوند در اختیار آنها میگذارند.شما سند بیار که گفته باشه غلامان برای هم جنس بازی هستند.امثال شما وقتی اسم همسر بهشتی می آید به فکر زنانی مثل هرزه های این دنیا میافتید که همه جا هستند برای هرزگی اما نمیدانید که یکی از نشانه های همسران بهشتی یا همان حورالعین این است که به غیر از همسر کسی اورا ندیده.بهتر است شما فکرتان را عوض کنید و کمی مطالعه.اینقدر هم مبتذل فکر نکنید.
ناشناس دوم اگر حرف شما درست بود نباید مردم دسترسی به احادیث و تفاسیر قرآنی داشته باشند که دارند.ثانیا برخلاف ادعای شما علمای بزرگ همیشه مردم رو به خواندن قرآن با معنی و تفکر در آن تشویق کرده اند
درود بر راوندی گرامی؛
در رابطه با غلمان، شما در کادر جسنجوی بالا، واژهی غلمان را بنویسید؛ ادلههای آن را خواهید درد.
در ضمن واقعا بسیاری از آیات قرآن برای تودهی مردم ممنوعه هستند، یعنی فقط در حوزه تدریس میشه.
پیروز باشید!
ممنونم آقای ایرانی که با اون پستی که درباره ی غلام ها و حوری ها گذاشتین تایید حرف بنده را انجام دادین چون هیچ حدیث و آیه ای نیاوردین که در آنجا برای رابطه با غلام ها مجوزی در بهشت داده باشند بلکه با یک استدلال خنده دار فقط گفتید(پس یکی از کارهای آنها، میتواند همبستر شدن با مردانی از اهل همان باغ(بهشت) باشد که تمایل به همبستر شدن با آنها را دارند!)اما برای حرفتان هیچ دلیلی نیاوردید بلکه این فقط تحلیل یا بهتر است بگویم سفسطه شما است.بهتر بود میگفتید به فلان دلیل رابطه با غلامان آزاد است،که نیست.در همان آیه ها بارها تکرار شده که غلامان برای انجام کارها خدمت میکنند.
ثانیا آقای ایرانی اگر آیات ممنوع هستند چرا در قرآن ها اومده اگر ممنوع بود باید به قول شما آخوند ها از قرآن حذف میکردند تا خوانده نشود(کاری که با تورات و انجیل کرده اند) اما همین آیات با ترجمه در خانه ها هستند.
گرامی، چه کسی به شما گفته که تورات تحریف شده؟ محمد؟ الله؟ حتی در سخن محمد هم در رابطه با تحریف تورات تناقض است، نخست تورات را تأیید کرد و پس از عدم پذیرش اسلام توسط یهودیان آن را تحریف شده نامید، واژهی "تحریف تورات" را در کادر بالا جستجو کنید.
همچنین هیچ مسیحی نمیگوید که انجیل را عیسی نوشته یا از آسمان آورده، بلکه سخن و رفتار و کردار عیسی گردآوری شده در چهار کتاب، مانند صحیح بخاری و مسلم.
آخوند هرگز نمیتونه قرآن را تحریف کنه بلکه سعی میکنه که تحریف معنا کنه، اگر مثلا گفته زن را بزنید بگوید که یعنی برایش مثال یا به دندانش مسواک بزنید.
آقای ایرانی عقل میگوید که تورات تحریف شده.کاش کمی مطالعه داشتید.بنده به نمونه ای اشاره میکنم برای تورات و رد میشوم.برای کتاب عهد قدیم دو نسخه کتاب وجود دارد یکی به زبان یونانی و دیگری به زبان عبری که به ترجمه سبعینه مشهور است. در ترجمه سبعینه مطالب زیادی وجود دارد که در نسخه عبری موجود نیست. که بخشی از آن به نام اپوکریفا مشهور است و یهودیان و مسیحیان پروتستان آن را قبول ندارند.
در همان بخش مشترک بین دو نسخه، سه قسم از مطالب دیده می شود. ۱-اسفار پنجگانه ۲-انبیاء ۳- مکتوبات
جالب آنکه در اسفار پنجگانه، مطالبی درباره عزاداری بنی اسرائیل برای حضرت موسی (ع) وجود دارد(یعنی خوده حضرت موسی عزاداری برای خود را نوشته) که به هیچ عنوان نمی توان گفت اینها نوشته حضرت موسی (ع) است. همچنین درباره بخش انبیاء مشخص است که نویسنده آن کسی به نام عزرا است هر چند مدعی اخذ آن از پیامبران مختلف است. و بخش مکتوبات نیز تا قرن دوم میلادی هنوز شکل کامل نیافته بود. در واقع این بخش بیش از ۲ هزار سال از حضرت موسی فاصله دارد.
در مورد نوشته ی شما در باره ی تحریف تورات باید به در وقتی بحث کنیم که شما چطور قصد دارید با برخی استدلال های غلط به نتیجه ای غلط تر برسید.
آقای ایرانی شما چرا فقط حرف بنده را که درپارانتز بود را گرفتید و بقیه را جواب ندادی.لطفا در مورد غلامان هم جواب بدید البته اگر بتوانید.
ممنونم که شما حرف قرآن را تایید کردید که قرآن قابل تحریف نیست و این معجزه ای برای حقانیت قرآن است.
خیلی جالبه کسی که یک عمر قواعد عربی خونده و در کلام عرب مهارت داره رو قبول نداریم اما شمایی که مسلما از ساده ترین قواعد عربی سر رشته ندارین رو باید قبول کنیم.نمونش همون متنی که درباره ی غلط املایی گذاشتید.
امیر گرامی، چرا بازی میخورید یا بازی میکنید؟ به وضوح وصف غلمان مثل وصف حوریان بهشتی است. وانگهی در بهشت ما به آرزوهایی میرسیم که آنها را خوش داریم. مثلا انسانها از بیماری بدشان میآید، پس در بهشت هم بیماری نیست. ما سبزی و درخت یا سکس را خوش داریم، پس به آن میرسیم. شراب را خوش داریم، چون به ما حالت خوبی میدهد، فعلا بنا به مصالحی ممنوع است ولی در بهشت به شراب میرسیم. حالا، مگر شما از پسر خوشکل خوشتان میآید که از شما در همین دنیا پذیرایی کند، تا در بهشت به تمام به وی برسید؟! برای من که فرقی نمیکند، در رستوران یک مرد عادی برای من غذا بیاورد یا یک پسر زیبا همچون مرواريد در صدف پنهان (طور آیه ۲۴). این مروارید در صدف پنهان که برای جنس نر بکار گرفته شده پس چیست؟ مگر شما به مردان از این جنبه که مثل مروارید باشند یا نباشند نظر دارید و آرزو دارید که به آنان برسید؟
توجه کنید که در بالا ابدا اسمی از همجنس بازی نیاوردهام. همین همصحبتی و هم جواری با پسر خوشکل برای رد قرآن شما کافی است. در ضمن در قرآن هیچ نامی از پاداشهای زنان برده نشده است، در حالی که برای مردان وجود دارد و صریح نام برده شده. البته میدانم در قرآن زن صالح هم داریم که به وصل الله میرسد، ولی منظورم در اینجا نام بردن و ذکر صریح پاداش زنان است.
در بالا دلیل خود را بر همجنسبازی استوار نکردم شاید شما را به سوی حق متوجه کنم. ولی قرآن دقیقا منظورش همجنسبازی است. طور آیه ۲۴: مروارید در صدف پنهان. مروارید است یعنی سفید است و زیبا. در صدف پنهان است، یعنی دست کسی به آن پسرها نرسیده است (همچون حوریان که در صدف پنهان هستند و مروارید). نوشتنش هم حالم را بد میکند، چون من همجنسگرا نیستم. یعنی شما یک راه فرار دارید و آن این است که تایید کنید همجنسگرایی مورد تایید اسلام است، که میدانیم نیست و مشکلاتی جهت تایید آن هست. ولی در عین حال یک سیاهپوست مسلمان در آمریکا انجمنی پرپا کرده برای همجنسگرایان مسلمان و میگوید، آن مورد تایید اسلام است!
راوندی گرامی، در تمام این زمینهها پست وجود دارد، لطفا در بخش مربوطه دیدگاههایتان را بنویسید، من به دیدگاههای غیر مرتبط پاسخ نمیدهم و شما خواهید گفت که چرا پاسخ نمیدهید؟
لطفا خارج از موضوع بحث نکنید!
شراب با نبیذ متفاوت است
نبیذ چیزی شبیه به ابجوهای امروزی هست با درصد الکل پایین
نبیذ معمولا باعث مستی نمیشود
ولی شراب در حدود 10 برابر نبیذ میتواند الکل داشته باشد
در صدر اسلام خرما و انگور هر دو برای شراب و نبیذ استفاده میشدند
شراب از انگورهای طاءف که در نزدیکی مکه بود و دارای باغهای متعدد و اب فراوان بود تهیه میشد و خرما هم در مکه و هم در دیگر نقاط و مدینه بوده است زیرا نیاز به اب کمتری دارد
در تاریخ اسلام و صدر اسلام هم شراب مصرف میشده و هم نبیذ
ولی پس از مزاحمت یک مست به یک زن مسلمان در مدینه دستور تحریم شراب داده شد
از ان پس شراب تحریم شد و ولی نبیذ نوشیده میشد
مثلا ابن خلدون مورخ بزرگ تونسی در دفاع از هارون و مامون عباسی که در زمان وی برخی مورخین وی را بخاطر شراب نوشی تخریب میکردند وی در دفاع میگوید که مامون نبیذ مینوشیده و ایرادی به وی نیست
این نشان میدهد که نبیذ در سالهای بعد نیز مصرف میشده و در قلمرو اسلامی ازاد بوده
البته در قلمرو اسلامی بخصوص در زمان خلفای روشن اندیش عباسی هم رواج فراوان داشته است
همیشه میخواستم کسی با ادرس ایه راهنماییم کنه و بگه اینجاش اشتباه هست.
واقعا ازت ممنونم.
و البته منم مثل شما هستم و خیلیهارو از خواب بیدار کردم اقای ایرانی.
ولی با مطالل میتونم دلیل بر حرفام بذارم و راحتتر از خواب غفلت بیدار کنم اطرافیان را.
ممنونم ازت.
بزرگ ترین کار این است که نوشته هایی که جنایت های صدر اسلام را نشان می دهد در کاغذ آ4 با فونت خوب وخوانا همراه با ذکر منابع کتاب ها برای تحقیق بیشتر آماده کنید و برای پرینت قرار بدهید تا در مساجد با احتیاط پخش شوند!
باید تریبون یک طرفه مساجد که به نفع آخوندهاست را دو طرفه و به ضرر آنها کرد.
باید پایگاه های مساجد را با مطالب افشاگرانه سخت تسخیر کرد!
کاش همین کاره شما انجام بشه تا دروغ هایی که امثال شما ساختید رو بشه و جواب داده بشه تا شما رسوا بشید.اما شما از ترستون نشستید پشت سیستم و یک مشت دروغ رو پخش میکنید بدون اینکه پاسخگو باشید.
جناب راوندی، من قبل از گاییدن مادر مصطفی حسینی طباطبایی به الله مدینه باور داشتم.
آخه راوندی مادرجنده! مگه شما مسلمون ها عقل هم دارید ؟!!!
راوندی مادربخطا! فعلا که اون پیامبر پدوفیل راهزن جنایتکار حرومزادت هست که رسوا شده. خخخ
راوندی حرومزاده!
شنیدم که حسینی قزوینی مادرت رو صیغه کرده ..
بازم که به کس ننت خندیدی راوندی زنازاده!
ارسال یک نظر