ناباوران

اسلام آمیزه‌ای است از جنایت، تجاوز و خرافه؛ آنچه که سوداگران دینی آن را معجزه ای الهی می‌ خوانند، خرافاتی بیش نیست. در این دین زن وسیله ای است جنسی در اختیار مرد، مجوز تصاحب زنان کفار نیز در همین راستاست. تاریخ جانیان زیادی را به خود دیده، اما محمد تنها جنایتکاری است که پیروانش طبق سنت او همچنان جنایت و قتل می کنند. در این دین تنها مسلمانان انسان شمرده می‌شوند و دیگران جانور؛ پس با مشعل روشنگری، سایه سنگین، سیاه و تاریک مذهب را که همان اندیشه‌ی ضحاکین مار به دوش است را از میهنمان بر خواهیم چید.

جستجو کردن موضوعات خاص (لطفا کلمات مربوطه را وارد نمائید)

100 مورد از تناقضات و اشتباهات ساختاری قرآن

 بزرگترین تناقض ادیان در این است که اگر خدایشان پدید آورده تمام جهان است، پس آیا منطقی است که خدا به زمینی بسیار کوچک، تا این اندازه ا...

۱۳۹۲ بهمن ۱۲, شنبه

بررسی تناقض موجود در قرآن درباره چگونگی پیدایش آب

     قرآن در بیان مکانی که آب از آنجا نازل شده می‌گوید که "ما آب را از معصرات نازل کردیم"؛ هر جا که قرآن از نزول آب از آسمان سخن گفته باشد، منظورش باران است؛ این کتاب از ابر به عنوان معصرات که تقریبا معادل ابرهای فشرده باران زاست است یاد می‌کند: 
 وَأَنزَلْنَا مِنَ الْمُعْصِرَاتِ مَاء ثَجَّاجًا (نباء/14)  و از ابرها، آبى ريزان فرو فرستاده‏ايم‏.
    تا به وسیله‌ی آن دانه‌ها را از دل زمین بیرون بیاوریم: 
لِنُخْرِجَ بِهِ حَبًّا وَنَبَاتًا (نباء/15) تا بدان دانه و گياه برويانيم.
وَجَنَّاتٍ أَلْفَافًا (نباء/16) و باغهاى در هم پيچيده و انبوه.
     در قرآن هر جا که از کلمه‌ی نزول استفاده شده، نازل شونده مستقیما از سوی الله پائین آورده می‌شود، چیزهائی که مستقیما از طرف الله نازل شده‌اند عبارتند از :
     نور (منظور قرآن)(نساء/174) ، من و سلوی (اعراف/160)(غذائی مخصوص برای بنی اسرائیل)،  کتاب و منظور قرآن است (مائده/145)(قرآن)،  ترازو (حدید/25) ، آهن (حدید/25) ،  لباس (جامه) (اعراف/26) و باران (فرقان/48) .

       خلاف این جمله یعنی اینکه نازل شوند منشاء زمینی داشته باشد در قرآن وجود ندارد:
     وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ وَإِنَّا عَلَى ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ (مؤمنون/18) و از آسمان آبى به اندازه فرو فرستاديم و آن را در زمين جاى داديم و ما به از بين بردن آن تواناييم‏.
   این آیه چیزی جز آنچه که در بالا بیان کردم را نمی‌گوید؛ بنابر گفته تمامی مفسران قدیمی و به نام قرآن، منظور از اینکه ما آب را در زمین قرار دادیم، آب چاه و جوشیدن چشمه از دل زمین می‌باشد(1)  و در ادامه می‌گوید که ما قادریم همین آبهائی که از زمین بیرون می‌آوریم را خشک کنیم؛ اصولا در تمام قرآن هر جا نزول آب گفته شده منظور همان باران می‌باشد.
اما منشاء این ابرها کجاست؟
      قرآن از قول هدهد خطاب به سلیمان از پنهان آسمان و زمین سخن می‌گوید که الله آن را آشکار می‌کند، این کتاب می‌خواهد بگوید همان گونه که منشاء گیاهانی که با بارش باران در طبیعت از دل زمین بیرون می‌آیند زمینی است، منشأ ابرها هم از آسمان است، زیرا از دید قرآن، آسمان جسمی است حقیقی که مانند سقفی بالای زمین و با ستون‌های نامرئی بنا نهاده شده است: 
     أَلَّا يَسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي يُخْرِجُ الْخَبْءَ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَيَعْلَمُ مَا تُخْفُونَ وَمَا تُعْلِنُونَ (نمل/25) چرا برای الله آن کسی  كه پنهان آسمانها و زمين را خارج می‌كند، سجده نمی‌کنند؟ و آنچه را پنهان می‌کنید و آشکار نمی‌سازید، می‌داند.
   شاید کسی بگوید "شما از کجا مطمئن هستید منظور از پنهان شده‌‎ی‌ آسمان که الله آن را آشکار می کند، ابر است؟" برای رسیدن به پاسخ، سراغ فهم علمای دینی و مفسران بزرگ و به نام قرآن می‌گیریم که فاصله‌ی زمانی آن‌ها با محمد بسیار کمتر از ما بوده و در نتیجه فهم ایشان از این آیه به محمد نزدیکتر است.
     1- بغوی متولد سال 433 هـ ق در تفسیرش با عنوان معالم التنزیل در شرح همین آیه می‌گوید که منظور از الخبء السماء باران و خب‌ء الارض، گیاهان است. (2)
    2- طبری متولد سال 224 هـ ق در تفسیرش همین نظر را دارد، او در این زمینه احادیث زیادی را به نقل از یاران محمد بیان کرده می‌گوید "منظور از خبء السماء باران و خب الارض گیاهان هستند"؛... در یکی از این احادیث بیان می‌کند که در ابتدای خلقت، آسمان بر زمین چسبیده بود، باران نمی‌توانست بر زمین بریزید تا گیاهی رشد کند، الله آسمان را از زمین جدا نمود و بالا برد، سپس از آسمان باران بارید.(3) 
    3- ابن کثیر  متولد 700 هـ ق که باز از مفسرین به نام قرآن است و تفسیرش که مستند به احادیث محمد می‌باشد، می‌گوید: "منظور از خبء السماء باران است". (4)
    4- علی ابن ابراهیم قمی که استاد کلینی و از قدیمی‌ترین مفسران شیعه در تفسیر همین آیه می‌گوید "منظور از خبء السماء باران است".(5)
   البته از آنجائی که این کتاب در طول 23 سال آن هم به صورت شفاهی بیان شده در جاهای مختلف پراکنده گوئی مشاهده می‌کنیم؛ مثلا  از دید قرآن در جهان دو دریا وجود دارد، یکی دریای شیرین و دیگری دریای شور:
     وَهُوَ الَّذِي مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَجَعَلَ بَيْنَهُمَا بَرْزَخًا وَحِجْرًا مَّحْجُورًا( فرقان/53) اوست كسى كه دو دريا را به سوى هم روان كرد اين يكى شيرين گوار و این يكى شور تلخ است و ميان آن دو مانعی محکم قرار داد.
 این آیه خیلی مبهم است و برای درک بهترش، سایر آیات مرتبط را می‌نویسم:
      مرج الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ (رحمن/19) دو دريا را روان كرد كه با هم برخورد كنند.
    بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَّا يَبْغِيَانِ (رحمن/20) ميان آن دو حد فاصلى است كه به هم تجاوز نمى‏كنند.
    فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (رحمن/21) پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد.
    يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ (رحمن/22) از (برخورد) این دو دریاست که مروارید و مرجان پدید می‌آید.
 در قدیم گمان می‌کردند که هرگاه باران ببارد، صدف‌ها از درون دریا بیرون می‌آیند، دهنشان را باز می‌کنند تا قطره‌ی باران بر دهانشان بیفتد،  صدفی که قطره‌ای باران در دهنش افتاد؛ درون او مروارید تشکیل می‌گردد، قرآن هم دقیقا به همین موضوع اشاره دارد

   در قرآن هیچ جا سخن از خلقت آب به میان نیامده است.
       در این کتاب از خلقت همه چیز سخن گفته غیر از دو چیز که در مورد آنان سکوت کرده است:
 1- تختی که الله بر آن قرار گرفته جهان را مدیریت می‌کند.
2- آب.
     در مورد آب از دید قرآن دو حالت متصور است که در صورت درستی یکی دیگری اشتباه است، یکی ازلی بودن آب و دیگری مخلوق بودن آن.
     آب ازلی است درست مانند خود الله و عرشش، زیرا قرآن می‌گوید  پیش از پیدایش زمین و آسمان عرش الله بر آب قرار داشت
       وَهُوَ الَّذِي خَلَق السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاء لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَلَئِن قُلْتَ إِنَّكُم مَّبْعُوثُونَ مِن بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ(هود/7)و اوست كسى كه آسمانها و زمين را در شش هنگام آفريد و عرش (تخت پادشاهی) او بر آب بود تا شما را بيازمايد كه كدام‏يك نيكوكارتريد و اگر بگويى شما پس از مرگ برانگيخته خواهيد شد قطعا كسانى كه كافر شده‏اند خواهند گفت اين جز جادوئی آشكار نيست.
برای دیدن تناقضات قرآن در داستان پیدایش زمین و آسمان اینجا را کلیک کنید.
    برخی از مسلمین چون با تناقض در این آیه مواجه هستند، برای توجیه، عرش الله را به معنای معنوی تخت پادشاهی یا همان قدرت تفسیر می‌کنند، اولا طبق شرحی که در اینجا داده شده، حتی در قرآن هنگامی که سخن از عرش پادشاه است، باز معنی همان تخت را می‌دهد؛ زیرا فهم محمد چنین است و در ثانی اگر به معنی قدرت باشد، پس یعنی قدرت الله در اینجا بر آب قرار داشت؟ ضمنا این آیه را چگونه توجیه می‌کنند که الله پس از خلقت آسمان هفتم بر عرش قرار گرفت:
 اإِنَّ رَبَّكُمُ اللّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلاَ لَهُ الْخَلْقُ وَالأَمْرُ تَبَارَكَ اللّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ (اعراف/54) به درستی که پروردگار شما الله است كه آسمانها و زمين را در شش روز آفريد، سپس بر عرش قرار گرفت روز را به شب كه شتابان آن را می‌خواهد مى‏پوشاند و خورشيد و ماه و ستارگان را كه به فرمان او رام شده‏اند؛ آگاه باش كه  پیدایش و امر ویژه‌ی اوست مبارک است الله پروردگاه جهانیان.
یعنی از دید ایشان الله قبل از پیدایش جهان بر قدرتش نبود؟ اگر نبود پس آیا قدرتی نداشت؟ و یا در روز قیامت:
وَانشَقَّتِ السَّمَاء فَهِيَ يَوْمَئِذٍ وَاهِيَةٌ (الحاقه/16) و  آسمان از هم شکافته شود و در آن روز است كه آن از هم گسسته باشد.
     وَالْمَلَكُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ (الحاقه/17) و فرشتگان در اطرافش هستند (در اطراف آسمان) و عرش پروردگارت را آن روز هشت (فرشته) بر سر خود حمل می‌کنند.

  یعنی ایشان معتقدند که 8 تن از فرشتگان در آن روز (روز قیامت)، قدرت الله را حمل می‌کنند؟ شرح تناقضات قرآن در مورد جهنم و جهنمیان.

  اما این نظریه با آموزش‌های اسلامی در تناقض است، قرآن می‌گوید "ما پیش از اینکه طبقات آسمان را به صورت 7 طبقه از هم جدا کنیم هر آنچه که در زمین است را برای شما خلق نمودیم":
    هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (بقره/29) او کسی است كه همه آنچه در زمين وجود دارد، براي شما آفريده سپس به آسمان پرداخت، و آنها را به صورت هفت آسمان محکم نمود و او به هر چيز آگاه است. 
    در این مورد میان مفسرین قرآن اختلاف نظر اساسی وجود دارد، برخی معتقدند که آب اولین مخلقوق خداست، زیرا عرش الله بر آن قرار داشت، یعنی نخست آب را خلق نمود، سپس عرشش که بر آب قرار داد؛ این نظریه با دیگر آیات قرآن در تضاد اساسی است؛ زیرا از دید قرآن، الله پیش از خلقت هر مخلوقی آن را در کتابی مبین می‌نوشت:
     وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاء وَالْأَرْضِ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ (نمل/75و هيچ موجودي پنهان در آسمان و زمين نيست مگر اينكه در كتاب مبين (در لوح محفوظ و علم بيپايان پروردگار) ثبت است.  شرح قضاو و قدر و بیان تناقضات قرآن در این رابطه.
  بنابراین، برخی از مفسرین قرآن مانند طبری که از قول ابن عباس در تاریخش (تاریخ طبری/ج1/ص22) می‌گوید "الله قلم را پیش از آب خلق نمود"، معقدند که قلم اولین مخلوق است، زیرا الله با قلم تقدیر را نوشته است. (6)
    مسلم نیشابوری در صحیحش معتقد است که الله تقدیر مخلوقاتش را 50،000 سال پیش از خلقت آسمانها و زمین نوشت. (7)
   موضوع اصلی که مانع از این گردیده محمد ابن عبدالله دیدگاهی در مورد منبع پیدایش آب داشته باشد این است که او اعتقاد داشت تمام موجودات زنده، زنده بودنشان از آب است:
   أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ(انبیاء/30) آيا كسانى كه كفر ورزيدند ندانستند كه آسمانها و زمين هر دو به هم چسبیده بودند و ما آن دو را از هم جدا ساختيم و هر چيز زنده‏اى را از آب پديد آورديم آيا ايمان نمى‏آورند. 
و در حای دیگری می‌گوید "الله زنده‌ای همیشگی است ":
    اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ... (بقره/255) الله (کسی) است که غیر از او خدائی نیست، او زنده‌ای است پابرجا که نه چرتی می‌زند و نه به خواب سنگین می‌رود... 
      بنابراین راز سکوت قرآن در مورد خلقت آب را باید در همین موضوع جست؛ زیرا اگر بگوید که آب مخلوق است، پس الله زنده‌ای است که حیاتش را از آب گرفته.
    در حالت کلی خلقت آب و تختی که الله بر آن پادشاهی جهان می‌کند (عرش) یکی از تناقضات اساسی اسلام و اعتقادات این دین می‌باشد، گرچه علماء اسلام کوشش دارند تا این بحث‌ها را میان توده‌ی مردم نیاورند.
=========================================================
پاورقی
(1) بغوی:
  ( فأسكناه في الأرض يريد ما يبقى في الغدران والمستنقعات ، ينتفع به الناس في الصيف عند انقطاع المطر.
قرطبی: 
 والماء المنزل من السماء على قسمين : هذا الذي ذكر الله سبحانه وتعالى وأخبر بأنه استودعه في الأرض ، وجعله فيها مختزنا لسقي الناس يجدونه عند الحاجة إليه ؛ وهو ماء الأنهار ، والعيون ، وما يستخرج من الآبار . وروي عن ابن عباس وغيره أنه إنما أراد الأنهار الأربعة : سيحان ، وجيحان ، ونيل مصر ، والفرات . وقال مجاهد ليس في الأرض ماء إلا وهو من السماء وهذا ليس على إطلاقه ، وإلا فالأجاج ثابت في الأرض ، فيمكن أن يقيد قوله بالماء العذب ، ولا محالة أن الله تعالى قد جعل في الأرض ماء وأنزل من السماء ماء .
تفسیر القمی شیعه:  "و انزلنا من السماء ماء بقدر فاسكناه في الارض" فهي الانهار والعيون والابار.
و...
(2)  خبء السماء: المطر و خبء الارض، النبات .
(3) يخرج المخبوء فی السماوات و الأرض من غيث فی السماء  و نبات فی الارض و نحو ذلک ....  الذي يخرج الخبء في السماوات والأرض قال: خبء السماء و الارض ما جعل الله فيها من الارزاق، و المطر من السماء، و النبات من الأرض؛ كانتا رتقا لا تمطر هذه و لا تنبت هذه ففتق السماء...
(4)  خبء السموات و الأرض: ما جعل فيها من الارزاق؛ المطر من السماء و النبات من الارض. 
(5) ألا يسجدوا لله الذی يخرج الخبء فی السماوات، ای المطر و فی الارض النبات. (جلد 2 صفحه 127)
(6) ابن عباس قال "اول ما خلق الله من شی القلم فجرى بما هو كائن..." 
(7)  سمعت رسول الله (ص)  يقول: كتب الله مقادير الخلائق قبل أن يخلق السماوات و الارض بخمسين الف سنه، قال وعرشه على الماء... (شرح النووی علی مسلم/کتاب صحیح مسلم/کاب القدر)
    

۲۲ نظر:

ناشناس گفت...

با سلام و خسته نباشید خدمت شما
من متاسفانه هیچ چیزی در مطلب شما که مبنی بر تناقض در منشاء پیدایش آب در قرآن باشه نمیبینم. 2-3 بار خوندم ولی چیزی دستگیرم نشد.
با تشکر

arsh irani گفت...

درود بر شما!
تناقض آنجاست که قرآن از یک سو معتقد است الله ابتدا زمین و سپس آنچه در ان است را خلق نمود و از سوی دیگر معتقد است پیش از خلقت گیتی عرش الله بر روی آب قرار داشت و بدان معناست که اب وجود داشته بود؛ از آنجائی الله همیشه با عرشش بوده بنابراین قرآن نه می تواند بگوید که آب مخلوق است و نه می تواند بگوید که اب ازلی است.

ناشناس گفت...

آقا میخواستم در مورد معجزه شق القمر عرض کنم که باوجودیکه تمام خسوف وکسوفها حتی درمیان اینکاهای آمریکای جنوبی ویا بومیان استرالیا ثبت شده ولی هیچ کجا سندی از ثبت شق الفمر نیست ولی ازافریقا تا امریکاوچین وژاپن ادم زندگی میکرده

ناشناس گفت...

قلبت چیز دیگری خواهد گفت.

ناشناس گفت...

از نظر منطقي نتيجه كيريهاتون كاملا نادرست و نامرتبط است.

ناشناس گفت...

اشتباهات و غلط های قرآن به خاطر اینه که 1500 سال پیش علوم پیشرفت چندانی نداشت. مثلا قبل از پیدایش ستارگان و کهکشان ها طبق نظریه بیگ بنگ نه فضا وجود داشت نه زمان که بخواهیم از 50000 سال قبل از آن صحبت کنیم.
این موضوع آب را من تا به حال دقت نکرده بودم بهرحال ممنونم. هرکجای قرآن را مطالعه کنید پر از نقص و ایراد است و متاسفانه وسیله ای شده برای سوءاستفاده ملایان مخصوصا در ایران.

ناشناس گفت...

باسلام.شما که دم از فرهنگ ایران باستان میزنید حتما فردوسی رو قبول دارید چون ایشون زنده کننده فرهنگ ایران قبل ازاسلام میباشند وهمین آقای فردوسی میفرمایند:بر این بودم وهم براین بگذرم یقین دان که خاک پی حیدرم.البته اگر بخواهیم از اعتقاد فردوسی به اسلام بگوییم که خود کتابی جداگانه میطلبد
ولطفا اگر سوالی از قرآن دارید از علمایی که درعلوم صرف ونحو وتفسیر قرآن کار کرده اند بپرسید تا هم مایه هدایت خود ودیگران شوید.بنده همین قدر از قرآن میدانم که اگر با عقل ومنطق به قرآن بیندیشیم خیلی از مسایل که از نظر ما تناقض دارند صحیح میباشند بلکه ما به حکمت آن پی نبرده ایم.واین برای کتابی که آمده تا جاودان بماند مسئله ای طبیعی است چون ممکن است بسیاری از مسائل علمی امروزه در آینده تکذیب شوند همانطور که تاکنون در تاریخ علم بسیار اتفاق افتاده.حتی اگر (نعوذ بالله)در قرآن تناقضی وجود داشته باشد که بادلایق عقلی میتوان ثابت کرد که ندارد بیایید به حکم های زیبا وانسانی قرآن عمل کنیم وبس

ناشناس گفت...

یکی دیگر از اشکالات قرآن همان آفریده شدن زمین در « 6 روز» است ، چون شب و روز یک پدیده زمینی است و قبل از خلقت زمین اصولا شب و روزی وجود نداشته تا با آن بتوان زمان را اندازه گیری کرد !

ناشناس گفت...

سلام
این مطلب رو برای کسانی که معتقدند مینویسم : قرآن منهای معصوم نه تنها هادی نیست بلکه مضل است و فقط ایشان معنی و منظور آیات را بیان میکنند. منظور از ماء در اینجا آب نیست بلکه خداوند یک چیزی بدون سابقه قبلی و از هیچ پدید آورد و سپس همه چیز را از ماء خلق کرد:بهشت و جهنم و فرشته و عرش و ..... به آن ماء می گویند چون در همه چیز ساری و جاری است. مراجعه کنید به عیون اخبارالرضا. علم دین هویج و شلغم نیست که در دسترس همگان و یا هر که عمامه داشت، باشد بلکه بسیار ظریف و دقیق و عمیق است و به اهلش میدهند

ناشناس گفت...

با عرض خسته نباشید..قران و دیگر کتب مشابه با زبانی اسطوره ای و سمبلیک باید تفسیر کرد و کشف رمز کرد و گرنه با یک نگاه ساده و ظاهری ما دچار تفسیر اشتباه و قضاوت اشتباه میشویم...آب یک معنای سمبلیک هم داره به معنای آگاهی و منظور از 6روز 6 دوره هست..اصولا اگر کلامی بخواد در طول تاریخ مستمر باشه حتما باید در یک قالب اسطوره ای و سمبلیک ارایه بشه.چون تنها سمبل ها و اسطوره ها ظرفیت برای انتقال معانی دارند..مثل تمامی داستانهای کهن در تمامی فرهنگها.رحوع کنید به کشف رمزی در مورد بحث آدم، آب، فرا زمانی، خلقت و ... از یک کسی به اسم محمد طاهری که به نظر من عجیب و بسیار جالبه و دور از بحث تعصب که کیه ایشون واقعا آدم حیرت میکنه از این کشف رمزها

Unknown گفت...

عزیزم آرش
1- شما اطلاعات بسیار کمی در زبان عربی دارید.
2-معنی ماء بر خلاف آنچه شما فکر کردید فقط آب نیست بلکه معنی جسم لطیف سیال را هم دارد.عرش خدا بر چیزی مانند ماء است.
3-در قرآن سخنی مبنی بر آفرینش آب بعد از خلقت زمین نیست!
4-قرآن هیچ غلطی ندارد شما درک نمی کنید چون تخصص ندارید
5-کجا خسوف و کسوف را دقیقا بیان کرده اند؟
6-کسوف و خسوف را با محاسبه ی نجومی می یابند نه فقط با دیدن.
7- معجزه حالتی است که خلاف عادت است و قبلا پیش بینی نمی شود.
8-همه ی تاریخ ها اتفاقات بزرگ هنگام ولادت پیامبر مانند شکستن طاق کسری و خشکیدن دریاچه ی ساوه و..... را بیان کرده اند.
9- عزیزان چون قرآن از طرف خداست و خدا فراتر از زمان است پس زمان برای او مفهومی ندارد اگر 50000000000سال هم باشد.
10- منظور از سته ایام 6 دوره ی زمین شناسی است.
معنی یوم فقط روز نیست بلکه به معنی دوره هم هست.
11-در مورد عرش روایتی است :
قلب مومن عرش خداست.
معنی کان عرشه علی الماء از جمله این است.
12-عزیزانی که بدون شنیدن نظرات مخالفین ابراز عقیده می فرمایند ایکاش به دلایل موافقان قرآن توجه فرمایند.
با احترام
یک استاد دانشگاه از تبریز

ناشناس گفت...

بادرود
این فردی که خودرا استاد دانشگاه معرفی کرده به نظرمن بی سوادترین فرد دربین افرادی است که کامنت گذاشته اند. تناقضات قرآنی آنقدرزیاداست که باهیچ ماله ای نمیتوان آن را ماله کشی کرد.پوچترین مطلبی که این فرد گفته عرش قلب مومن است که فقط باعث خنده وتفریح است وباید دانشگاهی وی ادعای تدریس درآن رادارد ویران کردکه همچین فردی را به عنوان استادبرگزیده اند

ناشناس گفت...

دوست عزيز من با درست يا غلط بودن دين و اينکه از هم کپي شده اند ندارم ولي دين شاهکار بشريت بوده و لازمه پيشرفت. دين بر اساس ساخت يک مدل فرضي از جهان هست و بعنوان يک ايدﺋولوژي توانست با تعريفي از جهان باعث تمرکز قدرت و شروع زندگي اجتماعي در شتابي باورنکردني شد ولي اينکه با ظهور فلسفه سياسي دين کارکرد خود را از دست داد و به يک ابزار تبديل شد. حال علم بر يک سري مفروضات استوار است و مدلي را اراعه ميکند که ما به آن منطق مي‌گوييم حال قرض کنيد از ابتدا علم بود در اين صورت خاصيت مدلسازي اوليه را نداشت و بشر نميتوانست پيشرفت کند. حال به محتوا بر ميگرديم. آب محصول فعاليت خورشيد منظومه خودمان است. خورشيد داراي دو نوع فوران است که به بادهاي خورشيدي معروف هستند بادهاي تند که با سرعت 500 تا 700 کيلومتر در ثانيه از استواي خورشيد پرتاپ مي‌شود و حاوي فلزات سنگين مانند طلا هست و به خاطر ميدان الکترو مغناطيسي زمين در کمربند شهابسنگ ها بين سيارات مشتري و مريخ متوقف مي‌شود.بادهاي خورشيدي کند که بين 300 تا 400 کيلومتر در ثانيه هست و شامل آب و عناصر نيتروژن و اکسيژن است و به از قطب هاي خورشيد به سمت کمربند کايپر بين کوتوله هاي سفيد و سياره نپتون پرتاپ مي‌شود و به علت برخورد يکي از اين شهابسنگ هاي يخي آب در زمين به گردش در آمده و جريان گردش آب و اتمسفر بوجود آمده و چون سيارات داخلي منظومه شمسي داراي مغناطيس سياره اي هستند و چون زمين داراي زاويه چرخش اوربيتالي است و يک کره ماه است و جريان مدي بخاطر جاذبه کره ماه است شرايط مساعد براي حيات گشته در پاسخ به اينکه زمين در 6 روز آفريده شده بنا بر تعوري مهبانگ جهان در بين دو تا 20 دقيقه آفريده شده ولي نظريه مهبانگ داراي اشکالات فراوان هست و تعوري هاي امروزي پاسخگوي خيلي از علل نيست ولي شکي نيست جهان اوليه داراي سه عنصر هيدروژن، هليم و ليتيم و کمي بريليم بوده البته به انضمام ايزوتوپ هاي آنها. و جهان با سه عنصر آغاز شده. حال چگونه کسي نمي‌داند. پس ما هنوز نياز به مدل سازي داريم و نمي‌توانيم همه چيز دين را دور بريزيم.

arsh irani گفت...

خطاب به aashegh tabrizi ؛
اینکه گفتید آب حسم سیال است ، بسیارخوب همه می‌دانند که هست، سیال بودن صفت آب است نه اینکه آب خود صفتی بر هر جسم سیال باشد..
اگر در قرآن سخنی از آفرینش آب هست بگو کجاست؟
هدف از اینکه از کسوف بحث کردی متوجه نشدم!.....
منظور ازشش روز ، شش دوره زمین شناسی است؟! قران گفته ما آسمان را هم در دو روز از این شش روز خلق کردیم، یعنی در یکی از دوره های زمین شناسی آسمان خلق شده!
گفتی روایت داریم که منظور از عرش قلب مومن است، یعنی الله پیش از آفرینش جهان بر روی قلب مومن بود؟
بقیه دیدگاهتان هم به نظرم کاملا بی ربط بود. پیروز باشید!

محمد گفت...

در برخی از پستها یک مساله را مطرح می کردید اما نتیجه گیری غلطی از آن می نمودید. ولی در این پست اصلا مساله ای مطرح نکرده اید و تنها یک سری صحبت پراکنده و بی ارتباط به هم ذکر شده است.
1- کجای قرآن گفته شده آب بعد از خلقت زمین خلق شده است که بخواهد با قرار گرفتن عرش بر روی آب (آن هم با تفسیر مادی جنابعالی) تناقض داشته باشد؟
2- کجای قرآن گفته شده که عرش الهی قبل از پیدایش زمین بر روی آب بوده است. با این توجه که کلمه "کان" به معنای "است" هم می باشد.
آیه ای که شما برای اثبات ادعای خود به عنوان شاهد آورده اید، هیچ چیزی نفیا یا اثباتا در مورد ادعای جنابعالی بیان نمی کند و اساسا ربطی به مقوله مورد بحث شما ندارد.

محمد گفت...

نوشته اید : « قرآن می‌خواهد بگوید همان گونه که منشاء گیاهانی که با بارش باران در طبیعت از دل زمین بیرون می‌آیند زمینی است، منشأ ابرها هم از آسمان است، زیرا از دید قرآن، آسمان جسمی است حقیقی که مانند سقفی بالای زمین بنا شده است.»
در این باره:
1- شما در بسیاری مواقع تفسیر علما از قرآن را نوعی ماله کشی می دانید و تاکید می کنید که باید برداشت خود پیامبر از این آیات را مبنای داوری قرار داد. چگونه در اینجا به برداشت دیگران از آیات استناد می کنید. درست یا غلط بودن برداشت آنان چه چیزی را می تواند اثبات یا رد کند؟

2- نزدیک بودن زمان زندگی یک فرد به فرد دیگر (آن هم با 250 تا 700 سال فاصله زمانی) با چه منطقی می تواند اثبات نماید که نظر این دو فرد با هم یکسان بوده است. آن هم در شرایطی که ما مسلمین اعتقاد داریم که پیامبر گرامی اسلام مطالب قرآن را از سایر انسانها نیاموخته، بلکه قرآن، علمی الهی و کامل بوده و علم مفسرین مذکور در متن شما زمینی و تبعا دچار نقص است.

3- معنای آیه شفاف است و نیاز به آسمان و ریسمان بافتن ندارد: خداوند پنهان را آشکار می سازد. خداوند است که که با خلقت انواع موجودات، آنها را از عالم ناپیدایی و نیستی به عالم پیدایی و هستی می آورد. این یک عبارت کلی است که شامل همه چیز می شود، از جمله باران.
حالا اگر مفسری گفته است که پنهان آسمان همان ابر یا باران است، به نظر بنده هیچ بیراه نگفته است. مسلما بخار آب در آسمان به چشم دیده نمی شود و پس از متراکم شدن و تبدیل شدن به ابر به صورت مرئی در می آید. و این یکی از بیشمار نشانه های الهی است. حالا اینکه از کجا درآورده اید که این مفسرین آسمان را جسمی حقیقی مانند زمین پنداشته اند، جای صد تعجب دارد.

محمد گفت...

یادم می آید در یکی از پستها گفته بودی در آیه: و انزلنا من المعصرات ماء ثجاجا (از ابرهای متراکم، آبی فراوان نازل کردیم) کلمه معصرات به معنای دریاچه ای در آسمان است و پیغمبر گمان می کرده باران آبی است که از آن دریای موجود در آسمان به زمین می ریزد.
و ما در عجب مانده بودیم که وقتی معنای لفظی معصرات یعنی "متراکم و چکیده" و خود قرآن به صراحت مراحل تشکیل باران را بیان کرده است شما این مطلب را از کجا درآورده اید. شما هم نیازی به ارائه مدرکی بالاتر از حدس و گمان خود نمی دیدید.
حالا خوشحالم که می بینم در این پست از آن حرف بی پایه و خنده دار کوتاه آمده اید و نوشته اید: "این کتاب (قرآن) از ابر به عنوان معصرات که تقریبا معادل ابرهای فشرده باران زاست است یاد می‌کند" همین که به همین یک اشتباه خود پی برده اید جای خرسندی دارد. اما باید گفت که سایر ادعاهای شما نیز تقریبا به همین اندازه سطحی و بی استدلال است.

ناشناس گفت...

یکی از نکات جالب که در نوشته‌های شما به آن پی بردم این است که هرگز از واژه‌های دیگر در برابر الله استفاده نمی‌کنید اما منتقدین شما همواره از واژه‌های خدا یا خداوند که واژه‌هایی ایرانی هستند استفاده می‌کنند آنها نمی‌دانند که اعراب هرگز از این واژه‌ها در آیین‌ها، اوراد و متون خود استفاده نمی‌کنند. در حقیقت اسلام ایرانیزه خود از اختراعات خنده‌دار تاریخ است.

ناشناس گفت...

در شهرها و مراکز تجمع شبه جزیره عربستان اصنام بسیاری بوده‌است که مردمان هر قبیله‌ای به یکی از آنها گرایش داشته و متعصبانه می‌پرستیدند اصنام عربی بر خلاف بت‌های شرق و شرق‌دور نمای شبه انسانی ندارد بلکه گاهی تخته سنگی یا قسمتی از کوهی صنم بوده است (کلمه بت پارسی است از واژه بودا ساخته شده‌است) در این زمینه می‌توانید به کتاب اصنام عربی مراجعه کنید الله این مکعب سنگی نیز یکی از آنهاست. هر یک از این صنم‌ها پرده‌داری نیز داشته‌اند گویا پرده‌دار کعبه از قبیله و خانواده محمد بوده‌است. دین اسلام نیز از ابتدا رویکردی دیگر گون داشته است. از آنجا که شیوه پیروان محمد بر غارت و خشونت و کشتن استوار بوده و هست. تسلیم شدگان در برابر خود را مسلم می‌نامند، مسلم و مسلمان هم با تسلیم از یک ریشه هستند.
ایمان و مومن نیز با امان خواستن همریشه‌اند معنای آنها پناه جستن از شر دشمن در دامان خود اوست
مسلمانان نقد الله، قرآن و محمد را برنمی‌تابند از این رو منتقد رادیکال اسلام، در میان عرب‌زبانان حتی در میان عرب‌های غیر مسلمان بسیار کم و نادر است.
به نظر میرسد نویسنده این مقاله از تحلیل عناصر و اجزا فرهنگ عربی مانند زبان و انصاب و اصنام عربی دوری می‌کند و در یک مسیر بسته در حال دور زدن است و با کنار نهادن الله (که از انصاب سنگی در شهر مکه است) و جایگزین کردن آن با واژه خداوند (که مفهومی غیر مادی ایرانی است با پیشینه‌ای بسیار دورتر از انصاب عربی) فضای قابل باوری از پدیده اسلام بسازد
در شهرها و مراکز تجمع شبه جزیره عربستان اصنام انصاب بسیاری بوده‌اند که مردمان هر قبیله‌ای به یکی از آنها گرایش داشته و متعصبانه می‌پرستیدند اصنام عربی بر خلاف بت‌های شرق و شرق‌دور نمای شبه انسانی ندارد بلکه گاهی تخته سنگی یا قسمتی از کوهی صنم بوده است (کلمه بت پارسی است از واژه بودا ساخته شده‌است) در این زمینه می‌توانید به کتاب اصنام عربی مراجعه کنید الله این مکعب سنگی نیز یکی از آنهاست. هر یک از این صنم‌ها پرده‌داری نیز داشته‌اند گویا پرده‌دار کعبه از قبیله و خانواده محمد بوده‌است. دین اسلام نیز از ابتدا رویکردی دیگر گون داشته است. از آنجا که شیوه پیروان محمد بر غارت و خشونت و کشتن استوار بوده و هست. تسلیم شدگان در برابر خود را مسلم می‌نامند، مسلم و مسلمان هم با تسلیم از یک ریشه هستند.
ایمان و مومن نیز با امان خواستن همریشه‌اند معنای آنها پناه جستن از شر دشمن در دامان خود اوست
مسلمان نقد الله، قرآن و محمد را برنمی‌تابند از این رو منتقد رادیکال اسلام، در میان عرب‌زبانان حتی در میان عرب‌های غیر مسلمان بسیار کم و نادر است.

ناشناس گفت...

با درود به همه سروران گرامی که باعث بیداری و رهایی فکر انسان از زندان بردگی وبندگی به شده و ان را در جهت تفکر به همزیستی و دوستداشتن یکدیگر وامیدارید که خود باعث کمک به رشد و شکوفایی جامعه ای عاری از بخل وکینه می شود.
دوستان گرامی در این دوره پیشرفت انتقال اطلاعات دیگه همه تا حدودی دنبال حقیقت میرن و اگه تعصب و خشگی مغز و کنار بزارن حقیقت و بدون اجبار و خفقان لمس می کنن حالا تو هر زمینه و تو هر سطحی که میخواد باشه.
من هم یکی از همون کله خشکهای مذهبی بودم ولی همیشه دنبال حقیقت که به لطف دسترسی به اینترنت راهمو پیدا کردم و دیگه هیشکی و با هیچ حربه وسلاح و وعده و وعیدی نمیتونه گولم بزنه چرا که اگر بیدار شویم بیداریم و میبینیم و اگه خود را به خواب زنیم مردیم و نمیبینیم.
هیچگاه در اسلام عزیز نه نکات علمی حقیقی و نوآوری اومده و نه در جهت آرامش حقیقی و سعادت انسان مطلبی نوشته شده . اگر هست و واقعی هست یکی بگه البته واقعیشو و بدون برداشت شخصی و تعبیر و تفسیرو ...

مهدی گفت...

"بسم الله الرحمن الرحیم
قل یا ایها الکافرون1 لا اعبد ما تعبدون 2 ولا انتم عابدون ما اعبد3 ولا انا عابد ما عبدتم4 ولا انتم عابدون ما اعبد5 لکم دینکم ولی دین6""به نام خداوند بیش از اندازه مهربان سر انجام مهربانی بگو ای همه روی گردانان1 نخواهم بود بنده آنچه بندگی میکنید2 هم نه شما بنده خواهید بود آنچه بنده خواهم بود3 هم نه من بنده خواهم بود آنچه بنده بودید 4 هم نه شما بنده خواهید بود آنچه بنده خواهم بود5 برای شماست آیینتان هم برای من است آیین6"
من هم همانند پیامبران هم فرستادگان پیشین می ترسانمتان از ناگوار دردناک همانند صدای وحشتناکی که بر عاد و ثمود آمد."پس در پناه نمی داند کسی خودش را از فریب خداوند جز مردمان زیان کار"

ناشناس گفت...

در اینکه قرآن نمیتواند کلام خدا باشد شکی نیست ، به دلایلی کاملا روشن 1 - قرآن ، شب و روز را معجزه میداند ، چرا که 1400 سال پیش محمد فکر میکرد که طلوع و غروب ماه و خورشید و ستارگان فقط به خاطر انسان است ، که انسان بتواند راحت زندگی کند ! علاوه بر آن فهم فرو رفتن خورشید در دریا و پشت کوه و طلوع دوباره ی آنها برایش کار ساده ای نبود . اگر در همان زمان که او ادعای پیغمبری کرده بود به او میگفتی که شب و روز معجزه نیست و تنها حاصل چرخش زمین است ، بلایی را سرت میاوردند که مسیحیان میخواستند سر گالیله بیاورند ! 2 -برای خسوف و کسوف دعاهای مخصوصی در قرآن وجود دارد ! این بدان معنیست که محمد این پدیده ها را هم نمیفهمید و اگر به او میگفتی که این پدیده ها حاصل سایه های ماه و زمین است ، و هر بار بیش از چند دقیقه طول نمیکشد ، باز تو را ممکن بود اعدام کنند ! او برای رهایی ماه و خورشید از گزند ، این دعا ها را ساخته بود ، و گر نه هیچ دلیل دیگری برای این دعا ها وجود ندارد . 3 - همانطور که میدانیم محمد و علی و همه ی خلفا بردگانی و کنیزانی داشتند ! چرا الله برده داری را که کاری غیر انسانی است را منع نکرد ؟ 4 - الله محمد در مورد خلقت همه چیز در قرآن به تفصیل سخن گفته ، اما چرا دایناسورها را از قلم انداخته است ؟! آیا او خلقت و از بین بردن این بزرگترین موجودات روی زمین را عمدا در قرآن نیاورده ؟ یا اینکه در آنزمان ( بشر ) در مورد آنان هیچ گونه اطلاعی نداشته است ؟! شاید هم او ( الله ) میخواسته اشتباهش را لاپوشانی و از دید ما پنهان کند !! 5 - چرا هر جا که محمد مشکلی ) مثلا با زنان ( پیدا میکند ، الله فورا به کمکش میاید ؟! چرا الله به کمک آیشه نمیآید ؟! 6-کتک زدن زن در قران چه صیغه ایست که الله مجوز آنرا صادر کرده است ؟! آیا این عمل غیر انسانی دلیلی برای بشری بودن قران ، و نه خدایی بودن آن نیست ؟! چرا مسلمانا با یهودیان هیچگاه کنار نمیایند ؟ آیا بجز این است که الله محمد آنان را دشنام داده و به عنوان قوم پلید و فاسد و بد و شیطانی بارها آنان را در قرآن مورد لعن و نفرین قرار میدهد ؟! موارد بسیار زیادی برای خدایی نبودن قرآن وجود دارد که از حوصله ی این مطلب کوتاه خارج است ، اما فهمیدن آنها کار سختی نیست ، اما فکری باز و بیطرف میطلبد

Translate

بايگانی وبلاگ