در اینجا بعدی خاص از موضوع مهم "قضا و قدر" که مربوط به اختیار انسان است بطور کاملا ساده و مورد بررسی قرار گرفته شده است.
یکی از تناقضات ساختاری اسلام، موضوع قضا و قدر میباشد، این موضوع از پایههای اعتقادی مسلمانان میباشد و در عین حال هم از بیپاسخترین این اعتقادات است تا جائیکه بزرگان دین مانند علی ابن ابیطالب به مسلمان توصیه مینماید که از وارد شدن به این موضوع خوداری نمایند، زیرا متوجه پیچدگی این موضوع شده بود(1)، البته محمد ابن عبدالله هم به مسلمانان دستور میدهد که از وارد شدن عمیق در این مسئله امتناع ورزند، زیرا کاملا واضح است که اسلام خود را بین اختیار انسان و برنامههای خدایش سردرگرم میبیند؛ از یک سو مدعی اختیار انسان است و از سوی دگر معتقد است انسان نمیتواند ارادهای داشته باشد مگر اینکه الله قبلا برایش همین اراده را کرده باشدبه عبارت دیگر نخست الله ارادهای برای انسان در نظر میگیرد و انسان راهی جز انتخاب ارادهی الله ندارد(2)، درست مانند رباطی است که برنامهای را از پیش به او داده باشند و این رباط در چارچوب برنامهای که دارد احساس آزادی نماید در صورتیکه این آزادی، وهمی بیش است.
مگر میشود معتقد به وجود اختیار انسان بود و همزمان اعتقاد داشت الله پیش از اینکه او متولد گردد، الله برایش تصمیمات لازم گرفته شده باشد و او را به سمت ارادهاش سوق میدهد(3)؟
مگر میتوان به اختیار انسان اعتقاد داشت و همزمان معتقد بود که خدائی به نام الله تمام آنچه که در جهان قرار است رخ دهد و را در کتابی روشن و آشکار (کتاب مبین)(4) ثبت کرده باشد و جهان را به سمت ارادهاش سوق میدهد؟ میگویند این علم الله است، در پاسخ باید گفت که پس ارادهی الله در این پیمایش گیتی نقشی ندارد؟ اگر چنین است این موضوع با اصل قرآن در تضاد است، زیرا بر طبق آموزههای اسلامی، جهان بر اساس ارادهی الله سیر مینماید.
و خلاصه: آیا اعتقاد به قضا و قدر، اختیار از انسان را سلب نمیکند؟
=============================================
(1) قدر راهي است تاريك، آن را نپيماييد، دريايي است ژرف و عميق، در آن وارد نشويد، رازي است خدايي، در آن خود را به زحمت نيندازيد.(نهجالبلاغه حکت 287)
(1) قدر راهي است تاريك، آن را نپيماييد، دريايي است ژرف و عميق، در آن وارد نشويد، رازي است خدايي، در آن خود را به زحمت نيندازيد.(نهجالبلاغه حکت 287)
(2) و ما تَشَاؤُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا )انسان/30 ) شما چیزی را نخواهی خواست مگر اینکه الله آنرا (برای شما ) خواسته باشد قطعا الله داناى حكيم است.
(3) سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى ﴿۱﴾ الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى ﴿۲﴾ وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَىاعلی/3) ) نام پروردگار بلند مرتبه ات را منزه دار/ همان كه خلق نمود و هماهنگى بخشید/ وهمان كس كه (برای مخلوقش) تقديری مشخص كرد و (بسوی آن تقدیر )هدايت فرمود.
هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن طِينٍ ثُمَّ قَضَى أَجَلًا وَأَجَلٌ مُّسمًّى عِندَهُ ثُمَّ أَنتُمْ تَمْتَرُونَ ) انعام/2 ) اوست كسى كه شما را از گل آفريد، آنگاه سرنوشتی را مقرر داشت و سرنوشت حتمى نزد اوست با اين همه شما ترديد مىكنيد.
(4) وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاء وَالْأَرْضِ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ )نمل/75) و هيچ موجودي پنهان در آسمان و زمين نيست مگر اينكه در كتاب مبين (در لوح محفوظ و علم بيپايان الله) ثبت است
۹ نظر:
عجب موضوعی رو مطرح کردی! الانه که سر و کله ی قنبل العلامگان امرالبین الامرینی پیدا بشه و با ژست عاقل اندر سفیه بریزن اینجا و از بیسوادی دیگران و فضل علمایی خود حکایت کنند و از مغلطه ی اراده ی طولی و مثال های مع الفارق برق و کلید و اتوبوس برقی و راننده و ... حرف بزنند تا تناقض های قطعات کتاب قرآن محمدیشون رو (که در اصل، ناشی از پاسخ های متناقض محمد متناسب با وقایع متناطرشون یا همان شان نزول و کم حافظگی محمد بوده) ماله کشی کنند!
برادرای متکلم متغلط نسبتا گرامی! شما یک سوتی گنده دارید بنام توحید افعالی الله! که این تز با اختیار و عقوبت انسان جور در نمی یاد خودتون رو بیهوده ...ر ندید! این همه صغری کبری چیدید قلمبه سلمبه در کردید و الکی حاشیه رفتید که بگید:"اراده ی انسان در طول اراده ی الله است" ولی آخرش وجدان خودتان هم قانع نشده و نخواهد شد که این تناقض آشکار حل شده است!!!
ساده: اگر اختیار من مجرای تحقق اختیار خدا باشه یعنی اراده ی من رو در امری خدا اراده کرده باشه و از مجرای اراده ی من اراده ی خدا محقق بشه، دیگه اون اراده ی من فقط مجرا است و دیگه اراده ی من نیست بلکه اراده ی خودشه، اختیار انسان رو مجرای اختیار غیر تلقی کردن خودش یه مغلطه است دیگه اسم اون اختیار نیست.اگر اراده ی من از من متولد و منبعث شده باشه (یعنی قائم به ذات خود من باشه) پس به من منسوبه و من مسوول اون هستم گیرم که نیرو و ماده و لوازم و امکاناتش و همه ی هستی و ماده و معنی من رو هم خدا مهیا کرده باشه. حالا هی بیا بگو "برق و موتور برق خداست"!!! بالاخره اگر من باید مسوول عملم باشم یک جز ء هرچند کوچک از اجزای علت تامه ی عملی که خدا از طریق من انجام داده باید اراده ی مستقل و قائم به ذات من باشه تا من مستحق کیفر یا پاداش باشم یعنی من در تحقق عملم باید شریک فعل با خدا باشم تا پاداش و عقاب من معنی پیدا کنه و این یعنی شرک در توحید افعالی! آقا با قصه ی حسین کرد گفتن و پیچیده کردن کلام، تناقض توحید افعالی و اختیار آدمی در امر بین الامرین ماستمالی نمی شه! عزت زیاد!
برادرای متکلم متغلط نسبتا گرامی! شما یک سوتی گنده دارید بنام توحید افعالی الله! که این تز با اختیار و عقوبت انسان جور در نمی یاد خودتون رو بیهوده ...ر ندید! این همه صغری کبری چیدید قلمبه سلمبه در کردید و الکی حاشیه رفتید که بگید:"اراده ی انسان در طول اراده ی الله است" ولی آخرش وجدان خودتان هم قانع نشده و نخواهد شد که این تناقض آشکار حل شده است!!!
ساده: اگر اختیار من مجرای تحقق اختیار خدا باشه یعنی اراده ی من رو در امری خدا اراده کرده باشه و از مجرای اراده ی من اراده ی خدا محقق بشه، دیگه اون اراده ی من فقط مجرا است و دیگه اراده ی من نیست بلکه اراده ی خودشه، اختیار انسان رو مجرای اختیار غیر تلقی کردن خودش یه مغلطه است دیگه اسم اون اختیار نیست.اگر اراده ی من از من متولد و منبعث شده باشه (یعنی قائم به ذات خود من باشه) پس به من منسوبه و من مسوول اون هستم گیرم که نیرو و ماده و لوازم و امکاناتش و همه ی هستی و ماده و معنی من رو هم خدا مهیا کرده باشه. حالا هی بیا بگو "برق و موتور برق خداست"!!! بالاخره اگر من باید مسوول عملم باشم یک جز ء هرچند کوچک از اجزای علت تامه ی عملی که خدا از طریق من انجام داده باید اراده ی مستقل و قائم به ذات من باشه تا من مستحق کیفر یا پاداش باشم یعنی من در تحقق عملم باید شریک فعل با خدا باشم تا پاداش و عقاب من معنی پیدا کنه و این یعنی شرک در توحید افعالی! آقا با قصه ی حسین کرد گفتن و پیچیده کردن کلام، تناقض توحید افعالی و اختیار آدمی در امر بین الامرین ماستمالی نمی شه! عزت زیاد!
ای كاش دوستان خدا ناباور هم نظریات خودشون رو از جبر و اختیار و خلقت و باقی مسایل متافیزیكی ارایه می دادند.
دشمن الله و عرب جان، عالی نوشتی. ولی اگر دشمنی عرب را کنار میگذاشتی بهتر بود که آنها هم انسانهایی چون ما هستند و بسیاری کلافه از دست اسلام. یورش عرب مسلمان آغاز اسلام هم ربط زیادی به عرب امروز ندارد بلکه به همه مسلمانان مرتبط است. آدم هم با دشمن سازی به هیچ جا نمیرسد و دشمنی ایران با همسایگانش بسودش نیست و خوشبختی ایران از خوشبختی همه همسایگان آن گذر میکند.
درود بر عرب
مرگ بر اسلام
عزیزان قلمهایتان را بردارید
.... انگار ایــــنجــا همان جاییست که باید دوباره دور هم جمع بشویم
www.azadegi.com
به امید دیدار
در کنار هم و در آزادگی
سیاوش
(Mohaghegh)
لطفا خبر رسانی کنیــــــد
___________________________________
فـــــــــــــراخــــــــــــــــــــــــــوان به اتـحـاد و همبستگی همه سکولارهای خردگرا و مدافع آزادی بیان
امروز بیش از هر مقطع تاریخی دیگر ضرورت اتحاد و ایستادگی یکپارچه در دفاع از آزادی بیان و خردگرایی همۀ ما را بهم نزدیک کرده است.
روند تحولات اخیر اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جاری در سرزمینمان در دنیای امروز و عرصه مجازی ... نه تنها چالشهایی نو که همچنین ابزارها و راهها و امکاناتی نو و انتخابهایی متفاوت را در پیش همۀ ما قرار داده ... براستی اگر نسلهای پیشین ما در رویا رویی با خرافه و تاریکی و استبداد در زمان خودشان سکوت نمی کردند و سرخورده به انزوای خود پناه نمی بردند و یا از هم نمی پاشیدند ... امروز بدون شک ما نیز درنقطۀ دیگری از تاریخ ایستاده بودیم ! و اگر ما نیز چنین کنیم چه انتظاری و چه امیدی می توان به آینده داشت ؟!
امروز مسئله ما تنها مدیریت سایت بالاترین نیست .... بلکه انتخاب ما در ایستادن و مقابله و رو کردن ماهیت واقعی همه آن دسته و گروهی است که بنام آزادی و اندیشه هردو را ذبح می کنند! .... گذاشتن و گذشتن و یا کوچ کردن به سایتهای مشابه دوای دردی نخواهد بود ! روند حذف دگر اندیشان ودخالتهای استصوابی و برنتافتن آزادی مطلق بیان و کودتای اخیر در حذف یکباره و قتل عام گونه بالاترین براستی زنگ خطری بسیار جدی برای همۀ ماست که بجای متحد و متمرکز کردن فکر و توان خود و ساختن و ایجاد یک آلترناتیو منسجم و آزاد ... تنها راه قهر و انفعال و یا انتقاد و انزوا را در پیش گرفته ایم !....
" چون نیک نظر کرد پر خویش در آن دید ...
گفتا ز که نالیم ! که از ماست که بر ماست ! "
امروز در میان ما مجموعه ای از بهترین استعدادهای فکری و هنری و فرهنگی برای اولین بار ورای همه گوناگونیها ، تفاوتها و مرزهای عقیدتی و قید و بندهای تشکیلاتی و گروهی گرد هم آمده اند ... بوجود آمدن این جمع مهمترین دستاورد "بالاترین" بوده و بسی از آن مهمتر بودن ما و ماندن ما در کنار هم و نه" در کجا " بودن ما بدون هم است ! . بیاید تا با همۀ توان خود از ریزش این مجموعه استثنایی ارزشمند و بسیار غنی و توانمند و پویا و تاثیر گذار جلو گیری کرده در کنارهم ایستاده و از هم نپاشیم ...
بدون شک در میان ما ذخایر فکری و عملی بسیاری هستند و حفظ و رشد و پویندگی این جمع یقینا باعث دلگرمی و جذب روز افزون و فزاینده ظرفیتهای تخصصی و کارشناسی در طیف وسیعی به این بدنه مشترک خواهد گردید و همفکری و همیاری همه ما با تمرکز و اتکا بر خرد جمعی بهره گیری از ظرفیتهای چشمگیر امروزین دنیای مجازی راههای مناسبتر و کار آمدتری را در پیش پایمان خواهد گشود ...
اگر استبداد کودتایی و دینی در چندین دهه و دوره های گذشته تاریخ پر فراز و نشیب سرزمینمان دگراندیشی را در خفقان و سیاهی حبس کرده ، قلمها شکسته ، زبانها بریده ، لبها دوخته، دارها برافراشته و ندای آزادی و خردگرایی را به مسلخ تاریکی برده ...امروز بر همه ماست تا با شمع وجود خود دوشادوش هم ایستاده و روشنایی را در کنار هم معنا بخشیم...
امروز سکوت ، دلسردی و نا امیدی و درانفعال خود فلج شدن و بی تفاوت و تدریجی در کنج انزوای خویش خزیدن وتنها به نظاره نشستن به سود هیچ کس نیست ! ... و دقیقا همۀ آن رویایی است که استبداد دینی حکومتی و امتداد همان ذهنیت درعرصه مجازی با رویه سرکوب و کودتا وحذف و ارعاب تمام عیار خود در خیال خام خود می پروراند ...
با اتکا به خرد جمعی، دست در دست هم ، این مجموعه استثنایی را حفظ کرده و رشد بدهیم ... چاره جویی کنیم وبا اتحاد و همفکری و همیاری خود پوینده وهدفمند و توانمند تر از گذشته در دفاع از آزادی اندیشه و بیان همه در کنار هم بایستیم و مشعل بیداری و خردگرایی را هر یک به سهم خود وبا همه توان خود پاس داریم ...
"آری به اتــــفاق جــــــهان می توان گرفت!"
عزیزان قلمهایتان را بردارید
.... انگار ایــــنجــا همان جاییست که باید دوباره دور هم جمع بشویم
www.azadegi.com
به امید دیدار
در کنار هم و در آزادگی
سیاوش
(Mohaghegh)
لطفا خبر رسانی کنیــــــد
__________________________________________________
درباره سایت
آزادگی ، همانطور که ازنامش پیداست سعی کرده است تا نسخه پارسی وبسایت خبری اجتماعی دیگ باشد. نمونه های دیگر از این دست را می توان وب سایت رددیت نام برد . در طراحی و پیاده سازی آزادگی سعی برآن بوده است تا اصول و قواعد وب 2 لحاظ شود. در آزادگی کاربران می توانند لینک مطالب ، ویدئو ها ، عکس ها ، بازی ها ، نرم افزار ها و یا هر مطلب و نوشته جالب و خواندنی دیگری را که با آن برخورد کنند با دیگر کاربران و یا بازدید کنندگان سایت به اشتراک بگذارند . هدف اصلی از راه اندازی این سایت ایجاد فضایی باز و آزاد برای تبادل افکار و اندیشه های مختلف است و سعی دارد بر خلاف وب سایتهای دیگری باشد که در ظاهر میخواهند به اصول دموکراسی و آزادی بیان پایبند باشند اما در عمل به گونه ای دیگر رفتار میکنند . در واقع این سایت با تلاش شبانه روزی تیمی از کاربران سایت خبری اجتماعی بالاترین راه اندازی شده است ، که بی دلیل توسط مدیریت آن از سایت اخراج شدند و حساب کاربری آنها به سادگی مسدود شد. مدیریت تیم آزادگی به عهده ساسان است .
سیاوش عزیز!
اگه ممکنه دربارهی مدیر سایت و برنامهنویسانش بیشتر توضیح بدین.
خیلی جالب شد.این دومین مورد از این دسته وب سایتهاست که امشب میبینم!
http://risheha.com/
این یکی جالبتر به نظر میرسد و بخشی اختصاصی به اسم ادیان در آن در نظر گرفته شده است. چقدر جالب است که هر چقدر هم عدهای تلاش در پوشاندن دلزدگی همهگیر از اسلام در جامعه امروز ایران دارند و این جا و آنجا را حتی در دنیای مجازی میخرند باز هم اولین موضوع داغ هر وبسایت آزادی از این دست نقدی است بر این دین. بسیار خوشحالم که تنها نیستیم!
"اعتمادي نيست بر كار جهان!
بلكه بر گردون و گردان نيز هم!"
_____________________________
سلام عزیز جان
دیروز با دوست عزیزمان جناب "گمنامیان" هم همین گفتگو را داشتم...
مرام نامه شان و سأختار سايت خيلي دلفريب است ...
http://www.azadegi.com/pages/6
و نوشته اند كه از اخراجيهاي بالاترين هستند و ...
http://www.azadegi.com/pages/about
البته دنياي مجازي است و حتي در بهترين حالت هم مي تواند هزار و يك ماجرا پشت پرده باشد! .... ولي بايد با حفظ كامل نكات امنيتي( كه مسوليت مهم خود ماست) منتظر ماند و ديد كه عملكردشان چيست
اگر انچه بأشد كه مي گويند همان است كه آرزو مي كنيم
البته بد نيست اسامي كاربري شان را معرفي و كمي به دليل همين ملاحظات امنيتي كمي شغاف سازي كنند
من دیروز ٣ تا لينك از نوشته های زیبای شما را با تیترهایی "تند تر" حواله كردم تا ببينم چه مي شود... و قبل از اینکه بقیه را هم تشویق کنم ظرفیتشان را محک زده باشم
و. اگر براستي تريبونی آزاد باشد ...و از نظر امنيتي هم خودمان مواظبتهاي لازم را بكنيم ... در واقع فرق چندان و تاثیری در کار نخواهد داشت
فعلا مهم است بچه ها از هم پراكنده نشوند
تا اين بدنه از هم نپاشد
تا بتوانيم يكجا جمع بشويم و قدمهاي بعدي را بر داريم
با اين همه من تا اينجاي كار خوشبينم
تا ببينيم چه از اب در مي ياد؟!
در واقع اين جمع ماست كه بودن و نبودنمان جايي را بالاترين مي كند يا پايينترين! :)
بعقیده من باید هر دو را آزمود و در نهایت ارتباطها را ساخت و حفظ کرد ... چون ما در این ارتباط با هم است که بیش از هر چیز دیگر با هم گل می کنیم ... تاثیر می گیریم و تاثیر می گذاریم
جالبه! یک زمانی داشتیم کم کم "استخاره " می کردیم!!! که ببینیم با نوشتن حرفها و .... و گشودن" زبان سبز ... سر سرخ " بر باد می دهیم یا نه ؟!
حالا نمی دونیم اول باید ریشه بزنیم یا آزادگی کنیم ؟!:)))....روزگار عجیبیست نازنین
البته تا یک آلترناتیو محکم خودمان راه نیاندازیم ... "حکایت همچنان باقیست"!...
که این بحث داره خوشبختانه خیلی جدی به جا هایی می رسد ( از سایت صادق رحیمی می توانید دنبال کنید ...در این ماجرا خیلی زحمت کشیدند
http://culturallogic.blogspot.com/)
به هر حال این بودن همه ما با هم و در کنار هم است که می تواند "معجزه" کند ... و نه در کجا بودنمان بدون هم (هر چند که اهمیت خودش را طبعا دارد)
من امروز با دعوت گمنامیان در ریشه ها هم عضو شدم و بخشی از دوستان هم در هردو سایت جمع شده اند و امیدوارم شما هم حتما تشریف بیاورید ...بی صبرانه منتظر دیدار شما در ریشه ها و آزادگی هستیم
شاد و سر افراز و پيروز باشید عزيز
سیاوش
(Mohaghegh)
---------------------------------
siavashnameh@gmail.com
http://siavashnameh.blogspot.com
ارسال یک نظر