پیش از داستان ازدواج محمد با زن پسرخواندهاش، زنان خود او نیز مانند سایر زنان مسلمان با مردان نشست و برخاست داشتند و این کار را زشت و گناه نمیدانستند تا اینکه محمد مرحلهی نخست حکم حجاب را بیان نمود، حجاب در زبان عربی به معنی پرده است(1)؛ یعنی زنانش باید از پشت پرده با دیگران سخن میگفتند. او در این مرحله به زنانش اجازه نداد که با هیچکس بطور مستقیم در ارتباط باشند و این ارتباط باید از پشت پرده صورت میگرفت حتی با سایر زنان و پدرانشان؛ اما بعدا متوجه شد که امکان ادامهی چنین سختگیری برای او وجود ندارد، این بود که فامیل درجهی یک همسرانش به اضافهی زنان خدمتکارشان و همچنین کنیزانی که بردگان جنسی محمد بودند(ملک یمین) را از این موضوع مستثنی نمود:
لَّا جُنَاحَ عَلَيْهِنَّ فِي آبَائِهِنَّ وَلَا أَبْنَائِهِنَّ وَلَا إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاء إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاء أَخَوَاتِهِنَّ وَلَا نِسَائِهِنَّ وَلَا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ وَاتَّقِينَ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدًا (احزاب/55) بر آنها (همسران پيامبر) گناهي نيست كه با پدران، و فرزندان، و برادران، و فرزندان برادران، و فرزندان خواهران خود، و زنان مسلمان و بردگان خويش (بدون حجاب و پرده تماس بگيرند) و تقواي الهي را پيشه كنيد كه خداوند بر هر چيزي آگاه است.(ترجمه از مکارم)
وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ (شوری/51) و هيچ بشرى نیست که الله با وی همسخن شود مگر از راه وحى يا از پشت پردهاى يا فرستادهای (فرشتهاى) بفرستد، پس با اجازهی خودش هر چیزی که بخواهد وحی مینماید كه او فرنشینی فرزانه است.
لَّا جُنَاحَ عَلَيْهِنَّ فِي آبَائِهِنَّ وَلَا أَبْنَائِهِنَّ وَلَا إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاء إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاء أَخَوَاتِهِنَّ وَلَا نِسَائِهِنَّ وَلَا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ وَاتَّقِينَ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدًا (احزاب/55) بر آنها (همسران پيامبر) گناهي نيست كه با پدران، و فرزندان، و برادران، و فرزندان برادران، و فرزندان خواهران خود، و زنان مسلمان و بردگان خويش (بدون حجاب و پرده تماس بگيرند) و تقواي الهي را پيشه كنيد كه خداوند بر هر چيزي آگاه است.(ترجمه از مکارم)
پردهنشین بودن زنان محمد تا مدتی ادامه داشت، اما جناب رسول الله متوجه شد که امکان ادامهی این وضع نیز وجود ندارد، زیرا هم برای زنان او عجیب بود که چرا تنها آنها باید پردهنشین باشند و هم برای سایر مسلمانان و پیروانش پذیرش اینکه او زنان خود را از سایرین مجزا میداند دشوار بود، این بود که حکم کلی حجاب را بیان نمود:
یا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا (احزاب/59) اى پيامبر! به همسران و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو جلبابهای خویش را بر خود پائینتر بیاورند اين براى آنكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند نزديكتر است و الله آمرزنده مهربان است.
الله این پردهنشین بودن(حجاب) را خاص زنان مسلمان آزاد قرار داد تا آنها از زنان غیر مسلمانی و کنیزان شناخته شوند. هدف دیگری که بیان نمود جلوگیری از مورد اذیت واقع شدن زنان مسلمان است.
اما جلباب چیست؟
برای این واژه معناهای گوناگونی نوشته شده است:
در تفسیر مجمع البیان گفته شده که " الجلباب: خمار المرأه الذی یغطی رأسها و وجهها اذا خرجت لجاجه" جلباب ردائی است که سر و صورت زن را میپوشاند هرگاه او برای حاجتی بیرون رفت.
در تفسیر المیزان گفته شده که" هو ثوب تشتمل به المرأه فیغطی جمیع بدنها او خمار الذی تغطی به رأسها و وجهها" لباسی که تمام بدن زن را در بر میگیرد(حتی صورت) یا ردائی است که سر و صورت زن را میپوشاند.
شاید این آیه که پس از تمام آیات نوشته شده بیان گردیده است کاملترین و جامعترین آیه در مورد حجاب باشد، در این آیه حجاب تنها شامل زنان مسلمان است و غیر مسلمان حتی آنان که به کنیزی گرفته شدند اجازهی داشتن پوششی مانند زنان با ایمان را نداشتند، زیرا یکی از فلسفههای حجاب شناخته شدن زنان مسلمان از سایر زنان بود:
وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُوْلِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (نور/31) ) و به زنان با ايمان بگو! چشمهای خود را از نگاه باز دارند و پاكدامنى ورزند و زيورهاى خود را آشكار نکنند، مگر آنچه كه (از زینت خود لباس) ظاهر خواهد شد و بايد پوششی (جداگانه) بر سر خویش تا سينه بیندازند و زيورهايشان را جز براى شوهرانشان يا پدرانشان يا پدران شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران شوهرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان يا پسران خواهرانشان يا زنان خود يا كنيزانشان يا خدمتكاران مرد كه بىنيازند(مردی که میل به زنان نداشته باشد) يا كودكانى كه بر عورتهاى زنان میلی ندارند و پاهاى خود را نكوبند تا آنچه از زينتشان پنهان مینمایند آشکار بگردد؛ اى مؤمنان! همهی شما به سوی الله توبه كنيد تا شما رستگار شوید.شاید این آیه که پس از تمام آیات نوشته شده بیان گردیده است کاملترین و جامعترین آیه در مورد حجاب باشد، در این آیه حجاب تنها شامل زنان مسلمان است و غیر مسلمان حتی آنان که به کنیزی گرفته شدند اجازهی داشتن پوششی مانند زنان با ایمان را نداشتند، زیرا یکی از فلسفههای حجاب شناخته شدن زنان مسلمان از سایر زنان بود:
اما چه کسانی میتوانند به عورت زن نگاه کنند و اگر زنی عورت خویش را بر آنها ظاهر کرد آیا بر آن زن گناهی نیست؟
در مجمع البیان شیخ طبرسی از افراد زیر نام برده شده که زنان مجاز هستند عورت خویش را بر آنها نمایان سازند(غیر اولی الاربه):
أ- ناتوان جنسی(عنین)
ب- مردی که التش بریده شده باشد(خصی)
ت- ابله
ث- بردهی خردسال
ج- پیر مردی که میل به زنان نداشته باشد.
البته برای این گروه هم محدویتی را در نظر گرفته است:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنكُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِن قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُم مِّنَ الظَّهِيرَةِ وَمِن بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاء ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَّكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَلَا عَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُم بَعْضُكُمْ عَلَى بَعْضٍ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (نور/58) اي كساني كه ايمان آوردهايد بايد بردگان شما و همچنين كودكانتان كه به حد بلوغ نرسيدهاند در سه وقت از شما اجازه بگيرند: قبل از نماز فجر، و در نيمروز هنگامي كه لباسهاي (معمولي) خود را بيرون ميآوريد، و بعد از نماز عشاء، اين سه وقت خصوصي براي شما است، اما بعد از اين سه وقت گناهي بر شما و بر آنها نيست (كه بدون اذن وارد شوند) و بر گرد يكديگر طواف كنيد (و با صفا و صميميت به يكديگر خدمت نمائيد) اينگونه خداوند آيات را براي شما تبيين ميكند و خداوند عالم و حكيم است.(ترجمه از مکارم)
از سیاق این آیه چنین استنباط میگردد که هدف الله از بیان محدویت برای این گروه آن هم در وقتی خاص، چیزی خاص باشد؛ به نظر میرسد که محمد بطور غیر مستقیم سه وقت را برای نزدیکی جنسی مجار شمرده است:
1- بعد از نماز عشاء
2- پیش از نماز صبح(بخاطر لخت شدن جهت غسل)
3- پیش از ظهر.
اما توصیه نموده است که فرزندان بالغ همیشه اجازه بگیرند:
وَإِذَا بَلَغَ الْأَطْفَالُ مِنكُمُ الْحُلُمَ فَلْيَسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (نور/59) و هنگامي كه اطفال شما به سن بلوغ رسند بايد اجازه بگيرند، همانگونه كه اشخاصي كه پيش از آنها بودند اجازه ميگرفتند، اينچنين خداوند آياتش را براي شما تبيين ميكند و خدا عالم و حكيم است.
حتی قرآن به زنان دستور داده است به گونهای راه نروند تا زینتی که پنهان است(لباس زیبائی یا ...) آشکار شوند.
به نظر میرسد که بیشتر منظور خلخال باشد، چیزی که ممکن است با راه رفتن آشکار شود، البته قرآن بطور عام از کل زینتی که زیر جلباب قرار دارد سخن گفته است:
به نظر میرسد که بیشتر منظور خلخال باشد، چیزی که ممکن است با راه رفتن آشکار شود، البته قرآن بطور عام از کل زینتی که زیر جلباب قرار دارد سخن گفته است:
...وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ... ...و پاهاى خود را نكوبند تا آنچه از زينتشان پنهان مینمایند آشکار بگردد...
در تمام این مراحل او بیشتر مراقب زنان خودش بود:
يَا نِسَاء النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا (احزاب/32) اى همسران پيامبر شما مانند هيچ يك از زنان [ديگر] نيستيد اگر سر پروا داريد پس به ناز سخن مگوييد تا آنكه در دلش بيمارى است طمع ورزد و گفتارى شايسته گوييد.
============================================================================
(1)
....وَ إِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ... (احزاب/53).... هنگامیکه از زنان چيزى خواستيد از پشت پرده از آنان بخواهيد...
....وَ إِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ... (احزاب/53).... هنگامیکه از زنان چيزى خواستيد از پشت پرده از آنان بخواهيد...
دلیل دیگری که حجاب در آن زمان به معنی پرده بوده است این آیه است:
ئووَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَى الأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسِيمَاهُمْ وَنَادَوْاْ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلاَمٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ (الاعراف/46) و ميان آن دو پردهای است، روی اعراف مردانى هستند كه هر يك را از (دو گروه بهشتی و جهنمی) چهرهی شان مىشناسند و بهشتيان ندای سلام بر شما را سر میدهند در حالی که هنوز وارد آن نشدند و آروزیشان وارد شدن است.وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ (شوری/51) و هيچ بشرى نیست که الله با وی همسخن شود مگر از راه وحى يا از پشت پردهاى يا فرستادهای (فرشتهاى) بفرستد، پس با اجازهی خودش هر چیزی که بخواهد وحی مینماید كه او فرنشینی فرزانه است.
۳ نظر:
"برای زنان او عجیب بود که چرا تنها آنها باید پردهنشین باشند و هم برای سایر مسلمانان و پیروانش پذیرش اینکه او زنان خود را از سایرین مجزا میداند دشوار بود، این بود که حکم کلی حجاب را بیان نمود:"
احتمالان تفاوت پرده نشینی (كه تا آخر فقط مخصوص زنان پیامبر ماند) و حجاب (كه به همه زنان مسلمان تعلق گرفت) را نمی دانید.
"از سیاق این آیه چنین استنباط میگردد که هدف الله از بیان محدویت برای این گروه آن هم در وقتی خاص، چیزی خاص باشد؛ به نظر میرسد که محمد بطور غیر مستقیم سه وقت را برای نزدیکی جنسی مجار شمرده است:
1- بعد از نماز عشاء
2- پیش از نماز صبح(بخاطر لخت شدن جهت غسل)
3- پیش از ظهر."
نظرات شما البته در جای خودش محترمه ولی لزوما مطابق واقع نیست. اگر بر اساس آنچه كه اتفاق افتاده ادعایی دارید لطفا بفرمایید. و گرنه اینها در حد یك ادعای شخصی است (مثلا اینكه استنتاج كردید چه مواقعی برای نزدیكی مجاز است و از این جور چیز ها. چون اصلا همچین چیزی در احكام اسلام نیست!)
"اما توصیه نموده است که فرزندان بالغ همیشه اجازه بگیرند."
Is that something strange in your culture or normal?
ارسال یک نظر