ناباوران

اسلام آمیزه‌ای است از جنایت، تجاوز و خرافه؛ آنچه که سوداگران دینی آن را معجزه ای الهی می‌ خوانند، خرافاتی بیش نیست. در این دین زن وسیله ای است جنسی در اختیار مرد، مجوز تصاحب زنان کفار نیز در همین راستاست. تاریخ جانیان زیادی را به خود دیده، اما محمد تنها جنایتکاری است که پیروانش طبق سنت او همچنان جنایت و قتل می کنند. در این دین تنها مسلمانان انسان شمرده می‌شوند و دیگران جانور؛ پس با مشعل روشنگری، سایه سنگین، سیاه و تاریک مذهب را که همان اندیشه‌ی ضحاکین مار به دوش است را از میهنمان بر خواهیم چید.

جستجو کردن موضوعات خاص (لطفا کلمات مربوطه را وارد نمائید)

100 مورد از تناقضات و اشتباهات ساختاری قرآن

 بزرگترین تناقض ادیان در این است که اگر خدایشان پدید آورده تمام جهان است، پس آیا منطقی است که خدا به زمینی بسیار کوچک، تا این اندازه ا...

۱۳۸۹ مهر ۱۶, جمعه

قرآن: یهودیان مخالف من مانند خری هستند که کتابی را بر پشت دارد!


محمد می‌گوید: انی بعثت لاتم مکارم الاخلاق (من برای تکمل کرامت اخلاقی برانگیخته شدم)؛ اما این چه اخلاقی است که هزاران جنایت را روا می‌دارد! این جنایت‌ها با نام خدائی به نام الله صورت می‌گیرد؛ اگر این جنایت‌ها را به کناری بگذاریم، جناب الله حتی در کتابی که به ایشان منسوب است نیز از ادب به دور تشریف دارند!

خوب به این آیه(نوشته در پائین) دقت نمائید! این الله چقدر بی‌نزاکت تشریف دارند که یهودیان را به خری تشبیه می‌نماید که کتابی را حمل می‌کند، آن هم به این دلیل که محمد معتقد است تورات تحریف شده است! البته در ابتدا او تصور می‌کرد که با تأیید محتوای تورات می‌تواند دل یهودیان را به دست آورد، سرزمین مقدس آنان_ اورشلیم_ را به عنوان قبله‌ی دین خود انتخاب کرد، اما پس از اینکه نتوانست یهودیان را قانع نماید که دین او امتداد دین موسی و مورد تأیید تورات است، با چرخش صد و هشتاد درجه‌ای مواضع‌اش، قبله را به سوی زادگاه خویش تغییر داد و شروع به هتاکی و فحاشی یهودیان نمود، او جنایتش را در حق یهودیان با قتل‌عام و آورادگی قبایل بنی قینقاع و بی‌نضیر شروع و با قتل‌عام کامل قبیله‌ی بنی‌قریظه (تمام مردان بالغ آنان را کشت، پسران نوجوان، زنان و دختران آنان را به بردگی و کنیزی گرفت).
آیا این است آن اخلاقی که محمد جنایتکار مدعی آن است؟
آیا منطقی است خدائی که می‌گویند آفریدگار انسانها و تمام موجودات است، این چنین دستور به جنایت بر علیه مخالفین این آقا را بدهد؟
آیا این همان خدائی است که بسیاری از انسانها تصوری از آن را در ذهن دارند؟ خدائی بی‌ادب که مخالفینش را به خری که کتابی در پشت دارد تشبیه می‌نماید؟

مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (جمعه/5)  مثل كسانى حمالان تورات شدند آنگاه آن را حمل نکردند(از حمالی دست کشیدند = بکار نبستند)، مانند خرى است كه كتابهايى را برپشت مى‏كشد؛ چه زشت است بیان آن گروهی كه نشانه‌های الله را دروغ پنداشتند و الله گروه ستمگر را راهنمائی نمی‌نماید.


این است آن اخلاق اسلامی!

۸ نظر:

ناشناس گفت...

خب شبهت است بین خر کتاب به پشت و بین انسان کتاب بدستی که به علم کتاب عمل نمیکند

parsa گفت...

دوست گرامی بالایی خودتان گفتید «شباهت». شباهت را به بسیار گونه‌های دیگر هم میتوان بیان داشت. میتوانست محترمانه‌تر بگوید مثلا چون بچه‌ای که موقع سوادش نرسیده و کتابی را حمل میکند، یا بگوید کتابخانه از کتاب چه میفهمد یا ... حتا الله میتوانست بدون تشبیه به هر چیز دیگر، فقط از آنها بپرسد که چرا کتابشان را نمیخوانند و فقط آنرا این سو و آن سو میبرند. ولی الله این نکرده و راه اهانت را در بیان برگزیده است. الله عصبانی بوده و فحش داده است! این الله لیاقت خدایی ندارد.

parsa گفت...

این الله معمولا در بند ادب نبوده و هیچ ارزش حتا صوری هم برای دگراندیشان قایل نبوده است، یا به آنها اهانت میکند یا مرگشان را میخواهد. شاهکارش این است: به بتهایشان اهانت نکنید، نکند به الله شما اهانت روا دارند! یعنی آنجا هم که میگوید اهانت نکنید بخاطر خودش است که طرف هم در مقابل به وی اهانت نکند! و نه به صرف بد بودن ذاتی اهانت. اگر هم اهانت خوب است، فتوا صادر کنید که مسلمانان در زمانی که گمان اهانت به الله‌شان و مقدساتشان نمیرود میتوانند به همه‌ی عالم و آدم اهانت کنند و فحش بدهند. عجیب نیست که حکم یک دشنام ساده به حضرت محمد مرگ است!

ناشناس گفت...

هم سايت شما و هم سايت بالاترين توسط و هابي ها تغذيه مي شود . خدا عدايت كند شما را . يا نابود مثل 11 سپتامبر

ناشناس گفت...

خدا چکار کند شما را؟ عدایت!!؟ مجید جان اون هدایت ه!!

سید گفت...

پارسا:

اولا باید توجه كنید كه این آیه به طور مطلق یهودیان را مورد خطاب نمی دهد بلكه فقط آنهایی كه علم و عملشان با هم فرق دارد. كه نمونه این جور عتابها را به خود مسلمانان هم روا می دارد . مثلا آنجا كه می گوید چرا به آنچه می گویید عمل نمی كنید؟
علاوه بر این در جای دیگر صریحا می گوید كه خیلی از اهل كتاب آدمهای پارسایی هستند و همه را با یك چوب نمی راند.

دوم اینكه اتفاقا قرآن خیلی جاها از خیلی كتابهای دیگر مودب تر عمل می كند. مثلا وقتی می خواهد از آمیزش حرف بزند می گوید لمس كردن. یا به مسلمانان دستور می دهد وقتی با اهل كتاب احتجاج می كنید درست صحبت كنید.

گرچه اعتراف می كنم كه شاید قادر به قانع كردن شما نباشم ولی كامنتی كه شما دادید از انصاف به دور است.

ناشناس گفت...

با سلام
این مطالبی که در بالا آورده شده از نظر سند چقدر محکم هستند . نمی دانم آیا می دانید حتی خود کافی هم احادیث ضعیفش خیلی بیشتر از احادیث معتبر می باشد. مطالبی که عنوان شده حمتا صحیح نیستند. نمی دانم شما مطلبی را که از امام حسن روایت شده که وقتی غذل می خورده یک لقمه خودش می خورده ویک لقمه به سک می داده را شنیده اید]. (جواد نعیمی، همان، ص 60؛ به نقل ازجلاء العیون مجلسی و چهارده معصوم عماد زاده اصفهانی) . حضرت محمد کسی بود که طبق اسناد هنگامی که وارد مدینه شد حتی برای حیوانات حق و حقوق تعیین کرد و و با چیز هایی که نویسینده محترم درج نموده اند تناقص فاحشی دارد (یکبار مردی تشنه از راهی می رفت که ناگهان چشمش به چاهی افتاد. وارد چاه شده آب خورده و خارج شد. در همین لحظه سگی را دید که از شدت تشنگی خاک کناره چاه را می لیسید. با دیدن این صحنه مرد با خود گفت این سگ از شدت تشنگی این کار را می کند. لذا دوباره داخل چاه شد و این بار موزه هایش را پر از آب کرده و آن را به دهان گرفته و از چاه بالا آمد و سگ را سیراب کرد. خدا در عوض این نیکی گناهان آن شخص را آمرزید». [ بخاری، کتاب المساقاة، حدیث: 2363] . رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: « زنی به سبب اینکه گربه ای را زندانی کرده بود و به او آب و غذا نداده و نمی گذاشت از حشرات زمین تعذیه کند دچار عذاب خداوندی شد». [ بخاری کتاب بدء الوحی، حدیث: 3318] . حضرت سهل بن عمرو- رضی الله عنه- روایت می کند که رسول خدا صلی الله علیه وسلم یکبار از کنار شتری که از شدت گرسنگی و لاغری شکمش به پشتش چسپیده بود گذر کرده و فرمود: «از خداوند بترسید درمورد این چهارپایان بی زبان!. به نیکی سوار آنها شوید و با نیکی گوشت آنها را مورد استفاده قرار دهید». [ ابوداود، کتاب الجهاد، حدیث: 2548[). و اما در خصوص زرتشت گفتی .‍‍‍ اسلا‌م ایشان را به عنوان رسول خدا می داندو . و برید در کتاب اوستا ببینید در خصوص زنانی که ‍‍‍‍ریود می شدهاند چه جکمی اعلام کرده که البته این مطلب از نظر بنده قابل قبول نمی باشد .شاید بعدا در تحریف شده باشد.حال شما می خواهید با این کار حس ناسیو نالیستی را تحریک نمایید. اگر تحقیق می کنید درست تخقیق کنید و دو طرفه .که فردا باید حد اقل به خودتان جوابگو باشبد.( (کتاب احکام شرعی زرتشتیان در عصر ساسانی) به احکام زن حائض اختصاص دارد. برخی احکام زن دشتان (حائض) از آن:
ـ همین که زن حیض شد، باید لباس ها و لوازم همراه خود را در آورد و لباس ویژه بپوشد و (تا پایان دوره ی قاعدگی) در محل مخصوص زنان حائض اوستا بخواند و...
ـ زن در ایام حیض و پیش از غسل (که دو روز پس از اتمام خون انجام می شود) نباید با آب خود را شستشو دهد. (یعنی در زمانی بیش از هر زمان دیگر نیاز به رعایت بهداشت دارد)
ـ وقتی که خون شروع شد، لباس بر تنش پاک است اما در آن ایام، اگر لباس جدید بپوشد، آن لباس، ناپاک می شود.
ـ اگر زن حائض پا بر بالش و فرش بگذارد، آن دو ناپاک می شوند.
ـ اگر خوراک پخته سه گام با زن دشتان (حائض) فاصله داشته باشد ناپاک می شود.
ـ اگر لباس کسی به بدن زن حائض برخورد کند، لباسش ناپاک می شود و باید با ادرار گاو شسته شود.
ـ زن زائو تا هر زمان که خون از او آید و لک بینی کند، حائض به شمار می رود و باید احکام آن را رعایت کند.
ـ اگر دستان خود را با آب شست مرتکب گناه شده، کفاره به او تعلق می گیرد و باید دویست حشره (مثل مورچه و مارمولک که از شرورند) بکشد تا جبران گناه او شود.
ـ کسی که زن حائض را که هنوز غسل نکرده، لمس کند، شست استیر گناه مرتکب شده و اگر با آگاهی با او نزدیکی کند، پانزده تنافور و شست استیر گناه کرده است.
ـ اگر زن حائض به آتش نگاه کند، یک فرمان گناه کرده است. اگر سه گام نزدیک شود، یک تنافور و اگر دست بر آتش نهد پانزده تنافور گناه کرده است. نیز همین گناه است اگر دست بر خاکستر و آتشدان نهد.
ـ اگر به آب نگاه کند یک فرمان گناه کرده. اگر در آب برود پانزده تنافور گناه مرتکب شده. اگر در باران برود برای هر قطره باران که بر او بریزد، پانزده تنافور گناه مرتکب شده است.
ـ اگر به خورشید یا هر روشنی دیگر (= ماه و ستارگان) یا به چارپا و گیاه نگاه کند و یا با مرد اشو هم سخن شود، گناه کرده و ناپاکی را به آنها منتقل کرده است؛ چون دیو زن دشتان (حائض) بسیار نیرومند و مسری است و در حالی که در بدن حائض است، از طریق نگاه او به چیزهای دیگر سرایت کرده آنها را ناپاک می گرداند.و...
.منبع: شرح وندیداد، ج 3، ص 1535 به بعد، هاشم رضی، به نقل از شایست ناشایست، با ویرایش.)

ناشناس گفت...

بعضیا خیلی باحالن، اون چیزی که به ضرر دین اسلامه حدیثاش همه باطل و ضعیفه ولی هر چی به نفع خودشونه میشه مستحکم. عمو با خودتون چند چندی؟ bitch please

Translate

بايگانی وبلاگ