دراینجا نشان داده خواهد شد که محمد گمان داشت منی مرد میتواند انسان بالقوهای باشد که با ریخته شدن در رحم زن، ممکن است به صورت بالفعل در آید؛ وی انزال خارج از رحم را مانند قتل میدانست که روز قیامت در موردش پرسیده خواهد شد؛ او برای زن در تشکیل نطفه هیچ نقشی جز پرورش دهند را در نظر نمیگرفت:
خَلَقَ الإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُّبِينٌ (نحل/4) انسان را از نطفهاى آفريده است، آن گاه ستيزهگر میشود.
این همان نطفهای است که در رحم ریخته میشود:
مِن نُّطْفَةٍ إِذَا تُمْنَى (نجم/46) از نطفهاى هنگامی فرو ريخته شود (پدید آمده).
أَلَمْ يَكُ نُطْفَةً مِّن مَّنِيٍّ يُمْنَى (قیامه/37) مگر او از نطفهای نبود كه ريخته میشود؟
خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ (طارق/6) از آبی جهنده آفريده شده است.
يَخْرُجُ مِن بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ (طارق/7) كه از میان استخوان کمر و سينه بيرون میآید.
و میگوید " الله نطفه را در جایگاه مناسبی که همان رحم باشد گذاشت":
ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ (مؤمنون/13) سپس او را به صورت نطفهاى در جايگاهى، جا دادیم.
و از همان آغاز، سرنوشت همین نطفه را تعیین نموده است:
مِن نُّطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ (عبس/19) از نطفهاى پدید آورد و و سرنوشتش را تعیین نمود.
و همین نطفه به صورت خون بسته در میآورد:
ثُمَّ كَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى (قیامه/38) سپس خون بسته بود، پس (او را به صورت انسان) پدید آورد و اندامش را درست نمود؟
فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَى (قیامه/39) و از آن، دو جنس نر و ماده را قرار داد.
و سپس خون بسته را به مضغه و مضغه را به استخوان تبدیل میکند و استخوان را با گوشت میپوشاند:
ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ (مؤمنون/14) سپس نطفه را به صورت خون بسته درآورديم؛ پس آن خون بسته را مضغه نمودیم و آن مضغه را استخوان گردانیدیم؛ پس از آن، استخوانها را با گوشتى پوشانیدیم، آن گاه (بود که) آفرينشى ديگر پديد آورديم؛ خجسته باد بر الله كه بهترين آفرینندگان است. جملهی آخر این آیه، همان جملهای است که شاعر عرب و کاتب معروف محمد، عبدالله ابن ابی سرح آن را بیان نمود و محمد هم طبق نظر او به قرآن افزود، همین کاتب پس از اینکه با محمد بارها چنین کرد، مرتد گردید. شرح ماجرا
همانگونه که در بالا مشاهده میگردد، محمد در کتابش از قول الله میگوید "ما نطفه را به صورت مضغه که در اصل به معنی لقمهای گوشت مانند است، در میآوریم و همین مضغه را به استخوان تبدیل میکنیم و دور استخوان را با گوشت میپوشانیم".
در مراحل شکل گیری جنین اصلا چنین نیست که نخست استخوان شکل گیرد و سپس دور آن گوشت پوشیده شود.
در اینجا با مغلطهی مصادره به مطلوب، رشد جنین آن هم به صورتی که مد نظر محمد بوده را نشانهی برانگیخته شدن پس از مرگ میداند:
يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَةٍ مُّخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِّنُبَيِّنَ لَكُمْ وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاء إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّى وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئًا وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاء اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنبَتَتْ مِن كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ (حج/5) اى مردم، اگر درباره برانگيخته شدن پس از مرگ شک دارید، پس ما شما را از خاک آفريدهايم، سپس از نطفه، سپس از خون بسته، آن گاه از مضغهی داراى خلقت كامل و خلقت ناقص تا بر شما روشن گردانيم. و تا مدتى معين که اراده میکنیم، در رحمها میگذاریم؛ آن گاه شما كودک بیرون میآوریم سپس تا به حد رشدتان برسید؛ و برخى از شما میمیرند و برخى از شما به عمر پیری میرسند به گونهاى كه پس از دانستن چيزى نمیداند. و زمين را خشک شده را میبینی و هرگاه آب بر آن فرود آوريم میجنبد و رشد میکند و از هر گونه جفتی نیکو میروید.
پس طبق دیدگاه محمد، نطفهی مرد مانند دانهای است که باید در رحم زن کاشته شود؛ زیرا او زن را تنها کالائی جنسی میدانست که هدف از خلقتش پس از آرامش مرد، محلی است برای کشتزار مردان:
نِسَآؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُواْ حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُواْ لأَنفُسِكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّكُم مُّلاَقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ (بقره/222) زنانتان كشتزار شمایند، پس هر گونه که مایلید به كشتزارتان در آييد و (آن را) به خود تقدیم نمائید و از الله بترسيد و بدانيد كه با او دیدار خواهید كرد و به باورمندان مژده ده.
محمد باور داشت که در منی مرد ممکن است انسانی به صورت بالقوه وجود داشته باشد، لذا او انزال خارج از رحم را منع و این کار را معادل قتل دانست؛ البته در آیه پائین میان مفسران قدیمی اختلاف نظر است، برخی معتقدند که منظور دخترانی است که در پیش از اسلام زنده به گور میشدند و برخی دیگر هم میگویند که منظور از زنده دفن شده، کسانی هستند که هنگام ارگارسم، آلتشان را بیرون میکشیدند و منی را بیرون میریختند تا مانع از حامله شدن زنشان شوند، قرآن این کار را معادل قتل دانسته است و البته گروهی دیگر معتقدند که هر دوی این تفسیرها درست هستند، یعنی ریختن منی خارج از رحم معادل زنده به گور شدن دختران است:
در صحیح مسلم گفته شده که:
رسول الله در میان گروهی از مردم حاضر شد و گفت "میخواستم جماع با زن شیرده را نهی کنم، دیدم که رومیان و فارسها چنین میکنند و هیچ آسیبی به فرزندشان نمیرسد"؛ سپس از عزل (کشیدن آلت به قصد بیرون ریختن منی) پرسیده شد، پس رسول الله گفت: این زنده به گور کردنی است پنهان". و عبیدالله در حدیثش از المقری افزود که و این معنی " و آن هنگام که از زنده به گور شده پرسیده خواهد شد که به کدامین گناه کشته شدهای"؟(صحیح مسلم/ کتاب النکاح/ باب جواز حکم الغیله و کراهه العزل(1) و با همین لفظ در مستدرک علی صحیحن حاکم نیشابوری/ کتاب معرفت الصحابه/ باب العزل و هو والواد الخفی و در معجم الکبیر طبرانی/ معجم النساء/ باب الجیم/ جدامه بنت وهب الاسدیه و همچنین در سنن ابن ماجه قزوینی/ کتاب النکاح/ باب الغیل، نیز آمده است.
و یا این حدیث که اوج توحش مسلمین در جنگ بنیمططلق و تجاوز به دختری اسیر را نشان میدهد، مصطلق همان جنگی است که ماجرای عایشه و صفوان در آن رخ داد و محمد تا یک ماه با عایشه به سبب یک شب تنها بودنش با مردی که پیشتر دوستش داشته، قهر کرد:
....(از ابا سعید خُدری پرسیده شد) ای ابا سعید، آیا شنیدهای که رسول الله (ص) از ریختن منی خارج از رحم، چیزی بگوید؟ ابو سعید خدری گفت: بله، در جنگ بنی مصطلی خیلی از بزرگان عرب را به کنیزی گرفتیم و نصیب ما دختری باکره شد؛ خواستیم با او همخوابگی همراه با عزل (بیرون ریختن منی) نمائیم و پس گفتیم پیش از این عمل از رسول الله حکمش را جویا شویم؛ رسول الله گفت "نباید این کار را انجام دهید؛ چیزی که الله به عنوان خلقش قرار داده و این موجودی است تا روز قیامت که خواهد شد". (صحیح مسلم/ کتاب النکاح/ باب حکم العزل) (2)
قرآن هم گفته که از همین مخلوقی که روز قیامت او را بیرون ریختی یا به اصطلاح زنده به گورش کردید، پرسیده خواهد شد:
وَإِذَا الْمَوْؤُودَةُ سُئِلَتْ (تکویر/8) و از زنده به گور شده پرسیده خواهد شد.
بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ (تکویر/9) به چه جرمی کشته شده است؟
ابن منظور در کتاب "لسان العرب" میگوید "کسی که منی را از زن دور کند، بدون شک او از فرزند فرار کرده است؛ به همین خاطر که این کار را الْمَوْؤُودَةُ الصغری مینامند. (3)
========================================================
========================================================
(1).... عن جدامه بنت وهب اخت عکاشه قالت حضرت رسول الله (ص) فی اناس و هو یقول "لقد هممتن ان انهی عن الغیله فنظرت فی الروم و فارس و فاذا هم یغیلون اولادهم فلا یضرهم اولادهم ذلک بشیء ثم سالوه عن العزل، فقال رسول الله (ص) ذلک الواد الخفی زاد عبید الله فی حدیثه عن المقرء و هی و اذا الموءوده سئلت.
(2).... ابی سعید الخدری فساله ابو صرمه، فقالک يا ابا سعید، هل سمعت رسول الله (ص) یذکر العزل فقال نعم غزونا مع رسول الله (ص) غزوه بلمصطلق فسبينا كرائم العرب فطالت علينا العزبه ورغبنا فی الفداء فاردنا ان نستمتع و نعزل فقلنا نفعل و رسول الله (ص) بین اظهرنا لانسأله فسالنا رسول الله (ص) فقال لا علیكم ان لاتفعلوا ما کتب الله خلق نسمه هی كائنه الى یوم القیامه الا ستکون.
(3) .....من یعزل عن امراته إنما یعزل هربا من الولد ولذلک سماها الموءوده الصغرى.
خَلَقَ الإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُّبِينٌ (نحل/4) انسان را از نطفهاى آفريده است، آن گاه ستيزهگر میشود.
این همان نطفهای است که در رحم ریخته میشود:
مِن نُّطْفَةٍ إِذَا تُمْنَى (نجم/46) از نطفهاى هنگامی فرو ريخته شود (پدید آمده).
أَلَمْ يَكُ نُطْفَةً مِّن مَّنِيٍّ يُمْنَى (قیامه/37) مگر او از نطفهای نبود كه ريخته میشود؟
:"محمد میگوید "این نطفه چیزی نیست جز آب جهنده، آب جهندهای که از جائی میان استخوانهای کمر و سینه بیرون میآید
فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ (طارق/5) پس بايد انسان بنگرد كه از چه آفريده شده است! خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ (طارق/6) از آبی جهنده آفريده شده است.
يَخْرُجُ مِن بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ (طارق/7) كه از میان استخوان کمر و سينه بيرون میآید.
و میگوید " الله نطفه را در جایگاه مناسبی که همان رحم باشد گذاشت":
ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ (مؤمنون/13) سپس او را به صورت نطفهاى در جايگاهى، جا دادیم.
و از همان آغاز، سرنوشت همین نطفه را تعیین نموده است:
مِن نُّطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ (عبس/19) از نطفهاى پدید آورد و و سرنوشتش را تعیین نمود.
و همین نطفه به صورت خون بسته در میآورد:
ثُمَّ كَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى (قیامه/38) سپس خون بسته بود، پس (او را به صورت انسان) پدید آورد و اندامش را درست نمود؟
فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَى (قیامه/39) و از آن، دو جنس نر و ماده را قرار داد.
و سپس خون بسته را به مضغه و مضغه را به استخوان تبدیل میکند و استخوان را با گوشت میپوشاند:
ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ (مؤمنون/14) سپس نطفه را به صورت خون بسته درآورديم؛ پس آن خون بسته را مضغه نمودیم و آن مضغه را استخوان گردانیدیم؛ پس از آن، استخوانها را با گوشتى پوشانیدیم، آن گاه (بود که) آفرينشى ديگر پديد آورديم؛ خجسته باد بر الله كه بهترين آفرینندگان است. جملهی آخر این آیه، همان جملهای است که شاعر عرب و کاتب معروف محمد، عبدالله ابن ابی سرح آن را بیان نمود و محمد هم طبق نظر او به قرآن افزود، همین کاتب پس از اینکه با محمد بارها چنین کرد، مرتد گردید. شرح ماجرا
همانگونه که در بالا مشاهده میگردد، محمد در کتابش از قول الله میگوید "ما نطفه را به صورت مضغه که در اصل به معنی لقمهای گوشت مانند است، در میآوریم و همین مضغه را به استخوان تبدیل میکنیم و دور استخوان را با گوشت میپوشانیم".
در مراحل شکل گیری جنین اصلا چنین نیست که نخست استخوان شکل گیرد و سپس دور آن گوشت پوشیده شود.
در اینجا با مغلطهی مصادره به مطلوب، رشد جنین آن هم به صورتی که مد نظر محمد بوده را نشانهی برانگیخته شدن پس از مرگ میداند:
يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَةٍ مُّخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِّنُبَيِّنَ لَكُمْ وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاء إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّى وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئًا وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاء اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنبَتَتْ مِن كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ (حج/5) اى مردم، اگر درباره برانگيخته شدن پس از مرگ شک دارید، پس ما شما را از خاک آفريدهايم، سپس از نطفه، سپس از خون بسته، آن گاه از مضغهی داراى خلقت كامل و خلقت ناقص تا بر شما روشن گردانيم. و تا مدتى معين که اراده میکنیم، در رحمها میگذاریم؛ آن گاه شما كودک بیرون میآوریم سپس تا به حد رشدتان برسید؛ و برخى از شما میمیرند و برخى از شما به عمر پیری میرسند به گونهاى كه پس از دانستن چيزى نمیداند. و زمين را خشک شده را میبینی و هرگاه آب بر آن فرود آوريم میجنبد و رشد میکند و از هر گونه جفتی نیکو میروید.
پس طبق دیدگاه محمد، نطفهی مرد مانند دانهای است که باید در رحم زن کاشته شود؛ زیرا او زن را تنها کالائی جنسی میدانست که هدف از خلقتش پس از آرامش مرد، محلی است برای کشتزار مردان:
نِسَآؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُواْ حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُواْ لأَنفُسِكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّكُم مُّلاَقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ (بقره/222) زنانتان كشتزار شمایند، پس هر گونه که مایلید به كشتزارتان در آييد و (آن را) به خود تقدیم نمائید و از الله بترسيد و بدانيد كه با او دیدار خواهید كرد و به باورمندان مژده ده.
محمد باور داشت که در منی مرد ممکن است انسانی به صورت بالقوه وجود داشته باشد، لذا او انزال خارج از رحم را منع و این کار را معادل قتل دانست؛ البته در آیه پائین میان مفسران قدیمی اختلاف نظر است، برخی معتقدند که منظور دخترانی است که در پیش از اسلام زنده به گور میشدند و برخی دیگر هم میگویند که منظور از زنده دفن شده، کسانی هستند که هنگام ارگارسم، آلتشان را بیرون میکشیدند و منی را بیرون میریختند تا مانع از حامله شدن زنشان شوند، قرآن این کار را معادل قتل دانسته است و البته گروهی دیگر معتقدند که هر دوی این تفسیرها درست هستند، یعنی ریختن منی خارج از رحم معادل زنده به گور شدن دختران است:
در صحیح مسلم گفته شده که:
رسول الله در میان گروهی از مردم حاضر شد و گفت "میخواستم جماع با زن شیرده را نهی کنم، دیدم که رومیان و فارسها چنین میکنند و هیچ آسیبی به فرزندشان نمیرسد"؛ سپس از عزل (کشیدن آلت به قصد بیرون ریختن منی) پرسیده شد، پس رسول الله گفت: این زنده به گور کردنی است پنهان". و عبیدالله در حدیثش از المقری افزود که و این معنی " و آن هنگام که از زنده به گور شده پرسیده خواهد شد که به کدامین گناه کشته شدهای"؟(صحیح مسلم/ کتاب النکاح/ باب جواز حکم الغیله و کراهه العزل(1) و با همین لفظ در مستدرک علی صحیحن حاکم نیشابوری/ کتاب معرفت الصحابه/ باب العزل و هو والواد الخفی و در معجم الکبیر طبرانی/ معجم النساء/ باب الجیم/ جدامه بنت وهب الاسدیه و همچنین در سنن ابن ماجه قزوینی/ کتاب النکاح/ باب الغیل، نیز آمده است.
و یا این حدیث که اوج توحش مسلمین در جنگ بنیمططلق و تجاوز به دختری اسیر را نشان میدهد، مصطلق همان جنگی است که ماجرای عایشه و صفوان در آن رخ داد و محمد تا یک ماه با عایشه به سبب یک شب تنها بودنش با مردی که پیشتر دوستش داشته، قهر کرد:
....(از ابا سعید خُدری پرسیده شد) ای ابا سعید، آیا شنیدهای که رسول الله (ص) از ریختن منی خارج از رحم، چیزی بگوید؟ ابو سعید خدری گفت: بله، در جنگ بنی مصطلی خیلی از بزرگان عرب را به کنیزی گرفتیم و نصیب ما دختری باکره شد؛ خواستیم با او همخوابگی همراه با عزل (بیرون ریختن منی) نمائیم و پس گفتیم پیش از این عمل از رسول الله حکمش را جویا شویم؛ رسول الله گفت "نباید این کار را انجام دهید؛ چیزی که الله به عنوان خلقش قرار داده و این موجودی است تا روز قیامت که خواهد شد". (صحیح مسلم/ کتاب النکاح/ باب حکم العزل) (2)
قرآن هم گفته که از همین مخلوقی که روز قیامت او را بیرون ریختی یا به اصطلاح زنده به گورش کردید، پرسیده خواهد شد:
وَإِذَا الْمَوْؤُودَةُ سُئِلَتْ (تکویر/8) و از زنده به گور شده پرسیده خواهد شد.
بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ (تکویر/9) به چه جرمی کشته شده است؟
ابن منظور در کتاب "لسان العرب" میگوید "کسی که منی را از زن دور کند، بدون شک او از فرزند فرار کرده است؛ به همین خاطر که این کار را الْمَوْؤُودَةُ الصغری مینامند. (3)
========================================================
========================================================
(1).... عن جدامه بنت وهب اخت عکاشه قالت حضرت رسول الله (ص) فی اناس و هو یقول "لقد هممتن ان انهی عن الغیله فنظرت فی الروم و فارس و فاذا هم یغیلون اولادهم فلا یضرهم اولادهم ذلک بشیء ثم سالوه عن العزل، فقال رسول الله (ص) ذلک الواد الخفی زاد عبید الله فی حدیثه عن المقرء و هی و اذا الموءوده سئلت.
(2).... ابی سعید الخدری فساله ابو صرمه، فقالک يا ابا سعید، هل سمعت رسول الله (ص) یذکر العزل فقال نعم غزونا مع رسول الله (ص) غزوه بلمصطلق فسبينا كرائم العرب فطالت علينا العزبه ورغبنا فی الفداء فاردنا ان نستمتع و نعزل فقلنا نفعل و رسول الله (ص) بین اظهرنا لانسأله فسالنا رسول الله (ص) فقال لا علیكم ان لاتفعلوا ما کتب الله خلق نسمه هی كائنه الى یوم القیامه الا ستکون.
(3) .....من یعزل عن امراته إنما یعزل هربا من الولد ولذلک سماها الموءوده الصغرى.
رد معجزه قرآن در این مورد
۱۰ نظر:
برای شما گرامی و نیز سایت روشنگرانه و خوبتان در این عصر سیاه کشورمان آرزوی بهروزی و پیشرفت دارم. امیدوارم در مبارزه با نادانی و جهل و خرافه پیروز باشید و ما روزی در کشورمان شاهد آزادی و رهایی مردمان خویش از زنجیره های واپسگرایی و تحجر و تاریک اندیشی باشیم.
یک مقدار این وبلاگتان را مرتب تر نمایید
فونت هاش خیلی ناجوره
به کامنت ها امکان پاسخ زیر کامنت بدین.
خلاصه یکم حرفه ای تر کار کنید بد نیست!
این حدیثی که نوشتین خودش به تنهایی اوج توحش در اسلام را نشون میده واقعا حیرت انگیزه که چطور مردم ما گروه گروه در دام این دین پلید رفتند:
" ....(از ابا سعید خُدری پرسیده شد) ای ابا سعید، آیا شنیدهای که رسول الله (ص) از ریختن منی خارج از رحم، چیزی بگوید؟ ابو سعید خدری گفت: بله، در جنگ بنی مصطلی خیلی از بزرگان عرب را به کنیزی گرفتیم و نصیب ما دختری باکره شد؛ خواستیم با او همخوابگی همراه با عزل (بیرون ریختن منی) نمائیم و پس گفتیم پیش از این عمل از رسول الله حکمش را جویا شویم؛ رسول الله گفت "نباید این کار را انجام دهید؛ چیزی که الله به عنوان خلقش قرار داده و این موجودی است تا روز قیامت که خواهد شد". (صحیح مسلم/ کتاب النکاح/ باب حکم العزل) (2)"
درود بر همگی، من بیش از 6 سال است که از این قالب استفاده می کنم و برای این قالب نه فونت دیگری وجود دارد و نه امکان گذاشتن پاسخ زیر دیدگاهها، با این قالب را به دلیل سادگیاش، خیلی راحتم؛ اصلا شلوغ نیست؛ شاید شما به دلیل اینکه چنین قالبی را کمتر دیدهاید راحت نیستید؛ البته اگر دوستان راهنمائی دارند بفرمایند.
ضمنا دیدگاهتان در مورد خود متن فراموش نشه. فراموش نکیند که برای تهیه تک تک این مطالب روزها وقت صذف می کنم.
پیروز باشید!
من چندین سال هست که درباره ی اسلام مطالعه می کنم و از نوشته های شما بهره می برم به خصوص در سایت زندیق که مطالبی از شما هم در اونجا بود از نوشته هاتون بسیار ممنون سپاسگزارم که افکار جوانان را در مورد خرافات و یاوه گویی های ایران ستیزان و اخوندها روشن می نماید و قابل بیان هست ان افرادی که گفته های شما رو باور ندارند می توانند که کتب تاریخ طبری و مسعودی و ... مراجعه کنند تا بدانند که این مطالب عین حقیقت است نه از سر کینه و تعصب یک ایرانی ، جالب هست یکی از اولین کتاب های انتقادی از اسلام و شخصیت محمد را در سال 1930 یک عراقی با سواد بنام معروف عبدالغنی الرصافی با نام شخصیت محمدی یا حل ان معمای مقدس نوشت که همین کتاب اغازگری شد برای دیگر منتقدین مسلمان درمورد اسلام و اورنده اش !
با عرض معذرت هر چند وبلاگ شما خیلی مطالب با ارزشی داره ولی نحوه ارائه این مطالب زیاد یوزر فرند لی نیست! یعنی از نظر زیبایی شناسی و این ها زیاد چنگ نمیزنه، چون می دانید مباحث دینی بسیار خشک و حوصله سر بر هست برای عامه مردم، خصوصا الان که مردم یک صفحه متن رو نمی کشن که بخونن، من البته نویسنده نیستم و فن نوشتار و این ها هم بلد نیستم ولی به شما توصیه می کنم قدری جلوه های ویژه ادبی یا خرق عادتی چیزی بکنید در وبلاگ که از یکنواختی بیرون اید.
وبلاگت خیلی هم عالیه و بهترین وبلاگ تو اینترنته ! به این توله سگ های بسیجی و آخوند هار وحشی اسید پاش تروریست مردم آزار سایبری خامنه ای هم اهمیتی نده بذار تا 1000 سال دیگه اونقدر واق واق کنن تا خسته بشن
اســـــــــــــــــــــــــــــــلام = تــــــــــــــــــــروریــــــــــــــــســـــــــــــــــــم
آرش ایرانی عزیز.
واقعا دست مریزاد.
واقعا که زحمت کشیده و مشغول بیدار کردن هموطنان گول خورده ما میباشی.
بنده شخصا جنابعالی را یک آدم بسیار شجاع و توانا و با سواد و بسیار با هوش میدانم و با آنکه شما را ندیده ام شما را بسیار دوست دارم.
امیدوارم که هر روز بیش از روز قبل پیروز و کامروا باشید.
امیدوارم که روزی مردم ایران بتوانند پاسخ زحمتهای جنابعالی را داده و دست شما را بخاطر این قلم زدنها بوس کنند.
دورادور دست شما را میبوسم.
https://io9.gizmodo.com/when-scientists-belived-there-was-a-little-man-inside-e-1535749294
https://en.wikipedia.org/wiki/Homunculus
بابک
آرش ایرانی گرانمایه
تلاش شما در تهیه مطالب آموزنده و خردورزانه بسیار قابل تقدیر است.
ما هریک سهمی کوچک در بیداری جامعه از خواب گران 1400 ساله داریم.
امیدوارم در راه روشنگری پیروز و سربلند باشید.
من هم با اشتراک مطالب شما در میان دوستانم سهمی هر چند کوچک در رساندن پیام روشنگرانه شما دارم.
پاینده باشید
ارسال یک نظر